محمد صالح
دیپلماسی ساپورت
* متن: «ماریا اسخاکه» نمایندۀ زن پارلمان اروپا هنگام دیدار از ایران و ملاقات با مسئولین کشورمان برخلاف عرف دیپلماتیک، ساپورت (جوراب شلواری چسبان!) به تن کرده بود. او در اظهارنظری درباره وضعیت زنان ایران چنین گفت: «چرا مسئولان ایرانی اجازه نمیدهند زنان کشورشان هرگونه که دوست دارند لباس بپوشند؟»
حاشیهها:
روانشناسی و تجربه ثابت کردهاند ضعیفهجاتی که با چنین البسه مکروهای(همان ساپورت!) در انظار عموم ظاهر میشوند علاوه بر نقص در عقل، به نقصان در شخصیت هم مبتلایند! زیرا هیچ ضعیفه شیر پاک خوردهای با برجستهسازی اسافل اعضایش جلب توجه نمیکند! حالا این که چرا چنین ضعیفه از دو جهت ناقصی به مقام نمایندگی پارلمان اروپا رسیده، مشکل اروپاییهاست و ما در امور داخلی دیگران دخالت نمیکنیم، اما نشست و برخاست رجال سیاسی ما با چنین ضعیفهجاتی به ما مربوط است!
اول اینکه قبح چنین اموری با تماشای مکرر ریخته میشود و رجال سیاسی به دیدن چنین بیعفتیهایی عادت میکنند.
دویم اینکه در افواه عمومی عالم میپیچد که عرصه دیپلماتیک ایران در و پیکری ندارد و هرکه با هر ریخت و قیافه و سر و وضعی میتواند به عنوان دیپلمات به تهران سفر و با بزرگان نشست و برخاست کند که این دومی اصلاً برای حیثیت رجال سیاسی مملکت خوب نیست.
و ثالثا وقتی ضعیفه مذکوره در فضای دیپلماتیک اروپا با چنین ملبوسی رویت نشده، اما در ایران چنین پوشیده، خودش دلالت میکند که مملکت محروسه ایران چقدر جای «آزادی» است و برای دیپلماتها خاصه آن که فرنگی باشند مثل بهشت میباشد! آنها میتوانند در ملاقاتهای رسمی ساپورت بپوشند، علناً جاسوسی کنند، با زندانیان و مجرمان برانداز ملاقات رسمی کنند و به آنها جایزه بدهند و هر فعل دیگری را هم که دلشان خواست و عشقشان کشید و هوس کردند مرتکب شوند و ابداً هم کسی متعرض آنها نمیشود! نه وزارت خارجه نه مجلس و نه وزارت امور خفیهجات و نه…!
رابعاً فرمایشات این ضعیفه در باب آزادی پوشش برای نسوان ایرانی دلالت میکند بر اینکه ناقصالعقل مذکوره ظاهراً فرصت گشت و گذار در مملکت را پیدا نکرده! زیرا همین الان هم در کوچه و خیابان مملکت هر کسی هر جور که دلش میخواهد میپوشد(یا نمیپوشد!) و ابداً هیچ کس جرئت ندارد متعرض او شود!، نه محتسب و نه گزمه و نه عدلیه و نه هیچ شخص مربوط یا غیرمربوط دیگری!.
خامساً: تأکید بانوی ساپورتپوش فوق بر مسئله پوشش نشاندهندۀ آن است که اشقیا راه و شیوه اسقاط نظاماسلامی را یافتهاند و به صورت جدی به دنبال توسعه و هموارسازی این مسیرند! این که چرا هر چه اشقیا بر این روش تأکید میکنند، مسئولان و متولیان امور در این مورد غافلتر و بیخیالتر میشوند نکتهای که باید در جلد دوم کتاب «سرنوشت اندلس» نوشته شود.
درس حساب
وزیر ارشاد: ایران در پرونده کرسنت محکوم به پرداخت ۱۳ میلیارد و ۸۵۰ میلیون دلار جریمه شده است و اگر این روند ادامه یابد ممکن است میزان جریمه از این مقدار هم بیشتر شود!
۱- اگر حسابمان درست باشد مبلغ فوق به ریال (به ازای هر دلار ۳ هزار تومان) حدوداً میشود ۴۱ هزار میلیارد تومان وجه رایج مملکت!
۲– یعنی ۱۰ برابر مبلغ پولی که از گران کردن بنزین در سال جاری نصیب دولت خواهد شد!
