سخنان معصومين احاديث تقوى امام جواد عليه السلام: 1- «الْمُؤْمِنُ يَحْتَاجُ إِلَى ثَلاثِ خِصَال: تَوْفِيق مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ وَاعِظ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ». (مستدرك الوسايل، ج 8، ص 329) مؤمن نيازمند سه صفت است؛ توفيقى از جانب خدا و واعظى از طرف خودش و پذيرش نصيحت خيرخواهان. 2- «مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ». (مستدرك الوسايل، ج 17، ص 308) كسى كه به سخنرانى شخصى گوش دهد او را عبادت كرده، پس اگر گوينده از خدا بگويد او خد ارا پرستيده است و اگر گوينده از زبان ابليس بگويد، پس او ابليس را پرستيده است. 3- «إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِطَلاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ اللِّقَاءِ» (بحارالأنوار، ج 74، ص 384) شما نمىتواند با اموال خود همه مردم را پوشش دهيد پس با گشاده رويى و خوش برخوردى، همگان را مشمول لطف خود قرار دهيد. 4- «مَنْ عَمِلَ عَلى غَيْرِ عِلْم ما يُفْسِدُ أَكْثَرُ مِمّا يُصْلِحُ». (منتهى الآمال، ج 2، ص 228) كسى كه كارى را بدون علم و دانش انجام دهد، افسادش بيش از اصلاحش خواهد بود. 5 – «قلَّةُ العِيالِ اِحدَى اليَسارَينِ» (بحارالأنوار، ج 50، ص 100) كمى اهل و عيال (و اولاد) يكى از دو توانگرى است. 6- «اَلقَصدُ اِلى اللّهِ تَعالى بالقُلُوبِ اَبلَغُ مِن اِلقابِ الجَوارِحِ بِالاَعمالِ» (تحف العقول، ص 235) آهنگ خدا را در دل داشتن، رساتر است از آن كه اعضاء و بدن را با انجام اعمال به رنج و زحمت اندازيم. 7- «مُلاقاة الاِخوان نُشرَةٌ وَ تَلقِيحٌ لِلعَقلِ وَ اِن كان نَزراً قَليلاً». (منتهى الآمال، ج 2، ص 229) ديدار برادران دينى باعث، شادابى و زيادى عقل مىشود هر چند مدّت ديدار كم باشد. 8 – «مَنِ استَفادَ اَخاً فِى اللّهِ فَقدِ استَفادَ بَيتاً فى الجَنّةِ». (منتهى الآمال، ج 2، ص 228) كسى كه از برادر دينى و خدايى خود بهره برد در (جهت اصلاح، درون و نيكو شدن اخلاق) به حقيقت خانهاى در بهشت (به عنوان پاداش) بهره اوست. 9- «الدُّنيا سُوقٌ رَبِحَ فيها قَومٌ وَ خَسِرَ آخَرُون». (تحف العقول، ص 574) دنيا بازارى است كه عدّهاى در آن سود، مىبرند و عدّهاى ديگر زيان. 10- «مَن رَضِىَ بالعافيَةِ مِمَّن دُونَهُ رَزَقَ السَّلامَة مِمَّن فَوقَهُ». (منتهى الآمال، ج 2، ص 230 – 231) كسى كه رضايت دهد به عافيت و سلامت زيردستان خويش، روزى او خواهد شد از كسانى كه برتر از اوست. 11- «مُجالسَةُ الاَشرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَنِّ بالاَخيارِ». (فصول المهمة، ص 291 – 289) همنشينى با بدان بدگمانى نسبت به خوبان و نيكان را در پى دارد. 13- «مَن دَخَلَهُ العُجبُ هَلَكَ». (منتهى الآمال، ج 2، ص 231 – 230) هر كس دچار عجب و (خودپندى و غرور ناشى از عبادت و خير) شود هلاك شده است. 14- «لاتكُن وَلِى اللّهِ فِى العَلانيه وَ عَدُوّاً لَهُ فِى السِّرِ». (منتهى الآمال، ج 2، ص 229) نباش دوست خدا در آشكار و علن، و دشمن خدا در باطن و پنهان (مبادا با زبان اظهار دوستى، ولى با رفتار خود، اظهار دشمنى كنى). 15- «التّدبير قبل العمل يؤمنك من النّدم». (منتهى الآمال، ج 2، ص 231 – 230) تدبير و برنامه ريزى (در هر كارى قبل از اقدام) انسان را از افتادن در پشيمانى، حفظ و نگهدارى مىكند. 16- «عزّ المؤمن غناه عن النّاس». (ر.ك: منتهى الآمال، ج 2، ص 228) 17- «اَلثِّقَةُ بِاللّهِ تَعالى ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ وَ سُلّم لِكُلّ عالٍ». (ر.ك: منتهى الآمال، ج 2، ص 228) اعتماد به خداى متعال بهاى هر چيز گرانبها و نردبان هر امر بلند مرتبهاى است. 18- «مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبيحاً كانَ شَريكاً فيه» (شبلنجى، نورالابصار، ص 181 – 180) آن كه كار زشتى را نيكو شمارد، در آن كار شريك است. 19- «من وعظ أخاه سرّاً فقد زانه و من وعظه علانيةً فقد شانه». (شبلنجى، نورالابصار، ص 181 – 180) كسى كه برادر مؤمن خود را پنهانى پند دهد، او را آراسته، و كسى كه آشكارا و در حضور ديگران نصيحت كند، چهره اجتماعى او را زشت ساخته است.