عوامل مؤثر بر سلطه صهیونیست‌ها برآمریکا

پاسخ به شبهات تاریخی

 

 

مجید صفاتاج

 

 

در شماره گذشته به چگونگی شکل‌گیری سلطه یهودیان بر آمریکا اشاره شد. در این شماره به مهم‌ترین عوامل مؤثر بر سلطه صهیونیست‌ها در آمریکا می‌پردازیم که عبارتند از:

الف ـ پراکندگی جغرافیایی:

صهیونیسم جهانی با پشتیبانی مستقیم محافل یهودی امریکا اهمیت خاصی به توزیع جغرافیایی یهودیان و قرار گرفتن آنها در اماکنی که در راستای منافع صهیونیسم هستند، داده است، به‌نحوی که تا اول هزاره سوم میلادی ۹۹ درصد از یهودیان در شهرهای بزرگ مستقر شده‌اند و آرای آنها در انتخابات‌ها وزنه و قدرت قابل توجهی محسوب می‌شود و از طریق آن تصمیم‌گیری سیاستمداران تحت تاثیر آنها قرار می‌گیرد.(۱)

«در پایان یافتن قرن بیستم، تعداد افراد بزرگ‌ترین اقلیت یهودی ساکن نیویورک  یک و نیم میلیون نفر بود.  پس از آن لس‌آنجلس با نیم‌ میلیون یهودی قرار دارد. پس از آن در هریک از شهرهای شیکاگو، فیلادلفیا و بوستون دویست و پنجاه هزار یهودی ساکن هستند. تعداد یهودیان در آمریکا بالغ بر ۵/۵ میلیون نفر است که ۴۳% یهودیان جهان را تشکیل می‌دهند و تقریباً یک میلیون و سیصد هزار نفر از یهودیان اسرائیل بیشترند. به همین دلیل یهودیان در اغلب انتخابات‌های امریکا در کفه برتری قرار می‌گیرند.  گفتنی است که تعداد یهودیان در سراسر جهان از سیزده میلیون نفر تجاوز نمی‌کند.»(۲)

 

ب ـ وضع اقتصادی:

در تعالیم تورات آمده است که تمام اموال جهان از آن شماست و هرچه جمع‌کنید براى شما کافى نیست، پس بجنگید تا پول براى شما باشد.

با توجه به این آموزه، یهودیان همواره سعى کرده‏اند تا برای به دست آوردن سرمایه و درآمد بیشتر بر تمام مراکز اقتصادى و تجارى آمریکا پنجه افکنند و تا کنون توانسته‏اند ده‌ها بانک، کارخانه و شرکت بزرگ آمریکایى را در اختیار بگیرند. آنها از این ثروت هنگفت و مکنت مالى استفاده می‌کنند و توانسته‏اند بسیارى از رؤساى جمهور آمریکا، اعضاى کنگره وسنا را بخرند و تحت امر خود قرار دهند و از طریق این کشور، سیاست‌هاى خود را در جهان پیش ببرند.

سازمان‌ها و اتحادیه‏هاى یهودى ایالات متحده آمریکا براى رسیدن به اهداف و مقاصد سلطه‌جویانه خود در آمریکا و سایر نقاط جهان، به‌ویژه در فلسطین موافقت کردند تا نهاد یهودى واحدى ایجاد شود که به ‌نهایى جمع‌آورى اموال از یهودیان را انجام دهد. نام این نهاد را «مؤسسه کمک رسانى واحد یهود» گذاشته‌اند. گاهى به آن «نداى واحد یهود»  نیز گفته مى‏شود. اموالى جمع‏آورى شده توسط این مؤسسه براى یهودیان نیازمند اروپا، مهاجرت و اسکان در فلسطین و نیز براى کمک به یهودیان نیازمند آمریکایى هزینه مى‏شد. «مؤسسه کمک رسانى واحد یهود» جمع‌آورى اموال را براى یهودیان آمریکا آسان کرد.

