درسهائی از نهج البلاغه (خطبه ۲۸)

قسمت دوم

دنیا، پلی به سوی آخرت

آیت الله العظمی منتظری

بسم الله الرحمن الرحیم

در شماره گذشته،  قسمت اول خطبه ۲۸ نهج‌البلاغه با مقدمه‌ای تحت عنوان”جایگاه دنیا در عوالم وجود”تفسیر شد.  اینک به بیان قسمت دوم این خطبه می پردازیم: “الا و انکم فی ایام امل من ورائه اجل” آگاه باشید! شما در روزگاران آرزو هستید که دنبالش است.

“فمن عمل فی ایام امله قبل حضور اجله””نفعه عمله و لم یضرره اجله” ــ هرکس در این روزگاران آرزویش کار کند،  قبل ازآنکه مرگش برسد،  کارش به نفع او است و اجلش و مرگش هم به او ضرری نمی رساند.

هر کس این آرزوهای دور و دراز گولش نزد بلکه به فکر کار خیر افتاد،  مالش رادرراه خیرانفاق کرد،  دخترهای بی شوهر را به شوهر رساند،  به پسرها زن داد، به خویشان و همسایگان فقیرش کمک کرد،  مریض های آن ها را معالجه نمود،  به مؤسسات فرهنگی  بهداشتی و اجتماعی کمک کرد و قصدش هم خدا بود، این کارها است که برای او منفعت دارد،  این کارها برای او می ماند.  هیچ وقت نگوئید اگر در راه خیر انفاقی کردیم،  اموال ما کم می شود! خیر شما در همان است که در راه خیر وبرای خدا مصرف کنید.  قبل از آنکه مرگ برسد خانۀ آخرت را بسازید،  زندگی آنجا را دراینجا فراهم نمائید.  خیر شما در این است،  نه آن پولی راکه میگذارید و میروید،  و وارثین شما می خورند و بر سر آنها کشمکش می کنند و شما در آنجا باید جوابگو باشید.

امّا بعد،  فانّ الدنیاادبرت،  و آذنت بوداع،  و انّ الآخره قد اقبلت و اشرفت باطلاع،  الا و انّ الیوم امضمار،  وغداًالسباق،  والسبقه الجنه،  والغایه النّار،  افلا تائب من خطیئته قبل منیّته! الا عامل لنفسه قبل یوم بؤسه!الاوانّکم فی ایّام امل من ورائه اجل، فمن عمل فی ایّام امله قبل حضور أجله فقدنفعه عمله، ولم یضرره اجله، ومن قصّرفی ایّام امله قبل حضور أجله، فقد خسرعمله، وضرّه اجله. الّا فاعملوا فی الرّغبه کما تعملون فی الرّهبه، الا وانّی لم أرکالجنّه نام طالبها، ولا کالنّار نام هاربها، الا و انّه من لا ینفعه الحقّ یضرّه الباطل، ومن لا یستقیم به الهدی، یجرّبه الضّلال إلی الرّدی. الا وإنّکم قدأمرتم بالظّعن، ودللتم علی الزّاد، وإنّ أخوف ماأخاف علیکم اثنتان:اتباع الهوی. وطول الأمل، فتزوّدوا فی الدّنیا من الدّنیا ماتحرزون به انفسکم غداً

روایتی است از حضرت رسول اکرم (ص) میفرماید: هرکس یک بار”سبحان الله”بگوید، درختی برایش دربهشت کاشته می شود،  اگر یک بار”الحمدلله”بگوید، یک درخت برایش کاشته میشود، اگریک “لااله الاالله”بگوید درختی در بهشت برایش کاشته می شود

و اگرکسی یک بار”الله اکبر”بگوید، یک درخت برای او دربهشت کاشته می شود عرض کردند:یا رسول الله!پس ما در آن جا خیلی باغ و درخت داریم فرمودند: به شرطی که آتشی نفرستیدآنها را بسوزاند![۱]

این اعمال شما نیز برایتان در آنجا قصرمی شود ودرخت می شود به شرط اینکه آنها را آتش نزنید، بلکه تا آخرنگهداریدآن درختان و قصرهائی که با اعمال خوبتان در آنجا کاشته اید و بنا کرده اید.

“ومن قصّرفی ایام امله قبل حضور” “اجله فقد خسرعمله و ضرّه اجله”

ــ و هرکس کوتاهی کند در روزگاران آرزوی خویش، پیش از آنکه مرگش فرارسد، عملش را باخته است و مرگش به زیان او است و اول بدبختی و گرفتاریش می باشد.

فقد خسرعمله :عملش را باخته است.  اینجا اسناد، ــ به اصطلاح ــ اسناد مجازی است.  خسران و زیان ازآن آدم است آدم باخته است ولی چون کارهای او سبب این زیان وخسران شده،  وظایفش رادرست انجام نداده،  این کارها برای او و زر و وبال می شود خسران باید نسبت به شخص داده شود ولی مجازا نسبت به عمل داده می شود.

“الا فاعملوا فی الرغبه کما تعملون” “فی الرهبه”.

ــ هان!در ایام خوشی ــ برای آخرتتان ــ کارکنید، همانگونه که در ایام سختی وترس کارمی کنید. این یک امرطبیعی است که ما تا هنگامی که صحیح و سالم هستیم، زندگیمان با رفاه و آسایش می گذردومال ومنال هم داریم، نه به فکر خدا هستیم و نه به فکر مرگ و قیامت!همه چیز ازیادمان می رود، ولی همین که بیمارشدیم یابدبخت وبیچاره شدیم به گریه وزاری وتوبه می افتیم و قول می دهیم که از این پس کار خوب انجام دهیم!!حضرت می خواهد بفرماید: هنر نیست در ایام بیچارگی خدا را یاد کردن،  بلکه امروز که سالم هستی، در رفاه می باشی و پول هم داری به فکر آخرت باش،  آیه شریفه،  خوی انسان ها را چنین بیان می کند:

“و اذا انعمنا علی الانسان اعرض” “نآبجانبه واذا مسّه الشرّ فذودعاء عریض”

ــ هنگامی که انسان را نعمت دهیم،  اعراض می کند و روی بر می گرداندو چون به او شری برسد(گرفتار و بیچاره گردد یا بیماری سختی به او برسد) آن وقت دعاهای مفصل و طولانی خواهد داشت. [۲]

“رغبه: روز خوشی “رهبه”:روز سختی و ترس در قرآن نیز چنین تعبیر می کند:سرّاء وضرّاءکه سرّاء به معنای روزخوشی است و ضرّاء یعنی روز بدبختی و گرفتاری

“الا و انی لم أر کالجنّه نام طالبها” “و لا کالنّار نام هاربها”

هان! من ندیدم چیزی را مثل بهشت که طلب کنندگانش درخواب باشندوندیدم همانند جهنم که فرار کنندگان از آن به خواب فرو رفته باشند! با اینکه طبع بشراینچنین است که اگر در امری احتمال خطر بدهد،  گرچه به قول یک بچه هم باشد،  دیگر به آن راه پا

نمی گذارد، با این حال چه شده است او را که با آن همه تبلیغاتی که ازجانب انبیاء (ع)شده است، با آن همه وعدو وعیدها،  باز هم بفکر آن روزنیست ودست به جنایت می زند؟!حضرت در اینجا تعجب می کنند شما با اینکه یقین به بهشت دارید چرا خود را برای آن مهیا نمی کنید؟چرا به فکر خریدن بهشت برای خودتان نیستید؟ چرا شیطان،  برنفس شما مسلط است؟ شما که یقین به جهنم دارید چرا راهی برای دور شدن از آن نمی یابید؟چرا ظلم و تعدی می کنید؟چرا حقوق خدا و حقوق مردم نمی دهید؟

چرا زکات و خمس اموالتان را نمی پردازید؟ای انسان!توبرای یک متاع جزئی وزودگذرـ دردنیاـ اینقدربه جستجووحرکت می افتی ولی برای بهشتی که منزلگاه همیشگی تو است هیچ به فکرنیستی، بلکه در خواب غفلت فرو رفته ای؟!

باید ازجهنم فرارکنی یعنی در همین دنیا، کارهای بدی که برای تو جهنم را درست می کند، انجام ندهی، اجل انسان که سررسید،  دیگر مهلت به او نمی دهد،  لذا باید در همین دنیا کاری بکند که از جهنم دور شود:

“انّ الذین یأکلون اموال الیتامی ظلماً””انّما یأکلون فی بطونهم ناراً”[۳]

ــ آنانکه اموال یتیمان را ظالمانه می خورند، آتشی درشکمهای خویش فرو می برندومی خورند (و در آخرت نیز به جهنم خواهند رفت).

“انّ الذین یحبّون ان تشیع الفاحشه ” “فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم” “فی الدّنیا والآخره”[۴]

ــ آنانکه دوست دارند،  فحشا دربین مؤمنان شیوع پیدا کند،  عذابی دردناک برای آنها در دنیا و آخرت فراهم شده است.  دو به هم زنی، تهمت زدن، اشاعه فحشاء، تهمت به شخصیتهای مذهبی و شخصیتهای فداکاربرای اسلام ودین،  تمام اینها جنایت است و جهنم در بردارد. از رسول اکرم (ص)نقل شده است که می فرماید:

“و هل یکبّ الناس علی مناخرهم” “الا حصائد السنتهم ؟”

ــ آیا چیزی مردم را به رو در جهنم می افکند،  مگر دروشده های زبانهایشان؟خلاصه اگر انسان دست از کارهای بدبر ندارد و در همین دنیا از جهنم فرار نکند یک وقت از خواب بیدار می شود که در جهنم فرو رفته است!

“الا و انه من لا ینفعه الحق یضره الباطل”

– آگاه باشید!کسی که حق برای او منفعتی ندارد، باطل به اوضرر می رساند،  اگر تو در

جمهوری اسلامی نتوانی زندگی کنی، چگونه در حکومت طاغوت با آن ساواک جهنمی می توانی به زندگی خود ادامه دهی ؟.

“ومن لا یستقیم به الهدی، یجرّبه” “الضلال الی الردی ”

کسی که هدایت، مستقیمش نکند، گمراهی اورابه هلاکت می افکند.

“الا وانکم قدامرتم[۵]بالظعن و “دللتم علی الزاد”

آگاه باشید! شما ــ تکوینا  مامور به مسافرت هستید و برزاد و توشه آخرت هم راهنمائی شده اید.

خواه ناخواه انسان باید به سوی عالم آخرت مسافرت کند. پس ازجوانی،  پیری وپس از آن،  مرگ است،  تازه اگر تصادف و پیش آمد یا ترور وکشتاری نباشد و گر نه دیریا زود انسان باید برود.

هم اکنون ــ توای انسان!ــ درحال سفر هستی مرگ تنها برای اینان که در قبرها دفن شده اندنبوده است، مرگ برای من و شما هم هست.  حال که باید به آن دیار آخرت بروی توشه راهت را با خودت ببر.  نگو که توشه آخرت چیست؟ تو را راهنمائی به توشه آخرت کرده اند و امروز این تو هستی که برای خودت تصمیم می گیری اینقدر آرزوهای دور و دراز و متابعت از هوای نفس،  شما را از سعادت جاودانی باز ندارد. به این آرزوهای زود گذر دل خوش نکنید که یک وقت می بینید کار از کار گذشت:

ظعن و ظعن:هر دوکلمه به معنای مسافرت است. در قران آمده است:

“یوم ظعنکم و یوم اقامتکم”

“وانّ اخوف ما اخاف علیکم”

“اتباع الهوی و طول الامل”

– ترسناکترین هراسی که بر شما دارم دو چیز است:پیروزی از هوای نفس و درازی آرزو در جهت کسب ریاست ومال حرام و حلال و. . .

“هوی”: یعنی خواست نفس و گرچه ممکن است برخواست خوب هم اطلاق شودولی معمولا هوی به آن خواستهای زشت میگویند که انسان رااز سعادت باز میدارد.

“فتزوّدوا فی الدنیا من الدنیا”

“ما تحرزون به انفسکم غدا ”

در این دنیا از خود دنیا توشه ای بردارید که به وسیله آن فردا بتوانید خودتان را حفظ کنید و نگهدارید.

حرس و حرزهردو به معنای نگهداری است.

به فکر فردایتان باشید. آرزوهای دور و درازشما را گول نزند.  نگوئید:آخرعمر به فکر آخرت می افتیم!!عده ای هستند که زندگی مرفهی دارند، می گویند:حالاچهارصباحی راخوشمی گذارنیم،  آخرعمرمان بالاخره می رویم قم،  خانه ای می خریم و مجاور حضرت معصومه (س)می شویم وآن وقت توبه میکنیم و کارخیر انجام میدهیم!!تو از کجا میدانی که هشتاد سال زنده باشی ؟!مگر از خداسند زنده ماندن گرفته ای ؟

در حدیث دارد که وقتی آیات توبه، نازل شدشیطان خیلی ناراحت شد،  رفت روی تپه ی ایستاد بچه شیطان ها را ندا کرد که بیائید می خواهیم کنفرانسی تشکیل دهیم!وقتی جمع شدند به آنها گفت:ما اینقدر زحمت می کشیم، اولادآدم را گول می زنیم، اغوایش میکنیم،  او را به دنبال شهوات ودنیا می اندازیم، یکدفعه پشیمان می شود و توبه می کند و دیگر تمام زحمتهای ما هدر می رود و آن چه بافته ایم پنبه می شود!باید فکری کرد. هرکدام ازبچه شیطانها پیشنهادی دادند ولی شیطان بزرگ نپسندید تا “خنّاس” [۶]   آمد،  گفت:من پیشنهادی دارم وآن اینست که :ما همینطور که بر اولادآدم مسلطیم، هرکس خواست به فکر توبه بیفتدبه اومیگوئیم: حق با  تو است ! باید توبه کردولی هنوز زود است! خلاصه آنقدر تأخیر می اندازیم و آرزوها و شهوات دنیارا پیش رویش مجسم  می کنیم  تا  این که موفق به توبه نشود و بی توبه از دنیا برود! شیطان بزرگ را  این پیشنهاد خوش  آمد و از او  تشکر کرد  که مشکل را حل نموده است !

آری! انسان گاهی به فکر خدا و قیامت می افتد ولی می گوید: سال دیگرانشاءالله به مکه میروم،  امسال خوب است که این باغ را بخرم،  سال دیگر وجوهاتم را میدهم. . .  و همین طور سال به سال میکند واعمال خود را انجام  نمیدهد، یک وقت هم اجل سر رسید وخواجه مرد!! کسی که از خدا سند زنده ماندن را نگرفته است،  پس چه بهتر که درهمین

دنیا، برای فردای آخرتش توشه ای برگیرد که او را از عذاب جهنم برهاند. سید رضی ــ علیه الرحمه ــ درادامه این خطبه،  سخنان مفصلی راجع به امتیازات کلامی این خطبه ازنظر فصاحت وبلاغت ونکات ادبی داردکه خوب است برادران اهل ادب، آن رامطالعه کنند.

 

[۱] وسائل الشیعه ج۴ص۱۲۰۶٫

[۲]– سوره فصلت، آیه ۵۱٫

[۳] سوره نساء، آیه ۱۰٫

[۴] سوره نور، آیه ۱۹٫

[۵] امردراینجا تشریعی نیست، بلکه تکوینی است، یهنی طبق نظام تکوین ما مسافربه عالم آخرت هستیم، چه بخواهیم چه نخواهیم.

[۶] ـ خنّاس، صیفه مبالغه است و معنایش تأخیر اندازنده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *