بیپرده با تاریخ / نگاهی به حوادث اردیبهشت و خرداد ۱۳۶۱
سید روحالله امینآبادی
با قاطعیت میتوان گفت مهمترین رویداد دو ماهه اردیبهشت و خرداد سال ۱۳۶۱ مربوط به دفاع مقدس و پیروزیهای چشمگیر رزمندگان اسلام در جبهههای نبرد است. در دهم اردیبهشت ماه این سال مرحله اول عملیات بیتالمقدس با رمز علی ابن ابیطالب«ع» در منطقه شمال خرمشهر با هدف آزادسازی این شهر آغاز شد.
هشت روز بعد در ۱۸ اردیبهشت در اولین مرحله عملیات بیتالمقدس، هویزه، پادگان حمید و ۵۰۰ کیلومتر مربع از اراضی خوزستان آزاد شدند و با تسلط کامل رزمندگان بر جاده اهواز خرمشهر، عراقیها به محاصره رزمندگان اسلام در آمدند.
در ۲۰ اردیبهشت این سال شلمچه آزاد شد تا رزمندگان گام به گام به هدف نهایی در این مرحله از دفاع مقدس نزدیک شوند و اینگونه بود که…
خدا خرمشهر را آزاد کرد!
خرمشهر آزاد شد، جملهای که از یک ماه پیش مردم برای شنیدن آن لحظهشماری میکردند. روزنامهها در شمارههای ویژه سوم خرداد، مردم را از انتظار درآوردند و خبر پیروزی را با تیترهای درشت در صفحه اول خود به جهان مخابره کردند.
روزنامه اطلاعات در شماره ویژه این روز نوشت: «شهر قهرمان خرمشهر به دست پرتوان رزمندگان دلاور اسلام آزاد شد. نیروهای ایران با درهم شکستن آخرین سنگرهای مقاومت مزدوران عراقی در خرمشهر، بر کلیه نقاط شهر مسلط شدند و هماکنون خرمشهر، شهر خون، ایثار و شهادت در کنترل کامل رزمندگان اسلام است.
رزمندگان اسلام صبح امروز طی یک حمله برقآسا شهرک ولیعصر در غرب خرمشهر را آزاد کردند و نیروهای رزمنده ایران از مدخل غربی خرمشهر با گامهای استوار وارد شهر شدند و نبرد شدید برای آزادی کامل خرمشهر را با مزدوران بعثی آغاز کردند و در همان لحظات اول حمله، کلیه خطوط دفاعی دشمن را متلاشی کردند و آخرین مقاومتهای مزدوران عراقی را درهم کوبیدند.
سرهنگ احمد زیدا فرمانده نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر، صبح امروز به دست نیروهای پرتوان اسلام به هلاکت رسید. کشته شدن این فرمانده بعثی باعث شد روحیه نیروهای مزدور عراقی در داخل خرمشهر بهشدت کاهش یابد. این سرهنگ عراقی فرماندهی تیپ ۱۱۳ گارد مرزی ارتش صدام را نیز به عهده داشت.»
در پی پیام سپاه اسلام به سربازان فریبخورده ارتش بعث عراق و دعوت آنان به تسلیم، نظامیان عراقی مستقر در خونین شهر، گروه گروه خود را به مدافعان انقلاب اسلامی تسلیم کردند. خبرها لحظه به لحظه از خرمشهر مخابره میشود و در ساعت ۱۵ و ۲۰ دقیقه این خبر جهان را تکان میدهد؛ خرمشهر آزاد شد.
پیام امام خمینی به دنبال فتح خرمشهر: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»
امام خمینی رهبر انقلاب به دنبال آزادی خرمشهر طی پیامی تأکید کردند: «اینجانب با یقین به آنکه مَا النَّصْرُ إلّامِنْ عِندِاللهِ از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیهالله الاعظم ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ را از چنگ گرگان آدمخوار که آلتهایی در دست ابرقدرتان خصوصاً امریکای جهانخوارند، بیرون آورد و ندای «الله اکبر» را در خرمشهر عزیز طنینانداز کرد و پرچم پرافتخار «لااله الاالله» را بر فراز آن شهر خرّم ـ که با دست پلید خیانتکاران قرن به خون کشیده شده و «خونین شهر» نام گرفت ـ [بیافراشت] تشکر میکنم.»
امام خمینی ضمن هشدار به سران عرب ادامه دادند: «امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پیروزمند ما از موضع قدرت سخن میگوید و من به پیروی از آنان به شما اطمینان میدهم که اگر از اطاعت بیچون و چرای امریکا و بستگان آن دست بردارید و با ما به حکم اسلام و قرآن کریم رفتار کنید، از ما جز خیر و پشتیبانی نخواهید دید و شما بدانید آن قدر که ابرقدرتها از صدام، این نوکر چشم و گوش بسته پشتیبانی کردند، از شماها که قدرتهای کوچک و حکومتهای ضعیف هستید، پشتیبانی نمیکنند.»
بیشک درباره آزادسازی خرمشهر بسیار میتوان نوشت، ولی هرگز نمیتوان اوج حماسهای را که در این دو ماه خلق شد بهخوبی روایت و حق مطلب را ادا کرد.
پیشبینی تاریخیای که محقق شد
حضرت آیتالله العظمی خامنهای رئیسجمهور وقت کشورمان بعد از ظهر دوم خرداد ۱۳۶۱ طی گفتوگویی با خبرنگار واحد مرکزی خبر اظهار داشتند: «اگر عراق فرصت کند به کشورهای خلیج فارس از جمله کویت هم تجاوز میکند…اصل تشکیل شورای همکاری خلیج فارس بدون نقش اساسی جمهوری اسلامی ایران، امر غیرواقعبینانهای بود….اگر عراق در این نبرد پیروز میشد، احتمال بروز درگیریهای مرزی قدیمی بین این کشور با کویت و عربستان بود و شاید عراق سرزمینهای آنان را بهزور تصرف میکرد. بدین صورت است که خلیج فارس باید از پیروزی و تسلط عراق بترسد، نه از پیروزی جمهوری اسلامی ایران، زیرا ما همواره ثابت کردهایم که تمایل به گسترش اراضی خود نداریم، ولی عراق با تجاوز به جمهوری اسلامی ایران ثابت کرد که خواهان گسترش اراضی خود و تجاوز به کشورهای همسایه است.»
پیشبینی تاریخی مقام معظم رهبری در سال ۶۱ و در زمانی که هیچ نشانی از اختلاف میان کویت و رژیم بعث عراق هویدا نبود و اختلافهای قدیمی نیز بر سر اتحاد در جنگ با ایران دیده نمیشد، سالها بعد تحقق پیدا کرد تا سران مرتجع عرب بر خبط و خطای خود در حمایت بی چون و چرا از صدام آگاه شوند.
پیشبینی ایشان درباره حمله عراق به کویت در ۱۱ مرداد ماه ۱۳۶۹ ـ ۱۹۹۰ م. ـ محقق شد. امروز نیز معظمله شکست حتمی آلسعود در جنگ با مظلومین یمن را پیشبینی کردهاند و شواهد و قرائن تحقق این پیشبینی هویداست. آیا به گفته رهبر عزیز انقلاب سران سفیه منطقه عبرت خواهند گرفت؟
جنایت بینظیر صدام، ساقط کردن هواپیمای وزیر خارجه الجزایر
در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۱ صدام دست به جنایتی عجیبی میزند. از آنجا که روابط حسنه الجزایر با ایران اسلامی رژیم عراق را بهشدت عصبانی کرده بود، در سفر وزیر خارجه الجزایر به منطقه، هواپیمای وی توسط جنگندههای بعثی ساقط میشود تا صدام پیام خود را به دولتمردان این کشور مخابره کند که هرگز تحمل روابط حسنه کشوری با ایران را ندارد. به بخشی از گزارشهای مطبوعات از این جنایت اشاره میکنیم.
محمدبن یحیی وزیر امور خارجه جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر که برای دیداری رسمی عازم کشورمان بود، بر اثر سقوط هواپیما به شهادت رسید. محمد بن یحیی در رأس یک هیئت عالیرتبه الجزایری و به دعوت علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه کشورمان به ایران میآمد که این حادثه دردناک به وقوع پیوست.
این هیئت عالیرتبه روز دوشنبه [۱۳ اردیبهشت] الجزایر را به قصد یک دیدار رسمی ۵ روزه از ایران ترک کرده بود. یادآور میشود که این سفر، نخستین دیدار یک هیئت عالیرتبه الجزایری از ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود. وزارت خارجه کشورمان در اطلاعیهای اعلام کرد قرائنی در دست است که سقوط این هواپیما یک توطئه حساب شده از جانب رژیم بعث عراق بوده است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس نیز در جلسه ۱۴ اردیبهشت مجلس اظهار داشت: «وزیر خارجه الجزایر و همراهاناش به عنوان هیئت صلح و حل اختلافات فی مابین دو کشور ایران و عراق قصد سفر به ایران را داشتند… پیروزی چشمگیر سپاه اسلام در عملیات بیتالمقدس برای ناظران و کسانی که حزب بعث عفلقی را میشناختند، این نگرانی را ایجاد کرده بود که عراق و حکام بعثی با مشاهده این حرکت وسیع نیروهای اسلام دچار اضطراب و جنون شوند و دست به عملیات جنونآمیزی بزنند… اما کسی فکر نمیکرد که جنون صدام به این اندازه اوج بگیرد که هواپیمای وزیر خارجه دولت دوست و انقلابی الجزایر را به جرم اینکه به ایران انقلابی مسافرت میکند مورد هجوم قرار دهد… جنایت هولناک است و اسناد گواه است که هواپیمای عراقی در تعقیب هواپیمای مسافرتی لوفتهانزا و هواپیمای حامل وزیر خارجه الجزایر و همراهاناش بودهاند. نوار مکالمه برجهای پایگاهها با هواپیما ثبت است و منتشر میشود و صدام نمیتواند این جنایت را انکار کند و ما منتظریم که اسناد دقیقاً پخش شوند.»
ارتباط سعودیها با عوامل یک کودتا
در اوایل سال ۱۳۶۱ صادق قطبزاده که زمانی ریاست صدا و سیما را برعهده داشت و مدتی هم وزیر خارجه بود و در اولین انتخابات ریاستجمهوری شکست خورد، به اتهام تلاش برای انجام یک کودتا و نیز ترور امام خمینی دستگیر شد. به دنبال دستگیری عوامل کودتا، ارتباط این افراد با آیتالله شریعتمداری از مراجع وقت مشخص شد و جامعه مدرسین وی را از مرجعیت برکنار کرد.
در اردیبهشت ۱۳۶۱ مصاحبه آیتالله شریعتمداری در این زمینه منتشر شد. وی طی مصاحبهای از پیشگاه خداوند به علت اینکه از توطئه کودتا آگاهی داشته و آن را افشا نکرده، طلب استغفار کرد و ملتزم شد در آینده امثال این امور را تکرار نکند، بلکه با شدت با اینگونه افکار و اعمال مبارزه کند.
آیتالله ری شهری حاکم شرع دادگاههای انقلاب ارتش در این زمینه گفت: «در طی سه جلسه، این مصاحبه با سیدکاظم شریعتمداری صورت گرفته است. وی در این بازجویی حتی از یک شاگرد کلاس نهم هم ناتوانتر بود. وی در طی این بازجوییها به بهانه اینکه مریض است و نمیتواند مطالب را درست ادا کند، تنها به سئوالات کتبی، آن هم با مشورت با عباسی دامادش پس از ۵ ساعت فکر کردن روی آن پاسخ داد.»
بعد از سخنان آیتالله ری شهری، مصاحبه با آیتالله شریعتمداری منتشر شد. وی در مورد مطالبی که مهدوی [یکی از متهمین] با امیر عبدالله مطرح کرده بود، گفت: «تا آنجا که یادم میآید ایشان گفت که به امیر عبدالله گفتم آیا شما شریعتمداری را میشناسید؟ ایشان گفت: اسماش را شنیدهام. مهدوی از طرف خود چنین گفته است که اگر شریعتمداری بخواهد از ایران خارج شود و برای سکونت به کشور شما بیاید او را میپذیرید یا خیر؟ او گفته است: از نظر ما مانعی ندارد، ولی اگر تنها برای اقامت در مکه یا مدینه بخواهد بیاید، فایده نخواهد داشت.»
گفتنی است مهدوی یکی از عوامل کودتا چند ماه بعد در مرداد ماه ۱۳۶۱ در دادگاه انقلاب اسلامی ارتش با اشاره به مسافرت خود به آلمان به درخواست قطبزاده و دیدار با برخی از شخصیتها گفت: «در جریان آن ملاقات قرار شد به اتفاق یکی از دوستان آقای قطبزاده به عربستان نزد امیرعبدالله برویم که گفته میشد از دوستان قبل از انقلاب قطبزاده است و قرار شد او حدود ۷۰، ۸۰ میلیون مارک کمک مالی به قطبزاده کند… من به عربستان رفتم، ولی امیر عبدالله نیامد و شخصی از طرف او به ملاقات من آمد. بعد از احوالپرسی… ابتدا به ساکن از من سئوال کرد که احوال آقای شریعتمداری چطور است؟ من گفتم خوب است. وی گفت به ایشان از طرف امیرعبدالله سلام برسانید و بگویید هر وقت ایشان خواسته باشند میتوانند به عربستان تشریف بیاورند. من هم همان شب سوار هواپیما و راهی ایران شدم. مسئله من این نبود که در خارج با کسی تماس بگیرم. من برای گرفتن کمک مالی به عربستان رفتم و با یک پیغام برای آقای شریعتمداری بازگشتم.»
مهدوی همچنین گفت: «قطبزاده به من گفت چون آقای شریعتمداری روی تأیید کشورهای منطقه روی خودمان حساسیت دارند، شما به ایشان بگویید که دولت عربستان قول داده پس از اجرای نقشه، ما را تأیید کند، من هم مطلب فوق را به آقای شریعتمداری گفتم و ایشان خوشحال شدند.»