قسمت سیزدهم
حجه الاسلام و المسلمین طاهری خرم آبادی نماینده امام در سپاه پاسداران
عوامل معنوی پیروزی
صبر
در ادامه بحث ، پیرامون صبر که یکی از عوامل معنوی پیروزی است ، یاد آور شدیم که حساس ترین و مهم ترین شرط پیروزی و غلبه بر دشمن ، همانا صبر و استقامت است و اگر صبرو پایداری در قومی بود ، خدا با آنها است و اگر خدا با قومی باشد ، آن قوم هر قدر کم باشند پیروزند . به همین مناسبت داستان جالب طالوت و غلبه او و یارانش بر جالوت را ــ که در قرآن آمده است ــ نقل کردیم ، و اینک در ادامه این بحث به عرض خوانندگان عزیز می رسانیم که :
اگر بخواهیم این مسئله را از نظر همه آیات قرآن بررسی کنیم سخن به درازا میکشد و از حوصله این مقاله خارج خواهد بود و تنها برای پایان دادن به این بحث به یک فهرست اجمالی بسنده میکنیم .
در قرآن حدود سی و چند آیه ، مسئله صبر را در ارتباط با جهاد و مبارزه و یا مقاومت انبیاء و رهبران الهی در برابر مشکلاتی که بر سر راه خود از ناحیه دوست و دشمن داشتند مطرح نموده است که ذیلا به پاره ای از آن آیات اشاره میشود :
- ” لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الاخر و الملائکه و اکتاب و النبیین … و الصابرین فی البأساء و الضراء و حین البأس اولئک الذین صدقوا و اولئک الذین هم المتقون” [۱]
- ” وکأین من نبی قاتل معه ربیون کثیر فما و هنوا لما اصابهم فی سبیل الله و ما ضعفوا وما استکانوا و الله یحب الصابرین ” [۲]
- “والذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا لنبو ئنهم فی الدنیا حسنه و لأجر الاخره اکبر لوکانوا یعلمون الذین صبروا و علی ربهم یتوکلون ” [۳]
- ” ثم ان ربک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا ثم جاهدوا و صبروا ان ربک من بعدها لغفور رحیم ” [۴]
در این سه آیه صابرین در صحنه جهاد و آنها که همراه پیامبران با صبر و استقامت به قتال برخواستند و ضعف و سستی از خود نشان ندادند و آنان که در مقابل ظلمها و ستمها با صبر و بردباری یا جهاد کردند و یا هجرت نمودند به عنوان متقین و یا محبوبین خداوند و کسانی که مورد عفو و رحمت خداوند قرار گرفتند و یا مشمول پاداشهای نیک در دنیا و آخرت شده اند از آنان یاد شده است و بالاخره ارتباط شدید بین جهاد و صبر و مبارزه و شکیبائی در برابر مشکلاتش در همه این آیات روشن است .
- ” قال موسی لقومه استعینوا بالله و اصبروا ان الأرض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین “[۵]
موسی قوم خود را به استعانت جستن به خداوند و صبر و مقاومت در برابر قوای اهریمنی فرعونی دعوت می کند و آنان را به پیروزی و حکومت در زمین نوید میدهد زیرا زمین از آن̗ خداوند است و از بندگانش آنرا که بخواهد وارث آن قرار میدهد و عاقبت و سرانجام ، از آن̗ متقین است .
در اینجا می بینیم که موسی در کلامش به چند مطلب اشاره فرموده است ، یکی اینکه باید به خداوند استعانت بجوئید و از او یاری طلب کنید . دیگر اینکه صبرو استقامت داشته باشید سوم اینکه خداوند به هر کس که بخواهد وراثت و حکومت زمین را خواهد داد چهارم اینکه سر انجام و عاقبت امور به دست متقین قرار میگیرد . از این چهار مطلب استفاده میشود که اولا خداوند وراثت و حکومت زمین را به متقین خواهد داد و پیروزی از آن̗ آنها است و ثانیا استعانت به خداوند و صبر ،مقدمه این پیروزی و تحقق بخش تقوی است همانگونه که در آیات گذشته هم دیدیم که صابرین در جنگها را با یک نوع حصر و تاکید به عنوان متقین معرفی نمود و فرمود ” اولئک هم المتقین ” یعنی اینها هستند متقین پس صبر و استعانت به خدا است که پیروزی و به دنبال آن حکومت و وراثت در زمین می آورد .
- ” و تمت کلمت ربک الحسنی علیبنی اسرائیل بما صبروا و دمرنا ماکان یصنع فرعون و قومه “[۶]
این آیه بیانی است برای آیه قبل یعنی خبر می دهد از پیروزیبنی اسرائیل و در واقع تحقق یافتن وعده ای که موسی به قومش داد و رمز این موفقیت را صبر و بردباری بنیاسرائیل قرار داده است . چنانکه موسی هم شرط این وعده را صبر قرار داده بود .
- ” ام حسبتم ان تدخلوا الجنه و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین ” [۷]
- ” ولنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلو اخبارکم “[۸]
این دو آیه آزمایش مردم را با جهاد و صبرو بردباری که در جهاد لازم است بیان میدارد و بهشت و رسیدن به کمالات معنوی در گرو این آزمایش قرار میدهد . پس موفقیت در این آزمایش برایکسانی است که صبر و تحمل دارند و ناموفق کسی است که یا در اصل خود را از صحنه جهاد کنار بکشد و در آن شرکت نکند و یا صبر و استقامت نکرده آنرا ترک نماید .
- ” ولقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا و اوذوا حتی اتاهم نصرنا و لا مبدل لکلمات الله ” [۹]
- ” و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا و لنصبرن علی ما اذیتمونا و علی الله فلیتوکل المتوکلون “[۱۰]
صبر و شکیبائینبیاء در برابر آزارها و اذیتها و تکذیبها ئی که از ناحیه دشمنان به آن می رسید و تاثیر آن در نصرت الهیو پیروزی آنان در این آیات منعکس است مخصوصا در آیه اول که غایت و نهایت صبر را نصرت الهی قرار داده است .
- ” وجعلنا منهم ائمهیهدون بامرنا لما صبروا و کانوا بآیاتنا یوقنون “[۱۱]
ــ و قرار دادیم از ایشان امامانی که هدایت نمایند به فرمان ما بعد از آنکه صبر نمودند و به آیات ما یقین داشتند .
این آیه صبر را به عنوان یک ویژگی خاص در امام و رهبر بیان میدارد و از آن چنین استفاده میشود که امامت و رهبری ، اعطا میشود و قهرا باید هم چنین باشد زیرا مقاومت مبارزه با دشمنان و پیروزی بر مشکلات داخلی وخارجی اول باید در امام و رهبر یک جامعه باشد تا ملت را هم مقاوم و شکیبا تربیت نماید واز آنان بنیانی مرصوص و آهنین بسازد و لذا در آیات بعد می بینیم که به پیامبر اسلام دستور صبر و بردباری میدهد و اگر استقامت یک رهبر در برابر مشکلات رهبری نباشد هرگز موفقیت پیدا نخواهد شد .
- ” واصبر و ما صبرک الا بالله و لا تحزن علیهم و لا تک فی ضیق مما یمکرون “[۱۲]
- “فاصبر علی ما یقولون و سبح بحمد ربک ” [۱۳]
- “فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل ” [۱۴]
- ” فاصبر ان وعدالله حق و لایستخفنک الذین لا یوقنون ” [۱۵]
- ” واصبر لحکم ربک فانک بأعیننا و سبح بحمد ربک ” [۱۶]
و غیر از این موارد که پیامبر را فرمان به صبر میدهد و در دو مورد هم میفرماید :
” استقم کما امرت ” [۱۷]
از مجموع آیاتی که مردم و پیامبران و ائمه و رهبران را بصیر و استقامت دعوت می نماید استفاده میشود که مهمترین عامل موفقیت و پیروزی در یک حرکت، صبر و استقامت است و در تمام انواع جهاد ــ چه جهاد با نفس و چه جهاد با دشمن و چه پیروزی و غلبه بر مشکلات اجتماعی یک جامعه ــ شرط اساسی، صبر است و آن هم ،در پرتو ایمان به خدا و یقین و باور نسبت به واقعیت مطلق هستی و عالم غیب عالیترین مرتبه اش برای یک انسان پدید می آید و لذا در آیه ” و جعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا لما صبروا و کانوا بآیاتنا یوقنون ” پس از صبر مسئله دارا بودن یقین را مطرح می نماید و با کلمه ” و کانوا” که حکایت از استمرار و گذشته میکند تعبیرشده است یعنی اینها به آیات خدا یقین داشتند و صبر و استقامت نمودند و با دارا بودن این دو ویژگی به مقام امامت رسیدند و گویا صبر ، مولود مرتبه یقین آنها است و امامت هم به دنبال صبر برای آنان قرار داشته شده است .
ادامه دارد
[۱]– سوره بقره ، آیه ۱۷۷٫
[۲]– سوره آل عمران ، آیه ۱۴۶ .
[۳]– سوره نحل ، آیه ۴۱ و ۴۲ .
[۴]– سوره نحل ، آیه ۱۱۰ .
[۵]– سوره̾ اعراف ، آیه ۱۲۸٫
[۶]– سوره̾ اعراف ، آیه ۱۳۷٫
[۷]– سوره̾ آل عمران ، آیه ۱۴۲٫
[۸]– سوره̾ محمد ، آیه ۳۱٫
[۹]– سوره̾ انعام ، آیه ۳۴ .
[۱۰]– سوره ابراهیم ، آیه ۱۲ .
[۱۱]– سوره سجده ،آیه ۲۴ .
[۱۲]– سوره نحل ، آیه ۱۲۷ .
[۱۳]– سوره های طه و ق ، آیه های ۱۳۰ و ۳۹ .
[۱۴]– سوره̾ احقاف ، آیه ۳۵ .
[۱۵]– سوره روم ، آیه ۶۰ و نیز رجوع شود به سوره غافر ، آیه های ۵۵ و ۷۷ .
[۱۶]– سوره طور ، آیه ۴۸ و نیز رجوع شود
به سوره های قلم ، معارج ، مزمل ، مدثر و ص . آیه های ۴۸ ، ۵ ، ۱۰ ، ۷ ، ۱۷ ، ( به ترتیب ) .
[۱۷]– سوره های هود و شوروی ، آیه های ۱۲ و ۱۵ .