محمد صالح
بيانيه
فردوسي
حكيم
ابوالقاسم فردوسي را خبر رسيد كه يكي اينجا و آنجاي نشسته و دعوي نموده كه: اگر
فردوسي نبود، اثري از اسلام نبود و فردوسي با شاهنامه، مكتب پيامبر را نجات داد و
اگر امروز در جهان نامي از اسلام و توحيد و عدالت هست، به بركت فردوسي و شاهنامه
اوست! حكيم سخت به خروش آمد و بيدرنگ بيانيهاي به شرح زير صادر كرد:
به نام
خداوند جان و خرد
اينجانب
كه ابوالقاسم فردوسي باشم بهكرات گفتهام كه بزرگترين افتخارم در دنيا و آخرت آن
است كه: خاك پي حيدرم! اگر آبرويي دارم، به بركت محبت به نبي مرسل و اهل بيت اوست،
فلذا جميع ترهات و شطحيات و عجايب و مهملاتي را كه اين ايام در باب حقير و شاهنامهام
گفته ميشود، شديداً و قوياً تكذيب نموده و از اين كلمات به خداي جهانآفرين پناه
ميبرم و به گونهاي بنيادين، چنين عباراتي را محكوم ميكنم! و در صورت تكرار، حق
شكايت از گوينده را براي خود محفوظ ميدانم ودر پايان
براي صحت دماغ و هدايت قائل اين كلمات به درگاه احديت التجاء خواهم نمود.
اقل عبدالله، حكيم ابوالقاسم فردوسي
از عمروعاص تا اشعري
بعيد
است اين ضربالمثل را شنيده باشيد كه: اخي! عمروعاص را بيخيال شو و ابوموسي اشعري
را بگير! (البته اين مثل در بين عوام به اين صورت رايج است كه: «مارادونا را ول كن
غضنفر را بچسب!) به هر حال، اين مثل در جايي استفاده ميشود كه شما از يك تهديد يا
دشمن خارجي در هراسيد و ششدانگ حواستان به آنجاست كه ناگاه خبردار ميشويد يكي از
جاهلان و غافلان جبهه خودي، چنان ضربات مهلكی به پيكر جبهه خودي وارد آورده كه
دشمن خارجي از انجام آن عاجز و درمانده است! در اين مواقع يكي پيدا ميشود و به
شما ميگويد: «عمو! جناب! اخي! عمروعاص را ولش، ابوموسي اشعري را درياب!» يعني كه
سنگينتري اگر جلوي خرابكاريهاي دوستان داخلي را بگيري!
حالا
حكايت نظام جمهوري اسلامي و جنگ نرم هم در همين مايههاست! آن قدر كه در جريان جنگ نرم از خوديهاي خلف صالح ابوموسي اشعري
ضربه خوردهايم، از امثال عمروعاص نخوردهايم! باورتان نميشود؟ فهرستي به شرح زير
تقديمتان ميكنيم، بلكه باور كنيد:
الف) از مجموع نمايشنامههايي
كه در سال 89 با مجوز و حمايت وزارت ارشاد به روي صحنه رفته، بيش از ده
نمايشنامه در تضاد كامل با اسلام، اخلاق، دين و عفت عمومي بوده، تا آنجا كه
نمايشنامهاي مانند «هوي گابلر» كه از سوي وزارت ارشاد تشويق هم شد و به عنوان
جايزه به سفر خارج اعزام گرديد، در برخي از كشورهاي اروپايي به علت محتواي مبتذل
جنسي آن اجازه اجرا پيدا نكرده است!
ب) محتواي
13 فيلم از آثار سينمايي ارائهشده به جشنواره سيام فيلم فجر (بهمن1390) در رابطه با خيانت زوجين به يكديگر در مسائل
جنسي بوده و برخی از اين آثار حتي موفق به دريافت جايزه از دست وزير ارشاد شدهاند!
ج)
فيلمي به نام «گشت ارشاد» با محتواي اهانت به مسجد و منبر و خاصه عزاي سالار
شهيدان و ترويج چشمچراني و لاتبازي كه قهرمان آن هيئت عزاي حسيني را مساوي «قمه
و قيمه» خطاب ميكند و فيلم ديگري به نام «زندگي خصوصي» كه حتي منتقدان لائيك، آن
را اولين فيلم با موضوع رابطه جنسي (پورنوگرافيك) پس از انقلاب خواندهاند، از سوي
وزارت ارشاد جهت اكران نوروزي (كه زمان حضور خانوادهها در سينماست)، مجوز گرفته و
معاونت سينمايي، تمام قد به حمايت از نمايش اين دو اثر كثيف پرداخته و به اعتراضات
ائمه جمعه و جماعات و بسياري از مؤمنان وقعي ننهاده و بيان داشته كه: خوب كرديم به
اين آثار مجوز ساخت و نمايش داديم! باز هم ميدهيم تا چشمتان درآيد.
د) از
كشف حجاب در مراسم جشنواره فيلم و تئاتر فجر هم كه ديگر به عرف رايج و جاري در اين
قبيل محافل تبديل شده، سخني نميگويم كه اين قبيل امور را تا نبينيد باور نميكنيد!
حال با
اين توضيحات، به نظر شما زخمهاي عمروعاص (شبكههاي ماهوارهاي) به پيكر رنجور
اخلاق و معنويت مملكت كشندهتر و كاريتر است يا تيرهاي رهاشده از كمان ارشاد
(ببخشيد ابوموسي اشعري!)؟ بماند كه ابوموسي اشعري و امثال او هزينه تهاجم به جبهه
مؤمنان را از جيب بيتالمال مسلمين برميدارند و دقيقاً به همين دليل است كه
تيرهاي رها شده از كمان آنها تا عمق قلب نظام نفوذ ميكند و ميسوزاند و آه از
نهاد برميخيزاند!
واقعاً
در چنين حالي، انسان عاقل گريبان عمروعاص را ميچسبد يا يقه ابوموسي اشعري را؟
پاسخهاي
خود را حداكثر تا چند روز ديگر به دفتر معاونت سینمایی ارسال نمائید و منتظر باشيد
تا به قيد قرعه يكي از جوايز زير نصيبتان شود:
1ـ بليط
رايگان فيلمهاي «گشت ارشاد» و «زندگي خصوصي» (مجموعاً دو فقره)
2ـ كارت
دعوت جهت حضور در جشنوارههاي فيلم و تئاتر فجر سال 91 (اين جايزه مخصوص عزيزاني
است كه از ماوقع اين محافل بيخبرند و معمولاً حمل به صحت ميفرمايند!)
3ـ جايزه
ويژه كارت ملاقات با رياست محترم دفتر رئيسجمهور كه فقط به برنده خوششانس تقديم
خواهد شد.
سوتیتر:
به نظر شما
زخمهاي عمروعاص (شبكههاي ماهوارهاي) به پيكر رنجور اخلاق و معنويت مملكت كشندهتر
و كاريتر است يا تيرهاي رهاشده از كمان ارشاد (ببخشيد ابوموسي اشعري!)؟ بماند كه ابوموسي
اشعري و امثال او هزينه تهاجم به جبهه مؤمنان را از جيب بيتالمال مسلمين برميدارند
و دقيقاً به همين دليل است كه تيرهاي رها شده از كمان آنها تا عمق قلب نظام نفوذ ميكند
و ميسوزاند و آه از نهاد برميخيزاند!