مسئولان و مسئوليت سنگين در برابر مردم

برخلاف آنچه گفته مى‏شود و معمول است كه مردم مسئولان را همراهى مى‏كنند، بايد گفت در كشور ما و در عصر حاضر بايد مسئولان را همراه با مردم بدانيم و يا همراهى آنان را با مردم بخواهيم. از اين بابت ملت بزرگ ما در ميان ملل جهان همانند ندارند. ملت ما همه جا و در همه حال پيشگام است و نياز به محرك و عامل تأثيرگذار ندارد چرا كه از رشد سياسى لازم و ايمان و اعتقاد جازم برخوردار است. اصول و ارزش‏هاى انقلاب به دليل اسلامى بودن آن، در اعماق جان مردم نهادينه شده است. اين حماسه با شكوه و حضور و پايدارى و فداكارى را نشانه اعتقاد به اسلام و ولايت و عرق مليت و عدالت خواهى و ستم ستيزى و صلابت در باورهاى ملت بايد جستجو كرد و لزوماً به معناى رضايت كامل از عملكرد مسئولان و يا انتظارات شخصى و مادى نيست. آنجا كه پاى اسلام و مصالح نظام و استقلال و عزت ميهن و ملت به ميان مى‏آيد مردم ما سر از پا نمى‏شناسند و مشكلات اقتصادى، گرانى‏ها، برخى مفاسد دستگاه‏ها و ضعف عملكردها را به بوته فراموشى مى‏سپارند و حساب آن را از آرمان‏هاى خود جدا مى‏سازند آنجا كه فشار دشمنان و تحميل و خواسته‏هاى نا حق ارباب زروزور را مى‏بينند كه مى‏خواهند يك حق مشروع و مهم را از آنان ضايع كنند همه فريادها يكى مى‏شود، مانند آنچه در راه پيمائى و تظاهرات تاريخى اخير در يوم اللّه 22بهمن 85 مشاهده كرديم كه از آن بايد به رستاخيز بزرگ ايران زمين نام داد، كه اولين بار نبوده و آخرين بار نخواهد بود.
در اينجا چند نكته شايان توجه است
1- زمان شناسى و مسئوليت‏شناسى

وقتى سخن از حضور مردم به ميان مى‏آيد، همه اقشار ملت را از همه قوميت‏ها از ترك و فارس و كرد و بلوچ و…با انديشه دينى، فكرى و سياسى در بر مى‏گيرد. همان حضورى را كه در تهران و قم و اصفهان و… مى‏بينيم، در سنندج و مهاباد و پاوه و سيستان و بلوچستان و شرق و غرب و شمال و جنوب كشور مشاهده مى‏كنيم و به همين دليل مى‏توان گفت دست كم پنجاه ميليون تظاهر كننده در راهپيمايى 22 بهمن حاضر بوده‏اند بدون آنكه الزام و اجبارى از يك ناحيه وجود داشته باشد حقاً كه اين نعمت عظمى را با هيچ زبان نمى‏توان سپاس گفت و در دائره توصيف نمى‏گنجد و در هيچ نقطه از جهان مانند آن را نمى‏توان ديد و گذشته تاريخ نيز بياد ندارد جز در راهپيمائى‏هاى انقلاب اسلامى و كشور عزيزمان ايران، اين سرمايه بزرگ و نعمت عظمى را بايد شناخت و ارج نهاد و خداى را بر آن سپاس گفت و ملت را نيز مورد ستايش قرار داد. براى ما كه شاهد راهپيمايى ميليونى مردم هستيم اين حضور شگفت و با شكوه عادى شده است چرا كه طى سالها آن را ديده‏ايم و هر روز بيش از گذشته ناظريم اما براى كسانى كه در خارج كشور و از دور ناظر اين رستاخيز عظيم و يك پارچه‏اند باور كردنى نيست و چيزى به رؤيا مى‏ماند رؤيائى كه رنگ واقعيت گرفته است، انعكاس اين حماسه تاريخى در رسانه‏هاى جهان هرچند دوربين‏ها گنجايش آن را ندارند شگفتى مى‏آفريند و شناختى دوباره از ملت بزرگ ما و وفادارى آنها به نظام و رهبرى و آرمانهاى امام راحل به آنان مى‏دهد، حضور يكپارچه ملت از زن و مرد و پيرو جوان از هر تيپ و طبقه شكوه ملى و ايمانى ملتى را به نمايش مى‏گذارد كه پيوند شان با انقلاب اسلامى عهدى است تغييرناپذير و پيمانى است ناگسستنى. بويژه در شرائطى كه دشمنان ما دست به هم داده تا با اعمال فشار و جنگ روانى و تهديد و تحريم و با دجال‏هاى خبرى، چنگ و دندان نشان مى‏دهند تا دل ملت را خالى كنند تا از مواضع اصولى خود دست بردارند و پشت مسئولان را خالى كنند و حركت توفنده كشور را در عرصه‏هاى علمى، سياسى و اقتصادى بويژه فناورى هسته‏اى متوقف سازند، و هيهات كه امت خمينى كبير از اين تشرها و تهديدها بهراسد كه نه تنها هراس و سستى و زبونى به خود راه نمى‏دهد كه دشمن و ساز و برگ و توطئه هايش را به تمسخر مى‏گيرد و اين پيام ملت بزرگ ماست كه استكبار جهانى بايد آنرا دريافت كند و خيال نفوذ در صفوف مستحكم ملت را از سر بيرون

كند. و نيز پيامى است به پاره‏اى عناصر واداده كه از ملت عقب مانده‏اند و نمى‏خواهند جايگاه ايران اسلامى و ملت بزرگ را در جهان بشناسند و به هر دليل نغمه ناموزون مى‏سرايند و به دشمنان اميد مى‏دهند.
البته اينها عددى نيستند و عدد و رقم شان در برابر اقيانوس بى كران ملت به قطراتى ناچيز مى‏ماند كه نمى‏خواهند از پوسته تنگ خودى بيرون بيايند و فضاى پيرامون خود را مشاهده كنند و با افكار كودكانه به تحليل وقايع مى‏پردازند.
2- پيام وحدت و اتحاد

حضور سراسرى ملت در ميدان با وجود گرايش‏ها و نحله‏ها و نژادها و فرودآوردن مشت پولادين بر سر دشمن و پاشيدن خاك يأس بر چهره منفور آمريكا و انگليس و متحدانشان و نيز يك پيام آموزنده براى برخى جناح‏هاى سياسى خودى و غير خودى دارد كه گوش‏هاى شنونده بايد آن پيام را دريافت كند و آويزه گوش سازد. اين پيام، پيام وحدت و همدلى است. پيامى كه قرآن بدان فراخوانده و آن اعتصام به حبل الله و پرهيز از تفرق و اختلاف است كه همانگونه كه ملت آنرا شعار خويش ساخته است جناح‏ها و خط و خطوط سياسى بايد شعار خود سازند. بويژه در شرائط بسيار حساس كه امروز بر كشور مى‏گذرد و جبهه استكبارى كه در همه عرصه‏ها از ايران و عراق و لبنان گرفته تا فلسطين و افغانستان شكست خورده و حتى در درون كشورهاى آمريكا و انگليس و اسرائيل با چالشهاى جدى روبرو شده‏اند، اينك چشم اميد به اختلافات و تفرقه افكنى‏ها ميان مسلمانان و گروه‏هاى دينى دوخته تا با جنگهاى داخلى و تنش‏هاى سياسى و مذهبى در صفوف متحد مسلمانان رخنه ايجاد كنند و آبروى از دست رفته خود را باز يابند و سلطه اهريمنى خود را از سر گيرند اين است كه خودى‏ها نبايد غافل باشند و ضربات خود را بر دشمن فراموش كرده و به نفى خود و خودى‏ها رو آورند….
3- خطر اختلاف پس از پيروزى

تاريخ جوامع انسانى از جمله تاريخ پرفراز و نشيب اسلام طى قرن‏ها اين حقيقت تلخ را به اثبات مى‏رساند كه هر گاه ملتى در صحنه مبارزه دشمن پيروز شد بايد مراقب توطئه‏ها و تفرقه‏هاى داخلى باشد، خطر اختلاف پس از پيروزى كه از حبّ جاه و مال و مقام معمولاً نشأت مى‏گيرد، يك خطر جدى است كه از آن بايد هراسيد و از گذشته‏ها بايد درس گرفت. مع الأسف آيندگان كمتر از گذشته‏ها درس مى‏آموزند و عبرت مى‏گيرند به فرموده اميرمؤمنان «ما اكثر العبر و اقل الاعتبار» عبرت‏ها چه بسيار و عبرت گرفتن چه اندك است! اينجاست كه تهذيب نفس و وارستگى از مشتهيات و شهرت و جاه ومال، موقعيت خود را باز مى‏يابد. آنانكه از حبِّ نفس رهيده‏اند خود را از دام شهرت و شهوت و عنوان و نام و آوازه نجات داده‏اند، براى آنها فرق نمى‏كند كه چه كسى مسئوليت را به عهده گيرد، اگر كسى بهتر خدمت مى‏كند، صحنه را براى او باز مى‏گذارند خواه از جناح آنها باشد يا جناح ديگر. و آنانكه گرفتار خطوط سياسى و جناحى‏اند و نفسانيند پشت صحنه آنهاست از ما و من سخنى مى‏گويند همان كه حضرت امام فرمود:اين من شيطان است از آن بر حذر باشيد. اينست كه مسئوليت پذيرى شرط اولش مجاهده با نفس است، اگر انسان در جهاد با نفس شكست خورد در مبارزه با دشمن نيز شكست خواهد خورد، به همين دليل جهاد با نفس را پيامبر اكرم (ص) جهاد اكبر ناميدند. اسارت نفس و ضعف از درون نقطه اميدى است كه دشمن به آن دل بسته و فرصت طلبان مترصد آن نشسته‏اند و مى‏كوشند سنگر به سنگر رقيب را به عقب برانند و با كودتاى آرام و مخملى پست‏هاى كليدى را به دست گيرند و به دشمن روى خوش نشان دهند و انقلاب را از مسير خود منحرف كنند، بطور خلاصه وحدت نيروهاى مؤمن و همدلى در مسير واحد و صراط مستقيم و پرهيز از ما و من‏ها و رهائى از دام نفس و شيفتگى در برابر جبهه‏ها و جناح‏ها امروزه سرنوشت ساز است و توصيه به نيروهاى خودى است كه از شرّ نفس خود را برهانند و به خدا بپيوندند و كمترين فرصتى را براى نفوذ بيگانه فراهم نكنند.(در اين مقوله كه با اشاره سخن گفتيم سخن‏هاى بسيارى است كه به مجال ديگر موكول مى‏كنيم) ما كه چوب اين تفرقه را خورده‏ايم و سنگر به دست برخى فرصت طلبان داده‏ايم از اين به بعد بيشتر بيدار و هشيار باشيم و فرصت سوزى نكنيم.
4- مطالبات خدا و خلق

در اينجا روى سخن با مسئولان نظام است. مسئولان در هر رده و جايگاهى هستند بخوبى مى‏دانند كه هر چه دارند در گرو دو عامل و سرمايه بزرگ است. يكى نعمت اسلام و انعام الهى كه به بركت آن اينهمه نعمت و عظمت و عزت را فراهم آورده به فرموده قرآن كريم: شكر نعمت افزايش نعمت را سبب خواهد شد و كفران نعمت زوال آن را، شكر نعمت تنها به زبان و ادبيات نيست بلكه در عمل به وظيفه بايد كوشيد و آن نعمت را قدرشناسى كرد. از دين خدا بايد حمايت نمود و در اجراى احكام و حدود الهى نهايت اهتمام را ورزيد. اگر در شرائطى مانند آنچه امروز فراهم گشته مسئولان نظام در احياى شعائر و احكام و اجراى حدود و شرايع كمترين قصور و تقصير نمايند و به بهانه‏هاى واهى شانه از زير بار مسئوليت خالى كنند و گسترش فساد و گناه و حرمت شكنى و ناهنجارى را شاهد باشند و بى تفاوت از كنار آن بگذرند مرتكب گناهى بزرگ‏اند كه عقوبت آن را خواهند ديد و چوب آن را خواهند خورد.
متأسفانه در همين زمان كه چشم اميد دينداران به سوى مسئولان دوخته شده وانتظار دارند با ناهنجارى‏ها و حرمت شكنى‏هاى آشكار و ظهور منكرات كه در سطح جامعه كم نيست، برخورد شود حساسيت چندان ديده نمى‏شود! تمام سخن از آب و نان و كار و اشتغال و مسائل مادى است هر چند هر يك از اينها با سرنوشت نظام و انقلاب گره خورده است اما همه اينها در مرحله دوم قرار دارد و مرحله اول و خواسته نخستين همانا دين و شعائر اسلامى و پياده شدن احكام الهى و فرهنگ دينى است كه مسئولان بايد اين را بدرستى درك كنند و به انتظارات بحق مردم كه مطالبه خداوند نيز هست بيش از پيش اهتمام ورزند كه اگر اين سرمايه معنوى از دست برود وبى‏اهميت جلوه كند نه تنها از خداوند بلكه از خلق نيز پاسخ دردناك آن را خواهيم ديد.
به هوش باشيم و از اين فرصتى كه به دستمان افتاده به نفع دين خدا و نجات نسل از فساد گام جدّى برداريم.
5 – مشكلات معيشتى مردم

مسئله ديگرى كه مسئولان نظام بطور جدى بايد پيگرد آن باشند تلاش در جهت حل مشكلات مادى مردم بويژه اقشار كم درآمد و آسيب‏پذير و طبقات محروم است و در همين حال برخورد با سوء استفاده‏ها و مبارزه با رانت و ويژه خوارى. از سخن اميرمؤمنان است كه پديده فقر در يك جامعه ره آورد تراكم ثروت در دست ثروت اندوزان و غارتگران حقوق مستمندان است. شكاف فقر و غنا چالشى بزرگ در يك جامعه و ضعفى براى نظام عدالت‏خواه است كه نتوانسته با قاطعيت و حساسيت راه سوء استفاده‏ها را ببندد و با مفاسد اقتصادى مبارزه كند كه در غير اينصورت خسران جبران ناپذيرى را شاهد خواهيم بود.
در هر حال امروز اين مردم نجيب و ايثارگر پشتوانه نظام اند و مسئولان اگر جرئت و جسارت ايستادگى در برابر تهديدهاى خارجى را دارند به بركت حضور مردم و پشتيبانى بى دريغ آنهاست همانگونه كه مى‏بينيم پس از يك تظاهرات و راهپيمائى مانند 22بهمن دشمن به عقب رانده مى‏شود و در همين روزها ديديم كه لحن سخن و موضعگيرى شيطان بزرگ پس از راهپيمائى عظيم 22بهمن به گونه‏اى ديگر شد و اعتراف به شكست سياستهاى خود در برابر ايران اسلامى نمودند چرا كه حضور مردم و حمايت آنها را از سياستهاى نظام ديدند. ديدندكه مردم خاك يأس بر چهره آمريكا و انگليس و دشمنان خارجى و ستون پنجم پاشيدند و تا حساب كار خود را بكنند كه نمى‏تواند با يك ملت طرفيت كند آنهم ملتى كه براى آرمانهاى خود تا پاى جان ايستاده است. اگر حمايت ملت نبود بى ترديد نظام حاكم به تنهائى نمى‏توانست رودر روى دشمن اينگونه ايستادگى كند، موضعگيرى مسئولان در مسائلى چون انرژى هسته‏اى با آن همه كارشكنى و توطئه‏هاى استكبارى با پشتوانه ملت مفهوم و معنى مى‏دهد. بنابراين بايد به مطالبات مردم بيش از پيش توجه كرد، مردمى كه به كمترين خدمت و حمايت خشنود مى‏شوند، مردمى كم‏توقع و خالص و خدوم و فداكار كه در جاى جاى جهان شهره استقامت و پايدارى اند و در عمل نشان داده‏اند كه بر عهد و ميثاق خود وفادارند. آيا اينهمه بزرگوارى را با كدامين خدمت مى‏توان جبران كرد؟ هر چند مسئولان نظام خود را متعهد به خدمت گزارى ملت مى‏دانند و از تلاش و كوشش دريغ نداشته‏اند اما در مسائل معيشتى پاره‏اى مشكلات كمرشكن مانند مشكل مسكن و برخى گرانيها وجود دارد كه بر اقشار كم درآمد سنگينى مى‏كند و بنظر مى‏رسد برنامه ريزى در اين خصوص انجام نشده و اگر وضع بدينگونه كه هست ادامه يابد براى حاكميت ناپسند است. در سالى كه پيش روى قرار دارد و اوضاع و احوال جهانى در ابهام و تيرگى است، وضع اقتصادى و برنامه ريزى‏ها بايد بسيار دقيق، حساب شده و با انضباط در درآمد و هزينه سامان پذيرد. مشكلات اقتصادى و وضع معيشتى همانگونه كه مى‏دانيم يكى ديگر از عرصه‏هاى رخنه دشمن و ايجاد نارضايتى و اعمال فشار بر ملت و دولت است. در اين عرصه مديريت بايد بسيار قوى و صحيح و دقيق عمل كند، مبارزه با گرانى و تورّم تأمين رفاه نسبى براى همگان و براى محرومان و مبارزه با سوءاستفاده‏ها و خنثى كردن توطئه‏هاى بيگانه و عناصر فرصت طلب داخلى يكى از اولويت‏هاى دولت و مجلس و اركان حاكميت بويژه قوه قضائيه است. اين خواسته بحق مردم است از حاكميت و تلاش و كوشش براى تحقق آن مى‏تواند سبب اعتماد بيشتر ملت به دولت باشد براى صيانت اين پيوند كه جنبه راهبردى در تحكيم نظام دارد، مى‏بايست اعتماد ملت به حاكميت خدشه دار نشود و اين بستگى دارد به عمل به وعده‏ها و ايستادن پاى قول‏ها يعنى عدالتخواهى و خدمتگذارى كه در شعارها مطرح شده و فراموش نكردن تعهدات و اين مطلبى است كه مسئولان نبايد از آن به سادگى عبور كنند.
6- حضور نسل سوم انقلاب‏

مطلب بسيار مهم ديگر حضور نسل جوان در همايش عظيم ملى دينى است كه اين روزها در همه عرصه‏ها به چشم مى‏خورد. دشمنان ميهن اسلامى مى‏كوشند با سم پاشى و توطئه و شيطنت تبليغاتى و رسانه‏اى و طرح مشكلات تحصيلى و بيكارى و نشر مفاسد و مواد و انواع دسيسه‏ها جوانان عزيز ما را از انقلاب اسلامى و ارزشها و دست آوردهاى آن جدا كنند تا اگر امروز نتوانند نظام اسلامى را با شكست روبرو كنند از نسلهاى بعدى براى اين هدف اهريمنى بهره گيرند. در چنين شرائطى حضور چشمگير جوانان و نوجوانان در صحنه‏هاى مذهبى و عبادى و سياسى، توطئه‏هاى بيگانه را نقش بر آب مى‏كند و بحمدالله اين آگاهى و درايت و درك سياسى در نسل جوان به خوبى ديده مى‏شود كه نمونه آن حضور جوانان در راهپيمائى تاريخى 22 بهمن بود. در همين جاست كه مسئوليت كارگزاران نظام در فرهنگ سازى و اصلاح ساختار آموزشى و پرورشى و دانشگاهى و رسانه‏ها از يكسو و تلاش در جهت مبارزه با بيكارى و بدآموزى دشمنان و عناصر مشكوك داخلى بطور جدى مطرح مى‏گردد. در يك سخن جوانان اميد آينده انقلاب اسلامى و سرمايه‏هاى گرانسنگ كشورند و بحمدالله حضور آگاهانه و جدى در صحنه‏هاى سياسى و فرهنگى دارند و از اين نعمت والا بايد سپاسگزارى كرد و در حمايت از نسل جوان و توجيه و هدايت آنها و رفع مشكلات جدى آنها چون اشتغال و ازدواج و هزينه تحصيل، دريغ نكرد و هر چه در اين كار سرمايه گذارى شود شايسته و سرنوشت ساز است كه مسئولان نظام نبايد از آن غفلت ورزند.
پاورقي ها: