-اکنون که جنگ تحمیلی در آستانۀ پیروزی نهائی قرار گرفته است، تحلیلی از نتایج و دستاوردهای این جنگ را برای انقلاب اسلامی درمنطقه و جهان بیان بفرمایید؟
-درباره این جنگ و نتایج حاصله از او، از آغاز این جنگ تا کنون بحث های زیادی شده و از شخص شخیص امام تا دیگر مسئولان تا گویندگان وائمه جمعه و نویسندگان و غیر هم، تحلیلهای خوب و جالبی کرده اند که جائی برای حرف تازه ای در این مورد نمی ماند. من اگر بخواهم اجمالا در این مورد مطلبی بگویم، باید بگویم : اولا : این جنگ ما را به خطر تهاجم دشمن آگاه کرد. ما قبلا همین دشمن را در پشت مرزهایمان داشتیم و به کار خودمان سرگرم بودیم و نیروئی که بتواند ۲۴ ساعت با او مقابله کند، پشت مرزهایمان نداشتیم.
این جنگ موجب شد ما از این حالت غفلت بیرون آمدیم، توجه و تنبه پیدا کردیم. این تنبه برای ما آثار تبعی بسیار ارزنده ای دارد، ارتشمان منسجم شد، سپاهمان تقویت شد، تجهیزاتمان (که بسیاری را نمی شناختیم، و بسیاری را مورد اهمیت قرار نمی دادیم ) نگهداری شدند. در عامۀ مردم ما شور جهاد زنده شد. تک تک احاد مردم احساس دفاع از سرزمین اسلامی برایشان پیش آمد. صدها هزار انسان که در جنگ آبدیده و کار کشته شدند، برای جمهوری اسلامی تدارک دیده شد که هر کدامیک به قیمت خونشان، حاضر نیستند آنچه را بدست آوردند از دست بدهند، یعنی جمهوری اسلامی با یک دفاع محکم و متینی مجهز شد.
ثانیاً : مردم ما از آن حالت راحتی که معمولا بعد از پیروزیها درانقلابات بزرگ نصیب یک ملت
می شود، خارج شدند.حالت رفاه طلبی را کنار گذاشتند. توقعات زودرس را فراموش کردند، و به سختی ها عادت کردند. این برای تداوم خط انقلابی حرکت ملت ما ضروری و لازم بود.
ثالثاً : لطف های الهی را یکی پس از دیگری تجربه کردند. فراموش نکرده ایم که در قرآن کریم تفقه در دین را در سایه نفر در میدآنهای جهاد می داند.
“ wöqn=sù txÿtR `ÏB Èe@ä. ۷ps%öÏù öNåk÷]ÏiB ×pxÿͬ!$sÛ (#qßg¤)xÿtGuÏj9 Îû Ç`Ïe$!$# ” سوره توبه آیۀ ۱۲۲
علمای بزرگ گفته اند که این تفقه در سایه مشاهدۀ آثار قدرت الهی در ظفر مؤمنان و در شکست معاندان و پیروزی حق بر باطل متجلی است.
ما صدها هزار در جبهه ها، و میلیونها انسان پشت جبهه داریم که اینها زمینه فقاهت و آن درک فقیهانه را از اسلام دارند. توجه به قدرت خدا کردند،دیدند که ما در حال ضعف چگونه بر حریفمان غالب امدیم. دست مقتدر و پشتیبان الهی را دیدند.
رابعاً: انقلاب خودمان را در نظر ملت های دوست و دیگران و دولتهای دشمن و منتظر فرصت، پابرجا و تثبیت کردیم. معلوم شد و ثابت شد که انقلاب، قدرت دفاع از خودش را دارد. گلی که خاری نداشته باشد که از او دفاع بکند، بدست هر گل چینی پرپر خواهد شد. گل سرخ انقلاب ما ثابت کرد که می تواند از خودش دفاع کند.
خامساً: ملتهای دیگر را به آیندۀ انقلاب اسلامی درکل جهان اسلام امیدوار کرد، و آن روزی که انشاءالله آن پیروزی نظامی نهائی بدست بیاید، این امیدواری و این آثار تبعی و دهها آثار دیگر خیلی بیشتر خواهد شد.
البته فوائد بی شمار دیگری وجود دارد مثل تجربه دوستان و دشمنان. تجربه تبلیغات جهانی، تجربۀ نوع برخورد دولتهای منافق با ما. از این قبیل فوائد و عوائد برای ما زیاد داشته است. امیدواریم که خدای متعال ما را از این پیروزیها مغرور و سرمست نکند، و بعد از این پیروزی که انشاءالله امیدواریم خیلی هم دیر نباشد، خدای متعال ما را متوجۀ خودش بکند و مفهوم این جمله را که “الهی ما بنا من نعمه فمنک ” در ذهن ما و در دل ما همواره زنده بدارد و بدانیم که این نعمت پیروزی از خدا است و ما هیچکاره بودیم. در خط اطاعت از الله و آنقیاد به اوامرالله ما را بیشتر پا بر جا بگذارد.
-دشمن بعد از شکست در جنگ نظامی، جنگ تبلیغاتی خودش را تشدید کرده، و در حالی که ما را متهم به ارتباط زیاد با شرق می کند در همان حال ما را متهم می کند که از اسرائیل اسلحه می خریم، و خلاصه سعی می کنند که پیروزیهای ارتش اسلام را در حد امکان از افکار عمومی دنیا مخفی نگهدارند.لطفا رهنمودهائی در مورد خنثی کردن و مقابله با این جنگ تبلیغاتی شدید بفرمائید؟
-مقابله با تبلیغات با دو چیز توأما انجام می گیرد :
اول : حسن عمل، زیرا که اگر ما دارای حسن عمل و حسن سلوک در سیاست داخلی و خارجی مان باشیم، تبلیغات دشمنان اگر چه در کوتاه مدت ممکن است که یک آثاری باقی بگذارد، ولی در درازمدت این تبلیغات و صاحبان آنها رسوا خواهند شد.
دوم : تبلیغ بمعنای لغوی نسبت به واقعیتهای جامعه خودمان :یعنی رساندن حقایق بگوش انسانهای منتظر حقیقت و تشنه حقیقت. اگر ما این دو را با هم داشته باشیم همه تبلیغات خنثی خواهد شد. البته بقول شاعر :”چراغ کذب را نبود فروغی “.این بعضی، بعض دیگر را خنثی می کنند.همین دو اتهام و دو شایعه ای که شما به آنها اشاره کردید، یکی دیگری را خنثی می کند.
درهمان حالی که در رسانه های گروهی دولتهای مرتجع منطقه، ما را متهم به ارتباط با اسرائیل و امریکا کردند، ما را متهم به تحت تأثیر شوروی قرار گرفتن هم کردند، یعنی دو قطب متضاد در عمل. و طبیعی است که انسانهای هوشمند به این دو نگاه کنند، می فهمند که این تبلیغات از صحت و اتقان برخوردار نیست. بنا بر این من از تبلیغات خیلی نگران نیستم، بلکه معتقدم که این تبلیغات در مثال وسیله ای خواهند شد که صاحبان آن تبلیغات هم در افکار عمومی جهان رسوا بشوند. باز هم تکرار میکنم: توصیه من حسن عمل در سیاست داخلی و خارجی و آنگاه رساندن آنچه در جامعه ما جریان دارد به گوش جهانیان. ما بایستی رسانه های جمعی را تقویت کنیم. رادیو و تلویزیون را از متانت و حیثیت مناسب جمهوری اسلامی برخوردار کنیم امام به این نکته توجه وافی دارند، و لذا این است که ملاحظه می کنید نسبت به تبلیغات داخل و خارج همواره توصیه می کنند.
-انقلاب اسلامی بطور بنیادی با امریکا و صهیونیزم در ستیز است. با توجه به اوجگیری حرکتهای اسلامی بویژه در سرزمینهای اشغالی و تزلزل و سقوط رژیمهائی مانند بعث عراق و اردن، خط مشی جمهوری اسلامی را در قبال نابودی صهیونیزم غاصب و فاسد بیان کنید؟
-مبارزه ما با صهیونیزم و بطور ویژه با حکومت صهیونیستها در فلسطین اشغالی یک مبارزه استراتژیک است. اسلام به ما دستور می دهد که هر گاه نقطه ای از نقاط مسلمین در خطر تهاجم یا مورد تهاجم دشمن قرار گرفت، ما باید از آن دفاع بکنیم، و امروز نمونه بارز و واضح این حکم اسلامی، سرزمین عزیز فلسطین و کشور قبله اولیه مسلمین هست که سالهاست در اختیار دشمنان اسلام و مسلمین قرار گرفته.
اولاً: ما از هر کشوری که با صهیونیسم مبارزه کند قویاً حمایت می کنیم، و این حمایت فقط شامل حمایت اخلاقی و سیاسی نیست، بلکه شامل هر نوع حمایتی است که ما بتوانیم بکنیم، حتی حمایت نظامی، و تجهیزاتی و تسلیحاتی.
ثانیاً: درحال حاضر که دستمان به کار جنگ با متجاوزین بعثی در عراق بند هست، هیچ فرصتی را برای مبارزه سیاسی با اسرائیل فرو گذار نمی کنیم. ملاحظه کردید که در کمیسیونهای بزرگ جهانی آنجائی که صحبت از اسرائیل بود، ما خودمان را آنجا حاضر کردیم و سخن حق خودمان را آنجا بگوش همه رساندیم.
ثالثاً: در داخل کشور خودمان و در جهان اسلام راجع به مسئله اسرائیل بقدر وسعمان تبلیغات می کنیم. همانطور که می دانید ما حتی اسکناس هایمان را مزین به تصویر قدس شریف کردیم و سکه های خرد دم دست مردم را همچنین با این تصویر ضرب زدیم. درباره قدس صدها سخنرانی متین و مستدل از طرف مسئولین این جمهوری شده. شعارها و راهپیمائیهای ما مزین به شعار بسود فلسطین و علیه اسرائیل غاصب است. این کار سوم ماست که ما یک کار سیاسی در داخل هم همیشه می کنیم. و کار نهائی ما عبارت است از صف ارائی نظامی در مقابل دشمن غاصب، آنوقتی که راهی بسوی این صف آرائی پیدا کنیم یعنی وقتی که ما از دردسر جنگ با متجاوزین رهائی پیدا کنیم، به هر کشوری که در خط مقدم مشغول جنگیدن هست نیروی نظامی خواهیم فرستاد. این مشروط بر اینست که آن دولت این نیروی نظامی ما را قبول بکند. ما آمادگی داریم داوطلب خواهیم پذیرفت، پول و سلاح و تجهیزات هوائی، زمینی، و انواع و اقسام آن در اختیار نیروهای مبارز خواهیم گذاشت.
-با توجه به پیام تاریخی امام در سالگرد انقلاب و اهمیت فوق العاده حوزه های علمیه برای انقلاب اسلامی در سطح منطقه خاور میانه و جهان، حضرتعالی بعنوان یکی از شخصیتهای برجسته روحانیت چه رهنمودهائی در جهت اصلاح و تصفیه و توسعه کمی و کیفی حوزه های علمیه ارائه می فرمایید؟
-اولین کاری که بنظر من باید انجام بگیرد اینست: یک عده از متفکرین حوزه علمیه و تئوریسین های اصیل حوزه که حوزه را بشناسد و نقائض حوزه را بدانند ونقاط قوت حوزه را درک بکنند، باید بنشینند و طرح حوزه ایدهآل را بریزند. این کار اول است. من احساس می کنم اقداماتی که در حوزه قم و حوزه مشهد دارد انجام می گیرد برای اصلاح، منقطع از این ریشه اصلی است، یعنی می توانم ادعا بکنم که اغلب کسانی که در خط اصلاح حوزه دارند کار می کنند، نمی دانند که حوزه ای که می خواهند بسازند چه باید باشد و این عیب بزرگی است.
پیشنهاد من اینست که اول یک عده بیشینند با خیال راحت با فرصتهای زیاد حوزه ای را که باید ساخت ترسیم کنند. دراین ترسیم بایستی نکات مهمی را در مورد ملاحظه قرار بدهند: اهم این نکات اینست که از نقاط مثبت شیوه تحصیلی در حوزه های علمیه قدیم غمض عین نکنند. برای اینکه حوزه را مرتب کنند، کلاس بندیهائی به سبک مدارس غربی ترتیب ندهند.
برای اینکه حوزه را مرتب و منظم کنند کار های تخصصی بوجود نیاورند. اهمیت عالم اسلامی و فقیه اسلامی اینست که اگر چه در رشته فقاهت متخصص است، اما این تخصص فراگیری یک علم خاص، یعنی علم فقه نیست، بلکه تفسیر، تاریخ، رجال، حکمت، کلام و شاید بعضی از علوم دیگر در کنار علم فقه می دانیم. اگر ما آمدیم قضیه را تخصصی خشک کردیم، یعنی گفتیم که یک عده محدث بشوند، و یک عده فقیه بشوند، و عده ای دیگر متخصص در رجال شوند. اگر این کار را کردیم از آن نقاط اصلی اهمیت و رشد حوزه های علمیه غمض عین کرده ایم.
ما باید توجه کنیم که بزرگترین علمای ما کسانی بوده آند که در همه این رشته ها با همدیگر یدی داشتند. البته نمی گوئیم که در همه این رشته ها متخصص و در سطوح بالا بودند، خصوصا امروز که گرفتاریهای زیاد این اجازه را نمی دهد. اما می گوئیم مثل رسم و عادت حوزه علمیه در همه اینها بدی داشته باشند. اگر ما آمدیم این تخصص خشک را برقرار کردیم، محقق است که آن موضع ایده آل را نخواهیم داشت. یا مثلا فرض کنید که رسم رابطه احترام آمیز اخلاقی بین استاد و شاگرد که در حوزه های علمیه است باید بهم بزند، برای حوزه مضر خواهد بود.
بنا براین، اگر می خواهیم حوزه را اصلاح کنیم این اصلاح حوزه باید بمعنای تامین کمبودها و اصلاح نقائص و معایب باشد باشد، نه بمعنای تجدید نظر در نقاط مثبتی که حوزه های علمیه قرنها با آن نقاط زندگی کرده اند، و میبینم که بعضی ها توجه ندارند.
بهر حال نکاتی را بایستی از این قبیل در نظر گرفت. حوزه ایده آل آینده را بر مبنای این نکات ترسیم کرد. و این شکل تنظیم شده را روی کاغذ آورد. هم نمودار سازمانی کشید دقیقا تا اداره حوزه مشخص بشود که از کجا است، و هم کاملا پخته کرد و در ذهنیت شنوندگان و گویندگان این تحلیل را به قوام و نضج آورد. اگر این کار شد آنوقت شروعش آسان است، والا الان افراد متعددی درصدد اصلاح حوزه هستند تحت همین نام اصلاح با همین کلیت، در حالی که شاید عدهای اصلاح را چیزی میدانند بر خلاف آن چیزی که آن عده دیگر می دانند، و شاید هر دو اینها هم اشتباه می کنند، و شکل ثالثی لازم است.
بنا براین پیشنهاد من اینست که اول بایستی آن شکل ایده آل ترسیم بشود، و این شکل ایده آل را هیچکس جز کسانی که در حوزه بزرگ شده اند و با حوزه خو گرفته اند نمی تواند این کار را انجام بدهد.
اگر از خارج کسانی آمدند حوزه را درست کنند، این حوزه را خراب خواهند کرد. اگر طلبه های کاملا جوانی که حوزه را درست نمی شناسند و نقاط قوتش را درست قدردانی نمی کنند، آنها خواستند این کار را بکنند، اشتباه می کنند. باید تجربه پیران، اطلاعات و آگاهی کارکشتگان و خبره کاران حوزه علمیه با نشاط و تلاش و ابتکار جوانان بهم آمیخته بشود و یک مجموعه ای بوجود بیاید.
اگر این کار ۶ماه یا یکسال هم طول بکشد اشکالی ندارد. در این مدت ربط و ایراد و رد و اشکال و هر چه باید بشود انجام بگیرد، سپس شکل مشخص بشود، این شکل را بصورت متحد بهمه حوزه های بزرگ و کوچک ایران ابلاغ کنند و کسانی هم مشغول مقدماتش بشوند. البته انجام اصلاحات بعد از ترسیم شکل مطلوب، باز هم کار آسانی نیست، اما مشکلترین بخش قضیه همین بخش اول است که من می بینم به این بخش توجهی نمی شود.
-با اینکه دولت در جهت منافع مستضعفین گام بر می دارد، ولی با توجه به تورم روز افزون که معلول عوامل غیر اختیاری داخلی و خارجی است، و با توجه به ازدیاد مالیات ها در سال جدید، که قهرا در نهایت سنگینی آن بر دوش مستضعفین منتقل می شود، چه پیش بینی ها و طرحهائی جهت رفع نیازها و مشکلات مستضعفین در نظر گرفته است؟
-همانطور که گفتید بسیاری از عوامل این تورم ناشی از حوادث غیر اختیاری است و اهم آن حوادث جنگ است. ما اگر جنگ را بسلامتی تمام بکنیم، بسیاری از این چیزهائی که امروز در جامعه ما مشاهده می شود که عامل تورم است از بین خواهد رفت.
اولا : تولید در داخل کشور زیاد خواهد شد.
ثانیا : واردات بنحو سالم و تحت کنترل دولت، به مراکز خودش خواهد رسید.
ثالثا : صادرات ما و عمده آنها فقط، با شکل مطلوب و مورد علاقه خودمان بفروش خواهد رفت، و ابتکار عمل دست خودمان خواهد بود.
رابعا : با کار سازنده و خلاق بسیار بزرگی که ویرانیهای جنگ جلو ما گذاشته، اشغال برای بسیاری از مردم بیکار کشور بوجود خواهد امد.
در مجموع، بسیاری از عوامل تورم از بین خواهد رفت، و تورم خود بخود پائین خواهد امد، لکن در عین حال کارهای ضربتی هم بایستی انجام بگیرید. یکی از کارهای ضربتی همین کاری است که امروز ستاد بسیج اقتصادی دارد انجام می دهد، تا حدودی هم موفق بوده است. اگر چنانچه شورای اقتصاد بتواند اشراف و نظارت کامل خودش را بر ستاد بسیج اقتصادی تامین بکند و ادامه بدهد، ما امیدواریم که ستاد بسیج این قدرت را پیدا کند که یک عمل ضربتی کاملی برای کوتاه مدت نسبت به مستضعفین و مردم محروم جامعه بوجود بیاورد.
– مجله پاسدار اسلام با هدف ارائه عقائد و فرهنگ اسلامی با استفاده از حوزه علمیه به عنوان منبع اصلی بعد عقیدتی انقلاب منتشر می شود. چه رهنمودهائی برای تکامل و پیشبرد آن در جهت رفع نیازهای فرهنگی و عقیدتی جامعه اسلامی ارائه می فرمائید و چه توصیه ای به مردم در جهت همکاری با این مجله می فرمائید؟
– قبل از رهنمود، بایستی مسرت خودم را از اینکه یک چنین مجله ای بالاخره وجود پیدا کرده ابراز کنم. بی گمان حوزه علمیه قم، یعنی پایگاه اصلی آندیشه اصیل اسلامی و خاستگاه شریفترین، عالیترین و عمیق ترین دریافتهای اسلامی، باید یک تریبونی برای ابراز افکار و آندیشه های علمی خودش فراهم کند و تریبون نشریه است.
کاری که نشریه علمی می کند هیچ کار تبلیغاتی از قبیل رادیو و تلویزیون، روزنامه، اعلامیه و غیره انجام نمی دهند. بنابر این جای این نشریه خالی بوده و خوشحالم که این نشریه بهر حال تحقق پیدا کرده. با تورقی که در این چند شماره مجله شما کردم، بنظرم رسید که نشریه عناوینی خوبی دارد، و روی موضوعات خوبی کار کرده است.
البته پیشنهاد می کنم نشریه را بیشتر علمی و عمیق کنید. از اساتیدی که در این نشریه چیز می نویسند بخواهید مسائلی را که در منبرها، سخنرانی ها، نماز جمعه ها و روزنامه های معمولی می آید در اینجا تکرار نکنند، بلکه چیزهائی را که از حوزه علمیه متوقع هست بیشتر بیان کنند.
متفکرین جامعه، جوآنهای مشتاق جامعه و بسیاری از مردم جامعه امروز اقبالی به حوزه علمیه دارند، مایلند متون حوزه علمیه را درک کنند، و ببینند در اعماق این اقیانوس مواج، ولی مبهم از فنون و علوم و دریافتها و آندیشه ها و استنباط چه می گذرد؟ مسائل فقهی مهم را بصورت علمی بزبان فارسی حلاجی کنید. ای بسا محقق و صاحب آندیشه ای که زبان عربی را خوب نمی داند. پس شما در اینجا به زبان فارسی مسائل را بطور تحقیقی بیان کنید، چه در فقه و چه در فلسفه، و چه اصول فقه و تفسیر و تاریخ و دیگر فنونی که در حوزه هست مثل رجال، درآیه و غیره. اینها را بیشتر در مجله بیاورید. از اساتید بخواهید که بیشتر صرف وقت کنند. برای هر استادی امکان دارد که هر چند ماه یک مقاله خوب به شما بدهد. شما در میان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، درمیان فضلای معروف و ناشناخته در این حوزه بزرگ و کهن می توانید کسانی را پیدا کنید، که مجله ای با حجمی چند برابر این مجله را ماه پر کنند و به مردم بدهند.
بهر حال توصیه بنده به مردم و بخصوص به اهل تحقیق و ترفین و درک مفاهیم عمیق اسلامی اینست که از این مجله استقبال کنند و آن را بخوانند و به عین تدبر و تعمق نگاه کنند تا انشاءالله از فوائد او بهرهمند گردند.