نظريه اتحاد آسيايى
سناريوهاى شكل يابى
آخرين قسمت
دكتر محمد رضا حافظ نيا
در بحثهاى گذشته به بررسى
ضرورت تشكيل اتحاد آسيايى و اهداف و كار كردهاى آن پرداخته شد. اينك اين سئوال
مطرح است كه چگونه مىتوان انتظار داشت اين اتحاد شكل بگيرد؟ و روشهاى احتمالى تشكيل
آن كدامند؟
آنچه مسلم است اين است كه
احساس نياز به تشكيل اين اتحاديه بايد در وجود تمام يا تعدادى از كشورهاى آسيايى
بويژه آنها كه اهميت ژئوپليتيكى دارند، به وجود آيد. براى شروع مراحل اوليه كار و
توضيح و توجيه مسأله، لازم است يك يا چند كشور، پيشگام اين حركت شوند تا فرهنگ
اتحاد، تدريجاً استقرار يافته و مقدمات ايجاد و سازماندهى آن فراهم آيد. براى شكل
دادن به اتحاديه مزبور، سناريوهاى متعددى قابل تصور است كه در اين جا به چهار مورد
آن اشاره مىشود:
1 – سناريوى فرا گير و يك
مرحلهاى:
اين سناريو از همان آغاز راه،
تمام يا اكثر كشورهاى آسيايى را شامل مىشود. براى تحقق آن، كشور يا كشورهاى
پيشنهاد دهنده مىتوانند به تشكيل كنفرانس عمومى، با حضور كليه يا اكثر كشورهاى
آسيايى اقدام كنند.1
اين كنفرانس مىتواند در سطح
سران يا وزراى امور خارجه كشورهاى آسيايى تشكيل شود و براى شروع كار و توجيه و
زمينهسازى آن مىتوان اجلاس مشترك سفراى كشورهاى آسيايى را در كشور يا كشورهاى
پيشگام تشكيل داد.
البته اين سناريو مستلزم وجودِ
باور، نگرش و رفتار هماهنگ دولتهاى آسيايى نسبت به اين اتحاديه و نيز نسبت به
مسائل و مناسبات بين المللى است كه در حال حاضر به دليل فقدان دو عامل ياد شده به
نظر مىرسد تحقق سناريوى فراگير در كوتاه مدت، مقدور نباشد، زيرا كشورهاى آسيايى
در موضوعات ياد شده تجانس لازم را ندارند. هر چند نمىتوان از آن صرف نظر نمود و
تلاشهاى مربوطه را بىثمر دانست و آزمايش آن براى امكان سنجى ميزان تحقق اين
سناريو، كارى به صلاح است.
2 – سناريوى قطبهاى
منطقهاى:
در بررسى وضعيت نواحى
جغرافيايى و ژئوپليتيكى آسيا مشخص شد كه اين قاره به هشت ناحيه تقسيم مىشود كه در
هفت ناحيه آن، امكان پيدايش نظام منطقهاى وجود دارد و نيز گفته شد كه در هر ناحيه
جغرافيايى يكى از كشورها از وزن و منزلت ژئوپليتيكى بالاترى برخوردار است و به
همين اعتبار، قادر است بر نظام منطقهاى تأثير بگذارد. حال خواه اين نظام شكل رسمى
داشته باشد يا نداشته باشد تفاوت چندانى نمىكند، زيرا در هر صورت كشورى كه وزن
ژئوپليتيكى بالاترى دارد، خود به خود بر مناسبات و فعل انفعالات منطقهاى تأثير
مىگذارد و گاهى نقش محورى پيدا كرده و رهبرى مجموعه را به عهده مىگيرد.
اين سناريو، تحقق اتحاد را در
دو يا چند مرحله مقدور مىسازد؛ يعنى در آغاز كار، هسته اوليه اتحاد با حضور
كشورهاى قطبى مناطق ژئوپليتيكى آسيا تشكيل شود و در مرحله دوم تعدادى از كشورهاى
هر منطقه به اتحاد وابسته گردند و بالاخره تدريجاً كليه يا اكثر كشورها به عضويت
اتحاديه درآيند.
بر اساس اين سناريو، كشورهاى
ژاپن، چين، اندونزى، هند، ايران، تركيه و قزاقستان، هسته اوليه اين تشكل را به
وجود خواهند آورد. البته اين سناريو نيز بدون مشكل نيست، زيرا روابط هند با چين و
چين با ژاپن، چنان حسنه نيست و آنها با يكديگر اختلافات ارضى و ايدئولوژيك و سياسى
دارند. هر چند اين اختلافات شديد نيست ولى مانع قابل توجهى بر سر راه اين
سناريوست.
3 –
سناريوى گزينشى و چند مرحلهاى:
بر اساس اين سناريو، هسته
اوليه اتحاديه مىتواند با حضور چند كشور آسيايى كه داراى ديدگاهها و مواضع مشترك
در امور قارهاى و بينالمللى هستند به وجود آيد. سپس در مراحل بعدى و به طور
تدريجى ساير كشورهاى آسيايى جذب آن گردند؛ به عنوان مثال، كشورهايى كه در مسائلى
نظير رابطه با آمريكا يا تركيب اعضاى شوراى امنيت يا استقلال سياسى و اقتصادى يا
امنيت آسيا و نظاير آن ديدگاهها و مواضع و مسائل مشترك دارند مىتوانند هسته اوليه
اين اتحاد را تشكيل دهند. سپس با توسعه روابط و نيازهاى متقابل بر تحكيم آن افزوده
و با تشويق و ترغيب سايرين آنها را به اتحاد خود بپيوندند. در اين سناريو مىتوان
كشورهاى چين، ايران، پاكستان و كرهشمالى را هسته اوليه اتحاديه در نظر گرفت كه
ويژگى مشترك آنها داشتن مواضع نسبتاً هماهنگ در مسائل بينالمللى بويژه در رابطه
با سياستهاى آمريكاست.
اين سناريو نسبت به سناريوهاى
ديگر امكان تحقق بيشترى دارد و اين كشورها مىتوانند پيشتاز حركت تأسيس اتحاديه
آسيايى نيز به شمار آيند. از سوى ديگر اين چهار كشور با هم پيوستگى ارضى داشته و
از غرب تا شرق آسيا امتداد مىيابند و به دليل دسترسى بدون واسطه به آبهاى آزاد
جهان قادرند شبكه حمل و نقل دريايى فعّالى را به وجود آورده و با توسعه قدرت
دريايى مشترك، نقش فعالى را بين دو اقيانوس كبير و هند به عهده گيرند؛ به عبارتى
قادرند محورهاى ژئواستراتژيك آسيا را از غرب تا شرق، هم در زمين، هم در دريا و هم
در هوا در كنترل خود گيرند.
نكته ديگر اين كه كليه مناطق
ژئوپليتيكى آسيا بدون واسطه پيرامون اين محور ژئواستراتژيك قرار گرفتهاند و لذا
امكان جذب تدريجى كشورهاى مناطق مزبور به اتحاديه وجود دارد.
4 – سناريوى تركيبى:
اين سناريو، تركيبى از
سناريوهاى دوم و سوم است؛ بدين معنا كه هسته اوليه اتحاديه را مىتوان از كشورهاى
چهارگانه سناريوى سوم و نيز يك يا چند كشور قدرت درجه دوم و سوم نواحى ژئوپليتيكى
آسيا تشكيل داد. در اين سناريو بايد چهار كشور چين، ايران، پاكستان و كره شمالى
مبناى كار قرار گيرند و از مناطق ژئوپليتيكى، بسته به ميزان تجانس و همگرايى با
اين مجموعه، كشورهاى داراى وزن ژئوپليتيكى درجه 2 و 3 و… را جذب اتحاديه نمود و
در هسته اوليه آن جاى داد؛ مثلاً اندونزى و مالزى، تركيه، بنگلادش، سوريه،
قزاقستان، ازبكستان، تركمنستان، تاجيكستان، قرقيزستان، آذربايجان، سريلانكا و
احتمالاً گرجستان و ويتنام را مىتوان در مرحله اول، جذب شكلگيرى هسته اتحاديه
آسيا كرد.
نكتهاى كه بايد در شكل دهى به
اتحاديه آسيايى مد نظر قرار گيرد اين است كه كشورهاى هند و ژاپن كه از موقعيت قطبى
در ناحيه آسياى جنوبى و آسياى شرقى بحرى برخوردارند داراى تجانس كمترى با مجموعه
آسيا هستند، ضمن اين كه از وزن ژئوپليتيكى قابل توجهى در سطح بين المللى نيز
برخوردارند. حضور اين دو كشور در مراحل آغازين كار و شكل يابى هسته اوليه اتحاديه،
مانع از تحقق آن خواهد شد، زيرا اولاً تجانس آنها با بقيه آسيا از درجه بالايى
برخوردار نيست. ثانياً داراى وضعيت ژئوپليتيكى خاصى نسبت به همسايگان خود هستند؛
مثلاً هندوستان با سه همسايه خود يعنى پاكستان، چين و سريلانكا مسأله دارد و ژاپن
نيز به دليل گرايش به سمت جامعه اقيانوس آرام از هويت آسيايى كمرنگى برخوردار شده
است و علاوه بر آن، با چين و كره شمالى مشكل دارد و سابقه سوء استعمارگرى و تجاوز
به همسايگان – به ويژه در جنگ جهانى دوم – دارد و به نظر مىرسد رفتار آن نسبت به
اتحاديه آسيا مشابه رفتار انگليس نسبت به جامعه اروپا باشد.
بنابر اين در مراحل اوليه كار
از درگير كردن اين كشورها بايد پرهيز شود در غير اين صورت اتحاديه، سرانجامى
نخواهد گرفت. ولى در بلند مدت و پس از آن كه اتحاديه پايههاى مستحكمى يافت و
توانست اكثر كشورهاى آسيايى را عضو كند امكان جذب ژاپن و هند وجود خواهد داشت،
زيرا عدم عضويت آنها به معناى از دست دادن بازار قدرتمند آسيا خواهد بود.
در خاتمه اين بحث، توصيه
مىشود كليه تلاشهاى مربوط به تشكيل اتحاديه آسيا متوجه سناريوهاى سوم و چهارم
بشود تا پس از شكليابى هسته اوليه بتوان به طور تدريجى و در مراحل بعد ساير
كشورهاى علاقهمند را از كليه نواحى جغرافيايى و ژئوپليتيكى آسيا جذب آن نمود.
تشكيل اتحاديه آسيا يقيناً
دستاوردهاى مفيدى براى كشورهاى آسيايى به همراه خواهد داشت كه ايجاد بازار مشترك
اقتصادى آسيا براى پاسخگويى به نيازهاى متقابل كشورها، ايجاد نهاد داورى مشترك
براى رسيدگى و حل و فصل دعاوى فى مابين، احياء هويت آسيايى، تأمين امنيت جمعى
كشورهاى آسيا، ايجاد شبكه كمربندى حمل و نقل زمينى و هوايى و دريايى، ايجاد شبكه
ارتباطى و رسانهاى مشترك، كسب قدرت برتر جهان و تأثيرگذارى بر نظام بينالمللى و
از همه مهمتر انقراض سلطه تاريخى اروپا و آمريكا بر آسيا از نمونههاى بارز آن
است.
پايان
1 ) جمهورى اسلامى ايرا به
لحاظ اين كه اولين كشور مطرح كننده نظريه اتحاد آسيايى است مىتواند به عنوان كشور
پيشنهاد دهنده، كنفرانس مزبور را تشكيل دهد.