در طول جنگ جهانى دوم اکثر یهودیانى که کمک مالى مى‏کردند، توانستند نیازهاى سایر یهودیان را نیز برطرف کنند. در آغاز، بیشتر این اموال در داخل آمریکا هزینه مى‏شدند، ولی پس از تجدید نظردر مورد چگونگى مصرف اموال یهودى آمریکایى،  این اموال در داخل و خارج به صورت برابر توزیع  شدند و ۲۵ درصد از کل اموال نیز به یهودیان فلسطین اختصاص داده شد.(۳)

ارائه کمک مالى به رژیم صهیونیستی و فراوانى تعداد یهودیانى که به اتحاد جماهیر شوروى [سابق] مهاجرت کرده بودند، از جمله امورى بود که لزوم وجود اموالى براى حمایت از انان را مى‏طلبید. مؤسسه کمک‏رسانى واحد یهود منبع این حمایت بود. در سال ۱۹۶۷، این مؤسسه ۲۴۲ میلیون دلار به اسرائیل کمک کرد و در سال ۱۹۸۰ حمایت سالیانه از اسرائیل به ۳۰۰ میلیون دلار رسید. در سال ۱۹۷۴ به دنبال جنگ اکتبر ۱۹۷۳ حمایت مالى از رژیم صهیونیستی از نیم میلیارد دلار نیز فراتر رفت.

به علت اعتصابات آمریکا، مؤسسه کمک‏رسانى واحد یهود از طریق «مؤسسه کمک‏رسانى واحد اسرائیل» این اموال را از آمریکا به اسرائیل مى‏فرستاد که در اکثر عملیات‏ آژانس یهود از قبیل هزینه براى جذب مهاجران جدید، برنامه‏هاى آموزشى، پروژه‏هاى کشاورى و خدمات دیگر به کار گرفته مى‏شد. اما این شیوه غیرمستقیم در هزینه کردن اموالى که یهودیان آمریکا به اسرائیل مى‏بخشند و همچنین وضع سیاسى شاغلان در پست‏هاى رهبرى آژانس یهود، در نتیجه  فساد سیاسى و جانبدارانه عمل کردن در تخصیص این اموال، خشم یهودیان آمریکا، یعنى صاحبان این کمک‌ها را برانگیخت و برخوردهایى را بین رهبران آژانس یهود در اسرائیل با اتحادیه‏هاى یهودى در آمریکا به وجود آورد. در نتیجه قانونى وضع شد که به یهودیان آمریکایى اهداکننده این کمک‏ها و اعانه‏ها اجازه مى‏داد تسلط بیشترى بر نحوه هزینه کمک‏ها داشته باشند.

از اواخر دهه ۷۰ قرن بیستم، سیستم جدیدى اجرا شد که به موجب آن یهودیان آمریکا که این کمک‏ها را ارسال مى‏کردند  با یهودیان اسرائیل ، یعنی دریافت کنندگان این کمک‌ها مى‏کردند مستقیماً ارتباط پیدا مى‏کردند.

این سیستم «نوسازى پروژه‏ها» نامیده شد و هدف از آن به کار گرفتن تجربه یهودیان کمک کننده آمریکا در حل مشکلات اجتماعى رژیم صهیونیستی بود. از دیدگاه تشکیل‌دهندگان مؤسسه کمک‏رسانى واحد یهود، اهمیت این سیستم در همراه کردن سازمان‏ها و اتحادیه‏هاى یهودى در کشورهاى آمریکا و اسرائیل بود. در آغاز سال ۱۹۸۵  چهل اتحادیه یهودى آمریکایى وجود داشتند که با همتایان خود در اسرائیل در ارتباط بودند و فعالیت مستقیم خود را با آنها شروع کرده بودند.(۴)

در کنار «کمک‌رسانى واحد یهود» گروه کوچکى از یهودیان لیبرال آمریکا در سال ۱۹۷۹ «صندوق اسرائیل جدید» را در آمریکا ایجاد کردند. علت ایجاد این صندوق نارضایتی گروه مؤسس آن از سیاست‏هاى دولت‏هاى حزب لیکود و نیز مخالفت این گروه با شیوه هزینه دارایى‏ها توسط آژانس یهود بود. دارایى‏هاى صندوق اسرائیل جدید براى گروه‌هایى هزینه مى‏شد که در زمینه تقویت حقوق مدنى براى یهودیان و اعراب در اسرائیل، مبارزه علیه ظلم و ستم نسبت به زنان و کودکان و قربانیان تبعیض نژادى و همین‌ طور در زمینه یافتن راهى براى صلح بین اعراب و یهودیان فعالیت مى‏کردند.

گروه مؤسس «صندوق اسرائیل جدید» از طرف یهودیان راست‏گرا با انتقادات تندى رو به رو شد، اما نامه‏اى که تدى کولیک، شهردار سابق قدس در سال ۱۹۹۰ براى روزنامه جوئیش ویک که در نیویورک منتشر مى‏شود فرستاد و در آن از فعالیت‏هاى «صندوق اسرائیل جدید» ستایش کرد، مشروعیت بیشترى به فعالیت‏هاى این صندوق که گروه‌هاى راست‌گرا از آن دورى مى‏کردند بخشید.

هدسّه یا هداساه، سازمان زنان صهیونیست نیز بزرگ‏ترین سازمان یهودى براى جمع‌آورى پول براى رژیم صهیونیستی است که در خارج از چهارچوب مؤسسه کمک‏رسانى واحد یهود فعالیت مى‏کند. این سازمان از زمان تأسیس با شخصیت برجسته یک زن صهیونیست به نام «هنریتا زولد» در ارتباط بود که در سال ۱۸۶۰ در شهر بالتیمور ایالت متحده آمریکا متولد شد. پدر او خاخام بنیامین زولد از مجارستان به آمریکا مهاجرت کرده بود.(۵)

امروزه «هدسه» در بین سازمان‏هاى صهیونیستى سازمان از لحاظ منابع مالى در جایگاه سوم قرار دارد. این سازمان اکثر دارایى‏هاى خود را براى تحت پوشش قرار دادن خدمات پزشکى در اسرائیل مثل درمانگاه‏ها، بیمارستان‏ها، و مراکز آموزش حرفه‏اى هزینه مى‏کند.

در کنار حمایت مالى بسیار زیاد یهودیان آمریکا از رژیم صهیونیستی که سالانه از نیم میلیارد دلار نیز فراتر مى‏رود، یهودیان آمریکا ساز و کارهاى سیاسى خود را در حمایت مالى از این رژیم، پیشرفته‏تر کرده‏اند. پس از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ و در نتیجه پیشرفتى که در روابط آمریکا و اسرائیل به وجود آمد، یهودیان احساس کردند که باید ابزار حمایت سیاسى خود را تغییر دهند. پس از آن حجم کمک‏هاى آمریکا به رژیم صهیونیست ناگهان افزایش قابل توجهى پیدا کرد و چندین برابر شد و به سه میلیارد دلار رسید. این مسئله کمک‏هاى اقلیت یهودى آمریکا را کمرنگ و کم‏اهمیت جلوه مى‏دهد و این اقلیت دیگر اصلى‏ترین منبع حمایت مالى رژیم صهیونیستی به حساب نمى‏آید.

منابع مالى جدید سبب تغییر در نوع حمایت یهودیان آمریکا از اسرائیل شد. حالا دیگر وظیفه اصلى آنان تلاش براى تداوم حمایت آمریکا از اسرائیل بود و اینکه با هر تلاشى که به این حمایت ضربه بزند یا مانع آن شود، با قدرت برخورد کنند.(۶)

ج ـ سازماندهى مناسب:

از زمانى که یهودیان در بیش از سیصد سال قبل براى اسکان به آمریکا رفتند تا آغاز قرن ۲۱، اصل فعالیت اختیارى، عامل اساسى در سازماندهى یهودیان در آمریکا محسوب مى‏شد، در حالى که یهودیان در اروپا و شمال آفریقا به عنوان یک اقلیت مجبور بودند امور خود را از طریق دولت‏هاى این مناطق سازماندهى کنند تا زمانى برسد که گروهى را تشکیل دهند که نمایندگى آنان را در برابر قدرت حاکمه به عهده داشته باشد.

اما این امر در آمریکا اختیارى و داوطلبانه بود و دولت نیز به آن توجه نداشت. هر چند بى‏توجهى دولت آمریکا به امور داخلى یهودیان به نفع آنان بود، خود یهودیان در بعضى مواقع نمى‏توانستند بین خودشان اتحاد و یکپارچگى ایجاد کنند.(۷)

ارتباط داوطلبانه در حیات مدنى آمریکا تأثیرات مثبتى بر یهودیان داشت، اما از بعضى تأثیرات منفى هم به دور نبود، لذا یهودیان سازمان‏ها، اتحادیه‏ها و نهادهایى را برای حفظ ارتباطاتشان ایجاد کردند. همچنین سازمان‌هاى بسیارى را برای پوشش دادن به نیازهاى دینى، فرهنگى و قومى خود تأسیس کردند. تنها مانع بر سر ایجاد این سازمان‌ها محدودیت مالى بود.(۸)

رهبران سازمان‌هاى یهودى سعی کردند یهودیان غیروابسته را از طرق مختلفى همچون اقناع کردن، فشارهاى اجتماعى و تحریک دینى جذب کنند، اما به‌رغم این تلاش‏ها، بخش قابل توجهى از این یهودیان، همچنان خارج از چهارچوب گروهى و جمعى قرار داشتند.

وضع اقتصادى متمایز یهودیان آمریکا و ثروتمندى آنان امکان کمک به یهودیان سراسر جهان را برای آنها فراهم آورد. با ارتقای جایگاه ایالات متحده آمریکا در طول جنگ جهانى دوم، بر قدرت یهودیان آمریکا نیز افزوده ‏شد تا جائی که امریکا به مرکز رهبرى یهودیان سراسر جهان تبدیل شد. سختى‏ها و پراکندگى یهودیان اروپا در طول جنگ جهانى دوم، خلأیى را در رهبرى آنان به وجود آورده بود، خلائی که غیر از یهودیان آمریکا کسى نمى‏توانست آن را برطرف کند، زیرا آنها بزرگ‏ترین اقلیت یهودى‌ای بودند که وضعشان در طول جنگ تغییر نکرد و هیچ آزار و اذیتى به آنان نرسید.

پس از جنگ جهانى دوم، فعالیت اقلیت یهودى آمریکا از طریق شبکه گسترده‏اى از سازمان‌ها، اتحادیه‏ها و نهادها انجام مى‏گرفت. این شبکه تمام زمینه‏هاى دینى، اجتماعى، آموزشى، بهداشتى و رفاهى را تحت پوشش قرار مى‏داد، همه نوع کمکى به رژیم صهیونیستی مى‏کرد و مدیریت روابط بین اقلیت یهودى را با طرف‏هاى غیریهودى داخل و خارج آمریکا بر عهده داشت.

گروه‌هاى یهودى سازمان یافته آمریکا از تمام شیوه‏ها براى فشار بر دستگاه‌هاى دولتى آمریکا استفاده مى‏کردند.(۹)

به دنبال تحولات بین‏المللى و پیامدهاى منفى یا مثبت آن بر کل یهودیان یا گروه‌هایى که در مکان‌هاى مختلفى پراکنده بودند، سازمان‌هاى یهودى مجدداً سازماندهى شدند تا با محیط متغیر خود تناسب داشته باشند. در حالى که بعضى از سازمان‌هاى قدیمى همچنان به حال خود باقى ماندند، بقیه سازمان‌ها منحل شدند و به جاى آنها، سازمان‌هاى جدید و قدرتمندى تأسیس شدند که از نفوذ قومى و مؤثرى نیز برخوردار بودند.

 

 

منبع:

۱- صفاتاج، مجید، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، جلد چهارم (تهران: انتشارات آرون، ۱۳۸۹) ص ۲۳۱

۲ – عنابه، جلال، قدرت یهودیان در آمریکا، محمد رضا بلوردی (تهران: مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور، ۱۳۸۶)، ص ۲۸

۳ – همان، ص ۵۴

۴– صفاتاج، مجید، پیشین، ص۲۳۳

۵- پیشین، صص ۵۶ ـ ۵۴

۶ – همان، ص ۵۸

۷- صفاتاج، مجید، پیشین، ص۲۳۴

۸- عنابه، جلال، پیشین، ص ۵۱

۹- همان، ص ۵۲

 

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

پس از جنگ جهانى دوم، فعالیت اقلیت یهودى آمریکا از طریق شبکه گسترده‏اى از سازمان‌ها، اتحادیه‏ها و نهادها انجام مى‏گرفت. این شبکه تمام زمینه‏هاى دینى، اجتماعى، آموزشى، بهداشتى و رفاهى را تحت پوشش قرار مى‏داد، همه نوع کمکى به رژیم صهیونیستی مى‏کرد و مدیریت روابط بین اقلیت یهودى را با طرف‏هاى غیریهودى داخل و خارج آمریکا بر عهده داشت.

 

۲٫

به دنبال تحولات بین‏المللى و پیامدهاى منفى یا مثبت آن بر کل یهودیان یا گروه‌هایى که در مکان‌هاى مختلفى پراکنده بودند، سازمان‌هاى یهودى مجدداً سازماندهى شدند تا با محیط متغیر خود تناسب داشته باشند. در حالى که بعضى از سازمان‌هاى قدیمى همچنان به حال خود باقى ماندند، بقیه سازمان‌ها منحل شدند و به جاى آنها، سازمان‌هاى جدید و قدرتمندى تأسیس شدند که از نفوذ قومى و مؤثرى نیز برخوردار بودند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *