در آستان امامان
آیتالله سیداحمد خاتمی
«در آستان امامان» مجموعه مقالاتی در عرصه «امامشناسی شیعی» با الهام از زیارت جامعهالکبیره است. در این مقاله به شرح یک اعتقاد راستین در باره امامان میپردازیم.
«رجعت امامان»
« مُؤْمِنٌ بِإِیَابِکُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُم: من به بازگشت شما ایمان دارم و زنده شدن دوباره شما را تصدیق میکنم».
«رجعت» پیام صریح این دو فراز است. «رجعت و بازگشت امامان» به همین دنیا از اعتقادات مستند و مستدل شیعی است که همانند اعتقاد به مهدویت، چراغ امید را در دل شیعه روشن نگه داشته و از یأس و ناامیدی بازمیدارد. برای تبیین این اعتقاد مستند چند بحث باید پیگیری شود:
۱ـ تفسیر درست و نادرست رجعت
۲ـ سئوالات رجعت
۳ـ بزرگان شیعه و رجعت
۴ـ امکان رجعت
۵ـ ادله رجعت
تفسیر نادرست و انکار رجعت
پیش از ورود در این بحث، بر این نکته تأکید دارم که این اعتقاد، اعتقاد شیعی است و متأسفانه برخورد برخی از محدثان و نویسندگان اهل سنت در باره این اعتقاد برخوردی نادرست و به دور از آداب ورود در مباحث علمی است.
در مباحث علمی باید طرح موضوع شود و درستی یا نادرستی اعتقادی در ترازوی نقد و بررسی قرار گیرد. اتهامزنی در شأن مباحث علمی نیست.
اینکه نویسندهای به نام احد امین در کتاب «فجر الاسلام» بگوید «فالیهودیه ظهرت فی التشنیع بالقول بالرجعه»(۱) اعتقاد به رجعت در شیعه برخاسته از اعتقاد به یهودیت است؛ آیا بهراستی این ادبیات نقد اعتقادی است؟ اعتقادی که ریشه در قرآن دارد شایسته چنین سخنی است؟
مرحوم کاشفالغطاء میگوید احمد امین با جمعی از عالمان مصر به دیدن من آمد (در سال ۱۳۴۹ قمری یعنی ۸۷ سال قبل). خطاهای او را تذکر دادم. او گفت من اطلاع نداشتم و منابع نزد من کم بودند.(۲) آیا بهراستی این عذر موجه است؟ در حالی که در کتابخانههای بزرگ شیعه تقریباً همه کتابهای اهل سنت موجود است، چرا در کتابخانههای برادران اهل سنت نباید مصادر شیعی باشند تا اعتقاد شیعه را از سرجشمه منابع شیعی بگیرند نه از منابع دست دوم یا سوم تحریفشده بیاطلاعان یا مغرضان؟
ما بر این باوریم که شیعه و سنی برای مقابله با موج اسلامهراسی و اسلامستیزی راهی جز تکیه بر نقاط مشترک و نقد عالمانه ندارند. این تأکید عالمان برجسته دینی از جمله مرحوم آیتالله العظمی بروجردی از پیشگامان تقریب در جهان شیعه است که شیعه و سنی با تأکید بر نقاط مشترک و با نقد عالمانه و به دور از تعصب بیمنطق به مباحث علمی بپردازند.
تفسیر نادرست رجعت
برخی از نویسندگان اهل سنت تفسیر نادرستی از اعتقاد به رجعت عرضه کردهاند، به عنوان نمونه حافظ نووی که از شرحکنندگان صحیح و مسلم است میگوید: «چیزی که شیعیان میگویند و معتقدند بهزعم خودشان این است علی«ع» کرمالله وجهه (ادبی است که اهل سنت از امیرمؤمنان دارند چون ایشان هرگز به بتها سجده نکرد) در بین ابرها زندگی میکند و چون چنین است منتظر میمانیم، قیام نخواهیم کرد تا وقتی که از آسمان ندا بیاید که زود خارج شوید؛ یعنی علیه حکومت ظلم قیام کنید. این نوعی از اباطیل شیعیان است. کسانی که عقولشان این قدر ضعیف و سخیف است چنین اعتقادی دارند».(۳)
آنچه را که نووی در مورد حیات مولی علی«ع» در ابرها گفته احدی از علمای شیعه نگفتهاند و اینکه ندایی از آسمان برمیخیزد و اعتقاد به رجعت را به این ندا گره زدهاند، تهمت به شیعه است. آری ندای آسمانی یکی از علائم قیامت است. آن یک سخن است و اعتقاد به رجعت مقولهای دیگر.
تفسیر درست رجعت
«رجعت به معنای بازگشت است بدین معنا که قبل از برپایی قیامت، خوبانِ خوبان که امامان«ع» هستندو بدانِ بدان که دشمنان و قاتلان آنان هستند به دنیا برمیگردند و این خوبان، حکم خدا را در مجازت دشمنان اجرا میکنند.»
سئوالات رجعت
در اصل این اعتقاد در شیعه جای تردید نیست. در این زمینه سئوالاتی مطرح هستند که برخی از آنها جواب قطعی و روشنی دارند و چه بسا به برخی از آنها نتوان جواب قطعی داد، اما این موضوع، رخنهای در اصل این اعتقاد ایجاد نخواهد کرد. برخی از این سئوالات عبارتند از:
۱ـ رجعت در چه زمانی تحقق مییابد؟ شیخ طوسی معتقد است این زمان، زمان ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداست.(۴)
مرحوم علامه مجلسی میگوید: … فی زمن القائم او قبله او بعده؛(۵) در زمان حضرت یا قبل و یا بعد آن»
و مرحوم شیخ مفید اصل اعتقاد را میگوید، ولی زمان آن را مشخص نمیکند.(۶)
۲ـ معصومین قطعاً رجعت خواهند کرد، اما از غیر امامان تعدادی که رجعت خواهند کرد چند نفرند؟ نمیدانیم.
۳ـ بعد از زنده شدن چقدر عمر خواهند کرد، کیفیت زندگی آنان چگونه است؟ نمیدانیم.
۴ـ آیا رجعت همگانی است؛ یعنی همه مؤمنان و همه کافران بازگشت خواهند کرد؟ پاسخ صریح امام صادق«ع» این است که: «ان الرجعه لیست بعامه و هی خاصه لا یرجع الا من محض الایمان محضا او محض الشرک محضاً؛(۷) رجعت عمومی نیست بلکه جنبه خصوصی دارد، تنها گروهی بازگشت میکنند که ایمان خالص دارند یا شرک خالص دارند».
۵ـ آیا اعتقاد به رجعت با اصل آزادی اراده و اختیار بشر سازگار است؟ پاسخ آن است که آری چون بازگشت آنها به این جهان در شرایط عادی است و از آزادی کامل برخوردارند و افرادی که ظلم و فساد جزو بافت وجودیشان شده توبه نمیکنند. همان گونه که قرآن در پاسخ جمعی از دوزخیان که در قیامت تقاضای بازگشت به دنیا برای جبران خطاهای خود میکنند میگوید « وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ؛(۸) اگر آنها بازگردند، دگر بار همان اموری را که از آنها نهی شدهاند انجام میدهند».
تردیدی نیست که اصل این اعتقاد نماد تشیع و اعتقادی مستند است، گرچه عالمانی از اهل سنت نیز به آن باور دارند، از جمله مسلم بن نذیر سعدی، عبدالله بن حسین ازدی محاربی و… .(۹)
بزرگان شیعه و رجعت
علمای بزرگ شیعه این اعتقاد را از مسلمات اعتقاد شیعه دانستهاند. مرحوم شیخ صدوق میگوید: «اعتقادنا فی الرجعه انها حق»؛(۱۰) اعتقاد ما در مورد رجعت این است که این اعتقاد حق است.
مرحوم شیخ مفید میگوید: «خداوند تبارک و تعالی هنگام ظهور حضرت مهدی«عج» گروهی از مردگان را با همان چهره گذشته آنان به دنیا برمیگرداند، برخی را عزیز و دسته دیگر را خوار میگرداند، حقمداران و مظلومان را بر باطلگرایان و ستمگران پیروز میکند. این بازگشت ویژه مؤمنان ناب و راستین و منافقان خالص است.»(۱۱)
مرحوم سیدمرتضی میگوید: «همه شیعیان امامیه اتفاقنظر دارند که به هنگام ظهور امام عصر«عجلالله تعالی فرجه الشریف» قومی از اولیای امام زمان«عج» به این عالم بازمیگردند تا آن بزرگوار را کمک کنند و اینها در عصر امام زمان و به دولت و قدرت آن حضرت مسرور میگردند و خداوند قومی از دشمنان خدا و رسول را برمیگرداند تا در همین دنیا سزای رفتار نادرست خود را ببینند و در جاهای متعددی از کتابهایمان گفتهایم که اجماع شیعه حجت است، زیرا کاشف از نظر معصوم است، بنابراین باید قطع به این باور داشت، علاوه بر آنکه رجعت امری مقدور برای خداوند متعال است.»(۱۲)
مرحوم شیخ طوسی میگوید: «پیامبر ما و امامان معصوم«ع» در زمان ظهور حضرت مهدی«عج» همراه با جماعتی از امتهای پیشین و پسین به دنیا بازمیگردند تا دولت و حقشان را به نمایش گذارند «…به قطعت المتواترات من الروایات و الایات…»(۱۳) این اعتقاد را در روایات متواتر و نیز آیات به صورت قطعی بیان کردهاند.
مرحوم طبرسی مفسر بزرگ شیعه ذیل آیه ۸۳ سوره نمل میگوید: «روایات فراوانی از امامان هدایت از آلپیامبر«ص»رسیده است که خداوند به هنگام قیام حضرت مهدی «عجلالله تعالی فرجه» کسانی از دوستانشان را که در گذشته از دنیا رفتهاند زنده خواهد کرد تا سعادت نصرت و یاریاش را بیابند و با ظهور حضرت مسرور گردند و نیز خداوند گروهی از دشمنان آنان را زنده خواهد کرد تا از آنان انتقام بگیرد و برخی از مجازاتهای خود را که عبارت از قتل و ذلت و خواری است در این دنیا ببینند.»(۱۴)
محدث بزرگ مرحوم علامه مجلسی گوید: «این اعتقاد که اعتقاد مشهور شیعه در همه عصرهاست، آنچنان آشکار است که به ادبیات شعری آنها هم وارد شده است با رجعت بر مخالفان خود احتجاج کرده و علیه آنان سخنان راندهاند و آیات و روایات رجعت را در کتابهای خود آوردهاند.»(۱۵)
گفتار بزرگان شیعه در این عرصه فراوان است. این بخش را با کلامی از علامه طباطبایی به پایان میبریم: «نظام هستی به سوی روزی میرود که آیات الهی در آن کاملاً آشکار میگردند، به گونهای که خدای سبحان هرگز نافرمانی نمیشود و همگان خالصانه و به دور از هوای نفس او را میپرستند و در آن روز برخی از دوستان و دشمنان خدای منان پس از مرگ به دنیا باز میگردند و حق و راستی از باطل و کژی جدا میشود.»(۱۶)
امکان رجعت
در بحث رجعت دو بحث ضروری است: ۱ـ آنکه آیا امکان آن هست که کسانی که سالیان سال، شاید هزاران سال پیش از دنیا رفتهاند به همین دنیا بازگردند؟
۲ـ بعد از اثبات امکان، این واقعه مهم به چه دلیل اتفاق خواهد افتاد؟ به دیگر عبارت دلیل اثبات رجعت چیست؟
پاسخ به سئوال اول آن است که بازگشت به این دنیا پس از مرگ ممکن است، آن چنان که در قیامت چنین است و پشتوانه هر دو قدرت خداوند است.(۱۷) این مطلب بهحدی بدیهی است که حتی منکران رجعت هم آن را باور دارند.(۱۸) مهمترین دلیل این امکان، وقوع آن در برخی از امم گذشته است. «ادل دلیل علی امکان الشیء وقوعه» مهمترین دلیل بر امکان چیزی تحقق و وقوع خارجی آن است. داستان عزیر پیامبر«ع» شاهد زنده این امر است. او در اثنای سفر خود در حالی که بر مرکبی سوار بود و مقداری آشامیدنی و خوراکی همراه داشت، از کنار یک آبادی گذشت که به شکل وحشتناکی در هم ریخته و ویران شده بود و اجساد و استخوانهای پوسیده ساکنان آن به چشم میخورد. هنگامی که این منظره وحشتناک را دید گفت چگونه خداوند این مردگان را زنده میکند؟ سخنی از سر تعجب نه از سر انکار!
در این هنگام، خداوند جان او را گرفت و صد سال بعد او را زنده کرد و از او پرسید چقدر در این بیابان بودهای؟ او که خیال میکرد مدت کمی در آنجا درنگ کرده، فوراً در جواب عرض کرد یک روز یا کمتر! به او خطاب شد صد سال در اینجا بودهای. اکنون به غذا و آشامیدنی خود نظری بیفکن و ببین چگونه در طول این مدت به فرمان خداوند هیچ تغییری در آن پیدا نشده است، ولی برای اینکه بدانی که صد سال از مرگ تو گذشته است نگاهی به مرکب خود کن و ببین که مشمول قوانین عادی طبیعت شده و مرگ آن را متفرق کرده است. سپس نگاه کن و ببین که چگونه اجزای پراکنده آن را جمعآوری و زنده میکنیم. عزیز هنگامی که این منظره را دید گفت میدانم که خداوند بر هر چیزی تواناست. اینک آرامش خاطر یافتم و مسئله رستاخیز مردگان در نظر من شکل حسی به خود گرفت. این حقیقت در آیه ۲۵۹ سوره بقره آمده است. آنچه در این آیه مدنظر است، زنده شدن پس از مرگ در همین دنیاست، لذا آیه هم نام نبرده که نام این فرد ارمیا، خضر، عزیر یا نام دیگری بوده است یا نه. گرچه در حدیثی از امام صادق«ع» آمده که نام او «عزیر» بوده است.(۱۹)
آنچه مهم است، اثبات این حقیقت است، نه نام آن شخص یا مکان وقوع این حادثه. این تنها یک نمونه بود، نمونههای دیگری هم هستند، از جمله:
۱ـ زنده شدن مردگان بنیاسرائیل، سوره بقره، آیه ۵۵ و ۵۶.
۲ـ رجعت هزاران نفر از جهادگریزان بنیاسرائیل، سوره بقره، آیه ۲۴۳.
۳ـ زنده شدن کشته بنیاسرائیل، بقره، ۲۲/۷۳.
۴ـ زنده شدن اصحاب کهف، سوره کهف، ۱۰ـ۱۲.
این نمونهها در اثبات امکان رجعت کافی هستند.(۲۰)
ادله رجعت
الف) روایات
در حتمیت وقوع رجعت قبل از قیامت، روایات فراوانی که تواتر معنوی دارند وارد شدهاند. مرحوم مجلسی میگوید: «چگونه کسی که ایمان به حقانیت امامان دارد شک میکند در این اعتقادی که حدود ۲۰۰ روایت صریح به آن گویاست. سی و اندی از راویان ثقه همچون کلینی شیخ صدوق در بیش از ۵۰ کتاب خود این روایات را آوردهاند.»(۲۱)
جناب شیخ حر عاملی میگوید روایات رجعت بیش از آن است که به شمارش آید و تواتر معنوی دارند.(۲۲)
مرحوم ملاصدرا احادیث رجعت را صحاح و فراوان میداند «و قد صح عندنا بالروایات المتضافره عن ائمتنا و ساداتنا من اهل بیت النبوه و العلم حقیه مذهب الرجعه و وقوعها عند ظهور قائم آل محمد صلیالله علیه و آله و سلم و العقل الفیا لامنیعه؛(۲۳) در روایات صحیح فراوانی از امامان و سروران ما از اهلبیت نبوت و علم، حقانیت مذهب رجعت و وقوع آن به آن هنگام ظهور حضرت قائم آل محمد «عج» بیان شده و عقل هم منعی در آن نمیبیند.»
برخی از این روایات را مرور میکنیم:
۱ـ جناب شیخ صدوق در کتاب «مَن لا یَحضَرَهُ الفَقیه» آورده است که حضرت امام صادق«ع» فرمودند: « لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُؤمِنْ بِکَرَتِنا وَ لَمْ یَسْتَحِلَّ مُتْعَتَنَا؛ کسی که به رجعت ما اعتقاد نداشته باشد و متعه (ازدواج موقت) را حلال نداند، از ما نیست.
۲ـ در روایتی از حضرت امام رضا«ع» روایت شده که در پاسخ مأمون درباره رجعت فرمودند: « إنّها لَحَقٌّ قد کانَت فی الاُمَمِ السالِفَهِ و نَطَقَ بها القرآن؛ رجعت حقیقت دارد. در میان امتهای پیشین نیز وجود داشته و قرآن از آن سخن به میان آورده است».(۲۴)
۳ـ در روایتی از حضرت امام صادق«ع» رسیده است که شیعه کسی است که هفت باور داشته باشد از جمله آنها «وَ الْإِیمَانَ بِالرَّجْعَهِ» ایمان به رجعت است.(۲۵)
ب) ادله قرآنی رجعت
در به آیات فراوانی استناد شده که ما تنها به یکی اشاره میکنیم:
از کنار هم قرار دادن دو آیه اعتقاد رجعت به مسند مینشیند: ۱ـ وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجًا مِّمَّن یُکَذِّبُ بآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُون(۲۶) (به خاطر آور) روزی را که ما از هر امتی گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب کردند محشور میکنیم و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند.
این آیه میگوید گروهی از بدکاران محشور میگردند. این مربوط به این جهان است و قبل از قیامت به دلیل آیه: ۲ـ وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً؛(۲۷) ما آنها را محشور میکنیم و احدی را وانخواهیم گذاشت.
پس قیامت روز حشر همگان است نه گروهی. با کنار هم گذاشتن این دو آیه در مییابیم که این آیه «رجعت» را میگوید نه قیامت را. علاوه بر آنکه هماهنگی آیات هم همین را میگوید، زیرا آیات قبل و بعد از این آیه همگی معنا را میرسانند، زیرا آن آیات مربوط به حوادث آستانه قیامتاند، بنابراین بعید به نظر میرسد که آیات قبل و بعد از آیهای از حوادث پیش از رستاخیز بگویند، اما آیه وسط از خود رستاخیز. این تفسیر از حضرت امام صادق«ع» در ذیل آیه نمل رسیده است و چشمه زلال تفسیر قرآن، عترت سلامالله علیهم اجمعین هستند.
علیبن ابراهیم قمی در ذیل آیه از حماد به سند معتبر نقل کرده که امام صادق«ع» فرمودند: «ما یقول الناس فی هذه الایه؛ مردم در معنای این آیه مبارکه چه میگویند؟» گفتم میگویند مربوط به قیامت است. امام«ع» فرمودند: « لَیسَ کَما یَقُولونَ إنّ ذلِکَ فی الرُجعه أیَحشُرَ الله فِی القیامه مِنْ کُلِّ أمَّهٍ فَوْجاً وَ یَدَعُ الْبَاقِینَ إنَّمَا آیَهُ الْقِیَامَهِ قَوْلُهُ «وَ حَشَرناهُم فَلَمْ نُغادِر مِنهُمْ أَحَداً؛(۲۸) این گونه نیست. بهراستی این آیه در باره رجعت است. آیا خداوند در قیامت گروهی از امت را محشور و بقیه را رها میکند؟ آیهای که به قیامت مربوط است این است که میفرماید همه انسانها را برمیانگیزیم و احدی از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد».(۲۹)
پینوشتها
۱ـ فجرالاسلام، ص ۳۳، عقائدالامامیه، ص ۳۴۳.
۲ـ اصل الشیعه و اصولها، ص ۱۳.
۳ـ شرح صحح مسلم نووی، ج ۱، ص ۱۰۱.
۴ـ العقائد الجعفریه، ص ۲۵۰.
۵ـ مراءه العقول، ج ۳، صص ۳۰۱ـ۳۰۰.
۶ـ المسائل السرویه، ص ۳۲.
۷ـ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۹.
۸ـ انعام، ۸.
۹ـ با پیشوایان هدایتگر، ج ۳، صص ۳۲۴ـ۳۲۳.
۱۰ـ مصنفات شیخ مفید، ج ۵/۶۰.
۱۱ـ مصنفات، شیخ مفید، ج ۷، ص ۳۵، اوائل المقالات، صص ۷۸ـ۷۷.
۱۲ـ رسائل الشریف المرتضی، ج ۳، ص ۱۳۶.
۱۳ـ العقائد الجعفریه، ص ۲۵۰.
۱۴ـ مجمع البیان، ج ۷/۴۰۵ و ۴۰۶.
۱۵ـ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲.
۱۶ـ المیزان، ج ۲، ص ۱۰۹.
۱۷ـ رسائل الشریف مرتضی، ج۳، ص ۱۳۵.
۱۸ـ روح المعانی، ج ۱۰، ص ۲۳۷.
۱۹ـ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۵۱.
۲۰ـ ر.ک، تفسیر نمونه، ج ۱۵، صص ۵۸۸ و ۵۸۹ (چاپ بیست و هشتم با ویرایش جدید) ادب فنای مقربان، ج ۹، صص ۲۳۴ـ۲۳۱.
۲۱ـ بحارالانوار، ج ۵۳، صص ۱۲۳ـ۱۲۲.
۲۲ـ الایقاظ من الهجقه صص ۳۳ـ۳۲ باب دوم دلیل سوم
۲۳ـ تفسیر القرآن الکریم ملاصدرا، ج ۵، ص ۷۱.
۲۴ـ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۵۸، حدیث ۴۵۸۳، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۲، حدیث ۱۰۱.
۲۵ـ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۰۱.
۲۶ـ بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۱۹۳.
۲۷ـ نمل، ۸۳.
۲۸ـ کهف، ۴۷.
۲۹ـ تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ج ۱، ص ۲۴.
سوتیترها:
۱٫
در حالی که در کتابخانههای بزرگ شیعه تقریباً همه کتابهای اهل سنت موجود است، چرا در کتابخانههای برادران اهل سنت نباید مصادر شیعی باشند تا اعتقاد شیعه را از سرجشمه منابع شیعی بگیرند نه از منابع دست دوم یا سوم تحریفشده بیاطلاعان یا مغرضان؟
۲٫
ما بر این باوریم که شیعه و سنی برای مقابله با موج اسلامهراسی و اسلامستیزی راهی جز تکیه بر نقاط مشترک و نقد عالمانه ندارند. این تأکید عالمان برجسته دینی از جمله مرحوم آیتالله العظمی بروجردی از پیشگامان تقریب در جهان شیعه است که شیعه و سنی با تأکید بر نقاط مشترک و با نقد عالمانه و به دور از تعصب بیمنطق به مباحث علمی بپردازند.