گامهای موفقیت در زندگی مشترک
حجتالاسلام والمسلمین محسن عیاسی ولدی
مقدمه
تا این شماره ما پنجگام از گامهای موفقیت در زندگی مشترک را پیمودهایم: گام اول هدف آفرینش و نقش آن در زندگی مشترک، گام دوم کفویت و موفقیت در زندگی مشترک، گام سوم ملاک های ثابت و صحیح برای تصمیمگیری در زندگی، گام چهارم جایگاه زن و مرد در خانواده و گام پنجم ضرورت آشنایی با حساسیتها و روحیات همسر.
گام ششم: نگاهی دوباره به خویش
عیبهایمان را بشناسیم
نکته عجیب در باره انسان این است که او خود را نمیشناسد. یکی از اولین گامهای اصلاح، شناخت عیوب و سپس برطرف کردن آنهاست.(۱) شناخت کافی از عیبهای خود نداشتن، نشانۀ اوج جهالت است.(۲) البته برای اینکه عیبهایمان را بشناسیم، باید نگاه ما نسبت به خودمان عیبجویانه باشد. تنها در این صورت است که عیبهای خود را پیدا میکنیم.(۳)
پس باید از خود آغاز کرد.(۴) مشغول شدن به عیبهای خویش، علاوه بر اینکه رکن اصلی رسیدن به کمالات انسانی است،(۵) موجب میشود عیبهای دیگران برای انسان، قابل تحملتر شوند.(۶)
انسانی که در خود عیبهای فراوانی را میبیند، عیبهای همسرش موجب دلزدگی او نمیشود. یکی از دلایل احساس شکست در کسی که متوجه عیبهای همسر خود میشود، این است که فراموش میکند که خود او هم انسانی پُر از عیب و نقص است.(۷) وقتی کسی خود را انسان بیعیبی دانست، راحت نمیتواند عیبهای انسانهای دیگر را بپذیرد و همیشه خود را برتر از سایرین میداند.
از سوی دیگر، وقتی انسان عادت زشت عیبجویی را پیدا میکند، از عیوب خود غافل میشود و هیچگاه به فکر اصلاح خویش نمیافتد.(۸)
در مواجهه با عیبهای خود نباید تساهل و تسامح به خرج داد و از کنار عیبهای خود به راحتی گذشت و آنها را دستِ کم گرفت؛ در حالی که اگر همان عیب را در دیگری ببینیم، نمیتوانیم آن را تحمل کنیم.
انتقادپذیری، راهی برای یافتن عیبها
فلسفۀ اصلی زندگی مشترک، قرار گرفتن دو نفر در کنار هم برای طی مسیر رشد و کمال در این دنیاست. انسان در صورتی میتواند به رشد حقیقی دست پیدا کند که عیبهای خود را یکی پس از دیگری برطرف کند. در این میان، جهالت یا غفلت انسان مانع دستیابی به عیبهاست. از همین رو یکی از اصلیترین شناختها، شناخت عیبهای خویش است.
انسان وقتی در کنار شخص دیگری قرار میگیرد، چشمهای او هم به یاریش میآیند و برای یافتن عیبها کمکش میکنند. در زندگی مشترک به خاطر علاقۀ بین زن و شوهر و ارتباط دائمی آنها با هم، دو طرف علاوه بر اینکه میتوانند در یافتن عیبها به یکدیگر کمک کنند، در برطرف کردن این عیبها هم یاران خوبی برای هم هستند. البته این در صورتی است که هر دو طرف انتقادپذیر باشند؛ یعنی تمایل داشته باشند همسرشان عیبهایشان را به آنان تذکر دهد.
زن یا شوهری که عیبهای همسر خود را تذکر میدهد، از محبوبترین همسران است؛(۹) زیرا تذکر معایب یکی از مصادیق آشکار دوستی خالصانه است.(۱۰) از سوی دیگر کسی که به دلایل غیرقابل قبول از گفتن عیبهای همسرش به او پرهیز میکند، خواسته یا ناخواسته در مسیر دشمنی با او گام بر میدارد.(۱۱)
یکی از دلایل اصلی فقدان فرهنگ انتقاد در محیط بسیاری از خانوادهها، نوع نگاه اشتباهی است که ما نسبت به انتقاد داریم. ما بیش از آنکه انتقاد را همراهی دوستانه برای رسیدن به هدف آفرینش خود بدانیم، آن را دستاویزی برای خرد شدن شخصیتمان توسط همسرمان میشماریم. به همین دلیل هم انتقاد نمیکنیم تا مورد انتقاد هم قرار نگیریم.(۱۲) البته آشنا نبودن انتقادکننده با شیوۀ انتقاد نیز این ذهنیت را برای انتقادشونده به وجود میآورد.
شیوه صحیح انتقاد
اگر انتقاد به صورت صحیح انجام نگیرد، ممکن است سوءتفاهمی به وجود بیاید که زمینهساز مشکلات جدی و جدیدی در زندگی شود. پس در مسیر انتقاد باید به این نکات توجه کرد:
بهترین زمان انتقاد وقتی است که همسر آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را دارد. برای مثال انتقاد در زمانی که همسر از کار روزانه خسته یا در اوج عصبانیت و یا از مسئلهای ناراحت است، کار درستی نیست. بدون آمادگی، انتقاد موجب ایجاد تنش در زندگی میشود. گاهی بهتر است گفتن انتقاد را تا چند هفته و یا حتی چند ماه به تأخیر بیندازیم تا آمادگی لازم برای شنیدن آن در همسر ایجاد شود. البته ما نباید در این مدت بیکار بنشینیم و فقط منتظر باشیم که خود او این آمادگی را پیدا کند؛ بلکه بهتر است خودمان هم نکات لازم را در زمینهسازی رعایت کنیم تا زمان انتقاد، زودتر فرا برسد.
اگر با انتقاد به دنبال تغییر در کسی هستید، در خلوت انتقاد کنید؛ زیرا حتی کسانی هم که مشتاق شنیدن عیبهای خود هستند، از انتقاد در جمع عصبانی میشوند و واکنش منفی نشان میدهند. برخی به بهانۀ انتقاد عقدههای خود را خالی میکنند و عیب فرد را در جمع میگویند تا شخصیت او خرد شود و اسم این کار را هم انتقاد میگذارند.
اگر انتقاد را اهدای عیب به همسر بدانیم،(۱۳) باید در هنگام انتقاد، رویی گشاده، گفتاری دوستانه و لحنی مهربان داشته باشیم. در غیر این صورت، انتقاد تأثیر عکس خواهد داشت. برخی انتقاد خود را با زبانی سرزنشآمیز مطرح میکنند. این کار بیش از آنکه شخص را تغییر دهد، ناراحت میکند. پس باید مراقب باشیم که انتقاد ما شکل زخمِ زبان یا سرزنش به خود نگیرد.
انتقادها را تا حد ممکن به صورت غیرمستقیم بگوییم. وقتی همسرمان دیروز کار خوبی انجام داده و امروز کار اشتباهی را مرتکب شده، به جای یادآوری اشتباه بهتر است کار خوبش را به یادش بیاوریم.
انتقادهای پشت سرِ هم موجب میشود که فردی عیبجو جلوه کنیم.(۱۴) به وجود آمدن این احساس موجب میشود که دیگران گرایش دوستانه ما را در انتقاد حس نکنند.
و) بیان حسنها در کنار عیبها
خوبیها و بدیها را باید کنار هم دید. اگر کسی صرفاً عیبگوی خوبی باشد، اما از گفتن خوبیها غفلت کند، پس از مدتی، تأثیر کلامش از بین خواهد رفت. بنابراین در کنار گفتن هر عیبی، خوبیها را هم یادآوری و ستایش کنیم.
