بخش هشتم
حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر
و اما در درون جامعه اسلامی
در این زمینه، قرآن کریم مردان و زنان باایمان را یار و یاور یکدیگر خوانده که بعضی، بعض دیگر را امر به معروف و از منکر نهی میکنند. « وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَر و…»(۱) و در همین حال گروه خاصی را به عنوان داعیان خیر، آمران به معروف و ناهیان از منکر موظف کرده و میفرماید: « وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ»(۲) باید از میان شما گروهی باشند که به خیر و نیکی دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند.
آیات دیگر قرآن از احبار و رهبان اهل کتاب که وظیفه الهی امر به معروف و نهی از منکر را زیر پا نهادهاند، نکوهش میکند: « انُواْ لَا یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ».(۳)
از این آیات و نظایر آن و نیز روایات دیگر این باب میتوان فهمید که نظارت عمومی و امر و نهی در زمینه عملکرد اجتماعی یک فریضه جهانشمول است که ادیان الهی و بیش از همه اسلام به مردم تعلیم داده و همگان، بهویژه عالمان و متولیان دین را بدان مکلف ساخته است. مصلحت عامه در انجام این وظیفه است، زیرا انسانهایی در جامعه هستند که حریم دین را میشکنند و به حدود الهی و حقوق مردمی پشت پا میزنند. اینان اگر رها باشند و کسی متعرض آنان نشود، جامعه را به فساد میکشند. باید جلوی این افراد گرفته شود وگرنه دامنه فساد گسترش مییابد و فرهنگ عمومی جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند.
عمل این افراد از مصادیق اشاعه فحشاست که قرآن کریم به آنان وعده عذاب سخت در دنیا و آخرت را داده و میفرماید: « إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُون»(۴) از این آیه شریفه دو نوع میتوان برداشت کرد. یکی در مورد افشاگری اعمال بد دیگران و در واقع ورود در زندگی خصوصی افراد. دیگری اشاعه فحشا در جامعه و ترویج زشتیها و ناهنجاریها یعنی کشیدن گناه به سطح جامعه و توسعه آن تا آنجا که قبح گناه از میان برود و عمل منکر رایج شود. به عبارت دیگر منکر رنگ معروف بگیرد و قبح گناه ریخته شود که این بدترین نوع منکرات است.
پیامبر اکرم«ص» در این باره با یاران خود سخن میگفت: «چه خواهید کرد آنگاه که زنان شما فاسد شوند و جوانان فاسق گردند و امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟» اصحاب گفتند: آیا چنین چیزی ممکن است؟ فرمودند: بدتر از این خواهد شد، آنگاه که امر به منکر و نهی از معروف نمایید! یاران گفتند: آیا چنین چیزی خواهد شد ای رسول خدا؟! پیامبر فرمودند: بدتر از این آن است که معروف را منکر و منکر را معروف ببینید!
معالأسف امروز برخی منکرات در جامعه ما رنگ معروف گرفته و قبح گناه از میان رفته و دلیل آن را باید در کمکاری و بیعملی دستگاههای فرهنگی و اجرایی کشور جستجو کرد. به جایی رسیدهایم که برخی مسئولین ما با شانه خالی کردن از وظیفه امر به معروف و نهی از منکر، نمیگویند چه کسی و کدام نهاد باید معروف و منکر را تعریف کند. سی و شش سال از انقلاب اسلامی میگذرد و حالا باید بنشینیم از این مسئله ابتدایی سخن بگوییم و در چنین فضایی بیعملی و بیمسئولیتی مروجین منکرات گستاختر از گذشته به اشاعه منکرات و عادیسازی گناه سرگرم باشند.
دائر کردن مراکز فساد و کنسرتهای مبتذل، مواد مخدر، مشروبفروشی، کشف حجاب و معاشقههای خیابانی، ابتذال هنر، سینما، کتابها و مقالههای بدآموز و دهها از این قبیل، مصادیق اشاعه فحشا هستند. نهی از منکر یعنی جلوگیری از این اعمال، وظیفه همگان است، زیرا جامعه حریم خصوصی نیست و حقوق عمومی نباید توسط مفسدان و اراذل و اوباش به تاراج برود.
مسئولیت دولت اسلامی
وظیفه حکومت اسلامی در این زمینه از دیگران سنگینتر است. حکومت، دستگاه قضایی و اجرایی و قانون و پلیس دارد. آنجا که از توان مردم خارج است عوامل اجرایی دولت باید به میدان بیایند. این حکم صریح قرآن است: « الَّذینَ إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَآتَوُا الزَّکاهَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ: آنانکه چون به قدرت رسیدند، نماز را به پا دارند، احسان و نیکوکاری را به کار گیرند و امر به معروف و نهی از منکر کنند.»
این آیه کریمه به صراحت دولتهای اسلامی را مکلف ساخته که امر به معروف کنند و نهی از منکر نمایند و هیچ گونه تأویل و توجیه دیگری ندارد. اگر دولت از این وظیفه شانه خالی کند، به مخالفت با قرآن پرداخته و مشروعیت خود را از دست میدهد. معالأسف بیتفاوتی در برابر این وظیفه الهی و شرعی در کنار عوامل دیگرف زمینهساز شیوع منکرات و نفوذ فساد در بسیاری از دستگاهها و سطح جامعه شده است.
آزادی و تهدیدات اخلاقی
عنوان آزادی از دسیسههایی است که برای تضییع حقوق اجتماعی از آن سوءاستفاده میشود، در حالی که در هیچ جامعهای سوءاستفاده از این دستاویز را مجاز نمیدانند و در تمام ملتها و دولتها خط قرمزهایی وجود دارند که افراد باید رعایت کنند و در صورت تخلف پیگرد قانونی دارد. قانون اساسی نیز به این مطلب و موارد آن پرداخته است از جمله: اصل ۴۰ : «هیچ کسی نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عموم قرار دهد» و اصل ۲۴ : «نشریات و مطبوعات آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند».
در فرهنگ اسلامی نیز محدودیتهایی فراتر از استانداردهای جهانی در حقوق بشر وجود دارند و آن محدودیت شرعی و حلال و حرام است که افراد ملزم به رعایت آنند. بدین سان نمیتوان به همه جوامع یکسان نگریست. جامعه اسلامی با جامعه غربی و غیرمسلمان متفاوت است، از این رو نمیتوان گفت چرا کشف حجاب مثلاً در جوامع غربی آزاد است و در کشور اسلامی مجاز نیست و چرا مشروبخواری و همجنسگرایی در غرب آزاد است و در اسلام حرام است و مجازات شرعی و قانونی دارد و …
اصالت عمل در امر و نهی
در باب امر به معروف و نهی از منکر از نقش عمل نباید غفلت ورزید. تأثیر رفتار بیش از گفتار است. اگر گفتار و رفتار هماهنگ نباشند، انتظار تأثیر نباید داشت. قرآن در این زمینه هشدار میدهد: « لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ (۲) کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ: چرا چیزی میگویید که عمل نمیکنید؟»
علی«ع» میفرمایند: «اصلح المسی بحسن فعالک و دل علی الخبر بجمیل مقالک(۵) : بدکار را با حسن عمل خود اصلاح کنید و با سخن زیبا به خوبی دلالت نمائید.
از امام صادق«ع» نقل شده است: « ونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ: با عملتان نه با زبانتان مردم را به خوبیها دعوت کنید».
پیشرفت اسلام در دعوت نبی اکرم«ص» مدیون اخلاق و رفتار پیامبر«ص» بود که قرآن کریم فرمود: « اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم» و سیره آن حضرت باید الگوی عملی برای امت باشد.
در برخورد با منکرات نیز نقش عمل تعیینکننده است. این وظیفه مهم شرعی از قلب شروع میشود و به زبان و عمل میرسد. کمترین وظیفه یک مسلمان این است که قلباً از منکر بیزار و دوستدار نیکیها باشد و سپس بر زبان آورد و در مرحله عمل نیز به شیوهای که آداب اسلامی میآموزد واکنش نشان دهد.
حال اگر یک مسلمان به هیچ یک از موارد و مراتب عمل نکند، مصداق سخن پیامبر«ص» خواهد بود که این گونه افراد را بیدین نامیده است: «اِن الله عزّوَجَلّ لِیبغِضَ المُؤمِنَ الضّعیفُ اَلّذی لا دینَ لَه: خدا بیزار است از مؤمن ضعیفی که دین ندارد. اصحاب عرض میکنند: مؤمن ضعیف که دین ندارد کیست؟ پیامبر«ص» میفرماید: «اَلَّذی لا یَنهی عَنِ المُنکَر» کسی که نهی از منکر نمیکند.
امیرالمؤمنین«ع» میفرماید: «اَمرُنا رَسولالله«ص» أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِی بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّهٍ»(۶) رسول خدا«ص» ما را امر کرد که با چهره عبوس به گنهکاران بنگریم.
متظاهرین به فسق و ناهنجاری باید بدانند مردم مسلمان از آنان بیزارند تا از عملشان دست بردارند و اگر بیتفاوتی ببینند به گناه تشویق میشوند. کمترین کاری که یک مسلمان در برابر منکرات باید بکند بیزاری قلبی از منکرات است.
امام صادق«ع» میفرمایند: « حَسْبُ الْمُؤْمِنِ عِزّاً إِذَا رَأَى مُنْکَراً أَنْ یَعْلَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَلْبِهِ إِنْکَارَهُ (۷) : برای عزت مؤمن این بس که هرگاه منکرات را میبیند خداوند بیزاری او را از منکر بداند».
طبیعی است هنگامی که قلب از منکر برائت و بیزاری جوید، آثارش در سیما و عمل شخص نمایان میشود و در پیشگیری و مبارزه با منکرات مؤثر است.
خلاصه آنکه بیتفاوتی در برابر منکرات در اسلام پذیرفته نیست و اگر کسی قلباً و لساناً و عملاً بیتفاوت باشد به بیان امیرالمؤمنین«ع» در صف مردگان جای گرفته است: «و مِنْهُمْ تَارِکٌ لِإِنْکَارِ الْمُنْکَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ یَدِهِ فَذَلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاء»
رابطه نظارت ملت و دولت
نظارت عمومی را میتوان با سه عنوان بررسی کرد:
۱ـ نظارت ملت بر ملت که شامل آحاد و افراد واجد شرایط در جامعه اسلامی است. قرآن در این زمینه میفرماید: « وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَر».
۲ـ نظارت دولت بر ملت و امر و نهی در این زمینه: « الَّذینَ إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَآتَوُا الزَّکاهَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَر».
۳ـ نظارت ملت بر دولت و تذکر و نقد عملکرد حاکمان که در روایات با عنوان: « النصیحَه ُ لاِئمَّه المُسلمین» از آن یاد شده است.
در جامعه اسلامی همه مسئولند و دولت و ملت تفاوت ندارد: « کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیّته» .البته مسئولیت دولت در مواردی که اعمال قانون و قدرت میطلبد از دیگران سنگینتر است و نیز از آن رو که حاکمان به قدرت و شوکت وابستهاند و قدرت، فساد و طغیان میآورد و حاکمان کمتر نقدپذیرند، لذا امر و نهی حاکمان شیوه خاص خود را میطلبد.
هنگامی که حضرت موسی«ع» و هارون مأمور شدند نزد فرعون بروند، خداوند شیوه گفتوگو را بدینگونه به آنها آموخت: « إذهَبا إلی فِرْعَوْنَ إنَّهُ طَغی فَقولا لَهُ قَوْلا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُاویَخشی: نزد فرعون بروید که او طغیان کرده است و با گفتار نرم با او سخن بگویید، باشد که متذکر شود یا از خدا بترسد».
اصل هشتم قانون اساسی نیز به این تکلیف تأکید دارد:
«در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابلاً برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند».
لازم به ذکر است با اینکه تکالیف شرعی و قانونی در این زمینه همسو هستند و بنا به نص قانون اساسی، جزئیات این تکلیف قانونی را باید قانون معین کند، تا کنون قانون جامع و منسجمی در این زمینه تدوین نشده و گاهی این موضوع عنوان و طرحی پیشنهاد میشود، اما مجلس شورای اسلامی تا کنون قانون فراگیری در این زمینه تدوین نکرده است. اخیراً طرح حمایت از آمرین به معروف و نهی از منکر به مجلس آمد که با شیطنت و غوغاسالاری رسانههای بیگانه و همصدایی برخی از رسانههای خودی رو به رو شد. البته نمایندگان ملت به وظیفه خود عمل کردند.
شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز در زمینه ترویج فرهنگ اسلامی و تعمیق آن مصوباتی داشته از جمله مصوبه «فرهنگ عفاف و حجاب» و ۲۶ دستگاه فرهنگی و اجرایی را به ترویج این فرهنگ مکلف میسازد، اما بیش از ده سال از تصویب این قانون میگذرد و متأسفانه از سوی دستگاههای دولتی در زمینه ترویج این فرهنگ اقدامی صورت نگرفته است و این قانون در لابهلای اوراق بایگانی خاک میخورد.
مایه شگفتی اینکه هرگاه نیروی انتظامی هم در این زمینه اقدام میکند با واکنش برخی از مسئولان رده بالای اجرایی مواجه میشود. این وضع امر به معروف و نهی از منکر در کشور ماست که همزمان با این سهلانگاری، هنجارشکنان در سطح شهرها رژه میروند.
نظارت بر حاکمان
در نظام اسلامی که مبتنی بر مصالح اجتماعی است، رابطه دولت و ملت نیز سبک ویژه خود را دارد. در این نظام، ملت ناظر بر عملکرد دولت است و نه محکوم و مجبور. برخلاف نظامهای سلطهگری که به ملت حق نظارت نمیدهند، فرهنگ اسلامی از حکم قرآنی امر به معروف و نهی از منکر دست برنمیدارد. و یکی از وظایف مهم مردم، تذکر التزام به وظایف دینی و عمل به احکام الهی نسبت به مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی است.
۱ـ توبه، ۷۱.
۲ـ آلعمران، ۱۰۴.
۳ـ مائده، ۷۹.
۴ـ نور، ۱۹.
۵ـ غررالحکم.
۶ـ کافی، ج ۵، ص ۵۸.
۷ـ همان، ص ۵۹.
سوتیتر:
۱٫
پیامبر اکرم«ص» در این باره با یاران خود سخن میگفت: «چه خواهید کرد آنگاه که زنان شما فاسد شوند و جوانان فاسق گردند و امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟» اصحاب گفتند: آیا چنین چیزی ممکن است؟ فرمودند: بدتر از این خواهد شد، آنگاه که امر به منکر و نهی از معروف نمایید! یاران گفتند: آیا چنین چیزی خواهد شد ای رسول خدا؟! پیامبر فرمودند: بدتر از این آن است که معروف را منکر و منکر را معروف ببینید!
۲٫
سی و شش سال از انقلاب اسلامی میگذرد و حالا باید بنشینیم از این مسئله ابتدایی سخن بگوییم و در چنین فضایی بیعملی و بیمسئولیتی مروجین منکرات گستاختر از گذشته به اشاعه منکرات و عادیسازی گناه سرگرم باشند.