آيتى از خداست معصومه
لطف بى انتهاست معصومه(س)
جلوهاى از جمال قرآن است
چهرهاى حق نماست،معصومه(س)
عطر باغ محمدى دارد
زاده مصطفى است،معصومه(س)
پرتوى از تلألو زهرا
گوهرى پربهاست،معصومه(س)
ماه عفت نقاب آل كسا
دختر مرتضاست،معصومه(س)
اخترى در مدار شمس شموس
يعنى اخت الرضاست،معصومه(س)
زائران! يك در بهشت اينجاست
تربتش باصفاست،معصومه(س)
در توسل به عترت و قرآن
باب حاجات ماست،معصومه(س)(1)
حضرت فاطمه معصومه(س) در روز اول ذيقعده سال 173 (ه.ق) در مدينه منوره، ديده به جهان گشود چنان كه در مستدرك سفينةالبحار مىخوانيم:«فاطمة المعصومة المولودة فى غرّة ذى القعده سنة 173؛ فاطمه معصومه كه در روز اول ذيقعده 173 بدنيا آمده است.»(2)
پدر بزرگوار آن حضرت، امام كاظم(ع) و مادر گرامىاش نجمه خاتون مىباشد كه بعد از تولد توسط حضرت رضا(ع) به طاهره ملقب گرديد.(3) در نتيجه فاطمه معصومه(س) با امام رضا(ع) خواهر و برادر ابوينى هستند. فاطمه معصومه(س) در پى انتقال اجبارى امام هشتم به مرو،بعد از يك سال تحمّل دورى برادر بزرگوارش از مدينه منوره، عازم خراسان گرديد كه در مسير سفر در 23 ربيع الاوّل سال 201 (ه.ق) وارد شهر قم شده و مورد استقبال عدّه زيادى از مردم مشتاق و شيفته اهل بيت(ع) قرار گرفت، و بعد از هفده روز اقامت در منزل موسى بن خزرج، در سن 27 سالگى در سال 201(ه.ق) (به اتفاق مورّخان)(4) ديده از جهان فرو بست و در «باغ بابلان» محل فعلى مزار آن حضرت، دفن گرديد.
به بهانه رحلت آن بانوى بزرگوار نگاهى گذرا داريم به بانوان محدّثه تاريخ اسلام، و مقام محدّثه بودن كريمه اهل بيت حضرت معصومه(س).
جايگاه زن در فرهنگ دينى
در فرهنگ قرآنى بر خلاف تصوّر برخى مكتبها و افراد كه فقط مردان را الگوى افراد و جامعه مىدانند، آنجا كه مىخواهد اسوهها و نمونهها را معرّفى كند در كنار اسوه بودن حضرت ابراهيم(ع) و حضرت رسول اكرم(ص) الگوها و نمونههايى از زنان وارسته و همچنين زنان گمراه را به جامعه و مؤمنان معرّفى مىكند، قرآن علاوه بر فاطمه زهرا(س) و حضرت مريم(س) به عنوان الگو، همسر فرعون را نيز به عنوان زن نمونه معرّفى نموده است، زنى كه در بدترين محيط و فاسدترين مكان، يعنى كاخ فرعون زندگى مىكرد، ولى با شكوهترين ايمان و پايدارى و فداكارى را به نمايش گذاشت، قرآن درباره او مىفرمايد:
«و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام كه گفت: پروردگارا! خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش!»نكته در خور دقّت در آيه فوق اين است كه همسر فرعون همچون مريم(س) نه تنها الگو براى زنان است بلكه مثال و نمونه براى كل جامعه است.
اين نشان مىدهد كه اسلام براى زنان آن قدر ارزش قائل است كه به او ميدان داده تا در عرصه معنويات و پيشرفتهاى معنوى و اخلاق و فداكارى بتواند الگو و مثال براى مردان نيز باشد.
اسلام در تاريخ خود زنان نمونه در عرصههاى مختلف فراوان داشته از جمله صحنههاى علمى، و بخصوص صحنههاى علوم دينى و نقل حديث، آنچه در اين بخش پىگيرى مىشود اسامى بانوانى است كه در عرصه نقل حديث و روايات در دورههاى مختلف الگو و نمونه بودهاند.
