اربعین: سنتی برای شکوفایی انسان تراز تمدن اسلامی

                                                                                                 استاد اصغر طاهرزاده

 

سخن را با این پرسش آغاز می‌کنیم که با توجه به اینکه تحقق همه جانبه اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی تنها از طریق تصحیح نگاه‌ها در علوم انسانی امکان دارد، نگرش ما به اربعین حسینی باید چگونه باشد؟

کربلا با حضور و رهبری امام معصوم حسین بن علی»ع» صحنه عظیم‌ترین حقایق و جلوه‌های ایمان، پایداری و اوج کمال انسانی است، حقایقی که تنها امامان معصوم«ع» به کنه و عمق آنها واقف بودند و گوشه‌هائی از آن معانی ارجمند و بلند را در زیارت‌نامه‌هایشان، از جمله زیارت اربعین عرضه کردند.

تمام کسانی که دغدغه‌ عبور از فرهنگ ظلمانی دوران را دارند و می‌خواهند با عقلی غیر از عقل غربی با انسان‌ها ارتباط برقرار کنند و مأنوس شوند، با مراجعه به فرهنگ اربعین در خواهند یافت که در مکتب حسینى که برگرفته از نگاه شیعی به هستی است، شکست معنا ندارد و پایدارى و جهاد در راه حق، رکن این مکتب انسان‌ساز است، به گونه‌ای که آثار ادامه حیات این مکتب حتى در دربار یزید هم نمایان گردید.

پس از واقعه شگفت‌انگیز کربلا، الگوی‏ متعالى، روشن و پر راز و رمز اربعین شهداى کربلا فراروی ماست که می‌تواند در افق انسان تراز انقلاب اسلامی راهنمای آینده‌ ما باشد.

هنوز چهل ‏روز از آن ظلم بزرگ و رویداد حیرت‌انگیز نگذشته بود و هنوز غریو شادی پیروزى بر حسین «ع» از در و دیوار کوفه و شام به گوش مى‏رسید که حماسه اربعین شهداى کربلا به‏ وقوع پیوست و بانگ بلند حسین«ع» از گلوی سفیران پیام عاشورا به گوش حق‌جویان بلاد اسلامى رسید.

آمدن «جابربن عبدالله انصارى» و «عطیه» به کربلا تصادفی نیست، بلکه حرکتی است که قصه عاشورا را به یک فرهنگ ماندگار تبدیل کرد. تاریخ حرکت این دو بزرگوار را به‏ عنوان نمونه ذکر کرده است.

 آیا حرکت میلیونی اخیر در امتداد زیارت اربعین و در راستای نهضت سیدالشهدا«ع» و تجلی اراده‌ شیعیان برای عبور از مدرنیته و تقابل با روح مادیگرای اموی است؟  

اربعین «فرهنگ» و سنت شیعیان بیداردلى است که گذشت زمان، وفادارى آنها را نسبت به امام‏ حسین«ع» از بین نبرده است‏. هیچ انسان حق‌طلبی نمى‏تواند به اباعبدالله«ع»، آن حقیقت مجسمی که غوغای یزیدیان زمانه در ادوار گوناگون هرگز نتوانست غباری بر چهره تابناکش بنشاند، ایمان نیاورد. یزید تلاش بسیار کرد که با تبلیغات سنگین، نقش و تأثیر اباعبدالله«ع» را از اذهان‏ و خاطره‏ها پاک کند، ولى اربعین که از نشانه‏هاى مؤمن شمرده مى‏شود،(۱) نشان داد که غوغاى زمانه هرگز نمى‏تواند مؤمنین حقیقی را از پیام عاشورا و وفادارى به امام معصوم غافل کند. اربعین سنت انسان‏هایى است که اسیر حکومت یزیدى نشدند و تحت‏تأثیر تبلیغات نظام کفر، از تعه تعهدی که به حق و حقیقت داشتند دست نکشیدند.

چهره امام حسین«ع» به عنوان قبله دل‏هاى حق‌طلب و حقیقت‌جو، هرگز در غبار زمانه به فراموشی سپرده نشد  و  همواره در گردنه‌های دشوار تاریخ، همچون چراغی فروزان، راه را بر مؤمنین واقعی گشود.

