اسراف و تبذير
« قَالَ اَبِى مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِىِّ(ع): «عَلَيْكَ بِالِاقْتِصَادِ وَ اِيَّاكَ وَ الْاِسْرَافَ فَاِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّيْطَنَةِ؛بر تو باد به ميانه روى و پرهيز كن از اسراف زيرا اسراف از كارهاى شيطان است.»(1)
يكى ديگر از هشدارهاى اجتماعى در فرهنگ دينى موضوع «اسراف» و «تبذير» و ريخت و پاشها و ولخرجىهاى بىحد و حساب است.
لغتشناسان در تعريف و ترسيم اسراف گفتهاند:
«تجاوز الحد فى كل فعل يفعله الانسان و ان كان ذلك فى الانفاق اشهر و يقال تارة اعتبارا بالقدر و تاره بالكيفية؛خارج شدن انسان از حد و مرز در هر كارى كه انجام مىدهد را اسراف گويند گر چه اين معنى در انفاق مشهورتر است و اسراف هم گاهى در اندازه و مقدار (يك چيز است) و گاهى در كيفيت و چگونگى آن.»(2)
واژه «اسراف» و «تبذير» در برابر واژه «اقتصاد» و «اعتدال» قرار دارند و با اندك تفاوتى يك مفهوم و پيام را مىرسانند.
با در نظر گرفتن ريشه اين دو لغت (اسراف و تبذير) چنين به نظر مىرسد كه وقتى اين دو در مقابل هم قرار مىگيرند اسراف به معنى خارج شدن از حد اعتدال، بى آن كه چيزى را ظاهراً ضايع كرده باشد، مثل اينكه، ما لباس گرانقيمتى بپوشيم كه بهايش صد برابر لباس مورد نياز ما باشد يا غذاى خود را آنچنان گرانقيمت تهيه كنيم كه با قيمت آن بتوان عده زيادى را آبرومندانه تغذيه كرد. در اين جا از حد گذراندهايم ولى ظاهراً چيزى نابود نشده است اما:
«تبذير» و ريخت و پاش، آن است كه چنان مصرف كنيم كه به اتلاف و تضييع بينجامد مثل اين كه براى دو نفر ميهمان غذاى ده نفر را تهيه كنيم آنگونه كه بعضى از جاهلان چنين مىكنند و به آن افتخار مىنمايند و باقى مانده را در زبالهدان مىريزند و اتلاف مىكنند.»(3)
البته گاهى هم مىشود كه در كاربردها، اين دو واژه در يك معنى به كار مىرود و به اصطلاح عطف تفسيرى مىشوند، امام على(ع) در نهج البلاغه مىفرمايد:
«اَلَا وَ اِنَّ اِعْطَاءَ الْمَالِ فِى غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ اِسْرَافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِى الدُّنْيَا وَ يَضَعُهُ فِى الآخِرَةِ وَ يُكْرِمُهُ فِى النَّاسِ وَ يُهِينُهُ عِنْدَ اللَّهِ؛ آگاه باشيد مال را در غير مورد استحقاق صرف كردن تبذير و اسراف است. ممكن است اين عمل انسان را در دنيا بلندمرتبه كند اما مسلماً در آخرت پست و حقير خواهد كرد. در نظر توده مردم ممكن است سبب اكرام گردد اما در پيشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد.»(4)
از حديث آغاز نوشتار و اين حديث شريف معلوم شد كه:
1- ميانهروى و اقتصاد و اعتدال يك فضيلت انسانى و رفتار سالم اجتماعى است.
2- اسراف و تبذير خارج شدن از حد و مرز فضيلت است و به عنوان رذيلت شناخته مىشود.
3- اهميت پرهيز از اسراف به اندازهاى است كه امام معصوم(ع) با به كارگيرى واژه «اياك» و نيز كلمه «الا» هشدار مىدهد و مردم را به آگاهى و بيدارى فرا مىخواند.
از آيات و روايات كاملاً اين معنا به دست مىآيد كه افراط و تفريط و خروج از خط اعتدال در هر كارى مذموم و ناپسند است. زيست شايسته در سايه معتدلانه حركت كردن و مقتصد بودن امكانپذير است. بىترديد نعمتها و مواهب موجود در كره زمين از سوى خداى رب العالمين به گونهاى تنظيم و تقدير شده است كه براى ساكنان زمين كافى است و همه مىتوانند در سايه بهرهگيرى درست از آن مواهب استفاده بهينه ببرند، ليكن خرجهاى بيهوده و مصرف كردنهاى بىاندازه اين نعمت را هدر مىدهد و چه بسا اسراف و تبذير در گوشهاى از جهان و منطقهاى از زمين دليل محروميت انسانهاى ديگرى در منطقهاى از جهان گردد. و نيز بدمصرفكردن و بىرويه بهرهبردارى كردن از منابع طبيعى و نعمتهاى خدادادى نسلهاى آينده را دچار محروميت و تهديد قرار مىدهد.
به همين جهت قرآن كريم با عبارتهاى گوناگون، مسلمانان را از اين بلاى خانمانسوز و جهانسوز پرهيز داده و فرموده است:
«كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ و (از نعمتهاى الهى) بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمىدارد.»(5)
قرآن مسرفان را چهرههاى منفور پيش خداوند معرفى كرده زيرا آنان با اين رفتار غيرانسانى و غيراسلامى از حد و حدودى كه خداوند تعيين كرده و انبياى او اعلام كردند پا را فراتر نهاده و رهنمودهاى حكيمانه و واقعبينانه را ناديده گرفتهاند.
روشن است آن كه قانون شكنى مىكند و حركت قوانين انسان ساز و جامعه ساز را رعايت نمىكند پيش قانونگذار عالم و عادل چهره ناپسند و مبغوضى خواهد داشت.
باز در قرآن مجيد مىخوانيم:
«اِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِى الْاَرْضِ وَ اِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِين؛فرعون، برترىجويى در زمين داشت و از اسرافكاران بود.»(6)
اسرافكارى را روش فرعون مىشمارد و اسراف را يك برنامه فرعونى قلمداد مىكند.
و در جاى ديگر اسراف كاران و مبذّران را برادران شيطان مىنامد:
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً؛ اِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا اِخْوانَ الشَّياطينِ وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً؛ و حق نزديكان را بپرداز (و همچنين حق) مستمند وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذير مكن چرا كه تبذيركنندگان برادران شياطنند. و شيطان در برابر پروردگارش بسيار ناسپاس بود.»(7)
گر چه اسراف به معناى گسترده هرگونه تجاوز از حد در هر كارى است كه انسان انجام مىدهد اما بيشتر در مورد هزينهها و خرجهاى مالى گفته مىشود و حتى انفاق و كارهاى خوب را نيز شامل مىشود. قرآن در سوره فرقان اسراف را در برابر سختگيرى و بخل و فشردهدستى قرار داده و مىفرمايد:
«وَ الَّذِينَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً؛(بندگان شايسته خداوند) كسانى هستند كه به هنگام انفاق نه اسراف مىكنند و نه سختگيرى و بخل مىورزند بلكه ميان اين دو حد اعتدال و ميانه را مىگيرند.»(8) مصاديق اسراف
معمولاً هر كسى واژه «اسراف» را مىشنود، موضوع ولخرجى، زيادهروى و تجاوز از حد و شأن اجتماعى به ذهن او مىرسد، ليكن در لابهلاى كلمات نورانى پيشوايان معصوم(ع) اشارات لطيفى به مصداقها و موارد اسراف شده است كه اشاره به آن در اين بخش از نوشتار، خالى از فايده نيست و مىتواند هشدارى اجتماعى براى كسانى باشد كه از اين گونه اسرافها غافلند يا اينگونه امور را در رديف معانى و مصاديق اسراف به شمار نمىآورند. دورافكندن هسته خرما و…
بشر بن مروان گويد خدمت امام صادق(ع) رسيديم، آن حضرت دستور داد مقدارى خرما آوردند يكى از افراد پس از خوردن خرما هستههاى آن را دور مىانداخت، حضرت دستش را گرفت و فرمود:
«لَا تَفْعَلْ اِنَّ هَذَا مِنَ التَّبْذِيرِ وَ اِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ؛ اين كار را نكن، اين حيف و ميل است و خداوند تباهكارى را دوست ندارد.»(9)
شايد آن روز اين معنا در انديشه افراد درست جا نمىافتاد. اما امروز بشر با پيشرفت علوم و زيادى جمعيت جهان، سخت به اين موضوع توجه كرده تا آنجا كه مىكوشد از همه چيز استفاده بهينه كند و با بازيافت از زباله بهترين كود و از تفالهها بهترين وسيله مورد نياز و حتى از فاضلابها به وسيله تصفيه، آب قابل استفاده را براى كشاورزى به دست آورد.
يقيناً از چيزهايى مانند هسته خرما با دستگاهها و امكانات مدرن امروز مىتوان غذا براى دامها و مرغها تهيه كرد كه مواد غذايى آن به مراتب از علوفهها و دانههاى ديگر بيشتر و بهتر است.
آن روزى كه امام صادق(ع) نسبت به دور ريختن هسته خرما هشدار داد ابزار و وسيله تبديل آن به اينگونه استفادهها نبود اما امام(ع) با آگاهى همهجانبه از مسائل اجتماعى و انسانى و حتى طبيعى و تجربى اين گونه رهنمود را با هشدار به هم آميخته است.
در همين راستا امام(ع) از دور ريختن آب باقى مانده در ته ظرف نيز نهى كرده و آن را از مصاديق اسراف برشمرده و مىفرمايد:
«اَدْنَى الْاِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ الْاِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ؛ كمترين اندازه اسراف دور ريختن ته مانده ظرف (آب يا غذا) و تبديل لباس بيرون به لباس خانه و دم دستى است.»(10)
در نگاه امام صادق(ع) آنكه از ظرف آب يا غذا زايد مقدارى مىنوشد و مىخورد و باقيمانده آن را دور مىريزد مسرف است. زيرا با آن باقى مانده آب يا غذا مىتوان تشنهاى را سيراب و گرسنهاى را سير كرد يا دست كم درخت و گياه و گلى را شاداب كرد و حيوانى را از گرسنگى و تشنگى نجات داد.
نگاه ژرف امام(ع) در رابطه با پوشيدن لباس نيز قابل تأمل و دقت است كسى كه بين لباس كار و لباس ميهمانى فرقى نمىگذارد و هر كدام دم دست بود براى كار يا مثلاً نماز و مجالس مىپوشد اين هم به گونهاى گرفتار رذيلت اسراف شده است.
از امام كاظم(ع) سؤال شد كه آيا داشتن ده پيراهن اسراف است؟ فرمود: «خير، بلكه داشتن پيراهن زياد باعث مىشود كه پيراهنهايش بيشتر عمر كند. اسراف آن است كه لباس بيرونت را در جاى كثيف بپوشى.»(11)
بنابراين بسيارى از چيزهايى كه به نظر ما اسراف به شمار نمىرود در نگاه پيشوايان دينى از مصاديق اسراف به حساب آمده است.
از جمله موارد اسرافى كه در روايات دينى به آن اشاره شده مىتوان موارد ذيل را برشمرد:
هر چه دلت بخواهد خوردن(12)
به بدن ضرر و صدمه وارد كردن(13)
به هنگام وضو آب زياد مصرف كردن(14)
حلالها را حرام شمردن و خون ريختن(15)
بيش از شأن و موقعيت اجتماعى مصرف كردن (در پوشيدن و خوردن و خريدن)(16)
و به كارهاى باطل نازيدن و به كار خير بىرغبتى نشان دادن(17) عيب ملى
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله العظمى خامنهاى در خطبههاى عيد فطر سال 86 ضمن شمارش درسهاى ماه رمضان يكى از درسها را «سخت گرفتن بر خود و انفاق به ديگران» برشمردند و در ادامه به بلا و عيب بزرگ ملت ايران اشاره كردند و فرمودند:
«ما مردم مسرفى هستيم، ما اسراف مىكنيم، در آب، در نان، اسراف در وسايل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزين، كشورى كه توليدكننده نفت است واردكننده فرآورده نفت -بنزين- است. اين تعجبآور نيست؟ هر سال ميلياردها بدهيم بنزين وارد كنيم يا چيزهاى ديگرى وارد كنيم براى اين كه بخشى از جمعيت و ملت ما دلشان مىخواهد ريخت و پاش كنند. ما ملت به عنوان يك عيب ملى به اين نگاه كنيم، اسراف بد است.»(18)
در رساله «اجوبة الاستفتائات» سؤال 1469 از ايشان پرسيده شده: «گفته مىشود كه استفاده از نيروى برق براى روشنايى بيشتر از مقدار نياز اسراف محسوب نمىشود آيا اين سخن صحيح است؟»
ايشان جواب دادهاند:
«شكى نيست كه استفاده و مصرف هر چيزى حتى نيروى برق و نور و چراغ بيشتر از مقدار نياز اسراف محسوب مىشود. آنچه صحيح است سخن منقول از رسول اللّه(ص) است كه مىفرمايد:«لا اسراف فى خير». در كار خير، اسراف وجود ندارد.»(19)
از مصاديق اسراف كه از گرفتارىهاى اجتماعى و آسيبها و آفتهاى خانوادگى جامعه ما به شمار مىرود و نوعى غربزدگى و چشم و همچشمى هم چاشنى آن شده است، موضوع و پديده «تجملگرايى» و «تشريفات» و رو آوردن به زندگىهاى پرزرق و برق و پرهزينه و خرجهاى اضافى است. به گونهاى كه آن اندازه گرفتار شدهايم كه:
جمال زندگى را با تجملگرايى سودا كردهايم و شرافت را قربانى تشريفات نمودهايم و بالاخره آنچه بايد وسيله زندگى باشد را هدف زندگى قرار داده و درباره آن به مسابقه پرداختهايم.
اين اسرافها و ريخت و پاشهاى جديد و مدرنى است كه بسيارى از خانوادهها را فرا گرفته و سوگمندانه در رسانهها به نمايش گذاشته مىشود و فرهنگ رفاهزدگى و تجملگرايى را عملاً رواج مىدهد.
از مقام معظم رهبرى در اين رابطه پرسيده شده است كه نظر حضرت عالى در مورد ترويج تجملگرايى كه مخصوصاً طى ماههاى اخير توسط برخى رسانهها دنبال مىشود چيست؟ ايشان در جواب مرقوم داشتهاند كه:
«اينجانب از اين كسانى كه مىكوشند تا در ميان مردم ما رسم تجملگرايى و اسراف و ولخرجى را شايع كنند شديداً نگران و متأسفم و از اينكه مردم فداكار و انقلابى ايران در امور شخصى به مصرفگرايى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از ياد ببرند به خدا پناه مىبرم… براى متمكنين، ميانهروى و براى قشرهاى متوسط، قناعت در امور شخصى و براى همه تلاش و كار و توليد و رونق دادن به وضع عمومى فريضهاى انقلابى و رسمى اسلامى است.»(20)
بار ديگر سخن آغازين اين بخش از نوشتار را كه از امام حسن عسگرى(ع) نقل كرديم مرور كنيم كه هم رهنمود دادند و هم هشدار، رهنمودشان اين بود كه «بر شما باد به ميانهروى» (و اقتصاد و اعتدال در زندگى) و هشدارشان اين بود كه: «پرهيز كنيد از اسراف، زيرا اسراف از كارهاى شيطان است.»
حسن ختام اين فصل از اين گفتار و نوشتار را با سخنى از امام پرهيزكاران و اميرمؤمنان على(ع) زينت مىبخشيم كه به يكى از كارگزارانش نوشت:
«فَدَعِ الْاِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْكُرْ فِى الْيَوْمِ غَداً وَ اَمْسِكْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِكَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِيَوْمِ حَاجَتِكَ اَ تَرْجُو اَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ اَجْرَ الْمُتَوَاضِعِينَ وَ اَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَكَبِّرِينَ وَ تَطْمَعُ وَ اَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِى النَّعِيمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِيفَ وَ الْاَرْمَلَةَ اَنْ يُوجِبَ لَكَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ اِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِىٌّ بِمَا اَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ وَ السَّلَامُ؛ اسراف را كنار بگذار و ميانهروى را پيشه كن. از امروز به فكر فردا باش و از اموال دنيا به مقدار ضرورت براى خويش نگاهدار و زيادى را براى روز نيازت از پيش بفرست. آيا اميد دارى خداوند ثواب متواضعان را به تو بدهد در حالى كه در پيشگاهش از متكبران باشى!؟ و آيا طمع دارى كه ثواب انفاقكنندگان را به تو عنايت كند در صورتى كه در زندگى پرنعمت و ناز قرار دارى و مستمندان و بيوهزنان را از آن منع مىكنى؟ بدان انسان به آنچه از پيش فرستاده پاداش داده مىشود و به آنچه قبلاً براى خود ذخيره كرده وارد مىگردد.»(21) والسلام. پاورقي ها:پىنوشتها: – 1. سفينه البحار، هشت جلدى، اسوه، ج 4،ص 132. 2. مفردات راغب، واژه سرف. 3. تفسير نمونه، ج 12،ص 116و 115. 4. نهجالبلاغه، خطبه 126. 5. سوره اعراف، آيه 21. 6. سوره يونس، آيه 82. 7. سوره اسراء، آيات 26و 27. 8. سوره فرقان، آيه 67. 9. ميزان الحكمه، رى شهرى، مترجم، ج 5، ص 2462. 10. همان مدرك 11. همان، ص 2463. 12. همان 13. همان 14. همان 15. همان 16. همان، ص 2460. 17. همان 18. سخنرانى 21/7/86. 19. استفتائات، ص 352. 20. به نقل از عبرتهاى عاشورايى، شماره 94، 13/7/86. 21. نهجالبلاغه، نامه 21.