زنان محدّثه در عصر رسالت
در عصر رسالت رسول اعظم(ص) بانوان بىشمارى از خرمن علوم الهى خوشه چيدند و بعد از خود آنها را به عنوان يادگار براى نسلهاى بعدى نقل نمودند، از جمله اين افراد كه مىتوان نام برد:
1- اسماء بنت عميس كه روايات مختلفى از جمله رواياتى درباره فاطمه زهرا(س) از او نقل شده است. 2- اسماء بنت يزيد الانصاريه. 3- اماسلم صاحبة الحصادة. 4- امّانس بن مالك. 5 – امّحرام بنت ملحان. 6- امّالحصين. 7- امحكم بن الزبير. 8 – امحميد الانصاريّه. 9- امحارجه. 10 – امالورداء. 11- امرعلة القشيرية. 12-امسليط. 13- امسنان الاسلميّه. 14- امشريك 15- امعطيّة الدوسيّه. 16- امعطيّة الانصاريه. 17- امعطيه الخافضه. 18- امغنم صاحبة الحصاة. 19- امقيس بنت محصن الاسديّه. 20- امكلثوم بنت عقبه. 21- امبشرالانصاريّه. 22- امهشام الانصاريّه. 23- بركة بنت ثعلبه (امّايمن). 24- خرامة بنت وهب. 25- خولة بنت عامر. 26- خولة بنت حكيم السليمة. 27- الربيع بنت معوّذ. 28- زينب (مرأة ابن مسعود). 29- زينب بنت ابى سلمة. 30- زينب العطارة الحولاء. 31- سبيعة بنت الحارث الاسلميّه. 32- سلمى (مولاة الرسول(ص)). 33- سودة بنت زمعة. 34- صفيّة بنت شيبه. 35- ضباغة بنت الزبير بن عبدالمطلب. 36- فاخته بنت ابى طالب. 37- فاطمه بنت اسد(مادر اميرمؤمنان على(ع). 38- فاطمة الزهرا(س). 39- لبابة بنت الحارث. 40- ليلى الغفّاريّه. 41- ميمونة بنت الحارث. 42- نسيبه بنت كعب. 43- نسيبه بنت الحارث الانصاريّه. 44- امسلمه (هند بنت ابى اميّه). امالمؤمنين همسر گرامى پيامبر اكرم(ص) كه از جمله روايات مربوط به شهادت امام حسين(ع) و شأن نزول آيه تطهير و…را نقل نموده است. 45- هند بنت اثاثه. 46- عائشه دختر ابوبكر نيز از راويان زن مىباشد و….(5)
بانوانى كه از اميرمؤمنان على(ع) نقل حديث نمودهاند.
در عصر علوى نيز جمعى از زنان از مكتب درس آن حضرت دانش فرا گرفتهاند، و اندوختههاى خويش را در قالب روايات نقل نموده از جمله به اين افراد مىتوان اشاره كرد:
1- ام الحسن النخعيّه. 2- ام حكيم دختر عمروبن سفيان الخوليه 3- ام خداش. 4- ام عبداللّه بن جعفر. 5 – ام موسى 6- حبابة الوالبيه 7- حلبة كنيز شيبان. 8 – زبراء كنيز امام على(ع). 9- عمرة دختر طبيح. 10- فاطمه الزهرا(س). 11- نضرة الازديه. 12- ام سلمه (هند دختر ابى اميه) ام المؤمنين. 13- فضه خادمه، كنيز حضرت زهرا(س).(6)
بانوانى كه از فاطمه زهرا(س) حديث نقل كردهاند:
حضرت زهرا(س) با اين كه عمر كوتاهى داشت هم خود روايات قابل توجهى نقل نموده است كه در كتابهايى همچون فرهنگ سخنان فاطمه زهرا(س)، محمد دشتى، گردآورى شده است و هم بانوانى از علوم او بهره بردهاند، رواياتى از او نقل نمودهاند، مانند:
1- اسماء بنت عميس 2- زينب كبرا دختر على(ع) و زهرا(س) 3- سلمى كنيز رسول خدا(ص) 4- فضه نوبيّه (خادمه) 5 – امسلمه امالمؤمنين، همسر رسول اكرم(ص) 6- امكلثوم دختر حضرت على(ع) 7- زينب دختر ابى رافع(7)
بانوان محدّثه از امام حسن(ع)
از حضرت امام حسن مجتبى(ع) نيز جمعى از بانوان حديث نقل كردهاند از جمله:
1- حبابة الوالبيه 2- فاطمه دختر حبابة الوالبيه 3- فاطمه دختر امام على(ع) 4- زينب دختر على(ع) (خواهر امام حسن) 5- نضرة العدويه(8)
بانوانى كه از امام حسين(ع) حديث نقل كردهاند:
1- حباة الوالبيّه 2- فاطمه دختر حبابة الوالبيه 3- زينب خواهر امام حسين(ع) كه در وقايع كربلا سخنانى از امام حسين(ع) نقل نموده 4- سكينه دختر امام حسين(ع) 5- فاطمه كبرى دختر امام حسين(ع).
بانوان محدّثه در عصر امام سجاد(ع)
در عصر امام سجاد(ع) بر اثر اختناق فراوان زنان كمترى جرأت نقل حديث پيدا كردهاند كه چند نفر را مىتوان نام برد.
1- ام البراء 2- حبابة الوالبيه 3- فاطمه كبرى دختر امام حسين(ع) 4- زينب دختر على(ع).
بانوانى كه از امام باقر(ع) حديث نقل كردهاند:
عمربن عبدالعزيز در دوران امام باقر(ع) اجازه نشر و نقل حديث را صادر كرد، حضرت باقر(ع) از فرصت استفاده وافر برده و شاگردان فراوانى را تربيت نمود، كه در بين آنها از اين زنان مىتوان نام برد.
1- ام هانى 2- حبابة الوالبيّه 3- خديجه دختر عمربن امام زين العابدين(ع) 4- خديجه دختر امام باقر(ع).(9)
بانوان محدّثه در عصر حضرت صادق(ع)
انقلاب فرهنگى شيعه كه در زمان حضرت باقر(ع) شروع شد و در زمان امام بحق ناطق حضرت صادق(ع) به اوج خود رسيد، و حضرت شاگردان بىشمارى كه عدد آن تا چهار هزار نفر احصا كردهاند تربيت كرد، در بين اين شاگردان كسانى بودند كه بيش از سى هزار حديث نقل كردهاند همچون محمد بن مسلم و زراره…در اين فرصت بانوان شيعه نيز بهره بردارى كردند و بعد از عصر رسالت بيشترين زنان محدّثه را در اين دوران مىتوان مشاهده كرد كه به اين افراد مىتوان اشاره كرد:
1- ام اسحاق دختر سليمان 2- ام الاسود الشيبانيه 3- ام البداء 4- ام بكر 5- ام الحسن(ع) دختر عبداللّه بن امام باقر(ع) 6- امالخير 7- ام الخير دختر امام باقر(ع) 8 – امسعيد احمسيه 9- ام سلمه (ام محمد بن مهاجر) 10- امسلمة دختر حضرت باقر(ع) 11- ام عيسى دختر عبداللّه 12- امفروه مادر امام صادق(ع) 13- ام الحسن الصيقل 14- جويزه (همسر عيسى بن موسى الهاشمى) 15- حبابة الوالبيه 16- جويزة بنت الحارث 17- حمادة دختر حسن (خواهر ابى عبيدة الحدّاء) 18- رباب (همسر داود بن كثير رقى كه خود از روات است) 19- عمرة دختر فضيل 20- سالمة كنيز امام صادق(ع) 21- سريه (جدّه ابى طاهر احمد بن عيسى كه خود از روات مىباشد) 22- سعيده كنيز امام صادق(ع) 23- سعيده (خواهر محمد بن ابى عمير) 24- عمّه الحسن بن مسلم 25- عمّه محمد بن زياد 26- عمّه محمد بن مارد 27- فاطمه دختر امام صادق(ع) 28- فاطمه دختر عبداللّه بن ابراهيم 29- كلثوم دختر يوسف 30- مغيرة كنيز امام صادق(ع) 31- منة (خواهر محمد ابن عمير، كه از روات معروف وثقه مىباشد و بنابر قول جمعى از علما مرسلات او مثل مسندات است) 32- امالخير هرنيه البادقيه(10)
بانوان محدّثه در عصر امام كاظم(ع)
اختناق و سختگيرى در دوران امام موسى كاظم(ع) دوباره به اوج خود رسيد، لذا مىبينيم بانوان محدّثه در اين دوران آمار كمترى دارد، و در بين پنج نفر سه نفر از دختران آن حضرت هستند به اين ترتيب:
1- ام احمد دختر امام موسى كاظم(ع) 2- ام الحسين دختر امام كاظم(ع) 3- حبابة الوالبيه 4- سعيده 5 – فاطمه كبرى دختر امام كاظم(حضرت معصومه(س))(11)
بانوانى كه از امام هشتم روايت كردهاند:
تعداد زنانى كه از مكتب رضوى دانش آموختهاند و در قالب روايات آن را به يادگار گذاشتهاند به هشت نفر مىرسد:
1- حكيمه دختر حضرت امام كاظم(ع) 2- فاطمه بنت امام رضا(ع) 3- كلثوم بنت سليم 4- السيّدة خيزران 5 – سعيده 6- عذر(عذراء) 7- فاطمه بنت الامام الكاظم 8 – السيدة نجمه مادر امام هشتم(ع)(12)
بانوان محدّثه در دوران امام جواد(ع)
از محضر مبارك حضرت جواد الائمه(ع) نيز جمعى از بانوان بهره بردهاند از جمله به اين افراد مىتوان اشاره كرد:
1- زهراء امّ احمد بنت الحسين 2- زينب دختر محمد 3-حكيمه بنت امام موسى بن جعفر(ع) 4- حكيمه بنت امام رضا(ع) 5 – حكيمه بنت امام جواد(ع)(13)
بانوانى راوى در عصر امام هادى(ع)
در دوران حضرت هادى(ع) اختناق به اوج خود رسيد و حضرت در سامرّا كاملاً تحت نظر قرار گرفت لذا كمتر شيعيان از حضور او بهره بردند، به همان نسبت بانوان محدّثه نيز به پايينترين حدّ خود رسيده است تا آنجا كه بيش از سه نفر از بانوان از آن حضرت حديث نقل نكردهاند:
1- ام كلثوم الكرخية 2- ام محمّد كنيز امام رضا(ع) 3- فاطمه دختر محمد بن هيثم(14)
دوران حضرت عسكرى(ع)
در عصر حضرت عسكرى(ع) به شدّت سختگيرى و مراقبت از آن حضرت و تماسهاى او ادامه يافت، مخصوصاً با توجّه به اينكه متوجّه شده بودند كه مهدى(ع) از نسل اوست، سختگيرىها شديد شده بود، به اين جهت تنها زنى كه از آن حضرت روايت نقل كرده است حكيمه خاتون دختر امام جواد(ع) و خواهر حضرت عسكرى(ع) و عمّه امام زمان(عج) است. همان بانويى كه جريان تولّد حضرت مهدى(ع) را به صورت گزارش لحظه به لحظه از زبان حضرت عسكرى(ع) و مشاهدات خود نقل نموده است.
از آنچه بيان شد بدست آمد كه حضرت معصومه(س) يكى از بانوانى است كه از محضر پدر بزرگوارش بهرههاى فراوان برده و همين طور از برادر بزرگوارش حضرت رضا(ع) استفاده برده، و به صورتهاى مختلف از علوم بدست آورده براى هدايت جامعه بهره بردارى نموده است.
گاه در نبود پدر به پرسش شيعيان جواب مىداد، و آنچنان آنها را قانع مىنمود كه مدال بلند «فداها ابوها؛پدرش فدايش باد»را از پدرش دريافت نمود. (15)
و گاه به صورت نقل حديث آن علوم را از خود به يادگار گذاشته است، چرا كه او به خوبى از پيامبر اسلام آموخته بود كه فرمود: «من تعلّم حديثنى اثنين ينفع بهما نفسه او يعلّمها غيره فينتفع بهما كان خيراً له من عبادة ستين سنةً؛(16) كسى كه دو روايت بياموزد و خود از آن بهره برد و يا به ديگرى بياموزد، تا او سود برد، برايش از عبادت شصت سال بهتر خواهد بود.» لذا هم خود احاديث فراوان را از پدر و برادر بزرگوارش فرا گرفت و هم با همه اختناق و سختگيريها رواياتى را براى مردم نقل نموده است.
از حضرت معصومه(س) آن بانوى علم و كرامت مجموعاً پنج حديث در منابع حديثى به يادگار مانده است، جالب اين است كه چهار حديث آن بر محور امامت و ولايت دور مىزند، آرى حضرت معصومه(س) زمان را به خوبى شناخته، در دورانى كه پدرش با بدترين شكنجهها در كنج زندان جان مىسپارد، و او را بر تخته پاره بر دوش چهار حمّال قرار مىدهند و فرياد مىكشند «هذا امام الرّفضة؛ اين امام شيعيان است» و همين طور برادر بزرگوارش براى مراقبت و مواظبت بيشتر به بهانه ولايت عهدى به خراسان فرا خوانده مىشود. در چنين دورانى حضرت با احاديث ريشه دار و محكم پايههاى امامت شيعه را تقويت و بازسازى مىكند يك جا به بيان حديث منزلت مىپردازد كه سنّى و شيعه آن را نقل نمودهاند، و بزرگترين سندى است بر امامت اميرمؤمنان على(ع) آنجا كه فرمود: «انسيتم قول رسول اللّه…انت منّى بمنزلة هارون من موسى؛(17) آيا سخن رسول خدا(ص) كه فرمود: جايگاه تو (اى على) نسبت به من مانند (جايگاه) هارون (در برابر) موسى است فراموش كرديد.»
يعنى همچنان كه هارون وصى و جانشين موسى بود، حضرت اميرمؤمنان (ع) نيز وصىّ پيامبر است، و بعد از او حسن و حسين(ع) تا مىرسد به موسى بن جعفر(ع) پس گفتن «امام الرفضه» توهين است، بلكه بايد گفت امام كاظم(ع) وصىّ و جانشين پيغمبر است، و حضرت رضا(ع) نيز چنين است، لذا دادن ولايت عهدى از طرف مأمون بى معنى است بلكه امام هشتم خود صاحب امامت و ولايت و جانشينى پيامبر است. همان سخنى را كه خود حضرت رضا(ع) به مأمون فرمود: اگر خلافت و امامت حق تو است حق واگذارى آن را ندارى، و اگر حق ديگران است (كه در حقيقت چنين است و حق ماست) تو چرا خود را خليفه خوانده و ولى عهد انتخاب مىكنى.
حضرت معصومه با اين حديث فهماند كه امامت امامان شيعه به عنوان وصايت و جانشينى نبى(ص) است نه به عنوان ولايت عهدى از طرف امثال مأمون.
در جاى ديگر به بيان حديث متواتر و قطعى غدير كه امامت همه امامان شيعه در آن مطرح شده است پرداخت. چرا كه پيامبر اكرم(ص) در ضمن خطبه غديريّه فرمود: «سپس بعد از من على ولى شما و امام به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان على(ع) تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات مىكنيد مىباشد.»(18) آنجا كه حضرت معصومه(س) از زبان خانم فاطمه زهرا(س) نقل نموده است كه فرمود: «انسيتم قول رسول اللّه يوم غدير خمّ من كنت مولاه فعلىٌ مولاه؛(19) آيا سخن رسول خدا در روز غدير را فراموش كرديد كه فرمود: هر كه من مولاى اويم على مولاى اوست.»
در بخشى از حديث طولانى ديگر فرمود:كه پيامبر در شب معراج روى پردهاى اين جمله را ديد: «خدايى جز خداى يگانه نيست، محمد رسول خداست، على ولىّ و صاحب اختيار مردم است.» و در ادامه اين حديث آمده كه «محمّد رسول اللّه علىّ وصىٌّ المصطفى؛ محمد رسول خدا است و على وصىّ مصطفى است.»
و در قسمت ديگرى از اين حديث مىخوانيم: «كه رسول خدا(ص) پرسيد اين كاخ از كيست؟» جبرئيل گفت: يا محمّد لابن عمّك و وصيّك على بن ابى طالب؛ اى محمّد! اين خانه پسرعمو و جانشين تو على بن ابى طالب است.»(20)
اين كه حضرت معصومه(س) از بين آن همه مسائلى كه در شب معراج به وقوع پيوسته احاديثى را انتخاب نموده كه مربوط به اثبات امامت على(ع) به عنوان پايهگذار امامت شيعه است. نشان از آگاهى عميق و ژرف آن بانو نسبت به اوضاع زمانه است.
و براى تقويت ريشههاى امامت و ولايت در درون دلهاى مسلمانان بخصوص شيعيان آثار گرانقدر محبّت اهل بيت را بيان نموده، آنجا كه با سندش از طريق مادرش فاطمه زهرا(س) نقل نموده كه فرمود: «من مات على حبّ آل محمّدٍ مات شهيداً؛(21) همانا هركس با محبّت آل محمّد(ص) بميرد شهيد مرده است.»
اين حديث فقط از زبان حضرت معصومه(س) در منابع شيعه نيامده است بلكه اهل سنت نيز اين حديث را با تفصيل بيشتر نقل نمودهاند از جمله فخر رازى، زمخشرى، و قرطبى، از پيامبر اسلام(ص) نقل نموده كه آن حضرت فرمود: «هر كس با محبّت آل محمّد بميرد، شهيد از دنيا رفته است، آگاه باشيد! هر كس با محبّت آل محمد از دنيا رود، بخشوده شده از دنيا رفته است، آگاه باشيد! هر كس با محبت آل محمد(ص) از دنيا رود، با توبه از دنيا رفته است، آگاه باشيد! هر كس با محبت آل محمد(ص) از دنيا برود، فرشته مرگ او را بشارت به بهشت مىدهد و سپس نكير و منكر به او بشارت دهند. آگاه باشيد! هر كس با محبّت آل محمّد(ص) از دنيا رود، در قبر او دو در به سوى بهشت گشوده مىشود، آگاه باشيد! هر كس با محبّت آل محمّد از دنيا رود، خداوند قبر او را زيارتگاه فرشتگان قرار مىدهد، آگاه باشيد! هر كس با محبّت آل محمّد(ص) از دنيا رود، بر سنّت و جماعت از دنيا رفته، و آگاه باشيد! هر كس با عداوت آل محمّد(ص) از دنيا برود روز قيامت در حالى وارد عرصه محشر مىشود كه در پيشانى او نوشته شده «مأيوس از رحمت خداوند» آگاه باشيد! هر كس با بغض آل محمّد(ص) از دنيا برود، كافر از دنيا رفته است، آگاه باشيد! كسى كه با بغض آل محمّد(ص) بميرد بوى بهشت به مشام او نمىرسد.»(22)
در بخش ديگرى از حديث شب معراج پيش گفته مىخوانيم كه «در روز قيامت همه مردم پا برهنه و عريان محشور مىشوند، جز شيعيان على(ع) و همه مردم با نام مادرشان صدا مىشوند جز شيعيان على (ع) كه با نام پدرانشان خوانده مىشوند.» پيامبر اسلام (ص) درباره راز اين مسئله از جبرئيل پرسيد، او پاسخ داد: «لانّهم احبّوا عليّاً فطاب مولدهم؛ چون على(ع) را دوست داشتند ولادتشان پاك (و حلال) گرديد.»(23)
و در حديث چهارم طهارت و عصمت امام حسين(ع) را بيان نموده؛(24)و در حديث پنجم مركزيت يافتن قم را براى شيعيان پيشگويى نموده است.(25)
اختران شهر قم
در بخش پايانى خالى از لطف نيست كه به اسامى بانوانى اشاره كنيم كه در حرم حضرت معصومه(س) و در كنار آن بانو، و يا در شهر قم مدفون مىباشند. زيرا بسيارى از مردم و زائران قم از اين مسئله بى اطلاع و يا كم اطلاعند.
الف: مخدّرات مدفون در حرم
در داخل حرم مطهر حضرت معصومه(س) و در زير گنبد آن بانو، پنج تن از مخدّرات ديگر آرميدهاند كه اسامى آنها به اين شرح است:
1- ميمونه دختر موسى مبرقع، نوه امام جواد(ع) 2- زينب دختر امام جواد(ع) 3- امّ محمّد 4- ام اسحاق جاريه محمد فرزند موسى مبرقع 5 – ام حبيب جاريه ابوعلى نوه امام رضا(ع) 6- ام قاسم، دختر على كوكبى.
لذا در قرن سوّم دو قبر به جاى گنبد فعلى بوده، يكى بر فراز قبر حضرت معصومه، و ديگرى بر فراز قبر پنج تن از مخدّرات پيش گفته.(26)
ب: بانوانى كه بيرون از حرم مدفون هستند
به غير از بانوان پيش گفته مخدّراتى نيز در گوشه و كنار قم دفن مىباشند كه اسامى برخى از آنها به اين شرح است:
1- زينب دختر موسى مبرقع، فرزند موسى بن جعفر(ع)
2- فاطمه دختر با واسطه امام جواد(ع) 3- بريهه از دختران با واسطه موسى بن مبرقع فرزند موسى بن جعفر(ع) 4- ام سلمه از دختران با واسطه امام جواد(ع) 5 – ام كلثوم، از دختران با واسطه امام جواد(ع) اين پنج نفر در چهل اختران واقع در خيابان آذر (طالقانى) مدفون مىباشند. 6 – صفورا در خاكفرج 7- قبر امّ محمد دختر موسى بن جعفر(ع) 8 – ميمونه دختر موسى بن جعفر(ع) و…
در پايان براى حسن ختام مقاله:
از مدينه، به قصد خطه طوس
رهروى خسته پاست، معصومه(س)
تا زيارت كند برادر خويش
فكر و ذكرش دعاست، معصومه(س)
روز و شب، عاشقى بيان گرد
خواهرى با وفاست، معصومه(س)
يا مگر اوست، زينب دگرى
كز برادر جداست، معصومه(س)
تا بدانى كه نيمه ره جان داد
بنگر اكنون كجاست، معصومه(س)
از وطن دور و از برادر دور
حسرتش غم فزاست، معصومه(س)
گرچه نشكسته سينه و پهلويش
در دلش داغهاست، معصومه(س)
داغ زهرا(س) و داغ اجدادش
وارث كربلاست، معصومه(س)
هر حسينيه بيت اوست (حسان)
چونكه صاحب عزاست، معصومه(س)(27)
پىنوشتها: –
1. شعر از حسان چايچيان.
2. شيخ على نمازى، مستدرك سفينة البحار، ج 8، ص 257، ماده «فطم».
3. مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 367؛ عماد زاده، زندگانى حضرت موسى بن جعفر، ج 2، ص 375.
4. حسن بن محمد بن حسن قمى، تاريخ قم، ص 213 و سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج 8، ص 290 و شيخ ذبيح اللّه محلّاتى، رياحين الشريعه، ج 5، ص 32.
5. ر.ك زنان دانشمند و راوى حديث، احمد صادقى اردستانى، دفتر تبليغات، ص 28 – 238 و ر ك بارگاه فاطمه معصومه، تجليگاه فاطمه زهرا(س)، سيد جعفر ميرعظيمى، دفتر تبليغات اسلامى، اول، 1383، ص 35 – 37 و اعلام النساء المؤمنات، ص 660.
6. بارگاه فاطمه معصومه…، همان، ص 36 – 38؛ زنان دانشمند، همان، ص 242 – 254.
7. ميرعظيمى، همان، ص 38؛ زنان دانشمند، ص 255 – 268.
8. همان، ص 269 – 273.
9. ميرعظيمى، همان، ص 38 – 39؛ زنان دانشمند، ص 276 – 289.
10. زنان دانشمند، همان، ص 288 – 342 و سيد جعفر مير عظيمى همان، ص 40 – 41 اعلام النساء المؤمنات، ص 630.
11. زنان دانشمند، ص 343 – 355 و اعلام النساء المؤمنات، ص 570 – 579.
12. بارگاه فاطمه…، ص 42؛ زنان دانشمندان، ص 357 – 364.
13. همان، به ترتيب، ص 43، ص 365 – 368.
14. مير عظيمى، همان، ص 43، زنان دانشمند، ص 367- 370.
15. اعلام النساء، ص 692؛ تاريخ اهل بيت، ص 82، كريمه اهل بيت، على اكبر مهدى پور، ص 171.
16. متقى هندى، كنزالعمال، مؤسسة الرسالة، ج 10، حديث 28849.
17. الغدير، ج 1، ص 197، انس المطالب، فى مناقب على بن ابى طالب،ص 49؛ بحارالانوار ج 36، ص 353، عوالم، ج 21، ص 354، ح 3.
18. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، ج 37، ص 207 – 208؛عوالم، شيخ عبداللّه بحرانى، ج 15، ص 375.
19. همانها، الغدير، ج 1، ص 197 ؛ اعلام النساء المؤمنات، ص 578.
20. بحارالانوار، ج 68، ص 77؛ عوالم، ج 21، ص 325؛ ينابيع المودة، ص 257.
21. آثار الحجة، ج 1، ص 8 – 9؛ عوالم، ج 21، ص 354.
22. الكشاف، زمخشرى، بيروت، ج 4، ص 220 – 221؛ تفسير فخر رازى، ج 27، ص 165 – 166؛ تفسير قرطبى، ج 8، ص 5843.
23. بحار، ج 68، ص 77.
24. بحارالانوار، ج 43، ص 243، امالى شيخ طوسى، ص 82، اعلام النساء المؤمنات، ص 579.
25. فروغى از كوثر، ص 49.
26. تاريخ قم، ص 214، بحارالانوار، ج 60، ص 220؛ بارگاه حضرت معصومه، ص 66.
27. شعر از حسان چايچيان.