دهم آبان سالروز شهادت قهرمان عرصه جهاد و علم و اخلاق، آيت اللّه قاضى است.
آيت اللّه قاضى كه در سال 1358 در سنگر نماز و محراب به شهادت رسيد، در سال 1333 قمرى در تبريز ديده به جهان گشود.
تحصيلات مقدماتى علوم دينى را از پدر بزرگوار و عم گرامى خود ميرزا اسداللّه در مدرسه طالبيه تبريز آموخت و در هنگام قيام مردم تبريز به اتفاق پدرش توسط رضاخان به تهران تبعيد شد و پس از چند ماه توقف در تهران و رى به تبريز مراجعت نمود. سپس به حوزه علميه قم مشرف و مشغول تحصيل علوم مذهبى گرديد. در دوران تحصيل از محضر مراجع عظام آيت اللّه حجت، آيت اللّه صدر، آيت اللّه بروجردى و امام خمينى كسب علم نمود. بعد از آنكه در قم از محضر علماء بهره برد. راهى حوزه علميه نجف شد و در آنجا نيز از محضر علماء بزرگى چون آيت اللّه حكيم، عبدالحسين رشتى، ميرزا باقر زنجانى، و علامّه محمد حسين كاشف الغطاء كسب فيض كرد. سرانجام بعد از چند سال به ايران بازگشت و در تبريز اقامت گزيد.
در تبريز آيت اللّه قاضى نماينده تام الاختيار امام بودند و از اين جهت مسئوليتى سنگين برعهده داشتند، آيت اللّه قاضى از هنگامى كه مبارزه با طاغوت را بر خود فرض نمود. هيچگاه در اين مورد كوتاهى و قصور نورزيده و همواره به مبارزه و حركت در مسير حق مىانديشيدند و مردم را نسبت به مسائل و مشكلات روشن مىنمودند.
مبارزات مردم مسلمان كه به رهبرى امام خمينى صورت گرفت، ايشان نيز فعالتر از گذشته به مبارزه عليه رژيم پرداختند، به همين جهت رژيم شاه اين عالم مبارز را در زندان قزل قلعه محبوس و سپس به شهرهاى بافت كرمان و زنجان تبعيد نمود. شهيد قاضى تحت فشارهاى روحى و جسمى كه از جانب رژيم به ايشان وارد شده بود بيمار شدند و مدت سه ماه در بيمارستان بسترى گرديدند. پس از آنكه شهيد قاضى سلامتى نسبى خود را بدست آورد و از بيمارستان خارج شد رژيم وى را به عراق تبعيد كرد. پس از اتمام دوره تبعيد، ايشان به ايران بازگشت و در تبريز اقامت گزيد.
آيت اللّه قاضى پس از استقرار در تبريز مبارزات خويش را همچون گذشته براى سرنگونى رژيم طاغوت و به ثمر رساندن انقلاب اسلامى ادامه داد. پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز در راه خدمت به اسلام و انقلاب همت گماشت و توطئههاى فراوانى را كه در خطه آذربايجان از جانب استكبار جهانى عليه انقلاب اسلامى طرح ريزى مىشد وى با تدبير و كاردانى نقش بر آب مىكرد و بويژه در زمينه آگاهسازى مردم نسبت به حزب آمريكائى خلق مسلمان و توطئههاى آن تلاش فراوان مىنمود.
آيت اللّه قاضى از آنجا كه از كوشش در راه اهداف اسلام و پيشبرد انقلاب اسلامى لحظهاى كوتاهى نمىكرد و پيوسته با عوامل فتنه جو و توطئه گر مبارزه مىنمود. هميشه مورد بغض شديد دشمن قرار داشت تا جائيكه به آن شهيد بزرگوار دروغهاى زيادى مىبستند و تهمتهاى فراوانى مىزدند و ايشان را تهديد به قتل مىنمودند. وى نيز مردانه در برابر اينگونه تهديدها مىگفت: مرا تهديد به قتل مىكنند، من از شهادت نمىترسم آمادهام و از خدا مىخواهم.
يكى از نمودهاى روشن شخصيت آيت اللّه قاضى وجود علم وافر در ايشان بود. وى گذشته از آنكه مقالات مفيد و محققانهاى در پارهاى مجلات دينى عرب زبان از خود به يادگار گذاشتهاند. صاحب تأليفات فراوانى نيز مىباشند كه تعدادى از آنها هنوز به صورت خطى مىباشد و در مجموع حدود 30 اثر مكتوب از آن بزرگوار به صورتهاى مختلف به يادگار مانده است.
شهيد آيت اللّه قاضى، گذشته از آنكه در علم و دانش صاحب نام و مشهور بود از نظر اخلاقى نيز از چهرههاى ممتاز بشمار مىرفت و بسيارى از صفات نيك را در وجود خودش جمع ساخته بود.روحيه ظلم ستيزى و قاطعيت از صفات بارز ايشان بود. يكى از ياران نزديك آن شهيد درباره خصوصيات ايشان چنين مىگويند:
روحيه ايشان بسيار انقلابى و اراده ايشان از هر جهت قاطع بود. وقتى تصميم مىگرفت از هيچ چيز نمىترسيد. در برابر دشمنان شديداً متهوّر و سازشناپذير و در برابر دوستان هميشه مؤدّب، خاضع و متواضع بود. از نظر قلم، فوق العاده بود، كه كتابها و حتى مقالات زيادى در مجلات مصر از ايشان چاپ شده كه بسيار مفيد بوده است.
اطلاعات ادبىشان بسيار وسيع بود، آگاهيشان در رابطه با تفيسر و نهج البلاغه و تاريخ ائمه اطهار بسيار وسيع بود. در اين جهت كتابهاى زيادى نوشته است.
مطالعات و تتّبع او كم نظير بود و در مطالعه حوصله زياد داشت. هر كتابى كه مىگرفت قبل از اين كه مطالعه كند درجايش نمىگذاشت و در قفسه قرار نمىداد، كتابخانه بسيار معظمى داشت كه كتابهاى خطّى بسيار ارزندهاى از اجدادشان به ارث رسيده بود و خودشان هم مقدارى خريده بودند كتابخانه او شايد بتوان گفت در ايران از كتابخانههاى شخصى بسيار كم نظير است و خيلى كتابهاى مفيد داشت.
از نظر اعتقاد به مسئله ولايت فقيه ايشان از سال 42 وقتى صحبت مىشد، روى مسأله ولايت فقيه تكيه مىكرد و لذا به امام امت شديداً معتقد بود و علاقه داشت. از اولين كسانى بود كه در آذربايجان شرقى تقليد امام را به مردم توصيه مىكرد و بخصوص بعد از آيت اللّه حكيم ايشان مردم را به امام خمينى قدس سره الشريف ارجاع مىدادند.
آيت اللّه قاضى از شهادت بعنوان يك آرزوى بزرگ ياد مىكرد و گاهى رسيدن به اين آرزوى بزرگ را خاضعانه از خداوند طلب كرده و مىگفت:
«كاش من هم مثل آقاى مطهرى روزى شربت شهادت بنوشم.»
سرانجام شش ماه پس از شهادت استاد مطهرى ايشان نيز به آرزوى خود رسيدند، وى در تاريخ دهم آبان ماه سال 1358 هنگامى كه نماز مغرب و عشاء را در مسجد شعبان بجا آورده و عازم منزل بودند پس از عمرى تلاش در راه احياى ارزشهاى دينى و كوشش در جهت خودسازى و مبارزه بى امان فرهنگى – سياسى عليه مظاهر الحادى در سنگر دين بدست گروهك منحرف و مزدور فرقان به شهادت رسيدند و با شهادت خود دنيايى افتخار نصيب خويش كرده و يك جهان رسوايى براى دشمان خويش باقى گذاشتند.
پاورقي ها: