یادی از شهدا

قسمتی از وصیتنامه شهید علیرضا ابراهیمی سنجانی:

… من به جبهه می روم تا به دستور رهبرم حق مستضعفین را از ظالمان تاریخ بگیرم … تو ای مادر به عنوان کسی که جوان دارد و من هم به عنوان اینکه جوانم و توانائی دارم باید به جبهه بروم تا دین خود را در برابر خون شهدا و معلولین جامعه ادا کنم … من پیامی پرمحتواتر از نصائح و مواضع امام که همان اسلام اصیل است ندارم و به آنهایی که می خواهند انسان بمانند توصیه می کنم که به دنبال امام بروند.

قسمتی از وصیتنامه برادر شهیدحسن آبادیجو:

“… جاهدوا تورثوا ابنائکم مجدا”

جهاد کنید تا به ارث ببرید برای فرزندانتان عظمت را.

اینجانب حسن آبادیجو افتخار آن را دارم که سرباز کوچکی از لشکر باعظمت اسلام می باشم اکنون که این وصیت نامه را می نویسم در پادگان دوکوهه مستقر هستیم و همه ی ما زیارت عاشورا را می خوانیم و خطاب به سیدالشهداء می گوئیم: “یا لیتنا کنا معکم فتفوذ معکم” و اکنون این ندا نیز از فرزند برومند حسین ابن علی (ع) نایب بر حق امام زمان آیه الله العظمی الامام روح الله الموسوی الخمینی شنیده می شود ما باید به این ندا لبیک گفته و جبهه های جنگ را یاری نمائیم ما باید در جبهه ها جای کسانی را پر کنیم که زاهدان شب و شیران دلاور روز بوده و هستند و این دلاوری و زهد را از مولایشان علی (ع) آموخته‌اند، ما شیعه علی هستیم باید همچون او دلاور، رزمنده، شجاع، متقی و … باشیم باید از هیچ واقعه ای ترس و واهمه نداشته باشیم اگر مرگ به سراغ ما آمد و یکی از نزدیکان ما را از ما گرفت ما نباید روحیه خود را ببازیم…

… خداوندا خوش دارم گمنام باشم تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم، خدایا دردمندم، روحم از شدت درد می سوزد، و قلبم می خروشد، احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند زیرا در بستر مرگ آسایش بخش خسته شده ام، دلشکسته ام ناامیدم، دیگر آرزوئی ندارم، احساس می کنم که این دنیا جای من نیست با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم خدایا به سوی تو می آیم …

… و حال ای خواهران و برادرانم از شما نیز امید عفو دارم و امیدوارم که از خط امام که همان خط اسلام است جدا نشوید و این انقلاب را زمینه ساز انقلاب مهدی (عج) بدانید و در انجام فرائض و احکام اسلام سستی و کاهلی به خرج ندهید، کوچکترین ضد شرعها را انجام ندهید و مواظب باشید که در زندگی دوستان و یاورانی یار و غمخوار برای خود چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی انتخاب کنید و چون افرادی بوده اند که چه بسا صد در صد مکتبی بوده اند و با دوستان بد و ناجنس و ناکس و نااهل همراه شده اند و … و اگر دوستی از شما نماز نمی خواند و یا روزه نمی گیرد او را وادار به انجام روزه و نماز کنید و خود نیز کوتاهی و سهل انگاری نکنید و در پایان همه شما را به خدای بزرگ می سپارم و از شما تقاضا می کنم که از روحانیت جدا نشوید چون به قول امام شکست روحانیت شکست اسلام است و این دعا را ترک نکنید.

قسمتی از وصیتنامه شهید حسین همتی:

… ای برادران و خواهران، ای پدران و ای مادران و ای کودکان: قدر این نعمت بزرگ قدر این گوهر نایاب که خدا به شما عزیزان داده بدانید قدر این امام عزیزمان این مجاهد نستوه این نائب امام زمان این رهبر عالیقدر حضرت آیت الله العظمی امام خمینی که امید تمامی مستضعفین جهان است بدانید و عملا دنبال راه او باشید که راه او راه خداست راه انبیاء است …

ای دوستان به خود آئید و اگر یک نفر شهید شد نگذارید اسلحه اش بر زمین بماند و نگذارید که منافقها به اسلام عزیز که خون بهای شهیدان است ضربه ای برسانند آنها را نابود کنید.

یادآوری می شود که این شهید با لب تشنه به شهادت می رسد و جنازه اش را نتوانستند به پشت جبهه حمل کنند. پدرش اشعاری دلسوز در رثاءش گفته است که چند بیت آن را نقل می کنیم:

اگر حسین علی تشنه لب ز دنیا رفت

حسین من به خدا تشنه کام و عطشان بود

اگر که جسم حسین زیر آفتاب بماند

تن حسین من از آفتاب بریان بود

اگر حسین علی شد غریب کرب و بلا

حسین غریب بکرب و بلای ایران بود

بخواب نور دو چشمم بخاک کردستان

شدی شهید و شهادت مقام جانان بود

مقام و قرب شهادت کسی نمی داند

که خونبهای شهیدان خدای رحمان بود

به وقت رفتن جبهه وداع بنمودی

وداع تو چه وداع حسین و یاران بود

شدی شهید حسین جان خوشا باحوالت

به جایگاه تو باب تو کاش مهمان بود

ز یاد من نروی ای عزیز من هرگز

که داغ تو به خدا کوه آتش افشان بود

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *