مجید اشتهاردی
به بهانه چهاردهم ربیعالثانی ۱۷۳ ق، تولّد حضرت عبدالعظیم حسنی
اینجا را فرشتهها با گُلاب میشویند، نه با آب. اینجا کاشیها هم دعا میکنند؛ منازهها هم اذان میگویند؛ و محراب هم، بلد است نماز بخواند.
و این فقط آدمها نیستند که دعاخواناند و اذانگو و نمازخوان. بل، منارهها و کاشیها و محراب هم با خدا حرف میزنند و ردایشان از عطر بهشت، خوشبوست.
کاش من تکّهای از نجابتشان بودم! کاش این گنبد زیبا، حرفهای خِشت و گِلیاش را با من قسمت میکرد و آن گلدستههای آسمانی، برای من هم «مثنوی معنویِ» نور میخواندند! من هواخواهِ معرفتم و فداییِ سِخاوتِ این کتیبههایی که گره در عشق خدا دارند و بر انحنای خطوطشان، باران نور نشسته… اینجا، به هر سو که بنگری، هنر آسمانی تماشایی است.
ای بستگان تن، به تماشای جان رَوید
کآخر رسول گفت: تماشا مبارک است!
حضرت عبد العظیم حسنی، ملقّب به «سیّد الکریم» و مکنّی به «ابو القاسم» در سال ۱۷۳ قمری در مدینه به دنیا آمد. ۷۹ سال عمر بابرکتش با دوران امامت چهار امام هُمام حضرت موسی بن جعفر(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع)، و امام هادی(ع) مقارن بود و وی بجز امام کاظم(ع)، محضر سه امام دیگر را درک کرده و احادیث فراوانی از آن بزرگواران نقل نموده است.
حضرت عبد العظیم(ع) به واسطه چهار پشت، به امام حسن مجتبی(ع) میرسد. حرم مطهّرشان در شهرری قرار دارد و آرامگاه امامزاده حمزه(ع) و امامزاده طاهر(ع) نیز در جوار ایشان واقع شده است.
شیخ صدوق در کتاب «امالی» در ضمن حدیثی آورده است: هنگامی که حضرت عبد العظیم(ع) خدمت حضرت امام هادی(ع) مشرّف شد و عقاید خود را اظهار کرد امام فرمود: «تو از دوستان ما هستی!».
گروهی از مدینه ری به دیدن امام هادی(ع) رفتند. حضرت پرسید: «در کجا بودهاید؟!».
پاسخ دادند: از زیارت امام حسین(ع) میآییم.
حضرت فرمود: «همانا اگر زیارت میکردید قبر عبد العظیم را ـ که نزد شماست ـ همانند کسی بودید که امام حسین(ع) را زیارت کرده است».۱
پینوشتها
- سفینه البحار، ج ۳، ص ۳۰۷٫