قانون اساسی حکومت مهدوی

شرحی بر زیارت جامعه کبیره

آیت‌الله سید احمد خاتمی

«در آستان امامان» نام سلسله مقالاتی است که در «پاسدار اسلام» در عرصه معرفی امامان نور و هدایت، اهل‌بیت عصمت و طهارت«ع»  تقدیم شیفتگان این خاندان می‌شود. متن این مباحث «زیارت جامعه کبیره» است. در این مقاله فرازی دیگر از این متن فاخر مطرح می‌گردد.

 

چشم انتظار حکومت مهدی

« مُرْتَقِب لِدولَتِکُم: چشم انتظار حکومت شما هستم.»

این فراز  از دعا این نگاه را مسلّم گرفته است که امامان«س» دولت دارند. و دولت به معنای حاکمیت است.

این دولت در آخرالزمان مدیریت جهان را به عهده خواهد گرفت و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد و ستمگران و ستم‌پیشگان را از عرصه حاکمیت کنار خواهد زد.

در روایات فراوانی از پیامبر گرامی«ص» و امامان معصوم«ع» رسیده است که: «یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطًا وَعَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْرًا: زمین را از عدالت پر می‌کند همان گونه که از ظلم پر شده است.»(۱) معنای این سخن این است «حکومت» در تار و پود این مکتب نهفته است و نمی‌توان آن را از دین جدا دید. این یعنی عینیت دین با سیاست. بنابراین دین با سیاستی که از دین خط بگیرد عینیت دارد که همان سیاست علوی است، نه دینی که از سیاست خط بگیرد که سیاست اموی است.

 

حکومت جهانی مهدوی

این حکومت منحصر به یک نقطه از دنیا نیست و جهانی است. در قرآن و روایات سخن از «ارض» است، یعنی او بر تمامی زمین حکم می‌راند.

«و لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ (۲) در زبور بعد از ذکر «تورات» نوشتیم بندگان شایسته‌ام وارث حکومت زمین خواهند شد.»

«ارض» به مجموع کره زمین گفته می‌شود و سراسر جهان را شامل می‌گردد. در روایتی از پیامبر اکرم«ص» آمده است: «لو لم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث رجلاً صالحاً من اهل بیتی یملأ الارض عدلا و فسطا کما ملئت ظلماً و جوراً؛(۳) اگر از عمر جهان جز یک روز نماند، خداوند آن را آن قدر طولانی می‌کند تا مرد صالحی را از خاندان من برانگیزد که سراسر زمین را پر از عدل و داد کند، همان گونه که از ظلم و جور پر شده است.»

این حکومت جهانی، حکومت زور و تحمیلی نیست، بلکه مردمی‌ترین حکومت جهان است. در روایتی از پیامبر اکرم«ص» رسیده است: «ابشرکم بالمهدی یبعث فی امتی علی اختلاف من الناس و زلزال یملأ الارض عدلاً و قسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً یرضی عنه ساکن السماء و ساکن الارض؛(۴) شما را به مهدی بشارت می‌دهم که میان امتم برانگیخته می‌شود هنگامی که اختلاف و زلزله فراوان شود. او زمین را از عدل و داد پر می‌کند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است. ساکنان آسمان و زمین از او راضی می‌شوند.»

این جمله که «ساکنان آسمان و زمین از او راضی می‌شوند» گویای رضایت فراگیر در حکومت مهدوی است. «رضایت مردم» یک اصل در حکومت انبیا و اوصیاست. این نکته در دستورالعمل‌های امیرمؤمنان به کارگزاران حکومت‌اش، به‌ویژه جناب مالک اشتر بسیار مورد تأکید است.

این رضایت از رهگذر «دموکراسی غربی» و بر مسند نشاندن هر آنچه که مردم می‌خواهند، نیست که این در دین جایگاهی ندارد. دین آمده تا خواسته‌های مردم را سامان دهد، خواسته‌های نامشروع را کنار بزند و خواسته‌های مشروع را بر مسند بنشاند.

این رضایت از رهگذر «مقررات اسلامی» حاصل می‌شود که ریشه در فطرت انسان‌ها دارد و اگر فطرت‌ها گرد گرفته نباشند، از آن استقبال خواهند کرد. راز و رمز رضایت ساکنان زمین و آسمان از حضرت همین است.

مقررات اسلامی ریشه در فطرت انسان‌ها دارند، یعنی نه تنها توحید، امری فطری است، بلکه تمام قوانین دین نیز منطبق با فطرت انسان‌ها هستند.

« فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّم…؛(۵) پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست…». این آیه به صراحت می‌گوید همه آئین الهی فطری است، زیرا میان دستگاه تکوین و تشریع هماهنگی هست، یعنی آنچه در شرع وارد شده، ریشه در فطرت دارد و آنچه در تکوین و نهاد آدمی است، مکملی برای قوانین است.

بنابراین «تکوین» و «تشریع» دو بازوی نیرومندند که در همه زمینه‌ها هماهنگ عمل می‌کنند. ممکن نیست در شرع دعوتی باشد که ریشه آن در اعماق فطرت آدمی نباشد و ممکن نیست چیزی در اعماق وجود انسان باشد و شرع با آن مخالفت کند، لذا حضرت ولی عصر«عج» با اجرای دین خالص و بی‌پیرایه، بستر رضایت همگان از حکومت جهانی‌ خویش را فراهم می‌سازند.

 

مبانی حکومت مهدوی

در بیان ویژگی‌های حکومت مهدوی باید از دو موضوع محوری سخن گفت: ۱ـ مبانی حکومت مهدوی ۲ـ ویژگی‌های اجرایی این حکومت.

در بخش مبانی، هدف تبیین «قانون اساسی» حکومت مهدوی است و در بخش دوم، مقصود این است که این قانون چگونه اجرا می‌شود.

سه عنصر در حکومت مهدوی اصل هستند:

۱ـ به صحنه آوردن قوانین کتاب خداوند

این اولین اصل قانون اساسی مهدوی است که کتاب خداوند را به صحنه می‌آورد، کتابی که مدت‌ها ستمگران آن را از صحنه منزوی کرده بودند، ستمگرانی که اختصاص به کافران ندارد، بلکه شامل مسلمان‌نمایان حاکمی هم می‌شود که «قرآن» را در تعارض با خواسته‌های حیوانی خود دیده‌اند و می‌بینند. همان‌ها که اسلام‌شان «اسلام آمریکایی» است و بیش از کشورهای کفر، یار و مددکار رژیم صهیونیستی هستند، همان‌ها که از اسلام فقط نام‌اش را دارند و بس و دیگر هیچ! این همان است که حضرت مولی علی«ع» از آینده بشریت پیشگویی کرده است.

«… یعطف الهوی علی الهدی و یعطف الرأی علی القرآن اذا اعطفوا القرآن علی الرأی…؛(۶) و حضرت امام مهدی«عج» خواسته‌های دل را پیرو هدایت قرار می‌دهد و در زمانی که مردم هدایت را پیرو خواسته‌های دل قرار داده‌اند و رأی و فکر خود را پیرو قرآن می‌سازد و آن زمان که مردم قرآن را تابع فکر خود قرار می‌دهند…».

او «قرآن مظلوم» را به صحنه حاکمیت می‌آورد و این «قانون اساسی دین یعنی قرآن» جایگاه بایسته خود را خواهد یافت.

در روایتی از حضرت امام باقر«ع» رسیده است: «… ان الدنیا لا تذهب حتی یبعث الله رجلاً منا اهل البیت یعمل بکتاب الله لا یری فیکم منکراً الا انکره…؛(۷) …دنیا از میان نمی‌رود تا آنکه خداوند عز و جل مردی از ما اهل‌بیت«ع» را برمی‌انگیزد که به کتاب خدا عمل می‌کند. او هیچ‌گاه زشتی را میان شما نمی‌بیند جز آنکه انکارش می‌کند.»

او هدف والای «حاکمیت قرآن» بر زندگی را دنبال می‌کند و در اولین نطق خود پس از ظهور با صدای بلند از همراهانش اموری را می‌طلبد از جمله آنکه می‌خواهد: «… وان تحیوا ما احیا القرآن و تمیتوا ما امات…؛(۸) و آنچه را قرآن زنده کرده زنده بدارید و آنچه را میرانده بمیرانید…».

اینک که بحمدالله در ایران اسلامی حکومت منتظران حضرت مهدی«عج» به صحنه آمده است، انتظار می‌رود هم مسئولان انگیزه و تلاش بیشتری را در عرصه حاکمیت قوانین قرآن ابراز کنند و هم مردم همت بیشتری برای آوردن قرآن به صحنه زندگی فردی و اجتماعی بنمایند.

۲ـ احیای سنت و سیره پیامبر«ص»

دیگر اصل در قانون اساسی مهدوی احیای سنت و سیره پیامبر«ص» است. پیامبر اکرم«ص» اسوه همیشه در تمامی عرصه‌های زندگی است، هم در عرصه فردی، هم در عرصه خانوادگی، هم در عرصه سیاسی و… . «لقد کان لکن فی رسول‌الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیرا؛(۹) مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا«ص» سرمشق نیکویی بود برای آنها که امید به رحمت و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند.»

واژه «اسوه حسنه» در اصطلاح اصولی تمامی عرصه‌های زندگی را فرامی‌گیرد و معنای مصدری دارد نه وصفی. بدین مفهوم که برای شما در پیامبر پیروی خوبی است و می‌توانید با اقتدا کردن به او صراط مستقیم را بیابید.

سنت پیامبر«ص» در حقیقت تفسیر قرآن در عرصه‌های گفتار، عمل و تقریر است. به هنگامی که حضرت بقیه الله«عج» ظهور می‌کنند، به جهت حاکمیت کفر و اندیشه‌های غیرالهی، قرآن، سنت و سیره پیامبر اکرم«ص» در انزوا هستند. ایشان این همه را احیا می‌کنند. امیرمؤمنان علی«ع» فرمود: …و یحیی میت الکتاب والسنه…؛(۱۰) او آنچه را که از قرآن و سنت مرده است احیاء می‌کند».

در روایات اشاره به ابعاد فراموش شده سنت نبوی نیز شده است. محمد بن مسلم از یاران برجسته امام باقر«ع» و امام صادق«ع» می‌گوید از امام باقر«ع» پرسیدم: «حضرت قائم«عج» هنگامی که قیام می‌کند، چگونه بین مردم رفتار می‌کند؟» حضرت فرمود: «همان رفتاری که پیامبر خدا«ص» کرد تا اسلام را چیره نماید.» گفتم: «رفتار پیامبر خدا«ص» چه بود؟» فرمود: «آنچه را در جاهلیت بود باطل کرد و با عدالت‌ورزی میان مردم از نو آغاز نمود. قائم نیز همین‌گونه است، چون قیام کند آنچه را به روزگار سازش با دشمنانمان در دست مردم بوده، باطل می‌کند و با عدالت‌ورزی میان آنان از نو آغاز می‌نماید.»(۱۱)

در روایت دیگری همین سئوال را از حضرت امام صادق«ع» می‌پرسد، حضرت می‌فرماید: «همان می‌کند که پیامبر خدا کرد، آنچه را که پیش از او بوده (از باطل) منهدم می‌کند، همان گونه که پیامبر خدا«ص» کارهای جاهلی را منهدم کرد و اسلام را از نو جان می‌بخشد.»(۱۲)

حاکمیت مهدوی، حاکمیت خط اسلام ناب محمدی«ص» است و لذا آن منش و آن سیره پیگیری خواهد شد.

۳ـ احیای ارزش‌های اسلامی

هر مکتبی ارزش‌هائی را تعریف و براساس آنها ارزیابی می‌کند. مکتب حیات‌بخش اسلام، ارزش‌های والائی را تعریف کرد و تا زمانی که پیامبر اکرم«ص» در حیات بودند، تمام تلاش خویش را برای تحقق این ارزش‌های والا به کار بستند، اما بعد از ایشان، به حدی از ارزش‌های اسلامی فاصله گرفته شد که حتی بعد از ۲۵ سال که امیرمؤمنان علی«ع» بر مسند حاکمیت قرار گرفت، معاندان نگذاشتند که این فضای غبارآلود، غبارزدایی گردد و حدود ۵ سال حاکمیت مولا صرف جنگ‌ با مخالفان پیرو هوس ایشان شد.

مولا خود در باره جنگ ناکثین، قاسطین، مارقین فرمود: «هنگامی که قیام به امر خلافت کردم، جمعی پیمان خود را شکستند (ناکثین)، گروهی از دین خدا بیرون پریدند (مارقین) و دسته‌ دیگر راه ظلم و طغیان را پیش گرفتند (قاسطین). گویی که آنها این سخن خدا را نشنیده بودند که می‌فرماید سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار می‌دهیم که نه خواهان برتری‌جویی و استکبار در روی زمین‌اند و نه طالب فساد و عاقبت نیک برای اهل تقوی است. به خدا سوگند که آن را شنیده بودند، ولی زرق و برق دنیا چشم‌شان را خیره کرده و زینتش آنها را فریفته بود.»(۱۳)

فاصله گرفتن از ارزش‌های الهی، حکومت علی«ع» را به این روز انداخت، حکومتی که اگر جاه‌طلبان سنگ‌اندازی نمی‌کردند، جذاب‌ترین حکومت بشری می‌شد،‌ ولی افسوس که چنین نشد و این روند تا ظهور حضرت بقیه‌الله الاعظم ادامه خواهد داشت.

حکومت حضرت تحقق‌بخش این آیه نورانی است که: « الَّذینَ إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَآتَوُا الزَّکاهَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ  وَلِلَّهِ … اَقامُوا الصَلوهَ وَ ءاتَوُا الزَّکوه وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبهُ الاُمور (یاران خداوند) کسانی هستند که چون در زمین توانایی به ایشان دادیم نماز را برپا داشته و زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌نمایند و فرجام همه کارها از آن خداوند است.»(۱۴)

او در عصر غربت دین و ارزش‌های الهی به داد دین می‌رسد و آنها را احیا می‌کند. از نبی اکرم«ص» نقل شده است: «… روزگاری بر امتم می‌آید که از اسلام جز نامی و از قرآن جز نشانی باقی نمی‌ماند، در این هنگام است که خداوند به او اذن خروج می‌دهد تا اسلام را آشکار و دین را تجدید نماید.»(۱۵)

در روایتی از حضرت امام باقر«ع» رسیده است: «قائم ما چون قیام کند، مردم را به امری نو فراخواند. اسلام غریبانه آغاز شد و به‌زودی نیز غریب می‌شود، همان گونه که در آغاز بود، پس خوشا به حال غریبان.» (۱۶)

 

امر جدید

امر جدید یعنی:

۱ـ شیوه‌های نوین در دعوت به دین و دینداری

۲ـ ‌احیای اصول، احکام و معارف مهجور و معطل‌مانده

۳ـ تصحیح برداشت‌های ناصواب از کتاب و سنت

۴ـ تطبیق برخی از احکام و مقررات با شرایط و تحولات رخ داده در زندگی نوین بشر

۵ـ آشنا ساختن بشر با دانش‌ها و اسرار هستی.

همه این احتمالات با مضامین احادیث وارد شده در این عرصه سازگار است(۱۷) و با هیچ اصلی از اصول مسلم و محکم کتاب و سنت در تناقض نیست.(۱۸)، (۱۹)

در بحث بعد به ویژگی‌های حکومت مهدوی خواهیم پرداخت.

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ ر.ک دانشنامه امام مهدی«عج»، ج ۹، صص ۲۲۳ـ۱۷۰، روایات پیامبر«ص» تا امام عسکری«ع» در اینجا آورده شده است.

۲ـ انبیا، ۱۰۵٫

۳ـ الغیبه طوسی، ص ۱۸۰، ح ۱۳۹، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۴، ح/۲۶٫

۴ـ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۴٫

۵ـ روم، ۳۰٫

۶ـ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۸٫

۷ـ روضه کافی، ص ۳۹۶، ح ۱۸۲٫

۸ـ کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۴۵، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۰٫

۹ـ احزاب، ۲۱٫

۱۰ـ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۸٫

۱۱ـ تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۵۴، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱٫

۱۲ـ الغیبه نعمائی، ص ۲۳۰، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲٫

۱۳ـ نهج‌البلاغه، خطبه ۳، «شقشقیه.

۱۴ـ حج، ۴۱٫

۱۵ـ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴٫

۱۶ـ الغیبه نعمائی، ص ۳۲۰، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶٫

۱۷ـ ر.ک، دانشنامه امام مهدی«عج»، ج ۹، صص ۱۵۷ـ۱۵۰٫

۱۸ـ دانشنامه امام مهدی«عج»، ج ۹، ص ۱۶۵٫

۱۹ـ برای تحقیق بیشتر در این زمینه ر.ک دانشنامه امام مهدی«عج»، ج ۹، صص ۱۶۷ـ۱۵۹٫

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *