مهدی حلفی
دهها سال پیش، زمانی که تعدادی از جوانان شیعه یمنی در استان «صعده» حرکت فرهنگی خودشان را آغاز کردند، هیچکس گمان نمیکرد روزی این حرکت به بزرگترین و قویترین حرکت سیاسی در یمن تبدیل شود و قدرت را در این کشور به دست بگیرد.
جرقه تشکیل جنبش «انصارالله» یمن، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران زده شد، این حرکت ابتدا تنها به فعالیتهای فرهنگی مشغول بود، اما در ادامه با ورود به فاز سیاسی به مقابله با آمریکا پرداخت، با وجود تحمیل چندین جنگ از سوی رژیم سعودی به جنبش انصارالله، این جنبش روز به روز قویتر شد و اکنون کنترل بخشهای زیادی از یمن را در دست دارد.
در این مقاله به معرفی جنبش انصارالله یمن، مراحل تشکیل این جنبش و وضعیت فعلی آن میپردازیم.
جایگاه تشیّع در یمن
یمن یکی از سرزمینهایی است که مردمانش در صدر اسلام، بدون جنگ، دین اسلام را پذیرفتند، مردم یمن در یکی از سفرهای حضرت امام علی علیهالسلام به این سرزمین مسلمان شدند و به همین دلیل حب اهل بیت علیهمالسلام در میان مردم یمن از همان ابتدا ریشهدار بود. تعداد زیادی از اصحاب ائمه معصومین(ع) اهل یمن بودند و یمنیها در بسیاری از قیامهای شیعیان ضد حکومتهای ظالم در دورههای مختلف تاریخی مشارکت داشتند.
یمن از صدر اسلام تاکنون به عنوان یکی از محلهای زندگی شیعیان شناخته میشد و حکومتهای شیعی بارها در این سرزمین تشکیل شد. با وجود تمام تلاشهای آلسعود برای محو تشیع در یمن، هنوز بخش اعظم مردم این کشور جزء دوستداران اهل بیت علیهمالسلام و کمتر از نیمی از آنها هم پیرو مذهب تشیع از جمله فرقههای زیدی، اسماعیلی و اثنیعشری هستند.
آلسعود به دنبال سیطره بر یمن
یمن در مجاورت عربستان قرار دارد، به همین دلیل آلسعود از همان ابتدای تشکیل حکومت خود به دنبال سیطره بر یمن بود. رژیم سعودی از حدود ۵۰ سال پیش توانست با صرف هزینههای فراوان کمکم نفوذ خود را در یمن افزایش دهد. افزایش نفوذ آلسعود در یمن با سختتر شدن زندگی برای شیعیان این کشور همراه بود و حکومت وقت یمن با راهبردهای آلسعود دست به قتل و زندانی کردن شیعیان و بستن حوزهها و مراکز دینی شیعیان در یمن زد، از آن سو هم جریان وهابیت با حمایت مستقیم عربستان در یمن رشد کرد.
پیروزی انقلاب اسلامی جان تازهای به شیعیان یمن داد و آنها فعالیتهای فرهنگی خود را در این کشور دوباره آغاز کردند. فرمایشات حضرت امام خمینی مورد استقبال اقشار مختلف مردم یمن از جمله شیعیان قرار گرفت و این سخنان در گوشه و کنار این کشور پخش شد و یمن دوباره شاهد گرایش فزاینده مردم به سوی دین و مطرح شدن بحث تشکیل یک حکومت اسلامی در این کشور شد.
پس از حمله ارتش صدام به ایران، حکومت یمن به تبعیت از آلسعود از این حمله حمایت کرد و در دوران جنگ تحمیلی در کنار صدام ایستاد. حکومت یمن برای کمک به صدام تعدادی از افسران و نیروهای نظامی این کشور را به عراق فرستاد تا علیه ایران بجنگند؛ تصمیمی که با مخالفت برخی نظامیان یمنی مواجه شد و تعدادی از افسران و سربازان ارتش یمن به دلیل امتناع از سفر به عراق و جنگیدن با مردم ایران، روانه زندان شدند.
تأسیس حرکت الشبابالمؤمن در یمن
«سیدحسین الحوثی» که فرزند علامه سیدبدرالدین الحوثی از علمای مطرح شیعه زیدی یمن بود، در دهه ۱۹۹۰ میلادی، حرکت الشبابالمؤمن(جوانان مؤمن) را تأسیس کرد، این حرکت در مناطق شیعهنشین یمن فعالیت میکرد و با تأسیس اردوگاههای تابستانی و برگزاری کلاسهای فرهنگی و مذهبی، جوانان شیعه یمنی را به سوی خود جذب کرد.
تأسیس حرکت الشبابالمؤمن سرآغازی برای ایجاد یک نسل جوان انقلابی در یمن بود. جوانان یمنی با عضویت در این حرکت علاوه بر آموختن تعالیم دینی، با تفکرات انقلابی امام خمینی(رض) و جریان انقلاب اسلامی ایران آشنا میشدند.
حرکت الشبابالمؤمن نخستین جریان منظم فرهنگی شیعیان زیدی یمن در تاریخ معاصر بود که فعالیتهایش سرآغازی برای ایجاد تحولات بزرگ در این کشور بود. جوانانی که در این حرکت تربیت شدند، سالها بعد صحنه سیاسی یمن را به صورت کامل تغییر دادند.
دوئل جوانان یمنی با آمریکا
گسترش فعالیتهای حرکت الشبابالمؤمن در استانهای مختلف یمن کمکم موجب نگرانی حکومت این کشور شد. این نگرانی پس از آنکه جوانان این حرکت شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» را در مساجد یمن سر دادند، افزایش یافت.
فعالیت سیاسی حرکت الشبابالمؤمن پس از حادثه ۱۱ سپتامبر آغاز شد. آمریکا پس از این حادثه به بهانه مبارزه با تروریسم حضور نظامی خویش در کشورهای منطقه از جمله یمن را گسترش داد و به کشورهای عراق و افغانستان حمله کرد. این اقدامات آمریکا اعتراض حرکت الشبابالمؤمن را به دنبال داشت و جوانان این حرکت با سر دادن شعارهایی علیه آمریکا در نماز جمعه شهرهای مختلف یمن به خصوص صعده اعتراض خودشان را نشان دادند.
حکومت یمن در آن زمان به بهانه اعتراض این جوانان به آمریکا و به نام مبارزه با تروریسم، بسیاری از آنها را به زندان انداخت تا بتواند این حرکت اعتراضی علیه آمریکا را در یمن متوقف کند، اما اعتراضات ادامه یافت و جوانان یمنی در شهرهای مختلف این کشور، به اقدامات آمریکا اعتراض کردند.
حمله نظامی به حرکت الشبابالمؤمن
آخرین حربه حکومت یمن برای پایان دادن به جریان اعتراضی حرکت الشبابالمؤمن، عملیات نظامی بود. سال ۲۰۰۴ میلادی نیروهای نظامی یمن به محل حضور حسین الحوثی رهبر حرکت الشبابالمؤمن در استان صعده در شمال این کشور حمله کردند. درگیری مسلحانه این نیروها با اعضای این حرکت ۳ ماه به طول انجامید، در نهایت حسین الحوثی و صدها تن از اعضای حرکت الشبابالمؤمن در این درگیری به دست نیروهای نظامی یمن به شهادت رسیدند.
اما این حمله نظامی و کشتار دستهجمعی، پایان فعالیت حرکت الشبابالمؤمن نبود. در ادامه «سیدعبدالملک الحوثی» برادر شهید سیدحسین الحوثی رهبری این حرکت را به عهده گرفت و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی حرکت با وجود زندانی شدن تعداد زیادی از اعضای آن، در مناطق مختلف یمن به خصوص استان صعده ادامه پیدا کرد.
حکومت یمن بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹، شش جنگ را به حرکت الشبابالمؤمن تحمیل کرد، این جنگها نه تنها این حرکت را تضعیف نکرد، بلکه روز به روز بر قدرت این حرکت افزوده شد و افراد بیشتری به عضویت این حرکت درآمدند.
استفاده از گزینه نظامی برای از بین بردن حرکت الشبابالمؤمن اثرگذار نبود، چون بافت اجتماعی یمن به خصوص شمال این کشور، بافت قبایلی دارد و اکثر مردم یمن در خانههای خود سلاح دارند، برای همین اعضای حرکت الشبابالمؤمن توان دفاع از خود در برابر حمله نظامی را داشتند و حملات نظامی دولت یمن نتوانست این حرکت را از بین ببرد.
جنگ آلسعود با حرکت الشبابالمؤمن
در جنگ ششم یمن که سال ۲۰۰۹ میلادی اتفاق افتاد، ارتش رژیم سعودی هم به صورت مستقیم وارد جنگ شد و جنگندههای سعودی و نیروی زمینی این رژیم به پایگاههای حرکت الشبابالمؤمن در استان صعده حمله کردند، اما حمله سنگین رژیم سعودی هم باعث از بین رفتن این حرکت نشد.
نیروهای حرکت الشبابالمؤمن در مقابل این هجوم همهجانبه رژیم سعودی به استان صعده یمن، به دهها پایگاه نظامی این رژیم و روستا در استانهای جنوبی عربستان حمله کردند و این پایگاهها و روستاها را به تصرف خود درآوردند. ارتش سعودی در ادامه هر کاری که کرد نتوانست این مناطق را از یمنیها بازپس بگیرد و صدها نظامی سعودی در این جنگ در درگیری با نیروهای یمنی به هلاکت رسیدند.
در نهایت جنگ ششم یمن ۷ ماه طول کشید. این جنگ در ازای رسیدن به توافقی میان حرکت الشبابالمؤمن و عربستان به پایان رسید. براساس این توافق، عربستان حملات زمینی و هوایی خود به استان صعده یمن را متوقف کرد و در ازای آن نیروهای یمنی مناطقی که در جنوب عربستان تصرف کرده بودند را خالی نمودند.
توافقی که در جنگ ششم یمن حاصل شد، در واقع به رسمیت شناختن حرکت الشبابالمؤمن در سطح بینالمللی بود و قدرت این حرکت را نشان داد، با این توافق تعدادی از اعضای زندانی حرکت الشبابالمؤمن از زندانها آزاد شدند و این حرکت به عنوان جریانی قدرتمند در یمن به جهان معرفی شد.
حضور جنبش انصارالله در انقلاب یمن
حرکت الشبابالمؤمن پس از توقف جنگ ششم به فعالیتهای خود در یمن ادامه داد و نام خود را به «جنبش انصارالله» تغییر داد، این جنبش در انقلاب یمن مشارکت گستردهای داشت و به عنوان یکی از ارکان پیروزی این انقلاب شناخته میشود.
جوانان عضو جنبش انصارالله در تظاهراتها و تجمعات مردم یمن در طول انقلاب این کشور حضور پیدا کردند و عمق مردمی این جنبش را نشان دادند. حضور انقلابی جنبش انصارالله، موقعیت سیاسی این جنبش را در یمن تثبیت کرد.
انقلاب یمن نشان داد طرفداران جنبش انصارالله تنها چندصد جنگجو در کوههای استان صعده نیستند، بلکه صدها هزار نفر در پایتخت یمن طرفدار این جنبش هستند و به طرفداری از آن در خیابانهای صنعا تظاهرات کردند.
عاقبت انقلاب یمن
دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس پس از شروع انقلاب یمن سعی کردند با استعفای «علی عبدالله صالح» از ریاست جمهوری و واگذاری قدرت به «عبدربه منصورهادی» معاون او، انقلاب مردمی یمن را به گونهای در جهت منافع خود مدیریت کنند.
اما منصورهادی با وجود آنکه متعهد بود خواستههای مردم انقلابی یمن را محقق کند و پس از برگزاری یک انتخابات آزادانه در این کشور از قدرت کنار برود، اما نه تنها تغییرات موردنظر مردم یمن را انجام نداد، بلکه انتخابات را هم در این کشور برگزار نکرد و در قدرت ماند.
اعتراض مردمی ضد عبدربه منصورهادی به رهبری جنبش انصارالله از سال ۲۰۱۴ در مناطق مختلف یمن به خصوص در شهر صنعا پایتخت این کشور آغاز شد. این اعتراضات منصورهادی را مجبور به تغییر نخستوزیر کرد، اما این کار مردم را آرام نکرد و سال ۲۰۱۵ میلادی، مراکز اصلی قدرت در یمن از جمله کاخ ریاست جمهوری و پادگانهای شهر صنعا به دست مردم افتاد و عبدربه منصورهادی از ریاست جمهوری استعفا کرد و از قدرت کنار رفت.
اما چندی بعد هادی با فرار از صنعا به شهر عدن در جنوب یمن، خود را رئیسجمهور قانونی یمن معرفی کرد و از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای بازگشت دوباره به قدرت کمک خواست. این در حالی بود که مدت زیادی از زمان پایان ریاست جمهوری هادی گذشته بود و او هم از این پست تحت فشار مردم استعفا کرده بود.
حمله آلسعود به یمن
پس از فرار هادی به شهر عدن و درخواست کمک او از کشورهای عربی، چند هفتهای بیشتر طول نکشید که ارتشهای عربستان، امارات، بحرین و قطر در قالب ائتلاف عربی به کمک او آمدند و این ارتشها حمله همهجانبهای را به یمن آغاز کردند.
ائتلاف عربی هدف خود را از حمله به یمن بازگرداندن مشروعیت سیاسی به این کشور اعلام کرد، این در حالی بود که هادی از پست ریاست جمهوری استعفا کرده بود. ائتلاف عربی برای بازگرداندن هادی به قدرت، مردم یمن را که منبع اصلی مشروعیتبخشی به دولت این کشور بودند، را به خاک و خون کشید.
زمانی که عربستان و همپیمانانش حمله نظامی را به یمن آغاز کردند، سخن از فتح چندروزه این کشور و رسیدن به صنعا میگفتند، این مطلب را رسانهها و مقامات این کشورهای عربی در ابتدای جنگ مدام تکرار میکردند، اما این اتفاق با گذشت ۲۰ ماه تحقق نیافته.
عربستان و همپیمانانش همچنین همزمان با آغاز جنگ علیه یمن، به صورت کامل این کشور را از هوا، زمین و دریا محاصره کردند و مانع تردد مردم یمن به خارج از این کشور و ورود و خروج کالا به یمن شدند تا از این طریق اراده مردم یمن را بشکنند.
جنگ نابرابر نظامی در یمن
جنگ یمن یک جنگ نابرابر از لحاظ نظامی بود، عربستان و همپیمانانش با تجهیزات پیشرفته نظامی و کمک ابرقدرتهای جهان به یمن حمله کردند؛ کشوری که از لحاظ نظامی جزء کشورهای ضعیف منطقه به شمار میرفت، اما مردانی جنگجو در یمن حضور داشتند.
پس از فرار هادی از صنعا و شروع حمله رژیم سعودی به یمن، بسیاری از نیروهای ارتش یمن در کنار اعضای جنبش انصارالله در مقابل ارتش عربستان ایستادند و حاضر به جدایی از ارتش یمن و مزدوری برای حکومت عربستان نشدند، اتفاقی که باعث بیشتر شدن مقاومت نیروهای یمنی در برابر ارتش سعودی شد.
ائتلاف عربی از ابتدای جنگ یمن سعی کرد با بمباران گسترده مناطق مسکونی یمن، از مردم این کشور زهرچشم بگیرد و یمنیها را وادار به تسلیم کند، اما این اتفاق نیفتاد، برعکس تعداد بیشتری از یمنیها در مقابل ائتلاف سعودی قرار گرفتند.
با ادامه جنگ یمن، نه تنها این کشور به اشغال عربستان و همپیمانانش درنیامد، بلکه جنبش انصارالله با تشکیل حکومت در صنعا، اداره بخشهای وسیعی از یمن را به دست گرفت؛ حکومتی که با تداوم حمله خارجی به یمن مشروعیت مردمی زیادی پیدا کرد.
زمینگیر شدن ارتش عربستان در یمن
عربستان و همپیمانانش با وجود گذشت بیش از یک سال و نیم از آغاز جنگ یمن پشت مناطق کوهستانی یمن زمینگیر شدهاند و نتوانستهاند از این مناطق جلوتر بروند. تمام تلاشهای نیروهای متجاوز خارجی برای پیشروی به سوی صنعا ناکام ماند و رزمندگان یمنی به شدت در مقابل نیروهای خارجی مقاومت کردند و نقشههای آنها را برای اشغال یمن بر هم زدند.
نیروهای یمنی در مقابل حمله ارتش سعودی به کشورشان، هجوم به خاک عربستان را در دستورکار قرار دادند. در این راستا تعداد زیادی از پایگاههای نظامی، روستاها و شهرکهای مرزی در استانهای جیزان، نجران و عسیر در جنوب عربستان هدف حمله نیروهای یمنی قرار گرفت؛ حملاتی که عربستان تاکنون نتوانسته مانع آنها شود و این حملات تلفات سنگین انسانی را به نیروهای نظامی عربستان وارد کرده است.
در نتیجه حمله نیروهای یمنی، بخشهای وسیعی از مناطق مرزی عربستان به تصرف این نیروها درآمد و حملات ارتش سعودی برای بازپس گرفتن این مناطق بینتیجه ماند. همچنین دهها خودروی زرهی ارتش سعودی از قبیل تانک و نفربر در مناطق مرزی به دست یمنیها منهدم شد و تعدادی از نیروهای ارتش سعودی هم به اسارت نظامیان یمنی درآمدند.
از آن سو هم طی جنگ یمن، بارها مناطق مختلف عربستان هدف حملات موشکی نیروهای یمنی قرار گرفت. هدف این حملات پایگاههای نظامی و تأسیسات اقتصادی عربستان بود و از ابتدای جنگ یمن تاکنون، روند پرتاب موشک از یمن به عربستان ادامه دارد. رژیم سعودی هم نتوانسته تا به امروز جلوی پرتاب موشک یمنیها به سوی خاک عربستان را بگیرد.
رسانههای یمنی به خصوص شبکه «المسیره» که متعلق به جنبش انصارالله است، در انعکاس جنگ یمن به خوبی عمل کردند، آنها به صورت مستمر تصاویر پیروزیهای نیروهای یمنی و شکستهای ارتش رژیم سعودی و همپیمانانش را پخش کردند و با انتشار این تصاویر دروغهای رسانههای طرفدار عربستان را در خصوص جنگ یمن برملا نمودند.
قدرتمند شدن جنبش انصارالله در یمن
به هر حال اکنون جنبش انصارالله یمن قدرت را در این کشور با همپیمانانش در دست دارد و دولت این کشور را به صورت ائتلافی اداره میکند. بخش اعظم استانهای شمالی در کنترل دولت یمن قرار دارد. در این استانها ادارات دولتی به کار خود مشغول هستند و زندگی عادی در استانهای تحت کنترل جنبش انصارالله جریان دارد.
از آن سو هم جنگ یمن نه تنها از طرفداران جنبش انصارالله نکاسته، بلکه بر تعداد طرفداران این جنبش افزوده است، افراد زیادی به دلیل حمله دشمن خارجی در کنار جنبش انصارالله ایستادند و از این جنبش حمایت کردند. تظاهراتهای چندصد هزار نفره مردم یمن در استانهای مختلف این کشور از جمله صنعا در حمایت از جنبش انصارالله مدعایی بر عمق نفوذ این جنبش در یمن است.
تجربه جنگهای متعدد در یمن نشان داده امکان از بین بردن جنبش انصارالله با راهحل نظامی وجود ندارد. آن زمان که این گروه تنها چندصد جنگجو در کوههای استان صعده داشت، حمله نظامی راه به جایی نبرد، چه برسد به امروز که صدها هزار جنگجو طرفدار جنبش انصارالله در مناطق مختلف یمن حضور دارند و آماده نبرد با متجاوزان سعودی هستند.
حتی اگر فرض کنیم سعودیها بتوانند روزی مناطق تحت کنترل جنبش انصارالله را اشغال کنند ـ که با توجه به تجربه جنگ اخیر یمن چنین اتفاقی بسیار دور از انتظار است ـ باز هم این جنبش به دلیل طرفداران زیادش در بین مردم دوباره به صحنه سیاست و قدرت در یمن بازمیگردد، اتفاقی که پیش از این افتاده است.
یمن؛ قتلگاه سربازان سعودی
عربستان اگر بخواهد در عمق خاک یمن پیشروی کند، باید هزینه سنگینی را پرداخت نماید. مناطق شمالی یمن که بیشتر مناطق تحت سیطره انصارالله را شامل میشود، عمدتاً بافت کوهستانی دارد. این مناطق به نیروهای مدافع این مجال را میدهد کمینهای مرگباری را ضد نیروهای مهاجم اجرا کنند و تلفات سنگینی را از آنها بگیرند.
در مناطق کوهستانی یمن تأثیر بمباران جنگندهها محدود است و امکان استفاده گسترده از نیروی زرهی هم در این مناطق کمتر وجود دارد، این مسأله باعث میشود دشمن خارجی برای اشغال این مناطق مجبور به استفاده از نیروی زمینی و پیاده نظام خود شود و همین قضیه تلفات دشمن را به صورت تصاعدی بالا خواهد برد.
پیشرویهای ارتش سعودی و همپیمانانش در مناطق کوهستانی شمال یمن محدود و بسیار کند بوده است، نیروهای خارجی متجاوز برای ادامه پیشروی خود باید تلفات زیادی را متر به متر بدهند و در نهایت پیشروی اینگونه در مناطق کوهستانی یمن تلفات بسیار سنگینی را به ارتش عربستان و همپیمانانش وارد میکند که از تصور سران این کشورها هم خارج است.
سعودیها سعی کردند برای پایین آوردن تعداد تلفات نظامی خود در یمن و پیشروی در این کشور از نیروهای مزدور یمنی استفاده کنند و آنها را برای جنگ با ارتش یمن و جنبش انصارالله تطمیع کردند، اما به هر حال این نیروها چندان به درد سعودیها نخوردند. نیرویی که با پول به استخدام سعودیها درمیآید، کمتر حاضر است جان خود را برای این کشور بدهد و در بسیاری از درگیریها، این مزدوران یمنی فرار را بر قرار ترجیح دادند.
آینده جنبش انصارالله در یمن
به هر حال برای پایان دادن به جنگ در یمن باید یک توافق سیاسی در این کشور صورت بگیرد و قدرت و نفوذ جنبش انصارالله یمن به رسمیت شناخته شود، اتفاقی که تا حدی رخ داده و طی یک سال اخیر بارها نمایندگان این جنبش از سوی سازمان ملل و کشورهای میانجی برای مذاکرات صلح یمن دعوت شدند.
عربستان هم تا حدودی به این سمت پیش رفته است، وزیر امورخارجه این کشور چند ماه پیش گفته بود جنبش انصارالله جزئی از جامعه یمن است، این در حالی بود که «عادل جبیر» پیشتر گفته بود این جنبش باید از بین برود، این موضعگیریها نشان میدهد خود مسؤولان عربستان هم به این نتیجه رسیدهاند که باید با جنبش انصارالله یمن کنار بیایند.
اما به هر حال گرفتن چنین تصمیمی برای مسؤولان رژیم آلسعود سخت است و آنها سعی میکنند از همه گزینههای خود استفاده کنند تا به چنین نقطهای نرسند، اما به هر حال عربستان در گرداب یمن گیر افتاده، هزینههای جنگ یمن برای عربستان سرسامآور است و کشورهای مختلف جهان هم عربستان را در این جنگ تنها گذاشتند تا در هزینههای جنگ یمن با عربستان شریک نشوند.
دیر یا زود عربستان تسلیم خواستههای جنبش انصارالله یمن میشود و این گروه و قدرت آن را در یمن به رسمیت خواهد شناخت، چه عربستان بخواهد و چه نخواهد یمن به یکی از پایگاههای محور مقاومت تبدیل شده و مردم این کشور با سردادن فریادهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل در تظاهراتها پیوستن خود را به محور مقاومت اعلام کردند. طرفداری یمن از محور مقاومت صرفا یک حرکت سیاسی نیست بلکه بازتابی از نفرت مردم یمن از محور آمریکایی در منطقه از جمله عربستان است.
سوتیتر
۱٫
*چه عربستان بخواهد و چه نخواهد یمن به یکی از پایگاههای محور مقاومت تبدیل شده و مردم این کشور با سر دادن فریادهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» در تظاهراتها پیوستن خود را به محور مقاومت اعلام کردند
۲٫
*افزایش نفوذ آلسعود در یمن با سختتر شدن زندگی برای شیعیان این کشور همراه بود و حکومت وقت یمن با راهبردهای آلسعود دست به قتل و زندانی کردن شیعیان و بستن حوزهها و مراکز دینی شیعیان در یمن زد، از آن سو هم جریان وهابیت با حمایت مستقیم عربستان در یمن رشد کرد