ازسیاست تا
دیانت
محمد صالح
تبلیغ در آخر دنیا
روحانی
اگر اهل تبلیغ باشد برایش فرقی نمیکند که محل تبلیغش کجاست و مخاطبانش چه کسانیاند!
کارش را با نیت خالص انجام میدهد و رسالات الله را ابلاغ میکند!
اگر
مستحضر باشید اکوادر کشوری است که تقریباً در آخر دنیا (البته از نظر ما) قرار
گرفته (دقیقاً شمال غربی امریکای جنوبی) با مردمانی که عمدتاً مسیحی کاتولیکاند و
درست در همین کشور است که یک مرکز اسلامی به همت یک روحانی، چراغ مسلمانی را
برافروخته و به جذب مردم خصوصاً جوانان اکوادری به اسلام مشغول است و به لطف خدا
در این امر موفقیتهای بسیاری داشته است.
وقتی
روحانی و مبلغ، عاشق کارش باشد و علاوه بر زبان اسپانیولی (که زبان مردم اکوادر و
قاطبه ساکنان امریکای جنوبی است) به زبانهای انگلیسی و عربی هم مسلط باشد و فرهنگ
و آداب و رسوم مردم محل تبلیغش را بشناسد و اخلاق خوب را وسیله جذب مردم قرار دهد،
نتیجه آن میشود که «یدخلون فی دینالله افواجا»! البته بماند که این بزرگوار نه
امکانات مالی فراوانی دارد و نه حقوق چندانی! حقوق و امکانات این روحانی و مرکز
تحت مدیریت ایشان (که البته جز خود ایشان کارمند دیگری ندارد!) در همان حدود طلبگی
است و این روحانی معتقد، علاوه بر ساماندهی به امور دینی و معنوی ایرانیان و
شیعیان مقیم اکوادر (که حدود سیصد نفر میشوند) در مقابله با فتنهانگیزیهای
وهابیت در این کشور هم موفق بوده و با تأسی به سنت معصومین، جمعی از جهال فریب
وهابیت خورده را هم به دامان اسلام حقیقی بازگردانده است (چون مرکز وهابی وابسته
به آلسعود با پول و زور مشغول لجنپراکنی علیه تشیع و ترویج وهابیت در میان
مسلمانان عربتبار این کشور است).
حضور در
دانشگاهها و مراکز آموزشی اکوادر و کشورهای اطراف و سخنرانی و معرفی اسلام و پاسخ
به سؤالات و شبهات مطرح درباره اسلام بخش دیگری از برنامههای این مبلغ موفق است!
(به ویژه آنکه این جلسات به زبان فصیح اسپانیولی و بدون نیاز به مترجم برپا میشود)
طبیعی است نتیجه این اقدامات روی آوردن مخاطبان مخصوصاً جوانان اکوادر به اسلام
حقیقی و تشییع باشد!
۱ـ جالب
آنکه این مبلغ مؤمن نه از کمبود بودجه و امکانات گله و شکایت داشت و نه اعتقادی به
فعالیت پولمحور داشت! ایشان به این اعتقاد رسیده بود که برای تبلیغ اسلام و تشییع
علاوه بر خلوص نیت، باید از اخلاق نبوی، آگاهی عمیق دینی و حلم و بردباری بهره
برد.
۲ـ اگر
دستگاههای آفتابه لگن هفت دستی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات را تعطیل و عوض آن
سی، چهل نفر مبلغ مانند عزیز فوقالذکر به اقصی نقاط دنیا اعزام کنیم، هم در بیتالمال
صرفهجویی کردهایم و هم اسلام و تشییع را گسترش دادهایم و هم خدا را راضی کردهایم!
۳ـ اگر
دستگاههای فرهنگی مملکت سهواً و عمداً مردم داخل کشور را از دین و ایمان منحرف و
به سوی جبهه مقابل سوق میدهند، مشکل در این جاست که عنان امورشان دست کسانی مثل
حاج آقای مورد اشاره نیست، حال چرا زمام این دستگاهها دست چنین نیروهای مؤمن و
معتقد به اسلام و انقلاب نیست، سؤالی است که هنوز پاسخی برای آن یافت نشده!
۴ـ
انشاءالله درد و بلای این روحانی صادق و امثال ایشان بخورد توی ملاج همه منحرفان
فرهنگی مملکت و مدیران بیلیاقت دستگاههای فرهنگی! (یعنی آن دسته از مدیرانی که
بیلیاقتند!)
