مقام
معظم رهبرى حضرت آية الله العظمى خامنهاى
گويا فريضه واجب حج به گونهاى بنا شده است كه
هنگامى كه انسانها از محدوده زندگى مادى به مركز اقامه اين فريضه الهى جذب
مىشوند. ديگر فضا، فضاى مادى نباشد، بلكه يك فضاى كاملاً معنوى فراهم شود تا
انسان به طور حقيقى يك شستشويى در اين فضاى معنويت بكند و برگردد.
{ اگر ما ديديم كه حج جنبه
مادى و ظاهرسازى و دورى از معنويت پيدا كرد. اگر ديديم در سفر حج رفتارهايى كه
براى خودمان انتخاب مىكنيم يا بر ما تحميل مىكنند، ضد معنويت است. بايد بدانيم
از فلسفه حج دور افتادهايم. اين كسانى كه ايام حج را به ميزان زيادى صرف كارهايى
مىكنند كه در جهت مقابل معنويت است؛ خود را در ماديت غرق كردهاند و از خدا دور
شدهاند. اينها در حقيقت بدون اين كه خودشان بدانند، از آن سرمايهاى كه خداى
متعال در حج به آنها هديه كرده است، كم مىكنند. خيال مىكنند چيزى به دست
مىآورند در حالى كه چيزى از دست مىدهند و با غرق شدن در ماديات هديه معنوى را
ناقص مىكنند.
{ من خواهشم مىكنم از همه
آقايان محترم، از همه مسؤولان و از همه برادران و خواهران و هر كسى كه به نحوى با
حاجى ارتباط دارد، يكى از كارها و كوششهاى آنها اين باشد كه اين حاجى را به روح و
معنويت حج و به تأثيرى كه حج براى تكامل فردى انسان – منهاى مسايل اجتماعى – دارد
و او را پالايش و تزكيه مىكند و به زينت معنويت مزيّن مىكند و برمىگرداند و
سرمايهاى به او مىدهد و مشت او را پر مىكند. آشنا و نزديك كنند. همهاش هم با
بيان نيست، بلكه با عمل، با حضور، با توجه و با رفتار بايستى مردم را به معنويت
سوق داد.
{ اگر جمهورى اسلامى
شعارهاى اسلامى را هم مىداد، نماز و دعا و عبادت و قرآن را هم گرامى مىداشت، اما
در مقابل استكبار سينه سپر نمىكرد و هر چه آنها مىگفتند اجرا مىكرد، هيچ كارى
با او نداشتند اينها كه با ذلّت اسلام مخالف نيستند اينها با عزّت اسلام
مخالفند… پيغمبر اسلام خودش را در مكه حبس نكرد، اگر در مكه و در خانه، خود را
حبس مىكرد و اگر مردم را دعوت نمىكرد و متعرض كسى نبود؛ كسى به او كارى نداشت.
اسلام عزيز است، عزّت اسلام بايد تثبيت بشود. آن اسلامى كه سينه سپر مىكند،
مىايستد، سرش را بالا مىگيرد و زير بار دشمن نمىرود بلكه بارها و بارها استكبار
را ذليل مىكند و بينى او رابه خاك مىمالد، همچنانى كه جمهورى اسلامى اين كار را
كرد.
حج براى آشنايى مسلمانان،
براى اتحاد مسلمين، براى تأمين منافع مشترك و براى احتراز از دشمنان مشترك و برائت
از آنان است. چون آن جا مركز اسلام است و اسلام لب و روح و حقيقتش، توحيد است و
خانه خدا مركز اقامه توحيد و مظهر و نماد و رمز آن است. لذاست كه شعار، شعار
توحيدى است، و برائت هم برائت از شرك است.
74/1/17
حج
ابراهيمى
“سلام بر زائرين بيتاللّه
الحرام، سلام بر زائرينى كه در مركز وحى الهى و محل هبوط ملائكةاللّه اجتماع
نمودند، سلام بر مؤمنينى كه از خانه خود به سوى خانه خدا هجرت نمودند. سلام بر همه
مسلمين جهان كه پيامبر عظيمالشأن و خاتم نبيين(ص)، پيامبر آنان و قرآن كريم كتاب
آنان و كعبه معظمه قبله آنان است. سلام بر آنان كه از همه اقسام شرك رو برگرداندند
و به سوى مركز توحيد روآوردند و از قيد عبوديت و اطاعت همه بتهاى جهان مراكز
استكبار و استعمار و قدرتهاى شيطانى رها و به قدرت مطلقه الهى و حبل المتين توحيد
پيوستند و سلام بر آنان كه رمز دعوت حق تعالى را در وفود به سوى خانه خدا دريافتند
و لبيك گفتند.”59/6/21
“اكنون كه حجاج
بيتاللّهالحراماز خانه تن ودنيامهاجرتالىاللّه و رسوله، كه خانه دل است
مىكنند و همه چيز جز محبوب حقيقى در وراى آنان است بلكه چيزى جز او نيست كه درون
و برون داشته باشد، بايد بدانند كه حج ابراهيمى – محمدى (صلى اللّه عليهما وآلهما)
سالهاست غريب و مهجور است، هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سياسى و
اجتماعى. و حجاج عزيز تمامى كشورهاى اسلامى بايد بيت خدا را در همه ابعادش از اين
غربت درآورند، اسرار عرفانى و معنويش به عهده عرفاى غير محجوب]است[. و ما اينك با
بعد سياسى و اجتماعى آن سر و كار داريم كه بايد گفت فرسنگها از آن دوريم. ما مأمور
به جبران مافات هستيم. اين كنگره سراپا سياست كه به دعوت ابراهيم و محمد – صلى
الله عليهما و آلهما – برپا مىشود و از هرگوشه دنيا و از هر فجِّ عميق در آن
اجتماع مىكنند، براى منافع ناس است و قيام به قسط است و در ادامه بتشكنيهاى
ابراهيم و محمد است و طاغوت شكنيها و فرعون زدودنهاى موسى است. و كدام بت به پايه
شيطان بزرگ و بتها و طاغوتهاى جهانخوار مىرسد كه همه مستضعفان جهان را به سجده
خود و ستايش خويش فرا خوانند و همه بندگان آزاد خداى تعالى را بنده فرمانبردار
خويش دانند؟ در فريضه حج كه لبيك به حق است و هجرت به سوى حق تعالى به بركت
ابراهيم و محمد است، مقام “نه” بر همه بتها و طاغوتهاست و شيطانها و
شيطانزادههاست.”65/5/16
“هان اى مسلمانان قدرتمند!
به خود آييد و خود را بشناسيد و به عالم بشناسانيد و اختلافات فرقهاى و منطقهاى
را كه به دست قدرتهاى جهانخوار و عُمّال فاسد آنها براى غارت شما و پايمال كردن
شرف انسانى و اسلامى شما بار آمده، به حكم خداى تعالى و قرآن مجيد به دور افكنيد و
تفرقهافكنان از قبيل آخوندهاى جيرهخوار و ملىگرايان بىخبر از اسلام و مصالح
مسلمين را از خود برانيد كه ضرر اينان بر اسلام از ضرر جهانخواران كمتر نيست.
اينان اسلام را وارونه نشان مىدهند و راه را براى غارتگران باز مىكنند. خداوند
تعالى، اسلام و ممالك مسلمين را از شر جهانخواران و پيوستگان و وابستگان به آنان
نجات دهد.”64/5/25
“توجه داشته باشيد كه سفر
حج، سفر كسب نيست، سفر تحصيل دنيا نيست، سفر الى اللّه است. شما داريد به طرف خانه
خدا مىرويد، تمام امورى كه داريد انجام مىدهيد به طور الوهيت بايد انجام بدهيد.
سفرتان از اين جا كه شروع مىشود “وفد” الى اللّه است، سفر به سوى خداى تبارك و
تعالى است. بايد همانطورى كه مسافرين الى اللّه مثل انبياعليهم السلام و بزرگان
از دين ما مسافرتشان الىاللّه در تمام زمان حياتشان بوده است و يك قدم تخلف
نمىكردند از آن چيزى كه برنامه وصول الىاللّه بوده است، شما هم الآن “وفود” الى
اللّه داريد مىرويد. شما در آن جا كه مىرويد، در ميقات كه مىرويد لبيك به خدا
مىگوييد؛ يعنى تو دعوت كردى و ما اجابت. مبادا يك عملى انجام بدهيد كه خداى تبارك
و تعالى بفرمايد كه خير، شما را من قبول ندارم براى اين كه شما اسلامى نيستيد.
مبادا اين سفر را سفر تجارت قرار بدهيد
و امور تجارى
در اين سفر مطرح باشد پيشتان، چه آقايان اهل علم و چه كاروانها و چه رؤساى
كاروانها و چه ساير حجاج، سفر، سفر الى اللّه است نه سفر به سوى دنيا، آلوده به
دنيا بكنيد.”
58/7/8