لازم نیست همیشه انتقادها در قالب گفتار باشند. گاهی میتوان در قالب یک نامۀ دوستانه یا در قالب رفتار انتقاد کرد، یعنی به جای اینکه از رفتار نادرست همسرمان انتقاد کنیم، با رفتار صحیح به او بفهمانیم که کار او نادرست است.(۱۵) مثلاً اگر همسرمان عصبانی میشود و بر سر ما فریاد میکشد، با او نرم و آرام سخن بگوییم تا بفهمد که کار درست، آرام سخن گفتن است.
انتقاد فقط باید برای اصلاح عیب باشد. اگر عیب همسر را در مواقعی به رخ او بکشیم که با او دچار اختلاف شدهایم، علاوه بر اینکه از نظر معنوی ضربۀ سهمگینی به خود زدهایم،(۱۶) رابطۀ خود و همسرمان را هم به مرز دشمنی رساندهایم.
انتقاد از یک فرد نباید به کس دیگری جز خود او گفته شود. این کار علاوه بر اینکه غیبت محسوب میشود، نوعی دشمنی به شمار میآید.(۱۷) در صورتی که فرد متوجه شود که همسرش عیب او را به کس دیگری گفته، در روابط زناشویی تنشهای زیادی پیش میآیند. عیب همسر باید به خود او گفته شود و در غیاب او هم باید حریم او را حفظ کرد.(۱۸)
پرسشها
چگونه نقدپذیر شویم؟
اول: تفکر
بپذیریم که نیامدهایم برای ماندن، بلکه آمدهایم برای رفتن.(۱۹)
یادمان باشد که نیامدهایم برای در جا زدن، آمدهایم برای بالا رفتن.(۲۰)
فراموش نکنیم که فرصت اندک است و بسیار نیست(۲۱) و این اندک برای رسیدن به ابدیت است.
بپذیریم که عیبها، مانع رشد ما هستند و باید آنها را بشناسیم.
بپذیریم که انسان بهتنهایی نمیتواند عیبهای خود را بشناسد. پس باید از دیگران کمک بگیرد.
با تفکر در باره این نکات و پذیرش آنها، نگاه ما به کسی که انتقاد میکند، نگاه جدیدی خواهد شد. اگر منتقد نگاه دنیایی هم داشته باشد، باز انتقادپذیری راهی برای داشتن دنیای بهتر خواهد بود. حتی کسانی هم که به خدا اعتقاد ندارند، دوست دارند در زندگی دنیایی با کمترین عیب ممکن در میان مردم حضور پیدا کنند. کسی که کارش را خوب انجام میدهد، از نگاه مردم قابل اعتماد است. پس اگر عیبی در کیفیت کار انسان بود و کسی این عیب را گفت، به او خدمت کرده است.
دوم: باز کردن راه دیگران برای انتقاد
پس از فکر کردن روی مطالبی که در نکتۀ اول گفته شد، حالا نوبت عمل است. حتی اگر برایتان سخت هم هست؛ اما با دیگران، بهویژه همسرتان طوری برخورد کنید که به خود جرئت انتقاد بدهد. وقتی هم که انتقادی از شما شد، حتی اگر درست نبود، موضعِ دفاعی نگیرید. عادت کنید که پس از انتقاد، کمی فکر کنید. اگر انتقاد درست نبود، میتوانید با زبانی نرم و رویی خوش، دلیل نادرست بودن آن را بگویید. اگر هم انتقاد بهجایی از شما شد، حتماً از انتقادکننده تشکر کنید.
ممکن است این نوع برخورد در ابتدا برخلاف رویه همیشگی شما باشد؛ اما اگر این کار با تفکر در باره مطالبی که در نکتۀ اول گفتیم همراه شود، آرام آرام روحیۀ شما به گونهای خواهد شد که از انتقاد ناراحت نمیشوید.
فرق انتقاد با عیبجویی
برخی انتقاد کردن را همان عیبجویی میدانند. برای همین هم وقتی که از آنها انتقاد میشود، نگاه بدی به شخص منتقد دارند. فرق انتقاد و عیبجویی چیست؟
انتقاد به معنای ذرهبین به دست گرفتن و به دنبال عیبهای همسر گشتن نیست. این صفت علاوه بر اینکه خود عیب بزرگی است(۲۲) و از آن نهی شده،(۲۳) موجب میشود رابطۀ محبتآمیز میان زن و شوهر از بین برود.(۲۴)
فرق عیبجو و انتقاد کننده آن است که عیبجو نگاهش را تیز میکند تا لغزشی در رفتار و گفتار طرف مقابل بیابد و به او بگوید، ولی انتقاد کننده بدون اینکه قصد پیدا کردن عیبی را داشته باشد، در صورت مشاهدۀ عیب آن را به صاحبش منتقل میکند. قصد عیبجو، تحقیر است، اما منتقد به دنبال اصلاح است.
زمینهسازی برای انتقاد
گاهی انسان وقتی از کسی انتقاد میکند، طرف مقابل بهشدت ناراحت میشود. به نظر من یکی از دلایل اصلی این ناراحتی این است که ما نتوانستهایم زمینهسازی خوبی برای طرح انتقاد داشته باشیم. چه کارهایی میتواند زمینۀ شنیدن و پذیرش انتقاد را در مخاطب فراهم کند؟
تمام نکتههایی که تا به حال گفته شدند، عواملی برای این زمینهسازی هستند؛ اما علاوه بر آنها باید به این نکاتها هم توجه داشت.
۱ـ با توجه به قواعدی که در گام گفتوگو میآید، یکی از موضوعات جلسات گفتوگو را انتقاد از رفتار و کردار یکدیگر بگذارید. تعیین موضوع انتقاد تا اندازۀ زیادی آمادگی لازم برای مواجهه با انتقاد را برای همسر ایجاد میکند. تمام قوانین گفتوگو را مراعات کنید.
۲ـ پیش از انتقاد از همسر، برخی از نقصهایی را که در گفتار یا رفتار خودتان بوده بیان کنید. به این کار، «خود انتقادی» میگویند. خود انتقادی موجب میشود زمینۀ روانی لازم برای پذیرش انتقاد در همسرتان ایجاد شود؛ زیرا یکی از دلایل عدم پذیرش انتقاد، این است که طرف مقابل احساس میکند با پذیرش انتقاد در مقابل انتقاد کننده، کوچک میشود، اما وقتی شما از خودتان انتقاد میکنید، همسرتان شما را در کنار خود میبیند نه در مقابل خود، به همین دلیل هم احساس حقارت نمیکند. تأثیر انتقاد پس از خودانتقادی، دوچندان میشود.(۲۵)
۳ـ سعی کنیم خود به آنچه که از همسرمان میخواهیم عمل و از چیزی که او را نهی میکنیم، پرهیز کنیم.(۲۶) عمل کردن به گفتهها، خود زمینهساز مناسبی برای ایجاد روحیۀ پذیرش در همسر است.
۴ـ سخنان مقدماتی برای ورود به انتقاد هم خیلی مهم است. بهتر است بدون مقدمه به سراغ انتقاد نرویم. پیش از انتقاد، خیال همسرمان را از اینکه واقعاً در پیِ اصلاح عیب هستیم نه چیز دیگری آسوده کنیم.
۵ـ پس از انتقاد هم فضای روحی ـ روانی همسرمان را با جملاتی آرام کنیم و مثلاً بگوییم: «البته این برداشت من از رفتار یا گفتار شما بود. شاید هم اشتباه میکنم. حالا که من عیب شما را گفتم، دوست دارم من هم اگر عیبی دارم شما بگویید.»
۶ـ از او بخواهید تا نقش شما را در عیب خود تذکر دهد، مثلاً به او بگویید: «اگر من هم در این مسئله مقصر هستم بگویید تا خود را اصلاح کنم».
۷ـ پس از بیان انتقاد، از اینکه او به سخنان شما گوش داده است، تشکر کنید.
تذکر مادر به پسری که با او رودربایستی دارد
پسری ۲۶ ساله دارم که سالهاست اهل سیگار و قلیان است، از طرفی هم روحیۀ عاطفی و حساسی دارد و من با او خیلی رودربایستی دارم. تا به حال این مسئله را به صورت مستقیم با او مطرح نکردهام و حالا خیلی رنج میبرم. اگر او بخواهد ازدواج کند باید حقیقت را به خانوادۀ دختر گفت. حال کدام خانواده است که بپذیرد دخترش را به جوانی سیگاری و قلیانی بدهد؟ سئوال بنده این است که با توجه به اینکه نهایتاً باید این مسئله را طرح کرد و او را از این کار برحذر داشت، از سویی هم نمیخواهم پردۀ حیای میان من و او دریده شود. چگونه باید این مشکل را با او مطرح کنم تا متوجه اشتباه خود بشود و دست از این کار بردارد؟
اول: عیب رابطههای همراه با تعارف
رابطههای همراه با رودربایستی شاید در برخی موارد مفید باشند، اما در موارد اینچنینی موجب میشود که فرزند رو به مخفکاری آورد و پدر و مادر هم نتوانند چیزی به او بگویند.
بهترین رابطۀ پدر و مادر با فرزند، رابطۀ رفاقت است. رابطهای که در آن، دو طرف با یکدیگر احساس راحتی کنند و از بیان خواستهها و مشکلات خود خجالت نکشند. بهترین توصیۀ کاربردی به این مادر ایجاد و تقویت رابطۀ رفاقتی است.
در این موارد چه خوب است رابطۀ رفاقتآمیز هم از جانب پدر و هم از سوی مادر برقرار شود، زیرا جوان نمیتواند برخی از مسائل را با مادرش و برخی دیگر را با پدر مطرح کند.
سوم: توصیههایی برای ایجاد رابطۀ رفاقتآمیز
برای ایجاد رابطۀ همراه با رفاقت، چند کار اساسی را انجام دهید:
در کارها با او مشورت کنید و نظرش را جویا شوید. فرزندانی که خود را در تصمیمگیریهای خانه سهیم میبینند، رابطۀ نزدیکتری با کسی که آنها را سهیم کرده است، برقرار میکنند. در همین مشورتها و گفتوگوها، بهانههای مختلفی برای نزدیکتر شدن دو طرف به یکدیگر به وجود میآید. وقتی هم که در مواردی نظر فرزندتان را بر خودتان ترجیح میدهید، زمینۀ بیشتری برای ایجاد رابطۀ رفاقتی فراهم میشود.
در بارۀ برخی از مشکلاتتان که میشود برای یک جوان بیان کرد، با او صحبت کنید. یکی از کارهایی که احساس نزدیکی میان شما و پسرتان را بیشتر میکند، همین دردِ دل است. باز کردن سفرۀ دل در نزد کسی، برای او پیام رفتاری دارد. آن پیام این است که اولاً من به تو اعتماد دارم که سفرۀ دلم را پیش تو باز میکنم. ثانیاً من تو را دوست دارم که دردِدلم را به تو میگویم.
کارهای خوب او را خوب ببینید و با تعریف و تمجید کردن به او بفهمانید که متوجه کارهای خوبش هستید. در کارهای خوب او، میان ریز و درشت فرقی نگذارید. وقتی شما به فرزندتان میفهمانید که همۀ کارهای خوب او را میبینید، او دو پیام را دریافت میکند: اول آنکه شما انصاف دارید و ارزش کارهای او را میدانید. دوم آنکه دوستش دارید که این اندازه به کارهای او حساسیت به خرج میدهید.
در بارۀ مشکلاتی که از آن خبر دارید، با او همدردی کنید. اگر امکان دارد در جهت حل این مشکلات هم قدم بردارید. کمک کردن یکی از اصلیترین راههای ایجاد رابطۀ رفاقتی است.
در ابراز محبت به او چیزی کم نگذارید. دل او را از انواع و اقسام محبتها سیر کنید.(۲۷) یکی از عیبهای رابطههایی که با رودربایستی همراه هستند، سخت بودن تبادل حرفها و رفتارهای محبتی است؛ اما اگر در ابتدای راه این سختی را بر خود هموار کنیم، آرام آرام، آسان خواهد شد.
هیچگاه احترام او را زیر پا نگذارید. بیاحترامی از خطرناکترین عوامل فرو ریختن دیوار رفاقت است. البته یکی از فایدههای رودربایستی آن است که معمولاً در این نوع رابطهها، دو طرف سعی بیشتری در حفظ احترام یکدیگر دارند.
پس از اینکه مدتی به وسیلۀ این کارها توانستید رابطۀ رفاقتآمیز با او برقرار کنید، شما یا پدرش، هر کدام که رابطۀ رفاقتآمیز بیشتری با او برقرار کردهاید، در قالب یک نامه این نکته را تذکر دهید و از او هم بخواهید در قالب نامه، پاسختان را بدهد. البته در نوشتن این نامه به این نکات توجه کنید:
۱ـ لحن نامه توبیخی نباشد.
۲ـ لحن نامه دستوری نباشد.
۳ـ لحن نامه رفاقتی و مشفقانه باشد.
۴ـ حواستان باشد که لحن نامه بچگانه هم نباشد.
۵ـ در نامه فقط به عیبها اشاره نکنید؛ بلکه خوبیهای او را هم متذکر شوید تا احساس نکند شخصیت او در مقابل شما خرد شده است.
۶ـ اوج نگرانی خودتان را از این مسئله بیان کنید.
۷ـ دلایل نگرانی خودتان را هم بنویسید. مثلاً اینکه خودتان گفتید که اگر به خواستگاری دختری بروید، نمیتوانید صادقانه برخورد نکنید و باید به آنها بگویید که پسرتان اهل دود است.
۸ـ از او بخواهید اگر دلیلی برای کارش دارد بیان کند.
۹ـ کمی هم احتمال تقصیر را به خودتان بدهید؛ یعنی در نامه بنویسید شاید در رابطۀ من و تو کوتاهی قابل توجهی از سوی من شکل گرفته که تو دست به این کار زدهای. اگر چنین است، بگو تا خودم را اصلاح کنم.
۱۰ـ حتماً دلایل خود را برای اینکه میگویید او سیگاری یا قلیانی است، بنویسید. مثلاً بنویسید که مدتی است وقتی به خانه میآیی لباسهایت بوی دود میدهند و وقتی با من حرف میزنی از دهانت بوی سیگار میشنوم.
۱۱ـ بعد هم بلافاصله بگویید البته شاید هم اشتباه میکنم. اگر این طور نیست، بگو تا من خیالم راحت شود.
پس از نوشتن نامه هم به هیچوجه در رفتارتان کوچکترین تغییری ایجاد نکنید و مثل همیشه با او برخورد کنید.
توسل به اهل بیت«ع» را هم فراموش نکنید. در دستورهای مرحوم آیتاللهالعظمی بهجت«ره» در این موارد، نماز «جعفر طیار»، توصیه شده است.(۲۸) دعای بیست و پنجم صحیفۀ سجادیه، دعای امام سجاد«ع» دربارۀ فرزندان را فراموش نکنید.
پینوشتها:
۱ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «شناخت انسان نسبت به عیوب خود، از سودمندترین شناختهاست.»(غررالحکم و دررالکلم، ص۷۱۱).
۲ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «برای جهل انسان، همین کافی است که عیوب خویش را نشناسد.» (همان، ص۵۲۲).
۳ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «هر که به دنبال عیبی باشد، آن را مییابد» (همان، ص۵۷۸).
۴ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «کسی که به دنبال عیوب مردم است، از خود آغاز کند.» (همانجا).
۵ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «برترینِ مردم کسی است که عیوبش او را از عیبهای مردم غافل میکند.» (همانجا).
۶ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «کسی که به لغزش خویش توجه کند، لغزش دیگران در مقابل دیدگانش کوچک میشود.» (همانجا).
۷ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «کسی که لغزش خویش را نبیند، لغزش دیگران را بزرگ میبیند.»(همانجا).
۸ـ امیرمؤمنان علی«ع» به فرزندشان امام حسین«ع» سفارش کردند: «پسرم! کسی که عیب خویش را ببیند، از عیب دیگری غافل خواهد شد.» (تحفالعقول، ص۸۸). امام باقر«ع» فرمودند: «همین عیب برای انسان بس که به دنبال شناخت عیبهایی از مردم باشد که در خود او هست یا چیزی را در مردم عیب بگیرد که در خود او هست و توان خارج شدن از آن عیب را ندارد یا اینکه همنشین خود را در چیزی که به کارش نیاید، آزار دهد» (الکافی، ج۲، ص۴۶۰).
۹ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «محبوبترینِ مردم در نزد تو باید کسی باشد که تو را به راه رشدت هدایت میکند و عیبهایت را نشانت میدهد» (غرر الحکم و درر الکلم، ص۵۴۸).
۱۰ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «کسی که عیبت را نشانت دهد، دوست توست» (عیونالحکم و المواعظ، ص۴۴۴).
۱۱ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «کسی که عیبت را [از تو] مخفی نگاه دارد، دشمن توست» (همانجا).
۱۲ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «آنچه مانع هر یک از شما میشود که عیب برادرش را پیشِ روی او بگوید، این است که میترسد او نیز عیبش را روبهرویش بگوید. شما در راه دور افکندن آخرت و دوستی دنیا با هم رفیق شدهاید» (نهجالبلاغه، خطبۀ۱۱۳).
۱۳ـ امام صادق«ع» فرمودند: «محبوبترینِ برادرانم در نزد من کسی است که عیبهایم را به من هدیه کند» ( الکافی، ج۲، ص۶۳۹).
۱۴ـ امام سجاد«ع» فرمودند: «زیاد نصیحت کردن، موجب تهمت میشود»(بحارالأنوار، ج ۷۲، ص۶۶).
۱۵ـ امام صادق«ع» فرمودند: «مردم را با غیر زبان خویش [به راه درست] دعوت کنید. آنها باید از شما ورع و تلاش و نماز و کار خیر ببینند که همانا این [رفتارها] دعوتکننده است» (الکافی، ج۲، ص۷۸).
۱۶ـ امام صادق«ع» فرمودند: «دورترین حالت بنده از خدا آن است که کسی با دیگری دوست شود و لغزشهای او را نگاه دارد تا روزی به وسیلۀ آن، دوستش را سرزنش کند.» (همان، ص۳۵۵) حُذَیفه بن منصور میگوید به امام صادق«ع» گفتم: «مردم میگویند: عورت مؤمن بر مؤمن حرام است. امام«ع» فرمودند: «معنای این کلام این گونه نیست که تو فکر میکنی؛ بلکه عورت مؤمن آن است که ببیند برادر مؤمنش جملهای میگوید که برایش عیب حساب میشود. او هم این عیب را در پیش خود نگاه دارد تا وقتی که از برادرش عصبانی شد، به وسیلۀ آن جمله، او را سرزنش کند» (معانیالأخبار، ص۲۵۵).
۱۷ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «کسی که عیبت را از تو پنهان دارد و در غیاب تو عیبت را بگوید، دشمن توست. از او دوری کن»(غررالحکم و دررالکلم، ص۶۳۵).
۱۸ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «کسی که عیبت را به تو نشان دهد و در غیاب تو آبرویت را حفظ کند، در خیرخواهی تو چیزی کم نگذاشته است» (همان، ص۷۰۱).
۱۹ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «دنیا گذرگاه است؛ اقامتگاه نیست»(نهجالبلاغه، حکمت ۱۳۳).
۲۰ـ «یا أَیُّهَا الإنْسانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلَاقِیهِ؛ اى انسان! مسلماً تو با تلاش و رنجى فراوان به سوى پروردگارت مىروى. پس دیدارش خواهى کرد». (انشقاق، ۶).
۲۱ـ رسول خدا«ص» فرمودند: «دنیا یک لحظه است. این لحظه را به طاعت الهی اختصاص دهید» (بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۶۴).
۲۲ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «عیبجویی از زشتترین عیبها و بدترین گناهان است» (غررالحکم و دررالکلم، ص۳۲۵).
۲۳ـ «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ؛ و از یکدیگر عیب مگیرید» (حجرات،۱۱).
۲۴ـ امیرمؤمنان علی«ع» فرمودند: «کسی که عیبهای مخفی مردم را پیجویی میکند، خداوند او را از دوستی دلها محروم میگرداند.» (همان، ص۶۳۸).
۲۵ـ هیچگاه فراموش نمیکنم که در سال اول طلبگی در مدرسهای درس میخواندم که آیتالله انصاری شیرازی«ره» امام جماعت و استاد اخلاق آن مدرسه بودند. طلاب مدرسه، جوانانی شوخ و پُرشور بودند. وقتی خادم مدرسه نام یکی از متأهلان را برای پاسخگویی به تلفن صدا میزد، بسیاری از دوستان پشت سرِ هم او را با صدای بلند صدا میزدند. این کار هم نظم مدرسه را به هم میریخت و هم گاهی موجب ناراحتی آن طلبۀ متأهل میشد. مسئولان مدرسه با تذکر نتوانستند بر روحیۀ شوخ و پرشور آن دسته از طلاب غلبه کنند، به همین دلیل مسئله را با آیتالله انصاری شیرازی«ره» مطرح کردند. ایشان یک روز پس از نماز، همان طور که در محراب نشسته بودند، رو به طلاب برگشتند و با «بسم اللّه» سخن را آغاز کردند. در ابتدا فرمودند: «اجازه بدهید بنده دو تا از عیبهای خودم را بگویم.».ما تعجب کردیم که چه لزومی دارد ایشان در سخنرانی، پای عیبهای خود را به میان بکشند. ایشان پس از اینکه آن دو عیب را گفتند، با زبان شوخی و با لحنی مهربان، این شوخی بیجا را متذکر شدند و از طلاب خواستند که دیگر این کار را نکنند. پس از آن دیگر آن شوخی تکرار نشد.
۲۶ـ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لاتَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لاتَفْعَلُونَ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! چرا چیزى را مىگویید که انجام نمىدهید؟ نزد خدا، سخت و ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید». (صف، ۲ـ ۳).
«أَتَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ؛ آیا مردم را به نیکى فرمان مىدهید و خود را فراموش مىکنید؟» (بقره ۴۴).
۲۷ـ ر.ک: گام چهارم از جلد دوم.
۲۸ـ به سوی محبوب، ص۸۷٫
سوتیترها:
۱٫
زن یا شوهری که عیبهای همسر خود را تذکر میدهد، از محبوبترین همسران است؛ زیرا تذکر معایب یکی از مصادیق آشکار دوستی خالصانه است. از سوی دیگر کسی که به دلایل غیرقابل قبول از گفتن عیبهای همسرش به او پرهیز میکند، خواسته یا ناخواسته در مسیر دشمنی با او گام بر میدارد
۲٫
یکی از دلایل اصلی فقدان فرهنگ انتقاد در محیط بسیاری از خانوادهها، نوع نگاه اشتباهی است که ما نسبت به انتقاد داریم. ما بیش از آنکه انتقاد را همراهی دوستانه برای رسیدن به هدف آفرینش خود بدانیم، آن را دستاویزی برای خرد شدن شخصیتمان توسط همسرمان میشماریم. به همین دلیل هم انتقاد نمیکنیم تا مورد انتقاد هم قرار نگیریم. البته آشنا نبودن انتقادکننده با شیوۀ انتقاد نیز این ذهنیت را برای انتقادشونده به وجود میآورد.
۳٫
پیش از انتقاد از همسر، برخی از نقصهایی را که در گفتار یا رفتار خودتان بوده بیان کنید. به این کار، «خود انتقادی» میگویند. خود انتقادی موجب میشود زمینۀ روانی لازم برای پذیرش انتقاد در همسرتان ایجاد شود؛ زیرا یکی از دلایل عدم پذیرش انتقاد، این است که طرف مقابل احساس میکند با پذیرش انتقاد در مقابل انتقاد کننده، کوچک میشود.