نگاهی به تاریخ سینمای ایران (قسمت ۱۲)
دکتر عبدالحمید انصاری
اشاره: در شمارههای گذشته فیلمهای اکرانشده سینمای ایران تا اوایل سال ۶۵ مورد بررسی قرار گرفت. در سال ۶۵ فیلمهایی در ژانرهای مختلف ساخته شد که در فصل اول آن سال به فیلمهای دفاع مقدس، پلیسی و اجتماعی پرداختیم. در این شماره آن را تکمیل میکنیم:
الف) ادامه ژانرهای دفاع مقدس، پلیسی، اجتماعی
۶ـ سامان: کارگردان؛ احمد نیکآذر. بازیگران؛ مرحوم هادی اسلامی، پوراندخت مهیمن، اکبر زنجانپور، نعمتالله گرجی.
ماجرای فداکاری یک کارمند اداری و انتخاب بر سر دو راهی درمان فرزند یا پرداخت تعهدات کارکنان و توسعه کارخانه را روایت میکند. فداکاری کارمند موجب ارتقای روحیه کارکنان و گذشت و فداکاری آنان در راستای درمان فرزندش میشود.
۷ـ گذرگاه: کارگردان؛ شهریار بحرانی، بازیگران؛ اردلان شجاع کاوه، علی حاتمی، عطاءالله سلمانیان، خسرو ضیایی، مژگان بنیهاشمی. محصول؛ حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
داستان مربوط به عملیات واحد اطلاعات سپاه پاسداران در خاک دشمن برای انهدام یک پل مهم تدارکاتی است که با فراز و فرودهای جاذب روایت میشود.
شهریار بحرانی از سینماگران بااستعداد و متعهد پس از انقلاب است که فیلمها و سریالهای ارزشمندی نظیر ملک سلیمان، مریم مقدس را در کارنامه خود دارد. لازم است این کارگردان خوشذوق از کمکاری و انزوا به درآید و فعال در صحنه حضور داشته باشد.
۸ـ سراب: کارگردان؛ حمید تمجیدی، بازیگران؛ جمشید مشایخی، محبوبه بیات، فرخ نعمتی، پری اقبالپور، پرویز پورحسینی. محصول؛ هدایت فیلم.
قصه فیلم به مهاجرت یک دبیر ریاضی از شهرستان به تهران و ترسیم مشکلات زندگی در این کلانشهر میگذرد، همانگونه که از نام فیلم پیداست، سازندگان درصدد بیان تلخیهای زندگی در شهرهای بزرگ و به ویژه پایتخت هستند. این نحوه نگاه به معضلات اجتماعی در سالهای اول انقلاب بسیار مرسوم و از جانب توده مردم پذیرفتنی بود.
هدایت فیلم نیز با شناختی که بنیانگذاران آن از فضای قبل و بعد از انقلاب داشتند، در این زمینه تا اواسط دهه ۷۰ موفق بود، اما با ظهور مدیران نیمه دوم ۷۰ و هجوم فیلمهای حرمتشکن و اخلاقستیز بر پرده سینما، این بنگاه سینمایی نیز به ساخت فیلمهای جوزده و عامهپسند برای ذائقههای نازل و به عبارتی فیلم فارسی جدید روی آورد، ولی از نیمه دوم دهه ۸۰ فعالیت خود را کاهش داد.
۹ـ کنار برکهها: کارگردان؛ یدالله نوعصری، بازیگران؛ سیاوش طهمورث، فرزانه کابلی، حسین محجوب، معصومه تقیپور. محصول؛ بنیاد مستضعفان تبریز.
قصه ازدواج مجدد مردی پس از مرگ همسرش را به تصویر میکشد. پسر جوان مرد نمیتواند با نامادریاش کنار آید و همواره در یک کشمکش روحی و عاطفی به سر میبرد تا اینکه ماجرای آتشسوزی منزل و گرفتار آمدن نامادری در میان شعلههای آتش و نجات او توسط فرزندخوانده، آنها را به یکدیگر نزدیک و علاقمند میکند.
۱۰ـ دزد و نویسنده: کارگردان؛ کاظم معصومی. بازیگران؛ خسرو شکیبایی، آهو خردمند، مهری مهرنیا، علی نصیریان. محصول؛ مجتمع فرهنگ و هنر اسلامی.
داستان آشنایی یک دزد و یک نویسنده را بیان میکند که هرکدام با دنیای ذهنی خویش، جهان پیرامون را مینگرند. فیلم برای سال ۶۵ و تحلیل روانشناسانه تیپهای اجتماعی قابل تأمل است.
۱۱ـ طلسم: کارگردان؛ داریوش فرهنگ. بازیگران؛ جمشید مشایخی، پروبز پورحسینی، سوسن تسلیمی و آتیلا پسیانی. محصول؛ مؤسسه سینمایی بنیاد مستضعفان.
روایت فیلم براساس ترکیبی از تاریخ اواخر حکومت قاجار و فضای تخیلی قابل باور برای ایجاد تعلیق و کشش سینمایی ساخته شده است.
۱۲ـ میهمانی خصوصی: کارگردان؛ حسن هدایت. بازیگران؛ پرویز پورحسینی، توران مهرزاد، مرحوم منوچهر حامدی، محمد برسوزیان و مرحوم هادی اسلامی.
داستان زندگی یک دیپلمات را در قالب جشنی در منزلش بیان میکند. فیلم از همه روشهای جذب مخاطب و زبان سینما برای بیان روان داستان بهره میگیرد. به ویژه در مواردی که از flash back استفاده میکند مخاطب را کاملاً به فضای دلخواه خود وارد میکند.
حسن هدایت مجموعه کارآگاه علوی را هم کارگردانی کرده که در زمان خود با نمره خوبی مورد پذیرش بینندگان قرار گرفت.
۱۳ـ معما: کارگردان؛ حسین زندباف. بازیگران؛ مرحوم هادی اسلامی، محمد برسوزیان، مرحوم مرتضی احمدی، پوراندخت مهیمن، اصغر زمانی، منصوره جوهری.
قصه فیلم، بازدید رئیسجمهور آمریکا از ایران و گم شدن اسلحه کمری یک پاسبان و ورود ساواک برای کشف اسلحه میپردازد. فیلم به لحاظ تصویرسازی از اوضاع به شدت پلیسی دوران پهلوی دوم قابل قبول است.
۱۴ـ دستفروش: کارگردان؛ محسن مخملباف. فیلمنامه: محسن مخملباف. بازیگران؛ اسماعیل سلطانیان، بهزاد بهزادپور، فرید کشن فلاح، جعفر دهقان، زهره سرمدی.
این یک اثر اپیزودیک سه قسمتی است که روابط آدمهای محروم جامعه را به تصویر میکشد. فیلم مانند سایر آثار مخملباف در دهه ۶۰ است.
سوگمندانه باید گفت محسن مخملباف از دهه ۷۰ به تدریج از تفکرات آرمانی مذهبی فاصله گرفت و به خارج از کشور رفت و آرام آرام به ساخت فیلمهای نه تنها ضدارزشی و کممایه، بلکه غیراخلاقی روی آورد که تا حال ادامه دارد. او از استعداد خوبی برخوردار بود، اما متأسفانه در اثر کمظرفیتی و عدم درک شرایط اجتماعی و بینالمللی کشور، به منجلابی غیرقابل تصور سقوط کرد. زندگی مخملباف باید درس عبرتی برای همه آیندگان باشد که به وضعیت انقلابی و دینمدارانه خود غرّه نشوند. همه باید بدانیم که هیچکس گارانتی مادامالعمر ندارد.
۱۵ـ ترنج: کارگردان؛ محمدرضا اعلامی. بازیگران؛ علی نصیریان، کمند امیرسلیمانی، پروانه معصومی، فهیمه رستگار.
داستان یک زن و شوهر هنرمند و بافنده فرش را روایت میکند که زن به هنگام بافتن فرش مورد تهاجم قرار میگیرد. فیلم به نوعی در ژانر «انتقام» هم قابل تعریف است، با این تفاوت که نحوه انتقامگیری چند لایه و برخلاف فیلمهای متعارف این ژانر کند است و بیشتر نگاه اجتماعی به مسئله دارد.
۱۶ـ رابطه: کارگردان؛ پوران درخشنده. بازیگران؛ خسرو شکیبایی، پوراندخت مهیمن، حسین محب اهری، پرویز پورحسینی. محصول؛ شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران.
قصه عاطفی یک نوجوان ناشنوا و مشکلات و گرفتاریهای متعدد او را در رابطه با مدرسه، خانواده و جامعه روایت میکند. پوران درخشنده در سالهای بعد نیز همین رویه طرح مسائل اجتماعی، فرهنگی را دستمایه کارهای خویش قرار داده و در این زمینه نیز موفقیتهای قابلتوجهی کسب نموده است. آخرین ساخته وی در این حوزه «هیس، دخترها فریاد نمیزنند» میباشد.
۱۷ـ کلید: کارگردان؛ ابراهیم فروزش. فیلمنامه؛ عباس کیارستمی. بازیگران؛ فاطمه آساره، مهناز انصاریان، عماد طاهری، امیر محمدپور. محصول؛ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
داستان فیلم به تنهایی دو کودک خردسال در منزل میپردازد که در زندگی امروزه شهری امری عادی است. عدم آمادگی کودک بزرگتر برای نگهداری از کودک کوچکتر و مخاطرات محتمل مانند گاز، برق، آتشسوزی دستمایه فیلمنامه برای ایجاد کشش و جذابیت سینمایی در حوزه کودک و نوجوان شده است. ابراهیم فروزش همچنان به نگاه اجتماعیمحور در ساخت فیلمهایش وفادار مانده و روایتگر تنگناهای زندگی پراشکال شهری در تمدن ابتر کنونی است.
۱۸ـ گلبهار: کارگردان؛ تهمینه اردکانی. بازیگران؛ مهرانه مهینترابی، مینا زرپور. محصول؛ جهاد دانشگاهی دانشکده هنرهای زیبا.
این فیلمنامه به روایت زندگی یک دختر جوان قطع نخاعی میپردازد که به علت یأس و ناامیدی دست به خودکشی میزند. خانوادهاش که توان نگهداری او را ندارند، وی را به آسایشگاه میسپارند. او در آسایشگاه با دختر جوان دیگری آشنا میشود که یک پا ندارد، اما بسیار با روحیه و امیدوار به زندگی به کار نقاشی مشغول است. وضعیت این دختر فاقد پا، قطع نخاعی را به خود میآورد و لبخند امید و حرکت را بر لبان و شادابی را بر چهرهاش نمایان میسازد.
۱۹ـ تصویر آخر: کارگردان؛ مهدی صباغزاده. فیلمنامه؛ فریدون جیرانی، مهدی صباغزاده. بازیگران؛ ناصر آقایی، مهوش برگی، حبیب اسماعیلی، اسماعیل محمدی. محصول؛ بنیاد مستضعفان.
این فیلم، داستان مهاجرت به تهران، حساسیتهای شغل پزشکی، تعهد اخلاقی و وظیفهشناسی پزشکان را دستمایه ماجراها قرار داده است.
مطابق روش جیرانی و صباغزاده، فیلم دارای تعلیق سینمایی قابل توجه و کششهای عامهپسند است، هر چند این امور به خودی خود نقطه منفی تلقی نمیشود، اما چه خوب است که سینماگران المانها، شخصیتپردازیها، تعلیقها و سایر مؤلفههای سینمایی را در خدمت ارتقای کمی و کیفی نگاه و تفکر تماشاگران قرار دهند.