احمد بروایه
مقدمه
قاره آفریقا به دلیل برخورداری از منابع طبیعی فراوان از دیر باز مورد توجه قدرتهای استعمارگر بوده است، به طوری که در قرن نوزدهم بیش از هشتاد و پنج درصد مساحت این قاره تحت استعمار دولتهای اروپایی بود.(۱)
جنبش صهیونیسم نیز به عنوان یک جنبش استعماری همواره در پی دستاندازی به این قاره بوده است. یکی از مهمترین روشهای این جنبش در آفریقا طرح این ادعاست که یهودیان و آفریقاییها از قربانیان نژادپرستی هستند و باید در راستای رفع این ظلم به هم کمک کنند. در سال ۱۹۰۲ و تنها پنج سال پس از کنفرانس جنبش جهانی صهیونیسم در بازل که نقشه راه تأسیس رژیم صهیونیستی در آن ارائه شد، تئودور هرتزل در کتابی با عنوان Altneulana عنوان کرد:
«من آزادسازی مردم یهود یعنی ملت خودم را دیدهام و امیدوارم بتوانم به آزادسازی ملل آفریقایی هم کمک کنم.»(۲)
همچنین گولدا مایر، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی و معمار سیاست آفریقایی این رژیم اعلام کرد که باید تجارب ما در زمینه دولتسازی به آفریقاییها منتقل شود، زیرا آنان هم با مشکلاتی مانند آنچه که ما در ابتدا با آنها مواجه بودیم دست به گریبان هستند.(۳)
با وجود سخنان ایدهآلگونه رهبران صهیونیسم باید گفت سیاست این رژیم در حقیقت سیاستی واقعبینانه برای رسیدن به اهداف خاصی بود که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ـ خروج از انزوای به وجود آمده به وسیله کشورهای عربی و اسلامی در محافل بینالمللی
۲ـ منزوی کردن کشورهای عربی از طریق محاصره آنها به وسیله کشورهای آفریقایی و بدبین کردن مردم آفریقا به عربها با یادآوری خاطرات تلخ تجارت برده به وسیله آنها.
۳ـ دستیابی به منابع طبیعی و گسترش تجارت بینابینی در راستای استثمار این کشورها.
از همین رو دان آونی، قائم مقام اداره آفریقایی وزارت خارجه این رژیم در دهه هفتاد تصریح کرد که کشمکش بر سر آفریقا در حقیقت جنگی بر سر مرگ و زندگی برای ماست.(۴)
جنبشهای سوسیالیستی و سازمانهای کارگری رژیم صهیونیستی در برقراری اولین تماسها با آفریقا پیشقدم بودند. در سال ۱۹۵۸ هستدروت (فدراسیون کارگران اسرائیل) در راستای اهداف خود در آفریقا، اولین برنامه توجیهی را بنیان نهاد. این نهاد همچنین با تأسیس مؤسسهای با نام «مرکز آفرو آسیایی تحقیقات کارگری و همکاری» دست به انجام تحقیقات علمی در راستای گسترش همکاریها در زمینههای توسعه و آموزش کادرهای اتحادیههای کارگری در آفریقا زد.(۵)
شیوه دیگر دخالت این رژیم در آفریقا کمکهای اقتصادی و نظامی به کشورها و کمک به شخصیتهای بانفوذ است. از جمله این افراد میتوان به موبوتو سِسِکو اشاره کرد که در سال۱۹۶۶ در فلسطین اشغالی دوره دید و دو سال بعد با کودتایی رئیسجمهور کنگو شد.(۶)
اتیوپی
اتیوپی کشوری استراتژیک در منطقه شاخ آفریقا و با کشورهای اریتره، سومالی، سودان، جنوب سودان، کنیا و جیبوتی همسایه است. این کشور با هشتاد میلیون نفر جمعیت، منابع طبیعی فراوان و قرار گرفتن هفتاد درصد سرچشمههای نیل در آن، یکی از قدرتهای نوظهور قاره آفریقا محسوب میشود. موقعیت استراتژیک این کشور در شاخ آفریقا و مجاورت کشورهای اسلامی، مسیحی بودن و اختلافات ارضی خصوصاً با سودان و سومالی باعث شد که این کشور همواره کشورهای مسلمان پیرامون را تهدیدی برای امنیت خود قلمداد کند.(۷) از طرفی رژیم صهیونیستی از دهه پنجاه میلادی به بعد سعی داشت با ایجاد رابطه با کشورهای غیرعرب یا غیرمسلمان مانند ترکیه و رژیم شاهنشاهی ایران، علاوه بر خروج از انزوا، با ایجاد تهدیدات برای کشورهای دشمن خود توجه آنها را به سمت دیگری معطوف کند.(۸)
تاریخچه روابط رژیم صهیونیستی و اتیوپی
شروع روابط رژیم صهیونیستی و اتیوپی به دوره حکومت امپراطور هایلاسلاسی بازمیگردد. یکی از پایههای نزدیکی روابط، ادعای امپراطور بود که خود را از نسل حضرت سلیمان«ع» میدانست. در این دوره رژیم صهیونیستی به این کشور کمکهای نظامی اعطا میکرد و آموزش نیروهای ضد شورش و چتربازان ارتش این کشور را انجام میداد. رژیم صهیونیستی همچنین با دادن کمکهای اطلاعاتی به امپراطور، مانع از سقوط نظام او و شکست کودتایی شد که در زمان سفر او به برزیل رخ داد.(۹)
این رژیم همچنین به اتیوپی در سرکوب قیام جداییطلبانه مردم اریتره بر ضد اتیوپی به این کشور کمک میکرد. آمار نشان میدهد که تا سال ۱۹۶۶ در حدود صد مستشار اسرائیلی در اتیوپی حضور داشتند.(۱۰)
انتقادات بینالمللی از جانب کشورهای آفریقایی به اتیوپی خصوصاً پس از قطع رابطه این کشورها با رژیم صهیونیستی در پی جنگ ۱۹۷۳، تعهد کشورهای عربی به عدم حمایت از جنبش آزادیبخش اریتره در صورت قطع روابط با این رژیم و فشار افکار عمومی باعث شد که اتیوپی در سال ۱۹۷۳ روابط خود را با رژیم صهیونیستی قطع کند. با وجود این، روابط نظامی میان اتیوپی و رژیم صهیونیستی ادامه یافت. کودتای کمونیستی سال ۱۹۷۴ در اتیوپی و قدرت گرفتن مانگستوهایله ماریام نیز این روابط ادامه یافت و اتیوپی مسیری برای ارتباط میان مستشاران صهیونیست و گروههای جداییطلب جنوب سودان بود.(۱۱)
همچنین کمکهای نظامی و آموزش بخشهایی از نیروهای مسلح اتیوپی کمابیش ادامه یافت و در این دوره توافق شد ۱۰هزار نفر از یهودیان سیاهپوست اتیوپیایی از این کشور به فلسطین اشغالی منتقل شوند.(۱۲) رژیم صهیونیستی همچنین در جریان جنگ ۱۹۷۷ میان اتیوپی و سومالی با اعمال فشارهای دیپلماتیک مانع از کمک نظامی آمریکا به سومالی شد.(۱۳) این روند تا سقوط حکومت کمونیستی اتیوپی در ۱۹۹۰ ادامه یافت.
منافع رژیم صهیونیستی در اتیوپی
کشور اتیوپی با مساحت یک میلیون و صد و بیست و هفت هزار کیلومتر مربع و جمعیتی معادل هشتاد میلیون نفر یکی از کشورهای مهم قاره آفریقا محسوب میشود. اقوام مختلف همواره در طول تاریخ در این کشور درگیر نزاعهای قومی بودهاند. کشور اتیوپی به عنوان کشوری با اکثریت مسیحی و دارای اقلیت مسلمان قدرتمند همواره از نفوذ کشورهای مسلمان و عرب در منطقه بیمناک بوده است. رژیم صهیونیستی نیز به همین دلیل این کشور را همواره به عنوان متحدی بالقوه برای فشار به کشورهای اسلامی به حساب آورده است.(۱۴)
یکی از منافع تاریخی مشترک رژیم صهیونیستی و اتیوپی مخالفت هر دو با سیطره کشورهای عربی بر دریای سرخ است و دو کشور همواره همکاریهای گستردهای را در زمینه نظامی و امنیتی در دریای سرخ داشته و کشورهای عربی همواره اتیوپی را متهم کردهاند که به این رژیم اجازه داده است پایگاههایی نظامی و اطلاعاتی خود را در جزایر دریای سرخ تحت حاکمیت اتیوپی احداث کند.
با کمکهای بسیار زیاد رژیم صهیونیستی برای سرکوب جنبش استقلالطلبانه مردم اریتره پس از استقلال این کشور و تبدیل اتیوپی به کشوری محبوس در خشکی، اریتره با ادامه سیاست اتیوپی در دریای سرخ، نسبت به رژیم صهیونیستی سیاست دوستانهای را اتخاذ کرد.(۱۵)
رژیم صهیونیستی با علم به اهمیت رود نیل برای مصر و سودان و اینکه ۸۰ درصد رود نیل از کوهستانهای اتیوپی سرچشمه میگیرد تلاش میکند با ایجاد اختلاف میان مصر و اتیوپی بر سر سهم آبی مصر از این رودخانه فشارها را بر مصر بیشتر و این کشور را تضعیف کند. هم اکنون اتیوپی طرحهای بلندپروازانهای را برای سدسازی، تولید برق و آبیاری زمینهای کشاورزی دارد که با تحقق این طرحها سهم آبی مصر و به تبع آن امنیت ملی آن کشور با خطری جدی مواجه خواهد شد.
یکی از پایههای روابط رژیم صهیونیستی و اتیوپی بر این افسانه استوار است که مردم مرکز اتیوپی یا امهره از نوادگان حضرت سلیمان و بلقیس ملکه سبا هستند. هایلاسلاسی امپراطور سابق اتیوپی خود را شیر یهودا و از نوادگان سلیمان نبی میدانست.
همچنین اقلیتی از یهودیان سیاهپوست که به آنها فلاشا گفته میشود در اتیوپی زندگی میکنند و رژیم صهیونیستی تلاش میکند با فراهم آوردن زمینه مهاجرت این گروه به فلسطین اشغالی، علاوه بر افزایش جمعیت یهودیان، از نیروی کار ارزان این سیاهپوستان در اقتصاد و ارتش خود بهره ببرد. رژیم صهیونیستی همچنین تلاش میکند با ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی مستحکم با اتیوپی بر منابع غنی خام این کشور دست پیدا کند و بازاری برای کالا و خدمات مهندسی خود بیابد.(۱۶)
روابط کنونی اتیوپی و رژیم صهیونیستی
پس از سقوط رژیم کمونیستی اتیوپی در سال ۱۹۹۰ این کشور تبدیل به یکی از کشورهای نسبتاً مستقل قاره آفریقا شد. این کشور تلاش میکند با جذب سرمایهگذاری خارجی و نزدیک شدن به غرب به رشد اقتصادی قابل ملاحظهای دست یابد؛ از این رو این کشور یکی از متحدان مهم منطقهای غرب محسوب میشود.
در حال حاضر روابط اتیوپی و رژیم صهیونیستی بسیار گسترده است، به گونهای که صادرات اتیوپی در فاصله سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸، ۲۳۰% افزایش یافته و این کشور اقلام زیادی از قبیل قهوه، چرم، گوشت، حیوانات زنده، پنبه، طلا، کوبالت و غلات را صادر کرده است. صادرات رژیم صهیونیستی به اتیوپی تنها در سال ۲۰۰۸ ، ۵۰% افزایش را نشان میدهد و شرکتهای صهیونیستی بسیاری در اتیوپی در زمینههای ماشین آلات کشاورزی، سدسازی و تولید کود و مواد شیمیایی فعالیت میکنند.(۱۷)
نتیجهگیری
مطالعه پیشینه تلاش رژیم صهیونیستی برای نفوذ در اتیوپی و روابط مستحکم دو کشور نشاندهنده درک سردمداران این رژیم از اهمیت سیطره بر قاره آفریقا بهطور عام و اتیوپی به عنوان تنها کشور غیرمسلمان شاخ آفریقا بهطور خاص است. بدون تردید افزایش نفوذ این رژیم در قاره آفریقا باعث محاصره شدن کشورهای عربی شمال آفریقا در حلقهای از کشورهای غیردوست و کاهش همبستگی کشورهای آفریقایی با آرمان فلسطین در مجامع بینالمللی خواهد شد. اتیوپی درحال حاضر در حال ساخت سدی به نام سد هزاره بر منابع رود نیل است که تنشهای سیاسی میان مصر و اتیوپی را به حد بیسابقهای زیاد کرده است. کشورهای اسلامی باید علاوه بر حمایت از موضع مصر سعی کنند با سرمایهگذاری در اتیوپی و گسترش روابط دوستانه با این کشور راه نفوذ رژیم صهیونیستی در این منطقه مهم را سد کنند.
پینوشتها
۱ـ جهالستی، مبانی تحلیل در سیاست بینالملل.
۲- Golda Meir, My Life, (NY: Dell Publishing Co., 1975), pp. 308-309
۳- Meir, p. 306.
۴- Samuel Decalo, “Israel and Africa: The Politics of Cooperation, A study of Foreign Policy and Technical Assistance,” (Unpublished Ph.D. dissertation, University of Pennsylvania, 1970), p. 87.
۵- Mordechai Kreinin, “Israel and Africa: The Early Years,” in Curtis and Gitelson, p. 58.
۶- Abel Jacob, “Israel’s Military Aid to Africa, 1960-1966,” Journal of Modern African Studies, (August 1971), pp. 165-172.
۷ـ أسامه عبدالرحمن الأمین، التغلغل الإسرائیلی فی إفریقیا (إثیوبیا نموذجاً) وأثره على دول حوض النیل الشرقی، مجله الدراسات الافریقیه، ص ۲۰۳ـ۱۷۴.
۸- Mitchell G. Bard, Israel’s International Relations: The Evolution of Israel’s Africa Policy
۹- Pateman, Roy. Eritrea: even the stones are burning. Lawrenceville, NJ [u.a.]: Red Sea Press, 1998. pp. 96–۹۷
۱۰- http://www.country-data.com/cgi-bin/query/r-4541.html
۱۱ـ عامری، رضا، اسرائیل و سودان، طمعهای کهن و… رویارویی نوین، پایاننامه کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی، ۱ تیرماه ۱۳۹۲، تهران.
۱۲ـ همان
۱۳- http://arabic.alshahid.net/zawaya/shahid/9494
۱۴- http://www.country-data.com/cgi-bin/query/r-4541.html
۱۵- http://yafacenter.com/TopicDetails.aspx?TopicID=1801
۱۶- http://studies.aljazeera.net/reports/2012/01/2012124112751652.htm
۱۷ـ أسامه عبدالرحمن الأمین، التغلغل الإسرائیلی فی إفریقیا (إثیوبیا نموذجاً) وأثره على دول حوض النیل الشرقی، مجله الدراسات الافریقیه، ص ۲۰۳ـ۱۷۴.
سوتیترها:
۱٫
کشورهای عربی همواره اتیوپی را متهم کردهاند که به رژیم صهیونیستی اجازه داده است پایگاههایی نظامی و اطلاعاتی خود را در جزایر دریای سرخ تحت حاکمیت اتیوپی احداث کند.
۲٫
کشورهای اسلامی باید علاوه بر حمایت از موضع مصر سعی کنند با سرمایهگذاری در اتیوپی و گسترش روابط دوستانه با این کشور راه نفوذ رژیم صهیونیستی در این منطقه مهم را سد کنند.