حجتالاسلام محسن عباسی
مقدمه
در شمارۀ گذشته در بارۀ جایگاه زن و مرد در عالم آفرینش و به تبع آن در زندگی مشترک سخن گفتیم. وقتی در بارۀ وظایف زن در محیط خانه سخن گفته می شود، سؤالی اساسی در ذهن بسیاری از زنان ایجاد می شود که آن را به شکلهای مختلف می پرسند: آیا در خانه ماندن، عقب ماندگی نیست؟ مگر زن نیاز به پیشرفت ندارد؟ آیا همسرداری و رسیدگی به امور خانه و تربیت فرزند، می تواند نیاز زنها به پیشرفت را پاسخ دهد؟ با این احساس بطالتی که در خانه به ما دست می دهد چه باید کرد. دراین جا با هم پاسخ به این دغدغه را مرور میکنیم.
«یک سال است ازدواج کردهام، لیسانس کامپیوتر دارم. شرط ازدواجم این بود که سرِ کار بروم. وقتی در خانه میمانم حس میکنم وقتم به بطالت میگذرد. احساس میکنم نیاز به کار نیمهوقت دارم. دوست دارم مدت کوتاهی که از بچهدار شدنم گذشت، به کار نیمهوقتی بپردازم و فرزندم را به مهدکودک ببرم و یا پیش کسی بگذارم.»
ما میخواهیم در اینجا علاوه بر پاسخ به این پرسش خاص، بحثی هم دربارۀ اشتغال زنان داشته باشیم.
یک زن چرا سرِ کار میرود؟ به تعبیر دیگر، چرا با بودن در خانه احساس بطالت میکند؟
الف) نیاز اقتصادی در حد ادارۀ حداقلی زندگی
برخی از افراد به خاطر ناتوانی همسر در امور مالی، برای ادارۀ حداقلی زندگی سرِ کار میروند. اینها اگر کمک همسرشان نباشند، حتی ضروریات زندگی را هم نمیتوانند تامین کنند.
ب) نیاز اقتصادی برای ایجاد زندگی بهتر
برخی هم با اینکه ضروریات زندگی توسط مرد خانه تأمین میشود؛ امّا برای رفاه بیشتر کار میکنند.
ج) احساس نیاز به استقلال اقتصادی
برخی از زنها دوست ندارند برای همیشه دستشان در مقابل همسرشان دراز باشد. به همین دلیل برای قطع تعلق اقتصادی خود به همسر کار میکنند. البته برخی معتقدند برای اینکه معلوم نیست زندگی ما ادامه داشته باشد، باید فکری به حال پس از طلاق که در آن موقع نمیتوان به کسی اتکا کرد، بکنیم.
برخی از زنها نمیتوانند حضور دائمی در خانه را تحمل کنند و دوست دارند همپای مردان در اجتماع حضور داشته باشند. اینها وقتی در خانه میمانند، احساس میکنند که از جامعه عقب افتادهاند.
برخی از روی چشم و همچشمی کار میکنند و نمیتوانند حضور در خانه را تحمل کنند.
برخی از شغلها هستند که هر اندازه زنها در آنها از مردها بینیاز شوند به نفع جامعه است؛ مثل معلمی برای دخترها و پزشکی، بهویژه در تخصصهایی که مربوط به خانمهاست.
دوم: قضاوت در بارۀ این دلایل
از میان این دلایل، فقط دلیل اول و آخر دلایل خوبی برای کار کردن زنها هستند؛ یعنی نیاز اقتصادی برای ادارۀ حداقلی زندگی و پاسخگویی به نیاز جامعه. باقی دلایل واقعاً موجه نیستند. در صورت رعایت حدود شرعی، حضور اجتماعی زنان اشکالی ندارد. رفاه خانوادهها هم مخالف شرع نیست؛ امّا باید توجه داشت که اگر حضور زن در محیط بیرون از خانه به وظایف خانگی او لطمه بزند، رفاه اقتصادی نمیتواند برای خانواده آرامشی را به ارمغان آورد.
یکی از اصلیترین نکات در تربیت فرزند سالم و صالح، محیط صمیمی و جذاب خانواده است و رکن اصلی خانواده، مادر است. مادر برای اینکه بتواند مدیریت عاطفی خانه را به عهده بگیرد، نیاز به فراغت دارد. مادرانی که توجه خود را بیشتر به خارج از خانه معطوف میکنند، معمولاً زمان و حوصلۀ کافی برای اظهار محبت و عاطفه در محیط خانه را ندارند. تربیت فرزند، شغل مهمی است و بهویژه در هفت سال اول زندگی کودک که قسمت عمده شخصیت او ساخته میشود، به وقت بیشتری نیاز هست. مادر باید در این هفت سال تا جائی که در توان دارد برای تربیت فرزند وقت بگذارد تا بعدها آسودهخاطر باشد.
مادری کردن را نباید دست کم گرفت،.به تعبیر امام خمینی: «این مادر که بچه در دامن او بزرگ میشود، بزرگترین مسئولیت و شریفترین شغل را دارد. شریفترین شغل در عالم، بزرگ کردن یک بچّه و تحویل دادن یک انسان به جامعه است.»(۱)
هنگامی که خانواده با کار پدر از سطح اقتصادی خوب یا متوسطی برخوردار است، میتوان با اندکی قناعت و پرهیز از زیادهخواهی با همان حقوق، خانواده را اداره کرد. اگر وضعیت اقتصادی خانواده بهتر شود، امّا فرزند از تربیت مطلوب برخوردار نشود، رفاه بیشتر میتواند عاملی برای فرو رفتن بیشتر فرزند در باتلاق انحرافات تربیتی باشد. پول زیاد در دست فرزندِ محروم از تربیت صحیح، شمشیر در دست انسانِ مست است. بسیارند پدر و مادرهائی که بهترین وضعیت اقتصادی را دارند، امّا از انحراف جوانان خود مینالند، چون در زمانی که باید توجه ویژهای را صرف فرزندان خود میکردند، به زندگی معمولی قناعت نکردند و برای به دست آوردن زندگی بهتر از تربیت مطلوب فرزند گذشتند.
خانه بدون مُبل و تلویزیون میتواند صفا داشته باشد، امّا بدون فرزند خوب، شیرینترین عسلها هم در کام انسان زهر هَلاهِل میشود. میتوان به جای خوردن غذاهای چرب و نرم، کمی قناعت کرد و به جای آن به تربیت فرزند پرداخت. میتوان لباسهای معمولی و ارزان بسنده کرد، امّا از داشتن فرزندان نااهل سرافکنده و خجل نبود.
متأسفانه بسیاری از پدران و مادران تصور میکنند که تأمین اقتصادی فرزندان اصلیترین کاری است که باید برای فرزندان انجام داد و اگر فرزند از نظر مادی به هر چیزی که خواست دست پیدا کند، دیگر منحرف نخواهد شد.
در این روزگار، واژههای بسیاری معنای خود را از دست دادهاند، از جمله «فایده». کار مفید چیست؟ انسان مفید کیست؟ کار بیهوده چیست؟ آیا زن اگر زنانگی کند، مفید نیست، امّا اگر با زنانگی خود در بیفتد و ادای مردها را در بیاورد، مفید است؟ آیا زن اگر از صبح تا شب با کودکش سر کند، از خندههایش جان بگیرد و برای آرام کردنش از جان مایه بگذارد، انسان مفیدی نیست، امّا اگر صبح تا شب با این و آن سر و کلّه بزند و برای پُر کردن جیب این و آن و البته خودش نفس نفس بزند، برای مفید بودنش باید جایزه بگیرد؟ مادری کردن و پرورش انسان، بطالت است، ولی به دنبال پول رفتن و زیاد کردن صفر ثروت، مفید بودن است؟ آرام کردن اهالی خانه، بطالت است و بیقرار شدن و ملتهب کردن خانه مفید؟ قناعت کردن و زن ماندن، تنبلی است و چشم به دنیا دوختن و مرد شدن، زرنگی؟
حال اگر بنا باشد یک مادر بیشتر وقت خود را در خانه بگذراند باشد، باید چگونه برنامهریزی کند؟
یک همسر و یک مادر برای اینکه بتواند بهدرستی از عهدۀ شوهرداری و تربیت فرزند بر آید، باید اهل مطالعه باشد. متأسفانه برخی از مادران ما فکر میکنند که تربیت فرزند جز آنچه از پدران و مادران خود آموختهاند، اصولی ندارد؛ در حالی که ناهنجاریهای تربیتی در فرزندان حاصل همین نگاه به تربیت است. تربیت یک تخصص و نیازمند مطالعه و مشاوره است. اگر مادری عظمت و اهمیت تربیت فرزند را بداند و به نقش برجستۀ مادر در تربیت فرزند ایمان داشته باشد، برای یادگیری راههای صحیح تربیت لحظهای از پای نخواهد نشست.
همسرداری هم قاعدههای مخصوص به خود را دارد که فهمیدنش نیازمند مطالعه و مشاوره است. البته این بدان معنا نیست که مردها نیازی به این مطالعات ندارند. مردان هم باید در زمینۀ تربیت فرزند و همسرداری به اندازۀ زنها و حتی بیشتر مطالعه داشته باشند. یکی از مشکلات امروز خانوادهها سیاستهای دوگانۀ تربیت فرزند از سوی پدر و مادرهاست که به ناهنجاریهای تربیتی منتهی میشود.
کتاب خواندن کار آدمهای بیکار نیست. زندگی بدون رشد معرفت، آب راکد است. با کتاب زندگی کردن مهم است و راستی یادمان باشد که قرآن هم کتاب است.
خانه، محل اجتماع چند روح انسانی است و ادارۀ آن فوت و فن دارد. کسانی که بهرهای از معرفت مدیریت خانه ندارند، به نیت آبادانی خانه، آن را ویران میکنند و بعد هم دنبال مقصر میگردند.
ب) صرف وقت برای عمل به آنچه که فهمیدهایم
بعد از فهمیدن، نوبت به عمل میرسد. اگر زنی بخواهد به آنچه که در مطالعه و مشاوره به آن رسیده عمل کند، شب و روزش را باید وقف همسر و فرزندانش بکند و وقت اضافهای نخواهد داشت. اگر هم وقت اضافه داشته باشد باید استراحت کند تا با نشاط و شادابی وظیفۀ خود را در قبال همسر و فرزندانش انجام دهد.
اگر کسی بخواهد به معنای واقعی کلمه، وظیفۀ همسری خود را در مقابل «شوهر» و وظیفۀ مادری خود را در مقابل «فرزندان» انجام دهد، قطعاً در طول روز فرصت زیادی نخواهد داشت.
ندانستن، عیب بزرگی است و بهانهتراشی برای ندانستن، عیبی بزرگتر. دانستن، هنر است و تلاش کردن برای دانستن، هنری بزرگتر.
دانستن و عمل کردن، نورٌ علی نور است و کسی که به آنچه که میداند عمل میکند لحظههای زندگیاش هرکدام پلّههای یک نردبامی است که از زمین تا آسمان کشیده شده است.
اگر وقت اضافهای در طول روز پیش آمد، میتوان آن را به کارهای خیریه و هنری اختصاص داد. الزاماً نباید کاری را کار به حساب آورد که در آن پول باشد؛ بلکه میتوان با شرکت در کارهای خیریه، برکت معنوی زندگی را دو چندان کرد. بسیارند زنانی که در کنار تربیت فرزند و همسرداری موفق، در کار رسیدگی به امور فقرا فعالیت میکنند که هم بازتاب اجتماعی دارد و هم آرامش را برای آنان به ارمغان میآورد.
چهارم: اشتغال زنان و بحران بیکاری
ما برای قضاوت دربارۀ کار زن در بیرون از خانه باید هم مصالح جامعه و هم مصالح خانواده را در نظر بگیریم. نه میتوان خانواده را فدای جامعه کرد و نه جامعه را فدای خانواده؛ زیرا خیر و صلاح جامعه و خانواده با هم رابطه تنگاتنگ دارند. اگر خانوادهها محیط تربیتی درستی نداشته باشند، جامعه نیز فضای مطلوبی نخواهد داشت. نهادهای اجتماعی هم در خانواده تأثیر دارند. مثلاً مدرسه و دانشگاه خوب، محصلان خوبی را به جامعه عرضه خواهد کرد که میتوانند فرزندان خوبی برای پدران و مادرانشان و پدر و مادر خوبی برای فرزندان آیندهشان باشند.
بدون تردید، تأمین حداقلی نیازهای اقتصادی یک فرزند، نقش بسزایی در تربیت او دارد. ناگفته پیداست که بسیاری از پدران خانواده نیز به جهت کمبود فرصت شغلی از تأمین این اندازه از نیاز عاجز هستند. آیا میدانید که بسیاری از زنانی که برای زندگی بهتر به سر کار میروند، در گرفتن این فرصت از مردانی که وظیفۀ اصلی آنها تأمین اقتصاد خانواده است، چه نقش بزرگی را ایفا میکنند؟ آیا میدانید که شغل بسیاری از این زنها زنانه نیست و بهراحتی و بهترین شکل آن از عهدۀ مردان برمیآید؟ آیا میدانید که بسیاری از مردان به همین حقوقی که زنان از این شغلها میگیرند قانع بوده، آمادۀ کار هستند؟ آیا میدانید که با حضور نیافتن این زنها بر سرِ چنین کارهایی نه تنها چرخۀ اقتصادی جامعه دچار مشکلی نمیشود، بلکه بهتر از گذشته هم میچرخد؟
اشتغال بسیاری از زنان در کارهایی که نیازی به حضور زن ندارد و زنان هم صرفاً به دلیل زندگی بهتر به سراغ آن کارها رفتهاند، دو اثر تخریبی بر محیط خانوادهها میگذارد: اول آنکه خانوادهای را از حضور مؤثر مادر محروم میکند؛ مادری که وظیفۀ اصلی او مدیریت عاطفی خانواده است. دوم آنکه خانوادهای دیگر را از تأمین اقتصادی حداقلی به وسیلۀ پدر بینصیب میکند؛ پدری که وظیفهاش تأمین نیازهای اقتصادی خانواده است. این یعنی خارج شدن زن و مرد از جایگاه مشخص هستی و مشکل نیز از همین جا آغاز میشود که زن و مرد در جایگاهی که به صورت طبیعی باید در آن قرار بگیرند، حضور نداشته باشند.
به هیچوجه نمیتوان این مسئله را پوشیده نگه داشت که برخی از کارها باید برعهدۀ زنها باشد؛ کارهایی مثل پزشکی برای خانمها بهویژه رشتههایی که به مسائل ویژۀ زنها میپردازد؛ مثل زنان و زایمان، معلمی برای دخترها و… نقطۀ آرمانی در جامعه آن است که شغلهای زنانه را زنها برعهده بگیرند تا جایی که نیاز به مواجهۀ زن و مرد در جامعه به حداقل ممکن برسد.(۲)
امّا باز هم ممکن است کسی بپرسد با توجه به نکتههای قبلی، فرزندان این زنانی که بر سرِ شغلهای زنانه حاضر میشوند، چه گناهی کردهاند که باید از نعمت حضور مادر محروم باشند؟
پاسخ این پرسش، یک برنامۀ عملی است. اگر جامعه به همراه مسئولان بپذیرند که اولاً حضور پُررنگ و مؤثر مادر در خانه برای تربیت مطلوب فرزند ضرور است و ثانیاً شغلهایی هم وجود دارد که باید زنها عهدهدار شوند، آن وقت میتوان با یک برنامهریزی که چندان هم مشکل نیست، در پذیرشها و استخدامها تعداد بیشتری از زنان را برای این شغلها برگزید که هر مادر زمان کمتری را برای به انجام رساندن آن شغل صرف کند. در این صورت، هم وظیفۀ مادری بر زمین گذاشته نمیشود و هم شغلهای زنانه را مردان تسخیر نخواهند کرد. مثلاً اگر در کشور با وجود تعدادی از پزشکان متخصص زنان و زایمان، هر پزشکی باید روزانه هشت ساعت وقت خود را صرف شغلش کند، با دو برابر شدن این جمعیت، هر نفر چهار ساعت وقت را صرف شغلش میکند.(۳)
ما با طرح این مباحث نمیخواهیم شالودۀ زندگی زنان شاغل را به هم بریزیم؛ زیرا برخی از زنان کارشان، جانشان است و جدا شدن از کار باعث به هم خوردن تعادلشان میشود؛ امّا به اینها سفارش میکنیم اگر نمیخواهید از کارتان جدا شوید، تلاشتان را دو صد چندان کنید تا وظیفۀ مادری قربانیِ کار نشود.
کم نیستند زنانی که به دلایل مختلف مجبورند در بیرون از خانه مشغول کار باشند؛ البته نه به این دلیل که به دنبال زندگی بهتر هستند؛ بلکه برای به دست آوردن یک زندگی بسیار معمولی کار میکنند. سفارش ما به این دسته از زنان آن است که تا حد امکان با خلاقیت و پشتکار به سراغ شغلهایی بروند که میتوان در خانه انجام داد؛ مثل خیاطی. با اندکی فکر و مشورت میتوان شغلهایی را پیدا کرد که علاوه بر درآمدزایی، مادر را از محیط خانه دور نمیکند.
گذشته از بحث کار مادر، باید گفت که ما برای مدت اندکی به این دنیا آمدهایم و پس از چندی از اینجا سفر خواهیم کرد. پس بهتر است آنچه را که در این عالم بر عهدهمان گذاشتهاند به خوبی انجام دهیم تا بهترین استفاده را از عمر خود بکنیم. برای مدتی هم که شده، ذهن خود را به این پرسشها مشغول کنیم که برای چه به این دنیا آمدهایم؟ پس از این به کجا خواهیم رفت؟ در این دیار چه باید بکنیم؟ پاسخ به این پرسشها به ما خواهد فهماند در این دنیا به چه چیزهایی فکر کنیم، چه چیزهایی برایمان مهم باشد و از عمرمان چگونه استفاده کنیم.
پینوشت:
۱ـ همنفس بهار، ص۳۸، (به نقل از: صحیفۀ امام، ج۷، ص۴۶۴).
۲ـ روزی رسول خدا«ص» از دخترش فاطمه«س» پرسید: «چه چیزی برای زن بهتر است؟». فاطمه«س» فرمود: «اینکه مردی را نبیند و مردی هم او را نبیند». پیامبر خدا«ص» [از شدت خوشحالی] دخترش را در آغوش گرفت» (بحارالأنوار، ج۴۳، ص۸۴).
۳ـ ما برای دفاع از این طرح، حرفهای بیشتری داریم؛ امّا در اینجا به همین اندازه بسنده میکنیم و حرفهای دیگر را برای فرصتی دیگر میگذاریم.
سوتیترها:
۱ در صورت رعایت حدود شرعی، حضور اجتماعی زنان اشکالی ندارد. رفاه خانوادهها هم مخالف شرع نیست؛ امّا باید توجه داشت که اگر حضور زن در محیط بیرون از خانه به وظایف خانگی او لطمه بزند، رفاه اقتصادی نمیتواند برای خانواده آرامشی را به ارمغان آورد.
۲٫
سفارش ما به زنان آن است که تا حد امکان با خلاقیت و پشتکار به سراغ شغلهایی بروند که میتوان در خانه انجام داد؛ مثل خیاطی. با اندکی فکر و مشورت میتوان شغلهایی را پیدا کرد که علاوه بر درآمدزایی، مادر را از محیط خانه دور نمیکند.
.
.