پولهای زیادی خرج میکنند، فعالیت زیادی میکنند، صدها رسانه را – از انواع و اقسام رسانهها- بهکار میگیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطۀ حسّاس، [یعنی] نقطۀ هویّت مستقلّ فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند. دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این کار] میکُشند؛ از طُرق مختلف، حالا چقدر پول خرج میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیونها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایتهای اینترنتی را به کار بیندازند- مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صدبار- که چه بشود؟ که نتیجهاش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند. اینهمه خرج، اینهمه زحمت، اینهمه فکر، پشت سر این کار است. دارند تلاش میکنند،[امّا] تلاششان عقیماست، نتیجهاش این است که چهار نفر -حالا چهار دختر در گوشه کناری- فریب بخورند یا انگیزههای گوناگونی پیدا کنند، بعضیشان هم ممکن است پول بگیرند – حالا من نمیدانم، نمیتوانم قطعاً بگویم- و این روسری را از سرشان بردارند یعنی مثلاً ما چه شدیم! نتیجۀ همۀ آن تلاش، خلاصه میشود در این نتیجۀ کوچکِ حقیر.
خب، تا اینجا، مسئلهای نیست؛ [امّا] آنچه بنده را حسّاس میکند، ایناست که ناگهان شما میبینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئله «حجاب اجباری» مطرح میشود، معنایش این است که یک عدهای نادانسته- حالا من میگویم نادانسته؛ انشاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال میکنند که دشمن با آنهمه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند، همان خط را دارند دنبال میکنند، در بین اینها روزنامهنگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [میگویند] «امام که فرمودند باید زنها باحجاب باشند، همه زنها را نگفتند!». حرف بیخود!. ما بودیم آنوقت، ما خبر داریم، چطور اینجور است؟ امام در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیله پهلوی و دنبالههای پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همه منکرات، امام همینجور محکم ایستاد. همان وقت بحث تجارت مشروبات الکلی بود ما در شورای انقلاب بودیم، جلسات مشترکی با دولت داشتیم، همانوقت کسانی بودند که معتقد بودند تجارت مشروبات الکلی برای کشور فایده دارد، ما از این فایده چطور صرفنظر کنیم، مایل بودند این تجارت ادامه پیدا بکند، از بیرون شراب بیاورند. امام قرصومحکم ایستاد، در مقابل حرام الهی، امام بزرگوار میایستاد و ایستاد، این حرام الهی بود. حالا آقا از آن طرف درآمده [میگوید] که «آقا! این گناه که مثلاً از غیبت بزرگتر نیست، چرا شما در مقابل غیبت کسی را تعقیب نمیکنید، در مقابل این [کار] که مثلاً روسری را بردارد یا بیحجاب باشد، تعقیب میکنید». ببینید چه [خطایی]؟ عدم تشخیص؛ آنچه انسان [ازآن] رنج میبرد، این است که تشخیص نیست. ما که نگفتیم اگر کسی در خانه خودش در مقابل نامحرم روسریاش را برداشت، ما او را تعقیب میکنیم [خیر] ما او را تعقیب نمیکنیم، در خانه خودش است، کار شخصی میکند.
آنکاری که در ملأ انجام میگیرد، در خیابان انجام میگیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است، این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد میکند. حرام، کوچک و بزرگ ندارد، آنچه حرام شرعی است نبایستی بهصورت آشکار در کشور انجام بگیرد. حالا یک نفر یک غلطی برای خودش میکند، [به] کنار، آن، بین خودش و خدا است، امّا آنچه در مقابل چشم مردم است، در محیط جامعه است، حکومت اسلامی – مثل حکومت امیرالمؤمنین، مثل حکومت پیغمبر- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد. این منطقی که میگوید «آقا شما اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند»، خب در مورد شرابفروشی هم هست، شراب را هم آزاد کنیم در کشور، هر کسی خودش دلش میخواهد بخورد، هر کس نمیخواهد نخورد! این حرف شد؟ در مورد همه گناهان بزرگ اجتماعی، این حرف وجود دارد، این حرف شد؟ شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود، حکومت اسلامی موظّف است در مقابل حرام بایستد، در مقابل گناه بایستد. امروز ما در داخل کشور، مفتخریم به حجاب زنانمان؛ زنان ما با چادر -که یک حجاب ایرانی است- و با حجاب اسلامی، به بالاترین رتبههای علمی رسیدهاند، به بالاترین رتبههای هنری و فرهنگی رسیدهاند، جزو برجستهترینها شدند، در مسائل اجتماعی اثرگذاری کردند؛ درعینحال خانهداریشان را هم کردند، بچّهشان را هم تربیت کردند، شوهرداری هم کردند. اینکه ما بیاییم قوانین را همینطور دائم دُور بزنیم برای اینکه یک جوری میل غلط انحرافی فرهنگ غربی را در کشورمان ایجاد کنیم، خطای بزرگی است، یک عدّهای این خطا را میکنند.