تفسیر
آیت الله فاضل لنکرانی
عضو جامعه مدرسین و شورای مدیریت مدرسه فیضه
در مقاله ی گذشته به اجمال از «اعجاز قرآن» سخن گفتیم، هم اکنون با بیانی دیگر و تفضیلی بیشتر با « ابعاد مختلف اعجاز قرآن» آشنا می شویم . قبلا جهت روشن شدن این مسئله ناچار از بیان مقدمه ای هستیم:
۱- می دانیم انسانها از نظر تفکر، دوق، احساس، علاقه با همدیگر تفاوت عمده و اساسی دارند وازاین جهت در جستجوی کمالات و پاسداری از فنون مختلفه روشهای گوناگونی درپیش می گیرند. بر همین اساس می بینم دسته ای تمام هستی اش را در راه رسیدن به صفتهای مختلف سپری میکنند، و عده ای با تحمل مشقات طاقت فرسا به تحصیل فلسفه و یا دیگر علوم و معارف مادی و معنوی می پردازند. این از یکطرف، از طرف دیگر خود علوم هریک به بخشهای گوناگون و انواع مختلف تقسیم می گرددبطوریکه یک فرد به تنهایی قادر به تحقیق پیرامون بخشهای گوناگون حتی یک علم نمی باشد، علم طب را می بینیم، با این که یک علم است، دارای بخشهای گوناگون چشم، گوش و … است .بدیهی است هیچگاه یک فرد نمی تواند نسبت به همه بخشهای علم طب تخصص کافی داشته باشد، تنها با تحمل رنجهای طاقت فرسا ممکن است نسبت به قسمتهایی از ان تخصص داشته و در حد امکان از زوایای آن اطلاعاتی بدست آورد.
۲- قرآن با اینکه کتاب نور، هدایت، و خروج از ظلمات به نوراست، کتابی است که از علوم و معارف زیادی سخن بمیان آورده و در لابلای آیات از اصول اعتقادی گرفته تا فضایل اخلاقی و تا سیاست و قوانین انسان ساز وقصص و حکایات و همین طور رخدادهای آینده و از موجودات آسمانی و فلکیات و بالاخره آنچه در سعادت دنیوی و اخروی انسان دخالت مستقیم و غیر مستقیم داشته بحث کرده است.
این سخن ادعای محض نیست، کتابی که با قرآن مختصر آشنایی داشته باشندبا وجدان سلیم جامعیت این کتاب آسمانی را لمس خواهندکرد. با این بیان می خواهیم این مسئله را اثبات کنیم که اعجاز قرآن منحصر هب یک بعد( بلاغت، فصاحت، نمی باشد. اعجاز قرآن در ابعاد مختلف و جنبه های گوناگون متصور است.
بررسی دو آیه از آیات قرآن و جمع بندی این دو، گفتار فوق را به اثبات می رساند. در آیه ی۱سوره ابراهیم میخوانیم:
••
قرآن کتابی است که به تو فرستادیم تامردم رابه امر خدا از ظلمات (جهل وکفر ) بیرون آری و به عالم نوررسانی و برای خدای مقتدر ستوده صفات رهسپار گردانی.
و درآیه ی ۸۸ سوره ی اسرا می خوانیم:
بگو ای پیامبر که اگر جن وانس متفق شوند که مانند این قرآن کتابی بیاورند هرگز نتوانند هرچند همه پیشینیان یکدیگر باشند.
دراین آیات انسانها (حتی جن و موجودات مخفی) درهمه ی زمانها و مکانها (چه واژه الناس به دلیل نورو هادی بودن قرآن منحصربه انسانهای عصر رسول الله نمی باشد.)برای مقابله با قرآن و نشان دادن نظیر ان فراخوانده شده اند. انسانها با همان ویژگی ها و استعدادها و ذوقها و احساسهای مختلف آن هم در طول قرون و سالیان متمادی .
ما، اگر اعجاز قرآن را تنها دربعد فصاحت و بلاغت بدانیم( همانطورکه اکثر مفسرین تصور کرده اند) قرآن معجزه است، اما نه برای همه، بلکه برای عده ای خاص، آنها که بلاغت را احساس می کنند و از فصاحت بهره ای دارند، بعکس، اگر اعجاز قرآن را در ابعاد مختلف و جهات گوناگون فرض کنیم قرآن معجزه است برا ی همه ی نسلها با ذوقها و احساسها و تفکرهای مختلف و تخصصهای گوناگون.
ما معتقدیم با توجه به جامعیت قرآن و مختلف بودن استعداد، تفکر، ذوق، احساس و… انسانها اعجاز قرآن در زمینه های مختلف و جهات گوناگون است. چه در آیات یاد شده نحوه ی مقابله و این که با چه نوع علم وفن خاصی مردم باید نظیر بیا ورند ذکر نشده و در آیات فوق هیچ نوع انصرافی به علم و یا فن و یژه ای اشاره نشده است.
اکنون اعجاز قرآن را در زمینه های مختلف بررسی می کنیم:
۱- شخصیت پیامبر
قرآن شخصیت رسول را معجزه مید اند و انسانها را برای آوردن همانند آن دعوت به مقابله می کند، آنجا که می خوانیم: • .
و هرگاه آیات روشن ما برخلق تلاوت شود منکران معاد که امیدوار به لقا ما نیستند به رسول ما اعتراض کرده و گفته اند که قرآنی غیر از این هم بیاوریم، یاهمین را به قرآن دیگر مبدل سازیم، ای رسول ما در پاسخ آنها بگو مرا نرسد که از پیش خود قرآن را تبدیل کنم، من اگر عصیان به پروردگار کنم از عذاب روز بزرگ قیامت سخت می ترسم. بگو ای رسول اگر خدا نمی خواست هرگزبرشما تلاوت این قرآن نمی کردم و شما را به احکام و حقایق آن آگاه نمی ساختم، من عمری از این پیش میان شما زیستم، آیا تعقل نمی کنید؟
دراین آیه قرآن با واژه ی «افلا تعقلون» انسانهایی را دعوت می کند در شخصیت رسول الله با قرآنی که آورده کمی بیندیشد و ببینند پیامبر که تا چهل سالگی بدون این که علمی بیاموزد و دانشی کسب نماید، و یا حتی شعر ونثری به زبان جاری ویا خطابه ای ایراد کند یکباره کتابی می آورد جامع همه ی معارف انسانی تا جایی که انسانهای عصر خود شگفت زده و بهت زده می شوند، ولی دشمنان درمیان بهت و حسرت به یاوه سرایی می پردازند و عده ای می¬گویند پیامبر این علوم را از رومیان فرا گرفته است،قرآن با پاسخ دندان شکن می فرماید:
و ما می دانیم کافران می گویند آن کس که مطالب این قرآن ر ابه رسول می آموزد بشری است اعجمی غیر فصیح و این قرآن را خود به زبان عربی فصیح در آورده .
و دسته ای دیگر می گویند محمد این مطالب را از سلمان فارسی آموخته است، درحالیکه سلمان فارسی درمدینه به پیامبر ایمان آورد و بیشتر آیات قرآن قبلاً در مکه نازل شده بود.
ادامه دارد.