۳– یعنی هزینه راه اندازی ۱۰ پالایشگاه که برای چند هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم اشتغال ایجاد خواهد کرد.
۴– یعنی مبلغی که اگر دست وزیر بهداشت بدهیم نظام بهداشت و درمان کشور بازسازی و نوسازی خواهد شد تا دیگر هیچ زنی در هیچ جای مملکت به دلیل نبود بیمارستان زایمانش به مرگ تبدیل نشود.
۵– یعنی بودجهای که میتواند مشکلات مالی آموزش و پرورش کشور را برای سالهای سال حل و فصل کند تا دیگر لازم نباشد مدیران مدارس دولتی کارنامه دانشآموزان را گرو بردارند و در قبال اخذ زورکی «خودیاری» از اولیا (عموماً مفلس!) دانشآموزان، کارنامه را تسلیم آنان کنند!.
۶– یعنی مبلغی که با آن میتوان خطوط ریلی کشور را تکمیل کرد و علاوه بر ایجاد هزاران شغل پایدار در مناطق محروم (مثل مناطق شرقی کشور)، در آمد ثابت ناشی از ترانزیت کالا برای کشور به دست آورد.
۷– یعنی مبلغی که با تقسیم آن بین افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی (که روی هم بیش از ۱۰ میلیون نفرند) به هر نفر ۴۱ میلیون تومان خواهد رسید!.
۸– اگر هزینه ساخت هر مسجد ۴ میلیارد تومان باشد، با این مبلغ میتوان ده هزار مسجد در کشور ساخت.
۹– اگر هزینه ساخت هر بیمارستان مجهز ۴۰۰ میلیارد تومان باشد با این مبلغ صد بیمارستان در کشور ساخته میشود.
۱۰– اگر هزینه ازدواج هر دختر و پسر دم بخت را ۲۰ میلیون تومان فرض کنیم، با این پول میتوان مخارج عروسی ۴ میلیون دختر و پسر دم بخت را فراهم کرد!
۱۱– با توجه به مرگ و میر سالانه ۲۷ هزار نفر در تصادفات جادهای، صرف این مبلغ در جهت اصلاح جادههای کشور میتواند از مرگ و هزاران نفر از مردم کشورمان در تصادفات جادهای جلوگیری کند.
۱۲– با این پول میتوان در تمام مرزهای شرقی کشور دیوار مرزی و امنیتی ایجاد کرد تا برای همیشه معضل قاچاق موادمخدر و شرارت اشرار کنترل شود.
۱۳– و خلاصه این مبلغ میتواند مرهمی باشد به هزاران درد بیدرمان کشور!
۱۴– اما باید این مبلغ را به عنوان جریمه عدم اجرای قرارداد گازی کرسنت به یک شرکت اماراتی بپردازیم! و البته در این مورد دانستن هم حق مردم نیست! یعنی مردم نباید بدانند که چرا در این پرونده محکوم شدهایم و مقصر کیست و چرا این مبلغ از حلقوم صاحبان آن(یعنی مردم ایران) بیرون کشیده میشود و به حلق سرمایهداران اماراتی واریز میشود!
۱۵– دیگر عرضی و ملالی نیست!
(منبع: خبرگزاری فارس۱۹/۳/۱۳۹۴)
اعتقاد قلبی– سینمایی
معاون وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی کشور: ما در سازمان سینمایی به مقام ولایت اعتقاد قلبی داریم.
الف) ایشان راست میگوید! اعتقاد قلبی دارد، اما عمل بیرونی خیر!
ب) و این یعنی اعتقاد قلبی با عمل بیرونی تومنی صدتومان توفیر دارد.
ج) یعنی با قلبی آکنده از اعتقاد به ولایت، به دشمنان ولایت و نظام و اسلام اجازه ساخت فیلم میدهیم و از فیلمهایشان حمایت میکنیم و پول بیتالمال را به پایشان میریزیم تا برای دفاع از براندازان سال ۸۸ فیلم بسازند (مثل فیلم قصهها و من عصبانی نیستم) و در فیلمهایشان احکام بدیهی اسلام مانند حجاب و محرم و نامحرم را علناً و آشکار زیر پا بگذارند و مسخره کنند و …
د) اگر قلب آدم به چیزی معتقد باشد و عملش مخالف آن اعتقاد باشد آنوقت از نظر منطقی چه اتفاقی میافتد؟ تقیه؟ ظاهرسازی یا زبانم لال نفاق معکوس؟
ه) اگر رئیس سازمان سینمایی به جای ابراز ارادت قلبی به ولایت، برود و قلباً از سینماگران ضدانقلاب و دینستیز حمایت کند سنگینتر نخواهد بود؟
(منبع: خبرگزاری مهر ۷/۴/۱۳۹۴)
چادر یا عِلم
* مسئولان برگزاری کنکور سراسری سال جاری در یاسوج (مرکز استان کهگیلویه و بویر احمد) از ورود دختران چادری به جلسه کنکور ممانعت به عمل آوردند و شرط ورود به جلسه کنکور را برداشتن چادر عنوان کردند. بر این اساس:
۱– از این به بعد دختران چادری باید به این سئوال پاسخ دهند که علم بهتر است یا چادر؟
۲– پژوهشگران موسسه «کنکور موفق» وابسته به دانشگاه « ای . بی . سی . دی …» واشنگتن پس از چند سال پژوهش و تحقیق مستمر به این نتیجه رسیدهاند در چادر، روسری و کلاً حجاب اسلامی ویروسها، میکروبها و اشعههای زیانباری وجود دارند که به صورت مستقیم بر مغز و سلولهای کنکوری مغز دختران تأثیر میگذارند و باعث افت شانزده درصدی نمره دختران چادری و محجبه در کنکور سراسری میشوند. بر همین اساس مسئولان دلسوز وزارت علوم و سازمان سنجش آموزش کشور طی ارتباط تنگاتنگ علمی با موسسه فوق تصمیم گرفتهاند در جهت ارتقای سطح علمی کنکور و جلوگیری از افت علمی دختران مملکت نسبت به پیشگیری از این نقیصه اقدام نمایند و در گام اول طرح مبارزه با چادر را به صورت پایلوت در یاسوج اجرا کردند. با توجه به موفقیت این طرح در یاسوج، امید میرود که در سالهای آینده در سراسر کشور شرط ورود دختران به جلسه کنکور سراسری برهنه بودن سر و پوشیدن بلوز آستین کوتاه و دامن بالای زانو تعیین شود.
۳– همچنین با توجه به نظریه علمی ارتباط مستقیم میان میزان بیحجابی دختران و فرهیختگی آنان (که پژوهشگران و دانشمندان شهیری مانند رضاخان میر پنج، اشرف پهلوی، محمد رضا پهلوی، فرح دیبا و … برای اولین بار در قالب پروژهای علمی آن را کشف کردند) که تأکید میکند هرچه میزان برهنگی یک دختر افزایش یابد بر علم و فرهنگ و فرهیختگی او افزوده خواهد شد، مسئولان وزارت علوم و سازمان سنجش تصمیم گرفتهاند با اجرای طرح ضربتی مقابله با موانع اساسی و عمیق توسعه علوم میان دختران کشور، به زنان و دختران کشور خدمتی بنیادین و روح پیشگامان چادرزدایی و حجابستیزی در کشور (رضاخان و سرپاس مختاری) را شاد و غرق سرور کنند.
تناسب و تعادل
* وزیر ارشاد: صدور هزار و ششصد مجوز برپایی کنسرت موسیقی در سال گذشته، نشانه رابطه دوستانه حاکمیت ایران و موسیقی است.
از آنجایی که برخی از آمارها از رشد چهارصد و شصت درصدی برپایی کنسرتهای مختلط موسیقی در یکی دو سال اخیر حکایت میکند، لذا تناسب و تعادل حکم میکند که:
۱– قیمت هویج از کیلویی ششصد تومان به کیلویی شش هزار تومان برسد (که رسید)
۲– قیمت بنزین هم سیو چند درصد افزایش یابد (که یافت)
۳– تورم هم با شیب ملایم بیست، سی، چهل درصدی به سمت حلق مردم رشد کند (که خوشبختانه در حال دستیابی به هدف مذکوریم)
۴– میزان طلاق در حرکتی ضربتی از ۴۰ درصد (در سال گذشته) به ۵۰ درصد در سال جاری تعدیل شود (که در تهران و برخی از نقاط با فرهنگ تعدیل شده است)
* خوشبختانه همه چیز مملکت به همه چیزش میآید و تناسب میان همه چیز و همه چیز دیگر برقرار است! از رشد قیمت هویج گرفته تا رشد صدور مجوز برپایی کنسرت موسیقی.