دانستنيهايى از قرآن
امت ميانه((وكذلك جعلناكم امه وسطا لتكونوا شهدإ على الناس ويكون الرسول عليكم شهيدا وما جعلنا القبله التى كنت عليها الا لنعلم من يتبع الرسول ممن ينقلب على عقبيه وان كانت لكبيره الا على الذين هدى الله وما كان الله ليضيع ايمانكم ان الله بالناس لرووف رحيم)) (سوره بقره – آيه143)
و بدينسان شما را امتى وسط و ميانه قرار داديم تا گواه بر مردم باشيد و پيامبر گواه بر شما باشد. و قبله اى را كه بر آن بودى برقرار نكرديم مگر اينكه بازشناسيم كسانى كه پيروى از پيامبر مى كنند از آنها كه واپس گرايند و به قهقرا باز مى گردند و قطعا اين آزمايش جز براى آنان كه خداوند هدايتشان كرده دشوار آيد و خدا هرگز ايمان (نمازهائى را كه با قبله سابق خوانده ايد) شما را ضايع نمى كند و ناديده نمى گيرد زيرا خداوند به مردم رحيم و مهربان است.
ميانه چيست؟
راه ميانه و به تعبير قرآن وسط راهى است ميان افراط و تفريط , يعنى نه زياده روى و نه كاستن , نه به سوى ماديت محض رفتن و نه مانند نصارى , رهبانيت و عزله جوئى را جستن. اسلام حد وسط است نه مانند بت پرستان و ماديگراها و ملحدين تنها به ماديات مى نگرد و به معنويت پشت مى كند و نه مانند برخى صوفى مسلكان و خرقه پوشان فقط به عبادت مى پردازد و از مباحات و لذتهاى روا چشم مى پوشد. و اين روش فطرت انسان است كه هم به جسم نظر دارد و هم روح را تقويت مى كند .اگر كسى بخواهد سعادت دارين را كسب كند بايد چنانچه به روح و روان خود مى رسد و معنويات را مد نظر قرار مى دهد با مردم و جامعه نيز رفت و آمد داشته باشد , گوشه گير و صومعه نشين نباشد . رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود :
((لا رهبانيه فى الاسلام)) رهبانيت و گوشه گيرى در اسلام نيست .پيامبر گواه ملت :
رسول اكرم خود بالاترين و بهترين الگو براى امت است كه مردم بايد اعمال و رفتار خود را با او بسنجند . رسول الله ميزان است و ما بايد تمام اعمال خود را با اعمال حضرت بسنجيم هرچه درست بود و مطابقت داشت مطابق واقع و سازگار با حقيقت است و هرچه مخالفت داشت دور از حقيقت و واقع است و بايد بر آن خط بطلان كشيد . و رسول الله شاهد بر امت است يعنى مى تواند حقايق و پنهانيهاى اعمال ما را نيز ببيند زيرا مى خواهد در روز قيامت شهادت بدهد ولذا بايد پيامبر بر غيب اعمال ما نيز واقف باشد تا بتواند در روز رستاخيز و در حضور تمام امت ها و ملتها گواهى دهد. آنجا كه پيامبر به خداوند شكايت و گله مى كند كه اى پروردگار من , اين امت قرآن را رها كردند ((يا رب ان قومى اتخذوا هذا القرآن مهجورا)) اين مقام والائى است كه هركس توانائى رسيدن به آن را ندارد , اين تنها پيامبر و اوصياى او هستند كه بر حقايق اعمال ما واقفند و بر آنها شهادت مى دهند چنانچه در روايات مكرر رسيده است كه اعمال ما هر هفته برامام زمان سلام الله عليه عرضه مى شود و آن حضرت تمام رفتارها و كردارهاى پشت پرده ما را مى بيند . اين كرامت و تفضل خاص خداوند مخصوص رسولان و اوصياى آنان است , نه اينكه تمام مردم در اين نوع شهادت مى توانند شركت داشته باشند . البته از آيات و روايات استفاده مى شود كه شهيدان و صديقان نيز جزء شاهدان هستند و شايد به همين معنى است كلمه شهيد كه شاهد بر اعمال خلق است در روز قيامت . پس نمى توان قبول كرد كه تمام امت نسبت به امتهاى ديگر گواه و شاهند و يا اينكه الگو و نمونه اند اگر به اين معنى باشد , بلكه در ميان امت اسلام كسانى ويژه هستند كه بر ديگر امت ها گواهند . البته پر واضح است كه نه تنها پيامبران و صديقان شاهدند بلكه فرشتگان و ملائكه الله نيز شهادت مى دهند و اصلا هر انسانى داراى دو فرشته است كه موكل اويند و خوبى وبديهايش را ثبت و ضبط مى كنند و جز فرشتگان , زمان و مكان نيز جزء شاهدان روز جزايند . در روايات آمده است كه هرگاه انسان منكر شد كه فلان عمل زشت از او سر زده نفس مكان در آنجا شهادت مى دهد زيرا در آن روز همه چيز به سخن مى آيد و وقتى گنهكاران اعتراض مى كنند كه شما را چه كسى به سخن واداشته پاسخ مى دهند انطقنا الله الذى انطق كل شىء . اعضا و جوارح انسان اعلام مى دارند كه ما نيز مانند ساير اشيائى كه خداوند آنها را به سخن واداشته , به نطق و شهادت عليه شما وامى دارد . قرآن و كتابهاى آسمانى نيز جزء شاهدان خدايند . بنابراين – دوستان – راه فرار نيست و راهى براى دروغ گفتن و شانه را از زير بار خالى كردن نمانده , پس چاره اى نيست جز اينكه به خودآئيم و كارى نكنيم كه شاهدان بسيار زياد خدا ما را رسوا كنند و نه تنها در ملا عام آبرويمان برود كه سخت عقاب شويم و گمان نمى كنم كسى را ياراى عذاب شدن باشد , پس چه بهتر كه راه دوزخ را بر خود ببنديم و با كارهاى نيك و اظهار پشيمانى از گذشته بد خود, به سوى خدا بازگرديم و حقيقتا الگو و شاهدى براى ديگر امت ها باشيم و اين به خدا براى هر كسى ممكن است . اراده مى خواهد و خلوص , استقامت مى خواهد و عمل . و قطعا اگر توانش نبود خدا از ما نمى خواست كه خود فرمود : لا يكلف الله نفسا الا وسعها. خدا از كسى چيزى نمى خواهد جز به اندازه توانش .
ينقلب على عقبيه : كنايه است از روى گردانى و اعراض زيرا انسان در حالى كه روى پاشنه پاى خود ايستاده , وقتى رويش را به طرفى برگرداند , روى پاشنه پاى خود مى چرخد . لذا اعراض را به اين تعبير بيان كرده اند . و خداوند مى خواهد بفرمايد اينكه ما قبله تو را از بيت المقدس به كعبه بازگردانديم به خاطر اين است كه مومنان از غير مومنان مشخص گردند و چه كسى تو را اى پيامبر پيروى مى كند و چه كسى از تو روى بر مى گرداند .
ضمنا خداوند اين توهم را برطرف مى كند كه كسى بپندارد پس نمازهائى را كه با قبله قبل يعنى بيت المقدس خوانده باطل است و بايد مثلا قضا كند , نه ! خداوند مى فرمايد آن روز كه تكليفتان به سوى بيت المقدس روى آوردن بود نماز ها را طبق تكليف انجام مى داديد پس آن نمازها درست است و پذيرفته مى شود و جاى هيچ نگرانى نيست .
رافت و رحمت : رافت و رحمت هر دو به يك معنى هستند تنها فرقى كه هست در موارد استفاده هست يعنى رافت را در مورد اشخاصى كه بيچاره و گرفتارند استفاده مى شود و رحمت اعم از بيچاره و غير آن است . البته همه ما در برابر عظمت پروردگار بيچاره ايم و همه اميد رحمت و رافت از ذات مقدسش را داريم كه همانا خداوند ارحم الراحمين است .