از امام معصوم«ع» نقل شده است که : «زیارت اربعین، یکى از نشانه‏هاى ایمان است.» اربعین ادامه‌ عهد مؤمن با حسین«ع»، تجلی روح اسلام و قطب‌نمای دل انسان‌های زنده و پویا در برهه‌های دشواری است که حاکمان ستمگر تلاش می‌کنند تا وفادارى و میثاق مؤمنان با امامشان را از بین ببرند. مؤمن حقیقی تابع شرایط زمانه خود نیست. اربعین و زیارت اربعین در واقع تلاش برای تقویت ایمان و پایبندی به پیام حسینی است.

حق‌ستیزان همواره در طول تاریخ تلاش کرده‌اند مظاهر اصلى دین را نابود کنند و با تبلیغات و غوغاسالارى و کشتار و تهمت، بر چهره حق غبار فراموشی بپاشند و دین را از صحنه جامعه و خاطره‏ها بزدایند و اینک این شیعه اربعین‏شناس است که تحت ‌تأثیر غوغاسالارى‏ها قرار نمى‏گیرد و حسین«ع» و مکتب او را به شایسته‌ترین وجه در منظر انسان غافل این دوران می‌نشاند. شخصیت جابر بن عبدالله انصارى به این دلیل برای ما بسیار ارزشمند است که سنت اربعین را رقم زد و از این جهت کار بزرگى کرد، سنتی که شیعیان همواره از برکات آن بهره‏مند شده‏اند.

پس از واقعه عاشورا تبلیغات سنگینی علیه امام حسین«ع» سازماندهی شد تا ایشان را خارج از دین معرفى کنند. یزید چنان جو ارعاب سنگینی را بر بلاد اسلامی حاکم کرد که کسى جرئت نداشت حتی نام امام را بر زبان براند. یزید تلاش ‌کرد از این طریق براى همیشه سنت محمّد«ص» و امام حسین«ع» را از صحنه روزگار بزداید.

در چنین شرایطی احیای اربعین شهدای کربلا کاری بسیار سترگ و کارساز بود، زیرا در نتیجه آن نقشه‌های دشمن نقش بر آب شدند و طمع او در جهت حاکمیت مطلق فرهنگ اموی عقیم ماند.

اینک در عصر ما  و در زمان حاکمیت تفکر سکولاریته، شیعیان با برگزاری شکوهمند و حماسه‌آفرین اربعین، حیله ستمگران این دوران را نیز خنثی کرده‌ و شعله امید به رهائی و رستگاری را در روح‌ و روان‌ مؤمنین سراسر عالم روشن و‌ تعریف جدیدی از انسان تراز اسلامی را به غفلت‌زدگان عالم ارائه کرده‌اند.

آیا حرکت اربعینی در دوران ما یک حرکت خودجوش اجتماعی یا یک حرکت جدید الهی است؟

حرکت کنونی اربعین را نباید در یک چهارچوب محدود تعریف کرد. این حرکت در عین حال که یک حرکت خودجوش اجتماعی است، حرکتی الهی هم هست که خداوند آن را بر قلب مردم اشراق نموده و هرکسی به اندازه‌ ظرفیت و توان تطبیق خود با اراده‌ الهی در ذیل آن قرار می‌گیرد. گوئی بشر در آستانه توبه‌ عبور از نگاهی است که فرهنگ مدرنیته به او تحمیل کرده است.

رفتار مناسب در قبال این حرکت عظیم چیست؟

ما باید خود را با آن تطبیق دهیم تا ذیل اراده‌ الهی قرار گیریم و این میسر نمی‌گردد مگر با سلوکی عمیق و اساسی تا نسیم نفحات الهی را احساس کنیم و به خدایی ایمان بیاوریم که : «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فی شَأْن» است و در روزگار ما با تجلی محض جلوه کرده است.

تفاوت حرکت اربعین در سال‌های اخیر با حرکت اولین اربعین چیست؟

در سنت اربعین ظرفیت و نقش تاریخ‌ساز عظیمی نهفته است که در بسیاری از روایات بدان اشاره شده و لذا فهم درست و دقیق سنت اربعین و ادامه‌ آن در راستای تحقق تمدن اسلامی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، وگرنه به‌ عنوان یک حرکت عبادی فردی و بدون توجه به حضور تاریخی جهان اسلام و تشیع در این دوران و در معادلات جهانی، خروش و نشاط آن فرو می‌نشیند.

وظیفه‌ مردم ایران و عراق در فضای اربعینی چیست؟

هر دو ملت اینک از عمق وجود خود دریافته‌اند که می‌توانند در راستای حرکت اربعین نقش‌آفرینی کنند. گویا مردم عراق متوجه شده‌اند که در این شرایط، دوشادوش ملت ایران و دیگر شیعیان جهان می‌توانند نقش مهم و عظیمی را ایفا کنند. اینک شیعیان به این حرکت به عنوان یک جریان الهی و یک رسالت تاریخی نگاه می‌کنند.

 تأثیر و برد این جریان را که فعلاً در بین شیعیان ظهور کرده است، چقدر می‌دانید؟

بُرد این جریان تا حضور شیعه در معادلات جهانی و تا تحقق تمدن اسلامی و تقابل با استکبار ادامه خواهد داشت. جهان اسلام پس از سال‌ها به خود آمده و دریافته است که برای ادامه‌ حیات خود دیگر نمی‌تواند به پروژه‌های فرهنگ مدرنیته دل ببندد و لذا به‌رغم فشارهای استکبار جهانی و ارتجاع عرب با شعارهای اسلامی به صحنه آمده و ان‌شاءالله تا حصول به مقصود از پای نخواهد نشست.

برای رویداد اربعین چه عنوانی را برمی‌گزینید؟  

برای پاسخ به این پرسش باید جایگاه تمدنی زیارت اربعین را مد نظر قرار داد. با توجه به اینکه تلاش دشمنان اسلام همواره بر حذف اربعین و تأکید ائمه‌»ع» بر احیا و حفظ آن به عنوان ادامه دهنده‌ نهضت امام حسین«ع» بوده است، شیعه باید همواره بیشترین تلاش را متوجه تقویت این سنت کند و این مهم‌ترین عامل بقای اسلام را دریابد.

حرکت حضرت سیدالشهداء«ع» تذکر به همه‌ تاریخ و راه رهائی از ظلمات زمانه است. امروز مردم در حماسه‌ اربعین در ذیل پرچم سیدالشهداء«ع» و به پشتگرمی انوار ارواح منوری به حرکت درآمده‌اند که آنها را از ظلمات فرهنگ اُموی جهان استکباری رهایی می‌بخشد و این رمز و معنای حماسه‌ میلیونی راه‌پیمایی اربعین حسینی است که شیعه در سال‌های اخیر با هوشیاری و خوش‌سلیقگی برگزیده و زیارت آن حضرت را که در جای خود بسیار ارزشمند است، با پیاده‌روی برای زیارت ایشان تجمیع کرده است.

حماسه‌ اربعین را ما شروع نکرده‌ایم، بلکه امامان ما همه  بر بزرگداشت اربعین اصرار ورزیده‌اند تا بر همگان آشکار گردد که حرکت حضرت سیدالشهدا«ع» یک حرکت عقیم نیست. امام حسن عسکری«ع» می‌فرمایند: «علامت‌های مؤمن پنج چیز است: پنجاه رکعت نماز و «زیارت اربعین» و انگشتر در دست راست کردن و پیشانی بر خاک‌ نهادن و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» را بلندگفتن.

جابر بن‌ عبداللّه انصاری، صاحب اسرار آل محمد«ص» می‌دانست که باید با زیارت حضرت امام حسین«ع» در اربعین نشان ‌دهد که حرکت عاشورا عقیم نخواهد ماند. جابر با اینکه در آن زمان نابینا و مسافرت از مدینه تا کربلا در آن شرایط و با آن وضع برایش بسیار طاقت‌فرسا بود، ولی متوجه این نکته بود که این یک زیارت  معمولی نیست، بلکه یک حضور تاریخی در راستای تقابل با حاکمیت استکباری امویان است.

حماسه‌ اربعین حسینی و حضور بیست میلیونی انسان‌های وفادار به آرمان‌های قدسی امام حسین«ع» و مصمم در پشت‌کردن به فرهنگ یزیدی، خبر از آن می‌دهد که فرهنگ شیعی به مدد حضور مردم در صحنه‌های اجتماعی در حال شکوفایی و عبور از فضای بسته جهان استکباری است، حضوری که  در وجود همه انسان‌های حاضر در این اقیانوس انسانی آثار بسیار عمیقی بر جای خواهد نهاد و هرکسی خود را جزو این اقیانوس انسانی تمدن‌ساز احساس خواهد کرد.

در حماسه‌ اربعین حسینی رفتارهایی از تمدن‌سازی شیعه ظهور می‌کند که انسان غربی حتی تصورش را هم نمی‌تواند‌ بکند. مردان و زنان محترمی که با پای پیاده، رو به مقصد و مقصود خاصی ره می‌سپرند و خود را در انبوه جمعیت غرق می‌کنند تا از اَنانیّت آنان اثری باقی نماند و نیز خادمانی که با اندک بضاعت خویش در خدمت زوار قرار می‌گیرند. این زوار و خدمه می‌خواهند در راستای اهداف بزرگ خود، ایثار حسین«ع» و اصحاب باوفای ایشان را در این صحنه‌ها نشان دهند برسانند و با از خودگذشتگی به امام«ع» نزدیک شوند و نقش حسینی خود را در تاریخ به فعلیت درآورند.

زائران اربعین حسینی و خدمه‌ آنان، برهه تاریخی خویش را به‌خوبی می‌شناسند و بر تمدنی که تحت اراده و وحدت آنان در حال وقوع است آگاهی دارند. اینان گوش به فرمان خدای خویشند که فرمود: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَک‏»: خودت و همراهانت در راستای رسالتتان پایداری و مقاومت کنید و استکبار جهانی را در موضع متهم قرار دهید و اثبات کنید که باید زیستی مبتنی بر تفکر توحیدی داشت.

آیا ملت‌های دیگر از حرکت کنونی اربعینی شیعه برداشت درستی دارند؟   

ملت‌ها در حال تجدید نظر نسبت به رجوعشان به فرهنگ مدرنیته‌ هستند که نگاهی سکولار به عالم و آدم دارد. «اربعین» تذکری تاریخی به همه‌ ملت‌هاست تا در این شرایط نسبت خود با خداوند و مسیر انبیاء الهی را شکل دهند. در این فضاست که می‌توان از سکولاریسم عبور کرد و به اسلام گرائید را که معنای دیگری از عالم و آدم را ارائه می‌دهد.

متأسفانه ما هنوز با نگاه غربی، خود و سایر ملت‌ها را می‌بینیم. این ظلمات دوران ماست و تا از آن بیرون نیاییم از نوری که باید، بهره‌مند نمی‌شویم.

آیا اربعین هم از خاستگاه انقلاب اسلامی سرچشمه می‌گیرد؟

بله، ایجاد و بقای انقلاب اسلامى از برکات سنت اربعین است. در شب پانزده خرداد سال ۴۲ وقتى امام خمینى«ره» را دستگیر کردند و به زندان بردند، فرداى آن روز مردم به خیابان‏ها آمدند و بدون هیچ ترسى اعتراض کردند. «فردوست» در خاطراتش مى‏نویسد:

«در آن روز آن قدر آدم آمده بود و آن قدر ما از اینها کشتیم که خودمان ترسیدیم.»

در تاریخ آمده است که اینها مسلسل‏ها را در صحن حضرت معصومه«ع» گذاشتند و عده زیادی را کشتند. شاه حساب کرده بود که وقتى امام را تبعید کند و مردم وفادار به امام را هم بکشد، بقیه مردم براى همیشه وفادارى خود را از امام و انقلاب پس مى‏گیرند و لذا کرد آنچه را که کرد. امام را بعد از چهل ‏روز آزاد کردند و به روستایى به نام «داودیه» در حاشیه‌ شهر بردند و در واقع ایشان را به آنجا تبعید کردند. مردم آن قدر به دیدار امام می‌رفتند که جاده داودیه پر از ماشین می‌شد.(۲)

حضور حماسى و از سر شعور و تفکر مردم وفادار به امام و رها از رعب نظام شاهنشاهى، همه حیله‏های رژیم را خنثى کرد. سرانجام امام را به قیطریه و از آنجا به قم بردند.

از آنجا که انقلاب اسلامی ایران بر اساس فرهنگ و مکتب حسینى شکل گرفت، با نگاهی دقیق و عمیق به نهضت کربلا و نهضت امام خمینی می‌توان شباهت‏هاى بسیارى را بین این دو حرکت مشاهده کرد.

خبر شهادت امام‏حسین«ع» احتمالاً در سیزدهم ماه محرم به مدینه رسید و امویان با این هدف که بنی‌هاشم باید از صحنه رزوگار محو شود، خانه‏هاى آنان در مدینه را خراب کردند. جابر بن عبدالله انصارى و «عطیّه» بی هراس از جو ارعاب نظام یزیدى، به طرف کربلا حرکت مى‏کنند تا ثابت کنند که مؤمن وفادار به سیدالشهدا«ع» از هیچ تهدیدی هراس به دل راه نمی‌دهد و ارادت به اهل بیت«ع» در دل او نمی‌میرد  و این همان چیزى است که یزیدیان تاریخ هرگز درنیافتند. وفادارى به اسلام و مکتب عاشورا، تجدد و روشنفکرى را هم برنمی‌تابد. از این روی، جابر به توصیه معصوم،  سنت اربعین را پایه‏گذارى کرد تا فرهنگ کربلا همواره روشنائی‌بخش بشر در برهه‌های ظلمانی باشد و در جو اختناق  و رعب و وحشت، راه رهائی و رستگاری را به روی او بگشاید.

دشمنان با تمام قوا کوشیدند وفادارى به امام را که در جابر و امثال او تجلی داشت از بین ببرند، وگرنه کشتن امام با ‏ لشکر کثیر عمر سعد کار دشواری نبود. این وفاداری و پایمردی عاشقان اهل بیت«ع» بود که آنان را دچار هراس می‌کرد،  وفادارى عاشقانه‏اى که کربلاییان را برای همیشه تاریخ تبدیل به نماد دینداری کرد.

عهد حسینى با اربعین حفظ شد و امروز هم حفظ سنت اربعین به نشانه بر حق بودن نهضت حسینی وظیفه ماست تا غوغاى یزیدیان زمانه و تبلیغات گسترده و سنگین آنان علیه پیام عاشورا کارساز نباشد.

برگزاری هر ساله مراسم اربعین آن گونه که امام صادق«ع» در زیارت اربعین به ما آموختند و با امام حسین«ع» سخن گفتن، گنجینه‌ای گرانقدر و ضامن سرافرازی و مهابت و قدرت تشیع است.

آیا جهت‌گیری مراسم اربعین به سوی جامعه‌ مهدوی و نجات از ظلمات مدرنیته غربی است؟

قطعاً. حقیقتی به نام ظهور حضرت مهدی«عج» را تنها در کالبد جسمانی‌ دیدن جفایی‌ است بسیار عظیم و صد افسوس که نگاه عرفی ما تنها به همین ساحت محدود شده است، غافل از اینکه مهدویت حقیقتی جهانی است و همه عالم در محضر امام هستند و هر چه جلوتر می‌رویم، نشانه‌های ظهور ایشان را بیشتر در می‌یابیم.

در کنش و واکنش‌های دائمی جهانی و در ظلمات کثرت‌زده‌ پوچ غربی، تنها حضور مهدی موعود ا‌ست که هر بار در لباسی جلوه‌ می‌کند و ما را به وحدت فرا می‌خواند.  این حضور حضرت ا‌ست که در قامت اربعین حسینی با بیش از بیست میلیون انسان همدل تجلی می‌کند.

 آموزه‌های اسلامی منتج از موضوع اربعین کدامند و علت تأکید امامان شیعه بر این موضوع چه بوده است؟

بهترین نگاه را ائمه‌ ما در زیارت اربعین به موضوع داشته‌اند و لذا در آغاز این زیارت می‌خوانیم: «السَّلامُ عَلى وَلِیّ الله وَ حَبیبِه»: سلام بر ولى خدا و حبیب خدا! این سلام یعنى ارادت به امام، یعنى هنوز حسین‏بن‏على «ع»، زنده است و هنوز دل ما به ولى و حبیب خدا نظر دارد و تبلیغات یزیدى در طول تاریخ نتوانسته است ما را فریب دهد. کسانی که شیعه واقعی نیستند، با شدت گرفتن جو تبلیغاتى زمانه و غوغاهاى دشمن، با یک مشکل کوچک تمام تعهداتشان را به انقلاب و اسلام و امام و ارزش‏ها از دست مى‏دهند. گفت:

مر سفیهان را رُباید هر هوا

ز آن‌که نَبْودْشان گرانی قوا

آدم‏هاى بى‏اصول از آنجا که از نظر معرفتى ریشه محکمی ندارند، با هر بادى به لرزه درمى‏آیند. انسان مؤمن، وصل به حق است و لذا غوغاى زمانه نمى‏تواند او را بلرزاند. فرهنگ اربعین، ما را به پایبندی به عهد الهى که با اعلام ارادت به امام معصوم «ع» محقّق مى‏شود فرا می‌خواند،  لذا مى‏گوییم: «السَّلامُ عَلى خَلیلِ الله وَ نَجیبِه»: سلام بر خلیل و نجیب خدا!

و اینک ما در برابر چنین امام و رهبری ایستاده‌ایم و می‌گوئیم: «السَّلامُ عَلى صَفِیِّ الله وَ ابْنِ صَفِیِّه، السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الشَّهید»: سلام بر بنده با صفاى خدا، دوست برگزیده و خالص او که فرزند خانواده باصفایى است، سلام بر حسین شهید.

این سلام و تعهد اجازه نمى‏دهد که جو زمانه، ما را مقهور خویش سازد. عهد با اباعبدالله«ع» در واقع عهد با خداست و کسی که نقض پیمان کند،  مصداق این آیه قرآن خواهد بود که: «وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیم»؛(۳) اینها بر شکستن عهد عظیمى اصرار مى‏ورزند. این زیارت‏ها و سلام‏ها احیاى خود حقیقی انسان‏هاست تا از خویشتن خویش جدا نشوند و عهد خود با امام«ع» را نشکنند.

ارتباط با امام یعنى گشودن دریچه جان به سوى ذاتی مقدس تا به مدد او، حوادث زمانه نتوانند انسان را از مسیر حق جدا و امیدش را از دستیابى به خودِ برین قطع کنند. نهضت امام حسین«ع» نهضت به جنبش درآوردن قلب‏هاست و از این جایگاه است که انسان هم به امام«ع» سلام مى‏دهد و هم تنگناهایى را که بر ایشان تحمیل شد به یاد می‌آورد. در بینش حسینى هر کسی که بر مبنای حق در مقابل ستم بایستد، پیروز است. کسى که در پیروى از بینش حسینى و فرهنگ شهادت و مبارزه با ستم دچار تردید می‌شود، در واقع نه ضرر را مى‏شناسد و نه نفع را و زندگیش چیزی جز خسران نیست.

استکبار جهانی در نظر کسی بزرگ جلوه می‌کند که حسین«ع» ندارد، ولى دنیاداران و مستکبران در نگاه کسى که دل به حسین«ع» داده است پشیزی نمی‌ارزند. از این روست که امام حسن عسکرى«ع» زیارت اربعین را نشانه مؤمن می‌دانند. معلوم مى‏شود که به‏ صرف ادعاى ایمان، نمى‏توان در فضای سنگین فرهنگ تبلیغاتى کفر، به حق و حقیقت وفادار ماند.

امام با با بودنش و با شهادتش،  اشاره به عالم لایتناهى دارد و جایگاه واقعی انسان را به او نشان می‌دهد تا خود متعالیش را بشناسد و بداند آن بُعدى از ما که جداى از امام، طى طریق مى‏کند، ناخود ماست.

امام‏حسین«ع» همچنان حجت خدا بر ماست. تحلیل‏هاى غیرشیعى و غیراربعینى که امام‏حسین و حضرت علی«ع» را شکست خورده مى‏بینند،  پیروزی و شکست را نمی‌شناسند.

 در باره توصیه‌های ائمه «ع» در مورد پیاده رفتن به کربلا و با عنایت به حضور تاریخی مردم در اربعین حسینی به چه نکاتی باید توجه کرد؟

بعضی از جنبه‌های زندگی ما تحت تأثیر فرهنگ غرب برای ما مسئله‌ساز و موضوع اصلی شده‌اند، در حالی که اگر از ماوراء زندگی غربی به آن مسائل بنگریم، بسیاری از آنها برای ما فرعی خواهند شد. مسئله‌ اصلی ما حضور جدی نور تشیع در عالم است.

با توجه به اهتمام دشمنان اسلام برای محو اربعین و تأکید ائمه«ع» بر احیای آن، شیعه باید نهایت تلاشش را مصروف برگزاری هر چه باشکوه‌تر اربعین کند و از این عامل مؤثر برای تقویت اسلام و تشیع غافل نماند.

باید روحی را که به اراده‌ الهی در زمانه ما جاری‌ شده است و حرکات و سکنات مردم از آن خبر می‌دهد، دریابیم تا بتوانیم تأثیرگذار باشیم. همه ‌نشانه‌ها حاکی از آنند که دوره‌ بی‌دینی سپری شده و دینداران، تاریخ آینده را رقم خواهند زد، تاریخی با قرائت انبیا که نظر به مردم دارند و نه با قرائت روشنفکری غربی.

حضور در تاریخی که در حال شکل‌گیری است، حضور در ذیل اراده‌ خاص الهی است و موجب می‌شود تا از بی‌هویتی‌ای که فرهنگ غربی بر ما تحمیل کرده آزاد شویم و زودتر از زمان خود در تاریخ حضور داشته باشیم. رویدادی چون ناامیدی امام از نهادهای بین‌المللی و امیدواری به مردم برای حضور اسلام در آینده‌ تاریخ.

تردیدی نیست که شیعه با رجوع میلیونی مردم به اربعین، زودتر از بقیه‌ ملل، گذشته‌ چند صدساله‌ سرگردانی خود را بازخوانی و سال‌های غفلت  از حقیقت را جبران می‌کند.

دشمن گمان می‌کرد امام حسین«ع» را در روز عاشورا به قتل ‌رسانده و در کربلا دفن ‌کرده است، ولی خود حضرت به‌خوبی واقف بودند که چه حماسه‌ای را  در تاریخ آفریده‌اند، لذا در  روز عاشورا خطاب به لشکر عمر سعد می‌فرمایند: «به خدا سوگند که به شما مهلتى بیش از زمان سوار و پیاده‏شدن یک سوارکار ندهند، تا آنکه آسیاب زمان، شما را در زیر چرخش خود خُرد کند.»(۴) و به حضرت زینب«س» خبر مى‏دهند که شما با عزت به شهر خود بازمى‏گردید. حادثه‏ کربلا در ظاهر چیزى است و در باطن و در عالم غیب چیز دیگرى.

هلال‏ بن نافع مى‏گوید: «با سربازان عمر بن سعد ملعون ایستاده بودم که یکى فریاد برآورد: امیر، مژده! این شمر است که حسین«ع» را کشته. گوید از میان لشکر بیرون شدم و در میان دو صف بر بالین حسین ایستادم. او در حال جان کندن بود. به‌خدا قسم هرگز کشته‏ آغشته به‏ خونى را زیباتر و نورانى‏تر از او ندیدم و چنان مبهوت نور آن صورت و جمال شدم که متوجه نشدم چگونه او را مى‏کشند.»(۵)

از جمله کسانى که موضوع شادى حضرت سیدالشهدا«ع» در هنگام شهادت را ذکر کرده، خوارزمى در مقتل الحسین«ع» است که مى‏گوید: «چون شمر بر سینه‏ مبارک حضرت نشست و محاسنش را گرفت و آهنگ کشتن وى کرد، حسین«ع» خندید و گفت: آیا مرا مى‏خواهى بکشى؟ آیا مرا مى‏شناسى؟»(۶)

اینها همه حکایت از آن دارد که برای امام حسین«ع» افق روشن است و حضرت می‌دانند چه راهی را به سوی بشریت گشوده‌اند.

حضور بیست میلیون انسان‌ وفادار به آرمان‌های قدسی امام حسین«ع» و مصمم در پشت ‌کردن به فرهنگ یزیدی در حماسه‌ اربعین حسینی نشانه شکوفائی هویت شیعی است، فرهنگی که با اتکا به حضور مردم در صحنه‌ها در پی آن است که به بهترین وجه ممکن از زندان جهان استکباری بگریزد. این نوع حضور آثار بسیار عمیقی در انسان‌های حاضر در این اقیانوس انسانی خواهد داشت و هرکسی خود را قطره‌ای از این اقیانوس تمدن‌ساز خواهد دید.

شهدای کربلا به حاکمیت جهانی اسلام و به نجات بشریت از جهالت و حیرت ضلالت فکر می‌کردند(۷). امروز هم مؤمنان با همان نگاه به صحنه آمده‌اند تا در این همایش بیست میلیونی مردمی معلوم شود شیعه تا چه حد قدرت تمدن‌سازی دارد و می‌تواند قدسی‌ترین تمدن‌ها را به صحنه بیاورد.

پیاده‌روی اربعین حسینی با وجود خطراتی که یزیدیان ایجاد می‌کنند، عظمت عزم شیعه را در ادامه‌ راه امام حسین«ع» نشان می‌دهد. شیعه می‌داند با هر قدمی که برمی‌دارد یک حسنه برای او ثبت و یک سیئه از او زدوده و درجه‌ای بر شخصیت معنوی او افزوده می‌گردد.

امام حسن عسکری»ع» تأکید دارند که این زیارت با پای پیاده انجام گیرد و این امر نشان می‌دهد که بناست حماسه‌ای در ذیل ارادت به امام حسین«ع» و فرهنگ عاشورایی آن حضرت ظهور کند و شرایط تحقق آن هدف، امروز به‌خوبی فراهم شده است.

على بن میمون صائغ از امام صادق«ع» نقل کرده است که وقتى فرد به زیارت امام حسین»ع» می‌رود، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى‏فرماید که آنچه خیر که از دهان او خارج می شود بنویسد و شر و بد را ننویسند. (۸)

در روایتی دیگر حضرت صادق«ع» روشن می‌کنند وقتی زائر حسین«ع» پیاده به زیارت حضرت می‌رود، در مقام اُنس با خدا قرار می‌گیرد و چون به حواشی قبر مبارک حضرت می‌رسد، به مقام مصلحین برگزیده که دغدغه‌ اصلاح جوامع بشری را دارند، رسیده است و چون زیارت او به اتمام رسید، به مقام فائزین و پیروزمندان صحنه‌ تمدن‌سازی نایل می‌شود.

حضرت صادق«ع» پایه‌گذار هویت تشیع در روایتی می‌فرمایند که چگونه قدم‌هایی که انسان به سوی زیارت امام حسین«ع» برمی‌دارد به او قدرت تصرف در کل جهان را می‌دهد.» (۹)

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ امام عسگرى«ع» مى‌فرمایند: علامت مؤمن پنج ‏چیز است؛ پنجاه‏و یک رکعت نماز گزاردن در هر شب و روز و زیارت اربعین، انگشتر به ‌دست‌کردن و جبین را در سجده به خاک گذاشتن و بسم‏الله الرّحمن الرّحیم را بلند گفتن.

۲ـ تحلیلى از نهضت امام خمینى «ره»، سید حمید روحانى.

۳ـ واقعه، آیه ۴۶٫

۴ـ اللهوف على قتلى الطفوف، سیدبن طاوس، ص ۹۹٫

۵ـ اللهوف على قتلى الطفوف، سیدبن طاوس، ص ۱۲۸٫

۶ـ مقتل الحسین علیه‌السلام، خوارزمى، ص ۳۹ تا ۴۲، نقل از کتاب امام حسین علیه‌السلام از محمدجعفر طبسى، ترجمه عبدالحسین بینش، ص ۳۸۱٫

۷ـ در زیارت اربعین اظهار می‌دارید: «السَّلَامُ عَلَى وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ» تا آنجا که می‌گویید: «وَ بَذَلَ‏ مُهْجَتَهُ‏ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَه وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ».

۸ـ کامل الزیارات، ص ۱۳۴٫

۹ـ وسائل الشیعه، ج‏۱۴، ص ۴۲۱٫

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

 

هر دو ملت اینک از عمق وجود خود دریافته‌اند که می‌توانند در راستای حرکت اربعین نقش‌آفرینی کنند. گویا مردم عراق متوجه شده‌اند که در این شرایط، دوشادوش ملت ایران و دیگر شیعیان جهان می‌توانند نقش مهم و عظیمی را ایفا کنند. اینک شیعیان به این حرکت به عنوان یک جریان الهی و یک رسالت تاریخی نگاه می‌کنند.

 

 

۲٫

با توجه به اهتمام دشمنان اسلام برای محو اربعین و تأکید ائمه«ع» بر احیای آن، شیعه باید نهایت تلاشش را مصروف برگزاری هر چه باشکوه‌تر اربعین کند و از این عامل مؤثر برای تقویت اسلام و تشیع غافل نماند.

باید روحی را که به اراده‌ الهی در زمانه ما جاری‌ شده است و حرکات و سکنات مردم از آن خبر می‌دهد، دریابیم تا بتوانیم تأثیرگذار باشیم.

 

 

 

۳٫

همه ‌نشانه‌ها حاکی از آنند که دوره‌ بی‌دینی سپری شده و دینداران، تاریخ آینده را رقم خواهند زد، تاریخی با قرائت انبیا که نظر به مردم دارند و نه با قرائت روشنفکری غربی. حضور در تاریخی که در حال شکل‌گیری است، حضور در ذیل اراده‌ خاص الهی است و موجب می‌شود تا از بی‌هویتی‌ای که فرهنگ غربی بر ما تحمیل کرده آزاد شویم و زودتر از زمان خود در تاریخ حضور داشته باشیم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *