سخنان معصومين اندرزهاى درخشان از هادى امّت امام هادى عليه السلام: 1- «مَنِ اتَّقىَ اللّه يُتَّقى، وَ مَن أطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَن أطاعَ الخالِقَ لَم يُبالِ سَخَطَ المَخلُوقينَ، وَ مَن أسخَط الخالِق فَقَمِن أن يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلُوقين» (بحارالانوار، ج 68، ص 182، ح 41، أعيان الشيعه، ج 2، ص 39) كسى كه تقوى الهى را رعايت نمايد و مطيع احكام و مقرّرات الهى باشد، ديگران مطيع او مىشوند و هر شخصى كه اطاعت از خالق نمايد، باكى از دشمنى و عداوت انسانها نخواهد داشت، و چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب درآورد. پس سزاوار است كه مورد خشم و دشمنى انسانها قرار گيرد. 2- «مَن أنسَ بِاللّهِ استَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَ عَلامَة الأنسِ بِاللّهِ الوَحشَةُ مِنَ النّاس». (عدّة الداعى مرحوم راوندى، ص 208) كسى كه با خداوند متعال مونس باشد و او را أنيس خود بداند، از مردم احساس وحشت مىكند. 3- «السَّهرُ الذُّالمَنامِ، وَ الجُوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطّعامِ.» (اعلام الدّين، ص 311، بحارالانوار، ج 84، ص 172) شب زنده دارى، خواب بعد از آن را لذتبخشتر مىكند و گرسنگى را به گوارايى طعام مىافزايد، يعنى هرچه انسان كمتر بخوابد بيشتر از خواب لذّت مىبرد و هرچه كم خوراك باشد، مزّه غذا گواراتر خواهد بود. 4- «لاتَطلُبِ الصَّفا مِمَّن كَدِرتَ عَلَيه، وَ لا النُّصحَ مِمَّن صَرَفتَ سُوء ظَنِّك اِلَيهِ، فَاِنَّما قَلبُ غَيرِكَ كَقَلبِك لَه». (بحارالانوار، ج 75،ح 4، أعلام الدّين، ص 312) از كسى كه نسبت به او كدورت و كينه دارى، صميميّت و محبّت مجوى، و از كسى كه نسبت به او بدگمان هستى، نصيحت و موعظه طلب نكن، زيرا (حال و هواى) قلب ديگرى نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به اوست. 5 – «الحَسَدُ ما حِقُ الحَسَناتِ، َو الزَّهوُ جالِبُ المَقتِ، و العُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ داع الَى الغَمطِ وَالجَهلِ، و البُخلُ أذَمُّ الأخلاقِ، وَ الطَّمَع سَجيَّةٌ سَيِّئَة» (بحارالأنوار، ج 72، ص 199، ح 26،”قطعة منه” و ج 78، ص 368، ح 3) حسد، نابود كننده كارهاى نيك و خودبرتر بينى، موجب خشم مردم و خودپسندى، مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه شخص را در پستى و نادانى نگه مىدارد، و بخيل بودن بدترين اخلاق است، و نيز طمع، خصلتى ناپسند و زشت است. 6- «الهَزلُ فكاهةُ السُّفَهاءِ، وَ صَناعَةُ الجُهّال». (الدرّة الباهرة، ص 42، بحارالانوار، ج 75، ص 369، ح 20، حياة الامام على الهادى، ص 161) مسخره كردن و شوخىهاى بىمورد، از بىخردى و كار انسانهاى نادان است. 7- «الدُّنيا سُوقٌ رَبِحَ فيها قَومٌ وَ خَسِرَ آخَرُون». (أعيان الشيعة، ج 2، ص 39، تحف العقول، ص 438) دنيا همانند بازارى است كه عدّهاى در آن – براى آخرت – سود مىبرند و گروهى ديگر متحمّل ضرر و خسارت مىشوند. 8 – «الناسُ فِى الدُّنيا بِالاموالِ وَ فِى الآخِرَةِ بِالاعمال». (أعلام الدّين، ص 311، أعيان الشيعة، ج 2، ص 39). مردم در دنيا به وسيله ثروت و تجمّلات شهرت مىيابند، ولى در آخرت به وسيله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد. 9- «مُخالَطَةُ الاشرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَن يُخالِطُهُم». (مستدرك الوسايل، ج 12، ص 308، ح 14162) همنشينى و معاشرت با افراد شرور، نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود. 10- «الغَضَبُ عَلى مَن لاتَملِكُ عَجزٌ، وَ عَلى مَن تَملِك لُؤمٌ». (مستدرك الوسائل، ج 12، ص 11، ح 13376) غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با او را ندارى، علامت عجز و ناتوانى است، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله با او را دارى، علامت پستى و رذالت است. 11- «عَلَيكُم بِالوَرَعِ فَاِنَّهُ الدّينُ الّذى نَلازِمُهُ وَ نُدينُ اللّه تعالىَ بِهِ وَ نُريدُهُ مِمَّن يُوالينا لاتَتعَبُونا بِالشَّفاعَة». (وسائل الشيعه، ج 15، ص 248) با ورع و با تقوا باشيد كه اين ورع و تقوا همان دينى است كه همواره ما ملازم آن هستيم و پايبند به آن مىباشيم و از پيروان خود نيز مىخواهيم كه چنين باشند، از ما (با عدم رعايت تقوا) شفاعت نخواهيد و ما را به زحمت نيندازيد. 12- «يَأتى علماء شيعَتِنا القَوّامُونَ بضعفاء محبينا و أهل ولايتنا يوم القيامة، و الانوار تسطع من تيجانهم ». (بحارالانوار، ج 2، ص 6، ضمن ح 13) علماء و دانشمندانى كه به فرياد دوستان و پيروان ما برسند و مشكلات آنها را رفع نمايند، روز قيامت در حالى محشور مىشوند كه تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آنها مىدرخشد.