فاطمه زهرا س از ديدگاه امام خمينى ره

روز بيستم جمادى الثانى مصادف با سالروز ولادت حضرت زهرا (س) مىباشد كه بعدها اين روز به نام روز زن و روز مادر نام گذارى شد. و ولادت رهبر كبير انقلاب امام خمينى (ره) نيز در اين روز واقع شده است. از طرف ديگر در سال «اصلاح الگوى مصرف قرار داريم». جا دارد براى جمع بين مناسبات فوق، شخصيت والا و با عظمت صديقه اطهر سلام اللّه عليها را از زبان امام راحل به عنوان زن نمونه و الگوى برتر و برترين زن هستى مورد بررسى قرار دهيم:
نمونه انسان كامل
راستى اگر بتوان يك انسان كاملى را در چهره يك زن معرّفى نمود. تنها مصداق كامل، صديقه كبرى فاطمه زهرا(س) است.
امام راحل در اين زمينه مىگويد: «(ولادت فاطمه زهرا(س)) روز بزرگى است، يك زن در دنيا آمد كه مقابل همه مردان است. يك زن به دنيا آمد كه نمونه انسان است. يك زن به دنيا آمد كه تمام هويّت انسانى در او جلوهگر است.»()
در جاى ديگر مىگويد: «روز ولادت سرتاسر سعادت صديقه طاهره كه والاترين روز براى انتخاب روز زن است…اين ولادت با سعادت در زمان و محيطى واقع شد كه زن به عنوان يك انسان مطرح نبود و وجود او موجب سرافكندگى خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهليّت به شمار مي‌رفت. در چنين محيط فاسد و وحشتزايى، پيامبر بزرگ اسلام دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهليّت نجات بخشيد…اين مولود شريف است، تا نشان دهد كه زن، بزرگى ويژه‌اى در جامعه دارد كه اگر برتر از مرد نباشد، كمتر نيست.»()
فاطمه زهرا معجزه تاريخ و افتخار عالم وجود
آنگاه كه خداوند خواست انسان را بوجود آورد خطاب به ملائكه فرمود: «انّى جاعلٌ فى الارض خليفةٌ قالوا اتجعل فيها من يفسد
فيها و يسفك الدّماء…؛() و هنگامى كه گفت پروردگار تو به فرشتگان، من در روى زمين جانشين (نماينده‌اى) قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: آيا كسى در آن قرار مي‌دهى كه فساد و خونريزى كند؟!» ولى خداوند با نشان دادن حقيقت انسان و مقام خليفة اللهى ملائكه را متوجه نمود كه اين موجود غير از موجودات قبلى است. اين موجود خليفه خدا، امانت دار الهى و باعث افتخار خداوندى است.
يكى از كسانى كه خداوند بوجود او به ملائكه فخر فروشى كرد و فرمود: «انظروا الى امتى فاطمه سيّدة امائى قائمة بين يدى ترتعد فرائصها من خيفتى و قد اقبلت بقلبها على عبادتى…؛() نگاه كنيد به كنيزم فاطمه، بانوى كنيزان من كه چگونه در مقابل من ايستاده و از خوف من بندهاى (بدن) او مىلرزد و با قلب خود (و تمام توجّه) به عبادت من روى آورده است.»
امام راحل با توجّه به دريافت اين عظمت صديقه كبرى است كه مىگويد: «…روز بيستم جمادى الثانى…روز پر افتخار ولادت زنى كه از معجزات تاريخ و افتخارات عالم وجود است.» در بخش ديگر مىگويد: «مبارك باد بر ملّت عظيم الشأن ايران بويژه زنان بزرگوار «روز مبارك زن» روز شرافت عنصر تابناك كه زيربناى فضيلتهاى انسانى و ارزشهاى والاى خليفة اللّه در جهان است.»()
مقامات معنوى فاطمه(س)
حضرت فاطمه هر چند مقام اجرايى چون نبوت و امامت نداشت ولى به تمام مقامات معنوى كه براى يك بشر ممكن است دست يافته بود. امام راحل با توجّه به احاطه فقهى و فلسفى و عرفانى كه دارد به خوبى ابعاد وجودى و مقامات معنوى آن حضرت را تبيين نموده است:
«اصولاً رسول اكرم(ص) و ائمه (ع) ـ طبق رواياتى كه داريم ـ قبل از اين عالم انوارى بوده‌اند.() در ظل عرش؛ و در انعقاد نطفه و «طينت» از بقيّه مردم امتياز داشته‌اند، و مقاماتى دارند الى ماشاءاللّه. چنان كه در «روايات معراج» جبرئيل عرض مىكند«:لو دنوت انملة لاحرقت؛() اگر به اندازه بند انگشتى نزيد مىشدم سوخته بودم.»() يا اين فرمايش كه: «انّ لنامع اللّه حالاتٌ لايسعه ملكٌ مقرّبٌ و لا نبىٌّ مرسل؛()(ما با خدا حالاتى داريم كه نه فرشته مقرّب و نه پيامبر مرسل توان آن را ندارد.)» اين جزء اصول مذهب ماست كه ائمه(ع) چنين مقاماتى دارند، قبل از آنكه موضوع حكومت در ميان باشد. چنان كه به حسب روايات اين مقامات معنوى براى حضرت زهرا ـ سلام اللّه عليها ـ هم هست. با اينكه آن حضرت نه حاكم است و نه قاضى و نه خليفه. اين مقامات سواى وظيفه حكومت است. لذا وقتى مىگوييم حضرت زهرا ـ عليها السلام ـ قاضى و خليفه نيست لازمه‌اش اين نيست كه مثل من و شماست، يا بر ما برترى معنوى ندارد.»()
درباره شخصيّت ملكوتى و ابعاد معنوى آن بانو مىگويد: «تمام ابعادى كه براى زن متصوّر است و براى يك انسان متصوّر است در فاطمه زهرا ـ سلام اللّه عليها ـ جلوه كرده و بوده است. يك زن معمولى نبوده است، يك زن روحانى، يك زن ملكوتى، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانيّت، تمام حقيقت زن، تمام انسان، او زن معمولى نيست، او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است…تمام هويتهاى كمالى كه در انسان متصوّر است و در زن تصوّر دارد ـ تمام ـ در اين زن است… زنى كه تمام خاصههاى انبياء در اوست. زنى كه اگر مرد بود، نبى بود، زنى كه اگر مرد بود، به جاى رسول اللّه… انسانى است كه به تمام معنا انسان، زنى است به تمام معنا زن. از براى زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه براى مرد، و براى انسان. اين صورت طبيعى نازلترين مرتبه انسان است و نازلترين مرتبه مرد است؛ لكن از همين مرتبه نازل حركت به سوى كمال است…»()
عجز از بيان فضائل زهرا(س)
يك دهان خواهم به پهناى فلك تا كه گويم وصف آن رشك ملك()
بيان تمام ابعاد شخصيتى آن حضرت از توان يك انسان غير معصوم خارج است.
در اين باره در كلام امام راحل مىخوانيم: «روز ولادت فاطمه زهرا سلام اللّه عليهاست زنى كه افتخار خاندان وحى (است) و چون خورشيدى بر تارك اسلام عزيز مي‌درخشد. زنى كه فضائل او همطراز از فضايل بىنهايت پيغمبر اكرم(ص) و خاندان عصمت و طهارت بود. زنى
كه هر كسى با هر كسى با هر بينش درباره او گفتارى دارد و از عهده ستايش او برنيامده ـ كه احاديثى كه از خاندان وحى رسيده به اندازه فهم مستمعان بوده ـ و دريا را در كوزه‌اى نتواند گنجاند، و ديگران هرچه گفته‌اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او. پس اولى آنكه از اين وادى شگفت درگذريم.»()
به اين جهت در روايت آمده كه حضرت صادق (ع) فرمود: «وهى الصديقة الكبرى و على معرفتها دارت القرون الاولى؛() او صديقه كبرى است كه بر محور شناخت او قرنهاى گذشته دور زده است.»
بالاترين فضيلت بانو
درباره برترين فضيلت فاطمه هر كسى سخنى گفته است، عدّه‌اى برترى آن بانو را در عصمت او دانسته و گروهى در حكمت و دانش او و جمعى در اين كه در ميان پنج تن آل عبا قرار گرفته خصوصاً در داستان مباهله() ولى امام برترين فضيلت صديقه اطهر را نزول مكرر جبرئيل امين در محضر آن بانو مي‌داند.
«من راجع به حضرت صديقه ـ سلام اللّه عليها ـ خودم را قاصر مي‌دانم كه ذكرى بكنم، فقط اكتفا مىكنم به يك روايت كه در كافى() شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است كه حضرت صادق(ع) مىفرمايد: فاطمه ـ سلام اللّه عليها ـ بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در اين دنيا، و حزن و شدّت بر ايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مي‌آمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مىكرد و مسائلى از آينده نقل مىكرد. ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراوده‌اى بوده است، يعنى رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم كه غير از طبقه اوّل از انبياى عظام درباره كسى اين طور وارد شده باشد كه ظرف 75 روز جبرئيل امين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيه‌اى كه واقع مىشده است، مسائل را ذكر كرده است و آنچه كه به ذرّيه او مي‌رسيده است در آتيه، ذكر كرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است…مسأله آمدن جبرئيل براى كسى يك مسأله ساده نيست. خيال نشود كه جبرئيل براى هر كسى مي‌آيد و امكان دارد بيايد، اين يك تناسب لازم است بين روح آن كسى كه جبرئيل مىخواهد بيايد و مقام جبرئيل كه روح اعظم است… اين تناسب بين جبرئيل كه روح اعظم است و انبياى درجه اوّل بوده است مثل رسول خدا و موسى و عيسى و ابراهيم و امثال اينها، بين همه كس نبوده است، بعد از اين هم بين كسى ديگر نشده است.
حتّى درباره ائمه هم من نديده‌ام كه وارد شده باشد اين طور كه جبرئيل بر آنها نازل شده باشد، فقط اين است كه براى حضرت زهرا ـ سلام اللّه عليها ـ ست… يكى از مسائلى كه گفته است راجع به مسائلى است كه در عهد ذريه بلند پايه او حضرت صاحب ـ سلام اللّه عليه ـ است براى او ذكر كرده است كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نمي‌دانيم، ممكن است. در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه فضايلى كه براى حضرت زهرا ذكر كرده‌اند ـ با اينكه آنها هم فضائل بزرگى است ـ اين فضيلت را من بالاتر از همه مي‌دانم كه براى غير انبياء ـ عليهم السلام ـ آن هم نه همه انبياء، براى طبقه بالاى انبياء ـ عليهم السلام ـ و بعض از اوليايى كه در رتبه آنها هست، براى كسى ديگر حاصل نشده و با اين
تعبيرى كه مراوده داشته است جبرئيل در اين هفتاد و چند روز، براى هيچ كس تا كنون واقع نشده و اين از فضايلى است كه از مختصات حضرت صديقه ـ سلام اللّه عليها ـ است.»()
خالى از لطف نيست كه به نمونه‌اى از اين روايات اشاره شود، حضرت صادق (ع) فرمود: «فاطمة بنت رسول اللّه كانت محدّثةً و لم تكن نبيّةً انّما سمّيت فاطمة محدّثةً لانّ الملائكة كانت تهبط من السّماء فتناديها كما تنادى مريم بنت عمرانٍ…؛() فاطمه دختر رسول خدا محدّثه بودند پيامبر فاطمه را از اين جهت محدّثه ناميده‌اند كه فرشتگان از آسمان بر او نازل مىشدند و با او همانند مريم دختر عمران گفتگو داشتند.»
و در جاى ديگر فرمود: «فاطمه بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) 75 روز بيشتر زنده نماند، و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبريز كرده بود، به اين جهت جبرئيل پى در پى به حضورش مي‌رسيد و او را در عزاى پدر تسليت مىگفت.»()
فاطمه ليلة القدر قرآن
فاطمه ليلة القدر ناشناخته است كه قدر و منزلت و قبر و مرقد او بر مردم مخفى و ناشناخته است چنان كه زمان دقيق ليلة القدر و قدر و منزلت آن بر مردم پوشيده مىباشد.
حضرت امام صادق(ع) فرمود: «انّا انزلناه فى ليلة القدر، الليلة فاطمة و القدر:اللّه، فمن عرف فاطمة حقّ معرفتها فقد ادرك ليلة القدر،….سميّت “فاطمة” لانّ الخلق فطموا عن معرفتها؛() (اينكه خداوند مىفرمايد:) ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم (مراد از) شب، فاطمه و مراد از قدر، خداوند است. در نتيجه هر كسى فاطمه را آنچنان كه بايد بشناسد، به حقيقت، شب قدر را درك نموده است، و… و اينكه فاطمه، فاطمه ناميده شده است براى اين است كه مخلوق از (كنه) معرفت او عاجز است.»
مرحوم امام به همين نكته اشاره دارد آنجا كه مىگويد: «دلالت بر آنچه احتمال داديم از حقيقت ليلة القدر مىكند حديث شريف طولانى كه در تفسير برهان از كافى شريف نقل فرموده و در آن حديث است كه نصرانى گفت به حضرت موسى بن جعفر كه تفسير باطن حم * والكتاب المبين * انّا انزلناه فى ليلة مباركة منذرين * فيها يفرق كلّ امر حكيم() چيست، فرمود: امّا “حم” محمد ـ صلى اللّه عليه و آله ـ است و امّا “كتاب مبين” اميرالمؤمنين على است. و اما “ليلة” فاطمه ـ عليها السلام ـ است.»()()
فضيلت تسبيحات صديقهطاهره
در فضيلت تسبيحات فاطمه زهرا(س) روايات فراوانى وارد شده است. امام صادق(ع) فرمود: «من سبّح تسبيح فاطمة الزهراء قبل ان يثنى رجليه من صلاة الفريضة غفر اللّه له؛() هر كس تسبيح فاطمه را قبل از آنكه از حالت نماز فارغ شود بگويد، خداوند او را مي‌آمرزد.»
و همچنين حضرت صادق (ع) بارها فرمود: «تسبيح فاطمة فى كلّ يومٍ فى دبر كلّ صلاةٍ احبّ الىّ من الف ركعةٍ فى كلّ يومٍ؛() تسبيح فاطمه زهرا(س) در هر روز بعد از هر نماز نزد من محبوبتر
از هزار ركعت نماز در هر روز است.»
امام راحل (ره) در اين زمينه مىگويد:
«و از جمله تعقيبات شريفه، تسبيحات صديقه طاهره ـ سلام اللّه عليها ـ است كه رسول خدا ـ صلّى اللّه عليه و آله ـ به آن معظمه تعليم فرمود. و آن افضل تعقيبات است».()
در حديث است كه اگر چيزى افضل از آن بود، رسول خدا ـ صلى اللّه عليه و آله ـ آن را به فاطمه عليها السلام عطا مىفرمود.»()
خانه زهرا(س)
راستى كجاى دنيا خانه و خانواده مانند خانه زهرا(س) مىتوان يافت كه پدر خانه معصوم، همسر، معصومه، فرزندان ذكور معصوم، و دختران او نيز بهترين الگو براى جامعه اسلامى است.
رهبر كبير انقلاب در اين زمينه در چند بخش سخنان ارزشمند و عميقى دارد كه به آنها اشاره مىشود:
1ـ عظمت خانه فاطمه عليها السلام
روايتى كه در تفسير برهان() از حضرت باقر نقل (مى) كند ؛ و اين روايت چون روايت شريفى است و به معارف چندى اشاره فرموده و از اسرار مهمّه كشف فرمود، ما تيمناً عين آن حديث را ذكر مىكنيم: «قال رحمه اللّه، و عن الشّيخ ابى جعفر الطوسى، عن رجاله، عن عبداللّه بن عجلان السكونى، قال سمعت ابا جعفر ـ عليه السلام ـ يقول: بيت علىٍّ و فاطمة حجرةٌ رسول اللّه ـ صلّى اللّه عليه و آله ـ و سقف بيتهم عرش ربّ العالمين. و فى قعر بيوتهم فرجة مكشوطةٌ الى العرش معراج الوحى، و الملائكة تنزل عليهم بالوحى صباحاً و مسائاً و كلّ ساعةٍ و طرفة عين و الملائكة لاينقطع فوجهم: فوجٌ ينزل، و فوجٌ يصعد، و انّ اللّه تبارك و تعالى كشف لابراهيم ـ عليه السلام ـ عن السموات حتّى ابصر العرش و زاد اللّه فى قوّة ناظره و انّ اللّه زاد فى قوّة ناظر محمّدٍ و علىٍّ و فاطمة و الحسن و الحسين ـ عليهم السلام ـ و كانوا يبصرون العرش و لايجدون لبيوتهم سقفاً غير العرش؛ فبيوتهم مسقّفةٌ بعرش الرّحمن و معارج الملائكة و الرّوح فيها باذن ربّهم من كلّ
امرٍ سلامٌ قال، قلت: من كلّ سلامٌ؟ قال: بكلّ امرٍ، فقلت هذا التنزيل؟ قال: نعم؛() صاحب برهان از شيخ طوسى تا مي‌رسد به امام باقر(ع) نقل نموده، كه عبداللّه بن عجلان گفت كه از امام باقر(ع) شنيدم كه مىفرمود: «خانه على و فاطمه حجره رسول اللّه ـ صلى اللّه عليه و آله ـ و سقف خانه شان عرش رب العالمين، و در انتهاى خانههاشان شكافى است كه از آن تا عرش، پرده از معراج وحى برداشته شده، و ملائكه صبح و شام و هر ساعتى و هر لحظه با وحى بر آنان نازل مىشوند و فرشته فوج ملائكه فرود آينده قطع نمىشود، گروهى فرود مي‌آيند و دسته‌اى بالا مي‌روند. همانا خداوند تبارك و تعالى براى ابراهيم از آسمانها پرده برداشت تا آنكه عرش را ديد و خدا به قوّت ديده او افزود، و همانا خداوند بر قوّت ديده محمد، على، فاطمه،حسن و حسين (عليهم السلام) نيز بيفزود (چنانكه) عرش را مشاهده مىكردند و جز عرش سرپوشى براى خانههايشان نمي‌ديدند، خانه هاشان به عرش رحمان مسقف است و معراجهاى ملائكه و روح در خانههاى ايشان است، به اذن پروردگارشان من كل ّ امر سلام. راوى مىگويد پرسيدم: من كلّ امر سلام؟ فرمود: بكل امر. عرض كردم: اين چنين نازل شد؟ فرمود: آرى.»
2ـ تجلّى حق در خانه فاطمه
«اين خانه كوچك فاطمه ـ سلام اللّه عليها ـ و اين افرادى كه در آن خانه تربيت شد كه بر حسب عدد چهار ـ پنج نفر بودند به حسب واقع تمام قدرت حق تعالى را تجلّى دادند، خدمتهايى كردند كه ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب در آورده است.»()
3ـ پرورش يافتگان خانه فاطمه
«زنى كه در حجره‌اى كوچك و محقّر، انسانهايى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى مي‌درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالى بر اين حجره محقّر كه جلوه گاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.»()
4ـ بركات خانه فاطمه
«ما يك كوخ چهار ـ پنج نفرى در صدر اسلام داشتيم، آن كوخ فاطمه زهرا ـ سلام اللّه عليها ـ است از اين كوخها() هم محقرتر بوده لكن بركات اين چى است؟ بركات اين كوخ چند نفرى آن قدر است كه عالم را پر كرده است از نورانيت و بسيار راه دارد تا انسان به آن بركات برسد. اين كوخ نشينان در كوخ محقّر، در ناحيه معنويات آن قدر در مرتبه بالا بودند كه دست ملكوتيها هم به آن نمي‌رسد، و در جنبههاى تربيتى آن قدر (بالا) بوده است كه هرچه انسان مىبيند بركات در بلاد مسلمين هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اينها از بركت آنهاست.»()
خالى از لطف نيست براى توضيح سخنان امام راحل به سخنانى از فخر رازى توجه شود او مىگويد: «قول سوّم اين است كه اين سوره (كوثر) به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكرم(ص) خرده مىگرفتند، بنابراين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مي‌دهد كه در طول زمان باقى مىماند، ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهانى مملو از آنها است. اين در حالى است كه از بنى اميّه (كه دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذكرى در
دنيا باقى نماند. سپس بنگر و ببين از علماى بزرگ در ميان آنها است باقر و صادق و رضا و نفس زكيّه.»()
5 ـ سادگى خانه زهرا (س)
زندگى ساده زهرا و خانه او الگويى است براى همه آنانى كه ادعاى شيعهگرى دارند. در اين زمينه حضرت امام(ره) مىگويد: «حضرت امير سلام اللّه عليه كه خليفه مسلمين بود، خليفه يك مملكتى كه شايد ده مقابل مملكت ايران بود، از حجاز تا مصر، آفريقا كذا (و) يك مقدار هم از اروپا، اين خليفه الهى وقتى توى جمعيّت بود مثل همه ما كه نشسته‌ايم با هم، اين هم () زير پاييش نبود، همين بود كه يك پوست داشتند ـ به حسب نقل ـ يك پوست داشتند كه شب خودش و حضرت فاطمه رويش مىخوابيدند، و روز روى همين پوست علوفه شترش را مي‌ريخت. پيغمبر هم همين شيوه را داشت. اسلام اين است.»()
الگو بودن زهرا (س)
زهرا زن كامله و نمونه‌اى است كه بخوبى مىتواند براى جامعه اسلامى ما الگو واسوه باشد.
«الگو حضرت زهرا ـ سلام اللّه عليها ـ است. الگو پيغمبر اسلام است. ما وقتى مملكتمان اسلامى است وقتى مىتوانيم ادعا كنيم كه جمهورى اسلامى داريم، كه تمام اين معانى كه در اسلام است تحقق پيدا بكند.»()
الگو بودن زهرا(س) در جهات مختلفى مطرح است: در اخلاق و رفتار، عمل كردن به اسلام، قيام در مقابل حكومتهاى ظالم، عفاف و پاكى. امام راحل نيز به اين جهات اشاره دارد كه اهم آن را منعكس مىكنيم:
1ـ سيره عملى آن حضرت
«ما بايد سرمشق از اين خاندان بگيريم: بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان، بلكه همه از همه آنها، آنها زندگى خودشان را وقف كردند از براى طرفدارى مظلومين و احياى سنّت الهى. ما بايد تبعيّت كنيم و زندگى خود را براى آنها قرار بدهيم. كسى كه تاريخ اسلام را مي‌داند، مي‌داند كه اين خاندان هر يكىشان مثل يك انسان كامل، بلكه بالاتر، يك انسان الهى ـ روحانى، براى ملّتها و مستضعفين قيام كردند در مقابل كسانى كه مىخواستند مستضعفين را از بين ببرند.»()
2ـ يادگيرى اسلام از رفتار فاطمه(س) و فرزندان او
«كوشش كنيد در تهذيب اخلاق و در وادار كردن دوستانتان به تهذيب اخلاق، كوشش كنيد كه در مقابل آن جناياتى كه بر شما وارد شد عكس العمل نشان بدهيد در حفظ همه حيثياتى كه حيثيّت بزرگ زن است، آن طورى كه زن مزيد، حضرت زهرا ـ سلام اللّه عليها ـ بود. همه بايد به او اقتدا كنيد و كنيم و همه بايد دستورمان را از اسلام به وسيله او و فرزندان او بگيريم و همان طورى كه او بوده است، باشيد. و در علم و تقوا كوشش كنيد كه علم به هيچ كس انحصار ندارد علم مال همه است، تقوا مال همه است. و كوشش براى رسيدن به علم و تقوا وظيفه همه ماست و همه شماست.»()
3ـ اقتدا به حضرت زهرا در زهد و تقوا
«اگر شما زنها هم و زنهاى ما هم همه، كشور ما همه، پذيرفتند كه امروز روز زن است، يعنى روز تولّد حضرت زهرا كه آن كمال و آن وضعيّت را دارد، پذيرفتند كه روز زن است، به عهده شما مسائل بزرگى (خواهد آمد) از قبيل مجاهده، كه حضرت مجاهده داشته است.
حضرت به اندازه خودش كه در اين ظرف كوتاه مجاهده داشته است. مخاطبه داشته است با حكومتهاى وقت، محاكمه مىكرده است، حكومتهاى وقت را، شما بايد اقتداء به او بكنيد تا پذيرفته باشيد كه اين روز، روز زن است، يعنى روز تولد اين حضرت، روز زن است. زهد و تقوا و همه چيزهايى كه داشته است و عفافى كه او داشته است و همه چيز، شما بايد اگر پذيرا شديد آنها را تبعيّت كنيد و اگر تبعيّت نكرديد، بدانيد كه شما در روز زن نيستيد…»()
عكس العمل شديد در مقابل اهانت به زهرا(س)
اهانت به مقدّسات و شخصيّتهاى برتر، همچون انبياء و امامان اختصاص به زمان ما ندارد در طول تاريخ اين اهانتها وجود داشته، و نسبت به پيشوايان اسلامى نيز وجود داشته و دارد، اسلام براى برخورد با اين مسائل هم جنبه هدايتى و فرهنگى دارد، و هم جنبه قهرى و تعزيرى.
در طول سالهاى بعد از انقلاب اهانت به پيامبر و معصومان بيشتر شده است. امام خمينى (ره) بر اثر آشنايى با عمق دستورات اسلامى و زمانشناسى در اين موارد قاطعانه بدون هيچ ملاحظه‌اى دستورات اسلام را آن چنان كه هست درباره آنان بيان نمود. نمونه بارز آن را در صدور حكم اعدام سلمان رشدى كه به پيامبر اكرم(ص) توهين كرد مىتوان ديد. و همين طور درباره آن فردى كه نسبت به فاطمه زهرا(س) توهين نمود، اين حكم را صادر نمود.
«با كمال تأسف و تأثر روز گذشته() از صداى جمهورى اسلامى ايران مطلبى در مورد الگوى زن پخش گرديده است كه انسان شرم دارد بازگو نمايد. فردى كه اين مطلب را پخش كرده است تعزير و اخراج مىگردد، و دست اندركاران آن تعزير خواهند شد.
در صورتى كه ثابت شود قصد توهين در كار بوده است، بلاشك فرد
توهين كننده محكوم به اعدام است. اگر بار ديگر از اينگونه قضايا تكرار گردد، موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد و جدّى مسؤولين بالاى صدا و سيما خواهد شد…»()
در نتيجه امام راحل به مسئله جامعيّت ابعاد وجودى حضرت زهرا(س) مقامات معنوى، عظمت خانه و تربيت شدگان خانه او، الگو و اسوه بودن آن بانو در جامعه اسلامى سخت توجه و تأكيد داشته است و در مقابل اهانت به آن بانو قاطعانه برخورد نموده است.

پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ
. صحيفه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، ج 2، تهران، 1379، ج 7، ص ،341 تاريخ سخنرانى 27/2/58.
. همان، ج 14، ص 316، تاريخ 4/2/60.
. سوره بقره، آيه .30
. بحار الانوار، محمد باقر مجلسى، بيروت، داراحياء التراث، ج 28، ص 37، باب .2
. صحيفه ج 16، ص 192، تاريخ 25/1/1361 پيام به مردم.
. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، داراحياء التراث، ج 25، ص 101 ـ 103.
. همان، ج 18، ص 382، باب اثبات المعراج، ح 85.
. ترجمه از امام نيست.
. بحار،محمد باقر مجلسى، ج 18، ص 360 باب 3 الاربعين، محمد باقر مجلسى، ص 177، شرح حديث 15.
. ولايت فقيه، امام، مؤسسه تنظيم ونشر آثار امام خمينى، ج 12، ص 53، 54.
. صحيفه امام، همان، ج 7، ص 327، تاريخ 26/2/58.
. مولوى.
. صحيفه، ج 12، ص 274.
. بحارالانوار، ج 43، ص 105.
. ر.ك: فاطمه زهرا عليها السلام بهجة قلب المصطفى، رحمان همدانى، تهران، نشر المرضيه، دوم، 1372، ص 9 به بعد.
. اصول كافى كلينى، ج 2، ص .355
. صحيفه امام، ج 20، ص 4 ـ 6، تاريخ 11/12/64؛ تبيان دفتر هشتم،جايگاه زن در انديشه امام خمينى، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، دهم 1386، ص 9 ـ .10
. بحارالانوار، ج 26، ص 75 ـ 76.
. بحارالانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 41؛ اصول كافى، ج 1، ص 241.
. بحارالانوار، ج 43،ص 65.
. حم، سوگند به كتاب روشن، ما آن را در شبى مبارك فرستاديم، همانا ما بيم دهنده بوده‌ايم، در آن شب هر امر استوار تفصيل و تبيين مىشود.(دخان، 1 ـ 4).
. اصول كافى، كلينى، ج 2، ص 326؛ كتاب الحجة، باب مولد النبى، ح 4.
.تبيان دفتر هشتم، ص 6؛ آداب الصلوة، امام خمينى، تهران، مؤسسه تنظيم آثار، ج 8، ،1378 ص 377 ـ .378
. كلينى، كافى، تهران دارالكتب الاسلاميّه، ج 2، ص 342.
. مكارم الاخلاق، حسين طبرسى، بيروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ص 281.
. فروغ كافى، ج 3، ص 343، ح 14.
. آداب الصلوة، ص 337؛ تبيان، ص 6.
. تفسير برهان، ج 4، ص 487.
. تبيان، دفتر هشتم، ص 13 ـ 14 ؛ آداب الصلوة، ص .330
. تبيان، ص 12، صحيفه امام، ج 16، ص 87، 18/12/60.
. صحيفه امام، ج 16، ص 192؛ تبيان، ص 12، تاريخ 25/1/.61
. اشاره به خانه محل سكونت خودشان.
. تبيان، ص 13 ؛ صحيفه امام، ج 17، ص 373، تاريخ 1/1/.62
. تفسير فخر رازى، ج 32، ص 124، به نقل از تفسير نمونه، مكارم شيرازى دارالكتب الاسلاميه، 1370، ج 27، ص 376.
. اشاره به زيرانداز خودشان در قم.
. تبيان، دفتر هشتم، ص 11؛ صحيفه امام، ج 8، ص 428 ـ 429، تاريخ 13/4/.58
. همان، ص 14؛ صحيفه امام، ج 7، ص 533، تاريخ 8/3/.58
. تبيان، دفتر هفتم، ص 14؛ صحيفه امام، ج 6، ص 530، تاريخ 22/1/58.
. همان، ص 16؛ همان، ج 19، ص 184، تاريخ 22/12/63.
. همان، دفتر هشتم، ص 16؛ صحيفه امام، ج 20، ص 6 ـ 7، تاريخ 11/12/64.
. هشتم بهمن، 1367 هـ.ش.
. تبيان، ص 16 ـ 17 ؛ صحيفه امام، ج 21، ص 251، 19/11/.67