سومين همايش علمى فارس شناسى كه با شركت 400 نفر از انديشمندان, مورخين, باستان شناسان و پژوهشگران ايرانى و خارجى در شيراز; تخت جمشيد و پاسارگاد تشكيل شده بود, پس از سه روز بحث و بررسى و ارائه 40 مقاله ارزنده با صدور بيانيه اى به كار خود پايان داد.
در بيانيه پايانى اين همايش آمده است: همايش هاى فارس شناسى هر ساله به طور مداوم با موضوع مشخصى مربوط به تاريخ تمدن و فرهنگ و نيز اوضاع اقتصادى ـ اجتماعى فارس با حضور پژوهشگران ايرانى و خارجى برپا مى شود… با توجه به شخصيت مولانا ابوالكلام آزاد مفسر قرآن مجيد و آزادى خواه مسلمان هندى و نقش پژوهش هاى او در مورد انطباق شخصيت تاريخى كوروش هخامنشى با ذوالقرنين قرآن مجيد, پيشنهاد مى شود. خيابانى در شيراز به ياد او نامگذارى مى شود.
كيهان (دوشنبه, 21آبان 1375), شماره 15787, ص11)
حرفه روزنامه نگارى با حساسيت, كاوش, گزارش و استفهام, همزاد و همراه است, از اين رو طبعا با دريافت خبر فوق, ذهن هر روزنامه نگار متعهدى با انبوهى از سوال ها مواجه مى شود, از جمله اين كه: اين گونه همايش ها و سمينارها چه اهدافى را تعقيب مى كنند؟ با پشتوانه مالى و فكرى چه بنيادها, نهادها و اشخاصى شكل مى گيرند و براى حل چه معضلاتى فعاليت مى كنند؟ چه ضرورتى, موجب سامان دهى اينان گشته و چه دستاوردى از رهگذر اين گردهمايى ها به جامعه اسلامى ارائه مى شود؟ و اين همايش ها چه ارتباطى با گردهمايى هاى مشابه در خارج از كشور دارند؟
همايش فارس شناسى, معادله چند مجهولى است كه هر كدام آن, محل تإمل و دقت نظر است. خوش بينانه ترين تحليل اين است كه گفته شود: در رهگذر تحقيقات و پژوهش هاى ايران شناسان و باستان شناسان, پيشينه تاريخى درخشان ملتى با فرهنگ و ريشه دار به دنيا معرفى مى گردد و نيز دستاويزى فرادينى ـ جهت بازيافت هويت ملى و مبارزه با فرهنگ بيگانه ـ به نسل جوان, شناسانده مى شود تا بدانند شايسته نيست جوانان ملتى با اين قدمت تاريخى از فرهنگ كشورى مانند آمريكا كه بيش از پانصد سال از كشف قاره آن نمى گذرد, الگو بگيرند. هم چنين خاطر نشان مى شود كه ايرانيان فرهنگمند و آگاه با اين سابقه تاريخى و تجربه هاى فراوان, دين اسلام را از روى شناخت و معرفت پذيرفته و تسليم آن شده اند, ولى متإسفانه شواهد و قراين موجود, گرد تيره اى بر اين برداشت مى افشاند, چرا كه بانيان اين گونه همايش ها در انديشه سان دادن مردم مسلمان و شهيد پرور ايران در برابر استخوان هاى پوسيده شاهان ستمگر هخامنشى هستند, لذا تجليل و گرامى داشت ابوالكلام آزاد را به دو انگيزه به ميان كشيدند:
1ـ به عنوان سياستى براى محك زدن نيروهاى وفادار به انقلاب كه چه واكنشى در برابر اين شيوه جديد از خود نشان خواهند داد;
2ـ آتش تهيه اى براى عمليات گسترده ستايش از اسطوره پاسارگاد و لابد احياى جشن هاى دوهزار و پانصد ساله, اما اين بار به نام تجليل از ذوالقرنين ابوالكلام آزاد; يعنى كوروش هخامنشى!
بى ترديد بسيارى از اين حضرات به خوبى مى دانند كه پندار ابوالكلام آزاد مبنى بر ذوالقرنين بودن كوروش, جزو سست ترين انگاره هاست و به يك جعل تاريخى شبيه تر است تا يك پژوهش علمى با وجود اين, چون فرضيه ابوالكلام در جهت اهداف آنهاست, از بيان حقيقت سر باز مى زنند. نكته مهم تر شباهت ها و هماهنگى هايى است كه اين همايش با جريان به اصطلاح ايران شناسى خارج از كشور دارد و شگفت آن كه محور نيز كوروش هخامنشى قرار مى گيرد, شايد از آن رو كه محور مشتركى است براى اپوزيسيون و مورد حمايت مالى و فكرى رژيم اشغالگر قدس! مگر نه اين است كه كوروش حامى يهوديان بوده و پس از فتح بابل دستور جمعآورى و نگارش تورات را به عزيز داده و بنى اسرائيل را به فلسطين بازگردانده است و تورات هم متقابلا به نيكى از كوروش ياد كرده و على قول مادرش نيز يهودى بوده است, كسى چه مى داند, شايد در آرزوى اين هستند كه اين طرف رود را هم با خويشاوندى به دولت نتانياهو پيوند بزنند.
بنابراين نبايد تعجب كرد كه جريانى يهودى تبار با نام مستعار امثال دكتر روشنگر بر ضد اسلام و قرآن قلم فرسايى كند و در كوروش ستايى گوى سبقت را از اين حضرات بربايد.
بارى, در حالى كه نام مقدس لاله هاى گلگون كفن انقلاب اسلامى ـ به بهانه زيباسازى و مدرن نمايى ـ از كوچه ها و خيابان ها زدوده مى شود, آقايان ايران شناس سفارش مى كنند نام امثال ابوالكلام به جاى نام شهيدان و قهرمانان واقعى برافراشته شود و حتما سالى ديگر نام كوروش, و اين نيست, مگر احياى سنت هاى پوسيده جاهليت طاغوت.
مردم مسلمان ايران صدها هزار شهيد, جانباز, اسير و مفقودالاثر نداده اند تا با سرمايه آنها سمينار شاه شناسى تشكيل شود و دوباره آنها را گرد كعبه تخت جمشيد طواف دهند. سوالى كه مسوولان امر را به پاسخ فرا مى خواند اين است كه چه شده كه بستر چنين رخدادهايى مهيا گشته است تا در قلب جمهورى اسلامى ايران و با هزينه اين ملت مظلوم, اهداف اپوزيسيون خارج از كشور تعقيب و تإمين گردد؟!
والسلام على من اتبع الهدى
پاورقي ها: