دو مزد
«يَا أيّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَآمِنُوا بِرَسُوِلِه يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَيَجْعَل لَّكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ». (سورهحديد – آيه 28)
اى مؤمنان! تقواى الهى داشته باشيد و به پيامبرش ايمان آوريد تا به شما از مهر خود دو مزد دهد و برايتان نورى قرار دهد كه به تاريكى دل با آن راه رويد و شما را بيامرزد كه خدا آمرزگار است و مهربان.
كفلين من رحمته: مقصود از دو نوع مزد يا دو برابر مزد چيست؟ كفل به معناى سهم و نصيب است. اين دو مزد چه مىباشد كه خداوند به تقواپيشگانى مىدهد كه ايمان به رسول خدا نيز دارند؟ برخى از مفسران بر اين عقيدهاند كه اين آيه خطاب به اهل كتاب است كه خداوند مىخواهد به آنان بگويد به خاطر ايمانتان به پيامبران گذشته و ايمان به خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله و سلم خداوند دو مزد و دو اجر به شما خواهد داد و برخى گويند خطاب به منافقان و يا به كل مردمى است كه به ظاهر ايمان آوردند و ايمان واقعى نداشتند و قرآن به آنان خطاب مىكند كه اگر همزمان با ايمان ظاهرى ايمان واقعى نيز داشته باشيد خداوند به شما دو اجر خواهد داد ولى اين امر بعيد به نظر مىرسد براى اينكه ايمان ظاهرى ارزش و مزدى ندارد و اصلا ايمان تا درونى و واقعى نباشد و از قلب و روان انسان بر نيانگيزد هيچ اثرى در انسان و سرنوشتش نخواهد داشت. ايمان آنگاه ارزشمند است كه از زبان فراتر رود به قلب برسد و انسان با تمام وجود خدا را بپذيرد و به او ايمان آورد و در برابر فرمانهايش سر تسليم فرود آرد و اوامر و نواهيش ر ابا دل و جان قبول كند زيرا لقلقه لسان كافى نيست و ايمان به ظاهر در سرنوشت او مؤثر نخواهد بود.
از اين روى به نظر مىرسد تأويل و تفسير نخست صحيح تر باشد كه خداوند به يهوديان و نصارى سفارش مىكند كه اگر به رسول خدا نيز همچون رسولان گذشته ايمان آوريد ايمانتان كامل مىشود و به سبب اين كمال، خداوند از رحمت گسترده اش به شما دو نصيب مىدهد و به شما نورى عطا مىكند كه با آن نورسبب ايمان ديگران در اين جهان گرديد و در جهان اخروى نيز شما را مىبخشد و از گناهانتان درگذرد زيرا او است مهربان و آمرزنده.. و خداوند با اين آيه تمام موحدان و پيروان اديان الهى را به اسلام و تسليم در برابر رسولش دعوت مىكند و به آنانفهماند كه اگر از اختلافات دست بردارند و قرآن را پيشواى خود قرار دهند خداوند آنان را بيش از پيش مورد رحمت و مهر خود قرار مىدهد و از تاريكيهاى جهالت دور مىسازد.
راغب اصفهانى در مفرداتش گويد: كفلين من رحمته يعنى كفلين من نعمته. دو بهره از نعمتهايش و چه بسا مقصود نعمتهاى دنيوى و اخروى باشد چنانكه همواره از خدا مىخواهيم كه هم حسنات دنيا را به ما دهد و هم حسنات آخرت را، هم نعمتهاى دنيا را به ما ارزانى بخشد هم نعمتهاى بى شمار عقبى را «ربنا آتنا فى الدنيا حسنة و فى الآخرة حسنة» و برخى از مفسران گويند مقصود از كفلين نعمتهاى پى در پى و متوالى است.
و به نظر مىرسد كه مقصود از كفلين دو بهره از دو أمرى است كه در اين آيه مورد بيان قرار گرفته يكى ايمان و ديگرى تقوا چه آنكه ايمان و باور به تنهائى كافى نيست ولى قطعا ايمان رحمت آور است پس ايمان يك كفه ترازوى رحمت است و تقوا كفه دومش كه با تقوا ايمان تكامل مى يابد و انسان به بهترين بهره دست مىيابد. وراى هر ايمان يك انسان با تقوا نيست چه آنكه تقوا فضيلتى است بالاتر و فراتر از ايمان. و چه بسا انسانى مؤمن باشد ولى با تقوا نباشد اما نمى شود با تقوائى پيدا كرد كه مؤمن نباشد، پس اگر ايمان و تقوا با هم در شخصى جمع شوند او داراى دو فضيلت و دو بهره از رحمت خواهد بود و كيست مهربانتر از خدا كه به بندگان با تقوا و با ايمانش لطف بيشترى كند و آنان را چنان نورى بخشد كه راهنماى راهش باشد و او را از ظلمتكدههاى جهل و تاريكى و انحراف رهائى بخشد و از خطا و لغزش در امان نگهدارد. در آيه اى ديگرفرمايد: «فأولئك يبدّل الله سيئاتهم حسنات» و اين بالاترين درجه مهربانى است كه خداوند افراد مؤمن و با تقوا را از آنچنان لطفى برخوردار مىكند كه حتى سيئات و بديهاشان را تبديل به حسنات مىكند. راستى كجاى دنيا كسى را مىتوان يافت كه نه تنها بديهايمان را ناديده بگيرد بلكه آنها را مبدّل به خوبيها و حسنات كند؟ او جز خداى رحمان و رحيم نيست.
و اما مراد از نور چيست؟ ممكن است اين نور همان نور ايمان و تقوا باشد و ممكن است مقصود از نور قرآن باشد كه در جاى ديگرى از قرآن مى فرمايد: «قد جاءكم من الله نور و كتاب مبين» همانا از سوى خداوند براى شما نورى و كتابى آشكار آمد كه نور قرآن كنايه از هدايتى است كه توسط قرآن پرتوش قلب مؤمن را فرا مىگيرد و او را از افتادن در منجلابهاى فساد و كژيها نگه مىدارد.
و برخى نيز گفته اند كه منظور همان نورى است كه در روز رستاخيز پيشاپيش مؤمنان و همچنين از سمت راستشان حركت مىكنند تا تاريكيها را پيش رويشان بردارند و آنان را به سوى بهشت برين روانه سازند چنانكه در همين سوره آمده است: «يوم ترى المؤمنين و المؤمنات يسعى نورهم بين أيديهم و بأيمانهم».
ولى شايد اين نور اختصاص به روز قيامت نداشته باشد بلكه عبارت از نورى است كه به طور كلى هم انسان را در دنيا رهائى مىبخشد و هم در آخرت او را از عذاب الهى دور مىسازد و نجات بخش است.
در تفاسير معصومين عليهمالسلام آمده است كه مقصود از نور امام معصومى است كه مردم به او اقتدا مىكنند و در حقيقت اين بالاترين مصاديق نور است و اين همان نعمت بزرگ ولايت است كه از ما در آخرت سؤال مىشود «و لتسألن يومئذ عن النعيم».
و سرانجام سومين ارزش و مزد همان مغفرت الهى است كه از هر مزدى براى انسان ارزشمندتر و سازنده تر است كه اميدواريم خداوند ما را نيز مورد لطف و آمرزش خود قرار دهد و از تقصيرات بى شمارمان درگذرد.
پاورقي ها: