حجاب مصونيت است نه محدوديّت
مقاله وارده
هر موجودى دوست دارد آن چه را مالك است حفظ نموده و در مقابل متجاوزان از آن دفاع كند. اين غريزه در شكل عالىتر در انسان وجود دارد و به صورت غريزه نوع دوستى، دفاع از عقايد، وطن و چيزهاى بسيار ديگر، بروز مىكند. حجاب نيز از همين غريزهها است، لذا مىبينيم انسانهاى اوليه و غارنشينان با برگ درختان و پوست حيوانات خود را مىپوشاندند.
داستان آدم و حوا فطرى بودن پوشش را ثابت مىكند. قرآن مىفرمايد: «فلمّا ذاقا الشّجرة بدت لهما سوء اتهما وطفقا يخصفان عليهما من ورق الجنّة»(1)آن گاه كه آدم و حوّا از آن درخت ممنوعه چشيدند پوشش آن دو از بين رفت كه به سرعت با برگ درختان خود را پوشاندند.
سرعت پوشش با برگ درختان بهشتى ولو به طور موقت بيانگر فطرى بودن پوشش است، با پيشرفت زمان نوع پوشش هم عوض مىشود تا به امروز كه پوشش به گونههاى مختلف وجود دارد.
فريد و جدى در اين باره مىنويسد: حجاب گرفتن زنان قدمتى طولانى دارد آن گاه به نقل از دايرةالمعارف لاروس چنين ادامه مىدهد: «زنان يونانى در دورههاى گذشته صورتها و اندامشان را تا روى پا مىپوشاندند. اين نوع حجاب كه شفّاف و بسيار زيبا بود در جزيره «كوس» يا«امرجوس» و ديگر جزاير، طراحى مىشد. زنهاى فنيقى داراى حجاب قرمز رنگ بودند. سخن در مورد حجاب در لابه لاى كلمات قديمىترين مؤلفان يونانى نيز به چشم مىخورد حتى «بثيلوب» همسر پادشاه «عوليس» نيز با حجاب بوده است. زنان شهر «شيب» داراى حجاب خاصى بودند، بدين صورت كه حتى صورتشان را نيز با پارچه مىپوشاندند، اين پارچه داراى دو سوراخ بود كه جلو دو چشمان قرار مىگرفت تا بتواند به خوبى ببيند. اسبرطاء از موقع ازدواج، حجاب را رعايت مىكردند، نقش هايى كه برجا مانده حكايت مىكند كه زنان سر مىپوشانده ولى صورتهايشان باز بوده است،آنان وقتى به بازار مىرفتند صورتهايشان را نيز مىپوشاندهاند. حجاب در زنان سيبرى و ساكنان آسياى صغير و زنان شهر ميدى و فارس و عرب وجود داشته، زنان رومانى از حجاب شديدترى برخوردار بودند»(2)
علاوه بر اينها دقت در لباس ملى كشورهاى جهان به خوبى ثابت مىكند كه حجاب در ميان ملل جهان وجود داشته و از ابتكارات اسلام يا مختص چند كشور خاص نيست.
نقش حجاب در استحكام خانواده
همه زنان از نظر وضع ظاهرى، لباس و نظافت در يك سطح نيستند، كار روزانه، وضعيت اشتغال و معيشت و سطح درآمد خانوادگى وضع ظاهرى افراد را متفاوت مىسازد.
در نتيجه، زنانى كه فرصت بهتر و درآمد بالاترى دارند مىتوانند با جذابيت بيشترى در ميان مردم ظاهر شوند، اگر حجاب و نيز تقواى قلب نباشد، اين جذابيتها باعث انحراف خواهد شد، يعنى چشمان مردانى را به دنبال خود خواهد كشاند و از همين جا بنيان خانواده، دچار تزلزل مىگردد.
يكى از فلسفههاى مهم حجاب همين است كه با پوشش دادن زن در لباس هايى مناسب وضعيت ظاهرى يكسان را ايجاد مىكند و بدين وسيله خانوادهها را حفظ مىنمايد.
مبارزه استعمار با حجاب
استعمار براى سلطه جويى بر ملتها ابتدا ارزشهاى اصيل اخلاقى آنان (از جمله حجاب و عفت) را نشانه مىگيرد و سپس با فاسد نمودن نيروهاى جوان آن كشور چنگالهاى خونين خود را بر گلويشان مىفشارد.
«فرانس فانون» مىنويسد: «هر چادرى كه دور انداخته شود افق جديدى كه بر استعمارگر ممنوع بوده در برابر او مىگشايد و بدن الجزايرى را كه عريان شده است تماماً به او نشان مىدهد و پس از ديدن هر چهره بى حجابى اميدهاى حمله ور شدن اشغالگر ده برابر مىشود…و اين بدان معناست كه الجزاير انكار وجود خويش را آغاز كرده و هتك ناموس را از جانب اشغالگر پذيرفته است… اگر بخواهيم به تار و پود بافته جامعه الجزاير هجوم بريم و استعداد و مقاومت او را معدوم سازيم بايد بدواً زنها را تحت تسلط قرار دهيم.»(3)
قبل از انقلاب به زنان ما چنين تفهيم كرده بودند كه چادر و حجاب مانع از رشد و پيشرفت است و هر زنى اگر بخواهد پيشرفت اجتماعى، علمى و سياسى داشته باشد بايد بدون چادر در مجمعهاى علمى شركت كند تا مورد توجه قرار گرفته و بتواند به عرصههاى اجتماع وارد گردد. اين تفكر به حدى در فكر و روح زنها رخنه كرده بود كه احتمال نمىدادند كه با حجاب هم مىتوان به رشد رسيد لذا كسانى كه به حفظ حجاب خود معتقد بودند خانه نشستن را به وارد شدن در امور اجتماعى ترجيح دادند و استعدادهاى خود را سركوب كردند. در آن روزگار ديجور، چه استعدادها، و نبوغها كه شكفته نشد و چه زنها كه با داشتن هوش و قريحه ذاتى فوق العاده خانه نشين گرديدند، زيرا اجتماع را فاسد دانسته و نمىتوانستند در آن جامعه ناهنجار دوام آورند. نعمت بزرگى كه جمهورى اسلامى براى زنان به ارمغان آورد آزادى واقعى در عين پوشش و حجاب بود، تا در پرتو اين نعمت الهى زنان بتوانند آزادانه در فعاليتهاى اجتماعى شركت كنند و هم با پوشش خود محيط اجتماع و خانواده را سالم نگه دارند.
نقش امام خمينى در شكوفايى استعدادهاى زنان با حجاب
رهنمودهاى حضرت امام خمينى (ره) و انقلاب عظيمى كه برپا ساخت براى همه انسانها اعم از زن و مرد، مسلمان و غير مسلمان، حيات بخش و زندگى آفرين بود، در اين ميان، سخنان نافذشان درباره زنان آنان را به حيات طيبه اسلامى فراخواند و استعدادهايشان را شكوفا ساخت. ايشان با تأكيد بر حفظ كيان خانواده و اولويت دادن به پرورش فرزندان شايسته، زنان را به حضورى فعال، سالم و بهنجار در عرصههاى علمى، اجتماعى و سياسى فراخواند.
عصر كنونى
عدهاى عصر كنونى را، عصر انقلاب ارتباطات و اطّلاعات نام نهادند، برخى عصر كنونى را «قرن ديوانه» نام نهادند. بعضىها از عصر كنونى «عصر برهنگى» نام بردند. زيرا برهنگى و بدحجابى، در اين عصر به اوج خود رسيده است. عدّهاى از زنان از مقام گران مايگى به مرحله فرومايگى فرو افتادهاند و همسان شيطان از مقام قرب، دورگشته. زليخا گرى در اين عصر توسعه پيدا كرده است ديگر بعضى از زنان تنها در درهاى بسته، به شكار يوسف و پيروان او اكتفا نمىكنند، بلكه به صورت پنهان و پيدا، از زمين و هوا، از خشكى و دريا، از چپ و راست، در داخل و خارج، در كاخ و كوخ، در شهر و روستا، در خلوت و جلوت به دنبال شكار يوسفها و پيروان وى هستند.
زنان هرزه و الگوگير از زليخاهاى زمان، ديگر تنها به عرضه كردن خود به فرد يا افراد خاص بسنده نمىكنند، بلكه براى عرضه كردن خود، در آگهىهاى تلويزيون، فيلمهاى ماهوارهاى و البته اينترنت، و فيلمهاى ويدئويى و رايانهاى، در نقشهاى لباس و ظروف، در مطبوعات و پوسترهاى تبليغاتى و انتخاباتى، در خيابانها… هم ظاهر مىشوند و خودشان را به رايگان بر همگان عرضه مىكنند. عرضهاى ارزانتر از هر كالا.
انسان مسلمان و دين باور در چنين عصرى چه بايد بكند؟ وظيفه ى زنان و مردان مسلمان چيست؟ براى پيشگيرى و درمان بيماريهاى روانى از جمله مُد پرستى، چشم چرانى و نظر بازى و شهوت رانى، بى حجابى و برهنگى و… راهى جز تقويت باورهاى دينى وجود ندارد و تقويت باورهاى دينى و كسب معرفت دينى هم از لابلاى كتابهاى آسمانى همانند قرآن شريف كتاب دينى مانند نهج البلاغه، صحيفه سجاديه، رساله عمليه، و… هم چنين از لابه لاى سخنان معصومين(ع) و توجّه به سيره عملى آنها، از لابه لاى نصايح پدر و مادر، معلمان و اساتيد، دينداران و دردمندان، از لابه لاى بيانات مراجع دينى، مقام معظم رهبرى و مسؤولين امور فرهنگى و… بايد فرا گرفت. تقويت باورها و معرفت دينى يك شبه به دست نمىآيد.
سالها زحمت مىخواهد. بايد استاد ديد و زانوى شاگردى به زمين زد و…
داروهاى معنوى درمان و يا پيشگيرى اين گونه بيمارىها، متعدد و متنوع است مسجد، نماز، روزه، نيايش با خدا، كتاب و مطالعه، شناخت و…از جمله بحثهاى روانشناسى هستند كه به عنوان داورهاى معنوى ارائه مىكنند و نسخه مىپيچند.
الگوگيرى در اين راستا، بسيار تأثير گذار است. به ويژه اگر شخص الگو، شخصيت ممتازى بوده و از ويژه گيهاى بزرگى برخوردار باشد. الگوگيرى از «حجاب» فاطمه زهرا(س) بسيار نقش آفرين و تأثير گذار است و مىتواند جنبه هدايتگرى بسيار بالايى داشته باشد.
حجاب از نابينا
على (ع) فرمود: نابينايى در خانه زهرا (س) وارد شد. حضرت خود را پشت پرده يا ديوار پوشاند. پيامبر (ص) فرمود: چرا با اين كه نابينا تو را نمىبيند، از وى حجاب مىگيرى؟ عرض كرد: اگر او مرا نمىبيند، من كه او را مىبينم و او نيز بوى مرا استشمام مىكند. «فقال رسول الله(ص): اشهد انّك بضعة منّى»(4) پيامبر(ص) در تأييد رفتار حضرت زهرا فرمود:گواهى مىدهم كه تو حقّاً پاره تن من هستى.
از منظر فاطمه(س) گستره «حجاب» بسيار توسعه دارد حجابگيرى از نابينا و حسّ بويايى نابينا. اين است كه در مقابل يك چنين ديدگاه بلند انديشانه، آن هم از ناحيه يك دختر جوان، جا دارد كه پيامبر(ص) با زيباترين تعبير، از فاطمه زهرا(س) تعريف مىكند و بفرمايد: «اشهد انك بضعة منى»
حجاب در تابوت و قبر
فاطمهى زهرا(س) در امر «حجاب» و «عفاف خواهى» حتى براى پس از مرگ نگران و ناراحت بود، اسماء بنت عميس نقل مىكند:
روزهاى آخر زندگى حضرت زهرا(س) با او بودم، روزى مرا به ياد كيفيّت حمل جنازه توسط مردم انداخت، و با ابراز نگرانى فرمود: كه چرا جنازه ى زن را روى تختهاى صاف مىگذارند و بالاى دست زنان و مردان حمل مىكنند؟! قالت: «انى قد استقبحت ما يصنع بالنساء انّه يطرح على امرأة الثوب فيصفها لمن رأى، فلا تحملينى على سرير ظاهر، استرينى سترك اللّه من النّار».
من بسيار زشت مىدانم كه جنازه زنان را پس از مرگ بر روى تابوت سرباز گذاشته و بر روى آن پارچهاى مىافكنند كه حجم بدن را براى بينندگان نمايش مىدهد مرا بر روى تابوت آن چنان نگذار و بدن مرا بپوشان كه خدا تو را از آتش جهنم باز دارد.(5)
اسماء بنت عميس درجاى ديگر مىگويد:وقتى نگرانى حضرت زهرا(س) را ديدم كه به امام على(ع) فرمود:
«اوصيك يابن عمّ تتّخذلى نعشاً فقد رأيت الملائكة صوّروا صورته» وصيت مىكنم به شما اى پسر عمو! كه براى من تابوتى درست كنيد، همان گونه كه ملائك آن را به من نشان دادهاند.
خدمت آن حضرت توضيح دادم: در سرزمين حبشه تابوتى براى حمل جنازهها درست مىكنند كه بدن ميّت را مىپوشاند و سپس به وسيله ى چوبهاى تر و شاخههاى نازك درخت، شكل و قيافه آن را ترسيم كردم.
حضرت زهرا(س) خوشحال شده فرمود: «اصنعى لى مثله استرينى سترك اللّه من النّار» براى من تابوتى مثل آن درست كن و مرا با آن بپوشان، خدا تو را از آتش دوزخ حفظ نمايد.(6)
در حديثى از پيامبر(ص) آمده: پيامبر خدا از اصحاب پرسيدند: زن چيست؟ گفتند: موجودى است كه بايد پوشيده باشد. پيامبر خدا سؤال كرد: چه زمانى زن به خدا نزديكتر است؟ اصحاب در جواب سؤال بازماندند. حضرت زهرا كه مطلع شدند گفتند: «زن زمانى به خدا نزديكتر است كه در اندرون خانه بماند.»
پيامبر (ص) در تأييد سخن زهرا فرمود: فاطمه پاره تن من است »(7)
به هر حال، مسأله حجاب و عفت از نظر فاطمه (س) در تمام حالات و براى هميشه و در هر دو جهان مهم است.
و در حديثى آمده است: «قال ابوسعيد:قال رسول اللّه (ص): اذا كان يوم القيامة نادى منادٍ ايّها النّاس غضّوا ابصاركم حتّى تمرّ فاطمة على الصراط.»
معلوم مىشود فاطمه ى زهرا(س) در قيامت هم از «حجاب و عفّت» ويژهاى برخوردار خواهد بود. شايد يكى از اسرار مخفى بودن قبر شريف اين مادر مهجور، «حجاب جاودانه وى باشد از نامحرمان».
تا نامحرمان براى هميشه تاريخ، حتى قبر حضرت را نبينند. اين نكته جاى دقّت بسيار دارد.
از نظر فاطمه زهرا(س) همان گونه كه نظر و نگاه كردن به اندام نامحرم زنده حرام است، نظر و نگاه كردن به اندام نامحرم در تابوت هم حرام است. شنيدن صداى نامحرم و صداهاى آلوده هم حرام است.
براى كسى كه حجابش همانند گوهر گران بها در صدف نهفته است، حجاب برتر و حجابگيرى در هر دو جهان برايش مهم است.
به هر تقدير براى يك الگوگير و الگوپذير، اين سخنان و اين درسها چه پيامى دارد؟
بالأخره عده ى بسيار زيادى از انسانهاى آزاده ى جهان، دم از پيروى از فاطمه ى زهرا(س) مىزنند، اينها چه درك و برداشتى از «حجاب فاطمه زهرا(س)» دارند؟ وظيفه يك انسان الگوپذير چيست؟
اگر كارهاى (الگو خيلى بزرگ و دقيق و عميق است) يك پيرو چه بايد بكند؟ همگامى و همسانى با الگو و معشوق، شرط اوّل آن پيروى و الگوپذيرى است و اين خيلى مهم است و حتماً بايد به صورت كاربردى درآيد. خلاصه اجمالى از حجاب حضرت زهرا(س) كه برشمرده شد يك بعد از ابعاد چندگانه اين شخصيت جهانى است كه داراى درسها و پيامهاى بزرگ است.
اقدام مسئولين امر، نيروهاى مؤمن و انقلابى در امر به معروف و نهى از منكر و برخورد با مظاهر فساد اميد است با درايت و اجراى فرامين الهى تا رسيدن به نتيجه مطلوب ادامه داشته باشد و با تقويت باورهاى دينى بدحجابى از جامعه اسلامى ريشه كن شود.
پىنوشتها: –
1. سوره اعراف، آيه 22.
2. فريد و جدى، دايرةالمعارف، ج1، ص336.
3. فرانتس قانون، انقلاب الجزاير، ص14.
4. بحارالانوار، ج42، ص91، ج16.
5. نهج الحياه، فرهنگ سخنان.
6. همان.
7. بحارالانوار، ج43، ص91، ح16.