دکتر عبدالحمید انصاری
پیشگفتار
در ۲۰ قسمت قبل، تحلیل مختصر فیلمهای سینمایی ایران تا اواخر سال ۶۶ ارائه گردید. در این شماره فیلمهای باقیمانده سال ۶۶ و تعدادی از فیلمهای سال ۶۷ تحلیل و نقد میگردد. در سال ۶۷ جمعاً ۵۴ فیلم ساخته شد که نشانگر فعالیت جدی سینماگران است.
باقیماندۀ فیلمهای سال ۶۶:
۵۰- مکافات، کارگردان: منوچهر مصیّری، بازیگران: عبدالرضا اکبری، جمشید مشایخی، افسانه بایگان، توران مهرزاد، ناصر گیتیجاه، ولی شیراندامی، علیاصغر گرمسیری.
مسافرت دریایی با لنج و جابهجایی بار و مسافر خمیرمایه قصهای است که ناخدای پیر و با تجربهای به نام حیدر بیانگر آن است. دوست ناخدا برای فراری دادن پسرش از جنگ به ناخداحیدر متوسل میشود. ناخداحیدر گرچه به دوستش احترام میگذارد اما رسم جوانمردی و وفای به عهد و پیمان و مقررات را هم از یاد نمیبرد. مجموعهی این ماجراها کشش داستانی عامهپسندی را فراهم میآورد. منوچهر مصیّری پس از فعالیت مختصر در سالهای اولیهی انقلاب اسلامی به خارج از کشور رفت ولی اوایل دههی هشتاد بازگشت و فیلم «دنیا» با بازی محمدرضا شریفینیا، هدیه تهرانی و الهام حمیدی را راهی سینما کرد. از وی فعالیت چندانی پس از ساخت فیلم فوق مشاهده نشده است.
۵۱- یار در خانه و…، کارگردان و فیلمنامهنویس: خسرو سینایی، بازیگران: احمد فخر، رضا صابری، آنابور کوفسکا (افخمی)، عباس جلالی، رؤیا نونهالی.
خسرو سینایی کارگردان کمکار و مؤلفی است که بارها در بارهی آوارگان لهستانی جنگ جهانی دوم اعزامی به ایران فیلم ساخته است. به همین دلیل از طرف کشور لهستان جایزه و نشانهایی نیز به وی داده شده و مورد تقدیر نیز قرار گرفته است.
متأسفانه ورود انبوه زنان لهستانی به کشور ما در ان زمان مسائل عدیدهی اخلاقی و فحشاء را در جامعهی ما دامن زد که تا سالها بعد تبعات آن باقی بود. خسرو سینایی در اوایل دههی هشتاد فیلم سینمایی «عروس آتش» با بازی حمید فرّخنژاد و غزل صارمی را روانهی بازار سینما کرد که با استقبال نسبی مواجه شد. فیلم به موضوع عروسی اجباری دختران عشایر عرب خوزستان میپرداخت که به نظر میرسد سالهاست موضوعیت خود را از دست داده است.
۵۲- مزدوران، کارگردان: مرحوم جهانگیر جهانگیری، بازیگران: جواد گلپایگانی، کاظم افرندنیا، مرحومه مهین شهابی، کنعان کیانی.
اعتیاد و مواد مخدر همچنان که در آن سالها دستمایهی ساخت فیلمها و سریالهای فراوانی قرار گرفته بود. در این فیلم هم به یاری مرحوم جهانگیری کارگردان بیحاشیهی آن ایام، آمد و اثری مردمپسند روانهی بازار شد. فیلمی معمولی و بیادعا که مخاطبین خودش را داشت.
۵۳- وکیل اول، کارگردان: جمشید حیدری، بازیگران: محمد مطیع، اسماعیل داورفر، غلامحسین نقشینه، سهیلا نجّاری.
داستان ضعف قاجاریه در زمان حکومت احمدشاه و اختلاف بین مقامات و کشمکشهای بیثمر آنان که سرانجام سقوط آن سلسله را به دنبال داشت.
۵۴- هراس، کارگردان و فیلمنامهنویس: شهریار بحرانی، بازیگران: جعفر دهقان، سیداحمد میرعلایی، زهره زارعی، اردلان شجاعکاوه. محصول حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
داستان فیلم در کردستان و حول آمادهسازی مردم یکی از روستاها برای مقابله با حملهی شیمیایی رژیم بعث عراق میگذرد.
شهریار بحرانی کارگردان متعهد و متخصصی است که متأسفانه کمکار است. او آثار باارزش و جذّابی در کارنامهی خود دارد که از آن جمله میتوان به فیلم فاخر «مُلک سلیمان(ع)» و سریال «مریم مقدّس» اشاره کرد.
فیلمهای سال ۶۷:
الف) فیلمهای (اجتماعی ـ تربیتی ـ اخلاقی)
۱ـ افسون، کارگردان: محمدرضا صفوی، بازیگران: اسماعیل محرابی، اسماعیل سلطانیان، اسماعیل داورفر، مهشید افشارزاده، پری اقبالپور.
داستان کارمند پاکدامن شرکت بیمه و تلاش سارقین برای تطمیع وی که بینتیجه میماند و البته غافلگیریهای قصه فیلم به جذابیت آن کمک میکند.
۲ـ آخرین لحظه، کارگردان: فرخ انصاری بصیر. بازیگران: کتایون ریاحی، مرحوم عزت الله مقبلی، مرحوم رضا کرمرضایی، خسرو شجاعزاده، صادق هاتفی، مهری ودادیان، منوچهر آذری، فرهنگ مهرپرور.
ماجرای یکی از فراریان بحبوحه انقلاب اسلامی به خارج از کشور و بازگشت وی پس از پیروزی انقلاب با هدف چنگ انداختن بر دارایی همسرش که در حالت بارداری او را رها کرده بود. اکنون همسرش به دلیل سالهای طولانی مفقودی وی ازدواج مجدد کرده است و آن شخص فراری خود را در شرایط یأسآوری میبیند و تصمیمات مخاطرهآمیزی میگیرد.
۳ـ ارثیه، کارگردان: کاظم بلوچی. بازیگران: مرتضی احمدی، احمد قدکچیان، عزتالله رمضانیفر، فرهاد خانمحمدی، مصطفی کاری، مرحومه رقیه چهرهآزاد، مرحوم حسین پناهی.
قصه پسران خوشگذران و بیمبالات با داشتن پدر دانا و البته آزرده از رفتار آنان. حکمت ارثیه گنج خیالی و هدایت غیرمستقیم آنان به زندگی سالم را در معرض دید تماشاگر قرار میدهد. کاظم بلوچی در سالهای اخیر بیشتر به بازیگری در نقشهای مکمل سریالهای تلویزیونی روی آورده است.
۴ـ آب، باد، خاک، کارگردان: امیر نادری، محصول سیمای جمهوری اسلامی ایران.
روایت خشکسالی یکی از مناطق جنوبی کشور و تلاش پسربچهای برای یافتن پدر و مادر گمشدهاش در حالی که همه اهالی در حال کوچ هستند به تصویر کشیده شده است. فرجام کودک، تلف شدن در کنار تشنگان است.
امیر نادری کارگردان مؤلفی بود که قبل و بعد از انقلاب فیلمهای قابل قبولی ساخت، اما بدون دلیل و در حالیکه امکانات مادی و معنوی فعالیت برایش فراهم بود به خارج از کشور رفت و بدون کار چشمگیری در آنجا ماندگار شد. به نظر میرسد به لحاظ سن بالا دیگر امکان کار تأثیرگذاری از وی نباید داشت.
۵ـ باد سرخ، کارگردان: جمشید ملکپور. بازیگران: جهانگیر الماسی،شهلا میربختیار، مرحوم فیروز بهجت محمدی، جعفر والی، مرحومه توران مهرزاد، حسین کسبیان.
داستان جوانان تلاشگر روستا برای کسب رزق حلال و توطئه افراد بانفوذ علیه آنان و مهاجرت روستائیان به طرف مناطق نفتخیز.
هر چند پردازش روانی فیلم عمق کافی برای نمایش مهاجرتهای پرآسیب از مراکز تولید به زندگی مصرفی و حاشیهنشینی شهری را ندارد، اما در مجموع برای ارائه تصویر مخرب مهاجرتهای بیمنطق پذیرفتنی است. متأسفانه عدم برنامهریزی جامع اقتصادی تولیدمحور و سیطره سودهای ناشی از دلالی اقتصاد نفتی، عوارض گسترده و پرآسیبی را برای جامعه ما فراهم آورده، به نحوی که در سالهای اخیر رهبری با ورود مستقیم و ارائه الگوی اقتصاد مقاومتی و تأکید و تکرار آن کوشش نموده تا توجه دولتمردان و مجلس را به تولید و اشتغال مولّد جلب نماید.
۶ـ باد، کارگردان: فتحعلی اویسی. محصول: سیمای جمهوری اسلامی ایران. بازیگران: هاشم ارکان، علیرضا رهبری، سعید موسوی، محمود مشروطه.
روایت کودکان کار و ترک تحصیل آنان به دلیل فقر خانواده و محنت جانفزای آنان را به تصویر میکشد. البته فیلم برای مخاطب عام ساخته شده و به همان میزان نیز باید از آن توقع داشت. هر چند به نظر میرسد پدیده کودکان کار که محصول مدل توسعهای اقتصاد لیبرالی است، جای پردازش زیادی در سینمای اجتماعی ما داشت که در سالهای بعد تا حدودی به آن پرداخته شده است. یکی از بهترین این آثار فیلم «نیاز» اثر علیرضا داودنژاد است که به موقع درباره آن سخن خواهیم گفت. فتحعلی اویسی پس از حضور کمرنگ در دنیای کارگردانی به بازیگری سینما و تلویزیون روی آورد و عمداً در ژانر کمدی به فعالیت پرداخت.
۷ـ برهوت، کارگردان: محمدعلی طالبی، محصول بنیاد سینمایی فارابی. بازیگران: حسین محجوب، فاطمه معتمدآریا، مرحومه پروین سلیمانی، عطاءالله زاهد.
رؤیای یک معلم برای ایجاد فضای سبز و گل و گیاه در زمینهای کویر به کمک بچههای مدرسه که البته با سختی و مرارت همراه است. طالبی در زمینه سینمای کودک تلاش زیادی نموده است و آثار او با گذشت از بعضی کمتوجهیها قابل اعتناست. البته قریب به همه سرمایهگذاریها از طرف نهادهای فرهنگی و غیرفرهنگی نظام صورت گرفته است و بخش خصوصی ریسک چندانی در این زمینه نداشته است.
۸ـ تا غروب، کارگردان: جعفر والی. محصول: جهاد دانشگاهی و گروه تلویزیونی بنیاد شهید. بازیگران: سعید پورصمیمی، مرحوم مرتضی احمدی، مریم معترف، غلامحسین خیر، مهدی میامی.
تلفیقی از واقعیت و مجاز در داستان مرد غریبهای که وارد روستا میشود و به طرز نمادین اجازه مییابد از صبح تا غروب زمینی را برای زراعت با خطکشی دایرهوار علامت بگذارد. گرچه سرانجام در پایان روز از پای درمیآید. با توجه به اینکه اصل داستان از تولستوی به عاریت گرفته شده است، پیام روشن که برای مخاطب عام ملموس باشد از فیلم به دست نمیآید. شاید بتوان گفت که قصه به درک و استنباط تماشاگر واگذار شده است که بیشتر نمادین و تخیلی است.
۹ـ بای سیکل ران، کارگردان: محسن مخملباف. محصول: مؤسسه سینمایی بنیاد مستضعفان. بازیگران: محرم زینالزاده، سمیرا مخملباف، اسماعیل سلطانیان، مهشید افشارزاده، فیروز کیانی.
یک مهاجر افغانستانی برای حل مشکل مالی خود تصمیم میگیرد یک هفته بدون وقفه دوچرخهسواری کند. روی این کار شرطبندی میکند در حالی که پسر کوچکش نیز برای موفقیت او را به طرق مختلف یاری میکند.
فیلم در برانگیختن احساس همدردی مخاطب با مهاجر بینوا موفق است و کارگردان توانسته است همذاتپنداری لطیفی در تماشاگر ایجاد کند. مخملباف بعدها در کنار دیگر آثار خود مسیر ساخت فیلمهای مربوط به سرنوشت مردم افغانستان را در ایران و افغانستان ادامه داد، هر چند سوگمندانه باید گفت آرام آرام نگاه اخلاقی و انسانی در آثار او گمرنگ شد و درنهایت به ابتذال برهنگی هم منتهی گشت.
مخملباف کار هنری خود را در حوزه هنری آغاز نمود و با استفاده از امکانات گستردهای که بخش سینمایی وزارت ارشاد وسازمان تبلیغات دراختیار او گذاشته بود، آثار قابلتوجهی ارائه کرد. به عنوان نمونه «توبه نصوح» با بازی مرحوم فرجالله سلحشور و «حصار در حصار» که به خوبی به نقد تئوری کمونیسم و دگماتیزم حاکم بر آن ایدئولوژی میپرداخت. اما متأسفانه در اثر کمظرفیتی و عدم درک صحیح از تطور جوامع و موانع اجرایی که نه تنها نظام جمهوری اسلامی بلکه قبل از آن همه پیامبران الهی و صلحاء و ائمه معصومین«ع» حتی در تراز امیرالمؤمنین«ع» که عمل او میزان سنجش همگان از اول تا آخر است به بیراهه رفت و تمام استعداد خود را در خدمت مخالفت با سیستم حکومتی کشور به کار گرفت. این کمظرفیتی در مصاحبهای که قبل از ترک کشور در حدود اوایل دهه ۸۰ انجام داد کاملاً واضح است. او گفت «ما در بدو پیروزی توقع عدالت اسلامی را داشتیم، اما محقق نشد». این مصاحبه به روشنی نشان داد که امثال مخملباف با فرض خوشبینانه صداقت تا چه اندازه از درک مناسبات داخلی و خارجی و کارشکنیها دشمنان دین و قرآن عاجزند و بدون توجه به برآیند عوامل مؤثر در اداره کشور به ورطه یأس و انفعال میافتند. امثال مخملباف باید پاسخ بدهند که با فرض ناموفق بودن نظام جمهوری اسلامی، چرا با ضروریات دین مانند حجاب و عبادات درافتادهاند، این امر بیانگر تلاطم درونی و پارادکسیکال حاکم بر روان پریشان امثال اوست.
۱۰ـ پنجره، کارگردان: امیر توسل. بازیگران: محمد صالح اعلاء، مرحومه مهین شهابی، مرحوم هوشنگ بهشتی، فریبا شمس.
روایت نابینا شدن جوانی پرتلاش در اثر تصادف، یأس اولیه و سپس مسلط شدن بر خود و برگشتن به زندگی عادی و امیدواری را به نمایش میگذارد. همانطور که ملاحظه میشود، همچنان در آن سالها، نگاه به فیلم و فیلمسازی، هدفمندی و اخلاقگرایی است و هنوز فضای ولنگاری فرهنگی و عرضه تئوریهای بنیاسرائیلی «وظیفه سینما ارائه طریق نیست» و «سینما صرفاً سرگرمی است ولاغیر» بر ارشاد و مدیران منفعل ارشاد و برخی از سینماگران حاکم نگشته بود.
محمد صالح علاء در دهه اول پس از انقلاب اسلامی به عنوان بازیگر در فیلمهای مختلفی به ایفای نقش پرداخت، ولی از دهه هشتاد به عنوان کارشناس و مجریِ برنامههای گفتوگومحور و نقدهای سینمایی در تلویزیون حضور یافت.
۱۱ـ جعفرخان از فرنگ برگشته، کارگردان: مرحوم علی حاتمی و محمد متوسلانی. بازیگران: محمدعلی کشاورز، عزتالله انتظامی، ایرج راد، ارحام صدر، سرور نجاتاللهی، مرحوم جهانگیر فروهر.
داستان غربزدگی و خودباختگی برخی از تحصیلکردههای ممالک غربی را به تصویر میکشد که به دلیل آشنایی جامعه ما با این قبیل آدمها همذاتپنداری قابل قبولی با مخاطب ایجاد میکند. رومن رولان نویسنده فرانسوی به خوبی در یکی از کتابهای خود این گروه را ترسیم نموده است. او میگوید «ما جوانان مستعد کشورهای جهان سوم را به پاریس و دیگر ممالک غربی میآوریم و چند وقتی آنها را در ظواهر شهری مدرن غرق میکنیم، سپس به کشورشان بازمیگردانیم و دیگر کاری به آنها نداریم. اغلب آنها میشوند نمایندگان بدون دستمزد ما در کشور خود و دائماً فرهنگ خود و مناسبات اجتماعی، مذهبی و فرهنگی خود را به نفع غرب نقد میکنند. ما چه چیزی بهتر از این میخواهیم؟»
۱۲ـ چمدان، کارگردان: جلال مقدم. محصول: بنیاد سینمایی فارابی. بازیگران: عزتالله انتظامی، پروانه معصومی، مرحوم عزتالله مقبلی، امین تارخ.
پیدا کردن یک چمدان در راه سفر به شمال کشور توسط دو خانواده جوان و میانسال و اختلافنظر آنان باری باز کردن چمدان، خمیرمایه داستان فیلم را تشکیل میدهد. فیلم اشارات خوبی درباره امانتداری و ترغیب به پاکی و درستکاری دارد که در مدیوم سینما پذیرفتنی است، هر چند فیلمنامه میکوشد جنبه معمایی فیلم را برای جذابیت قصه با هدف فروش بیشتر برجسته نماید.