«دوستی و
راهبردهای تحکیم آن از منظر آموزههای دینی»
اسماعیل نساجی زواره
اشاره:
تمام
انسانها به دنبال کسانی هستند که در کنار آنان احساس آرامش و آسایش کنند، لذا
مکتب حیاتبخش اسلام به عنوان جامعترین دین در جهت تحقق چنین هدفی، آداب و ظرفیتهای
وسیعی را درنظر گرفته است و برای هدایت و تأمین سعادت انسانها از تمام راهبردها و
شیوههای شناختی و عاطفی استفاده میکند.
یکی از
این آداب، فرایند دوستی و راهکارهای تحکیم آن است. نگارنده در این نوشتار درصدد
است با الهام از آموزههای وحیانی و روایی
به بیان عوامل و متغیرهایی که موجب جذب دوستان و استحکام رفاقت بین افراد میشود،
بپردازد. امید است که مورد توجه خوانندگان محترم قرار گیرد.
رفاقت
نیاز انسانیت
دوستی
با افراد صالح و فرهیخته یکی از اهرمهای مهم زندگی و از عوامل سعادت و سرافرازی
انسانهاست. انسان با انتخاب دوستان شایسته و وارسته میتواند از گردنههای سخت
زندگی عبور کند و به اهداف و آرمانهای حقیقی نائل گردد.
رهیافتهای
دینی و روانشناختی نشان میدهند انسانی که از نعمت دوستی و رفاقت با دیگران محروم
است، غریب و تنها و بیشتر اوقات افسرده و
گرفتار شکست و ناکامی است، زیرا کسی را ندارد که با او تبادل فکر کند.
امام
صادق«ع» میفرمایند: «من لم یرغب فی الاستکثار من الاخوان ابتلی الخسران؛ کسی که
نسبت به پیدا کردن دوست و برادر دینی از خود تمایلی نشان ندهد، دچار شکست میشود.»(۱)
از امام
جواد«ع» نقل شده است: «ملاقاه الاخوان نشره و تلقیح للعقل و ان کان تزراً قلیلا؛(۲)
دیدار و ارتباط با دوستان باعث شادابی و زیادی عقل میشود، هر چند مدت دیدارکم
باشد.»
انتخاب
دوست خوب اساسیترین نقش را در موقعیت انسان در عرصههای مختلف زندگی ایفا میکند
و کمتوجهی به این انتخاب مایة بدبختی و هلاکت فرد میشود، زیرا به همان اندازه که
دوستان صالح و نیکو آدمی را در رسیدن به آرمانهای واقعی زندگی یاری میدهند،
دوستان ناشایست، زمینة هلاکت و نابودی وی را فراهم میسازند.
قرآن
کریم در بارة عواقب دوستی با نااهلان از زبان اهل جهنم چنین نقل میکند: «و یوم
یعض الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا یا ویلتی لیتنی لم اتخذ
فلاناً خلیلاً؛(۳) روز قیامت انسان ظالم انگشت حسرت به دندان میگیرد و
میگوید: «ای کاش من در دنیا با پیامبر دوست و همراه میشدم. وای بر من! کاش فلان
شخص فاسق و گمراه را به عنوان دوست انتخاب نمیکردم.»
امیرالمؤمنین«ع»
بدین گونه، فرزند ارشد خود امام حسن مجتبی«ع» را از همراهی و همنشینی با دوستان
نااهل برحذر میدارند: «پسرم! از دوستی با فرد احمق بپرهیز؛ زیرا میخواهد به تو
نفعی برساند، اما ضرر میرساند. از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که بدان
نیازمندی از تو دریغ میدارد و از دوستی با فرد بدکار بپرهیز؛ زیرا تو را به بهای
اندکی میفروشد. همچنین از دوستی با دروغگو دوری کن؛ چون او مانند سراب است که دور
را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور نشان میدهد.»(۴)
امام
علی«ع» در این رهنمودهای گهربار خاطرنشان میسازند که فرد مسلمان باید از همنشینی
و رفاقت با افراد ناشایست و نالایق اجتناب نماید، زیرا معاشرت و مصاحبت با این گونه
افراد، بذر رذایل اخلاقی را در نهاد انسان میکارد و مایة قساوت قلب میشود و ممکن
است انسان را در قهر و عذاب الهی سهیم گرداند.
باز آن
حضرت در روایتی پرمحتوا دربارة همنشینی با بدان میفرمایند: «با انسانهای بد و
فاسد رفاقت مکن، زیرا شخصیت تو بدون آنکه
خود بفهمی از بدیهای آنان الگو میگیرد.»(۵)
رفاقت
راستین
رفاقتی
که در راه خدا و بر پایة هویت انسانی بنا شده و از رنگ مطامع دنیوی پیراسته باشد،
پایدار خواهد ماند، زیرا مبنایش امور ثابت و عامل انعقاد آن رضایت و خشنودی الهی
است. این نوع دوستی زمینة رشد و تعالی افراد جامعه را فراهم میسازد، به گونهای
که همة افراد به بالاترین درجة سعادت میرسند. امام جواد«ع» پیرامون دوستی و رفاقت
راستین میفرمایند: «من استفاد اخاً فی الله فقد استفاد بیتاً فی الجنه؛(۶)
هر کس در راه خدا برادر و دوست پیدا کند، خانهای در بهشت به دست میآورد.»
بنابراین
دوستیهایی که به خاطر رضایت و خشنودی خداوند باشد، رسیدن به بهشت و برخورداری از
نعمتهای اخروی را بر فرد مؤمن و صالح واجب میگرداند، چون انسان صالح و باتقوا در
اثر معاشرت و مصاحبت با اخیار و نیکان، عادات پسندیده و انجام اعمال نیک را در
نهاد خویش تقویت میکند که پیامد آن سعادت و فوز ابدی است. اما اگر دوستی و مصاحبت
با دیگران در راه غیر خدا و به دور از تقوای الهی باشد، دیر یا زود به دشمنی تبدیل
خواهد شد. قرآن کریم میفرماید: «الا خلاء یومئذٍ بعضهم لبعضٍ عدوٌ الّا المتقین؛(۷)
دوستان در آن روز دشمن یکدیگر هستند، مگر پرهیزکاران.»
شهید
آیتالله مطهری«ره» در اینباره مینویسد: «دوستیهایی که بر مبنای طمع و خواستههای
مادی است تا وقتی ادامه دارد که پای مطامع یا منافع در میان باشد. وقتی که اینها
رفت، علت دوستی هم از میان میرود و پیوندها فرومیپاشد.»(۸)
ویژگیهای
دوستان شایسته
در
روایات و آموزههای وحیانی، صفات و نشانههایی برای دوست صالح و شایسته بیان شده
است که متخلق شدن به این فضایل اخلاقی باعث میشود که مسیر دوستیابی برای عموم
مردم هموارتر گردد و بتوانند دوستان راستین و لایق را از دوستان دروغین و نالایق
تشخیص دهند. اهمّ این ویژگیها به شرح زیر است:
۱ـ
راستی و یکرنگی: از منظر علم اخلاق، راستگویی و صداقت یکی از فضایل اخلاقی و صفات
حمیده است. قرآن کریم افراد دروغگو را به عنوان ظالمترین افراد معرفی نموده، لذا
میفرماید: «و من اظلم ممن افتری علی الله کذباً او کذب بالحق لما جاءه…؛(۹)
ظالمترین فرد کسی است که به خداوند دروغ ببندد و حق و حقیقت را که برای هدایت او
بیاید، دروغ بپندارد…».
دروغ
کلید تمام گناهان است. افراد دروغگو چون برخلاف فطرت پاک انسانی رفتار میکنند،
باعث ناامنی اجتماعی و عدم اعتماد در میان انسانها میگردند. دوستی و رفاقت با
افراد دروغگو موجب میشود که از یکسو رذیلة اخلاقی دروغگویی در انسان نهادینه شود و
از سوی دیگر موجب تشویش فکر و روان فرد میگردد. دوست حقیقی باطنش به صداقت و
یکرنگی آراسته است و از دروغ و نفاق پیراسته. وقتی افراد در روابط اجتماعی و تعامل
با دیگران صداقت و راستی را نصبالعین خویش قرار دهند، مردم به یکدیگر اعتماد میکنند
و آرامش عمومی بر فضای جامعه حاکم و پیوند محبت و دوستی مستحکمتر میشود.
۲ـ رفع
حاجات دیگران: در میان روابط اجتماعی، نقش دوست و رفیق شایسته جایگاه ویژهای دارد.
دوستی که در مشکلات و هنگام نیاز به فریاد دیگران میرسد، دوست واقعی است، زیرا
بسیاری از افراد در مواقع راحتی و وفور نعمت و امکانات، ادعای دوستی دارند و در
مواقع احتیاج و ضرورت توجهی به مشکلات رفیق خود ندارند و او را تنها میگذارند.
امام علی«ع» در این زمینه میفرماید: «لا یکون الصدیق صدیقاً حتی یحفظ اخاه فی
ثلاثٍ: فی نکبته و غیبته و وفاته؛(۱۰) دوست حقیقی کسی است که در سه
زمان انسان را فراموش نکند؛ هنگام گرفتاری، در نبود انسان و پس از وفات او.»
۳ـ
ریاست، او را عوض نکند: دوستان دنیاپرست اغلب ریاستطلب هستند و رسیدن به مناصب
دنیوی و فانی را مهمترین و زیباترین آرمان در زندگی خویش قلمداد میکنند، به طوری
که لذت ریاست نزد آنان بهمراتب از لذت مال و ثروت بیشتر است.
این
گروه برای رسیدن به کعبة مقصود خویش بسیاری از مواهب معنوی و فضایل انسانی را در
این راه از دست میدهند و وقتی به هدف خود رسیدند، خود را گم میکنند و دیگران را
نمیشناسند، اما دوستان باوفا اغلب ریاستگریز هستند و اگر به منصبی از مناصب
دنیوی دست یافتند، این مقام در گفتار، رفتار و کردار آنان هیچگونه تغییری ایجاد
نمیکند و همچنان علقة دوستی و رفاقت را با دیگران حفظ میکنند.
امام صادق«ع»
میفرمایند: «اذا کان لک صدیقٌ فولّی ولایه فاصبته علی العسر مما کان علیه قبل و
لایبه فلیس بصدیق سوءٍ؛ هرگاه دوستی داشتی که به ریاست برد و یکدهم علاقه و
وفاداری قبل از ریاستش را نسبت به تو حفظ کند، دوست بدی نیست.»
۴ـ
رعایت شرایط دوستی: در ادامة ویژگیهای دوستان شایسته، امام جعفر صادق«ع» در حدیث
آموزندة دیگری میفرمایند: «رشتة دوستی و رفاقت فقط با رعایت حدود و شرایط آن
استحکام مییابد و کسی که این حدود یا بخشی از آن را رعایت کند، او را دوست بدان و
کسی که هیچ یک از این شرایط در او نباشد، شایستة دوستی نیست. نخستین شرط آنکه
ظاهر و باطنش با تو یکی باشد. دوم اینکه زینت و آبروی تو را زینت و آبروی خویش
بداند و عیب و زشتی تو را عیب و زشتی خویش بداند. سوم اینکه مال و مقام موضع او را
نسبت به تو تغییر ندهد. چهارم اینکه هر آنچه در توان دارد از تو مضایقه نکند و
پنجم اینکه تو را در سختیها و مصائب زندگی رها نکند.»(۱۲)
مؤلفههای
تحکیم دوستی
۱ـ محبت
و ملاطفت: اولین مؤلفة تحکیم دوستی و جذب دوستان از منظر آموزههای دینی مهربانی و
ملاطفت است. شیوة محبتورزی و مدارا در سراسر زندگی انسانها روش مطلوب و ایدهآلی
در مسیر دوستیابی است که در افراد هم جاذبه و هم انگیزه ایجاد میکند تا انسانها
را از دریای تلاطم و پراکندگی به ساحل اتفاق و اجتماع برساند.
از آنجا
که محبت و ملاطفت با سرشت و فطرت آدمی سازگار است، افراد باید برای پیدا کردن
دوستان و جذب آنان به این فضیلت اخلاقی متوسل شوند تا از این طریق حتی از دشمنان
دوست بسازند. یکی از بارزترین ویژگیهای اخلاقی رسول خدا«ص» برخورد محبتآمیز با
دیگران بود. آن بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی توانست طی ۲۳ سال رنج و تلاش دلهای
بسیاری از مردم را شیفتة خود کند و رابطة خود را هر روز با مؤمنان استحکام بخشد.
قرآن
کریم در این باره میفرماید: «فبما رحمهٍ من الله لنت لهم ولو کنت فظاً غلیظ القلب
لانفضوا من حولک…؛(۱۳) به موجب رحمتی که خداوند به تو عنایت کرد،
برای آنان نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده میشدند.»
بعد از
فتح مکه، پیامبر«ص» به مشرکان فرمود: شما در مورد من چگونه میاندیشید؟ مشرکان
گفتند: «ما جز نیکی و محبت از تو انتظاری نداریم! ما تو را برادری بزرگوار و فرزند
برادر بزرگوار خود میدانیم.» رسول خدا«ص» فرمود: «من آن چه را برادرم یوسف«ع» در
مورد برادران ستمگر خود انجام داد، همان میکنم و همانند او میگویم: «… لا تثریب
علیکم الیوم…؛(۱۴) امروز ملامت و سرزنشی بر شما نیست…».
آن رهبر
مهربان، مردم نگران را آرام کرد و فرمود: «امروز روز نبرد و انتقام نیست، بلکه روز
رحمت و محبت است. من از تمام جنایات و گناهان شما گذشتم و آن جملة معروفش را
فرمود: «اذهبوا فانتم الطلقاء؛(۱۵) به دنبال زندگیتان بروید که همة
شما آزاد هستید.»
امام
علی«ع» در سیرة تربیتی خود جهت تحکیم روابط دوستی به اصل تألیف قلوب و مدارا بسیار
توجه داشت و میفرمود: «قلوب الرجال وحشیهٌ فمن تألفها اقبلت علیه؛(۱۶)
دلهای مردم وحشی و پراکنده است؛ لذا به کسی روی میآورند که با آنان محبت و مدارا
کند.»
۲ـ
مشورت و همفکری: مشورت در امور یکی از راهبردهای تحکیم دوستی و تعامل با دیگران
است. در قرآن کریم فرایند مشورت در چند آیه مورد توجه قرار گرفته است و از همه مهمتر
اینکه سورهای به نام «شوری» در این کتاب آسمانی وجود دارد. خداوند برای زنده کردن
شخصیت انسانها و تحکیم رفاقت و تعامل با یکدیگر به پیامبر«ص» دستور میدهد که در
کارها با مسلمانان مشورت کن: «… وشاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله…؛(۱۷)
و با آنان در امور مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن.»
پیامبر
اکرم«ص» قطع نظر از وحی آسمانی چنان فکر نیرومندی داشت که نیازی به مشاوره نداشت،
اما برای اینکه از یک سو مسلمانان را به اهمیت مشورت متوجه سازد و از سوی دیگر
نیروی فکر و اندیشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومی مسلمانان که جنبة اجرای
قوانین الهی را داشت، جلسة مشاوره تشکیل میداد و برای رأی افراد صاحبنظر ارزش
خاصی قائل بود؛ به گونهای که برای احترام به دوستان از رأی خود صرفنظر مینمود؛(۱۸)
گاهی انسان قادر به تصمیمگیری نیست. در چنین
مواقعی میتوان با دوستان صالح و نیکاندیش مشورت کرد و از نظرات آنان در پیشبرد
اهداف خویش بهره گرفت. کسانی که با دوستان شایسته و خوب مشورت میکنند، در
کارهایشان پشیمان نخواهند شد.
امام
جواد«ع» میفرمایند: «ثلاث من کن فیه لم یندم: ترک العجله و المشوره و التوکل
عندالعزم علی الله؛(۱۹) اگر سه ویژگی در انسان باشد، از کار خود پشیمان
نمیشود: در کار خود عجله نکند، مشورت و همفکری با دوستان و نزدیکانش داشته باشد و
هنگامی که تصمیم میگیرد کاری را انجام دهد، بر خداوند توکل نماید.»
بنابراین،
مشورت با دوستان در تحکیم دوستی و گسترش تعامل مؤثر است؛ زیرا انسان در اثر مشورت
با دیگران علاوه بر اینکه از نظرات مختلف بهره میبرد، برای دوستان خود نیز شخصیت
و احترام قائل میشود و یقیناً احترام به دیگران افزایش محبت آنان را در پی خواهد
داشت.
۳ـ
خوشرویی: یکی دیگر از راهبردهای تحکیم دوستی و جذب دوستان حقیقی، گشادهرویی در
معاشرت با دیگران است. امیرالمؤمنین در این باره میفرماید: «البشاشه حباله
الموده؛(۲۰) خوشرویی مایة دوستیابی است.»
امام
جواد«ع» میفرمایند: «انکم لن تسعوا الناس باموالکم فسعوهم بطاقه الوجه و حسن
اللقاء؛(۲۱) شما هرگز با مال و منال دنیا نمیتوانید به مردم توسعه
دهید و آنان را راضی کنید. پس تلاش کنید تا با گشادهرویی آنان را راضی نمایید.»
مولای
متقیان حضرت علی«ع» ناتوانترین افراد جامعه را کسانی میداند که از به دست آوردن
دوست و رفیق عاجزند و میفرماید: «اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان و اعجز منه
من ضیع من ظفر به منهم؛(۲۲) ناتوانترین مردم کسی است که از پیدا کردن
دوست ناتوان باشد و عاجزتر از او کسی است که دوستانی را که به دست آورده از دست
دهد.»
۴ـ
دیدار و همدردی: شایسته است که فرد مسلمان روابط اجتماعی خود را با دیگران تقویت
کند و با برادران دینی و دوستان خود دیدار و همدردی داشته باشد؛ زیرا فاصله گرفتن
از مردم عواقب زیانباری را به دنبال دارد. ارتباط و تعامل با دیگران سبب جذب
دوستان میشود. امام جواد«ع» میفرمایند: «با سه چیز محبت دوستان جلب میشود:
انصاف داشتن در برخوردها و دیدارها، همدردی با آنان در سختیها و راحتیها و داشتن
قلب سلیم.»(۲۳)
همیشه
با مال و مناصب دنیوی نمیتوان دلها را رام کرد. دیدار و ملاقات دیگران همراه با
برخورد محبتآمیز مانند باران بهاری، لطافت، نشاط و سرسبزی را به دنبال دارد. گاهی
صمیمانه معجزه میکند و تحول میآفریند؛ بهطوری که تداوم آن پیوند رفاقت و دوستی
را عمیق و ژرفا میبخشد.
بنابراین،
دیدار و برخورد صادقانه با دیگران سرآمد فضایل اخلاقی و سجایای انسانی است و
پیشوایان معصوم«ع» در سیرة خود آن را جزو مؤلفههای خوشبختی میدانند، زیرا این
پدیده، تعامل بین افراد در جامعة مسلمین مستحکم و دوستان را زیاد میکند.
پینوشتها
۱ـ میزان الحکمه، محمد محمدی ریشهری، ج ۲،
ص ۴۳.
۲ـ منتهیالآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص
۲۲۹.
۳ـ فرقان، ۲۸ـ۲۷.
۴ـ نهجالبلاغه، ترجمة محمد دشتی، حکمت ۳۸،
ص ۶۳۲.
۵ـ شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید
معتزلی، ج ۲، ص ۲۷۲.
۶ـ موسوعه کلمات الامام الجواد«ع»، ج ۲، ص
۳۵۲.
۷ـ زخرف، ۶۸.
۸ـ آشنایی با قرآن، شهید مطهری، ص ۲۰.
۹ـ عنکبوت، ۶۸.
۱۰ـ نهجالبلاغه، حکمت ۱۳۴، ص ۶۵۶.
۱۱ـ مجلة پاسدار اسلام، شماره ۳۰۷، تیرماه
۱۳۸۶، ص ۳۷.
۱۲ـ اصول کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ج ۲، ص
۴۶۷.
۱۳ـ آلعمران، ۱۵۹.
۱۴ـ یوسف، ۹۲.
۱۵ـ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج ۲۱، ص
۱۳۲.
۱۶ـ نهجالبلاغه، حکمت ۵۰، ص ۶۳۴.
۱۷ـ آلعمران، ۱۵۹.
۱۸ـ نک: تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۱۴۶ـ۱۴۲.
۱۹ـ کشف الغمه فی معرفه الائمه، علی بن
عیسی اریلی، ج ۲، ص ۳۴۳.
۲۰ـ نهجالبلاغه، حکمت ۶، ص ۶۲۴.
۲۱ـ امالی شیخ صدوق، ص ۵۳۱.
۲۲ـ مأخذ قبل، حکمت ۱۲، ص ۶۲۶.
۲۳ـ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۸۲.
سوتيتر:
1.
امیرالمؤمنین«ع»
فرزند ارشد خود امام حسن مجتبی«ع» را از همراهی و همنشینی با دوستان نااهل برحذر میدارند:
«پسرم! از دوستی با فرد احمق بپرهیز؛ زیرا میخواهد به تو نفعی برساند، اما ضرر میرساند.
از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که بدان نیازمندی از تو دریغ میدارد و از دوستی
با فرد بدکار بپرهیز؛ زیرا تو را به بهای اندکی میفروشد. همچنین از دوستی با دروغگو
دوری کن؛ چون او مانند سراب است که دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور نشان میدهد.
2.
شهید آیتالله
مطهری«ره» در اینباره مینویسد: «دوستیهایی که بر مبنای طمع و خواستههای مادی است
تا وقتی ادامه دارد که پای مطامع یا منافع در میان باشد. وقتی که اینها رفت، علت دوستی
هم از میان میرود و پیوندها فرومیپاشد