منشور مدیریت علوی درسنامه مدیران(۲)

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر

مؤسسه نهج‌البلاغه با هدف گسترش فرهنگ علوی در متن جامعه، سال ۹۵ را با عنوان «مدیریت علوی» آغاز کرده و با محور قراردادن نامه امیرمؤمنان«ع» به مالک اشتر بر آن است تا مقالات این بخش از ماهنامه را به این نامه گرانسنگ که جامع‌ترین منشور مدیریت است، اختصاص دهد.

بدیهی است که مدیریت برای یک کشور جنبه راهبردی دارد و مدیریت شایسته می‌تواند کشتی ملت را به ساحل برساند؛ همان گونه که مدیریت ناصالح عامل عقب‌افتادگی و نابسامانی و بحران است. منابع اسلامی، قرآنی و روائی و سنت و سیره بر این مهم گواهی می‌دهند و عقلانیت و علم نیز بر آن مهر تأیید می‌زنند و نیازی به استدلال نیست.

پیامبر گرامی اسلام فرمود: «اگر دو صنف از امت من ـ علما و امرا ـ صالح شوند، جهان رو به صلاح می‌رود و اگر فاسد شوند، جهان را فساد خواهد گرفت. علما و دانشمندان، رهبران فکری مردم‌اند و امرا رهبران سیاسی آنها. بنابراین برای پی‌ریزی یک جامعه صالح، پیشرفته، خودکفا و مترقی باید به مدیران شایسته کاردان، مؤمن، متعهد، دلسوز، جهان‌شناس و زمان‌شناس و دوست و دشمن‌شناس روی آورد و کار ملک و دولت را به آنان سپرد تا اقتصاد و فرهنگ و سیاست و اجتماع و دین و دنیای مردم سامان گیرند و دشمنان مأیوس شوند و دیگر جامعه‌ها نیز از آن الگوبرداری کنند. اگر جز این باشد، خیانت به دین و ملک و ملت است و ما که بر این باوریم که جمهوری اسلامی باید پرچمدار تمدن نوین اسلامی در جهان باشد، نباید این مسئله مهم را سرسری بگیریم.

شخصیت مالک اشتر

امام علی«ع» برای مدیریت خطه مصر، مالک اشتر را برگزید و منشور حکومتی خود را به او سپرد. هر چند این یار وفادار امام شهید شد و به امارت مصر نرسید، اما منشور جاودانه آن حضرت برای همیشه ماندگار ماند.

انتخاب مالک اشتر برای فرمانروایی مصر خود یک درس آموزنده برای دولتمردان و رهبران است که بدانند در گزینش مسئولان باید چه ویژگی‌هایی را ملاک قرار دهند.

در نامه امام در باره مالک اشتر که به مردم مصر در معرفی وی نگاشته‌اند چنین آمده است: «یکی از بندگان خداوند را به سوی شما اعزام کردم که در حوادث هولناک بیدار، در برابر دشمنان شکست‌ناپذیر، در ناملایمات پایدار و در برابر تبهکاران از شعله آتش سوزان‌تر است. گوش به فرمان او باشید و فرمانش را ببرید. او شمشیری است از شمشیرهای خدا که هرگز کند نمی‌شود و بی‌اثر نمی‌گردد.»(۱)

بیداری در بحران‌ها، شکست‌ناپذیری و قاطعیت در برابر دشمن، غیرت دینی و حق‌مداری ویژگی‌هایی هستند که امام در وصف مالک اشتر آورده‌اند و اینهاست که شایستگی یک مقام مسئول را رقم می‌زنند.

ویژگی‌هایی که آن حضرت برای مالک اشتر آورده‌اند، در شرایطی که جبهه کفر و نفاق در برابر اسلام صف‌آرایی کرده و با قصد نفوذ در پیکره جامعه اسلامی و تصمیم‌گیری‌ها درصدد براندازی است، جنبه راهبردی دارد و به مسئولان می‌آموزد که در برابر دشمنان ـ که امروز در جبهه استکبار و ارتجاع ـ صف‌آرایی کرده‌اند، بیدار باشند، فریب نخورند و با قاطعیت و بصیرت نقشه دشمن را بخوانند و نقش بر آب کنند.

مسئله‌ای که امروز برای نظام ما در برابر دشمن نقش کلیدی دارد، دشمن‌شناسی و قاطعیت در برابر امپریالیسم و سکولاریسم و سازشکاران است و اینها مواردی هستند که بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) از آغاز بر آن تأکید ورزیدند و رهبر فرزانه انقلاب نیز همواره بر آن پای فشرده‌اند و باید الگوی مسئولین باشد، به‌ویژه در شرایطی که شیطان بزرگ با سوءاستفاده از مذاکرات هسته‌ای و نرم‌خوئی طرف مقابل بر آن است ناکامی‌های ۳۷ ساله خود را با نفوذ و سیطره مجدد بر کشور جبران کند.

سیاست ما باید تهاجمی و الگوبرداری از منشوری باشد که امیرمؤمنان در نامه فوق‌الذکر به مردم مصر می‌نویسند و مالک اشتر را شمشیری از شمشیرهای خدا می‌دانند که هرگز کند نمی‌شود. کوتاه آمدن در برابر دشمن و یا عرض نیاز کردن، چیزی جز مذلت برای ما و گستاخی بیشتر برای دشمن سوگند خورده به بار نمی‌آورد. چه نیکو گفته‌اند:

عرض نیاز پیش ستم‌بارگان خطاست

اشک کباب موجب طغیان آتش است!

و اما منشور جاودانه امام علی«ع»:

«این است فرمان بنده خداوند علی فرمانروای مؤمنان به مالک بن حارث اشتر در حکمی که به وی داده آن هنگام که تصدی امور خطه مصر را بدو سپرده است تا مالیات آن سرزمین را بگیرد و با دشمنان نبرد کند و به اصلاح امور مردم بپردازد و شهرهای آن را آباد کند».

توضیح و اشاره:

۱ـ امام علی«ع» قبل از آنکه امیرمؤمنان بخواند،  عبدالله نامیده است و این درسی است برای کسانی که به مقام و عنوانی دست می‌یابند تا فراموش نکنند که در همه احوال بنده خدا و در برابر او مسئول‌اند و جاه و مقام و ریاست و وزارت آنان را غافل نسازد و رسم طغیان و خودخواهی پیشه نکنند. در بندگی خدا بکوشند و خدمتگزار صالحی برای دین و مردم باشند.

۲ـ حاکم و زمامدار و مقام مسئول در یک کشور چند وظیفه کلیدی برعهده دارند:

الف) تأمین بودجه‌های مورد نیاز برای اداره امور کشور و اقتصاد و معیشت مردم از طریق مالیات‌ها ومنابع ملی در چهارچوب مقررات شرعی و قانونی و صرف آن در مصالح عمومی.

نام این اموال در اصطلاح شرع مقدس «بیت‌المال» است. اینها مال شخصی دولت‌ها یا افراد یا نهادها و مؤسسات نیستند که هرگونه بخواهند خرج کنند. اینها دارایی ملت‌اند و آحاد مردم در آن سهیم‌اند و تضییع آن مجازات دارد. علی‌بن ابیطالب«ع» به‌قدری نسبت به بیت‌المال دقیق بود که حتی از دادن مقداری جو از بیت‌المال به برادر عیالوارش عقیل امتناع ورزید و با آهن داغ شده او را آگاهی داد و گفت تو تاب تحمل این آتش را که بنده‌ای به بازیچه داغ کرده است نداری. من چگونه تحمل کنم آتشی را که خداوند قهار از سر خشم برافروخته است؟

اگر این الگو در صرف بیت‌المال و بودجه الگو کشور باشد، جامعه رنگ فقر را نخواهد دید و دست نیاز حکومت پیش دشمنان دراز نخواهد شد. اگر بودجه کشور با دقت و وسواس برای مصالح عامه و در جای خود و بدون اسراف و تبذیر مصرف شود و از ولخرجی‌ها، سوءاستفاده‌ها، رانت‌خواری‌ها جلوگیری به عمل آید، چیزی به نام مفاسد اقتصادی پیش نخواهد آمد، بلیه‌ای که متأسفانه در فضای سهل‌انگاری‌ها دامنگیر کشور ما شده و علاج آن نظارت و قاطعیت در اجرای قانون حق و عدل است.

ب) وظیفه دیگر حکومت، دفع فتنه دشمنان خدا و خلق و تأمین امنیت عمومی است. بودجه‌های دفاعی بدین منظور و برای جلوگیری از تهدیدهای خارجی یا داخلی اختصاص داده می‌شوند. یک نظام مقتدر به بنیه دفاعی انسانی و تسلیحاتی نیاز مبرم دارد و قرآن کریم نیز فرمان می‌دهد که تجهیزات دفاعی را آن گونه فراهم آورید که دشمنان خدا و خلق از آن پروا کنند و فکر تجاوز و حمله به حریم شما را در سر نپرورانند.

ج) رسیدگی به امور اجتماعی و ساماندهی به زندگی مردم از جنبه‌های مختلف مادی، معنوی، فرهنگی، اخلاقی، حقوقی و دفع فساد و مفسدان که صلاح و سداد جامعه را تهدید می‌کند، از دیگر وظایف دولت اسلامی و حکومت دینی است و نباید از این مسئولیت مهم شانه خالی کند.

د) عمران و آبادسازی کشور در جهت رفاه حال مردم و تأمین نیازهای عمومی و خدمات شهری و روستایی، اصلاح جاده‌ها، احداث مدارس، مسکن، بیمارستان و دیگر امکانات خدمت‌رسانی به جامعه وظیفه دیگر حکومت اسلامی است که امام بر آن تأکید فرموده‌اند.

استفاده از استعدادهای انسانی، ظرفیت‌های طبیعی و جغرافیایی می‌تواند پایه اقتصاد مقاومتی باشد که ملت را از بیگانه بی‌نیاز و پایه‌های استقلال را استوار می‌سازد.

امروزه جهان اسلام و کشورهای اسلامی از ذخایر گرانسنگ از جمله نفت و معادن و مناطق استراتژیک بین‌المللی آبی و خاکی برخوردارند و کشور ایران در این میان ویژگی خاص و فوق‌العاده‌ای دارد.

اگر مدیریت کشور با استفاده از این امکانات و استعدادهای انسانی و ملی به‌درستی و با علم و تخصص بهره‌برداری نماید، نه تنها می‌تواند کشور را به‌خوبی اداره کند و از تهدیدها و تحریم‌ها مصون بدارد، بلکه برای دیگران نیز الگوی شایسته‌ای خواهد بود.

به امید اینکه دست‌اندرکاران امور دغدغه‌های دلسوزان نظام را درک کنند و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را در عمل و نه تنها در شعار به کار گیرند، به‌ویژه که رهبر معظم انقلاب این سال را سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل اعلام فرموده‌اند.

 

پی‌نوشت

۱ـ نهج‌البلاغه، نامه ۸۳٫

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *