حجه الاسلام والمسلمین محمد ری شهری
ویژگی های قاضی از دیدگاه علی(ع)
هنگامی که امام علی علیه السلام مالک اشتر را نامزد حکومت مصر نمود،آئین نامه ای در رابطه با شیوه حکومت اسلامی برای او نگاشت[۱] وضمن آن ویژگی هائی رابرای قاضی در نظام اسلامی مطرح نمود،وبه مالک دستور داد که برای قضاوت،کسانی را انتخاب کند که دارای این ویژگی ها باشند.رعایت این ویژگی ها در انتخاب قضات عموما وشورای عالی قضائی خصوصا در جمهوری اسلامی یک ضرورت است که بدون آن نمیتوان انتظار پیاده شدن سیستم قضائی اسلام را در جمهوری اسلامی داشت.این ویژگی ها تقریبا شرحی است بر دو ویژگی نخست ،یعنی علم به قوانین و وارستگی ،ولی در عین حال شامل نکات دقیق وقابل توجهی است که در فصلی جدا تحت عنوان ویژگی های قاضی از دیدگاه علی علیه السلام قابل بحث وبررسی میباشند.این ویژگی ها عبارتند از :۱-برتری علمی و عملی واخلاقی:نخستین ویژگی که امام برای قاضی در حکومت اسلامی مطرح میکند این است که قاضی باید از نظر علمی و عملی واخلاقی،افضل وبرتر از دیگران باشد،ومسئولین حکومت موظفند که بهترین وشایسته ترین افراد جامعه را برای قضاوت انتخاب نمایند.متن فرمان امام این است:”ثم اختر للحکم بین الناس افضل رعیتک فی نفسک”.ای مالک!برای قضاوت وداوری میان مردم ،برترین افراد مردم خود را انتخاب کن. در نقل تحف العقول متن فرمان چنین آمده: “….افضل رعیتک فی نفسک و انفسهم للعلم والحلم والورع والسخاء”. یعنی برای قضاوت میان مردم کسی را انتخاب کن که هم به نظر تو وهم به نظر مردم افضل وبرتر از دیگران باشند. به سخن دیگر طبق این نقل ،قاضی باید مقبولیت عمومی داشته باشد ونه تنها مسئولین حکومت بلکه مردم نیز او را بهتر وبرتر از دیگران بدانند.ودر توضیح ویژگی های برتری و افضلیت میفرماید:”للعلم والحلم والورع والسخاء”یعنی قاضی باید از نظر علم ،وحلم ،وتقوی،وسخاوت افضل وبرتر از سایر مردم باشد.برتری از نظر علم ،همان تفوق علمی در رابطه با شناخت قوانین الهی است،وبرتری از نظر تقوا،تفوق عملی، وبرتری از نظر حلم وسخاوت،تفوق اخلاقی است.تا آنجا که نگارنده به خاطر دارد ،شرط ویژگی برتری علمی و عملی واخلاقی تنها در دو مورد در متون اسلامی مطرح شده است یکی در مورد امام ورهبر ،دیگری در مورد قاضی ،واین بدان جهت است که همان طور که مشروحا گذشت ،قضاوت از شئون رهبری و امامت است و واگذاری آن به دیگری و یا دیگران از باب این است که امام شخصا نمی تواند کلیه امور قضائی کشور را اداره کند،ولذا باید ترتیبی دهد که نزدیکترین افراد به او از نظرعلم وعمل واخلاق برای این امر مهم انتخاب گردند.این ویژگی یعنی افضلیت وبرتری ،بمنزلۀ اساس و مادرسایر ویژگی های قضاء در اسلام است.ویژگیهائی که فروع وشاخه های ویژگی نخستین قاضی در کلام امام است،علاوه بر اینکه بیان کنندۀ دلیل شرطیت ویژگی افضلیت وبرتری در قاضی میباشند توضیح میدهند که منظور از برتری علمی واخلاقی چیست.ممکن است فردی از نظر علمی در رشته یا رشته های مختلفی از علوم سرآمد همۀ مردم باشد ولی از نظر قضائی اطلاعاتی نداشته باشد ،ویا از نظر اخلاق در بعضی از صفات کاملتر از دیگران باشد ولی صفاتی که برای یک قاضی لازم است در او وجود نداشته باشد ،بنابراین برتری علمی واخلاقی نمیتوانند مطلق باشند،ولذا امام پس از مطرح کردن ویژگی های نخست،با کلمه “من” بیانیه، وبا ویژگی های که پس از آن برای قاضی مطرح میکند،ویژگی های نخست را تفسیر وتعیین مینماید.۲-توانائی قضائی:دومین ویژگی قاضی در کلام امام ، توانائی قضائی است،این ویژگی _همان طور که اشاره شد_ ویژگی برتر علمی را تفسیر مینماید ،یعنی توضیح میدهد که آنچه در انتخاب قاضی باید مورد توجه قرار گیرد ،برتری علمی او در رابطه با امر قضاءاست ،نه در رابطه با امور دیگر ،ونه در رابطه با سایر رشته های علوم . متن کلام امام این است: ممن لا یضیق به الامور””از کسانی که امور قضائی او را در تنگنا قرار نمیدهند “. واژۀ “من”بیانیه است،یعنی نشان میدهد که آنچه بعد از او آمده تفسیر کننده وبیان کننده چیزی است که قبل از آن است، قبل از آن ویژگی برتری علمی وعملی واخلاقی قاضی مطرح شده ،بنابراین ، ویژگیهائی که پس از آن مطرح میشود تفسیر وتبیین این برتری است.ودر کلام فوق الذکر امام توضیح میدهد که منظور از برتری علمی قاضی این است که قاضی باید از نظر علمی آنقدر توانایی داشته باشد که امور قضائی ومسائلی که در این رابطه برای او مطرح میشود اورا در تنگنا قرار ندهد و او به آسانی بتواند حکم الهی در رابطه با قضایای مطرح شده را بفهمد ،ودستور اجراء دهد.امام به مالک توصیه میکند که قضات باید از میان اینگونه دانشمندان واز بهترین آنها انتخاب شوند. ۳- اجتناب از خشم:یکی از ویژگیهای اخلاقی که برای قاضی ضروری است ودر کلام امام مطرح شده اجتناب از عصبانیت وخشم در مجلس قضاء ودر جلسۀ دادگاه است.متن کلام امام این است:”ولا تحکمه الخصوم”یعنی قاضی در جلسه دادگاه باید چنان بر اعصاب خود مسلط باشد که مطالبی که متهم یا مدعی ویا مدعی علیه مطرح میکنند ،وقاضی آن را خلاف حق میپندارد ،یا آن را اهانت به خود تلقی میکند ،ویا به نحو دیگری زمینه عصبانیت او فراهم میشود ،تعادل خود را از دست ندهد وخشمگین نشود،بلکه با کمال متانت وخونسردی به سخن آنها گوش دهد ،وبر اساس آنچه که حق تشخیص میدهد قضاوت کند واظهار نظر نماید. اگر قاضی از این ویژگیها برخوردار نباشد ،طبیعی است که با عصبانیت در جلسه دادگاه نمیتواند به سخنان متهم یا مدعی ویا مدعی علیه خوب گوش دهد ،ودر نتیجه نمیتواند حق را درست تشخیص دهد ،وقضاوتی که بر این اساس است نمیتواند عادلانه و منطبق با موازین اسلامی باشد.۴-اجتناب از لجاجت واصرار بر خطا :قاضی معصوم نیست وممکن است اشتباه کند ،حتی اگر معصوم هم باشد مصلحت جامعه اقتضا میکند که طبق موازین قضائی اسلام قضاوت نماید نه بر اساس علم غیب ،چنانکه از پیامبر اسلام نقل شده که میفرماید:”من بر اساس بینه میان شما قضاوت میکنم نه بر اساس آنچه از غیب میدانم ،بنابراین اگر کسی بر اساس موازین قضائی حق با او بود وخود میداند که حق با او نیست اگر در این رابطه مالی نصیبش شد ،آتش نصیب او گردیده است”. بنابراین اگر قاضی حکمی را صادر کرد وپس از صدور حکم مشخص شد که اشتباه کرده ،باید از این شهامت اخلاقی برخوردار باشد که فورا به خطای خود اعتراف کند ودر صدد جبران آن برآید . امام این ویژگی اخلاقی را چنین بیان میکند:”ولا یتمادی فی الزّله،ولا یحصر من الفیء الی الحق اذا عرفه” –یعنی قاضی باید از این ویژگی برخوردار باشد که بر لغزشها اصرار نورزد،واحساس فشار وسختی در رابطه با بازگشت به حق پس از کشف خطا وشناخت حقیقت در خود ننماید بلکه به آسانی بتواند به خطای خود وآنچه حق است اعتراف نماید و خطای خود را جبران نماید.قضاتی که دارای این شهامت اخلاقی نیستند،بتصور اینکه اعتراف به خطا موجب هتک حیثیت قضائی آنها میشود،واز اعتبار وارزش آنها میکاهد،به خود اجازه اعتراف به خطا نمیدهد ودر نتیجه موجب تضییع حقوق مردم ولغزیدن خویش در آتش دوزخ میگردند،معمولا اینگونه افراد نمیتوانندحیثیت واعتبار قابل توجهی در جامعه کسب کنند ،زیرا بر خلاف تصور آنها،اعتراف به خطا نه تنها به حیثیت قاضی لطمه ای نمیزند بلکه اعتبار قضائی او را افزوده میکند ،واصرار بر اشتباه نه تنها به ارزش واعتبار آنها نمی افزایدبلکه مقدمه سقوط قضائی واجتماعی آنها است. ۵-وارستگی از طمع:پنجمین ویژگی اخلاقی که برای قاضی ضروری است وارستگی از بند مطامع مادی است ،اگر قاضی در بند طمع بود،حال آن بند چه بند مال باشد،ویا بند جاه ،ویا بند شهوت ویا هر بندی دیگر،بالاخره در صدور احکام به همان سو خواهد غلطید که آن بند او را میغلطاند،نه به سوی حق و عدالت ،وبه سود همان رأی خواهد داد که مطامع او را تامین میکند،نه به سود آنکس که مقتضای عدل است وداد.امام در این رابطه میفرماید: “ولا تشرف نفسه علی طمع” قاضی باید از میان افرادی انتخاب شود که از بند طمع رسته،وبیم از دست دادن مطامع ومنافع مادی در دل آنها نیست.۶_ژرف اندیشی :یکی دیگر از ویژگیهائی که برای قاضی ضروری است ودر کلام امام مطرح شده ویژگی تعمق وژرف اندیشی است ،قاضی باید قبل از صدور رای وامضای حکم تمام اطراف و ابعاد موضوع را دقیقا مورد تعمق وبررسی قرار دهد،وبا نگرشی سطحی به موضوع،حکم را امضاء ننماید.متن سخن امام این است: “ولا یکتفی بادنی فهم دون اقصاه” یعنی در انتخاب قضات این نکته باید مورد توجه باشد که افرادی برای این امر خطیر انتخاب شوند که اهل تعمق وتحقیر باشند افرادی که در تحقیقات به اندک قناعت نمی کنند،وتا بررسی ها را به نهایت درجۀ عمق نرسانند دربارۀ چیزی اظهار نظر نمی نمایند.اگر قضات محترم باین نکته توجه میفرمودند ،در مسائل مختلف قضائی خیلی زود برای آنها علم حاصل نمیشد، ومشکلاتی که تاکنون برای دستگاه قضائی جمهوری اسلامی در این رابطه پیش آمده ، رخ نمیداد،زیرا آنها که خیلی زودباورند،وبا کمترین دقت وبررسی برای آنها علم حاصل میشود ، افرادی هستند کوتاه نگر که در اظهار نظرها به کمترین بررسی و تحقیق اکتفا می کنند. ۷-توقف در شبهات :هفتمین توصیه ای که امام علی علیه السلام در رابطه با انتخاب قضات مینماید اینست که در سیستم قضائی اسلام باید کسانی برای امر قضاوت انتخاب شوند که بیش از دیگران اهل احتیاط وتوقف در شبهات هستند.این یک اصل عقلی ومنطقی است که در روایات هم آمده”توقف در شبهات بهتر از وارد شدن در مهلکه هاست”چه اینکه در صورت توقف وتحقیق ،نهایت چیزی که ممکن است پیش آید اینستکه مجرمی از کیفر بگریزد واین بهتر است از آنکه بیگناهی مجازات شود وهمان طور که در روایات آمده “اگر قاضی در عفو خطا کند بهتر از آنستکه در مجازات اشتباه نماید وبیگناهی را مجازات کند”. ولذا امام در رابطه با انتخاب قضات توصیه میکند که:” واوقفهم للشبهات” باید فرد یا افرادی برای قضاوت در حکومت اسلامی انتخاب شوند که در موارد شبه، یعنی در مواردیکه یک موضوع یا حکم به طور دقیق مشخص نیست ،بیش از دیگران احتیاط میکنند ودر اظهار نظر تامل وتوقف میکنند. ۸-مهارت دراحتجاج و استدلال هشتمین ویژگی که در کلام امام برای قاضی ضروری تشخیص داد شده توانائی وتبحر در احتجاج واخذ به حجت های شرعیه است.متن کلام اینست: “وآخذهم بالحجج”یعنی قاضی باید از میان افرادی انتخاب شود که بیش از دیگران در استنباط و استخراج فروع از اصول ،واخذ به حجت ها وادلۀ احکام مهارت دارند. ۹-پر حوصله:یکی دیگر از ویژگیهائی که برای قاضی ضروری است پرحوصلگی است،افراد کم حوصله وزود رنج نمیتوانند قضات کامل و شایسته ای باشند ،زیرا با مراجعات مکرر وبرخورد با مشکلات قضائی _باصطلاح_ زود از کوره بیرون میروند وتعادل خود را از دست میدهند ودر نتیجه نمیتوانند حق را تشخیص دهند ویا اجراءنمایند ،ولذا امام در این رابطه میفرمایند: “واقلهم تبرما بمراجعه الخصم”قاضی باید از میان کسانی انتخاب شود که کمتر از دیگران از مراجعات قضائی خسته می شوند. ۱۰_شکیبائی در رابطه با کشف حقیقت:یکی دیگر از ویژگی هائی که برای قاضی ضروری است اینستکه در رابطه با کشف حقیقت وامور مربوط به قضاء شکیبا وصابر باشد.افراد زود رنج وبی صبر طبعا تاب تحمل مشکلات ومطالعه وتحقیق وحوصله بررسی تمام ابعادمسائل قضائی را ندارد ولذا امام میفرماید:”و اصبرهم علی تکشف الامور”وقاضی باید از میان افرادی انتخاب شود که اهل تحقیق و مطالعه اند ،وبیش از دیگران در رابطه با کشف امور نهانی از خود صبر وشکیبائی نشان میدهند. ۱۱-قاطعیت یکی دیگر از ویژگیهائی که برای قاضی ضروری است قاطعیت در تصمیم گیری وصدور حکم است،بهمان میزان که دقت واحتیاط برای قاضی ضرورت دارد ،بهمان اندازه قاطعیت در تصمصم گیری ضروری است.یعنی در عین اینکه قاضی باید فردی محتاط وپرحوصله و دقیق باشد ،در عین حال ضروری است که وقتی موضوع وحکم برای او روشن شد ،با فوریت وقاطعیت حکم الهی را صادر کند،وهیچگونه وسوسه ودودلی به خود راه ندهد از ملالت هیچ ملال گری نهراسد ،واز مشکلاتی که ممکن است احیانا در رابطه با صدور حکم الهی برای او ایجاد شود بیم نداشته باشد.این ویژگی در کلام امام اینطور مطرح شده است: “و اصرمهم عند اتضاح الحکم” یعنی قاضی باید از میان افرادی انتخاب گردد که بهنگام روشن شدن ومشخص شدن حکم خدا بیش از دیگران قاطعیت بخرج میدهد و بدون تردید و دودلی وبدون تاخیر ودر اسرع وقت حکم خدا را اجرا مینماید. ۱۲_خود پسند نبودن:خود پسندی یکی از رذائل بسیار نکوهیده اخلاقی است که همه بویژه قضات باید در زائل نمودن آن از خود تلاش کنند. قاضی اگر خودپسند باشد با ستایشهای بیجا خود را گم میکند وکسی که خود را گم کرده طبیعی است که نتواند حق را پیدا کند وحق را باکسی بداند که بیشتر از او تعریف وتمجید میکند!.متن کلام امام در این رابطه اینست:”ممن لایزدهیه اطراء ” قضات باید از میان افرادی انتخاب شوند که ستایشها و تملق گوئیها وچاپلوسیها وچرب زبانی ها اورا بخودبینی وکبر وادار نمی سازد وباید توجه داشت که انسان به سادگی نمیتواند چنین شود،مگر پس از ریاضتهای بسیار و تهذیب وتزکیه نفس.۱۳-ساده لوح نبودن .تیزهوشی وفطانت وزیرکی از اموری است که قضات بیش از دیگران به آن نیازمندند ،وآن مقدار از هوش وذکاوت که مانع از ساده لوحی است برای قاضی ضروری واجتناب ناپذیر است. افراد ساده لوح شایسته منصب قضاء نیستند زیرا شگردهای مختلفی که مجرمین برای فرار از مجازات بکار میگیرند اگر قاضی ساده لوح باشد فریب می خورد ونظریه های او کمتر میتواند با واقع منطبق باشد.امام در این رابطه می فرماید “ولا یستمیله اغراء”قاضی باید از میان افراد باهوش و زیرکی اتخاب شود که فریب فریبکاران ودغلبازی مکاران او را فریب نمی دهد وبسوی نظریه های ناصواب مایل نمی سازد. قضاتی با این ویژگیها را چگونه میتوان یافت!!. تا اینجا ویژگی های قاضی از دیدگاه علی علیه السلام مورد بررسی قرار گرفت ،پس از ملاحظه این ویژگیها سئوالی که برای انسان مطرح میشود اینستکه ضرورت این ویژگیها برای قاضی غیرقابل انکار است ولی قضاتی با این ویژگیها را چگونه میتوان یافت واز کجا باید سراغ آنها را گرفت؟! گویا امام هم در پایان ذکر ویژگیهای قاضی میخواسته باین سئوال پاسخ دهد که میفرماید” واولئک قلیل” یعنی قضاتی که واجد این ویژگیها باشند اندکند،ولی باید سراغ همان اندک رفت وبا برنامه ریزی های صحیح این اندک را فراوان واین قلیل را تبدیل به کثیر نمود که تا قضاتی با چنین ویژگیها عهده دار منصب قضاء نباشد سیستم قضائی اسلام پیاده نشده ،وجمهوری اسلامی در بعد قضائی اسلام به آنجائی که اسلام میخواهد نرسیده است. به امید آنروز.ادامه دارد.[۲]
[۱]– نهج البلاغه نامه ۵۳٫
[۲]-امحک الخصوم فلانا:اغضبوه (المنجد).