تحلیل‏ها، عبرت‏ها و پى آمدها۲

حجهالاسلام و المسلمین محمد تقى رهبر

 

در بخش پیشین مقال از برگزارى شکوهمند انتخابات ریاست جمهورى و حضور گسترده و بى سابقه مردم خوب مان در این همایش ملّى و حمایت از نظام اسلامى، و پى آمدهاى آن، شمه‏اى نگارش یافت. گفتم برخى ماجراجوئیها از سوى نامزدهاى ریاست جمهورى و طرح تقلّب دیکته شده از سوى سازمان‏هاى جاسوسى سیا و دشمنان خارجى مداخله گر آغاز شد و برخى زیاده خواهان و عوامل اجیر شده، جامعه را به آشوب کشیدند و بذر کینه و اختلاف پاشیدند و خوراک براى دشمنان قسم خورده و رسانه‏هاى بیگانه فراهم ساختند که تلخى‏هاى آن در تاریخ ماندنى است و همچنانکه دست آوردها و عبرتهاى آن ازیاد نخواهد رفت.

پیرو این حوادث، وقایع دیگرى اتّفاق افتاد که توجه به آنها براى درک توطئه‏هاى بیگانگان و چالش‏هاى پیش آمده ضرورى و عبرت‏آموز است. اینها آزمایشى بود براى همه که به فرموده مقام معظم رهبرى گروهى نمره قبولى گرفتند که مردم ایران بودند و جمعى مردود شدند که با کمال شرمندگى نخبه‏گان بودند!

 

سیه‏روئى پاره‏اى نخبه‏گان سیاسى!

آرى مردود شده گان پاره‏اى از نخبه گان بودند که در این محک تجربه، سیه روى از آب درآمدند. براى این ادعا دلائل روشنى وجود دارد.

اما نخبه گان کیانند؟ نخبه گان کسانى هستند که یک سرو گردن از مردم دیگر خود را برتر مى‏بینند، با پول و سرمایه این مردم درس خوانده‏اند و رتبه تحصیلى گرفته‏اند، از نردبان ملت بالا رفته و به جاه و مقامى رسیده‏اند که دیگر مردم را نمى‏بینند! مردم را براى خود مى‏خواهند نه خود را براى مردم، خود از خواص‏اند و مردم را عوام مى‏نامند! و بر آنند که آنها را بدنبال خود بکشند با مقاصد خاص خود. این گروه نخبه گان اگر مردمى نباشند بلاى جان مردم خواهند شد، ادعاى مردمى بودن دارند اما از درد و رنج مردم ناآگاهند، مردم را براى منافع شخصى و حزبى به خیابان‏ها مى‏کشانند و خود در جاى امن آرمیده و از احساسات جوانان مردم بهره‏کشى مى‏کنند. آرى تعدادى از همین نخبه‏گان بودند که آتش فتنه را در انتخابات دامن زدند و با تحریک عقبه‏هاى سیاسى خود روح بى اعتمادى را دمیدند و پیشاپیش به پیروى از احزاب ورشکسته و حاشیه‏هاى پیرامون خود بلند گوى بیگانه شدند و دانسته و ندانسته در چنبره توطئه‏هاى از پیش طراحى شده گرفتار آمده و قهقهه شادمانى را از دل دشمنان خونى این ملت برآورده‏اند. اگر به فرهنگ قرآن بنگریم براى اینگونه نخبه‏گان عناوینى همچون ملأ مترفین، مستکبرین، و گاه احبار و رهبان و سران فتنه و اقطاب کفر و نفاق آورده که گاه در کسوت قدرت، گاه ثروت و گاه عناوین روحانى و کسوت دینى ظاهر مى‏شوند، ساده دلهاى خلق را بازر و زور و تزویر به دنبال خود مى‏کشند، که نمونه‏هاى آن را دیدیم.

 

نخبه‏گان بى‏بصیرت!

با اینکه نخبه‏گان ادعاى روشنفکرى، دانائى و بینش و تحلیل‏گرى دارند اما هرگاه دچار نفسانیت، کج فهمى و تردید و بى اعتمادى شدند، از درک اوّلیات و بدیهیات نیز محروم ماندند و خطر کج فهمى آنان بسیار عظیم است، نخبه‏گان در مثال همچون خلبان، ملوان و راننده‏اى هستند که ماشین جامعه را هدایت مى‏کنند اندکى خواب آلودگى، سستى و غفلت کافى است که جان صدها تن را به مخاطره افکنده و به آتش بکشند و البته در مقیاس جامعه میلیون‏ها انسان را به گمراهى بکشانند، و به همین لحاظ جرمشان سنگین است.

اما سؤال اینست که چگونه و چرا نخبه‏گان دچار بى‏بصیرتى مى‏شوند همانگونه که رهبر فرزانه حضرت آیت اللّه العظمى خامنه‏اى در مورد انتخابات و مواضع نخبه‏گان سیاسى فرمودند؟ اول ببینیم بصیرت چیست و بى‏بصیرتى کدام است؟ بصیرت و روشن بینى، بینش دل و نگرش قلب و آگاهى وجدان است و این در حالى براى انسان فراهم مى‏گردد که آیینه دل و صحیفه وجدان آلوده نباشد و گردو غبار هواى نفس بر جان و فطرت غلبه نکند و آدمى دچار کور دلى نگردد. همانگونه که قرآن کریم دراین‏باره مى‏فرماید: “قد جائکم بصائر من ربّکم فمن ابصر فلنفسه و من عمى فعلیها”(انعام، آیه ۱۰۳)

از سوى خداوند روشنگریهایى براى شما آمده است پس هر آنکه از طریق بصیرت درآید خیر و سعادت براى خود فراهم آورده و هرکس دچار کور دلى شد زیان آن را خود برده است.

خلاصه آنکه بصیرت و روشندلى حاصل تقوا و پرهیزکارى و کور دلى و بى بصیرتى نتیجه گناه و بى‏تقوایى است، گناه و معصیت و حب جاه و نفس پرستى چشمه‏هاى دل را کور مى‏کند هرچند امکان دارد چنین فردى از علم و دانش هم بهره‏اى داشته باشد. علم مقوله‏اى است و بصیرت مقوله دیگر، بسیار اتّفاق مى‏افتد که فردى صاحب علم باشد و علم او را سودى نرساند و همچنان در گمراهى و ضلالت سرگردان باشد. قرآن با بیان این حقیقت مى‏فرماید: “افرأیت من اتخذ الهه هواه و اضلّه اللّه على علم” آیا دیدى آنکس را که هواى نفس را خداى خود گرفته و خداوند با وجود علم ودانایى به گمراهى‏اش کشیده است؟ آرى هواى نفس دشمن عقل و خرد و بصیرت و بینش آدمى است. کسانى که دچار بى تقوایى سیاسى و بى‏بصیرتى شدند در جریان انتخابات و حوادث بعدى آن از آزمایش الهى سیه روى بیرون آمدند وقتى به عمق مسائل بنگریم، انگیزه‏اى جز هواى نفس نداشتند و این هواى نفس براى انسان‏ها متفاوت است. خیلى‏ها خود نمى‏فهمند به کدام یک از رشته‏هاى جادوئى نفس گرفتار آمده‏اند و آنچنان اسیرند که اندیشه آزاد از کف اختیارشان بیرون رفته است. این هواى نفس براى خواص شهوت و شراب نیست بلکه خود بینى و حسادت و کینه توزى است، جاه پرستى است و تفوق‏طلبى است. عقده‏هاى واپس زده‏اى است که به دلیل شکست‏هایشان به نوعى از کمین سربرون مى‏کند و چالش‏هاى درونى را پوشش مى‏دهد، دروغ، تهمت به اشخاص، تخریب نظام، و بى پروایى در افترا زدن و ناروا گفتن در این راستا تعریف و توجیه مى‏شوند در همین آزمایش مردودى‏ها دیدیم که عقده گشائى‏ها تا آنجا پیش مى‏رود که بدون حجت شرعى و به استناد شایعه‏هاى ساخته و پرداخته دشمن ادعانامه علیه نظام اسلامى صادر مى‏کنند و پلشتى‏ها را دامن مى‏زنند و به رغم گزارشات مستند و مستدل که اعمال وقیحانه مورد ادعا را رد مى‏کند، بازهم بر اداى کذب خود پافشارى مى‏کنند و به دشمنان اسلام صادقانه خدمت مى‏نمایند، به مثل معروف براى یک دستمال قیصریه را به آتش مى‏کشند. راستى که وقایع جارى چه قدر شباهت دارد به موضعگیرى‏هاى طلحه و زبیر بر ضد مولاى متقین على(ع) که آنهمه سوابق را زیر پا گذاشتند صرفاً بخاطر اینکه نتوانستند حکومت عراق و بصره را بدست آورند، و امیرالمؤمنین(ع) آنها را به بازى نگرفت، بر امام زمان خود خروج کردند و بر مسلمین سلاح کشیدند.

 

خود مى‏کشى و خود تعزیه مى‏دارى!

ماجراى شگفت آور اینکه این ورشکسته‏هاى سیاسى و بى‏بصیرت پس از آن ماجراهاى تلخ و کشیدن مردم به خیابان‏ها با تز کودتاى سبز مخملى! که توسط دیگران از پشت مرزها هدایت مى‏شد، و تجمعات غیرقانونى و زمینه سازى براى اشرار و اغتشاشگران که به کشته شدن تعدادى از هموطنانمان انجامید، براى کشته‏ها اعلام عزا کردند! و برخى روحانیون نیز هم صداى با آنها مردم را به مصلا و بهشت زهرا کشاندند و پیراهن عثمان سبز رنگ را بالاى نیزه بردند و به خون خواهى کسانى پرداختند که خود سبب کشته شدن آنان شدند و بگفته حافظ: “خود مى‏کشى اى حافظ خود تعزیه مى‏دارى”

مسجد ضرارها!

از عبرتهاى دیگر انتخابات سنگر گرفتن در نمادهاى دینى چون مسجد ضرار بود. مسجد ضرار مسجدى بود که منافقان عصر پیامبر(ص) در برابر مسجد نبوى ساختند تا مسجد پیامبر را خلوت کنند “والّذین اتخذوا مسجداً ضراراً و کفرا و تفریقا بین المؤمنین” آنها مسجدى ساختند زیان آور با انگیزه کفر و تفرقه افکنى میان مؤمنان، و پیامبر(ص) مأمور شد که در آن مسجد حضور پیدا نکند و دستور داد آنرا تخریب نمایند و به آتش بکشند.

“مسجد ضرار” نماد است براى شعائر دینى که بر ضد دین به استخدام درآید.

امیرالمؤمنین(ع) را معاویه و عمر و عاص با اوراق قرآن که بر نیزه‏ها بالا بردند در عرصه کارزار به بن بست صلح ناخواسته کشاندند و زمینه حاکمیت امویان فراهم آمد، امام حسین(ع) را با شعاد دین و اللّه اکبر شهید کردند، همانگونه که شاعر عرب گفت:

و یکبرون بان قتلت و انما

قتلوا بک التکبیر و التهلیلا

با کشتن تو تکبیر گفتند در حالیکه با کشتن تو تکبیر و توحید را کشتند.

برخى کاندیداهاى فریب خورده و توهم زده که طرح تقلب دیکته شده را ابزار آشوب کردند از عنوان تقلید و نام امام خمینى(ره) رنگ سبز سادات، دعوت مردم به اللّه اکبر شبانه و حضور در مصلا ژست قانون‏گرائى و مانند آن بهره گرفتند و سرکردگى فتنه را عهده‏دار شدند و برخى نخبه‏گان از پایگاه نماز و خطابه و منبر جهت القاى بى‏اعتمادى و روشن نگهداشتن آتش فتنه بهره جستند و برخى دیگر به عنوان حمایت از قانون و حقوق مردم به نشر اکاذیب و تهمت ناروا و بى‏آبروئى نسبت به نظام پرداختند تا آبروى اسلام را ببرند، و برخى با لباس روحانیت و فقاهت بى فقه و سیادت و سوابق خود آتش بیار معرکه شدند که دیدیم، همه اینها مسجد ضرار بود… که از سوى آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و تروریست‏هاى منافق حمایت مى‏شد و این نخبه‏هاى بى بصیرت نفهمیدند! و اصلاح طلبان مفسد دست آویز کردند.

مردم ما از پاره‏اى از احزاب غیرقانونى و تشکّل‏هاى ورشکسته جز آنچه اتّفاق افتاد انتظار نداشتند چرا که مى‏دانستند این احزاب اخلالگر سالهاست در کمین انقلاب اسلامى و حکومت دینى و ولایتمدارى‏اند و ماجراى انتخابات فرصت طلائى بود براى آنها که با این سناریو به میدان بیایند و ضربه به نظام دینى بزنند و حاکمیت و ولایت را به چالش بکشند، اما همین مردم انتظار نداشتند کسانیکه سالها نان اسلام و امام زمان را خورده‏اند و از نردبان انقلاب به پست‏هاى ریاست جمهورى، نخست وزیرى، و ریاست و سیادت رسیده‏اند اینگونه دست در دست دشمنان خونى ملت بگذارند و همان چیزى را بگویند که از کاخ سفید و الیزه و لانه‏هاى منافقان و دشمنان این ملت به گوش مى‏رسد.

 

زیر چتر حمایت اجنبى

و نکته عجیب دیگر اینکه: برخى از این نامزدها که حمایت‏هاى دشمنان ملت را از خود شنیدند و به صراحت دیدند که جریان اصلاح‏طلبى فاسد خواسته آمریکا و اسرائیل و انگلیس مى‏باشد و از نامزد آنها اقطاب کفر و استکبار حمایت مى‏کند و میلیاردها به پاى آنان خرج مى‏کنند حاضر نشدند براى حفظ ظاهر هم که شده اعلام برائت از بیگانگان بکنند و آن را براى خود پشتوانه مى‏دانند و به شک مى‏اندازد که نکند واقعاً بده بستان‏هایى و قرار مدارى با بیگانه دارند که نشان رضایتمندى از این حمایتها در سیماى ایناندیده مى‏شود، اگر اینان تمایل به جهان استکبارى و صهیونیستى ندارند (که انشاء اللّه چنین است) چرا حاضر نشدند از حمایتهاى آنان برائت جویند و دسیسه‏هاى آنان را علیه ملت محکوم کنند؟ حافظ مى‏گوید:

دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم

با کافران چه کارت گر بت نمى‏پرستى!

اینها براى مردم درس‏آموز است، به مردم بینش بیشتر نسبت به چهره‏ها مى‏دهد که دست در دست هر ناکس نگذارند و فریب زبان بازى آنان را نخورند و به سوابق آنان تکیه نکنند که حضرت امام فرمودند: ملاک وضع فعلى افراد است.

 

جبهه سبز امید (براى بیگانه)

و شگفتا که برخى از این جریان‏ها در اندیشه تشکیل “جبهه سبز امید” برآمده‏اند این جبهه امید براى چه کسانى است؟ براى خودى یا بیگانه؟ عملکرد اینها نشان داد که جز بیگانگان و وطن فروشان فرارى امیدى به این جریان‏هاى سیاسى ندارند که البته امید آنان نیز سرابى بیش نیست. چه، با بیدارى ملت بزرگ و رهبرى حکیمانه رهبر معظم و هوشیارى دینداران غیور ایرانى و سربازان اسلام، این مهره‏ها سوخته‏اند و از این عناصر ماجراجو جز شرّ و فتنه چیزى ساخته نیست و اینها نیز به اسلاف خود خواهند پیوست که شبانه از کشور گریختند و به دامن بیگانه پناه بردند و این خاصیّت انقلاب و مظلومیت نظام و خون پاک شهیدانى است که هستى خود را دادند تا انقلاب اسلامى و گفتمان امام راحل جاودانه بماند، آرى این خاصیّت نظام است که ناخالصى‏ها را طرد و نفى کند و آنچه براى بشریت سودمند است بماند: “اما الزبد فیذهب جفاء واما ما ینفع النّاس فیمکث فى الارض” .

این روزها دادگاه توطئه گران و اغتشاش گران پیش روى ملت و مردم جهان باز است و همه مى‏بینند چه ماجراها پشت صحنه بوده که گوشه‏اى از آن درز کرده است، امروز متهمین در دادگاه‏ها مى‏گویند چرا فقط ما را محاکمه مى‏کنید در حالیکه ما فریب کسانى را خوردیم که آزاد مى‏گردند و پرونده آنها سنگین‏تر از ماست” و این سخن درستى است. قانون، مجازات اخلالگران و توطئه گران را روشن کرده و مسببین اصلى این فتنه و آشوب‏ها که بخوبى شناخته شده‏اند مى‏بایست در برابر میز محاکمه بایستند و به دادگاه عدل اسلامى پاسخ دهند که چرا علیه نظام و امنیت کشور قیام کرده‏اند؟ اینها انتظار به حقى است که ملت از قوّه قضائیه دارد که دانه درشت‏ها را هم به محکمه بکشانند تا پاسخگوى اعمالشان باشند اینها حق تشکیل حزب و جبهه و نظائر آن را ندارند، اینها محکومند و محکوم باید مجازات شود.

 

مسئولیت امروز نیروهاى انقلاب

و اما رسالت و مسئولیت امروز نیروهاى انقلاب، امروزه بسیار سنگین است.

اطاعت و حمایت از رهبرى و ولایت فقیه که عمود نظام و ستون انقلاب و سررشته دار وحدت امّت است که از آغاز تا امروزه هدف اصلى دشمن بوده و امام راحل فرمود: “پشتیبان ولایت فقیه باشید تا لطمه به نظام وارد نیاید” رهبرى داهیانه و قاطعانه ولى امر (دام ظله) در جریانهاى سه ماه اخیر فصل الخطاب بود که مورد تأیید قاطبه مردم و فرزندان واقعى امام و انقلاب قرار داشت و در آینده و براى همیشه مورد تأیید و تأکید بیشتر قرار خواهد داشت و امت با رهبرى خود پیوند و عهد ناگسستنى دارد.

مسئولیت دولت منتخب نیز بسیار سنگین است و خط مشى دولت مى‏بایست ولایتمدارى، عدالت خواهى، قانون گرائى و خدمتگزارى و اهتمام به نشر فرهنگ اسلامى با تمام ابعاد آن باشد کابینه دولت و وزرا نیز همین مسئولیت را بر دوش دارند و مى‏بایست از بهترین نیروهاى توانمند مجرب و کارآزموده و پرتلاش و با درایت انتخاب شوند و فراجناحى باسعه صدر و بلندنگرى عمل کنند که این کشور و ملت تشنه عدالت و خدمت است و جز این چیزى را برنمى‏تابد، و همین مسئولیتها براى مجلس و قوّه قضائیه و همه نهادها و سازمان‏ها مطرح است که دست در دست یکدیگر داده و بدون تعارض و لجبازى و یک‏جانبه‏نگرى به مصالح کشور فکر کنند و گره‏هاى کور اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و صنعتى و کشاورزى را بگشایند که شرائط سخت است و دشمنان زخم خورده در کمین‏اند وضایع کردن فرصت خسارتى نابخشودنى است و چشم جهانى نگران ایران اسلامى است و مسلمانان و مستضعفان جهان بیش از خود ما نگران آینده ایران انقلابى هستند که این تجربه نوین در عرصه بین المللى بالنده بماند و سران کفر و استکبار و فتنه‏هاى گوناگون را از سر راه بردارد و به زیاده خواهى نظام‏هاى سلطه گر پایان دهد که از خداوند بزرگ و امدادهاى غیبى و توجه خاص ولى امر – عجل اللّه تعالى فرجه – انتظار یارى داریم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *