تضمین آینده انقلاب
بسم الله الرّحمن الرحیم
در آستانه ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و فرا رسیدن دهه مبارک فجر، خدای
را بر همه نعمتهائی که بر ما ارزانی داشته سپاس گفته و بر روان تابناک شهیدانی که
با خون پاکشان نهال انقلاب را آبیاری کردند، درود فرستاده و به امت شهیدپرور و
صبور، تبریک و تهنیت میگوئیم.
سخن از انقلاب و نعمتهای بیکرانی که خداوند منّان در پرتو آن به امت اسلامی
ایران ارزانی فرموده است و بیان دستاوردهای فراوان انقلاب در ابعاد فرهنگی، سیاسی،
اجتماعی و…. از توان نویسنده و مجال این چند سطر خارج است که هرگز اقیانوسی بزرگ
در کوزهای کوچک نمیگنجد.
و… «یک عمر هزار ساله باید/ تا من یکی از هزار گویم»
ولی این دستور قرآن است که:
«
وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ
قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا
حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا ».
همواره نعمتی را که خداوند بر شما ارزانی فرموده یاد کنید آنگاه که شما دشمن
یکدیگر بودید پس خداوند بین دلهای شما الفت افکند ـو همدل شدیدـ پس در سایه نعمت
او (اسلام) در صبحدم برادری قرار گرفتید در حالیکه در لبه پرتگاه آتش بودید پس خدا
شما را از آن رهائی بخشید.
ذکر نعمت انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و یادآوری شرایط و احوال قبل از
انقلاب و پرتگاه سقوطی که بر آن مشرف بودیم، تصور اینکه اگر انقلاب نشده بود از
دروازه تمدن بزرگ به کدام جهنمی وارد میشدیم و مقایسه بین آن شرائط و سرنجام آن
با انقلاب و دستاوردهای آن که مهمترین آنها همدلی بین امت است و پیروزیهائی که در
پرتو آن نعمت و این همدلی در مقابل تمام قدرتهای شیطانی حاصل شده؛ همه و همه یک
وظیفه است و یک ضرورت تا برای تداوم انقلاب همچنان استوار و مقاوم باشیم که:
«
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ
عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ » (احقاف/13)
همانا آنانکه گفتند پروردگار ما خداست و سپس ـدر این راهـ پایداری کردند
پس هیچ ترسی بر آنها نیست و هرگز اندوهی نخواهند داشت.
ضامن بقا و ثبات روزافزون این راه و این نعمتها فقط یک چیز است و آنهم بدست
خودمان «لئن شکرتم لازیدنکم» اگر شکرگذار بودید همانا به یقین نعمت را بر شما
افزون کنیم ولی با غفلت از خدا و نعمت او، شکر و سپاس غیرممکن است و اگر حجاب
هواهای نفسانی و تعلّقات مادّی و تنازعات شیطانی، ما را از خدا و نعمتهایش غافل کرد، عذاب دردناک الهی گریبان
ما را خواهد گرفت.
بدیهی است که شکر نعمت انقلاب و حکومت اسلامی، تلاش در اجرای احکام اسلام و
پیاده کردن اهداف آن است و این وظیفه تمام افراد جامعه است و فرقی بین دولت و ملت
نیست واصلاً بدون کمک یکدیگر از عهده این وظیفه الهی و سرنوشتساز برنمیآیند.
اما مردم که همواره در صحنه حاضر و با ایثار جان و مال و عزیزان خویش و قناعت
و بردباری و تحمل انواع رنجها و سختیها، وظیفه خود را انجام داده و میدهند و ما
کوچکتر از آنیم که مثلاً برای مادری که سه شهید داده و اگر ناراحت است فقط برای
عدم رعایت حجاب در برخی موارد است سخنی برای گفتن داشته باشیم.
در اینجا روی سخن با دولتمردان و همه کسانی است که به هر نوعی امانت سنگین
اداره کشور اسلامی و مسئولیت خدمتگذاری به مردم را به عهده دارند؛ آنان که مسئول
پیاده کردن احکام اسلام و دستورات امام هستند؛ امامی که هر چه میگوید از اسلام
است و واجبالاطاعه؛ امامی که با توجه به شرائط سنی و ضعف جسمی همواره با تمام
وجود در خدمت مردم و غمخوار آنها بوده و بر آن افتخار کرده است؛ امامی که در کنار
همه کارهای دیگر در همان روزهای اول انقلاب که اقتصاد کشور به کلی متلاشی بود
دستور دادند آب و برق برای مردم محروم رایگان باشد و بنیاد مسکن را به منظور خانهسازی
برای بیخانمانان و بنیاد 15 خرداد را برای کمک به مستضعفان و خانواده شهدا و…
بنا نهادند؛ امامی که همواره بر رفع محرومیّت مردم رنجیده تأکید کرده و حتّی یک
موی پابرهنهها و کوخ نشینها را بر تمام کاخنشینها ترجیح دادند و… (که مجموع این دستورات خود
نیاز به فرصت مستقل و مفصلی دارد).
در اینجا روی سخن با کسانی است که وظیفه دارند این اهداف را جامه عمل بپوشانند
و باید به جای حرف، شعار، تکرار ناقص دستورات امام و رهنمودهای آیت الله العظمی
منتظری، ملاقاتهای تشریفاتی و غیرمربوط صرف نیرو و وقت در جهت کارهای متفرقه.
تشریفات، امور رفاهی،مصالح فردی، گروهی و اختلافات و منازعات و بی اثر کردن یکدیگر
و همه امور از این قبیل، فقط و فقط کار به مردم ارائه دهند که این شکر نعمت است و
جز این کفران نعمت و در همین جا از برخی از افراد یا گروهها که برای ملاقات با
شخصیتهای برجسته و محبوب سر و دست میشکنند باید سؤال کرد که: اگر خبر ملاقات شما
در هیچ کجا نقل نمیشد باز هم تا این اندازه انگیزه داشتید؟ در زمانی که امام در
پاریس بودند یک روز جز چند نفر بقیه افراد معهودالذهن در اقامتگاه امام نیامده
بودند، بعضیها بسیار تعجب کردند ولی زمانی معمّا حل شد که معلوم گردید در آن روز
قرار نبود فیلمبردارها و عکاسها آنجا بیایند!
باید از اینگونه افراد پرسید: آیا در شرائطی که اگر مسئولین در روز به جای 12
ساعت 120 ساعت کار کنند باز هم وقت، کم و کار، زیاد میآورند در صورتی که کار مهم
و متناسب و مربوط به آنها ندارید مزاحمت شما خیانت به اسلام و مسلمین نیست؟
نکته مهم دیگری که رعایت آن در پیشبرد کارها نقش مهمی دارد این است که هیچکس و
به هیچ دلیل نباید مسئولیتی که از عهده آن برنمیآید و یا چند مسئولیت را که از
عهده همه آنها به نحو احسن برنمیآید، قبول نماید. رعایت این امر مخصوصاً در
مسئولیتهای کلیدی ضروریتر است چرا که اگر در مرکز ثقل یک اداره یا تشکیلات، ضعف و
نارسائی بود و کارها از مبدأ با تسلط، قدرت و دقت شکل نگرفت تا آخر خط و تا رسیدن
به پائینترین کارمند جزء به همین گونه و بدتر پیش میرود و حتی اختیار از دست
بسیاری از کارمندان شریف و متعهد خارج شده و علیرغم اینکه همه میگویند و میخواهند
که ادارات باید اسلامی و کارساز و در خدمت مردم باشند باز هم وضع چنین است که:
همین مستضعف، همین کارگر و کشاورز روستائی و محروم و رنجدیده، همین کسی که به
جبهه میرود، شهید میدهد، معلول میدهد، از گلوی خود میگیردو برای جبهه میفرستد،
صفوف نماز جمعه را فشرده میکند و… و همین کسی که این همه شعار برایش میدهیم،
اگر احتیاجش به یک اداره افتاد ـکه عمده کارها به ادارات موکول شدهـ و اگر سر و
وضع مدرن یا زبان چرب و نرم نداشت یا آئین چاپلوسی و انعام و هدیه دادن را ندانست و یا اصلاً هزینه آنرا
نداشت ـکه البته معمولاً هیچکدام را نداردـ و اگر از امکانات، ارتباطات، روابط و
بند «پ» محروم باشد ـکه عموماً این قشر از همه این امور محروم هستندـ، خدا میداند
که با او چه برخورد و معاملهای میشود؟
آیا خبر داریم که اکثریت جامعه ما مستضعفین هستند و عموم آنها با مشکلات فوقالذکر
روبرو میباشند در حاليکه میلیونرها برای تأمین نیازهایشان با هیچ مشکل عمدهای
روبرو نیستند؟ آیا میدانیم که این مردم محروم حاضرند و قادرند با قناعت و شکیبائی
همه مشکلات انقلاب و جنگ و کمبودها را تحمل کنند و خم به ابرو نیاورند ولی آنچه
آنها را نگران میکند این است که هر روز در اینجا و آنجا شاهد تبعیض و نقض پنهان و
آشکار دستورات اسلام و امام باشند و در درازمدت این امر را نمیتوانند تحمل کنند؟
آیا میتوانیم بگوئیم از مشکلات قابل حل و خلافکاریها خبر نداریم یا بگوئیم خبر
داریم و نمیتوانیم حل کنیم یا بگوئیم خبر داریم و توان هم داریم ولی میخواهیم
کفران نعمت کنیم و مردم را از انقلاب و اسلام ناراضی و گریزان کنیم؟ و هشدارمان
باد که امام حسین(ع) فرمود:
«إنّ حوائج الناس الیکم من أنعم الله علیکم فلا تملوا النعم فتتحول الی
غیرکم.»
همانا نیازهای مردم به شما از نعمتهای خداست بر شما، پس از آنها خسته نشوید
که در غیر این صورت به غیر شما منتقل خواهد شد. بیائیم به شکرانه نعمت انقلاب به
خدمت بیشتر و برخورد عملی محبتآمیزتر به مستضعفان همت گماریم و زنهار که بگذاریم
کسی مردم را بنام حکومت اسلامی از اسلام و انقلاب برنجاند که اگر دیر بیدار شویم
مردم را و در نتیجه خدا را از دست خواهیم داد و این یعنی پایان همه چیز که «إنّ
عذابی لشدید» و چنین مباد. والسلام
رحیمیان