فرانسویها
در ارشاد(1)
وزارت
ارشاد جمهوری اسلامی تا الان همه جور آدم به خودش دیده بود! از مهاجرانی تا شمقدری
و از تاجزاده تا اکبر گنجی! فقط مانده بود که فرانسویها و موسیوها و پاریسیها
این وزارتخانه را قبضه کنند که خوشبختانه این مهم هم در دوران فعلی جامه عمل پوشید
و مقدرات معاونت سینمایی وزارت ارشاد به دست کسانی افتاد که فرانسوی فکر میکنند،
فرانسوی خواب میبینند، فرانسوی دستور میدهند و خلاصه وزارت ارشاد برای خودش یک
پاریس کوچولو شده است! اولین ثمره این انقلاب فرانسوی در وزارت ارشاد و معاونت
سینمایی آن را هم امسال در جشنواره فیلم فجر میشود دید! فقط خدا کند آن رگ
فرانسوی مدیران وزارت ارشاد بجنبد و اسم «فجر» را با یک اسم پاریسی (مثلاً شانزه
لیزه یا اتوال یا کارتیه لتن یا …) عوض کنند که دلمان برای هدر رفتن این اسم
نسوزد! در ضمن اگر این جشنواره را به جای ایام پیروزی انقلاب اسلامی در یک مناسبت
دیگر مثلاً سالگرد انقلاب کبیر فرانسه یا سالگرد تخریب زندان باستیل یا خجسته روز
تاجگذاری ناپلئون و… برگزار کنند، تاریخ برگزاری و محتوای جشنواره و کیفیت
برپایی آن تناسب بیشتری پیدا میکند! بالاخره ظلم است که در سالگرد پیروزی یک
انقلاب اسلامی، جشنواره فیلمی برگزار شود که در آن هم اسلام غریب باشد و هم
انقلاب!
فرانسویها در ارشاد(2)
یک
برادر بسیار انتلکتوئل و فرانکوفون که چند ماهی
است مسئولیت معاونت سینمایی وزارت ارشاد را برعهده گرفته، اخیراً فتوا داده که
لازم نیست فیلمهای سینمایی برای ساخت، مجوز و پروانه بگیرند! یعنی هر کسی هر جوری
که دلش بخواهد میتواند برود و فیلم سینمایی بسازد! کلاً آزاد و بدون هرگونه
نظارتی! (البته این فتوا عملاً صادر شده و شخص ایشان به فیلمی که در تجلیل از آشوبطلبان
سال ۸۸ و بدون مجوز ساخته شده پروانه نمایش و قول جایزه دادهاند!)
از آن
طرف هم ریاست دولت فرمودهاند که اگر فیلم بدی ساخته شد مردم میتوانند آن فیلم را
نبینند (یعنی نمایش فیلم بد و ساخت آن قدغن نیست! بلکه مردم حق دارند که آن را
تماشا نکنند!)
ـ نتیجه
اخلاقی: تا دیروز که فیلمها برای ساخت و نمایش نیاز به مجوز و نظارت و بازبینی
داشتند، خیانت و فحشا و تمسخر اسلام و حیا و عفت از سر و کول خیلی از فیلمهای
سینمایی مملکت بالا میرفت! حالا که نیاز به مجوز، لغو شده و هر کسی میتواند هر
چیزی بسازد و پخش کند، چه بر سر اخلاق و دیانت و شریعت خواهد آمد؟
ارشاد
یا اضلال
آنقدر
در این سالها از وزارت ارشاد کشیدهایم که شنیدن نام «ارشاد اسلامی» موجب حساسیت
و تشدید نفستنگیمان میشود! معلوم نیست این اباحهگری و تساهل و تسامح و
لیبرالیسم در ذات این وزارتخانه نهفته یا اینکه از خواص ساختمان آن است! بالاخره
هر کسی با هر اصل و نسبی و با هر دیدگاه و خط و ربطی پا به این وزارتخانه گذاشته
عمداً یا سهواً در جهتی خلاف فرهنگ اسلامی و انقلابی غش کرده! «ارشاد اسلامی» آن
دولت از خیانت زوجین به هم حمایت میکرد و «ارشاد اسلامی» این یکی موانع نمایشنامهای
است که زبانمان لال سید و سالار شهیدان را به باد اهانت و بیشرمی گرفته است!
از
آنجایی که فعلاً و تا اطلاع ثانوی امید هدایت این وزارتخانه و مدیران آن نمیرود
(ما از خنثی و بیاثر بودن این وزارتخانه کاملاً استقبال میکنیم و به هیچ روی
توقع نداریم که این وزارتخانه گامی هر چند کوچک در ارشاد اسلامی به ویژه در عرصه
سینما و تئاتر و امثالهم بردارد!) لذا پیشنهاد میشود که یا اسم این دستگاه عوض
شود (مثلاً وزارت حمایت از افساد یا به اختصار وزارت افساد! یا وزارت اضلال یا
وزارت ارشاد غیر اسلامی و…) یا در آن به صورت اصولی و نهادینه تخته گردد تا بیش
از این بیتالمال مسلمین صرف انحراف فکری و اخلاقی آنها و فرزندانشان نگردد!) البته
ظریفی میگفت میتوان بودجه این وزارتخانه را قطع کرد و از ریاستجمهوری محترم
کشور دوست و برادر امریکا خواهش کرد از ردیف بودجه تهاجم فرهنگی به جمهوری اسلامی
یا از اعتبارات جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی، بودجه مورد نیاز این وزارتخانه تأمین
شود تا منبع تأمین مالی وزارتخانه با اقدامات آن انطباق بیشتری پیدا کند!