بسم الله الرحمن الرحیم
۱-پیامبر اکرم(ص):
“اَلإِیمانُ اِقرارٌ بِاللِّسانِ وَ مَعرِفَهٌ بِالقَلبِ وَ عَمَلٌ بِالأَرکانِ” (بحار الانوار، ج ۶۹ صفحه ۶۳۰)
ایمان، اقرار با زبان و شناخت با قلب و عمل کردن با اعضای بدن است.
۲- امیرالمؤمنین (ع):
” اَلمُؤُمِنُ بِشرُهُ فی وَجِهِه وَ حُزنُهُ فی قَلبِه” (نهج البلاغه-حکمت ۳۳۳)
خرسندی و خوشحالی مؤمن درسیمای او است و غم و اندوهش در قلبش (اندوهش را ظاهر نمی سازد)
۳-امیرالمؤمنین (ع):
” المُومِنُ مَن طابَ مَکسَبهُ وَ حَسنَت خَلیقَتُهُ وَ صَحَّت ”
” سَریرَتُهُ وَ اَنفَقَ الفَصلَ مِن مالِهِ وَ اَمسَکَ الفَضلَ مِن”
” کَلامِهِ وَ کَفیَ النّاسُ شَرَّهُ وَ اَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِه” (خصال صدوق جلد ۲ صفحه ۷)
مؤمن کسی است که کسب و کارش حلال و باطنش پاک باشد. زیادی اموالش را انفاق کند و از سخن زیادی (و بیهوده ) خودداری نماید. بدی او به مردم نرسد و با مردم آنگونه رفتار کند که با خویشتن.
۴-امیرالمؤمنین (ع):
” عَلامَهُ الإیمانِ اَن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَیثُ یَضُرُّکَ عَلی”
” الکِذبِ حَیثُ یَنفَعُکَ، وَ اَن لا یَکونَ فی حَدیثِکَ”
” فَضلٌ عَن عِلمیکَ وَ اَن تَتَّقِی اللهَ فی حَدیثِ غَیرِکَ” (نهج البلاغه)
نشانه ایمان این است که راستگوئی را گرچه به ضررت باشد، مقدم بر دروغ بداری گرچه به سودت باشد و بیش از اندازه فهم و دانشت سخن نگوئی و از خدا بترسی هنگامی که سخن دیگری را بازگو می کنی (که در آن سخن زیاد و کم نکنی).
۵-امام باقر (ع):
” اِنَّمَا المُؤمِن الذی اِذا رَضیَ لَم یُدخِلهُ رضاهُ فی اِثمٍ”
” وَ لا باطِلِ وَ اِذا سَخِطَ لَم یُخرِجهُ سَخَطُهُ مِن قَول الحَقّ”
” وَ الَّذی اِذا قَدَرَ لَم یُخرِجهُ قُدرَتُهُ اِلیَ التـَّعدی اِلی ما”
” لَیسَ لَهُ بِحَقٍّ “. (کافی-ج۲، صفحه ۲۳۴)
همانا مؤمن کسی است که اگر خشنود شد، خشنودیش او را داخل در گناه یا باطلی نمی کند و اگر خشمگین شد، خشمش او را از گفتن حق خارج نمی سازد(یعنی در هنگام غضب، خود را کنترل کرده و پا را از حق فراتر نمی گذارد) و اگر قدرتی یافت، قدرتش او را به ستم نسبت به چیزی که حقش نیست، وا نمی دارد.
۶-امام صادق:
” اِنَّ المُومِنَ اَشَدَّ مِن زُبُرِ الحَدیدِ، اِنَ زُبُرِ الحَدیدِ”
” اذا دَخَلَ النّارَ تَغَیَّرَ وَ اَنَّ المُؤمِن لو قُتل ثُمَّ نُشِرَ”
” ثُمَّ قُتِلَ لَم یَتَغَیَّرُ قَلبُهُ” ( صفات الشیعه ص ۱۷۹)
مؤمن از پاره های آهن شدیدتر و مقام تر است زیرا پاره های آهن اگر در آتش رود، تغییر می کند ولی مؤمن اگر کشته شود سپس زنده شود و بار دیگر کشته شود، قلبش تغییر نمی کند ( و همچنان پا برجا و با استقامت می ماند).
۷-امام صادق(ع):
” قالَ: سِتَّهٌ لاتَکونُ فی مؤمِن. قیلَ: وَ ماهِیَ ؟ قالَ: ”
“العُسر، وَ النَّکَدُ، وَ اللّجاجَهُ، والکَذِبُ، وَالحَسَدُ، وَالبَغیُ” ( محاسن برقی ص۱۵۸)
شش صفت است که در مؤمن یافت نمی شود. سئوال شد که آن شش صفت چیست؟ حضرت پاسخ فرمود: شدت و انعطاف ناپذیری ( در رفتار با دوستان)، خشونت ( در معاشرتها)، لجاجت و ستیزگی، دروغ، حسد و ستم.
۸-امام صادق (ع):
” اَلمُؤمِن صَبوُرٌ فِی الشَّدائِدِ، وَ قُورٌ فِی الزَّلازِل، قَنُوعٌ”
” بِما اوتی، لا یَعظُمُ عَلَیهِ المصائِبُ، وَ لا یَحیفُ عَلی”
“مُبغِِضٍ وَ لا یَأثمُ فی مُحِبَ. النّاسُ مِنهُ راحَهٍ وَ”
“لنَّفسُ مِنهُ فی شِدَّهٍ” ( بحار الانوار ج ۶۷ ص۳۱۴)
مؤمن صبور و بردبار است در سختیها، با متانت و وقار است در مشکلات، قانع و خشنود است به آنچه از خدا به او می رسد. مصیبتها بر او سنگینی نمی نماید. و بر دشمن ستم روا نمی دارد. و در دوستیش نسبت به دوستان گناه نمی کند. مردم از دست او در آسایشند و خویشتن خویش در زحمت.