حجت الاسلام محتشمی پور
سفیر جمهوری اسلای ایران در سوریه
اوضاع کنونی لبنان و منطقه را از چند افق می توان بررسی کرد چرا که لبنان قلب طپنده سیاست های شرقی غربی و وابستگان آنها با اشکال گوناگون و سیاست های مستقل در چهار چوب احزاب، سازمانها، گروهها و شخصیت های مذهبی، سیاسی می باشد.
در گذشته لبنان و سوریه جزء تیول فرانسه بود و پس از پایان استعمار فرانسه این کشورها هم چنان محط اطماع فرانسه قرار داشته است و فرانسه همچنان خود را به عنوان قیمی بویژه برای لبنان می پنداشت ولی رفته رفته با خریده شدن شخصیتها و مقامات سیاسی لبنان از سوی ابر قدرتها، نفوذ قدرت ریشه دار فرانسه در لبنان رو به ضعف و افول گذاشت. ابر قدرت امریکا که در پی دست اندازی به منافع سرشار ملتهای جهان و به خصوص خاورمیانه است در سالهای اخیر به این نتیجه رسیده که دریچه جهان سوم و کشور های عربی و اسلامی، کشور لبنان است.
چنانچه آمریکا بتواند بر این کشور سیاست خیز مستقیماً دست یابد و برآن با حفظ شکل بظاهر غریبش و پیشرفت روز افزون فحشا و فساد و با توجه به بی بند و باری مقامات و شخصیتهای لبنان در سرسپردگی و در عین حال انتخاب آنان به وسیله پخش اموال در پارلمان و هم چنین سرازیر شدن ثروتمندان و شخصیتها و مقامات کشور های عربی ، مثل شیوخ خلیج فارس و سعودی و دیگر کشور های عربی اسلامی و هم چنین سفر جهانگردان شرقی و غربی و ….، با توجه به این ویژگیها، اگر حاکمیت سیاسی اجتماعی خود را به لبنان تحمیل نماید، عملاً توانسته است نبض سیاسی جهان عرب و کشورهای اسلامی و قسمتی از جهان سوم را در دست خود بگیرد.
آمریکا در ابتدا فکر می کرد که سیاستهای خود را از طریق مسالمت آمیز و هم چنین بوسیله مزدورانش هم چون سران سعودی، اردن، مصر، عراق و اغلب شیوخ امارات خلیج فارس می تواند پیاده کند.
اخراج فلسطینیها از بیروت و جنوب و اشغال جنوب لبنان و بیروت بوسیله اسرائیل مقدمه ای برای ایجاد یک حکومت مارونی فالانژ آمریکائی در لبنان و سیطره روز افزون قدرت اهریمنی استکبار امریکائی در کل منطقه بود.
آمریکا هیچ نیازی به اجرای روشهای نظامی و خشن احساس نمی کرد و علت آن نیز در دست داشتن مهره هائی چن فهد، صدام، ملک حسین و شیوخ خلیج و مبارک از یک سو و ترس و وحشت ملتها و یا جهل آنان از سوی دیگر از نیروی اهریمنی استکبار جهانی و بویژه امریالیسم آمریکا می باشد ولی حرکتی که انقلاب اسلامی ایران در منطقه ایجاد کرد بخصوص پس از حمل اسرائیل به لبنان و پس از استقرار نیروهای سپاه و بسیج در بقاع، سبب بیداری ملتها گردید و این بیداری اوضاع منطقه را دگرگون ساخت.
امپریالیسم آمریکا، وجوه مشابهی را در دو سال اخیر بین حرکت اسلامی لبنان و انقلاب اسلامی ایران مشاهده کرد. امریکا کلیه راههای سیاسی را در لبنان پیمود: از موافقنامه اسارت بار ۱۷ مه، بین اسرائیل و لبنان با اشراف شولتز گرفته تا سفر های فلیپ حبیب و ما کفرلین و میانجی گری سعودی و امیر بندر کنفرانس اخیر ژنو در تمام این مراحل در اثر بیداری اسلامی توده های مردم لبنان، با شکست مواجه شد. این بیداری و آگاهی اسلامی در لبنان با تجربه ای که امریکا در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران داشت علیرغم خاطره های تلخی که مردم آمریکا از ویتنام داشتند و عدم زمینه مناسب در افکار عمومی آمریکا، آن را وادار به اجرا راه حل نظامی و خشونت در منطقه کرد چرا که امپریالیسم امریکا بر سر دو راهی موت و حیات در خاورمیانه قرار گرفته است.
با تسلیم شدن در برابر خواست ملتهای بیدار بخصوص مردم مسلمان لبنان کشیده شدن خط بطلان بر روی کلیه منافع و مصالح ابر جنایت غرب در منطقه و در نتیجه شکست سیاست آمریکا در جهان و یا درگیری مستقیم نیروهای امریکائی با توده های مردم در منطقه و گلوگاهش لبنان، طبیعی است که امریکا راه دوم را انتخاب می کند.
یکی از سیاستمداران مسلمان لبنانی در ملاقاتش با اینجانب می گفت:
«آنچه که در لبنان میگذرد امتدادی است از رویدادهای خلیج و ارتباط مستقیم با جنگ ایران و عراق دارد. ما و شما در یک نبرد مشترک هستیم و دارای سنگری واحد و در برابر پیمان اتلانتیک شمالی قرار گرفته ایم. رزمندگان شما و لبنان دارای یک وظیفه و واجب در یک رویاروئی و یک اردوگاه قرار دارند و نصرت الهی فرمانروای آنان است. اسرائیلیها ما را در یک گرداب سخت قرار داده اند ولی مقاومت ملی لبنان قادر است بر آن فائق آید، زیرا اقدامات بسیار مهم و چشمگیری کرده است به نحوی که بگینها و شارونها و شامیرها و … را ساقط کرده و می کند. ما با اسرائیل چنین عمل کردیم و می خواهیم در همین سطح با امریکا عمل کنیم. امریکا ابر قدرتی است که می خواهد خط خودش را در منطقه حاکم کند و در حال به انجام رساندن توطئه هایش می باشد.
مثلا برقراری آتش بس (به نظر میرسد اوهامی بیش نیست)، تثبیت اتفاقیه اسرائیل و لبنان، تسلط بر حکومت لبنان و در این رابطه مشکلات لبنان را کوچک جلوه می دهد و ممکن است امریکا سعی کند به نتایج دیگری نیز برسد، البته جبهه رهائی ملی کوشش می نماید تا در برابر توطئه های امریکا ایستادگی کند و به نظر ما می بایست این جبهه هر چه بیشتر تقویت گردد و سعی شود این جبهه را به جلو راند تا تضعیف و یا متوقف نگردد. در حال حاضر لبنان بگونه ویتنام دیگری در آمده است و حرکت مردم در لبنان مسلحانه و صد در صد بر علیه امریکاست.»
هدف آمریکا و خاورمیانه:
آنچه اکنون در منطقه در حال تولد است با توجه به همکاریهای تنگاتنگ دولت فالانژ لبنان و رژیم اشغالگر قدس و نیز قطع رابطه لبنان با ایران به دستور امریکا و مسائلی که قبل از هر چیز در کنگره امریکا مطرح است، چشم انداز وحشتناکی را از اهداف امپریالیسم امر یک در افق دید می گذارد.
در کنگره امریکا قبل از هر چیز، مسئله ریشه کن نمودن با اصطلاح تروریست افراطی (شیعه و طرفداران ایران) در لبنان مطرح است و چون آنها را تربیت شده و آموزش یافته سپاه پاسداران مستقر در لبنان می دانند و ایران را هم پیمان استراتژیک سوریه می پندارند، به این نتیجه رسیده اند که تنها راه حل مشکل لبنان تصفیه نیروهای مسلح به اصطلاح افراطی درمنطقه است.
این روندی است که شامل سوریه و نیروهای مقاومت فلسطین نیز می شود.
سفر شامیر و موشه آرینز همزمان با سفر امین جمیل به آمریکا و مذاکراتشان با مقامات سیاسی نظامی امریکا در پشت درب های بسته و بلافاصله شروع حملات هواپیماهای جنگنده بمب افکن های امریکایی اسرائیلی به پایگاه های سوری و فلسطینی در بقاع، پرده از موافقت نامه سه جانبه ریگان، شامیر، امین بر میدارد:
امریکا می خواهد اکثر پایگاههایش را در سواحل لبنان قرار دهد.
با توجه به اختلاقات عمیقی که بین حکومت های یونان و ترکیه در پیمان ناتو بوجود آمده است که این اختلافات از یکسو مستقیماً در اثر کمکهای نظامی فراوانی است که از سوی ایالات متحده به ترکیه می شود و هم چنین در اثر اختلافاتی که در ارتباط با اوضاع داخلی قبرس بوجود آمد و با توجه به نفرت زائد الوصفی که هر روز مردم یونان نسبت به امریکا پیدا می کنند. و نیز رویدادهای پیوسته ئی که در منطقه خاورمیانه بر اثر انقلاب اسلامی ایران به وقوع می پیوندد و میرود که تمام منافع و مصالح امریکا را تهدید نماید و هم چنین دگرگونی شدیدی که در مردم بپا خاسته لبنان ایجاد شده و تحولات جنگ تحمیلی به نفع انقلاب اسلامی اینها همه ضرورت حضور مستقیم پایگاههای امریکا در قلب خاورمیانه را ایجاب می کند و مناسبترین مکان برای ایجاد پایگاههای امریکائی سواحل لبنان است یعنی صور، صیدا، جونیه، طرابلس و لذا امریکا با پیاده کردن بیش از ۶ هزار نفر از تفنگداران دریائی و آوردن نزدیک به ۲۰ ناو جنگی و هواپیما بر، به سواحل لبنان در صدد است زمینه مناسب را جهت ایجاد پایگاه نظامی در لبنان فرام سازد. امپریالیسم امریکا روزی فکر می کردکه از مسقط چنین پایگاهی را بسازد، ولی هیبت اسلام و انقلاب اسلامی ایران و اختلاف و ناهماهنگی فکری حاکم بر شیوخ خلیج فارس، او را از این تصمیم منصرف کرد.
ما معتقدیم که استکبار جهانی تنها از کشور هائی که ملتهایش غافل و خواب باشند می تواند بهره برداری کند و آنگاهیکه ملت، هوشیار و بیدار شدند لحظه ایست که مرگ استعمار گر و سلطه گر فرا رسیده است.
اگر امریکا سالها توانست در ویتنام دوام آورد ولی در لبنان هنوز چند ماهی از عمر ورود نیروهایش نگذشته بود که تفنگداران آمریکائی بزرگترین تلفات را در تاریخ حیات خویش متحمل شد و هر روز تعدای از آنان به هلاکت می رسند.
و این امدادهای غیبی است که مردم مسلمان و انقلاب لبنانی را یاری می رساند.
بمباران اردوگاههای جنتا و بعلبک
پس از انفجار مقر نیروهای آمریکا و فرانسه در بیروت و انفجار مقر اسرائیلی ها در صور لبنان و دادن تلفات سنگین و بیشمار از نیروهای فوق الذکر، روز ۶ نوامبر ۸۳ خبر گزاریهای جهان از یک حمله انتقام جویانه اسرائیل به اردوگاه جنتا گزارش دادند –جنتا در ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی بعلبک یعنی در ۵ کیلومتری مرز لبنان و سوریه قرار دارد و محل آموزش نیروهای مؤمن و مسلمان لبنانی بوسیله رزمندگان ایران است- در این حملات هوائی که به مدت ۷ دقیقه بطول انجامید چهار هواپیمای جنگی اسرائیلی با حمایت ۲۴ هواپیمای دیگر اردوگاه جنتا را زیر ضربات شدید بمب قرار دادند. در دقایق نخست ۴ نفر شهید و حدود ۳۰ نفر جراحات مختلفی برداشتند. در نتیجه حملات ناجوانمردانه صهیونیستها ساختمان مجاور اردوگاه شعله ور شد و حالت فوق العاده توام با نگرانی و اضطراب در شهر بعلبک و بنی شیث و هرمل به وجود آمد، مدارس تعطیل شد و عبور و مرور در شهر به حداقل رسید.
رادیوی رژیم اشغالگر فلسطین خبر داد که پایگاه به اصطلاح تروریستهای طرفدار جمهوری اسلامی ایران در سهل البقاع که مرکز آغاز حملات انتحاری علیه مقر اسرائیلیان در صور و هم چنین مقر سربازان نیروهای دریائی آمریکا و سربازان فرانسوی در بیروت بود کلی منهدم و ویران گردید!
سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل علام کرد که حمله مذکور به دستور ایالات متحده امریکا نبوده ولی بین اسرائیل و امریکا همواره تبادل نظر وجود داشته است.
رسانه های گروهی سوریه گفتند که حمله و تجاوز اسرائیل به منطقه بعلبک و بنی شیث ناشی از پیمان استراتژیکی آمریکا و اسرائیل و تحریکات او در منطقه می باشد.
سخنگوی کاخ سفید در واشنگتن از اظهار نظر درباره حملات اسرائیل به جنوب شرق لبنان خود داری کرد و مدعی شد که امریکا از این تهاجم، بی اطلاع بوده است.
کمیسیون تحقیقاتی نظامی اسرائیل به ریاست ژنرال «اقتون ریشیو» که پیرامون انفجار مقر اسرائیلی ها در صور تحقیق کرده بود مدعی شد که مرتکبین حادثه انفجار صور در بعلبک پنهان شده بودند و آنان به جماعت شیعه طرفدار ایران بستگی داشته و از سوی دیگر با مخالفان عرفات و طرفداران سوریه به زعامت ابوموسی تماسهائی داشته اند.
از طرف دیگر معاون نخست وزیر رژیم اسرائیل (دیوید لیوی) به سوریه هشدار داد که از آموزش فدائیان و ترغیب آنان به حمله علیه نیروهای نظامی اسرائیل در لبنان خود داری کند.
دیوید لیو مسئولیت انفجار بندر صور را بگردن شیعیان طرفدار ایران که در دمشق آموزش می بینند نهاد.
بیست و چهار ساعت پس از عملیات صور و اظهارات میتران رئیس جمهوری فرانسه راجع به انفجار محل استقرار فرانسوی در بیروت و به هلاکت رسیدن سربازان فرانسوی و اعلام این مطلب که این عمل بدون مجازات باقی نخواهد ماند، هواپیماهای سوپر اتاتدارد فرانسوی (از ناو هواپیما بر فرانسوی بنام کلیمانسو) بر فراز آسمان بعلبک به پرواز در آمده، منطقه بعلبک و سهل البقاع را مورد بمباران قرار دادند تا به زعم سخنگوی نظامی فرانسه، عملیات به اصطلاح ضد فرانسه را در لبنان متوقف نمایند. طبق گزارشات اولیه در حمله هوائی نیروهای حافظ صلح! فرانسه در لبنان ۳۹ نفر کشته و ۱۵۰ نفر مجروح گردیده اند. حمله نخست فرانسه ۳۵ دقیقه و بار دوم به مدت بیست دقیقه طول کشید و بنا به ادعای یک مسئول فرانسوی، اهدافی را که در مورد اصابت قرار داده اند صرفاً اهداف نظامی طرفدار ایران بوده و نه هدفهای کشوری. وسائل ارتباط جمعی رسانه های گروهی فرانسه عملیات هوائی خود را بر اساس چهار نکته زیر تأکید کردند:
اولاً مقصود از حمله هوائی، جنبه دفاعی بوده بویژه اینکه مقامات ذیربط فرانسوی از دست داشتن حسین موسوی و گروه وی در انفجار بیروت یقین حاصل کرده اند.
ثانیاً– میتران رئیس جمهوری این کشور دستور داده بود و مرکز گروه مذکور در ابقاع بمباران شود.
ثالثاً- هدفها از قبل مشخص گردیده اند زیرا اردوگاه شیخ عبدالله وابسته به ارتش لبنان بوده که توسط جماعت حسین موسوی اشغال شده و مقر دیگر همان خرام مقر فرماندهی حسین موسوی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران می باشد و به هیچ وجه بمباران اماکن مسکونی در نظر نبوده.
چهارم- بدینوسیله مقامات فرانسوی خواسته اند به سوری ها تفهیم کنند که اگر بار دیگر عملیات به اصطلاح خرابکاری ضد مواضع فرانسوی تکرار شود، آنها نیز مستقیماً مورد ضربات آنان قرار خواهند گرفت.
بمباران هوائی بعلبک توسط سوپر اتاندارهای فرانسه موجبات شک و تردید مردم و مقامات مربوطه فرانسوی را فراهم ساخت. در حالیکه اعلامیه وزارت دفاع فرانسه از اصابت و عملیات موفقیت آمیز بمباران هوائی سخن میگوید، خبرنگاران و رسانه های گروهی دیگر حملات هوائی را شکست خورده تلقی نموده اند و بدین ترتیب همه را دچار حیرت کرده اند.
در حملات هوائی اسرائیل و فرانسه جمعا ۱۳ نفر از رزمندگان سپاه اسلام به در جه شهادت نائل امدند و پیکر پاک آنها بطرز با شکوهی و در میان تظاهرات عظیم هزاران نفر از مردم مسلمان شیعه و سنی دمشق و ایرانیان مقیم تشییع شد و مردم با شعارهای «الله اکبر» و «الله واحد، خمینی قائد»، «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر فرانسه، مسلمانان متحد شوید»، اجساد شهدا را تا بارگاه حضرت زینب سلام الله علیها مشایعت کردند و پس از طواف و برگزاری جماعت در صحن شهدا جهت انتقال به ایران به فرودگاه برده شد.
بریتانیا از اقدامات فرانسه مطلع بوده و در این باره حتی توضیحی هم نداده است.
واتیکان ضمن انتقاد از فرانسه عملیات هوائی مذکور را مغایر با ماموریت فرانسه برای حفظ صلح در لبنان دانسته است.
سوریه اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا در پشت این حملات هوائی لبنان قرار داشته و گوشزد نمودند که امریکا باید خاطرات تلخ و تجربه ویتنام را به یاد آورند.
آقای نبیه برّی فرمانده جنبش امل هجوم هوائی فرانسه را در بقاع مغایر با ماموریت صلح در لبنان دانست.
وزارت خارجه امریکا اعلام کرد:
ابر قدرتها در خاورمیانه نقش میانجی را ایفا می کنند و نمی بایستی آنان را از عملیات پیشگیرانه منع کرد. این مسئول آمریکائی هم چنین اضافه کرد: دولت آمریکا همچنان مشغول تحقیق درباره انفجار مرکز فرماندهی ماریز در بیروت میباشد و اطلاعات زیادی نیز بدست آورده است. وی احتمال اینکه آمریکا به اقدام مشابهی دست بزند بعید دانست.
پارلمان اروپا اعلام کرد: نیروهای حافظ صلح در لبنان باید به مأموریت خویش ادامه دهند و از حمایت دولت لبنان برخوردار شوند. رادیو بیروت اعلام کرد که: ایلی سالم وزیر خارجه لبنان بامداد روز ۱۵/۱۱/۸۳ با نمایندگان چهار گانه نیروهای چند ملیتی در لبنان ملاقات کرد و پیرامون رویدادهای جاری گفتگوی بعمل آورده است و بگفته همین رادیو عملیات مشکوک اعضای حزب الله را که مقرشان روبروی واحد فرانسه می باشد زیر نظر قرار داده اند.
رادیو کتائب نیز اعلام کرد که جلسه سری بین شیخ محمد حسین فضل الله و یکی از مسئولان حزب الله صورت گرفته و قرار است عملیات انتحاری دیگر را علیه واحد های فرانسوی در بیروت به اجرا در آورند. این رادیو اضافه کرد که موسوی از یک حادثه سوء قصد نجات یافت، از سوی دیگر زعمای مسلمانان جنوب لبنان سوگند یاد کرده اند که انتقام خویش را از دشمنان اسلام خواهند گرفت.
مسیح صبحی الطفیلی در بعلبک اعلام کرد ما هم اکنون با دشمنان الله وارد جنگ شده ایم و هر آن آماده شهادت می باشیم هر مسلمانی باید تفنگ خویش را بدست گیرد و با دشمنان اسلام مواجه شود.
ولید جمبلاط حملات هوائی فرانسه را عملی جنایتکارانه و کشتار مردم بیگناه توصیف کرد. دولت ایتالیا روش و موضع فرانسه را در لبنان انتقاد کرد.
قذافی رئیس جمهوری لیبی تجاوزات هوائی فرانسه و اسرائیل را علیه لبنان محکوم کرد و از اعراب خواست تا علیه غربیها جنگی را آغاز کنند. او گفت: حملات هوائی فرانسه با حملات هوائی اسرائیل مربوط می باشد و آنها خشم و غضب بی سابقه ای را در نفس هر انسان بیداری بر انگیخته اند.
وزیر دفاع اسرائیل گفت: اگر دولتهای به اصطلاح دوستدار آزادی در ازاء تهدیدات خرابکاران و اعمال تخریبی آنان ایستادگی نمایند اینگونه عملیات بکلی از بین خواهد رفت.
در کشور های حوزه خلیج فارس نیز کم و بیش بمبارانهای هوائی اسرائیل و فرانسه را محتاطانه محکوم کردند.
به نظر اینجانب قطعاً این اولین و آخرین حمله دشمنان اسلام علیه جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای مسلمان نخواهد بود و بطوریکه از اظهارات مسئول امریکائی و دیگر مقامات لبنانی آشکار و مستفاد میشود احتمالاً آمریکائیان نیز به اقدام تلافی جویانه ای دست خواهند زد یا حداقل مقامات لبنانی را وادار خواهند کرد که علیه جمهوری اسلامی ایرن اقداماتی را انجام دهند.