برخورد دوگانۀ غرب با حرکت‌های اعتراضی

اشاره:

در طول چهاردهه‌ای که از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد، جمهوری اسلامی ایران  فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر گذاشته است. به جرئت می‌توان ادعا کرد در طول همه این سال‌ها، قدرت‌های جهانیِ متضرر و خشمگین از انقلاب اسلامی از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی و مضمحل کردن آن به عنوان پرچمدار و الگوی دکترین نه شرقی، نه غربی درجهان، فروگذار نکرده‌اند. از توطئه برای برافروختن جنگ داخلی و تجزیه کشور و تحمیل هشت سال جنگ نابرابر و ناجوانمردانه تا فشار و تحریم‌های ظالمانه در حوزه‌های اقتصادی، علمی و فناوری، ترور مردم و مسئولان و دانشمدان ایرانی نمونه‌هایی از کارنامه سیاه امریکا و سایر متحدانش برای براندازی نظام اسلامی ایران است.

به دنبال بروز برخی از اعتراضات مردمی نسبت به وضع معیشتی خود (که از قضا تحریم‌ها یکی از عوامل بروز آن است)، دشمنان ملت ایران که طرفی از سیاست‌های خصمانه و تهدیدهای نظامی نبسته‌اند، کوشیدند این بار هم با سوار شدن بر موج مطالبات مردم، “اعتراضات” را به سمت ” اغتشاش”  واهداف براندازانه و خصمانه منحرف کنند.

طبق گفته‌ای برخی ازمقامات امریکائی، این بار مثلث غربی-عربی-عبری با فعال کردن عوامل نفوذی داخلی و پروپاگاندای رسانه‌ای خود  امیدوار بود نگذارد انقلاب اسلامی به چهل سالگی برسد؛ اما این توطئه هم به فضل خدا و با تدابیر رهبر معظم انقلاب و  هوشیاری مردم و به‌رغم برخی گلایه‌ها از عملکرد شماری از مدیران و مسئولان نافرجام ماند.

در این میان رسانه‌های غربی، به‌خصوص رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی سعی کردند با پررنگ کردن اغتشاشات و درگیری اغتشاشگران با نیروهای انتظامی، آتش توپخانه تبلیغاتی‌ خود را عیله جمهوری اسلامی در جهان تقویت کنند.

در این زمینه گفتگویی با دکتر فواد ایزدی کارشناس ارشد مسائل بین‌الملل انجام داده‌ایم که تقدیم می‌شود:

 

*اغتشاشاتی شبیه به اغتشاشات اخیر را در امریکا و کشورهای اروپایی شاهد هستیم. در آنجا چگونه برخورد می‌شود؟ هنگامی که در اینجا اغتشاشی صورت می‌گیرد رسانه‌های غربی هجمه سنگینی را علیه نحوه برخوردهای ما به راه می‌اندازند و ترامپ و نتانیاهو پیام می‌دهند. در اروپا و امریکا با چنین مواردی چگونه مقابله می‌شود؟

بسم الله الرحمن الرحیم. نکته‌ای را که در ابتدا می‌خواهم ذکر کنم نکته‌ای است که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره کردند که «مگس روی زخم می‌نشیند». به هر حال ما در کشور مشکلاتی داریم که باید حل شوند. اتفاقاً یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی که کشور ما با آن مواجه است این است که در زمانی که تظاهرات خشونت‌آمیزی اتفاق می‌افتد و خارجی‌ها به هر حال بخشی از این تظاهرات را مدیریت می‌کنند، مسئولینی که در قوه مجریه کشور که باید به یک‌سری از مسئولیت‌هایشان عمل می‌کردند و نکرده‌ و خلاف‌هایی داشته‌اند، پشت این گرد و خاک پنهان می‌شوند و مشکلات حل نمی‌شود.

به نظرم افرادی که در خیابان‌ها آمده بودند چهار گروه بودند. آنها در ابتدا دغدغه اقتصادی داشتند که کاملاً قابل حل است و باید به آن توجه می‌شد که نشده است. گروه دوم مشکل سیاسی داشتند که این هم طبق اصل ۲۵ قانون اساسی که شامل اعتراضات سیاسی است، قابل مدیریت است. گروه سوم، گروهی بودند که با نهادهای اپوزیسیون خارج از کشور و دولت‌های دشمن ایران مرتبط بودند و آتش‌سوزی‌ها و تخریب‌ها را هم بیشتر اینها به صورت سازماندهی شده انجام دادند. گروه چهارم هم عده‌ای بودند که برای تماشا آمده بودند. بعضی جاها دیدم تعداد کسانی که برای تماشا آمده بودند از تعداد کسانی که شعار می‌دادند بیشتر بود. درست مثل وقتی که دعوا یا تصادف می‌شود و مردم جمع می‌شوند. بنابراین، همه افراد حاضر در صحنه لزوماً ربطی به موضوع ندارند.

پس این چهار گروه در صحنه حاضر بودند، اما گروه سوم است که مشکلات اساسی را ایجاد می‌کند.

نکته بعد اینکه در اروپا هم سالی سه چهار بار حرکت‌های اعتراضی صورت می‌گیرد. یکی از کشورهای مدعی علیه ما انگلیس است و بی.بی.سی فارسی هم در این مورد سنگ تمام گذاشت. هنوز هم با اینکه چند هفته از اغتشاشات گذشته است هر شب بدون استثنا به بهانه‌ای این بحث را ادامه و تصاویر را نشان می‌دهد و خیلی سعی می‌کنند داستان را زنده کنند یا زنده نگه دارند.

 از این جهت می‌شود بحث را با انگلیس شروع کرد. اتفاقاً در سال ۲۰۱۱ در این کشور تظاهرات صورت گرفت که تظاهرات اعتراضی بود. پلیس انگلیس جوانی را با گلوله کشته بود که اعتراضات گسترده‌ای را به دنبال داشت. افرادی که تظاهرات کردند به نحوه برخورد پلیس، وضعیت بد اجتماع و مشکلات اقتصادی اعتراض داشتند و بحث براندازی در بین نبود. برخلاف اتفاقی که در کشور ما افتاد و دسته‌ای به دنبال براندازی بودند و شعارهایی که می‌دادند، شعارهای براندازی بود، اما در انگلیس بحث براندازی نبود.

ما یک بحث riot اغتشاش و تظاهرات داریم و یک بحث طراحی برای براندازی داریم. آنها این جنبه‌ها را تفکیک می‌کنند و با جنبه‌هایی که با براندازی ارتباط دارند خیلی شدیدتر هم برخورد می‌کنند، اما در اعتراضات ۲۰۱۱ انگلیس که کسی شعار براندازانه هم نداد، بیش از سه هزار نفر در پنج روزی که تظاهرات بود دستگیر شدند و ۱۲۹۳ نفر دستگیری‌شان منجر به زندان بلند مدت شد. منبع این آمار و ارقام هم سایت بی.بی.سی است. نزدیک به یک سال بعد از تظاهرات ۲۰۱۱، بی.بی.سی، گزارشی را تهیه و این آمار را ارائه می‌کند. نویسنده این گزارش راد داوی است و تاریخ آن ۶ آگوست ۲۰۱۲،  سایت بی.بی.سی در این گزارش می‌گوید یک سال بعد از اغتشاشات انگلیس مجموعاً ۱۸۰۰ سال زندان برای دستگیرشدگان بریدند. در آنجا توضیح می‌دهد که ۱۲۹۲ نفری که از بین حدود ۳۰۰۰ فرد دستگیر شده در زندان‌ها ماندند میانگین زندانشان ۱۶٫۸ ماه، یعنی نزدیک به ۱۷ ماه بود. ۱۷ ماه یعنی بالای یک سال و عده‌ای هم کمتر از یک سال در زندان بودند. بعضی‌ها که در شبکه‌های اجتماعی و توئیتر دیگران را به اغتشاش تشویق می‌کردند چهار سال زندانی گرفتند. یعنی اگر دیگران را برای اغتشاش هدایت و تشویق کنید چهار سال زندانی دارد و آنهایی که به خیابان می‌روند و تظاهرات می‌کنند ۱۶٫۸ ماه زندانی شدند. اگر این ۱۶٫۸ ماه را در ۱۲۹۲ نفر ضرب کنیم، همان ۱۸۰۰ سال می‌شود.

 

*در فرانسه هم تقریباً همزمان اعتراضاتی شد.

بله، در فرانسه و آلمان هم همان‌طور است. اتفاقاً همزمان با تهران و چند شهر دیگر که در مجموع ده پانزده ماشین را آتش زدند، در فرانسه چند صد ماشین را به آتش کشیدند. در آنجا هم همین‌طور است. افراد را دستگیر و زندانی می‌کنند. زندان‌ها هم طولانی مدت و برخورد با اغتشاشگران سنگین است. این برخوردها مربوط به تظاهرات خیابانی است.

 

*یعنی ما عملاً شاهد برخوردهای سخت‌تری در مقایسه با ایران هستیم.

 

بله، ما در ایران برخورد نرم‌تری داریم.  بعضی‌ها در دو سه روز اول و برخی‌ها در هفته‌های اول آزاد می‌شوند.

در امریکا هم دستگیری‌ها بسیار جدی است. شهروندان امریکایی در جنبش تسخیر وال‌استریت حتی یک شیشه هم نشکستند و به شکل مسالمت‌‌آمیز در پارک یا جای دیگری تجمع می‌کردند و شعار می‌دادند. شیشه‌ای نشکست و کار خلافی صورت نگرفت. اعتراضات کاملاً مسالمت‌آمیز بود، اما به بهانه اینکه آمده‌اید و بدون مجوز مثلاً یک پارک عمومی را اشغال کرده‌اید، دستگیری داشتند و بیش از چند ماه در زندان نگه می‌‌داشتند. امریکایی‌ها روش‌های دیگری هم داشتند که در رسانه‌هایشان هم پخش شد که زندانی‌های خلافکار را از زندان بیرون می‌آوردند و به آنها می‌گفتند به بعضی جاها بروند و سر و صدا و اغتشاش و خلاف کنند و موقعی که برمی‌گردند نصف زندان آنها بخشیده می‌شود. یعنی از روش‌های نرم به این شکل هم استفاده می‌کردند.

اما اگر مورد، یک بُعد خارجی پیدا کند. مواردی که تا به حال اشاره کردیم مردم هستند و کاری به کشورهای خارج ندارند. اگر بُعد خارجی پیدا کند، یعنی شما به‌نوعی به تظاهراتِ یک کشور دشمن کمک کنید، به این treason (خیانت) می‌گویند. قانون ۲۳۸۱ فصل ۱۱۵ بخش یک امریکا می‌گوید، کسی که تابعیت امریکا را دارد و متعهد به دولت امریکاست، اگر کارهایی انجام بدهد که به نفع دشمن امریکا باشد ـ منظور فقط کشورهای دشمن هم نیست، بلکه حتی گرایش به آن کشورها ـ خیانت محسوب می‌شود و مجازات آن مرگ است!. یعنی چنین فردی را اعدام می‌کنند. اگر قاضی تشخیص بدهد اعدام ضرورت ندارد، حداقل زندان چنین فردی باید پنج سال باشد و حداقلش این است که باید جریمه هم بشود و جریمه هم کمتر از ۱۰ هزار دلار نیست. چنین فردی تا آخر عمر نمی‌تواند هیچ کار دولتی داشته باشد. در ادامه می‌گوید اگر شما خبردار شوید فردی مورد و حالت اول را دارد و اطلاع ندهید، متهم به سکوت در برابر خیانت او هستید و تا هفت سال زندان و جریمه دارد. مبلغ جریمه را نیاورده است و در این باره قاضی تصمیم می‌گیرد.

اگر به خیابان بروید و بگویید مرگ بر ترامپ، تهدید رئیس‌جمهور به مرگ محسوب می‌شود و نهادی به اسم congress secret service که مسئولیت حفاظت از رئیس‌جمهور را دارد، شما را صرفاً به علت اینکه حرفش را زده‌اید، نه اسلحه دارید، نه به رئیس‌جمهور نزدیک شده‌ و فقط شعارش را داده‌اید دستگیر و با شما برخورد می‌کنند و برخورد هم کاملاً جدی است. در اینجا کشور خارجی مطرح نیست. اگر کسی به سمت به چالش کشیدن دولت امریکا یا قوانین این کشور حرکت کند و این نوع اعتراضی داشته باشید تا ده سال زندان دارد و تا آخر عمرتان هم نمی‌توانید کار دولتی داشته باشید.

اگر طراحی برای فعالیت‌های براندازانه هم صورت بگیرد ـ و نه خود براندازی ـ یعنی اگر دو نفر یا بیش از دو نفر با هماهنگی یکدیگر نه فقط براندازی که حتی اگر بخواهند دولت امریکا را تضعیف یا محلی را در امریکا تصرف کنند ۲۰ سال زندان و جریمه دارد. جریمه را مشخص نکرده و به عهده قاضی گذاشته است. حکومت امریکا جمهوری است و اگر کسی بگوید نوع حکومت دیگری می‌خواهیم و عملیاتی انجام بدهد که حاکی از آن باشد که این نوع حکومت نباید سر کار باشد، تا ۲۰ سال زندان دارد!.

کارهایی از این دست در ایران انجام می‌شوند و می‌بینید برخورد خاصی هم با آنها نمی‌شود و بسیاری از دستگیرشدگان در همان شب‌های اول و دوم آزاد شدند. اگر این افراد اغتشاشگری که در تهران و در برخی شهرهای دیگر کشور ما بودند، در امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان یا هر جای دیگری بودند حداقل ماه‌ها باید در زندان می‌ماندند و از این جهت برخوردی که طرف مقابل دارد بسیار سنگین‌تر از برخورد کشور ماست.

 

*آیا در اعتراضات اروپا و امریکا هم فضای مجازی این‌قدر مهم می‌شود؟ چون در تظاهرات اخیر در بسیاری از نقاط عملاً تظاهراتی وجود نداشت، ولی در کانال‌های تلگرامی که می‌رفتیم یا در بی.بی.سی می‌گفتند در آنجا اعتراضات شدیدی صورت گرفته است و مردم به خیابان‌ها ریخته‌اند. آیا در کشورهای غربی هم فضای مجازی این‌قدر مهم است؟

 

شبکه‌های مجازی امکان اطلاع‌رسانی گسترده را برای افراد معمولی فراهم می‌سازند. به همین علت در آن مورد انگلیسی، افرادی در شبکه‌های اجتماعی می‌آمدند و مردم را به آمدن در خیابان تشویق می‌کردند. محکومیت آنان چهار سال بود. این ۱۶٫۸ ماه و از مواردی بود که میانگین را به ۱۶٫۸ تبدیل کرده است. یعنی دقیقاً سه چهار سال بوده است.

اینکه در داخل کشور چند نفر از کسانی را که در شبکه‌های اجتماعی کار می‌کردند گرفته‌اند نمی‌دانم. به نظرم عده‌ای حتی دستگیر هم نشده‌اند. منتهی تفاوتی که وضعیت ما با وضعیت آنها دارد این است که یک‌سری شرکت‌ها مثل فیس‌بوک و توئیتر متعلق به کشورهای مدعی ما هستند. در آنجا لازم نیست سایتی را ببندید. کافی است نامه بزنند و جلوی فعالیت آن را بگیرند. در انتخابات سال ۲۰۱۶ ، امریکایی‌ها، روس‌ها را متهم می‌کردند که برای رساندن بعضی از پیام‌ها به مخاطب امریکایی از بعضی از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کرد. نتیجه‌اش این شد که هم فیس‌بوک و هم توئیتر رسماً اعلام کردند برای متوقف کردن این استفاده، با دولت امریکا همکاری می‌کنند که کس دیگری نتواند استفاده کند.

 این «National Strategy »یا راهبرد امنیت ملی امریکا است که آقای ترامپ حدود یک ماه پیش منتشر کرد. در آنجا اصطلاحی تحت عنوان تسلیحاتی کردن اطلاعات. یعنی یک موج اطلاعاتی ایجاد می‌شود و بعد چشم باز می‌کنید و می‌بینید ۲۱ کشته روی دستتان مانده است.  امریکایی‌ها روس‌ها را متهم می‌کردند، اما اصل وجود تسلیحاتی کردن اطلاعات یک اصل واقعی است که از اطلاعات برای براندازی، تأثیرگذاری روی افکار عمومی و ایجاد نارضایتی استفاده می‌کنید. هیچ کشوری اجازه چنین کاری را به کسی نمی‌دهد. امریکایی‌ها به‌شدت با این موضوع برخورد و افرادی بسیاری را زندانی می‌کنند. این وضعیتی که برای چند روز شبکه‌ها بسته و بعد باز شدند، اگر امریکا بود قطعاً این کار را نمی‌کردند. آنها بعد از انتخابات سال ۲۰۱۶ هنوز این محدودیت‌ها را دارند و برخورد می‌کنند، منتهی لازم نیست کل شبکه را ببندند، چون دست خودشان است.

یک تجربه شخصی در توئیتر دارم. در سیستم توئیتر، شما اسم و تصویر افرادی را که شما را follow می‌کنند و پیام‌هایتان را می‌خوانند می‌بینید و اسم و تصویرشان قابل دیدن است. روزی پانزده الی بیست نفر آدم جدید می‌آیند و follow می‌کنند و عددی را می‌نویسد که تعداد followerها را نشان می‌دهد. این پانزده بیست نفر جدید که می‌آیند آن عدد دو سه نفر بالا می‌رود و بعد یکمرتبه در روز بعد پانزده بیست نفر پایین می‌آید. یعنی یک قدم جلو می‌آید و سه قدم عقب می‌رود. به نظرم این طبیعی نیست و طراحی است. به نظر می‌رسد افرادی را که با هدف ایجاد فیس‌بوک و توئیتر هماهنگ نیستند، بعضی از آنها را که کاملاً حذف می‌کنند، منتهی در توئیتر هیچ کاری غیر از ترجمه بعضی از محتواهای توئیتر و گذاشتن آنها در پست خودم در توئیتر انجام نمی‌دهم و لذا دلیلی برای بستن وجود ندارد، چون ترجمه کرده‌ایم. در مورد ما حداقل کاری که می‌کنند این است که تعداد followerها را پایین می‌آورند. مورد آخری که اتفاق دیگری افتاد این است که در توئیتر هشتگ می‌زنند و یک محتوا top می‌شود، یعنی تعداد زیادی like یا retweet می‌کنند که مطلب بالا می‌رود. یکی از مقامات سابق وزارت خزانه‌داری امریکا کشتی سانچی که غرق شد خبر غرق آن را گذاشته و بالایش نوشته بود دلارهای نفتی کمتر برای اسد و سپاه. یعنی ابراز خوشحالی کرده بود، چون نفت مال ایران بود. عیناً همین را ترجمه کردم و در توئیتر گذاشتم و در همان یکی دو ساعت اول ۴۶ تا retweet و حدود ۲۰۰ تا like شد. رفتم دیدم پاک شده است. از نظر فناوری کاری کرده‌اند که اگر بهانه‌ای برای حذف کسی پیدا کردند مدیریتش کنند. تعداد followerها را کم کنند و نگذارند top شود. از نظر فنی قابل اجراست و block می‌کنند و فرد نمی‌تواند کار کند. از این جهت شبکه‌های اجتماعی کاملاً در دست طرف مقابل هستند و برای براندازی از آن استفاده می‌کنند. این بحث براندازی را هم آقای تیلرسون چند بار با عنوان regime change گفته است. آقای ماتیس گفته است. آقای ترامپ چقدر آن چند روز اغتشاشات ایران ذوق کرده.

 

*حتی نتانیاهو هم موضع گرفت.

این همان تسلیحاتی کردن اطلاعات است. این کارها را می‌کنند و ما هم می‌دانیم، اما حالت عجیبی در دولت داریم که اصرار دارد این ابزار در دست دشمنان مردم ایران باشد. واقعاً متوجه این اصرار نمی‌شوم که چرا اجازه می‌دهیم این اسلحه یعنی اطلاعات تسلیحاتی شده در دست دشمن باشد.

بنا ندارم خیلی وارد مسائل داخلی شوم. شاید به خاطر این است که دولت در دستاوردهای داخلی چیزی برای ارائه نداشته و فقط همین یک مورد خاص یعنی فضای مجازی برای مردم باقی مانده است.

من هم نمی‌خواهم وارد بحث‌های سیاسی داخلی شویم، اما حداقل می‌توانم بگویم این مسئله ابداً در دنیا استاندارد نیست.

 

*همین موردی که اشاره کردید، محدودیت‌ها از سال ۲۰۱۶ تا حالا در امریکا ادامه دارد.

                  

محدودیت‌ها هر روز هم دارد گسترده‌تر می‌شود. فضای مجازی کاملاً مدیریت می‌شود و او می‌گوید من لیبرال هستم و اینجا دوستان در دولت ممکن است لیبرال‌ باشند، اما اگر قرار است از امریکا چیزی یاد بگیرند، این را هم یاد بگیرند. اگر معلم لیبرال بودن امریکا و ته لیبرالیسم است، خب شما هم اگر لیبرال هستید از او یاد بگیرید که چه کار دارد می‌کند.

 

*پس در امریکا و کشورهای اروپایی با بحث براندازی به شکل نرم برخورد نمی‌کنند.

به‌شدت برخورد می‌کنند. بنابراین ما هم این انتظار را داریم.

 

افرادی که از این سیاست حمایت می‌کنند که دست سایت‌های براندازی را باز می‌گذارند، فقط یک نمونه بیاورند که کشوری اجازه این کار را می‌دهد. نه شرقی، نه غربی، نه جنوب، نه شمال. چنین کشوری را پیدا نمی‌کنید. بعد هم نباید فراموش کنیم ما ایران هستیم و دشمن زیاد داریم. اگر بودجه ۲۰۱۷ امریکا را نگاه کنید ۲٫۳ میلیارد دلار را به برنامه‌های دموکراسی اختصاص داده‌اند. دموکراسی برای عربستان که دموکراسی ندارد یا برای بحرین؟ خیر. از دو سه کشور نام می‌برد: چین، روسیه، ایران و کشورهایی که امریکا با آنها مشکل دارد. ۲٫۳ میلیارد دلار رقم بسیار سنگینی است. کارهایی هم که می‌کنند و محدودیت‌هایی که ایجاد می‌کنند بودجه سنگینی را می‌طلبد. فناوری می‌خواهد و هزینه می‌برد. بودجه می‌گذارند و علناً اعلام می‌کنند می‌خواهیم شما را سرنگون کنیم.

آقای تیلرسون علناً این حرف را می‌زند. سیستم بودجه‌نویسی به شکلی است که اگر بودجه‌ای را تخصیص بدهید و استفاده نکنید سال بعد آن بودجه را اختصاص نمی‌دهند. بودجه‌های سال‌های ۲۰۱۶، ۲۰۱۷ و همین ۲۰۱۸ را که هنوز تصویب نشده است نگاه کنید. این بودجه حول و حوش همین ۲٫۳، ۲٫۴ میلیارد است، یعنی در سال قبل این بودجه هزینه شده است. لذا کاری که دولت ما می‌کند در دنیا بی‌سابقه است. در دنیا چنین موردی را نداریم و نیاز به توضیح داد، در حالی که این توضیح را نداده‌اند که چرا سیاست‌هایی را اجرا می‌کنید که در راستای سیاست‌های امریکا عمل می‌کنند. در حالی که قاعدتاً باید در مقابل زیاده‌خواهی‌های دولت امریکا از حقوق مردم ایران دفاع کنید. دفاع فقط این نیست که در مرزها از کشور دفاع کنید، بلکه در هر جا که برای مردم مشکلی ایجاد می‌شود باید حضور داشته باشید، چون طرف مقابل به هر حال یک بار هم در اینجا کودتا کرده است و سابقه درخشانی در کشور ما ندارد. چرا این مقابله انجام نمی‌شود؟ جای سئوال دارد.

ما می‌بینیم در آن طرف در زمینه سانسور خیلی قوی عمل می‌کنند، اما در کشور خودمان وقتی اتفاقی می‌افتد ناگهان در رسانه‌ها تبدیل به خبر اول می‌شود. قطعاً علیه ایران پروژه دارند، چون می‌‌بینیم اعتراضات را bold می‌کنند و در همه رسانه‌هایشان به آن می‌پردازند. آیا در کشورهای دیگر هم نمونه‌هایی داریم که اعتراضاتی باشد و مثل اعتراضات ایران با آنها برخورد شود؟

داستان جنبش تسخیر وال‌استریت که از نیویورک شروع شد. این تظاهرات نزدیک به یک هفته ادامه داشت و رسانه‌های اصلی امریکا آن را پوشش نمی‌دادند. زمانی این رویداد پوشش داده شد که حدود ۹۰ نفر دستگیر شدند و تازه بعد از دستگیری این افراد بود که خبر را پوشش دادند. یعنی سبک برخورد رسانه‌های اصلی امریکا این‌گونه است که اگر بتوانند به این رویداد بی‌توجهی می‌کنند و اگر نتوانند پوشش می‌دهند، منتهی خراب می‌کنند. از این جهت ابتدا این رویداد را پوشش ندادند و بعد هم که پوشش دادند خبرنگار می‌رفت و عده‌ای اراذل و اوباش را پیدا می‌کرد که اصلاً ربطی هم به آن مجموعه نداشتند و شاید فقط تماشاچی بودند و تصویر بدی از معترضین نشان می‌داد. باید این نکته را اضافه کنم که در حوزه عملیات روانی و تبلیغات امریکایی‌ها خیلی واردتر از ما هستند. یکی از نقص‌های جدی در صدا و سیما و رسانه‌های ما همین است که نحوه پوشش مناسبی نداریم و صدا و سیما می‌تواند خیلی هوشمندانه‌تر برخورد کند. تمام قضیه هم تقصیر صدا و سیما نیست و گاهی شورای امنیت ملی محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند. به نظرم قوانین، قواعد و سبک‌های کار باید به‌روز شوند. مدیریت فضای رسانه‌ای در جهان امروز به خاطر شبکه‌های اجتماعی و ماهواره بسیار دشوار شده است. این هنر نیست که وقتی خبر جدیدی اتفاق می‌افتد شما پوشش ندهید و تصور کنید مخاطب ایرانی نمی‌فهمد. این شیوه مخاطب ایرانی را به سمت رسانه‌های بیگانه و شبکه‌های اجتماعی هل می‌دهد و طرف مقابل هم به هر شکلی که خواست قضیه را مدیریت می‌کند. یادم هست روز پنج‌شنبه‌ای که این ماجرا شروع شد بی.بی.سی قضیه مشهد را برجسته کرد، اما همان شب خط خبری بی.بی.سی آن را اعتراضات ضد حکومتی خواند، در حالی که بخش عمده‌ افرادی که آمده بودند مال‌باخته بودند و اعتراضات مالی داشتند.

این نکته را از یاد نبریم که آن طرف تجربه می‌آموزد. یک‌سری تجربه‌ها را در فتنه ۸۸ به دست آورد. او هم خود را به‌روز و طراحی‌اش را اصلاح می‌کند و از این طرف کسانی هم که مسئولیت دارند و باید هوشمندانه مقابله کنند نیاز دارند به‌روز باشند تا بدانند با این‌گونه مسائل چگونه باید برخورد کرد. به نظرم برخورد در حوزه رسانه‌ای می‌توانست خیلی بهتر باشد.

 

*در جایی دولت احساس کرد مهار کار، دارد از دستش بیرون می‌رود و وزیر ارشاد از پاول دورف درخواست کرد برای چند روزی تلگرام را ببندد که این کار عملی نشد. آیا بهتر نیست به دولت توصیه‌ای کنیم که به‌جای قطع تلگرام و وصل مجدد آن به سراغ علت اصلی درگیری‌ها که آغاز آن از معضل مال‌باختگان شروع شد برود. تلگرام معلول است. علت آن اعتراضات است.

 

شاید علت اصلی ناراحتی در این رویداد همین بود و بعد که کشته شدن عده‌ای از مردم، از جمله آن ماشین پرایدی که ماشین آتش‌نشانی روی آن رفت. یکی از پروژه‌های طرف مقابل افزایش کشته‌ها بود. به هر حال افرادی کشته شدند که این ناراحتی و دغدغه اول است. از سوی دیگر افرادی که در دولت مسئولیت پاسخگویی داشتند، به‌جای این کار خود را در گرد و خاک برآمده از این رویداد پنهان کردند. بله، تلگرام علت نیست و وسیله است، اما بدین معنا نیست که تلگرام را رها کنید. باید در حوزه‌های مختلف تدبیر کرد. دولت باید کارش را درست انجام بدهد و رسانه‌های عمومی و شبکه‌های مجازی را مدیریت کند. شبکه‌های اجتماعی یک واقعیت انکارناپذیر هستند و برای ده‌ها و صدها سال دیگر با ما خواهند بود. فضای مجازی بخشی از زندگی بشر شده است، منتهی نیاز به تدبیر دارد. تدبیر قطعاً این نیست که شما شبکه مجازی کشور را در اختیار فلان شبکه خارج از کشور قرار بدهید. این تدبیر نیست، بلکه بی‌برنامگی و ضعف است و این را باید اصلاح کنند، چون در وهله اول مردم ضربه می‌خورند و بعد برای خود دولت هم خوب نیست.

 

*آیا دولت‌های ما در زمینه عدالت اجتماعی خوب عمل کرده‌اند؟ آیا ما نسبت به کشورهای غربی عقب هستیم؟

ایران در زمینه عدالت اجتماعی جزو بهترین کشورهای دنیاست. ممکن است شنیده باشید در فلان کشور غربی بیمه بیکاری هست، اما اگر اینها خیلی واقعیت داشت، این همه بی‌خانمان و کارتن‌خواب در این کشورها وجود نداشت و می‌رفتند بیمه بیکاری می‌گرفتند و جایی را اجاره می‌کردند. البته ما هم در کشور کارتن‌خواب و زیر پل خواب داریم و قطعاً وضعیت خدمات اجتماعی می‌تواند در کشور ما بهتر باشد، اما وقتی مقایسه می‌کنیم ایران در این زمینه جزو بهترین‌هاست. البته تردیدی نیست که می‌شود بهتر و هوشمندانه‌تر خدمات ارائه داد. این نیاز به کار و مطالعه دارد، ولی همه چیز را هم نباید سیاه ببینیم. طبق آمار وزارت کشاورزی امریکا در آن کشور ۴۴ میلیون آدم گرسنه وجود دارد. گرسنه یعنی کسی که صبحانه و ناهار ندارد و شب نانی به او می‌رسد و چیزی می‌خورد که نمیرد، اما گرسنه است. اگر بیمه بیکاری داشت از آن استفاده می‌کرد. چرا گرسنه است؟!

سوای همه اینها ما جمهوری اسلامی هستیم و حکومت ما باید قوانین اسلامی را اجرا کند. اسلام بر توجه به قشر مستضعف تأکید بالایی دارد. در سیستم سرمایه‌داری کمک به قشر مستضعف چندان ترویج نشده است، در نتیجه ما مسئولیت بیشتری داریم و در این حوزه می‌توانیم بهتر هم عمل کنیم.

 

*آیا جامعه ما به آن سطح از پختگی رسیده است که از فضای مجازی با تمام خطرات و تهدیداتش استفاده کند؟

هیچ کشوری را در دنیا نداریم که در حوزه فضای مجازی محدودیت نداشته باشد. نکته دیگر این است که ما سوئیس نیستیم. امریکا و برخی از حکومت‌های غربی خیال دارند حکومت مردمی ما را سرنگون کنند، چون خوششان نیامده است. وقتی شما دشمن دارید که هزینه و طراحی می‌کند و این فناوری و توانمندی هم کاملاً در ید قدرت اوست، باید خیلی هوشمندانه‌تر از بسیاری از کشورها در این حوزه عمل کنیم، ولی واقعیت این است که ما به اندازه سوئیس هم که مشکل براندازی ندارد هوشمندی به خرج نمی‌دهیم. کشورهای دیگر دارند خیلی قوی‌تر از ما عمل می‌کنند و به نظر من جای کار زیادی دارد.

با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.            

 

 

سوتیترها:

۱٫

 

یکی از کشورهای مدعی علیه ما انگلیس است و بی.بی.سی فارسی هم در این مورد سنگ تمام گذاشت. هنوز هم با اینکه چند هفته از اغتشاشات گذشته است هر شب بدون استثنا به بهانه‌ای این بحث را ادامه و تصاویر را نشان می‌دهد و خیلی سعی می‌کنند داستان را زنده کنند یا زنده نگه دارند

 

۲٫

در اعتراضات ۲۰۱۱ انگلیس که کسی شعار براندازانه هم نداد، بیش از سه هزار نفر در پنج روزی که تظاهرات بود دستگیر شدند و ۱۲۹۳ نفر دستگیری‌شان منجر به زندان بلند مدت شد. منبع این آمار و ارقام هم سایت بی.بی.سی است… و بعضی‌ها که در شبکه‌های اجتماعی و توئیتر دیگران را به اغتشاش تشویق می‌کردند چهار سال زندانی گرفتند

 

۳٫

همزمان با تهران و چند شهر دیگر که در مجموع ده پانزده ماشین را آتش زدند، در فرانسه چند صد ماشین را به آتش کشیدند. در آنجا هم همین‌طور است. افراد را دستگیر و زندانی می‌کنند. زندان‌ها هم طولانی مدت و برخورد با اغتشاشگران سنگین است. این برخوردها مربوط به تظاهرات خیابانی است.

 

۴٫

شهروندان امریکایی‌ در جنبش تسخیر وال‌استریت حتی یک شیشه هم نشکستند و به شکل مسالمت‌‌آمیز در پارک یا جای دیگری تجمع می‌کردند و شعار می‌دادند. شیشه‌ای نشکست و کار خلافی صورت نگرفت. اعتراضات کاملاً مسالمت‌آمیز بود، اما به بهانه اینکه آمده‌اید و بدون مجوز مثلاً یک پارک عمومی را اشغال کرده‌اید، دستگیری داشتند و بیش از چند ماه در زندان نگه می‌‌داشتند

 

۵٫

قانون ۲۳۸۱ فصل ۱۱۵ بخش یک امریکا می‌گوید، کسی که تابعیت امریکا را دارد و متعهد به دولت امریکاست، اگر کارهایی انجام بدهد که به نفع دشمن امریکا باشد ـ منظور فقط کشورهای دشمن هم نیست، بلکه حتی گرایش به آن کشورها ـ خیانت محسوب می‌شود و مجازات آن مرگ است!.و  در ادامه می‌گوید اگر شما خبردار شوید فردی مورد و حالت اول را دارد و اطلاع ندهید، متهم به سکوت در برابر خیانت او هستید و تا هفت سال زندان و جریمه دارد

 

۶٫

طبق آمار وزارت کشاورزی امریکا در آن کشور ۴۴ میلیون آدم گرسنه وجود دارد. گرسنه یعنی کسی که صبحانه و ناهار ندارد و شب نانی به او می‌رسد و چیزی می‌خورد که نمیرد، اما گرسنه است. اگر بیمه بیکاری داشت از آن استفاده می‌کرد. چرا گرسنه است؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *