آیت الله صانعی
عضو فقهای شورای نگهبان عضو جامعه مدرسین
حکومت اسلامی (۲)
بقره ۲۲۹
این حدود دین خداست، ازآن سرکشی نکنید، کسانی که از احکام خداسرپیچی کنند آنان ستمکاران خواهند بود.
نیاز به قانون، و حد و مرزی که بتواند خواسته ها وتمایلات و غرائز کروکور انسان را کنترل نماید جزء ضروریات و بدیهیات می باشدو هیچ جامعه ای را نمی توان یافت مگر با حدود قانون، و این که برخی کوته فکران خیال می کنند اگر خدار ا قبول ننمایند و پیرو دین نباشند آزاد می باشند، و دیگر هرچه می خواهند عمل مینمایند، خود از اشتباهات بزرگ است، چون بهر حال قوانین اجتماعی آزادیش را می نماید.همان طورکه قوانین خلقت و قوانین بهداشتی هم تحدید می نماید، بلکه قوانین اخلاقی و عاطفی و همانند انها هم جلو آزادیها را میگیرد.
یک انسان نمیتواند دریک جامعه دست به مثل دزدی و قتل بزند،چون موحد نمی باشد و قوانین اجتماعی جلویش را می گیرد. پس هر جامعه ای قانون دارد. اما قوانین اسلام خصوصیاتی داردکه بقیه ندارند:
۱- سهولت و آسانی استوار است و هیچگونه حرج و صعوبت در قوانینش وجود نداردو این خصوصیت را می توان از جهاتی به دست آورد و از طرق و راههایی بر ان استدلال کرد. کتاب قانون با نام«رحمن ورحیم» شروع شده. اولین آیه از سوره علق با «بسم الله الرحمن الرحیم» است و با هردو کلمه که معنای بخشندگی و مهربانی را می دهد، همان هدف را تثبیت می کند، چون مهربانی و احسان و بخشندگی با مشکل بودن و سخت بودن قوانین نمی سازد، بلکه از علی علیه الصلاه و السلام نقل شده که یکی از ابعاد رحیم بودن خداوند به تخفیف دادن در دین و برسهولت قرار دادن است.
و نه تنها در اول قرآن، بلکه درهمه ی سور ان که متضمن بیان قوانین است همان طرز شروع شده و برحسب معتقد شیعه« بسم الله» جز هر سوره است و نازل شده، نه آنکه برای یکبار نازل شده یا اصلا برای ابتدا و آغاز بنام خداوند، رسول الله (ص)می گویند،.
۲-آورنده ی قوانین را رحمت برای جهانیان ذکر کرده،
الانبیا ء۱۰۷
ما تو را نفرستادیم مگر آنکه رحمت برای همه ی جهانیان باشی و رئوف به مؤمنین
التوبه ۱۲۸
مهربان به مؤمنین ونیکی و احسان کننده ی به انان معرفی می نماید، و این شاهد دوم بر مدعاست. اگر احکام خداوند مشکل و با مشقت باشد وبرای مردم زحمت ایجاد نمایدچگونه آورنده اش را می توان به دو صفت نامبرده شده در قرآن و همان کتاب قانون، وبا زبان همان قانونگذار که خداوند است توصیف نمود.
۳- آیات و روایات که به طور صراحت مطلب را روشن می نماید.
حج ۷۸
خداوند قرار نداده در دین و قوانینش چیزی که دارای مشقت باشد.
بقره ۱۸۵
خداوند درباره ی شما اراده آسانی داردو هیچگونه اراده ی مشکل کردن و سختی را برشما نداشته و ندارد.
از رسول الله (ص)نقل شده که فرمود:
«بعثت بالحنیفه السمحه»
من مبعوث وبرانگیخته شدم بردین آسان و سماجت وبزرگواری .
و باز ماوقتی که به مقررات اسلامی می نگریم می یابیم که چگونه این اصل سهولت ملاحظه و مراعات شده که گویا، بعضی از آنها بعلت مراعات آن مقرر شده نه غیر، مثلا تکلیف و قانون با اضطراروبا اکراه رفع می شود.
«عن النبی (ص) : رفع عن امتی تسعه الخطا و النسیان، و مااکرهوا علیه، و مالایعلمون و مالایطیقون، وما اضطرو الیه، و الحسد، و الطیره، و التفکر فی الوسوسه فی الخلق مالم ینطق بشقه»
دراین روایت که حضرت رسول اکرم ( ص) موارد رفع تکلیف را ا ز امت بیان میفرماید. یکی از آنها را مورد اضطر ار می شمارد، پس هرگاه مکلف مجبور و مضطر شدبه خوردن حرام یا ترک واجب یامُکرَه برآنها، و اجبارش کردندبوسیله تهدید و ترساندن یا هیچ مواخذه و عقوبتی نمیشود، بلکه هیچ اثر حقوقی و اجتماعی و جرائی که بار نشدنش خلاف امتنان نباشد باز و مترتب نمی شود . کسی را که تهدیدش کردند به قتل و ضرب در رابطه با خوردن مشروبات الکلی مجازات نمی شود و نمی توان اورا حد زد، یا بقیه که به وسیله همان اضطرار باعث تغییر وظیفه می شود.
«التقیه فی کل شی اضطرالیه ابن آدم فقدا حله الله له»
اساسش برهمان نبودن حرج است وچون اگر قانون و حکم با اکراه و اضطرار بماند حرج و مشقت فراوان لازم می اید. و همانند آنها است مرتفع شدن حکم یا جهل و نبودن حجت و علم که در همان حدیث رفع آمده، و در اصول مفصل از آن بحث شده، و در خود قرآن هم بعضی از موارد اضطرار آمده،مانند الکل میته:
بقره ۱۷۳
پس هرکس که بخوردن آنها محتاج شود،در صورتیکه به آنها تمایل نداشته باشد و از اندازه ی سدرمق نیز تجاوز نکند گناهی براو نخواهدبود. وباید توجه داشت این حرجها و اضطرارها همان است که به نظر توده ی مردم مشقت حساب میشودو قابل تحمل نمی باشدبحسب طبع، نه یک ضرورت و حرجی که انسان رابه مرگ تهدید کند. شاهداین مطلب بعلاوه از آنچه دررساله های علمیه آمده است درباب وضو وروزه ونماز. حدیثی است که دراین رابطه از امام صادق (ع) نقل شده که دراین روایت را وی سئوال می کند که اگر ناخنم قطع شده وانگشتم را بسته ام، برای وضو چه کار کنم؟ حضر ت می فرماید:
«یعرف هذا و اشباهه من کتاب الله عزوجل قال الله تعالی: ما جعل علیکم فی الدین من حرج»
جواب این مسئله و امثال این مسئله ازکتاب خدا فهمیده میشود، خداوند می فرماید: خداوند در دینش چیزی که دارای مشقت باشد، قرار نداده است، بعلاوه که الفاظ کتاب وسنت بهمان معانی است که توده ی مردم وعرف می فهمد.
«وما ارسلنا من رسول الله بلسان قومه لیبین لهم»
وما هیچ رسولی درمیان قومی نفرستادیم مگر نه زبان آن قوم، تا برآنها (احکام الهی را) بیان کند. و از اینجا روشن می شودمدرک قاعده کلیه معروفه « الضرورات تبیح المحظورات» وسر و جهت ان و این که این ضرورت یک ضرورت عقلی که امر دائر باشدبین ارتکاب حرام یا تلف شدن ومردن نمی باشد،بلکه همان احتیاج و اضطرار عرفی و مردمی مراد است.
با توجه به چگونگی بیان و وضع قوانین در قرآن بهترمی توان مؤمن به لطف خداوند به یسر وسهولت پی برد.قرآن هنگامی که مسئله قتال و جنگ بادشمن را مطرح و لزوم آن را تذکر می دهد، می گوید:
بقره ۲۱۶
برشما جنگ و قتال بادشمنان اسلام فرض است،هرچند برای شما ناخوش آیند باشد بنظر بدوی و طبیعی، اما چه بسا چیزی را خوش ندارید،اما به نفع و خیر شما است، و چه بسا چیزی را خوش داشته باشید،اما به ضرر وشرشما است،بخاطر انکه خداوندمیداندو شما نمی دانید.معلوم است با این لحن مطلبی را بیان می نماید، انسانها به جهل خود متوجه و به اشتباه آگاه می کردند، واز طرفی به انسان مجاهد می فهماند که مرگ و حیات بدست خداوند است وحتی خود انسان مالک نفس کشیدن خود نمی باشد.
ال عمران ۱۴۵
هیچکس نمی میرد مگر به اذن خداوند بر حسب پرونده ومهلت مقرر، پس میدان جنگ باعث مرگ نمی گردد. همان طورکه در خانه ماندن هم مانع از مرگ نمی شود.
نسا ۷۸
هرکجا باشید مرگ شمار ا فرا می گیرد، هرچند در ساختمانهای آسمان خراش و مستحکم باشید، و با وعده های سعادت و جلب رضایت حق و لقائش راکه به او میدهد، انسانهارا عاشق جنگ و شهادت می نماید، بلکه بعد ازشهادت دیگران از خویشان ورفیقان و دوستان خود راهم دعوت می نماید.
•
گمان نبرید که مرده اند، بلکه زنده و نزد خداوند و صاحب اختیارشان روزی می خورند،و به دیگران مژده و بشارت می دهد که اینجا هیچ خوف وحزن و غم و غصه نمی باشد، پس شما هم بیایید.آنقدر شهادت برای آنها لذت بخش می شود که تنها آرزوی آنها زنده شدن دوباره و شهید شدن می باشد.
عبدالله انصاری درغزوه «احد» شهید شد، فرزندش جابر به خدمت رسول اکرم(ص) آمد، حضرت فرمود: خداوند از پشت پرده و حجاب با پدرت صحبت کردو به او فرمودهرچه می خواهی و آرزو داری درخواست نما.عرض کرد : خدایا خواسته ی من منحصرا بازگشت به دنیا و شهادت دوباره است. خطاب شد : این خواسته ات برخلاف ناموس خلقت است و قابل مستجاب شدن نمی باشد.تقاضای دیگر بنما. عرض کرد: حالات مرا برای اقوام و اقاربم نقل کن. آیه شریفه ی فوق نازل شد.و امروز هم می بینید که چگونه ملت مسلمان ایران از شهادت استقبال می کند و پیروزیهای چشمگیر بدست آورده و می اورد، تاجایی که دشمن را درخاک عراق اسیر کرده و می کشد و به آنها می فهماندکه ما این چنین قدرتی را در رابطه با رهبریهای امام و اتحادو ایمان به خداوند و جهان بعداز مرگ بدست آوریم که باید گفت: مسئله جنگ و پیروزیها نه تنها از بعد بیرون کردن دشمن از وطن و قدرت نظامی باید مورد توجه قرا ر گیرد، بلکه از بعد سیاسی و دینی و انقلابی هم باید مورد مطالعه قرار داد، و خلاصه باید گفت: جنگ تحمیلی دارای برکات است .
ادامه دارد