شکوفایی فرهنگی و اقتصادی در پرتو عزم ملی و مدیریت جهادی

عبدالله اصفهانی

اهتمام مهم

مقام معظم رهبری سال جاری را سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی معرفی و در بیان علل انتخاب این شعار به عنوان نقشه راه کلی سال ۱۳۹۳ به گام‌های استوار و بلند و تجربیات موفق ملت مسلمان و ظرفیت‌های وسیع سرزمین ایران اشاره کردند و فرمودند:

«اقتدار ملی با تمرکز مسئولان و مردم بر این برنامه با شتاب بیشتری پیموده خواهد شد.»(۱)

پیام بیانات ارزشمند رهبری، ضرورت بهره‌گیری از همت و اراده مردم تحت مدیریتی جهادی را در جهت ایجاد تحولی مهم در عرصه‌های فرهنگی و اقتصادی نشان می‌دهد، زیرا به‌رغم تلاش‌های فراوان در زمینه‌های مذکور، هنوز کاستی‌ها و نارسایی‌هائ فراوانی وجود دارند.

برای گام برداشتن به سوی این هدف، باید در دو قلمرو، دگرگونی‌های عینی، کاربردی، معنادار و برکت‌آفرینی صورت گیرند. مردم باید مهیای این حرکت باشند، نیاز به چنین تحولی را باور کنند و با برنامه‌ریزی‌های فرهنگی و اقتصادی دقیق، همکاری و هماهنگی آنان جلب شود.

لکن برای صعود به قله ترقی فرهنگی و توسعه اقتصادی، صرفاً امداد و عزم آحاد جامعه کفایت‌ نمی‌کند، بلکه کارگزاران و مدیران نیز باید ظرفیت‌ و توان‌ خویش را برای تحقق این حرکت ارتقا دهند، روحیه لازم را به دست آورند، احساس نیاز کنند و پیرو آن، به برنامه‌ریزی‌های سازنده روی آورند. این دو بال، لازم و ملزوم یکدیگرند و بر یکدیگر اثر متقابل دارند، زیرا اگر در شیوه‌های اجرایی و اداری اصلاحی صورت نگیرد، اهتمام مردم، ناقص و آسیب‌پذیر خواهد بود.

از سوی دیگر در صورتی که تکاپوی علمی و فکری مدیران در زمینه اصلاح شیوه‌های ایستا و منجمد ادارات و نهادهای فرهنگی و اقتصادی از حمایت‌های مردمی برخوردار نباشد، اقدامات اثرگذار و مفید و ارزنده ممکن نخواهد بود. اقشار گوناگون جامعه باید به این باور برسند که با اتکا به ظرفیت‌های‌ خودی و بومی و منابع سرشاری که دراختیار آنان است و نیز اصلاح الگوی مصرف، پرهیز از تبذیر و اسراف، روی آوردن به قناعت، تقویت تولیدات داخلی و مصرف کالاهای ایرانی، کار و تلاش افزون‌تر و احساس مسئولیت در برابر امکاناتی که دراختیار دارند، قادر خواهند بود حماسه اقتصادی را بیافرینند و با حرکتی ملی، اقتدار و عزتی را به وجود ‌آورند که در پرتو آن، ابرقدرت‌ها و زورگویان جهانی در رسیدن به اهداف‌ شوم خود ناکام و آثار تهاجم فرهنگی خنثی می‌شوند و کشور در جنگ نرم با استکبار فاتح می‌شود.

لکن اهتمام مردم به این برنامه‌ها محتاج مدیریت انقلابی، پویا و جهادی با توان علمی و فکری بالا و روحیه خدمت فوق‌العاده‌ است. دستیابی به هدف‌هایی ارزشمند در تولید، توزیع و مصرف مستلزم آن است که فرهنگ در قلمروهای مذکور نهادینه شود.(۲)

مدیری که به فرهنگ درون‌زا و متکی به تعالیم دینی اعتقاد ندارد و در لابلای افکار و اندیشه‌های او موریانه فرهنگی متکی به فرهنگ بیگانه و اقتصاد وارداتی لانه کرده و از سوی دیگر نیروی انسانی تحت نظارتش مهیای تحول و پویایی نیست، نمی‌تواند در این حماسه حضور یابد و اگر هم با تکیه بر چنین باوری قدم‌هایی را بردارد، چندان کارساز نخواهد بود.

