پروتکل‌های صهیونیسم چیست؟ و چرا صهیون‌گرایی برای جهان خطرآفرین است؟

                                                                                                                 

مجید صفاتاج

 

قبل از پاسخ به این سئوال ابتدا سخن خود را با این آیه‏ شریفه آغاز می‏کنیم:   

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَتَتَّخِذُوا الْیهُودَ وَ النَّصَاری أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ و مَن یتَوَلَّهُم مِنْکمْ فَاِنَّهُ مِنْهُمْ إِنّ اللَّهَ لاَیهْدِی الْقَومَ الظَّالِمین: ای اهل ایمان! یهود و نصاری را [که دشمن اسلام‏اند] به دوستی مگیرید که آنان بعضی دوستدار بعضی دیگرند و هر که از شما مؤمنان با آنها دوستی کند، به حقیقت از آنها خواهد بود و همانا خدا ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.» (۱)

حدود یک قرن است که افکار عمومی جهان با پدیده‏ای شوم به نام صهیونیسم روبه‌روست؛ به گونه‏ای که بر اثر آن، جو نامساعدی اغلب کشورها را فراگرفته است. کمتر انسان ذی‏شعوری است که در مقابل این پدیده‏ شوم، مکث و تأمل نکرده باشد و نسبت به توطئه‏ها و دسیسه‏های شیطانی آن در جهان و نیز در برابر سرنوشت مردم خویش بی‏اعتنا باشد.

این پدیده در کشورهای غربی، به‌ویژه در ایالات متحده امریکا مدت زمانی است که چهره‏ پلید و شیطانی خود را به نمایش گذاشته و در مقاطعی از تاریخ این کشور به صورت قدرتی قهرآمیز بروز کرده و خبر از وقوع حوادثی نامطلوب داده که تبعات آن گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان، به‌ویژه منطقه‏ خاورمیانه شده است.

مسئله صهیونیسم نه فقط با اموری چون کنترل مالی و تجاری، به دست گرفتن قدرت سیاسی، اشغال سرزمین‌ها، در انحصار گرفتن نیازمندی‏های مردم جهان و کنترل مستبدانه رسانه‏های خبری و تبلیغی در سراسر جهان سر و کار دارد و می‏کوشد تا به اهداف مورد نظر خود که تسلط مادی و معنوی بر ملت‏های جهان است، دست یابد، بلکه در حوزه‏های فرهنگی نیز وارد ‏شده و از این طریق با عمق زندگی مردم جهان تماس گرفته است و تلاش می‏کند ملّت‏ها را همچون رمه‏های گوسفند رام خود کند، به زنجیر بکشد، به تازیانه بسپارد، به قربانگاه بکشاند و در نهایت‌با استفاده از هرج و مرج و آشوب حساب شده وسازمان یافته‏ای‌ که با آن کشورهای جهان را دچار مشکل‌کرده است، نفوذ و سلطه‏ خود را در همه جا گسترش دهد.

بنابراین صهیونیسم نهالی نوپا نیست، بلکه در اعماق وجود برخی از جوامع بشری ریشه دارد وگذشته‏ طولانی آن با دسیسه‏های(۲) شیطانی و پیشگوئی‌های شرورانه سردمداران پلید آن که متضمن آینده‏نگری ابتکاری و سنجیده‏ای است، ارتباط دارد. این دسیسه‏های فریبکارانه با دقت و کوشش فراوان توسط صهیونیست‏ها طراحی و اجرا می‏شوند. آنها همواره با شیوه‏های گوناگون به توطئه علیه مردم دنیا می‏پردازند  و سردمداران سرمایه‏داری، برنامه‏ریزان کمونیسم و صاحبان اکثر مؤسسه‏های خبری، تبلیغی و سیاسی جهان هستند.

از همین روی در هر کشوری که با مسئله صهیونیسم برخورد قاطعانه  شده و این موضوع به عنوان امری خطیر توجه محافل فرهنگی و سیاسی را به خود معطوف کرده است، صهیونیسم نهایت نبوغ و استعداد خود را برای کنترل اوضاع به کار می‌گیرد. در برخی از کشورهای غربی، به‌ویژه در امریکا اقلیت یهودیان طی پنجاه سال به چنان قدرت و سیطره‌ای دست یافته که برای هیچ نژاد و مذهب و مرام و مسلک دیگری حتی با جمعیتی ده برابر جمعیت یهودیان در این کشور میسّر نیست. نفوذ صهیونیسم در تار و پود  هیئت حاکمه‏ امریکا نیز ناشی از همین قدرت و نفوذ است.

یهودیان از زمانی که در کشورهای مختلف وارد کار تجارت شدند، همان توانایی و قدرتی را که توسط آن موقعیت خود را طی قرون گذشته حفظ و تثبیت کرده بودند،  مجدداً به دست آوردند.

توانایی یهودیان در تجزیه و تحلیل جریان‏های پولی به استعدادی غریزی شباهت دارد. استقرار یهودیان در یک کشور همیشه پایگاه قدرتمندی برای فعالیت هم‏نژادان آنان محسوب ‏شده است.  مجامع تجاری یهود همواره به حکم نوعی وحدت درونی و یا طبق برنامه‏‌ای از پیش تعیین شده مبنی بر وفاداری و وحدت نژادی با یکدیگر مرتبط بوده‌اند. این مجامع ثروتمند باکسب قدرت و اعتبار روزافزون با حکومت‏ها و مؤسسات تجاری بزرگ در کشورهای محل فعالیت خود ارتباط برقرار می‏کنند و به واسطه‏ پیوند نژادی، بیش از بخش‏های مختلف یک واحد تجاری با هم متحد می‏شوند.

هیچ اقلیت قومی دیگری از چنین موقعیتی در جهان برخوردار نیست و در مناصب بالای حکومتی و سیاست‏گذاری کشورها نفوذ ندارد. در محرمانه‏ترین شوراهای سران چهار کشور بزرگ در ورسای، دیوان عالی ایالت متحده امریکا، شوراهای کاخ سفید، در تنظیم امور مالی جهان و به طور خلاصه، در هر جا که امکان به دست گرفتن قدرت و نیز به کارگیری آن وجود داشته باشد، هیچ اقلیت دیگری غیر از قوم یهود نماینده ندارد. در تمام محافل برجسته و مهم جهان و در هر جا که قدرت وجود دارد، یهودیان حضور دارند و این رمز استمرار سیطره صهیونیسم است.

یهودیان چگونه به نحو تقریباً اجتناب‏ناپذیری به بالاترین مراکز قدرت جهان جذب می‏شوند؟ چه کسی آنها را وارد این گونه مراکز می‏کند؟ چرا زمینه‏ ورود صهیونیسم به این مراکز فراهم می‏شود؟ آنها در این مراکز چه می‏کنند؟ ورودشان در این جایگاه‌ها چه پیامدهائی برای جهان دارد؟

پاسخ به این سئوالات را باید در پروتکل‏های صهیونیسم و دسیسه‏های شیطانی آن جستجو کرد. پروتکل‏ها و دسیسه‏هایی که توسط بزرگان و سردمداران صهیونیست مطرح می‌شوند و سپس در میان سیاستمداران برجسته جهان نفوذ می‌کنند. پروتکل‏هایی که هنوز در ذهن بسیاری از مردم جهان مفهوم روشنی ندارند و فقط در برخی از کشورهای جهان، اندک شماری از افراد هستند از مفاهیم و مقاصد جهنمی آن اطلاع کافی دارند.

میزان آگاهی روزنامه‏ها و نشریات از پروتکل‏ها نیز متفاوت است. روزنامه‏نگاران و دست اندرکاران مطبوعاتی که تصمیمات سرّی رهبران صهیونیسم را با هوشیاری بررسی کرده‏ و آنها را کاملاً شناخته‏اند، بسیار اندک هستند. تفکر عامه اعم از خواص و عوام نیز وضعیتی بهتر از اصحاب رسانه ندارد. شاید علت نفوذ پروتکل‏ها در کشورهای جهان فقدان آگاهی از ماهیت شیطانی آن باشد.

این پروتکل‌ها یکی از مهم‌ترین اسناد شناخت صهیونیسم جهانی و بیانگر توطئه‌های عمیقی است که رهبران صهیونیسم برای اجرای آنها سال‌ها وقت گذاشته‌اند و ثمره آن را در آینده و در دراز مدت می‌یابند. آنان در این پروتکل‏ها گاه به نعل می‏زنند و گاه به میخ تا در بستر حوادث از معرکه جان سالم به در ببرند و هر جا که می‌توانند به حریفان خود حمله کنند. گاهی نیز حیله‏گری و حقه‏بازی ساربانان این سیه قافله‏ شوم حکم می‏کند که نعل وارونه بزنند تا در غوغای تحوّلات زمانه، حریف میدان نبرد را تشخیص ندهد و آنان جان سالم به در ببرند و در فرصتی دیگر از راهی دیگر حمله کنند.

شایان ذکر است که به‌‏رغم تبلیغات گسترده‏ صهیونیست‏ها در مورد نبوغ و استعداد ویژه‏ یهودیان، این پروتکل‏ها به هیچ وجه بیانگر استعداد و نبوغ قوم یهود نیست، بلکه حاصل یک سری دسیسه‏های شیطانی است، همان شیطانی که پس از خروج از بهشت به خداوند گفت: «فَبِعِزَّتِک لاَُغوینَّهُم أَجمَعین: به عزتت سوگند که همه را اغوا می‏کنم.» لذا هرکس که از شیطان سرمشق بگیرد، می‏تواند اهداف و برنامه‏های مورد نظر در پروتکل‏ها را دنبال و دسیسه‏های شیطانی خود را اجرا کند.سردمداران صهیونیست نیز با اشراف بر شیطانی بودن دسیسه‏ها و برنامه‏هایشان برای فریب افکار عمومی و سلطه بر جهان می‏گویند:

«این امر شر و شیطانی تنها وسیله‏ای است که ما برای رسیدن به یک هدف و غایت خوب در دست داریم؛ بنابراین نباید از تقلّب و رشوه و فریب مالی و خیانت، مادامی که می‏توانند در خدمت اهداف ما قرار گیرند، اجتناب کنیم. در سیاست‌اگر با مصادره‏ اموال و سرمایه‏های دیگران می‏توان آنان را به اطاعت واداشت و بر آنان سلطه و برتری یافت، هرگز نبایداز انجام چنین‌کاری دریغ ورزید.»

شاید به خاطر همین دسیسه‏های شیطانی و برنامه‏های صهیونیستی است که قوم یهود توانست آتش دو جنگ بزرگ جهانی را روشن کند و جنایتکار جنگی عمده و اصلی جنگ جهانی دوم محسوب شود.

سلاح اصلی مبارزه با این پدیده شوم، تبیین روشن و واضح آن و ارتقای آگاهی مردم از ماهیت آن است. تحریک مردم، هشدار دادن به آنان و توسل به شور و هیجانشان، شیوه‏ای است که در پروتکل‏ها تشریح شده است. پادزهر این شیوه نیز روشن کردن ذهن مردم است.

عجاج نویهض در کتاب خود، پروتکل‏های دانشوران صهیون، می‏نویسد:

«آگاهی‌از خاستگاه و سرچشمه قواعد، اصول و روح پروتکل‏ها که در این کتاب برای نخستین بار بدان جا رسید، آن‌ را از نظرتان به عنوان مرحله‏ برداشت و نتیجه‏گیری جلوه خواهد داد. حتی خود پروتکل‏ها که معرفی آنها در این کتاب برای شما تازگی دارد، وقتی به خاستگاه و سرچشمه‏های قواعد، اصول و روح پروتکل‏ها پی ببرید، مرحله‏ برداشت و نتیجه در نظر شما جلوه‏گر و روشن خواهد شد که واژه‏ اسرائیل، دستکش مزورانه پنجه جنایتکاری است که می‏کوشد خود را تا دوردست‏ها بکشاند. اسرائیل فقط یک نام است و ستون فقرات آن را صهیونیسم جهانی تشکیل می‏دهد.»(۳)

در اهمیت پروتکل‏های سردمداران صهیونیسم و استقبال گسترده‏ای که در جهان برای مطالعه‏ آنها شد، همین بس که این پروتکل‌ها تا کنون به چندین زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شده‌اند. تا سال ۱۹۵۸ میلادی تنها ۸۱ بار به زبان انگلیسی چاپ شد و تا چاپ هشتادم بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رسید. به عبارت دیگر: «از اولین چاپ انگلیسی آن در سال ۱۹۱۹ تا هشتاد و یکمین چاپ آن در سال ۱۹۵۸، در طی ۳۹ سال، تقریباً هر پنج ماه، یک بار چاپ شده است.»(۴)

با وجود این برخی محققان، در سندیت پروتکل‏ها و اجرای آنها در جهان تشکیک کرده‌اند و آنها را تقلّبی و ساختگی می‌دانند. «لوئیس مارشالکو» در کتاب «فاتحین جهانی» در مورد سندیت پروتکل‏ها و اجرای آنها می‏گوید:

«گفته می‏شد که پروتکل‏های اکابر صهیونیسم سندی تقلّبی و ساختگی است، امّا در خلال نیم قرن رؤیای عظیم به تحقق پیوست. ضمن اینکه تلاش صهیونیسم جهانی به منظور کسب قدرت در جهان در دوره‏‌ای نسبتاً کوتاه و در دو مرحله‏ با موفقیت همراه بوده و به مرحله سوم نزدیک شده است، امّا هنوز کاملاً نقاب از چهره برنداشته است.»

اکنون قدرت واقعی در دست همین فاتحین جهانی است. باید قدری صبر کرد تا یهودیت شرق و غرب از بالای سرملّت‏های در بند کشیده شده، آشکارا با یکدیگر دست بدهند.

«… برنامه ‌عظیم‌ “پروتکل‏های اکابر یهود”، تقربیاً به‌ طور کامل ‌اجرا شده است.»(۵)

البته، یهودیان خود را از پروتکل‏ها مبرا و آن را دسیسه‏ای علیه خویش می‌دانستند، لکن با تطابقی که بین طرح‏های موجود در پروتکل‏ها و وقایع جاری جهان وجود داشت، صحت چنین ادعایی تأیید نشد. صهیونیسم برای جبران این فضاحت تلاش کرد تا از نفوذ خود در انگلیس استفاده و با فشار دیپلماسی بر روسیه، از کشتار یهودیان جلوگیری کند و به جمع‏آوری علنی نسخ کتاب بپردازد. سرانجام، این مسئله با تلاش‏های بسیار خاتمه یافت.

اما دلایلی که نشان می‌دهد پروتکل‏ها مبنای استراتژی صهیونیسم و به‌رغم ادعای یهودیان، ساخته‏ دست صهیونیسم هستند، عبارتند از:

۱- تطبیق مواد پروتکل‏ها و وقایع گذشته در جهان

۲- پروتکل‏ها تنها با مصالح و منافع صهیونیسم قابل انطباق هستند که مسلماً تصادفی نیست

۳- پروتکل‏ها به مطالب کتاب‏های مقدس یهود، مثل «تورات» و «تلمود» شباهت دارند. با مطالعه پروتکل‏ها می‏توان رابطه‏ تنگاتنگ میان تفکر برتری‏جویانه‏ موجود در این دسیسه‏های شیطانی و کتاب‏های مقدس را با تلاش‏های سلطه‏جویانه بر جهان احساس کرد

۴- نایاب شدن کتاب‏های پخش شده در مورد پروتکل‏ها در بازار که خود نشانه‏ آشکار اهتمام صهیونیست‏ها برای مخفی نگاه داشتن نیات پلید خود برضد جهان و تمدن بشری است

۵- فراماسونری که تشکیلاتی یهودی و خواهان برپایی هیکل سلیمان در قدس است، نمونه دیگری از تطابق موجود با پروتکل‏هاست. برای کسب اطلاعات بیشتر در باره همه پروتکل‏ها به کتاب «صهیونیست چه می‏خواهد و پروتکل‏های دانشوران صهیون» مراجعه کنید.

مطالعه دقیق پروتکل‌های صهیونیستی، بینش فرد را نسبت به صهیونیسم و سیاست‏های جهانی آن دگرگون می‏سازد و افق تازه‏ای را در برابر ذهن انسان می‏گشاید. شاید این سخن در ابتدای امر کمی مبالغه‏آمیز و باورنکردنی به نظر برسد، امّا با چند بار مطالعه کتاب و اندیشه در محتوای آن تا حدودی نظر خوانندگان به دیدگاه ما نزدیک‏تر خواهد شد. زیرا در سایه‏ی این پروتکل‏ها و دسیسه‏های شیطانی است که انتقال یهودیان سراسر جهان به فلسطین اشغالی، اشغالگری، توسعه‏طلبی، نظامی‌گری، مانورهای سیاسی و نظامی، مذاکرات چند جانبه‏ صلح اعراب و اسرائیل، حملات و تجاوزات نظامی، اقدامات دیپلماتیک و بازدیدهای سران کشورها از فلسطین اشغالی، ترورها، آدم ربایی‏ها، شکنجه‏ها و حتی طرح‏های صلح، عقب‏نشینی‏های سیاسی و دخالت در دیگر کشورها و نیز شهرک‏سازی در مناطق اشغالی عربی مفهوم پیدا می‏کند.

همه‏ این موارد از صهیونیسم چهره خطرناکی در جهان ساخته است که انسانیت را تهدید می‏کند و بزرگ‏ترین دشمن اسلام به شمار می‏رود. آیا مسلمانان دشمنی صهیونیسم نسبت به اسلام را درک می‏کنند؟ آیا رهبران کشورهای اسلامی در پی آنند که چهره‏کریه و پلید و دسیسه‏های شیطانی صهیونیسم را برملا و انسان‏ها را از ظلمات و تاریکی این دسیسه‏ها به نور اسلام هدایت کنند؟ یا همچنان نسبت به این خطر بی‏اعتنا خواهند ماند؟

فیلسوف و متفکر شهید مرتضی مطهری در این باره می‏گوید:

«اگر ‌پیامبر ‌اسلام ‌زنده ‌بود،‌ امروز چه می‏کرد؟ در باره چه مسئله‏ای می‏اندیشید؟ واللّه و‌باللّه قسم می‏خورم که پیغمبر اکرم«ص» در قبر مقدسش امروز از یهود می‏لرزد. این یک مسئله دو دو تا‌ چهارتاست.‌ اگر ‌کسی ‌نگوید‌ گناه ‌کرده‌ است.‌ من ‌اگر ‌نگویم،‌ واللّه ‌مرتکب ‌گناه ‌شده‏ام و هر خطیب ‌‌و ‌واعظی ‌که‌ نگوید، مرتکب گناه شده ‌است.»(۶)

با توجه به این مطالب، آیا احتمال دارد که برنامه‏ پروتکل‏ها و دسیسه‏های شیطانی صهیونیسم در جهان با موفقیت اجرا شود؟ در جواب آن باید گفت که اجرای این پروتکل‏ها در بسیاری از کشورهای جهان تا کنون با موفقیت توأم بوده و بسیاری از مهم‏ترین مراحل آن، هم اکنون به وقوع پیوسته است. سلطه‏ وحشتناک و همه جانبه‏ صهیونیسم و دست‏پروردگانش بر مراکز حساس جهان سایه افکنده و قبله‏ اول مسلمانان و معراجگاه پیامبر بزرگوار اسلام «ص» نیز به اشغال این دژخیمان درآمده است.

البته دامنه‏ این خطر به همین جا محدود نمی‌شود؛ بلکه سیطره‏ صهیونیسم بر اهرم‏های قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… در جهان، به‌ویژه مغرب زمین کشیده شده است. تعقیب استراتژی اشغال سرزمین‏های پهناور و زرخیز اسلامی برای تحقق شعار «از نیل تا فرات» توطئه‏ای بزرگ‏تر ناشی از دسیسه‏های شیطانی صهیونیسم‌ است که سایه‏ شوم‌ آن برسر جهان اسلام‌ سنگینی می‏کند.

اگر چه پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی توانست بساط صهیونیست‏ها را از کشور ایران اسلامی برچیند و به سلطه‏ آنان  بر این آب و خاک پایان دهد و دیگر ملت‏ها را نیز به مقابله با این پدیده‏ شوم ترغیب کند،  ولی هنوز لابی‌های قدرتمند صهیونیستی جهان یک لحظه هم از دشمنی و توطئه‏گری بر ضد ملّت مسلمان و انقلابی ایران کوتاهی نمی‏کنند و انواع دسایس را برای انهدام پایه‏های نظام نوپای اسلامی به کار می‌بندند. شاید به دلیل همین دسیسه‏های شیطانی و توطئه‏های صهیونیست‏ها بود که امام با بیداری و هوشیاری بی‌نظیری به افشاگری‏ در باره امریکا و صهیونیست‏ها پرداختند و از فتنه‏ها و دسایس شیطانی آنها پرده برداشتند. ایشان در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۶۶ درباره‏ گسترش و افزایش خطر صهیونیسم برای مسلمانان و جهان اسلام فرمودند:

«من همان ‏گونه که بارها در سال‏های گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده‏ام، مجددا خطر فراگیری غده‏ چرکین و سرطانی‌صهیونیسم را‌در کالبد‌ کشورهای‌ اسلامی گوشزد می‏کنم و حمایت بی‏دریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامی مبارزات اسلامی ملت‏ها و جوانان غیور و مسلمانان در راه آزادی قدس‌اعلام می‏نمایم.»(۷)

معظم له پیش از آن در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۵۸ فرموده بودند:            

«اینجانب ‌به برادران اسلامی در همه کشورها، خصوصا برادران عرب و ملت عظیم عرب که پیشتازان اسلام‏اند، خطر عظیم اجانب، به‌ویژه صهیونیسم را کرارا اعلام کرده‏ام. لازم است در شهر رمضان که ماه اجتماعات اسلامی است، مؤمنین در مجامع عمومی، پرده از توطئه‏های این غول جهانخوار بردارند و خطرات این دشمن انسانیت را برملا و اسرائیل را از صفحه روزگار محو کنند، ان‌شاءالله »(۸)

 

منابع:

۱ –  مائده، آیه ۵۱

۲- جمع دسیسه به معناى حیله‏ پنهانى، توطئه، فتنه‏انگیزى، مکر و عداوت پنهان. نقل از فرهنگ معین.

۳عجاج نوبهض، پروتکل های دانشوران صهیون، حمیدرضا شیخی(مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳)، ص ۳۶

۴همان، ص۲

۵ لوئیس مارشالکو، فاتحین جهانی (جنایتکاران حقیقی جنگ)، عبدالرحیم گواهی(تهران: مؤسسه انتشاراتی تبیان ۱۳۷۷)، صص ۲۶۵ ـ ۲۶۴)

۶ مرتضی‌مطهرى، حماسه حسینی‌، جلد ۲ (قم: انتشارات اسلامی، ۱۳۴۹)، ص ۱۶۴

۷صحیفه نور، جلد ۲۰ (تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱)، ص ۱۱۵

۸ – همان، جلد ۸، ص ۲۱۸

 

 

۱.

در هر کشوری که با مسئله صهیونیسم برخورد قاطعانه  شده و این موضوع به عنوان امری خطیر توجه محافل فرهنگی و سیاسی را به خود معطوف کرده است، صهیونیسم نهایت نبوغ و استعداد خود را برای کنترل اوضاع به کار می‌گیرد.

 

 

۲٫

در برخی از کشورهای غربی، به‌ویژه در امریکا اقلیت یهودیان طی پنجاه سال به چنان قدرت و سیطره‌ای دست یافته که برای هیچ نژاد و مذهب و مرام و مسلک دیگری حتی با جمعیتی ده برابر جمعیت یهودیان در این کشور میسّر نیست. نفوذ صهیونیسم در تار و پود  هیئت حاکمه‏ امریکا نیز ناشی از همین قدرت و نفوذ است.

 

۳٫

صهیونیسم نهالی نوپا نیست، بلکه در اعماق وجود برخی از جوامع بشری ریشه دارد وگذشته‏ طولانی آن با دسیسه‏های شیطانی و پیشگوئی‌های شریرانه سردمداران پلید آن که متضمن آینده‏نگری ابتکاری و سنجیده‏ای است، ارتباط دارد.

 

۴٫

دسیسه‏های فریبکارانه با دقت و کوشش فراوان توسط صهیونیست‏ها طراحی و اجرا می‏شوند. آنها همواره با شیوه‏های گوناگون به توطئه علیه مردم دنیا می‏پردازند  و سردمداران سرمایه‏داری، برنامه‏ریزان کمونیسم و صاحبان اکثر مؤسسه‏های خبری، تبلیغی و سیاسی جهان هستند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *