تاریخ مکّه و مدینه
مکه: بکه. بلد حرام. بلد امین، حرم امن. ام القری مرکز ظهور دین اسلام و یکی از شهرهای کشور عربستان سعودی و مهمترین و مشهورترین شهر آن کشور است. مکّه در طول ۳۹ درجه و عرض ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه و در ارتفاع ۳۳۰ متر از سطح دریا قرار دارد. (۱) شهر مکّه را رشته کوههای متعدد فرا گرفته است چنانکه تا نزدیک شهر ساختمان های آنرا درست نمی توان دید. اگر کوههای گرداگرد مکّه را از جانب شمال آغاز کنیم و بطرف غرب دور بزنیم نخست به کوه فلج یا فلق سپس بکوه های قعیقعان، لعلع، کدا (در بالای مکّه) می رسیم.
از جانب جنوب بطرف شرق کوه های ابو حدیده، کدی، ابو قبیس و خندمه قرار دارد.(۲)
مکه در مشرق دریای سرخ واقع و فاصله آن تا بندر جده هشتاد کیلومتر است. شمار ساکنان دائمی مکّه سیصد هزار تن است (۳) ولی در موسم حج به بیشتر از یک میلیون و نیم می رسد.
مردم شهر بلا استثناء مسلمان اند (جز مسلمان کسی رخصت درآمدن به حرم را ندارد) و این سنت از زمان نزول سوره مبارکه برائت تا امروز رعایت می شود. از مغرب زمینیان کسانی که خود را به مکه و مدینه رسانده سپس درباره این دو شهر کتاب نوشته اند، بظاهر ادعای مسلمانی کرده اند. مکه تاریخی قدیم و طولانی دارد بطلمیوس نام آنرا مکربا نوشته است (۴) و احتمال می دهند این کلمه از لهجه سائیان (ساکنان جنوب عربستان) است که معنی مقدس و محترم می دهد(۵) هر چند این شهر از هزاران سال پیش به قداست معروف بوده است، اما از سراسر این تاریخ جز آغاز و اخیر آن بدرستی روشن نیست. بموجب قرآن کریم نخستین کس ابراهیم(ع) بود که خانواده خود را در این سرزمین بی آب و علف جای داد. ابراهیم(ع) به خدای خود چنین گفت:
پروردگارا! من تنی چند از فرزندانم را در دره ای بی آب و علف نزدیک خانه با حرمت تو جای دادم. ای پروردگار ما تا نماز را بر پا دارند.(۶)
و در باره شهر مکّه از خدا چنین خواست:
پروردگار من! این شهر را ایمن گردان و از مردم آن آنان را که بخدا و روز رستاخیز گرویده اند میوه ها روزی کن (۷) از دوره ابراهیم تا آنگاه که مهاجران جنوب عربستان در مکه سکونت کردند، بر این شهر چه گذشته است؟ خدا می داند، تاریخ آن بدرستی روشن نیست. چز آنکه در این فترت طولانی از تیره ای که بر آن مسلط شدند و عمالیق نام داشتند سخن رفته است.
عمالیق: یا عمالقه (صحرا نشینان) که نام آنان در سفرهای پیدایش، اعداد، سموئل و مواضع دیگر از تورات آمده. گروهی بیابان گرد و جنگجو بودند که با بنی اسرائیل دشمنی داشتند، و چند بار میان آنان و این قوم درگیری پیدا شده است. در سده چهارم میلادی بر اثر بهم خوردن اوضاع اجتماعی و اقتصادی جنوب عربستان، دسته هائی از مردم آن سرزمین به دیگر نقاط شبه جزیره مهاجرت کردند. تیره ای که بنام جرهم معروف بودند در مکّه ساکن شدند و کار شهر را بدست گرفتند سپس تیره جنوبی دیگری بنام خزاعه جرهم را بکنار زد و خود بر شهر مسلط شد(۸)
در آغاز سده ششم میلادی (احتمالاً قصی فرزند کلاب که نیای پنجم رسول اکرم است قبیله خزاعه را به کنار زد و خویشاوندان خود قریش را که در بیابان ها و دره های بیرون مکه می زیستند به شهر در آورد و ریاست شهر را بدست گرفت (۹) و دارالندوه را تأسیس کرد.
دار الندوه آنروز نخستین و تنها مجلس مشاوره در سراسر عربستان بشمار می رفت. این مجلس سپس منزلگاه خلفا و امرا گردید سپس اندک اندک بنای آن رو به ویرانی نهاد و سرانجام جزو مسجد گردید.
حاکمان مکّه
چون یثرب (مدینه) مرکز حکومت اسلامی گردید و در سال هشتم هجری مکّه گشوده شد پیوسته از جانب پیغمبر(ص) و یا از سوی خلفا حاکمانی برای اداره کار مکّه گماشته می شد.(۱۰)
پس از مرگ معاویه در سال شصتم هجری عبدالله بن زبیر خود را خلیفه خواند و مکّه را مرکز خلافت قرار داد. در سال شصت و چهارم هجری از سوی شام حصین بن نمیر مأمور سرکوبی عبدالله بن زبیر گردید.
حصین شهر مکه و خانه کعبه را زیر سنگ باران منجنیق گرفت. اما در این هنگام یزید مرد و حصین به شام بازگشت.
چون عبدالملک بن مروان خلافت یافت. در سال ۷۳ هجری حجاج بن یوسف را مامور سرکوبی ابن زبیر ساخت. حجاج مکّه را محاصره کرد. خانه کعبه را با سنگ پرتاب ویران ساخت، و سر انجام ابن زبیر را کشت و بدار آویخت(۱۱) از این پس تا سال ۱۳۲ که مکه در اداره امویان بود. حاکم این شهر از جانب خلیفه دمشق تعیین شد، و در طول خلافت امویان بیست و هفت تن به اصالت و یا به نیابت حکومت مکّه راه یافتند. در دوره عباسیان از سال ۱۳۲ تا سال ۳۰۶ حاکم مکّه از جانب بغداد معین می شد (۱۲) و گاهی هم حاکمی از وضع آشفته بغداد استفاده می کرد و ادعای استقلال می نمود.
در آغاز قرن چهارم هجری (سال ۳۱۷) قرامطه که فرقه ای از اسماعیلیه اند و مرکز آنان جنوب عربستان بود بر این شهر مسلط شدند. این دسته که مردمی تند خو، ماجراجو و بظاهر اسلام بی اعتنا و در احکام شرع معتقد به تأویل بودند مکّه را ویران کردند. پس از خاموش شدن فتنه قرمطیان و کوتاه گشتن دست انان از شهر مکّه تقریباً مدت ده قرن (تا استیلای آل سعود بر حجاز) شُرفا (جمع شریف) حکومت مکّه را بدست گرفتند این حکومت ها بر حسب توسعه سلطه مرکز خلافت بغداد، قاهره یا استانبول بظاهر از خلفای عباسی فاطمی و یا عثمانی متابعت می کردند و گاه خود حکومتی مستقل داشتند. (۱۳) پس از تأسیس دولت سعودی پیوسته حکومت شهر مکّه را یک تن از خاندان پادشاهی عهده دار می شود.
«و المسجد الحرام الذی جعلناه للناس سواء العاکف فیه والباد»
مسجد الحرام
نام مسجد گرداگرد خانه کعبه است. این مسجد قدیمی ترین و معروف ترین مسجد در تاریخ اسلام بشمار می رود. چنانکه در تاریخ کعبه نوشته ایم، این خانه هزاران سال پیش از اسلام ساخته شد. مسلم است که در همان روزگار و یا لااقل سالیانی پس از آن، گرداگرد خانه کعبه فضائی داشته است، و زیارت کنندگان خانه در آن فضا گرد می آمده اند، و یا از آنجا بزیارت خانه می رفته اند. اما بدان فضا، نام مسجد و مسجد الحرام در اسلام، داده شده است و مسجد با حرمت که آن را برای مردمان قرار دادیم، مقیم یا مسافر (۱۴) مساحت این فضا پیش از اسلام و در آغاز فتح مکّه چه مقدار بوده است؟ بدرستی معلوم نیست. تاریخ نشان می دهد تا پس از رحلت رسول اکرم(ص) هم، مردم خانه های خود را نزدیک به خانه کعبه می ساختند، لیکن عمر آنان را از این کار باز داشت. و گفت کعبه خانه خداست، و هر خانه فضای خارجی می خواهد. این فضا پیش از شما بوده و شما بدان در آمده اید.
آنگاه خانه هایی را خرید و داخل مسجد در آورد. خانه کسانی را هم که حاضر بفروش نشدند ویران کرد، و بهای آن را برای صاحبان خانه نگاهداشت، تا سرانجام بگرفتن آن راضی شدند. عمر برای مسجد دیواری ساخت بطول یک قامت، که بر سر آن دیوار چراغها را می گذاشتند. سپس عثمان خانه های دیگری را به بهای گران خرید و به مسجد افزود. کسانی را که نمی خواستند خانه های خود را بفروشند نکوهش کرد، و بزندان انداخت، و به آنانان گفت: شما از مدارای من سوء استفاده می کنید. گویند عثمان نخستین کسی بود که برای مسجد رواق ساخت.(۱۵)
چون عبدالله بن زبیر خود را خلیفه خواند و مکه را محل اقامت کرد، دیوارهای مسجد را مرمت نمود اما بر وسعت مسجد نیفزود.
در دولت امویان، عبدالملک پسر مروان و فرزند عبدالملک ولید، که به ایجاد ساختمان علاقه ای بسیار داشت، در ترمیم، وسعت و زیبائی مسجد کوشیدند، و بدستور عبدالملک دیوار مسجد را بالاتر بردند. در دولت عباسیان نیز چند تن از خلفا، مسجد الحرام را وسیع تر کردند. و در زیبائی آن کوشیدند. مخصوصاً مهدی عباسی که در سال ۱۶۰ هجری به مکّه رفت و خانه های بسیاری را خرید و داخل مسجد کرد، و کوشید که در این نو سازی خانه کعبه در وسط مسجد قرار گیرد. نوشته اند مهدی خود بر کوه ابو قبیس بالا رفت تا بنگرد و مطمئن شود که خانه در مرکز مسجد قرار گرفته است. (۱۶)
در سال ۳۳۲ هجری بعضی ستونهای رواق گرداگرد مسجد را تغییر دادند و ستون های سنگی زرد رنگ در آن بکار بردند. در دیوارها و راهروها نیز سنگ های مرمر نصب کردند و حجر اسماعیل را با مرمر سبز فرش نمودند.
سنگی را که جای پای ابراهیم است (مقام ابراهیم) در زر گرفتند.
ناصر خسرو در وصف مسجد الحرام شرحی نوشته است که از لحاظ اطلاع بر وضع مسجد در نیمه اول سده پنجم و مقایسه آن با اوضاع بعدی قابل توجه است:
«مسجد حرام در میان شهر مکّه و طول آن از مشرق بمغرب است و عرض آن از شمال بجنوب اما دیوار مسجد قائمه نیست و رکنها در مالیده است تا به مدوری مایلست زیرا که چون در مسجد نماز کنند از همه جوانب روی بخانه باید کرد و آنجا که مسجد طولانی تر است از باب ابراهیم(ع) است تا به باب بنی هاشم چهار صد و بیست و چهار ارش است و عرضش از باب الندوه که سوی شمالست تا به باب الصفا که سوی جنوب است، و فراخ تر جایش سیصد و چهار ارش است … مسجد حرام را هیجده در است همه به طاق ها ساخته اند بر سر ستون های رخام و بر هیچکدام دری ننشانده اند که فراز توان کرد.»(۱۷)
تعمیر ها و ترمیم های اساسی مسجد الحرام در دوره عثمانیان بود.
سلطان سلیمان قانونی معمار مشهور و سازنده مسجد سلیمانیه استانبول (سنان) را به مکه فرستاد تا برای نوسازی خانه نقشه ای تهیه کند ولی سلیمان خود موفق باجرای آن نشد. در سال ۹۹۰ هجری یکی از معماران ترکیه بنام محمد آغا صحن مسجد را وسعت داد و مساحت آن را به بیست و پنج هزار متر مربع رسانید. در این نوسازی درهای مسجد را که نوزده در بود از نو ساختند. رواقهای مسجد و اطراف حرم را با ستون های مرمر و ستونهای از سنگ زرد تعویض کردند.
سپس در سال ۹۹۴ یکی از نقاشان ترک داخل گنبد رواق ها را با نقش ها و خط های خوش تزئین کرد. هر یک از امامان مذهب های چهارگانه سنت و جماعت: شافعی، مالکی، حنفی و حنبلی در داخل مسجد برای خود مقامی داشتند. سالی که صحن مسجد را نوسازی کردند (۹۹۴) مقامهای این پیشوایان را نیز بشکل کوشک ساختند(۱۸) این مقام ها تا آغاز حکومت سعودیان بر حجاز وجود داشته است، مخصوصاً مخبر السلطنه در سفر نامه خود از این مقام ها نام برده و از اینکه مذهب شافعی چون نزدیک تر به حقیقت (مذهب شیعه) است، مقامی ندارد، دریغ می خورد(۱۹).
پس از تأسیس حکومت عربستان سعودی در دوره ملک عبد العزیز و ملک فیصل تغییرات مهمی در مسجد الحرام صورت گرفت. دولت عربستان سعودی با هزینه ای در حدود هشتصد میلیون ریال (سعودی) مساحت مسجد را از بیست و هفت هزار به یکصد و هشتاد هزار متر مربع رسانید. در این نوسازی بر درهای مسجد نیز تعدادی افزودند و اکنون مسجد دارای شصت و دو در بزرگ و کوچک است. سه در اصلی و بزرگ بنامهای: باب ملک عبدالعزیز باب العمره و باب السلام معروف است. بر هر یک از این سه در دو مناره بارتفاع ۹۲ با قاعده ای به ابعاد ۷در۷ متر قرار دارد و بر تارک هر منار هلالی بارتفاع ۶/۵ متر از برنز طلا کاری است.
هفتمین منار مسجد بر باب الصفاست. در کنار آن سقفی دارای قبه است که قطر خارجی آن ۳۵ متر است و بر این قبه نیز هلالی برنزی طلا کاری شده قرار دارد. گرداگرد مسجد، رواق سه طبقه است و مسجد با وسعت فعلی گنجایش پانصد هزار نمازگزار دارد.
۱- بر اساس نوشته دائره المعارف بریتانیکا، اما در مرآه الحرمین و به تبع آن دائره المعارف فرید وجدی ۲۱ درجه و ۲۸ عرض و ۳۷ درجه و ۵۴ دقیقه طول نوشته شده است.
۲- مرآه الحرمین ج۱ ص ۱۷۸ و نیزرک فرید وجدی ذیل مکه.
۳- نشریه وزارت اطلاعات عربستان سعودی.
۴- دائره المعارف بریتانیکا.
۵- تاریخ عرب پیش از اسلام فلیب حتی ج ص ۱۴۴٫
۶- ابراهیم: ۳۷
۷- بقره ۱۲۶
۸- مرآه الحرمین ج ۱ ص ۱۵۱-۱۵۲٫ فید وجدی و دائره المعارف فرانکلین ذیل مکّه.
۹- تحلیلی از تاریخ اسلام ج ۱ ص ۲۳ به بعد و نیز رجوع به ذیل کعبه شود.
۱۰- رک مرآه الحرمین ج ۱ ص ۳۵۵ و معجم الانساب فصل حاکمان مکّه.
۱۱- تحلیلی از تاریخ اسلام ج ۲ ص ۸۵٫
۱۲- معجم الانساب فصل حاکمان مکه.
۱۳- فرید وجدی: ذیل مکه فرانکلین، ذیل عربستان مرآه الحرمین ج ۱ ص ۳۵۵ به بعد.
۱۴- سوره بیست و هشتم (حج) آیه ۲۵٫
۱۵- یاقوت ذیل مسجد الحرام، و نگاه کنید به دائره المعارف فرید وجدی، ذیل مکه.
۱۶- دائره المعارف فرید وجدی ذیل مکه و نگاه کنید به مکه مکرمه ترجمه آقای احمد آرام صفحه ۱۴۹٫
۱۷- سفرنامه دکتر دبیرستانی، چاپ زوار ص ۹۱-۹۲٫
۱۸٫ مکه مکرمه ص ۱۷۹٫
۱۹- سفرنامه ص ۱۵۹٫