مسئولان و کارگزارانی می‌توانند در این حرکت فراگیر شرکت کنند که هم در حوزه ایمان و فکر و هم در قلمرو اجرای برنامه‌ها و رسیدن به مقاصدی که جامعه را به ساحل عزت و سربلندی می‌رساند، از لیاقت‌ و شایستگی‌ ذاتی و اکتسابی برخوردار و بر این باور باشند که اگر برای تعالی جامعه قدم‌های مفیدی بردارند، ذخیره خوبی برای دنیا و آخرت خود تدارک دیده‌اند.

چنین ویژگی‌هائی در اوایل انقلاب و به هنگام تشکیل جهاد سازندگی و در روحیه جهادی جوانان کشور برای عمران روستاها و نقاط دورافتاده کشور و نیز در دفاع مقدس کاملاً مشهود بود و لذا آن جلوه‌های بی‌بدیل و باشکوه ایثار و فداکاری را آفرید.(۳)

 

پرتوها و پیام‌ها

واژه جهاد، ریشه در فرهنگ قرآن، سنت و عترت دارد و زمانی مطرح می‌شود که تهاجمی رخ داده است و در نتیجه، جامعه اسلامی باید بسیج شود و با مقاومت و پایداری همه‌جانبه، اثرات آن را خنثی کند و دشمن را ناامید سازد. مدیریت جهادی وقتی مطرح می‌شود که تحرکات ایذایی از سوی بیگانگان صورت گرفته است.

از آنجا که تهاجم دشمن در دو عرصه فرهنگ و اقتصاد همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است، همین امر نشان می‌دهد که کشور ما در دهه‌های اخیر در این دو زمینه  دچار آسیب‌‌هایی شده است. البته از بیانات ایشان برمی‌آید که همه این ناگواری‌های نگران‌کننده که فرهنگ جامعه را دچار فرسایش‌هایی کرده، از جانب دشمنان بیرونی نبوده و از درون نیز نارسایی‌هایی وجود داشته است.

مدیر مجاهد و مذهبی که به سلاح علم، فناوری و تجربه‌های مفید و ارزنده مجهز و بر لزوم سخت‌کوشی برنامه‌ریزی شده، بدون منت و دور از زیاده‌طلبی همراه با دلسوزی و تمایل درونی به پیشرفت این سرزمین باورمند است، البته در این مسیر با سختی‌های فراوانی مواجه خواهد بود، اما با خردورزی مؤمنانه و احساس مسئولیت راهبردی، مشکلات و گرفتاری‌ها را برطرف خواهد کرد.

تأکید مقام معظم رهبری بر عزم و اراده عموم مردم ـ فارغ از علایق قومی و تنوع طایفه‌ای و کثرت زبان و لهجه و گرایش‌های مذهبی، فرهنگ‌های متکثر و گوناگونی اقلیمی و جغرافیایی‌ـ اهمیت این نکته را روشن می‌سازد که در مسیر تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی و فرهنگ مولد و پویا نباید این هدف نویدآفرین و امیدوارکننده به گونه‌ای تفسیر شود که گویی عاملان و آرزومندان چنین توفیقی محدود به قومی خاص یا پیروان مذهبی ویژه هستند، بلکه آرمان مورد نظر مستلزم به‌کارگیری عزم همه اقشار و قومیت‌ها برای عملی ساختن اقتصادی سالم و ریشه‌دار و فرهنگی متکی بر ارزش‌های معنوی و الهی و سنت‌های بومی است.

کارگزاران نیز باید بکوشند تا در هنگام برنامه‌ریزی برای تحقق اهداف مذکور از هرگونه انحصارگرایی فرهنگی و قومی پرهیز کنند. تشکیلات دولتی با همکاری رسانه ملی و نشریات کشور می‌تواند با تدبیری عالمانه و اعتدالی برخاسته از مبانی اعتقادی و فضیلت‌های قرآنی، اقشار جامعه را به‌رغم برخورداری از فرهنگ‌های بومی و منطقه‌ای خاص به سوی عزم و اراده‌ای چاره‌ساز متمایل سازد.

جامعه اسلامی ایران در مقاطع پر مخاطره تاریخی، این توانایی را از خود نشان داده است که می‌توان با روی آوردن به تولیدات داخلی، تلاشی مداوم، کم کردن توقعات، برداشت کم و بازده زیاد، کشور را به سوی آبادانی، رونق اقتصادی و شکوفایی فرهنگ خودکفایی سوق داد. این ملت با تلاش و تکاپوی جدی بیگانه نیست و هر وقت لازم بوده در عرصه‌های گوناگون، بدون توقع، منت و جیره و مواجب ‌از جان و مال خویش مایه گذاشته‌ و این مرز و بوم را از هرگونه گزندی حفظ کرده‌ است.

اما برای تحقق این ایثار‌ها حضور طلایه‌دارانی ضرورت دارد تا تلاش‌های مردمی را برنامه‌ریزی کرده، هدفمند سازند و به سوی تعالی و ترقی سوق دهند تا از کارهای پراکنده و موازی‌ و پرداختن به حاشیه‌های بی‌خاصیت پرهیز شود.(۴)

 

چه کسانی مدیریت جهادی را برنمی‌تابند؟

سازمان و تشکیلاتی کارایی دارد که مدیری هوشمند و وفادار به حفظ ارزش‌ها و هنجارها، توانایی‌های جامعه و افزایش بازدهی در رأس آن قرار گرفته باشد. در این‌گونه نهادها مدیر از استبداد رأی پرهیز می‌کند و با ساختاری غیرمتمرکز، اختیارات خود را به افرادی که ظرفیت‌های خوبی دارند تفویض و انگیزه‌های کارمندان را تقویت می‌کند، برای بهره‌وری مجموعه تحت امر خود می‌کوشد و از مشارکت آنها در امور مربوطه بهره می‌برد.

آفت مدیریت جهادی افراط و تفریط و زندگی چندزیستی و جزیره‌ای کسانی است که در رأس امور قرار می‌گیرند، بدین معنا که در جلسات و همایش‌ها، سخنرانی‌ها و جلسه‌ها سخنوری توانا هستند و همواره نویدهایی می‌دهند، اما ورای سیمای ظاهرالصلاح آنها، چهره‌ دیگری نهفته است که ناخواسته و جاهلانه و یا خدای‌ ناکرده مغرضانه، نیات منفی و اهداف مخربی را پیگیری می‌کند و در عرصه عمل، پیگیر اجرای برنامه‌های سازنده نیست.

این مدیران، فضای ناسالم و غیرقابل اعتمادی را به وجود می‌آورند و با برخی از عملکردهای خود، هزینه‌های گزافی را به مردم و بیت‌المال تحمیل می‌کنند. آنان به جای ضوابط درست و منطقی، روابطی ناسالم را در سازمان خود مستقر می‌سازند؛ ذخیره‌های ارزشمند را در راه باندبازی، قوم‌گرایی و جاه‌طلبی خود مصرف می‌کنند؛ در عزل و نصب‌ها به جای درنظر گرفتن معیارهای منطقی، ارزشی، علمی و شایسته‌سالاری، قدرت‌طلبی، شهرت‌گرایی و کسب اقتدار تبلیغاتی و برتری‌جویی را درنظر می‌گیرند و افرادی را جذب می‌کنند که در برابر وجدان و جامعه خود استقلال فکری، تعهد و احساس مسئولیت ندارند و صرفاً با چاپلوسی و رفتارهای تملق‌آمیز برای تحکیم مقامی که به دست آورده‌اند، تلاش می‌کنند؛ برای حفظ ظاهر، برخی کارهای سطحی، تقویمی، مقطعی و زودگذر را انجام می‌دهند و سعی می‌کنند در گزارش‌ها و آمارها، سازمان خود را مطلوب و موجه جلوه دهند.

این گونه مدیران، خود را در برابر نظارت‌های قانونی و تشکیلات حقوقی و قضایی پاسخگو نمی‌دانند؛ شفاف عمل نمی‌کنند؛ عزمی برای رفع عیوب سازمان و برطرف کردن کاستی‌ها ندارند و مجموعه خود را در عالم تخیلات و اوهام، عالی و موفق جلوه می‌دهند و تمام امتیازات و خوبی‌ها را به خود و خرابی‌ها و ناکامی‌ها را به دیگران منتسب می‌کنند. این افراد  نه تنها با مدیریت جهادی موافق نیستند، بلکه چون در این فرایند نادرستی‌ها و کج‌روی‌های آنان افشا می‌شود، با این نوع مدیریت به‌شدت مخالفت می‌کنند.

 

ویژگی های مدیران جهادی  

۱ـ ارزش‌محوری و خداباوری: که محور تمام ملاک‌ها و عامل بسیج همه تلاش‌ها و توانمندی‌ها و رهاسازی جامعه از گرفتاری‌هاست و به احیای فضیلت، شکوفایی فرهنگ و نشاط در زندگی آحاد جامعه می‌انجامد.

۲ـ برخورداری از آگاهی‌های لازم: این مدیران با دینداری و توجه به خلق و خوی شایسته، نبوغ فکری و تفحص‌های علمی و مدیریتی و برنامه‌ریزی‌های مناسب، دانش‌ها و فنون نوین را برای پویایی اقتصاد و فرهنگ به کار می‌گیرند و کیفیت را بر کمیت ترجیح می‌دهند.

۳ـ مردم‌گرایی: با اقشار گوناگون برخوردی آمیخته با محبت و صمیمیت و عطوفت دارند؛ از بداخلاقی‌ و تندخویی‌ با ارباب رجوع پرهیز و ارتباطات مردمی را تقویت می‌کنند و گسترش می‌دهند؛ نوعی اعتماد متقابل بین مردم و آنان به وجود می‌آید؛ از عناصر بومی بهره می‌گیرند؛ مروج مشارکت داوطلبانه، فعالانه و خیرخواهانه کارکنان در اداره و مدیریت سازمان هستند و به نیازهای جامعه اولویت می‌دهند.

۴ـ قانون‌مداری: این مدیران برای حاکمیت قانون و نظم و فرهنگ انضباطی تلاش می‌کنند؛ سعادت مردم و سلامت جامعه را در نهادینه شدن قانون می‌دانند؛ با عزمی استوار، نیروهای تحت امر خود را به اطاعت از قانون وادار می‌کنند، همه را در برابر مقررات مساوی و یکسان می‌دانند؛ حکمت و عزت را فدای برخی از مصالح فردی نمی‌کنند و با اجرای قانون زمینه‌های سوءاستفاده و پیدایش فساد و تبهکاری را از بین می‌برند.

۵ـ قاطع و انقلابی: حرکت به سوی توسعه و پیشرفت نیاز به ابرمردانی دارد که با اقداماتی قاطع می‌توانند اموال عمومی و آنچه را که به مردم تعلق دارد از دنیاطلبان و چپاول‌گران بازستانند و در جهت مقاصد جامعه به کار بیندازند و امکاناتی را که با ترفندها، سوءاستفاده از فرصت‌ها و موقعیت‌های ویژه نصیب افراد و گروهای خاص شده و به محرومیت در جامعه، تورم، گرانی و شکاف اجتماعی انجامیده، به آنان باز می‌گردانند؛ در این زمینه سهل‌انگاری، درنگ و مدارا را روا نمی‌دارند و فرصت‌های مناسب را از دست نمی‌دهند.(۵)

 

برکات اقتصاد مقاومتی

هدف اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوهای نادرست حاکم بر جامعه و نظام اداری است. اگر کارگزاران تشکیلات دولتی به سوی اجرای سیاست‌هایی که مقام معظم رهبری در این باره ترسیم و تشریح کرده‌اند، بروند، اقتصاد کشور به گونه‌ای شکوفا می‌شود که ضمن مقاومت در برابر برخی از فشارهای بیرونی و تحریم‌ها، عدالت نیز رعایت خواهد شد. در صورت تحقق اقتصاد مقاومتی، کشور به سوی رفاه و توسعه‌ توام با عدالت گام برمی‌دارد.

اگر دولت مفهوم این اقتصاد را دقیق و شفاف برای مردم تشریح کند، اقشار گوناگون مردم در خواهند یافت که در این برنامه عزت، شرف، استقلال واقعی و همه‌جانبه آنان حفظ خواهد شد و در نتیجه، همکاری‌های لازم را انجام می‌دهند و خود را در برابر بحران‌ها و تهدیدهایی که از بیرون متوجه آنان است، مهیا می‌سازند و در ایمن‌سازی شرایط با تشکیلات اداری همراه می‌شوند، زیرا اطمینان می‌یابند که بسیاری از مشکلات ساختاری‌ای که آنها را گرفتار و آشفته کرده‌اند، مرتفع می‌شوند.

بدیهی است با همسوئی اراده دولت و مردم، مسیر حرکت به سوی اقتصاد مقاومتی هموارتر می‌شود. البته دولت باید در عمل و رفتار، اعتماد مردم را نسبت به تحقق تحولی مهم در تولید و درآمدها جلب کند و در این راستا و در اولین گام باید هزینه‌های خود را کاهش دهد و وابستگی‌ به اقتصاد تک‌محصولی یعنی نفت را کم کند.

بازرگانی خارجی و صادرات و واردات باید به گونه‌ای طراحی شود که ضربه‌پذیری اقتصاد و تجارت به حداقل ممکن برسد. بسیاری از افراد تصور می‌کنند ریشه تمام گرفتاری‌های کشور تحریم‌ها و تهدیدهای خارجی است، ولی عمده این مشکلات ناشی از ضعف مدیریت‌ها و برنامه‌ریزی‌هاست. با مردمی کردن اقتصاد و تفویض امور تولیدی به مردم، فرهنگ‌سازی در زمینه استفاده از کالاهای داخلی،‌ بومی‌سازی فناوری و کاهش تبلیغات برای محصولات کشورهای بیگانه می‌توان از برکات اقتصاد مقاومتی بهره‌مند شد.

مقام معظم رهبری در باره اقتصاد مقاومتی تصریح فرموده‌اند که این اقتصاد درون‌زاست؛ از دل ظرفیت‌های کشور و نیروی انسانی داخلی می‌جوشد؛ متکی به امکانات داخلی است و در عین حال با اقتصادهای جهانی به صورتی منطقی و منصفانه و عادلانه تعامل دارد.

اگرچه دولت در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی، مسئولیت برنامه‌ریزی، زمینه‌سازی و ایجاد ظرفیت‌ها را به عهده‌ دارد، ولی این اقتصاد، دولتی نیست، بلکه فعالیت‌های اقتصادی و تولیدی در دست مردم است و وظیفه دولت صرفاً نظارت، هدایت، مشاوره و جلوگیری از سوءاستفاده‌هاست.

اقتصاد مقاومتی از پیشرفت‌های علمی بهره‌ می‌گیرد و زیرساخت‌های آن علمی و دانش‌بنیان است، اما خود را در تکاپوی اهل علم محصور نمی‌کند و از تجربه‌ها، مهارت‌ها و توانایی‌های صاحبان صنعت و کارگران ماهر نیز استفاده می‌کند.

اقتصاد مقاومتی صرفاً به شاخص‌هایی چون رشد ملی، تولید ناخالص ملی و توسعه صرف اکتفا نمی‌کند، بلکه همگام با این برنامه‌ها مراقبت‌هایی متکی بر عدالت دارد(۶) و مواظب است که شکاف اقتصادی در جامعه پدید نیاید. البته عدالت بدین معنا توزیع منطقی امکانات رفاهی و توسعه است و نه نگه داشتن مردم در ریاضت و فشار اقتصادی.

اقتصاد مقاومتی متکی بر وجود ظرفیت‌هایی چون نیروی انسانی خبره و صاحب تجربه، منابع و ذخائر سرشار در طبیعت، شرایط جغرافیایی و موقعیت استراتژیکی ایران است. مقام معظم رهبری در این باره فرموده‌اند: «ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساخت‌های گسترده و مهم‌تر از همه برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد با عزمی راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است پیروی کند، نه تنها بر همه مشکلات اقتصادی خود فائق می‌آید و دشمن را به شکست و عقب‌نشینی وادار می‌کند، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و نا اطمینانی‌های ناشی از تحولات خارج از اختیار در آن رو به افزایش است با حفظ دستاوردهای کشور در زمینه‌های مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمان‌ها و اصول قانون اساسی و سند چشم‌انداز بیست ساله، اقتصادی متکی به دانش و فناوری عدالت‌بنیان، درون‌زا، برون‌گرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگویی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد.»(۷)+

سیاست اقتصاد مقاومتی در واقع فصل‌الخطاب سیاست‌های کلی نظام، علی‌الخصوص سیاست‌های اجرایی اصل ۴۴ است که بر خروج دولت از فعالیت‌های اقتصادی و تصدی‌گری تمرکز دارد.

از برکات تحقق این امور خشکاندن باتلاق‌های فساد و اختلاس است. سوءاستفاده مالی، رانت‌خواری، ویژه‌خواری و شبکه‌های فساد بانکی  حاصل اقتصادی است که بر تولید داخلی، مردمی و بومی تکیه ندارد و فاقد شفافیت و انضباط مالی و فرهنگ حساب‌دهی و حساب‌خواهی و نظام مالیاتی درست است. وقتی دولت خود ذخائر عمومی و ثروت ملی را می‌فروشد، توزیع می‌کند و از این راه درآمد به دست می‌آورد، آشفتگی‌های مالی و سرمایه‌ای شکل می‌گیرند. اقتصاد مقاومتی ریشه‌های فسادهای مالی را نابود می‌کند، زیرا منشأ این سوءاستفاده‌ها، اقتصاد دولتی است.(۸)

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ روزنامه جام جم، ش ۳۹۴۰، ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۳.

۲ـ روزنامه اطلاعات، ش ۲۵۸۴۱، ۱۸ فروردین ۱۳۹۳.

۳ـ‌روزنامه جام جم، ۲۴ فروردین‌ماه ۱۳۹۳، ش ۲۹۴۱.

۴ـ متولیان عرصه فرهنگی، مخاطب پیام رهبری،

Thought@jamejamonline.ir

۵ـ‌ توسعه در منابع دینی، ص ۲۹۸، ۳۰۱، مبانی شناخت، محمد محمدی ری‌شهری، ص ۸۸.

۶ـ پاسخ رهبر معظم انقلاب به ده پرسش درباره اقتصاد مقاومتی، جراید کشور، ۱۶ فروردین‌ماه ۱۳۹۳، از جمله روزنامه‌های کیهان و اطلاعات.

۷ـ روزنامه اطلاعات، ۲۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳، ش ۲۵۸۷۰، ص ۷.

۸ـ گفت‌وگو با دکتر عباس هشی، کارشناس برجسته حسابداری و حسابرسی و استاد دانشگاه، جام جم، ۲۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳، ص ۷.

 

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

مدیری که به فرهنگ درون‌زا و متکی به تعالیم دینی اعتقاد ندارد و در لابلای افکار و اندیشه‌های او موریانه فرهنگی متکی به فرهنگ بیگانه و اقتصاد وارداتی لانه کرده و از سوی دیگر نیروی انسانی تحت نظارتش مهیای تحول و پویایی نیست، نمی‌تواند در این حماسه حضور یابد و اگر هم با تکیه بر چنین باوری قدم‌هایی را بردارد، چندان کارساز نخواهد بود.

 

۲٫

مسئولان و کارگزارانی می‌توانند در این حرکت فراگیر شرکت کنند که هم در حوزه ایمان و فکر و هم در قلمرو اجرای برنامه‌ها و رسیدن به مقاصدی که جامعه را به ساحل عزت و سربلندی می‌رساند، از لیاقت‌ و شایستگی‌ ذاتی و اکتسابی برخوردار و بر این باور باشند که اگر برای تعالی جامعه قدم‌های مفیدی بردارند، ذخیره خوبی برای دنیا و آخرت خود تدارک دیده‌اند.

۳

از برکات تحقق اقتصاد مقاومتی، خشکاندن باتلاق‌های فساد و اختلاس است. سوءاستفاده مالی، رانت‌خواری، ویژه‌خواری و شبکه‌های فساد بانکی  حاصل اقتصادی است که بر تولید داخلی، مردمی و بومی تکیه ندارد و فاقد شفافیت و انضباط مالی و فرهنگ حساب‌دهی و حساب‌خواهی و نظام مالیاتی درست است.

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *