حجهالاسلام و المسلمین محمد تقى رهبر
در بخش پیشین مقال از برگزارى شکوهمند انتخابات ریاست جمهورى و حضور گسترده و بى سابقه مردم خوب مان در این همایش ملّى و حمایت از نظام اسلامى، و پى آمدهاى آن، شمهاى نگارش یافت. گفتم برخى ماجراجوئیها از سوى نامزدهاى ریاست جمهورى و طرح تقلّب دیکته شده از سوى سازمانهاى جاسوسى سیا و دشمنان خارجى مداخله گر آغاز شد و برخى زیاده خواهان و عوامل اجیر شده، جامعه را به آشوب کشیدند و بذر کینه و اختلاف پاشیدند و خوراک براى دشمنان قسم خورده و رسانههاى بیگانه فراهم ساختند که تلخىهاى آن در تاریخ ماندنى است و همچنانکه دست آوردها و عبرتهاى آن ازیاد نخواهد رفت.
پیرو این حوادث، وقایع دیگرى اتّفاق افتاد که توجه به آنها براى درک توطئههاى بیگانگان و چالشهاى پیش آمده ضرورى و عبرتآموز است. اینها آزمایشى بود براى همه که به فرموده مقام معظم رهبرى گروهى نمره قبولى گرفتند که مردم ایران بودند و جمعى مردود شدند که با کمال شرمندگى نخبهگان بودند!
سیهروئى پارهاى نخبهگان سیاسى!
آرى مردود شده گان پارهاى از نخبه گان بودند که در این محک تجربه، سیه روى از آب درآمدند. براى این ادعا دلائل روشنى وجود دارد.
اما نخبه گان کیانند؟ نخبه گان کسانى هستند که یک سرو گردن از مردم دیگر خود را برتر مىبینند، با پول و سرمایه این مردم درس خواندهاند و رتبه تحصیلى گرفتهاند، از نردبان ملت بالا رفته و به جاه و مقامى رسیدهاند که دیگر مردم را نمىبینند! مردم را براى خود مىخواهند نه خود را براى مردم، خود از خواصاند و مردم را عوام مىنامند! و بر آنند که آنها را بدنبال خود بکشند با مقاصد خاص خود. این گروه نخبه گان اگر مردمى نباشند بلاى جان مردم خواهند شد، ادعاى مردمى بودن دارند اما از درد و رنج مردم ناآگاهند، مردم را براى منافع شخصى و حزبى به خیابانها مىکشانند و خود در جاى امن آرمیده و از احساسات جوانان مردم بهرهکشى مىکنند. آرى تعدادى از همین نخبهگان بودند که آتش فتنه را در انتخابات دامن زدند و با تحریک عقبههاى سیاسى خود روح بى اعتمادى را دمیدند و پیشاپیش به پیروى از احزاب ورشکسته و حاشیههاى پیرامون خود بلند گوى بیگانه شدند و دانسته و ندانسته در چنبره توطئههاى از پیش طراحى شده گرفتار آمده و قهقهه شادمانى را از دل دشمنان خونى این ملت برآوردهاند. اگر به فرهنگ قرآن بنگریم براى اینگونه نخبهگان عناوینى همچون ملأ مترفین، مستکبرین، و گاه احبار و رهبان و سران فتنه و اقطاب کفر و نفاق آورده که گاه در کسوت قدرت، گاه ثروت و گاه عناوین روحانى و کسوت دینى ظاهر مىشوند، ساده دلهاى خلق را بازر و زور و تزویر به دنبال خود مىکشند، که نمونههاى آن را دیدیم.
نخبهگان بىبصیرت!
با اینکه نخبهگان ادعاى روشنفکرى، دانائى و بینش و تحلیلگرى دارند اما هرگاه دچار نفسانیت، کج فهمى و تردید و بى اعتمادى شدند، از درک اوّلیات و بدیهیات نیز محروم ماندند و خطر کج فهمى آنان بسیار عظیم است، نخبهگان در مثال همچون خلبان، ملوان و رانندهاى هستند که ماشین جامعه را هدایت مىکنند اندکى خواب آلودگى، سستى و غفلت کافى است که جان صدها تن را به مخاطره افکنده و به آتش بکشند و البته در مقیاس جامعه میلیونها انسان را به گمراهى بکشانند، و به همین لحاظ جرمشان سنگین است.
اما سؤال اینست که چگونه و چرا نخبهگان دچار بىبصیرتى مىشوند همانگونه که رهبر فرزانه حضرت آیت اللّه العظمى خامنهاى در مورد انتخابات و مواضع نخبهگان سیاسى فرمودند؟ اول ببینیم بصیرت چیست و بىبصیرتى کدام است؟ بصیرت و روشن بینى، بینش دل و نگرش قلب و آگاهى وجدان است و این در حالى براى انسان فراهم مىگردد که آیینه دل و صحیفه وجدان آلوده نباشد و گردو غبار هواى نفس بر جان و فطرت غلبه نکند و آدمى دچار کور دلى نگردد. همانگونه که قرآن کریم دراینباره مىفرماید: “قد جائکم بصائر من ربّکم فمن ابصر فلنفسه و من عمى فعلیها”(انعام، آیه ۱۰۳)
از سوى خداوند روشنگریهایى براى شما آمده است پس هر آنکه از طریق بصیرت درآید خیر و سعادت براى خود فراهم آورده و هرکس دچار کور دلى شد زیان آن را خود برده است.
خلاصه آنکه بصیرت و روشندلى حاصل تقوا و پرهیزکارى و کور دلى و بى بصیرتى نتیجه گناه و بىتقوایى است، گناه و معصیت و حب جاه و نفس پرستى چشمههاى دل را کور مىکند هرچند امکان دارد چنین فردى از علم و دانش هم بهرهاى داشته باشد. علم مقولهاى است و بصیرت مقوله دیگر، بسیار اتّفاق مىافتد که فردى صاحب علم باشد و علم او را سودى نرساند و همچنان در گمراهى و ضلالت سرگردان باشد. قرآن با بیان این حقیقت مىفرماید: “افرأیت من اتخذ الهه هواه و اضلّه اللّه على علم” آیا دیدى آنکس را که هواى نفس را خداى خود گرفته و خداوند با وجود علم ودانایى به گمراهىاش کشیده است؟ آرى هواى نفس دشمن عقل و خرد و بصیرت و بینش آدمى است. کسانى که دچار بى تقوایى سیاسى و بىبصیرتى شدند در جریان انتخابات و حوادث بعدى آن از آزمایش الهى سیه روى بیرون آمدند وقتى به عمق مسائل بنگریم، انگیزهاى جز هواى نفس نداشتند و این هواى نفس براى انسانها متفاوت است. خیلىها خود نمىفهمند به کدام یک از رشتههاى جادوئى نفس گرفتار آمدهاند و آنچنان اسیرند که اندیشه آزاد از کف اختیارشان بیرون رفته است. این هواى نفس براى خواص شهوت و شراب نیست بلکه خود بینى و حسادت و کینه توزى است، جاه پرستى است و تفوقطلبى است. عقدههاى واپس زدهاى است که به دلیل شکستهایشان به نوعى از کمین سربرون مىکند و چالشهاى درونى را پوشش مىدهد، دروغ، تهمت به اشخاص، تخریب نظام، و بى پروایى در افترا زدن و ناروا گفتن در این راستا تعریف و توجیه مىشوند در همین آزمایش مردودىها دیدیم که عقده گشائىها تا آنجا پیش مىرود که بدون حجت شرعى و به استناد شایعههاى ساخته و پرداخته دشمن ادعانامه علیه نظام اسلامى صادر مىکنند و پلشتىها را دامن مىزنند و به رغم گزارشات مستند و مستدل که اعمال وقیحانه مورد ادعا را رد مىکند، بازهم بر اداى کذب خود پافشارى مىکنند و به دشمنان اسلام صادقانه خدمت مىنمایند، به مثل معروف براى یک دستمال قیصریه را به آتش مىکشند. راستى که وقایع جارى چه قدر شباهت دارد به موضعگیرىهاى طلحه و زبیر بر ضد مولاى متقین على(ع) که آنهمه سوابق را زیر پا گذاشتند صرفاً بخاطر اینکه نتوانستند حکومت عراق و بصره را بدست آورند، و امیرالمؤمنین(ع) آنها را به بازى نگرفت، بر امام زمان خود خروج کردند و بر مسلمین سلاح کشیدند.
خود مىکشى و خود تعزیه مىدارى!
ماجراى شگفت آور اینکه این ورشکستههاى سیاسى و بىبصیرت پس از آن ماجراهاى تلخ و کشیدن مردم به خیابانها با تز کودتاى سبز مخملى! که توسط دیگران از پشت مرزها هدایت مىشد، و تجمعات غیرقانونى و زمینه سازى براى اشرار و اغتشاشگران که به کشته شدن تعدادى از هموطنانمان انجامید، براى کشتهها اعلام عزا کردند! و برخى روحانیون نیز هم صداى با آنها مردم را به مصلا و بهشت زهرا کشاندند و پیراهن عثمان سبز رنگ را بالاى نیزه بردند و به خون خواهى کسانى پرداختند که خود سبب کشته شدن آنان شدند و بگفته حافظ: “خود مىکشى اى حافظ خود تعزیه مىدارى”
مسجد ضرارها!
از عبرتهاى دیگر انتخابات سنگر گرفتن در نمادهاى دینى چون مسجد ضرار بود. مسجد ضرار مسجدى بود که منافقان عصر پیامبر(ص) در برابر مسجد نبوى ساختند تا مسجد پیامبر را خلوت کنند “والّذین اتخذوا مسجداً ضراراً و کفرا و تفریقا بین المؤمنین” آنها مسجدى ساختند زیان آور با انگیزه کفر و تفرقه افکنى میان مؤمنان، و پیامبر(ص) مأمور شد که در آن مسجد حضور پیدا نکند و دستور داد آنرا تخریب نمایند و به آتش بکشند.
“مسجد ضرار” نماد است براى شعائر دینى که بر ضد دین به استخدام درآید.
امیرالمؤمنین(ع) را معاویه و عمر و عاص با اوراق قرآن که بر نیزهها بالا بردند در عرصه کارزار به بن بست صلح ناخواسته کشاندند و زمینه حاکمیت امویان فراهم آمد، امام حسین(ع) را با شعاد دین و اللّه اکبر شهید کردند، همانگونه که شاعر عرب گفت:
و یکبرون بان قتلت و انما
قتلوا بک التکبیر و التهلیلا
با کشتن تو تکبیر گفتند در حالیکه با کشتن تو تکبیر و توحید را کشتند.
برخى کاندیداهاى فریب خورده و توهم زده که طرح تقلب دیکته شده را ابزار آشوب کردند از عنوان تقلید و نام امام خمینى(ره) رنگ سبز سادات، دعوت مردم به اللّه اکبر شبانه و حضور در مصلا ژست قانونگرائى و مانند آن بهره گرفتند و سرکردگى فتنه را عهدهدار شدند و برخى نخبهگان از پایگاه نماز و خطابه و منبر جهت القاى بىاعتمادى و روشن نگهداشتن آتش فتنه بهره جستند و برخى دیگر به عنوان حمایت از قانون و حقوق مردم به نشر اکاذیب و تهمت ناروا و بىآبروئى نسبت به نظام پرداختند تا آبروى اسلام را ببرند، و برخى با لباس روحانیت و فقاهت بى فقه و سیادت و سوابق خود آتش بیار معرکه شدند که دیدیم، همه اینها مسجد ضرار بود… که از سوى آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و تروریستهاى منافق حمایت مىشد و این نخبههاى بى بصیرت نفهمیدند! و اصلاح طلبان مفسد دست آویز کردند.
مردم ما از پارهاى از احزاب غیرقانونى و تشکّلهاى ورشکسته جز آنچه اتّفاق افتاد انتظار نداشتند چرا که مىدانستند این احزاب اخلالگر سالهاست در کمین انقلاب اسلامى و حکومت دینى و ولایتمدارىاند و ماجراى انتخابات فرصت طلائى بود براى آنها که با این سناریو به میدان بیایند و ضربه به نظام دینى بزنند و حاکمیت و ولایت را به چالش بکشند، اما همین مردم انتظار نداشتند کسانیکه سالها نان اسلام و امام زمان را خوردهاند و از نردبان انقلاب به پستهاى ریاست جمهورى، نخست وزیرى، و ریاست و سیادت رسیدهاند اینگونه دست در دست دشمنان خونى ملت بگذارند و همان چیزى را بگویند که از کاخ سفید و الیزه و لانههاى منافقان و دشمنان این ملت به گوش مىرسد.
زیر چتر حمایت اجنبى
و نکته عجیب دیگر اینکه: برخى از این نامزدها که حمایتهاى دشمنان ملت را از خود شنیدند و به صراحت دیدند که جریان اصلاحطلبى فاسد خواسته آمریکا و اسرائیل و انگلیس مىباشد و از نامزد آنها اقطاب کفر و استکبار حمایت مىکند و میلیاردها به پاى آنان خرج مىکنند حاضر نشدند براى حفظ ظاهر هم که شده اعلام برائت از بیگانگان بکنند و آن را براى خود پشتوانه مىدانند و به شک مىاندازد که نکند واقعاً بده بستانهایى و قرار مدارى با بیگانه دارند که نشان رضایتمندى از این حمایتها در سیماى ایناندیده مىشود، اگر اینان تمایل به جهان استکبارى و صهیونیستى ندارند (که انشاء اللّه چنین است) چرا حاضر نشدند از حمایتهاى آنان برائت جویند و دسیسههاى آنان را علیه ملت محکوم کنند؟ حافظ مىگوید:
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمىپرستى!
اینها براى مردم درسآموز است، به مردم بینش بیشتر نسبت به چهرهها مىدهد که دست در دست هر ناکس نگذارند و فریب زبان بازى آنان را نخورند و به سوابق آنان تکیه نکنند که حضرت امام فرمودند: ملاک وضع فعلى افراد است.
جبهه سبز امید (براى بیگانه)
و شگفتا که برخى از این جریانها در اندیشه تشکیل “جبهه سبز امید” برآمدهاند این جبهه امید براى چه کسانى است؟ براى خودى یا بیگانه؟ عملکرد اینها نشان داد که جز بیگانگان و وطن فروشان فرارى امیدى به این جریانهاى سیاسى ندارند که البته امید آنان نیز سرابى بیش نیست. چه، با بیدارى ملت بزرگ و رهبرى حکیمانه رهبر معظم و هوشیارى دینداران غیور ایرانى و سربازان اسلام، این مهرهها سوختهاند و از این عناصر ماجراجو جز شرّ و فتنه چیزى ساخته نیست و اینها نیز به اسلاف خود خواهند پیوست که شبانه از کشور گریختند و به دامن بیگانه پناه بردند و این خاصیّت انقلاب و مظلومیت نظام و خون پاک شهیدانى است که هستى خود را دادند تا انقلاب اسلامى و گفتمان امام راحل جاودانه بماند، آرى این خاصیّت نظام است که ناخالصىها را طرد و نفى کند و آنچه براى بشریت سودمند است بماند: “اما الزبد فیذهب جفاء واما ما ینفع النّاس فیمکث فى الارض” .
این روزها دادگاه توطئه گران و اغتشاش گران پیش روى ملت و مردم جهان باز است و همه مىبینند چه ماجراها پشت صحنه بوده که گوشهاى از آن درز کرده است، امروز متهمین در دادگاهها مىگویند چرا فقط ما را محاکمه مىکنید در حالیکه ما فریب کسانى را خوردیم که آزاد مىگردند و پرونده آنها سنگینتر از ماست” و این سخن درستى است. قانون، مجازات اخلالگران و توطئه گران را روشن کرده و مسببین اصلى این فتنه و آشوبها که بخوبى شناخته شدهاند مىبایست در برابر میز محاکمه بایستند و به دادگاه عدل اسلامى پاسخ دهند که چرا علیه نظام و امنیت کشور قیام کردهاند؟ اینها انتظار به حقى است که ملت از قوّه قضائیه دارد که دانه درشتها را هم به محکمه بکشانند تا پاسخگوى اعمالشان باشند اینها حق تشکیل حزب و جبهه و نظائر آن را ندارند، اینها محکومند و محکوم باید مجازات شود.
مسئولیت امروز نیروهاى انقلاب
و اما رسالت و مسئولیت امروز نیروهاى انقلاب، امروزه بسیار سنگین است.
اطاعت و حمایت از رهبرى و ولایت فقیه که عمود نظام و ستون انقلاب و سررشته دار وحدت امّت است که از آغاز تا امروزه هدف اصلى دشمن بوده و امام راحل فرمود: “پشتیبان ولایت فقیه باشید تا لطمه به نظام وارد نیاید” رهبرى داهیانه و قاطعانه ولى امر (دام ظله) در جریانهاى سه ماه اخیر فصل الخطاب بود که مورد تأیید قاطبه مردم و فرزندان واقعى امام و انقلاب قرار داشت و در آینده و براى همیشه مورد تأیید و تأکید بیشتر قرار خواهد داشت و امت با رهبرى خود پیوند و عهد ناگسستنى دارد.
مسئولیت دولت منتخب نیز بسیار سنگین است و خط مشى دولت مىبایست ولایتمدارى، عدالت خواهى، قانون گرائى و خدمتگزارى و اهتمام به نشر فرهنگ اسلامى با تمام ابعاد آن باشد کابینه دولت و وزرا نیز همین مسئولیت را بر دوش دارند و مىبایست از بهترین نیروهاى توانمند مجرب و کارآزموده و پرتلاش و با درایت انتخاب شوند و فراجناحى باسعه صدر و بلندنگرى عمل کنند که این کشور و ملت تشنه عدالت و خدمت است و جز این چیزى را برنمىتابد، و همین مسئولیتها براى مجلس و قوّه قضائیه و همه نهادها و سازمانها مطرح است که دست در دست یکدیگر داده و بدون تعارض و لجبازى و یکجانبهنگرى به مصالح کشور فکر کنند و گرههاى کور اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و صنعتى و کشاورزى را بگشایند که شرائط سخت است و دشمنان زخم خورده در کمیناند وضایع کردن فرصت خسارتى نابخشودنى است و چشم جهانى نگران ایران اسلامى است و مسلمانان و مستضعفان جهان بیش از خود ما نگران آینده ایران انقلابى هستند که این تجربه نوین در عرصه بین المللى بالنده بماند و سران کفر و استکبار و فتنههاى گوناگون را از سر راه بردارد و به زیاده خواهى نظامهاى سلطه گر پایان دهد که از خداوند بزرگ و امدادهاى غیبى و توجه خاص ولى امر – عجل اللّه تعالى فرجه – انتظار یارى داریم.