انتقاد و پیشنهادها

اسراف و اقتار 2

در شماره گذشته مطلبی داشتیم درباره اسراف و اقتار در مصرف
آب اکنون در دنباله آن سخن به ذکر برخی دیگر از موارد اسراف و اقتار در جامعه
کنونی می پردازیم :

1-               
مصرف برق

برق از نعمت های غیر مترقبه ای است که خداوند به انسان
ارزانی داشته یعنی طی قرون متمادی که از زندگی بشر می گذرد هیچ توقع چنین چیزی
نبود که به این آسانی شب به بروز تبدیل شود و گرما و سرما به این راحتی دفع شود و
هزاران گره مشکل از زندگی با این نیروی شگرفت گشوده شود. به طور قطع می توان گفت:
برق بهترین و سودمندترین اکتشاف بشر است. برق در تمام شئون زندگی یار و مددکار
انسان است. و اکنون به صورت یک ضرورت ـ که جامعه متمدن بشری نمی تواند از آن بی
نیاز باشد ـ در آمده است.

ولی باید توجه داشت این نعمت خداداد که بشر با چراغی که
خداوند عطا فرموده یعنی عقل آن را در تاریکی های طبیعت یافته است به آسانی به دست
نمی آید. سادگی به کار گرفتن آن شاید این تصور را در ذهن به وجود آورد که به دست
آمدن نیروی برق نیز به همین آسانی و سادگی صورت گرفته ولی چنين نیست. وقتی با حرکت
یک یا چند کلید، ده ها چراغ صد شمعی و دویست شمعی را روشن می کنید، توجه داشته
باشید که با این کار چه فشاری بر مراکز تولید نیرو و اتصال وایستگاه های تقویت و
غیره وارد می آوری. و با افزودن مصرف برق در توزیع این نعمتی که باید برای همگان
باشد ،مانعی برگ ایجاد می کنید. باید همه توجه داشته باشیم که هنوز بسیاری از
روستاها از این نعمت به طور کلی محرومند و رساندن برق به آن ها در شرایط کنونی که
افزودن نیروگاه ها ممکن نیست یا مشکل است بدون همکاری مردم میسر نیست. البته باید
دولت سعی کند به همه مناطق کشور به مقداری که رفع حاجت متعارف مردم بشود برق
برساند ولی مردم نیز باید در این امر از کمک ومساعدت دولت که خود کمک به مردم است
دریغ نورزند و تا حد توان از مصرف غیر ضروری برق خوددار کنند. و در این امر و
مانند آن دقت کاری های رهبران مذهبی به ویژه حضرت امام دام ظله را الگو واسوه خود
قرار دهند. که ایشان اگر برای چند لحظه هم اطاق کار و مطالعه را ترک کنند، حتما
چراغ و پنکه را خاموش می کنند. همه باید این گونه نکات دقیق از رفتار رهبر عظیم
الشأن را مورد توجه و عمل قرار دهیم.

قانون و قانون گذاران

در این جا باید نکته ای را به شهرداری ها تذکر داد که مکرر
دیده شده است چراغ های خیابان در طول روز و بدون هیچ دلیل روشن است و این امر گذشته
از این که اسراف است موجب سهل انگاری دیگران نیز می شود. اصولا این گونه سفارش ها
که از سوی دولت و مسئولین به مردم اعلام می شود باید پیش از همه و بیش از همه ،
خود مسئولین و ارگان های دولتی آن ها را رعایت کنند. خداوند در قرآن کریم می
فرماید: «أتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم» آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید و
خود را فراموش می نمائید.

این نکته باید برای ما الگو باشد که در آن چه امر و نهی و
ارشاد و توجیه نسبت به دیگران داریم، خود باید پیش قدم باشیم. اگر پلیس راهنمائی
قوانین و مقررات راهنمائی را نادیده بگیرد نباید توقع داشته باشد دیگران آن ها را
رعایت کنند. متاسفانه صحنه های بی اعتنائی برخی مسئولین مربوطه به مقررات خویش امری
معمولی و روزمره است و گویا قانون فقط برای مردم وضع شده. و با کمال تاسف باید
بگویم که در کشورهای عقب مانده ای که از جهت فرهنگ و تمدن و پیشرفت دانش و هنر
چیزی به حساب نمی آیند تا مورد مقایسه با ایران باشند، از نظر رعایت مقررات مخصوصا
مقرراتی که مورد توجه عموم مردم است، مانند قوانین راهنمائی، بسیار متعهد و مقید و
رفتار جالبی دارند مثلا هیچ وقت دیده نشده که ماشین وزیر یا هر شخصیت دیگر یا ماشین
پلیسی و غیره به جز در صورت مأموریت سریع از چراغ قرمز عبور کنند. در هر صورت، می
توان گفت: بهترین ضامن اجرای قوانین، تعهدو التزام قانونگذاران و مجریان به آن ها
است.

تبلیغات وصرفه جوئی در برق

در مورد مصرف برق نکته دیگری که حائز اهمیت است مساله
تبلیغات است. باید با شیوه صحیح و راهنمائی های اصولی و حساب شده در رسانه های
گروهی مردم را به اهمیت صرفه جوئی در برق آشنا کرد. همان گونه که اشاره شد سادگی
طرز استفاده از برق عامل مهمی در اهمیت ندادن به صرفه جوئی در آن است، لذا باید
مراکز تبلیغ و ارشاد مردم را متوجه کنند از راه بیان مراحل به دست آمدن برق و
مخارج سنگین آن از نظر ارزش نیروگاه ها و استهلاک آن ها و سخوت و سایر هزینه های
آن و سوبسیدی که دولت می پردازد و قیمت واقعی هر کیلو وات برق و خطر ناشی از
خاموشی ها مخصوصا در مورد بیماریستان ها و آسانسورها و امثل آن و همچنین ضرر اقتصادی
که در اثر خاموشی متوجه مراکز صنعتی و سردخانه ها و حتی یخچال های فروشگاه ها به
جامعه می رسد و ضرر های بهداشتی که در اثر مصرف ساندویچ و کباب و مانند آن که
غالبا دراین روزها فاسد شده اند، پدید می آید، با توجه به این  که صرفه جوئی بیشتر موجب خاموشی کمتر است رابطه
بین این دو امر که مردم غالبا از آن غافلند و سایر جهات که انگیزه صرفه جوئی را
زیاد کند.

و اما روشی که در تبلیغات معمول است که با نشان دادن عکس
هائی از لوازم برقی خانگی، سعی بر این می شود که آن ها را کالاهای مصرفی و شیوع
استعمال آن ها را دسیسه استعمارگران جلوه دهند، ظاهرا روش صحیح و مؤثری نیست زیرا
اکنون بیشتر این لوازم جزء لوازم زندگی به حساب می آید و حذف آن ها برای اکثر خانواده
ها بسیار مشکل است. اصولا باید توجه داشت که پیشرفت تکنولوژی با ازدیاد جمعیت و
پیچیدگی روابط اجتماعی هماهنگ است. و لذا اگر بخواهیم در این زمان با کشاورزی سنتی
و صنایع دستی مواد غذائی و لوازم زندگی را تهیه کنیم قطعا هیچ وقت به خودکفائی
نسبی هم نخواهیم دست یافت. وسائل نقل و انتقال قدیم نمی تواند پاسخگوی نیاز جامعه
امروز باشد ،وهمچنین سایر امور. بنابراین، لوزم برقی خانه نه فقط برای رفاه و
آسایش است بلکه با وضع زندگی کنونی که لازمه کیفیت و کمیت جامعه کنونی است، اين
گونه لوازم جزء ضروریات زندگی به شمار می رود و شعار مصرفی بودن آن هیچ وقت نمی
تواند جامعه را قانع کند و سرپوشی برای ضعف مدیرت باشد. و خلاصه دعوت به تفریط نمی
تواند راه چاره صحیحی برای جلوگیری از افراط و اسراف باشد!! شاهد بر این مطلب این
است که گویندگان و تبلیغ کنندگان و شعاردهندگان این طرز تفکر نمی توانند زندگی خود
را با آن وفق دهند چه رسد به این که دیگران را وادار به آن کنند!!

3- نان و مواد غذائی دیگر:

خداوند متعال می فرماید : «کلوا و اشربوا و لا تسرفوا ان
الله لا یحب المسرفین» (31 ارعاف) بخورید و بیاشامید و زیاده روی نکنید که خداوند مسرفان
را دوست ندارد. ممکن است اسراف در این آیه به معنای زیاده روی در خوردن و آشامیدن
باشد که گذشته از تلف کردن مال، زیان بهداشتی نیز دارد و ممکن است به معنای تجاوز
از حد استفاده مشروع باشد که در وقاع به معنای به هدر دادن نعمت خداوند است.

متأسفانه اسراف در مواد غذائی و به ویژه نان بسیار مشاهده
می شود. نان در میان مواد غذائی دیگر احترام خاصی دارد و روایات زیادی در لزوم
اکرام و احترام نان آمده است. از رسول اکرم روایت شده است که فرمود: «اکرموا الخبر
فانه قد عمل فیه ما بین العرض الی الارض و ما فیها من کثیر خلقها…» (وسائل ج 16
ص 505) ـ نان را گرامی بدارید که آن چه مادون عرش است تا زمین و بسیاری از اهل
زمین در به وجود آمدن آن کار کرده اند. ممکن است این حدیث اشاره به دخالت وسائط
تدبیر غیبی (ملائکه) و عوامل طبیعی باشد.

ابرو باد و مه و خورشید و فلک در کارند

تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

در روایات اهل بیت عصمت علیهم السلام از جهاتی که موجب هتک
نان می شود نهی شده است، فرموده اند:

1-               
ظرف غذا را بر نان نگذارید. روایات متعددی در نهی از این کار آمده است. در یکی
از آن ها راوی می گوید: امام موسی بن جعفر ع در خانه من صبحانه میل می فرمودند.
ظرفی از غذا حاضر شد که زیر آن نان گذشته شده بود، امام فرمود: نان را گرامی
بدارید و زیر ظرف غذا نگذارید.

2-               
نان را با چاقو نبرید در روایات زیادی از این عمل نهی شده است و فرموده اند
نان را با دست پاره کنید و این را نیز نوعی احترام برای نان قائل شده اند.

3-               
اگر نان حاضر شد منتظر غذای دیگری نشوید.

4-               
پا روی نان نگذارید.

5-               
نان را نبوئید. درروایت از رسول اکرم ص است که فرمود: مانند حیوانات نان را
نبوئید که نان مبارک است و خداوند به خاطر آن باران می بارد و به خاطر آن چراگاه
ها را می رویاند و به وسیله آن شما نماز می خوانید و روزه می گیرید و حج خانه خدا
می روید (یعنی به سبب نیروئی که از آن به دست می آورید).

6-               
قرص نان را کوچک کنید. در روایت معتبری از رسول اکرم ص آمده است: «ضغروا
رغفانکم فان مع کل رغیف برکه» قرص نان را کوچک کنید که با هر قرص نانی، برکتی است.

اکنون با این همه تاکیدی که در مورد گرامی داشتن نان وارد
شده است ببینیم در کشور ما چگونه با آن برخورد می شود؟! جالب توجه این است که
ظاهرا رد آن زمان نیز ایرانیان عادت ناپسندی داشته اند که در بعضی از روایات نکوهش
شده و آن را مورد سبوس گرفتن از آرد و بریدن نان با چاقو است ولی اکنون سخن از دور
ریختن و به هدر دادن این نعمت گران قدر است.

نان به دلیل سوبسیددولت خیلی ارزانتر از قیمت واقعی خود به
دست مصرف کننده می رسد و هچیگونه محدودیتی در به دست آوردن آن نیست و البته نباید
باشد، ولی همین موجب شده است که ما آن را ذلیل و بی ارزش بدانیم و هر روز کیسه نان
خشک را پر از نان تازه ای می کنیم که در سفره باقی مانده است و باز هم روز بعد بیش
از مقدار لازم نان می خریم و باز همه به کیسه نان خشک اضافه می کنیم! چرا؟ چون 15
ریال دیگر پولی نیست که به آن اهمیتی داده وشد! پس یک عدد بیشتر از حد لازم برای
احتیاط می گیریم اگر لازم نشد کیسه نان خشک!!

این طرز تفکر سبب خشم الهی و زوال نعمت می شود. در روایات،
داستان های گوناگونی از امت های پیشین نقل شده که در اثر بی احترامی و اهانت به
نان، مورد خشم الهی قرار گرفتند و نعمت از آنان، گرفته شد. بنابراین برای جلوگیری
از این مساله باید چند جهت را در مورد نان رعایت کنیم:

1-               
نان به مقدار لازم تهیه کنیم نه بیشتر.

2-               
قسمتی از نان که باقی می ماند، در کیسه پلاستیک گذاشته درب آن را محکم ببندیم
و رد جای خنک مانند یخچال نگه داریم و در روز بعد قبل از مصرف نان تازه، آن را
مصرف کنیم. این مطلب باید حتی در قطعات کوچک نان ملاحظه شود. در روایت است که
خوردن قطعات ریز نان که در سفره می ماند موجب زیادتی روزی است.

3-               
اگر قسمتی از نان پخته نشده است می توان در صورت امکان آن را بر روی آتش برشته
کرد ومصرف نمود. و اتفاقا بسیار خوش مزه و برای ناراحتی های معده مفید است.

4-               
اگر غفلت شد و نان در اثر برخورد باد خشکید آن را نگه داریم و با آب گوشت و هر
غذای مایع دیگر مصرف کنیم.

5-               
نانواها دقت بیشتری در پخت نان داشته باشند. ملاحظه می شود که غالبا قسمت
زیادی از نان در اثر سوختگی یا خمیر بودن دور ریخته می شود و این روا نیست. دولت
نیز باید در این امر نظارت بیشتر داشته باشد.

6-               
مسئولین تهیه آرد سعی کنند آرد مناسبی تهیه کنندکه گفته می شود غالبا نامرغوب
بودن نان در اثر بدی آرد است.

و اما سایر مواد غذائی، آن ها نیز مورد اسراف و بی اعتنائی
قرار می گیرد به خصوص در میهمانی ها و مناسبت ها که غالبا میز با نان برای اظهار
خوش سلیقه بودن یا جهات دیگر مواد غذائی مختلف خیلی بیش از اندازه مصرف تهیه می
کنند و قطعا مقدار اضافه را فورا یا پس از چند روز که در یخچال می ماند و به مصرف
نمی رسد روانه سطل آشغال می کنند این ها قطعا جایز نیست. ولی نباید فراموش کرد که
بعضی در مورد میهمان جانب تفریط و اقتار را برگزیده اند و به خصوص کسانی که خیلی
می خواهند خود را انقلابی و حزب اللهی جلوه دهند و شاید بعضی واقعا از روی عقدیه و
ایمان این روش را اختیار می کنند به خیال این که لازمه مؤمن و حزب اللهی بودن نان
و ماست خوردن است و باید میهمان نیز چنین باشد ولی از نظر روایات اهل بیت علیهم
السلام مستحب است انسان برای میهمان غذای فراوان و خوب تهیه کند و ائمه علیهم
السلام خود نیز چنین بودند.

راوی می گوید درمنزل امام صادق ع غذائی برای ما می آوردند
که هیچ گاه از آن لذیذتر و تمیزتر نخورده بودیم. تا آن جا که بعضی از اصحاب بر
امام خرده گرفتند که خوب است قدری ملاحظه کنید، امام فرمودند: ملاحظه  ما پیرو روزی رساندن خداوند است اگر روزی را بر
ما فراوان فرستاد ما هم توسعه می دهیم و اگر تنگ گرفت  ما هم تنگ می گیریم. بنابراین انسان باید حد
وسط را همیشه رعایت کند نه اسراف کند و نعمت های الهی را به هدر بدهد و نه بر خود و
خانواده و میهمان تنگ بگیرد. شنیدم یکی از ساده اندیشان، جمعی از مؤمنین را برای
افطار در ماه مبارک رمضان دعوت کرده و به آن ها نان و ماست تقدیم کرده بود با یان
که تهیه غذای مناسب برای او ممکن و آسان بود. این نهایت اقتار است و خداوند را از
آن خوش نمی آید.

و همچنین میوه جات که در دو مورد دستخوش اسراف است. 1-
میدان های تره بار که میوه فروشان با گران کردن قیمت آن قدر میوره را نگه می دارند
تا فاسد شود و معتقدند برای نگه داشتن نرخ بازار در سطح بالا، این روش لازم و
ضروری است و این بدترین نوع اسراف است و آن طرز تفکر عقيده ای فاسد و خطرناک است.
2- مصرف کنندگانی که بیش از حد لازم میوه می خرند و چون به مصرف نمی رسد آن را
روانه سطل آشغال می کنند. و همچنین کسانی که میوه را نیم خورده دور می اندازند که
در بعضی روایات این امر نیز نکوهش شده است.

4- کاغذ و مطبوعات:

اسراف و اقتار در مورد کاغذ و مطبوعات نیز جالب توجه است.
مجلات و روزنامه هائی که هیچ تأثیری در بالا بردن سطح فرهنگ جامعه ندارند بلکه
جنبه سرگرمی و تفریح نیز در آن ها نیست و فقط گزارشی از کارها و فعالیت های معمولی
بعضی از ارگان ها است که البته صفحات زیادی را نمی تواند پر کند و ناچار باری این
که مجله را تکمیل کنند مطالبی تکراری از این جا و آن جا جمع آوری کرده و آن ها را
تجدید چاپ می کنند. ما خود شاهد مجلاتی هستیم که با کاغذ گلاسه و رنگ آمیزی های
جالب و گران قیمت و چاپ بسیار عالی، برای ارگان ها به طور مجانی و متعدد فرستاده
می شود ولی چون  اصلا مطلبی برای خواندن
ندارد همچنان دست نخورده به کناری گذاشته می شود! البته این حد اعلای اسراف در
کاغذ و مطبوعات است و درجات پائین تر نیز هست و همه این ها اسراف و مصرف بی معنی و
بی مورد است. متاسفانه با اين که این مطلب بسیار تذکر داده شده و در مجلس شورای
اسلامی نیز ظاهرا مطرح شده و شاید تصمیماتی نیز گرفته شده باشد ولی هیچ تأثیری در
اراده گردانندگان ارگان ها نسبت به چاپ مجله های تکراری و غیر لازم بلکه غیر مفید
نداشته است.

و اما کاغذهائی که در ادارات به دلیل نظام بوروکراسی رد و
بدل می شود گرچه آن نیز اسارف است آن هم نه فقط اسراف در کاعذ بلکه در نیروی
انسانی و سایر چیزهائی که در راه تبادل این کاغذها به کار گرفته می شود نیز اسراف
است ولی مشکل این امر از نظر تاخیر کارهای مردم و ایجاد نارضایتی در میان آن ها و
ظلمی که به حقوق دیگران در بسیار یا اکثر موارد لازم می آید این قدر مهم است که
مسأله اسراف را تحت الشعاع قرار داده است.

از سوی دیگر کتاب های درسی دانش آموزان را ملاحظه کنید که
چه کاغذی و چه چاپی و چه صحافی دارد کاغذهای تکی به وسیله مقدار کمی چسب به هم
پیوسته اند و در اولین روزهای درس از هم پاشیده می شود. البته اگر در اولین روزها
یا اولین ماه ها کتاب به دست دانش آموز برسد! خلاصه در چنین موردی که جای انفاق
است، متاسفانه اقتار شدید دیده می شود!

برخی افراد در مورد نوشتن نامه اقتار جالب توجهی دارند. یکی
از انگیزه های نوشتن این مقاله نامه های بعضی از خوانندگان بود که در قطعه کاغذهای
کوچک و پاره پاره که فقط سزاوار سطل آشغال است، نامه های حاوی مسائل دینی یا
مشکلات شخصی می فرستند که گاهی در اثر ریز بودن و نا منظم بودن خط وقت زیادی برای
خواندن می خواهد. و بعضی نیز در پاکت های جالبی! نامه را می فرستند. پاکتی که برای
آن ها فرستاده شاه با صرف وقت و چسب آن را وارونه می کنند و به مصرف می رسانند و
با این عمل میخواهند از اسراف جلوگیری کرده باشند ولی این اقتار است!! احترام
اشخاص و ادب نامه نویسی با این گونه رفتار منافات دارد.

موارد اسراف و اقتار در جامعه ما زیاد است. گویا سعی بر
شمردن آن ها اشتباه است زیرا شماره های زیادی از مجله را اشغال خواهد کرد. برای
نمونه می توان به همین چند مورد بسنده کرد. و گرنه اسراف در زندگی توانگران بلکه
مردم معمولی بسیار دیده می شود مخصوصا در لوازم خانه و فرش و مبل و سایر تجملات که
متاسفانه جامعه ما به آن پای بندتر از ضروریات زندگی است. ممکن است کسی از خریدن
ماشین لباسشوئی که کمک به خانواده است صرف نظر کند ولی از تهیه یک فرش قیمتی که در
اطاق پذیرائی باشد و همچنین سایر تجملات خانه، نمی توان صرف نظر کرد! با این طرز
تفکر باید مبارزه کرد و باید جامعه را به سوی کم کردن تجملات (نه حذف آن ها به طور
کلی) هدایت  کنیم نه این که همه لوازم خانه
را چون از اختراعات جدید است به عنوان کالاهای مصرفی! معرفی نمائیم که این پذیرفته
نمی شود و در نتیجه تبلیغات بی اثر می ماند و جامعه همچنان به روند مصرفی خود ادامه
می دهد.