حجتالاسلام سید جواد حسینی
از مسائلی که گاه واجب و ضروری است و گاه مستحب و مطلوب، وصیت کردن است. در طول تاریخ، پیشوایان دینی و بزرگان، وصیتنامههای مهمی را از خود به یادگار گذاشتهاند.
گاه وصیتنامهها جنبه شخصی، سفارشی و اخلاقی دارند که وصیتکننده در مورد انجام عبادت یا پرداخت دیون و یا انجام کار خیر برای خود، وصیت میکند و گاه ممکن است سفارش به فرزندان، اطرافیان و پیروان و در مورد آنان باشد. زمانی نیز وصیت جنبه سیاسی و اجتماعی دارد؛ همچون وصیتنامه امام حسین «ع» به برادرش محمد حنفیه که اهداف قیام خود را اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر و زنده نمودن سیره جد و پدر بزرگوارش معرفی میکند و یا وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی.
حضرت فاطمه «س» در دامن وحی تربیت شده و با عمق روح و جانش با دستورات قرآن آشناست، لذا وصیت را فراموش نکرده است. وصیتهای آن بانوی بزرگوار را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
الف) وصیتهای شخصی و تقاضای انجام عمل خیر
ب) وصیتها و سفارشهایی در مورد فرزندان و اطرافیان
ج) وصیت سیاسی و اجتماعی
وصیتهای شخصی و خصوصی
۱ـ وصیت به قرآن خواندن و دعا کردن در شب اول دفن
اولین شب رحلت انسان از عالم دنیا به عالم قبر و برزخ، بسیار حساس است؛ زیرا از عالمی که میتوانست هرگونه عمل خیری برای خود انجام دهد به عالمی منتقل میشود که دیگر دستش از انجام هر عملی کوتاه و از لحظۀ ورود به عالم برزخ میهمان سفرۀ اعمال خویش میشود یا در بهشت برزخی است و یا جهنم برزخی و تنها اعمال نیک خویشان و بازماندگان است که بر خوبیهای انسان میافزاید، وحشت و ترس او را کاهش میدهد و بر شادمانیش میافزاید.
حضرت فاطمه زهرا «س» که بانویی معصومه است و روح و جان او به گناهی آلوده نشده، عاجزانه از امام علی «ع» میخواهد آن شب را در کنار قبر او بماند و برای او قرآن بخواند و دعا کند. راستی زهرای مرضیه با آن همه عبادت و اعمال خیرش، خود را در شب اول قبر محتاج و نیازمند میداند، ما که سراپا غرق عصیان هستیم، چگونه محتاج نباشیم؟
حضرت زهرا»س» در واپسین لحظههای زندگی به امیرمؤمنان علی «ع»این چنین وصیت کرد: «إِذَا أَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ أَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَی وَ أَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ أَلْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرَابَ عَلَی وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی قُبَالَهَ وَجْهِی فَأَکْثِرْ مِنْ تِلَاوَهِ الْقُرْآنِ وَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهَا سَاعَه یحْتَاجُ الْمَیتُ فِیهَا إِلَى أُنْسِ الْأَحْیاءِ وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ تَعَالَى؛(۱) وقتی من وفات کردم، تو خودت غسل و کفن مرا به عهده گیر و بر من نماز بگذار و مرا درون قبر قرار ده و سنگ لحد را بر رویم بگذار و خاک بر آن بریز، آن را هماهنگ کن، آنگاه بالای سرم و روبروی من بنشین و زیاد قرآن بخوان و [برایم] دعا کن؛ زیرا در چنین ساعتی میت به انس گرفتن با زندگان محتاج است و من تو را به خدای بلندمرتبه میسپارم.»
۲ـ یادآوری
یکی از حقوق اموات این است که بستگان آنها را فراموش نکنند و تا میتوانند برای آنان اعمال نیک، خیرات و صدقات بدهند.
از پیامبر اکرم «ص»درباره نیکی به والدین بعد از مرگ سئوال شد، حضرت فرمود: «نَعَمْ، الصَّلَاه عَلَیهِمَا وَ الِاسْتِغْفَارُ لَهُمَا وَ اِنْفَاذُ عَهْدِهِمَا وَ صِلَه رَحِم الَّتِی لَا تُوصَلُ اِلَّا بِهِمَا وَ إِکْرَامُ صَدِیقِهِمَا؛(۲) بلی [انجام دادن] نماز برای آن دو و طلب استغفار و انجام تعهدات آن دو و صله رحم به کسانی که به وسیله آن دو رحم گشتهاند، و احترام دوستان والدین.»
حضرت باقر «ع» فرمود: «بهراستی ممکن است بندهای در حیات والدین به آنها نیکی کند؛ ولی بعد از فوت آن دو دیون آنها را ادا نکند و برای آنها استغفار ننماید، پس خداوند او را عاق والدین مینویسد و ممکن است بندهای در حیات والدین مورد عاق آنها بوده و به آنها نیکی نمیکرده است؛ ولی بعد از مرگ والدین دیون آنها را ادا و برای آن دو استغفار کند و خداوند او را نیکوکار بنویسد.»(۳)
شیخ عباس قمی مینویسد: «حضرت صادق»ع» در هر شب از برای فرزندان خود و هر روز از برای پدر و مادر خود دو رکعت نماز میکردند و در رکعت اول سورۀ قدر و در رکعت دوم سورۀ کوثر میخواندند.»(۴)
با توجه به اینکه دست میّت از اعمال مستقیم کوتاه میشود؛ بازماندگان میتوانند برای او اعمال خیری را انجام دهند که به حالش مفید باشد. حضرت زهرا »س» به امیرمؤمنان علی «ع» توصیه میکند که او را فراموش نکند: «یا اَبَا الْحَسَنِ لَمْ یبْقَ لِی اِلَّا رَمَقٌ مِنَ الْحَیاهِ وَ حَانَ زَمَانُ الرَّحِیلِ وَ الْوِدَاعِ فَاسْتَمِعْ کَلَامی فَاِنَّکَ لَا تَسْمَعُ بَعْدَ ذَلِکَ صَوْتَ فَاطِمَه اَبَداً اُوصِیکَ یا اَبَا الْحَسَنِ اَنْ لَا تَنْسَانِی؛(۵) ای ابا الحسن! بیشتر از لحظهای از زندگانیم نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرا رسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیت میکنم که مرا فراموش نکنی [و اعمال خیر برایم انجام دهی].»
۳ـ سفارش به زیارت
امر دیگری که نسبت به اموات، خصوصاً انبیا، امامان، اولیا و پاکان «ع» سفارش شده، زیارت اهل قبور است. بر خلاف وهابیها، در منابع شیعه و سنی روایات فراوانی در باره زیارت اهل قبور و آثار آن آمده است که فقط به نمونههایی اشاره میشود:
۱ـ ابن ماجه از رسول خدا «ص» نقل کرده است: «کُنْتُ نَهَیتُکُمْ عَنْ زِیارَهِ الْقُبُورِ فَزُوْرُوهَا تُزَهِّدُ فِی الدُّنْیا وَتُذَکِّر الْآخِرَهِ؛(۶) من قبلاً از زیارت اهل قبور نهی کردم [الآن میگویم] پس اهل قبور را زیارت کنید که این زیارت باعث زهد در دنیا و یادآوری آخرت میشود.»
صدر روایت در منابع شیعه نیامده است و ممکن است مقصود این بوده که در آغاز رسالت حضرت، مردم تازه از بتپرستی فاصله گرفته بودند و لذا مدتی موقتاً از زیارت اهل قبور نهی شدند تا بتپرستی به شکل دیگری ظاهر نشود؛ ولی بعد از اینکه مردم کاملاً از بتپرستی فاصله گرفتند و اذهان آنها از این مسئله پاک شد، حضرت دستور اکید به زیارت اهل قبور دادند.
۲ـ کلینی از امام صادق «ع»نقل کرده است: «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یفْرَحُونَ بِزِیارَتِکُمْ وَ لْیطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یدْعُو لَهُمَا؛(۷) اموات خود را زیارت کنید، بهراستی اموات با زیارت شما خوشحال میشوند و باید شما حاجات خود را در نزد قبر پدر و مادر خود به وسیله دعا بخواهید.»
حضرت فاطمه زهرا «س» با توجه به سفارشات پدر و سخنان امیرمؤمنان علی«ع» و آگاهی عمیقی که از مکتب وحی دارد توصیه اکید میکند که همواره او را زیارت کنند، تا هم بر مقام خود او بیفزایند و هم برای زائران آثار گرانسنگی داشته باشد؛ لذا فرمود: «اُوصِیکَ یا اَبَاالْحَسَنِ! اَنْ لَا تَنْسَانِی وَتَزُورَنِی بَعْدَ مَمَاتِی؛(۸) ای اباالحسن! تو را وصیت میکنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفاتم، همواره مرا زیارت نمایی.»
۴ـ فقط علی«ع» و اسماء غسل دهند
حضرت در مورد کفن و دفن نیز توصیه اکید دارد که این کار توسط شخص علی«ع» و با کمک اسماء انجام شود: «یا اَسْمَاءُ! اِذَا اَنَا مِتُّ فَاغْسِلِینِی اَنْتِ وَعَلِی بْنُ اَبِیطَالِبٍ وَ لَا تُدْخِلِینِی عَلَی اَحَداً؛(۹) ای اسماء! وقتی من از دنیا رفتم تو و علی«ع»مرا غسل دهید و هیچ کسی را بر سر جنازه من راه نده.»
وصیت در مورد اطرافیان
۱ـ فرزندان
یک مادر مهربان و نمونه نمیتواند نسبت به فرزندان خود بیتوجه باشد، چه رسد به فاطمه زهرا «س» مهربانترین مادر نسبت به ابنای بشر است. ایشان هر گاه که حسنین «ع» سلام میکردند، با تمام وجود در جواب سلام آنها اظهار محبت میکرد و میفرمود: «وَ عَلَیکَ السَّلَام یا قُرّهَ عَینِی وَ ثَمَرَهَ فُؤَادِی؛(۱۰) سلام بر تو ای نور چشمانم و میوه دلم.»
چنین مادری نمیتواند برای بعد از مرگ خود در مورد فرزندانش توصیهای نداشته باشد؛ لذا در بخشی از وصیت آن بانو میخوانیم: «… وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أُوصِیکَ فِی وُلْدِی خَیراً؛(۱۱) من تو را به خدا میسپارم و در باره فرزندانم سفارش به نیکوکاری دارم.»
در جای دیگر خطاب به علی«ع» میگوید:
ای همدم بتول!
تو را وصیت میکنم به فرزندانم
که همدم شوق و محبت شدهاند
آن جداماندگان در حالی صبح میکنند
که یتیمان سرگردان و حیرانند
خدای را برمیگزینند
پس آن روز
روز فراق و جدایی است(۱۲)
۲ـ شخص امام حسینعلیهالسلام
فاطمه زهرا «س» علاوه بر سفارشات کلی در مورد همه فرزندان، در مورد امام حسین «ع» یک سفارش ویژه دارد:
فرزندانم دیشب را گرسنه به روز آوردند،
فرزندانی که کوچکترین آنان [حسین]
در میدان جنگ کشته خواهد شد
در کربلا فرزندم را با حیله و تزویر شهید میکنند
وای بر قاتلان او
که عذاب دردناک، پستی و خواری بر آنان باد
آنها که با این جنایت
به درجات پست آتش جهنم راه مییابند
و هر لحظه بر سقوط و خواری آنها افزوده میشود(۱۳)
ای بهترین هدایتکننده!
اگر خواستی گریه کنی
بر من گریه کن
و اشکها را سرازیر کن
که امروز روز جدایی است
بر من و بر یتیمان [من] گریه کن
فراموش نکن کشته دشمنیها (حسین«ع») را
در سرزمین طف در عراق(۱۴)
امام هشتم«ع» فرمود: «یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیءٍ فَابْکِ لِلْحُسَینِ بْنِ عَلِیعلیهالسلام فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یذْبَحُ الْکَبْش؛(۱۵) ای پسر شبیب! اگر خواستی بر چیزی گریه کنی برای حسین«ع» گریه کن؛ زیرا همچون گوسفند سربریده شده است.»
۳ـ سلام رسانیدن به تمام فرزندان (سادات)
عاطفه این مادر نمونه به فرزندان بلاواسطه و یا حداکثر نوهها و نتیجهها اختصاص ندارد؛ بلکه او چون کوثر نبی«ص» است و نسل سادات از برکت وجود او ماندگار شده و هر روز، رو به فزونی مینهد و علمای سید در طول تاریخ منشأ برکات فراوان و بیشماری شدهاند.
آن بانو به تمام این فرزندانش تا قیامت ارادت دارد و در وصیتی سلام ویژه خود را به آنها میرساند: «یا عَلِی أَنَا فَاطِمَهُ… .. أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِی السَّلَامَ إِلَى یوْمِ الْقِیامَه؛(۱۶) ای علی! من فاطمهام،… سلام مرا به فرزندانم تا روز قیامت برسان.»
۴ـ ازدواج با اَمامه
یک مرد در صورت فوت همسر، نیاز به همسر دارد و اداره زندگی نیز چنین ضرورتی را میطلبد. حضرت فاطمه«س» مطهره و دوراندیش و از قیودات ناروای عرفی به دور است؛ لذا با صراحت تمام در باره ازدواج همسرش علی «ع» و ضرورت آن وصیت میکند: «جَزَاکِ اللَّهُ عَنِّی خَیرَ الْجَزَاءِ یا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ أُوصِیکَ أَوَّلًا أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِی بِابْنَهِ أُخْتِی أُمَامَهَ فَإِنَّهَا تَکُونُ لِوُلْدِی مِثْلِی فَإِنَّ الرِّجَالَ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاء؛(۱۷) ای پسر عموی پیامبر«ص»! خداوند تو را پاداش نیکو دهد. اولین وصیت من به تو این است که پس از من با دختر خواهرم «امامه» ازدواج کن؛ زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است.»
وصیتهای سیاسی و اجتماعی
حضرت زهرا »س» در کنار وصیتهای شخصی و اخلاقی، از مسائل زمانه خود، مخصوصاً مهمترین مسئله یعنی غصب خلافت و اهانتهایی که به جانشین پیامبر«ص»، حضرت علی«ع»شد غافل نیست؛ لذا با وصیتهای خود غاصبان را رسوا میسازد.
۱ـ مخفی بودن تمامی مراسم تدفین
یکی از مسائلی که حضرت سخت سفارش کرد این بود که مراسم تغسیل و تکفین و تدفین او مخفیانه باشد و جز عدهای خاص، کسی از آن باخبر نشود.
«اِنِّی اُوصِیکَ اَنْ لَا یلِی غُسْلِی وَکَفَنِی سِوَاکَ وَاِذَا اَنَا مِتَّ فَادْفِنِی لَیلاً وَ لَا تُؤْذِنَنَّ بِی اَحَداً؛(۱۸) همانا من تو را وصیت میکنم که غسل و کفن کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد. وقتی وفات کردم، مرا در شب دفن کن و هیچ کسی را خبر نکن!»
«وَ صَلِّ عَلَی وَ ادْفِنِّی بِاللَّیلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَدا؛(۱۹) بر من نماز بگزار و در شب مرا دفن کن و به هیچ کسی اطلاع نده»
«إِذَا تُوُفِّیتُ لَا تُعْلِمْ أَحَداً… وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً قَبْرِی؛(۲۰) وقتی وفات کردم به هیچ کس خبر نده… و قبر مرا به هیچ کس نشان نده [تا مخفی بماند].»
۲ـ دشمنان در تشییع جنازه شرکت نکنند
«أُوصِیکَ أَنْ لَا یشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِی مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ظَلَمُونِی وَ أَخَذُوا حَقِّی فَإِنَّهُمْ عَدُوِّی وَ عَدُوُّ رَسُولِ اللَّهِصلیاللهعلیهوآله وَ لَا تَتْرُکْ أَنْ یصَلِّی عَلَی أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی اللَّیلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُیونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَار؛(۲۱) تو را وصیت میکنم که هیچ کس از آنان که به من ظلم و حق مرا غصب کردهاند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و رسول خدا»ص» هستند. اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا در شب و آن هنگام که چشمها آرام گرفته و دیدهها به خواب فرو رفتهاند دفن کن.»
۳ـ این افراد خبردار نشوند و بر جنازهام نماز نگذارند
حضرت برای روشن شدن تاریخ گاه مجبور میشود اسم افراد را صریحاً ببرد که در تشییع و تکفین او شرکت نکنند و اصلاً مراسم به آنها اعلان نشود.
«… وَ اِذَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیلاً… وَ لَا تُؤْذِنَنَّ بِی اَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسُولِاللهصلیاللهعلیهوآله اَنْ لَا یصَلِّی عَلَی اَبُوبَکْرٍ وَ لَا عُمَرَ؛(۲۲) وقتی وفات کردم مرا شب دفن کن… و ابوبکر و عمر را مطلع نساز. تو را سوگند میدهم به حق رسول خدا»ص»که ابوبکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.»
۴ـ فقط این افراد بیایند
در بخش دیگری از وصیت خویش افرادی را که حق دارند در تشییع جنازه شرکت کنند مشخص کرد و اکیداً دستور داد که اعلان عمومی نشود و حتماً قبرش مخفی بماند.
از حضرت صادق »ع» نقل شده است که حضرت زهرا «س» در لحظههای آخر زندگی خطاب به علی«ع» وصیت کرد: «إِذَا تُوُفِّیتُ لَا تُعْلِمْ أَحَداً إِلَّاام سَلَمَهَ وَام أَیمَنَ وَ فِضَّهَ وَ مِنَ الرِّجَالِ ابْنَی وَ الْعَبَّاسَ وَ سَلْمَانَ وَ عَمَّاراً وَ الْمِقْدَادَ وَ أَبَاذَرٍّ وَ حُذَیفَهَ… وَ لَا تَدْفِنِّی إِلَّا لَیلًا وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً قَبْرِی؛(۲۳) وقتی وفات کردم به هیچ کسی اطلاع نده؛ مگرام سلمه وام ایمن و فضّه [از زنان] و از مردان دو فرزندم [حسن و حسین«ع»] و عبّاس، سلمان، عمّار، مقداد، اباذر و حذیفه. مرا دفن نکن مگر در شب و قبر مرا به هیچ کسی نشان نده [تا مخفی بماند].»
وصیتنامه مکتوب
این وصیتنامه به نوعی میتواند جمعبندی مطالب گذشته باشد؛ چون هم وصیت شخصی دارد و هم سفارش به فرزندان و هم جنبه سیاسی و اجتماعی:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا أَوْصَتْ بِهِ فَاطِمَهُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِصلیاللهعلیهوآله أَوْصَتْ وَ هِی تَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ الْجَنَّهَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَهَ آتِیهٌ لا رَیبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ یا عَلِی أَنَا فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ زَوَّجَنِی اللَّهُ مِنْکَ لِأَکُونَ لَکَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ أَنْتَ أَوْلَى بِی مِنْ غَیرِی حَنِّطْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیلِ وَ صَلِّ عَلَی وَ ادْفِنِّی بِاللَّیلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِی السَّلَامَ إِلَى یوْمِ الْقِیامَه؛(۲۴) به نام خداوند بخشندۀ مهربان. این وصیتنامه فاطمه، دختر رسول خداست. در حالی وصیت میکند که شهادت میدهد خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد «ص» بنده و پیامبر اوست و بهشت حقّاست و جهنم حق، و در مورد روز قیامت شکی نیست و خداوند مردگان را زنده [و وارد محشر] میکند.
ای علی! من فاطمه دختر محمد هستم. خدا مرا به ازدواج تو در آورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری. حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و [شب] بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و به هیچ کسی اطلاع نده. تو را به خدا میسپارم و به فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود میفرستم.»
در این وصیت به نکات مهمّی اشاره شده است:
۱ـ اعتراف به اصلیترین اصول عقاید؛ یعنی توحید و رسالت پیامبر اکرم«ص» و اقرار به قیامت و حشر و نشر.
۲ـ اشاره به اینکه حضرت زهرا»س» تنها همکفو امام علی«ع» در دنیا و آخرت است.
۳ـ مسائل تغسیل و تکفین و حنوط را به شخص امام علی«ع» واگذار کرده است.
۴ـ مسئله تدفین مخفی باشد و اعلان عمومی نشود تا غاصبان و مخالفان شرکت نداشته باشند.
۵ـ سلام و درود فرستادن به عنوان مهربانترین مادر به تمام فرزندانش از آن زمان تا قیامت.
پینوشتها
۱ـ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج ۷۹، ص۲۷٫
۲ـ مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، آلالبیت، قم، ۱۴۰۸ ق، ج ۲، ص۱۱۴، باب ۲٫
۳ـ «إِنَّ الْعَبْدَ لَیکُونُ بَارّاً بِوَالِدَیهِ فِی حَیاتِهِمَا ثُمَّ یمُوتَانِ فَلَا یقْضِی عَنْهُمَا دُیونَهُمَا وَ لَا یسْتَغْفِرُ لَهُمَا فَیکْتُبُهُ اللَّهُ عَاقّاً وَ إِنَّهُ لَیکُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِی حَیاتِهِمَا غَیرَ بَارٍّ بِهِمَا فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَینَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا فَیکْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّاً»: الکافی، کلینی، تحقیق علی اکبر غفاری، دار صعب و دارالتعارف، بیروت، چ چهارم، ۱۴۰۱ ق، ج۲، ص۱۵۹، ح ۹، و ص۳۴۸، ح ۱٫
۴ـ منازل الآخره، شیخ عباس قمی، کتابفروشی اسلامیه، بیتا، ص۳۲؛ کوکب الدرّی، ج ۱، ص۲۵۳؛ و کتاب زهره الریاض، به نقل از فرهنگ فاطمه زهراعلیهاالسلام؛ نهجالحیاه، محمد دشتی، مؤسسه انتشارات مشهور، قم، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش، ص۲۲۹٫
۵ـ زهره الریاض، کوکب الدرّی، بیجا، بیتا، ج۱، ص۲۵۳٫
۶ـ سنن ابنماجه، دارالفکر، بیروت، چ ۱، ص۵۰۱، ش ۱۵۷۱؛ جامع الصغیر، سیوطی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۱ ه. ق، ج ۲، ص۲۹۷، ش ۶۴۳۰؛ کنزالعمّال، متقی هندی، بیروت، مؤسسه الرساله، ج ۱۵، ش ۴۲۵۵۵٫
۷ـ کافی، همان، ج ۳، ص۲۲۹، ح ۱؛ وسائلالشیعه، حرّعاملی، آلالبیت، قم، ۱۴۱۲ ق، ج۳، ص۲۲۳، باب ۵۴، من ابواب الدفن، ح ۵٫
۸ـ نهجالحیاه، فرهنگ سخنان فاطمه زهراعلیهاالسلام، ص۲۲۹٫
۹ـ الاستیعاب، ابن عبدالبر، دارالجبل، بیروت، ۱۴۱۲ ق، ج ۴، ص۱۸۹۷؛ السنن الکبری، ج ۳، ص۳۹۶؛ عون المعبود، عظیم آبادی، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۵ ق، ج ۸، ص۳۳۷٫
۱۰ـ ملحقات مفاتیحالجنان، حدیث کساء.
۱۱ـ بحارالانوار، همان، ج ۴۳، ص۲۱۷؛ علل الشرائع، ج ۱، ص۱۸۸٫
۱۲ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۱۷۴، ۱۷۸٫
۱۳ـ بحارالانوار، ج ۳۵، ص۲۳۹، نزول هل اتی، باب ۶٫
۱۴ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۱۷۴ و ۱۷۸٫
۱۵ـ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۵۰۲٫
۱۶ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۲۱۴؛ وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص۳۱۱؛ دلائل الامامه، ص۴۲٫
۱۷ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۲۱۷ و ۱۹۱؛ علل الشرائع، ج ۱، ص۱۸۸٫
۱۸ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۱۵۹ و ج ۷۸، ص۲۵۵؛ کشف الغمّه، ج ۲، ص۶۸٫
۱۹ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۲۱۴؛ وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص۳۱۱؛ دلائل الامامه، ص۴۲٫
۲۰ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص۳۱۰؛ دلائل الامامه، ص۴۴؛ صحیح بخاری، ج ۵، ص۱۳۹٫
۲۱ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۲۰۹؛ علل الشرائع، ج ۱، ص۱۸۸؛ احتجاج طبرسی، ص۵۹٫
۲۲ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۱۵۹، و ج ۷۸، ص۲۵۵؛ کشف الغمّه، ج ۲، ص۶۸٫
۲۳ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص۳۱۰٫
۲۴ـ همان، ج ۴۳، ص۲۱۴؛ وسائلالشیعه، همان، ج ۱۳، ص۳۱۱؛ دلائل الامامه، ص۴۲٫
سوتیترها:
۱٫
گاه وصیت جنبه سیاسی و اجتماعی دارد؛ همچون وصیتنامه امام حسین «ع» به برادرش محمد حنفیه که در آن اهداف قیام خود را اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر و زنده نمودن سیره جد و پدر بزرگوارش معرفی میکند و یا وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی.
۲٫
حضرت زهرا »س» در کنار وصیتهای شخصی و اخلاقی، از مسائل زمانه خود، مخصوصاً مهمترین مسئله یعنی غصب خلافت و اهانتهایی که به جانشین پیامبر«ص»، حضرت علی«ع»شد غافل نیست؛ لذا با وصیتهای خود غاصبان را رسوا میسازد.
۳٫
حضرت فاطمه زهرا «س» که بانویی معصومه است و روح و جان او به گناهی آلوده نشده، عاجزانه از امام علی «ع» میخواهد آن شب را در کنار قبر او بماند و برای او قرآن بخواند و دعا کند. راستی زهرای مرضیه با آن همه عبادت و اعمال خیرش، خود را در شب اول قبر محتاج و نیازمند میداند، ما که سراپا غرق عصیان هستیم، چگونه محتاج نباشیم؟