امروز به روز شدن فن آورىها و….به تبع آن افزايش دنياى مجازى خصوصآ در شبكه گسترده اينترنت با سرعت زيادى صورتگيرد در مدت بسيار كوتاهى نه تنها سطح زندگى و روابط را دگرگون ساخته بلكه اصول و باورها و حجابهاى اخلاقى و اجتماعى جوامع بشرى و انسانى را دچار دستخوش كرده است و در واقع يك آنار شيسم اخلاقى، اجتماعى را سبب شده است كه به نظر جمع كثيرى از صاحب نظران در علوم اخلاقى و اجتماعى، اينترنت به دنبال جهانى سازى است و سردمدار جهانى سازى كشورهاى غربى و جهان اولىها هستند كه خود در مقدمه جهانى سازى مأموريتهاى خاص را دنبال مىكنند و از جمله اين مأموريتها، هرزه نگارى وكژ انديشى اخلاقى و اجتماعى خصوصا در كشورهاى رو به توسعه هست تا از اين طريق زودتر به اهداف استعمارى خويش برسند و در ميان كشورهاى موسوم به جهان سوم، در كشورها و ملتها و دولتهايى كه نسبت به اصول اخلاقى، اجتماعى دينى و مذهبى حساسيت بيشترى دارند به همان ميزان حساسيت و تهديد جدى در استفاده از اينترنت و ابزارهاى جهانى وجود دارد. و البته به اين معنا نيست كه افراد يا نظامهايى كه به اصول اخلاقى حساس نيستند، در معرض تهديد قرار ندارند، بلكه بايد بگوييم اين نظامها بعضآ يا خود مروج آنار شيسم اخلاقى، اجتماعى هستند كه امروزه تهديدات و معضلات اخلاقى در چنين نظامهايى آنچنان ويرانگر است كه نسل بشريت در آن نظامهاى رو به انقراض رفته است به طوريكه روابط نامشروع و زندگى غيرضابطهمند اجتماعى، اخلاقى و فرهنگ برهنگى و sex باعث از هم پاشيدگى نظام خانواده شده است.
هرچند كه هرزهنگارى كژ انديشى جنسى و اخلاقى در اين نظامها سابقه طولانىتر دارد، اما رواج دنياى مجازى اينترنت بصورت كنترل نشده و ترويج بى بندبارى اخلاقى در اين شبكه گسترده، اقدام به آن را آسانتر كرده است اين كژ كارى خود سر آغازى شد تا امراضى چون ايدز را كه امروزه به عنوان «طاعون رو به گسترش قرن» از آن ياد مىكنند؛ بشريت را به ورطه نابودى بكشاند و از اين بابت دنياى مجازى اينترنت را براى استفاده سايرين نيز ناامن نمودند، امروزه
دنياى اينترنت اگر چه ميرود تا دنيا را در دورترين افقها و حتى خانهها و خانوادهها را در قبضه خود در آورد و دولت و ملتهاى الكترونيكى را در جهان ايجاد كند، يك محيط كاملا نا امن است.
در خود اين دنياى مجازى، آزارگرهاى اينترنتى كه مثل مور و ملخ از ديوار صندوقهاى الكترونيكى بالا ميروند، هيچ محيطى را مورد اطمينان نگذاشته اند. گرام استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه ابر دين اسكاتلند در مقالهاى در اين زمينه مىگويد: «اينترنت بيشتر از آنكه آنار شى سياسى را ترويج كند، آنار شيسم اخلاقى را رواج ميدهد و اين واقعآ ويرانگر است».()
اكثر كارشناسان معتقدند كه همه آنارشيستها از اينترنت استقبال مىكنند اعم از آنارشىهاى سياسى،تروريستى، اقتصادى،اجتماعى، امنيتى و اخلاقى و فرهنگى. لذا اينترنت و فضاى مجازى تقريبآ غير قابل شناسايى آن داراى توان ضد حكومتى و براندازى و هرج و مرج (سياسى، اخلاقى، فرهنگى،اقتصادى و…) مىباشد زيرا تمام تعاملات و ارتباطات برروى شبكه اينترنت بدون توجه به مرزهاى عقيدتى، ملى و خطوط قرمز اخلاقى و اجتماعى صورت مىگيرد.
اگر چه اين خصوصيت مىتواند از خصوصيات بين المللى اينترنت باشد ولى در واقع فضايى است كه كنترل چندانى ندارد ابزار و محيط اينترنت براى ارتباط بين ملتها و
دولتها با آنچه كه در عالم واقع به عنوان ارتباط معنا مىشود، فرق دارد و همان طور كه گفته شد فضاى شبكه مجازى است و نسبت به باورها و مرزهاى ملتها و دولتها بياعتنا است و چه بسا ارتباط در شبكه بين كسانى انجام مىشود كه در فضاى حقيقى كاملا با هم غريبه هستند اگر چه سخن در اين موضوع از حوصله اين نوشتار خارج است ولى بايد اذعان داشت كه سطحى نگرى و عوام گرايى بعد از جنبه بين المللى اينترنت از خصوصيات ديگر آن است كه همين ويژگى باعث استقبال آنارشيستها شده است چرا كه در اين فضاى عوام گرايانه كه گاهى عمقى هم مىباشد آنچنان زمينهاى وجود دارد كه همه افراد با هر مرتبه و رتبه و اعتقاد و مرام و مسلك مىتوانند به صورت نا محدود وارد اين شبكه شوند و در شكل دهى و موارد ريز و درشت دنيا دخالت نمايند و هيچ صلاحيت خاصى براى جست و جو و اعمال نظر در اينترنت وجود ندارد و علاوه بر آن با وارد شدن كامپيوتر به خانهها، مدارس، مغازهها و تشكيل كافههاى اينترنتى دسترسى آسان تر و ارزان تر شده است. اگر چه ممكن است اعمال نظر هايدولتى در اينترنت مثل كنترل سايتهاى غير اخلاقى تا حدودى اينترنت را كاناليزه كند ولى حجم تهاجمى موجود در اينترنت در راستاى گسترش بى بند و بارى آنچنان زياد است كه در قالب نام و آدرسهاى گمنام و حتى مستعاربه مأموريت خود ادامه ميدهند و لذا
عملا سانسور در اينترنت با مشكل مواجه است و آنچه تواند اينترنت را كاناليزه كند فرهنگسازى است؛ كه اين امردر كشورهاى اسلامى خصوصآ در كشور ما بسيار حائز اهميت است كه كاملا هوشيارانه با اينترنت رابطه برقرار كنيم ولى نه آن گونه كه اينترنت را مضر صرف بدانيم بلكه همين قدر كه بدانيم اينترنت مىتواند علاوه بر جنبههاى فراوان مثبت داراى جنبههاى فراوان تر منفى باشد كافى است تا هوشيارانه تر برخورد كنيم، و دقيقآ منظور نگارنده بر انگيخته شدن حواسها و احساسات در استفاده از اينترنت خصوصآ دربين قشرهاىنوجوان و جوان و حتى كودكان است نه مانع شدن از اينترنت و نتايج آن.
واقعيت اين است كه وقتى يك وب گرد جوان يا نوجوان تحت تأثير مسائل اجتماعى، روانى حاكم در دنياى اينترنت به دنبال يك وب گرد مشابه است وقتى كه اين نوجوان يا جوان بدون هيچ نظارت و كنترلى به راحتى به وب گرد مشابه در اينترنت دسترسى پيدا كند يا با گرفتن چند آدرس سايت غيره اخلاقى به جستجو بپردازد نهايتآ در دنياى ناهنجارى اخلاقى (تصاوير،داستانها و مجموعههاى غير اخلاقى بسيار ناخوشايند مجازى و…) قرار مىگيرد كه ممكن است بر لوح سفيد ذهن او خدشه وارد كند واين همان آغاز فرو پاشى اخلاقى است كه نام آن را مىتوان آنارشيسم اخلاقى در اينترنت گذاشت وچه بسا زنگ خطرى براى فرو پاشى
خانوادهها باشد و چنانچه هر از گاهى در صفحه حوادث مجلات خبرهاى ناخوشايند غير اخلاقى خانوادگى به گوش ميرسد كه اكثرا ناشى از چنين هرج ومرج اخلاقى در ابزارهاى اطلاع رسانى نوين از جمله اينترنت مىباشد و صداى اين زنگ خطر در كودكان كنجكاو و خردسالان بازى گوش كه به اينترنتها دسترسى دارند با وجود كارتنهاى سرگرم كننده غير اخلاقى بيشتر و بلندتر به گوش ميرسد و لذا حساسيت در اين بخش هم بايد به مراتب بيشتر و دقيق تر باشد و بدانيم كه اينترنت ابزارى با امكانات جديد است كه بايد به درك عميقترى از آن رسيد.
آنچه در اين نوشتار مطرح است، بحث نحوه استفاده از اينترنت است و در حقيقت از اينترنت سوء استفاده مىشود و اين سوء استفاده در اثر زمينهاى است كه در خود اين شبكه وجود دارد. واقعيت اين است كه مطالعات در حوزه اينترنت تازه شروع شده است و هنوز هم نتيجهاى جامع از آن به دست نيامده است و اين هم به دليل وسعت اينترنت و شبكه جهانى (WWW) است كه روزانه در حال رشد غير قابل تصور وپيش بينى است كه در اوج قله انقلاب صنعتى ديجيتالى قرار دارد و در حال به وجود آوردن يك انقلاب ارتباطى، اجتماعى،اقتصادى و… است كه دنياى آن با واقعيت فرق مىكند.
آموزههاى غير اخلاقى در اينترنت دارد به سمت واقعيت ميرود و از اين رومدتى است كه افراد زيادى اعم از دختر و پسر در اثر ارتباطات
اينترنتى در دنياى مجازى از طريق (chat) و يا ديگر ابزارها و شگردهاى موجود در اينترنت مورد اغفال واقع شدهاند و حتى مرتكب اعمال خلاف غير منتظره شدهاند.
لذا سيل تهاجم فرهنگى اخلاقى در اينترنت داراى قدرت تخريب روانى هم مىباشد كهتواند شيوههاى ارتباطى، اجتماعى و اخلاقى را كاملا تحت تأثير قرار دهد.
از آنجا كه در فضاى مجازى تقريبآ غير قابل كنترل اينترنت ايجاد روابط خصوصآ در بين جوانان و نوجوانان كاربر، كه روزانه هزاران نفر به آنها افزوده مىشود؛ بسيار آسان است و با سرعت فوق تصورى به سمت روابط دوستانه و عاشقانه و نهايتا روابط نامشروع مجازى و در انتها هم حقيقى پيش ميرود و در بيشتر وقتها (با توجه به گزارشات و اخبارى كه از صفحات رسانههاى نوشتارى و پليس جنايى) به گوش مى رسد چنين روابطى نهايتا به مرحله عمل و اجرا تبديل مىشوند و در يك تحقيق آمده %31 روابط مجازى غير مشروع به واقعيت رسيدهاند و اين واقعيتها همان اغفال شدن جوانان و نوجوانان دختر و پسر در دام افراد شرور و ولگرد اينترنتى و خيابانى و باندهاى مخوف است كه چه بسا آمار زيادى از اغفال شدگان؛ ناخواسته مرتكب انواع جرمها و جنايتها شده و مورد انواع تعرضها قرارگرفتهاند، از اينروست كه بايد بگوييم آنارشيسم اخلاقى در اينترنت؛ چراكه فضاى مجازى اين شبكه محيط بسيار مناسبى براى رشد قارچ گونه انواع رفتارهاى نامشروع غير قابل نظارت است.
اگرچه جذابيت، علمى بودن، استفاده درست از اينترنت و فايدههاى علمى پژوهشى و بنيادى و… آن هيچگاه قابل انكار نبوده و نيست و از اين جهت اينترنت در جهت مثبت آن توانسته جان هزاران نفر را تاكنون از مرگ نجات دهد و بسيارى از پيشرفتهاى روزانه بشر مديون استفاده از خدمات و اطلاعات اينترنت است ولى از طرف ديگر خوشبينانه و بدون پيش زمينههاى لازم در فرهنگ درست استفاده از تكنولوژى و بدون داشتن آگاهى از مضرات تكنولوژىها؛ به استقبال تكنولوژى خصوصاً اينترنت رفتن مىتواند صدمات جبران ناپذيرى را بر پيكره اجتماع خصوصاً در يك نظام دينى
وارد كند. امروزه استفاده بيش از حد از تكنولوژىهامدت عمر انسانها و اميد به زندگى را به همان اندازه كه افزايش داده است، بيشتر از آن كاهش داده است و شيوع بيماريهاى قلبى، عروقى، رفتارى كه روبه گسترش هم هست در اثر فاصله گرفتن از طبيعت و استفاده از تكنولوژى است و در خصوص خدمات و مضرات تكنولوژى هزاران مقاله علمى به چاپ رسيده است و بحث آن هم از اين نوشتار خارج است؛ اما اينترنت يكى از اين تكنولوژىهاست كه ساختمان پيچيدهترى در تخريب روحى و روانى و جسمى و رفتارى دارد كه يكى از جنبههاى آن مسائل اخلاقى است كه در اين شبكه هيچ خط قرمزى براى آن وجود ندارد و حساسيت در مورد تهديدات اخلاقى اجتماعى اينترنت زمانى بيشتر و مهمتر جلوه مىكند كه:
الف: در كنار تمام مزاياى آن توجه داشته باشيم كه هدايت كننده و بارگذارى سخت افزارى و نرمافزارى اينترنت از طرف نظام سلطه و يا همان نظام لائيك استكبارى صورت مىگيرد و روشن است كه مهمترين مأموريت اين شبكه، جهانى سازى مدنظر غرب است كه در آن خلا اخلاق و معنويت و اديان الهى خصوصاً اسلام عزيز به شدت احساس مىشود. اگرچه ما مىتوانيم از همين طريق هم ايدههاى ارزشى خويش را به دنيا صادر كنيم و در واقع فرصت خوبى است اما بحث ما جداى از استفاده درست از اين شبكه است و در واقع ما مىخواهيم نهايتاً به همين نكته برسيم كه مىشود از طريق اينترنت ديگران را به اخلاقيات و اسلام دعوت كنيم ولى هيچگاه خود اينترنت و طراحان و هاديان آن كسى را به اسلام و اخلاقيات و معنويت دعوت نمىكنند، بلكه ماموريت اينترنت در اصل برعكس اين است و اين ما هستيم كه بايد هوشيارانه و از موضعى فعال با آن برخورد نماييم.
ب :اينكه بپذيريم در اينترنت زمينههاى فراوانى براى ارتباطات غير مشروع كه نهايتاً به واقعيت ميرسند، وجود دارد و اين شبكه و استفاده از آن مىتواند باعث آسان شدن خيانت در روابط زناشويى و روابط دوستانه و حتى خانوادگى بشود كه عدم توجه به اين مهم چنانچه تاكنون صدمات زيادى را بوجود آورده است مىتواند ويرانگر هم باشد.
در صورتى مىتوان مأموريت اينترنت را در زمينه اصول اخلاقى كاملاً تأييد كرد كه خداى ناكرده اصول اخلاقى را ناديده بگيريم و گرنه با اعتقاد به اصول اخلاقى و دينى نمى توان اينترنت را به طور كامل تأييد كنيم بلكه همانند
بسيارى از تكنولوژىهاى جديد بايد محتاطانه با آن برخود كنيم.
على رغم اينكه اميد ميرود در دراز مدت و يا شايد كوتاه مدت نحوه استفاده از اينترنت در كشور ما دگرگون شود ولى در حال حاضر بدليل فقدان بسيارى از زير ساختهاى فرهنگى ـ اقتصادى و اجتماعى و.. بسيارى از كاربران اين شبكه در جامعه و در استان ما نوجوانان و جوانانى هستند كه دنبال هيچ پروژه علمى نيستند و متاسفانه به معتادان اينترنتى و يا ولگردهاى الكترونيكى تبديل شدهاند. حتى اگر خيلى خوشبينانه به اين موضوع هم نگاه كنيم كه بعضى از اين مراجعه كنندگان به كافى نتها دنبال پروژههاى تحقيقاتى مدرسه و يا دانشگاه هستند؛ بارها مشاهده شده است كه اين مراجعه كنندگان از اين اينترنت به عنوان يك منبع استفاده نمى كنند بلكه از اين اينترنت مىخواهند كه يك تحقيق آماده و بدون زحمت را به آنها ارايه و يا معرفى نمايد بدون اينكه خود شخص در آن دخل و يا تصرفى داشته باشد و متأسفانه چنين تحقيقاتى در مراكز مربوطه و يا توسط اساتيد مربوطه آنچنان كه بايد و شايد مورد توجه در منبعيابى قرار نمىگيرد و اكثراً نمرههاى لازم را نيز ازاين تحقيقات بدست ميآورند ولى در حقيقت روح تحقيق و پژوهش از فرد گرفته شده است.
اگر روزانه سرى به كافههاى اينترنتى؛ كافىنتها؛ بزنيم به اين واقعيت بيشتر ميرسيم كه :
اكثر كاربران اين كافهها جوانان و نوجوانان و حتى كودكان اعم از دختر و پسر هستند كه چندان دنبال پروژه خاصى نيستند، بلكه با چت؛ گفتگوى اينترنتى مىكنند كه همانطور كه گفته شد بعضى از اين ارتباطهاى كنترل نشده مجازى به واقعيت مىپيوندند كه اغلب سرانجامهاى ناميمونى داشته و يا دارند.
امروزه بسيارى از بچههاى مدرسه پولهايى را كه از خانه براى تغذيه به همراه دارند در كافههاى اينترنتى خرج مىكنند كه عدم نظارت والدين و مديران و همچنين فقدان نظارت و احساس تحت كنترل نبودن از جمله مواردى است كه به تشديد اين موضوع دامن ميزند و پديده اعتياد اينترنتى ميرود تا با اعتياد مواد مخدر برابرى كند و با اين تفاوت كه در اين اعتياد نوين محتوا هم دود مىشود واگرچه شيوع رايج و خطرناكتر آن در سنين پايين بوده ولى چندان هم به مرزهاى سنّى محدود نمىشود واصلاً عمر اين نوع اعتياد خود دوران طفوليت راطى مىكند و مرز جنسى هم نمىشناسد. منظور اين اعتياد كارهاى تحقيقاتى نيست و واضح است كه كار تحقيقاتى بدليل اينكه يك حركت روبه جلو و فقدان روزمرهگى است نمى تواند اعتياد بياورد بلكه شادابى خاصى را نيز به همراه دارد. منظور اين نوع اعتياد نوين همان گفتگوها، دوست يابىها، وبگردىهاو… دنياى مجازى اينترنت است كه يك روزمرهگى محض دارد و يكى از بيشترين و بالاترين سطوح اعتياد در اين دنياى مجازى محتواهاى جنسى و اخلاقى است كه حتى اصول اوليه اخلاق بشرى را با بيرحمى تمام زير پا مىگذارد و در قالبهاى تصوير، اتاقهاى چت، نامههاى الكترونيكى، سايتهاى دوستيابى، داستانها ورمانها، نماهنگها و كليپ و حتى فيلمهاى غير اخلاقى و… در اين محيط به كاربران عرضه مىگردد كه يك آنارشيسم اخلاقى را ترويج و تبليغ مىكند كه در نوع خود ويرانگر است.
نكته مورد توجه اين است كه هم كاربران معتاد يا همان ولگردهاى اينترنتى و هم بارگذاران اين سايتها نه قابل شناسايى هستند و نه چندان قابل كنترل و رديابى؛ و همه آنها در يك محيط آزاد آنگونه كه مىخواهند عمل مىكنند و ديگر از تذكرهاى مردمى و پليس و گشتهاى منكرات در اين محيط خبرى نيست و همين فضاى مجازى با اراده آنان مىتواند واقعيت يابد و يا خيلى راحتتر از ابزار ديگر، مىتواند اغفالكننده باشد. اگر چه تمام تكنولوژىهاى مدرن در جهان صنعتى مشكلات خاص خود را به همراه مزاياى آن دارند ولى در حقيقت مشكلات اخلاقى اجتماعى ناشى از اينترنت منحصر به فرد است؛ و حتى بسيارى از مشكلات قديمى را تشديد كرده است و در يك قياس نزديك مىتوان گفت كه به همان اندازه كه استفاده نادرست از اتم مىتواند ويرانگر باشد، استفاده نادرست از اينترنت نيز مىتواند ويرانگر باشد و بالعكس همان اندازه كه استفاده درست از اتم مىتواند متحوّلكننده باشد، استفاده درست از اينترنت نيز مىتواند در جهشهاى علمى متحوّلكننده باشد ولى تا زمانيكه سرور جهانى server در راستاى مأموريت جهانى سازى غرب عمل مىكند نمىتوان به محيط اينترنت اعتماد كرد از اين رو بايد با استفاده از به روزترين شيوههاى علمى متناسب به مقابله پرداخت و با احتياط به اين محيط وارد شويم. زيرا استفاده نادرست از اين تكنولوژى در مقايسه با ساير تكنولوژىها آسانتر بوده و همين محتواى تحريك آميز سمعى و بصرى، آسان بودن، قابل دسترس بودن، هزينه پايين، خودمختارى و گمنامى از عواملى است كه بىمبالاتى اخلاقى را در اينترنت موجب شده است و وجود اين زمينههاى لازم درمحيطى كه بارگذارى و صحنهگردان آن از سوى كمپانىهايى است كه تحت سيطره يهود و صهيونيست صورت مىگيرد، بهترين فرصت و وسيله لازم براى تهاجم به عقايد و ارزشهاى ديگر ملتها خصوصاً نظامهاى دينى جهت استيلا بر جهان است و لذا صهيونيزم جهانى تمام تلاش خود را در اينترنت به اين منظور بكار گرفته است و از اينروست كه بايد به مأموريت فرهنگى كه از طرف شركتهاى مادر براى اينترنت پيشبينى شده است، شك كرد.
آرى اينترنت مثل ساير تكنولوژىها ذاتاً نه شر است نه خوب، بلكه تحت تأثير و استفادهاى است كه بشر روى آن دارد و نوع بكارگيرى آن مىتواند خوب يا بد باشد. و اين بكارگيرى
منهاى جهات مثبت؛ يا استفاده اعتيادى است يا سوءاستفاده و يا اعتياد به اينترنت است و اين حالتها با وجود زمينههاى سوء استفادهاى كه در خود اينترنت وجود دارد (مجموعههاى مبتذل و sex و گمراهكننده و…) در نهايت منجر به تأثيراتى در اخلاق و رفتار فرد و اجتماع خواهد شد كه در تضاد با اصول و ارزشهاى دينى و اخلاقى انسانى است.
به اجمال اينكه با توجه به آنچه در اين نوشتار آمده است و آنچه تاكنون تجربه شده است به اين نتيجه ميرسيم كه :
– در اينترنت زمينههاى فراوانى براى سوء استفاده و آن هم بصورتهاى مختلف (سمعى، بصرى، مكتوب و…) وجود دارد كه با توجه به ديدگاه بارگذاران اصلى سرور جهانى اينترنت، در دسترس بودن، هزينه پايين، كم توجهى خانوادهها و مراكز آموزشى، عدم وجود زيرساختاهاى فرهنگى مناسب و فرهنگ سازى ، شبانه روزى و غير قابل كنترل، گمنام بودن و ….. آن مىتواند در نظامهاى اخلاقى و دينى مخل و حتى ويرانگر هم باشد؛ لذا بايد هوشيار باشيم و خود را اولاً براى فراگيرى هرچه زودتر و بهتر علم مقابله با آن آماده و ثانياً در جهت به تسخير درآوردن اين شبكه جهانى براساس ارزشهاى انسانى و اسلامى كه با فطرت انسانها سازگار است تلاش نماييم.
– اگرچه استفاده از تكنولوژى برتر خصوصاً شبكه اينترنت رسيدن به هدفهاى پيشرو را آسانتر مىكند ولى پر واضح است كه هيچ گاه هدف وسيله را توجيه نمىكند و از آنجا كه استفاده از اينترنت اجتناب ناپذير است و كنترل آن هم غير ممكن و از طرفى بسيارى از بسترهاى لازم در جامعه (فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى، اخلاقى و…) نتوانسته است همپاى اين صنعت رشد و توسعه يابد و از طرف ديگر لابىهاى استكبارى براى تسخير ملتها خصوصاً نظامهاى دينى مأموريت جهت دارى را در راستاى تخريب فرهنگى، عقيدتى جامعه به اينترنت تحميل مىكنند؛ از اين رو بسيارى از خلاهاى موجود خصوصاً در حوزه رفتارى و اخلاقى در اينترنت دنبال مىشود و همين امر كافى است تا جوامع به تدريج وارد يك جنگ نرم اما ويرانگر گردند و دچار معضلات فرهنگى و اخلاقى و رفتارى شوند. بنابراين حداقل كارى كه خانوادها مىتوانند انجام دهند اين است كه :
ـ1 در دسترسى فرزندان خصوصاً كودكان و نوجوانان به اينترنت كاملاً نظارت داشته و تا سرحد امكان نسبت به رفتارهاى فرزندان در خانه و خارج از آن حساسيت داشته و خصوصاً
آنان را از همراهى با رفيقان ناباب و معتاد به اينترنت و رايانه به شدت باز دارند.
ـ2 فرهنگ سازى استفاده از كامپيوتر و اينترنت اگرچه در جامعه چندان فراهم نيست ولى تا سرحد امكان اين فرهنگ را در منزل فراهم نمايند. خطرات اعتياد اينترنتى و ماموريت اخلاقى ـ اجتماعى اينترنت را براى فرزندان تشريح نمايند.
ـ3 قبل از دسترسى فرزندان به اينترنت، زمينههاى لازم فرهنگى و اخلاقى را در كودكان و فرزندان خود بوجود بياورند و آنها را نسبت به مسايل معنوى و آموزشهاى قرآنى، احكام، قوانين شرعى آگاه نمايند و خلاصه طورى برخورد نمايند تا فرزندان بايك پيشينه دينى و بصيرت اخلاقى به دنياى مجازى اينترنت وارد شوند؛ لذا ويرانى از آنجا شروع خواهد شد كه فرزندان بدون پيش زمينه لازم دينى و شرعى به اين مقوله وارد شوند.
4ـ خانوادهها هرگز از دسترسى فرزندان خصوصا در سنين پايين و نوجوانى به اينترنت خوش بين نباشند و تا حد امكان به دسترسى فرزندان به اينترنت نظارت داشته باشند.
5 ـ سعى شود در هنگام استفاده از اينترنت قبل از هرچيز آدرس سايتهاى علمى آموزشى و مذهبى در اختيار فرزندان قرار گيرد و خطرات دنياى مجازى اينترنت را گوشزد و طورى تفهيم نمايند كه فرزندان به اين باور برسند كه محيط اينترنت مجازى و چندان امن نبوده و در بعد فرهنگى و اخلاقى واقعا دنبال يك ماموريت جهانى است.
ـ6 در نظارت و كنترل طورى عمل نشود كه فرزندان از رايانه كاملا بترسند واز استفاده از آن عقب بيافتند، زيرا كه عدم آگاهى به روز از اين شبكه در نوع خود مضرات و معضلاتى دارد كه كمتر از معتادان به آن نيست و يا طورى عمل نشود كه آنچنان مجذوب شوند كه محيط اينترنت را حيات خلوت و محل درد دلها و بروز احساسات خود بدانند و در نهايت هم معتاد و ولگرد اينترنتى شوند؛ بلكه با توجه به خصوصياتى فردى، روحى، جسمى و… فرزندان و فرهنگ حاكم در خانواده خطرات اين تكنولوژى را در استفاده نادرست از آن گوشزد و آنها را با راهنمايى و حتى آگاهى دادن مستند از عواقب شوم استفاده نادرست از اينترنت كه در جامعه و يا جوامع اتفاق افتاده است، به اين باور برسانند.
پىنوشت:ـــــــــــــــــــــــ
ـ1